شیراز : وجه تسمیه و قدمت

 

shiraz city 2.jpg

تهیه و تنظیم: ملیحه درگاهی
شیراز مرکز استان فارس، یکی از کلانشهرهای ایران و از مهمترین شهرهای توریستی ایران است. ارتفاع این شهر از سطح دریا حدود 1500 متر بوده و بر دامنه‌ی رشته‌کوه های زاگرس واقع شده است. در شمال شهرستان شیراز، شهرستان های مرودشت و سپیدان و در جنوب آن شهرستان های فیروزآباد و جهرم قرار دارند. شهرستان های نی ریز، استهبان و فسا در شرق شهرستان شیراز و شهرستان کازرون در غرب آن قرار دارند.
در افسانه ها آمده است که شیراز فرزند تهمورس (از پادشاهان سلسله پیشدادیان) شهر شیراز را تأسیس کرد و نام این شهر برآمده از نام اوست. به روایتی دیگر؛ نام این دیار "شهر راز" بوده که به اختصار شیراز خوانده شده است. در حالی که بر اساس تحقیقات "تدسکو" شیراز به معنای مرکز انگور خوب است و بالاخره بنا به نوشته کتاب "صورالاقالیم"، از جهت وجود دام های بسیار در دشت شیراز، آنجا را "شیرساز" نامیده اند. علاوه بر این؛ در گذشته، شیراز را شیدراز به معنای شیب بلند می خوانده‌اند. چون سطح این جلگه دارای شیب زیاد و طولانی است. حتی هم اکنون به محل‌های پایین شیراز؛ شی بازار یا شیب بازار می‌گویند.
نام شیراز در کتاب‌ها و اسناد تاریخی، تحت نام‌های مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده‌است. محل اولیهٔ این شهر در محل قلعهٔ ابونصر بوده‌است. این شهر در دوران بنی‌امیه به محل فعلی منتقل می‌شود و به بهای نابودی استخر -پایتخت قدیمی استان فارس- رونق می‌گیرد. شیراز در دوران صفاریان، آل بویه و زندیه، پایتخت ایران بوده‌است. این شهر از لحاظ پتانسیل گردشگری و جذب توریست از مهمترین شهرهای کشور بوده و از نظر طبیعت گردی و فرهنگی، آثار باستانی و اماکن زیارتی کم نظیر است.

فهرست مطالب:
 

تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز
دانشنامه ی ویکی پدیا/ پیشینه و ریشه ی نام شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ تاریخ شیراز
شهرداری شیراز/ تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز
بهانه/ وجه تسمیه ی شیراز

ویژگیهای اقلیمی
تالار گفتگو/ ویژگی ها و جایگاه اقلیمی شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ شناخت ظرفیتهای طبیعی حوزه‏‎‎‏های اکوتوریسم شهرستان شیراز با تأکید بر نقش اقلیم و ایجاد فرصتهای اشتغال زایی
پایگاه مجلات تخصصی نور/ تهیه ی الگوی بهینه ی مسکن همساز با اقلیم برای شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ اقلیم پارس

ویژگی های جمعیتی
دانشنامه ی ویکی پدیا/ جمعیت شیراز
پرتال استان فارس/ آمار جمعیتی شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ بررسی و تحلیل توزیع فضایی جمعیت شهری استان فارس با استفاده از شاخص های نخست شهری و تمرکز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ بررسی رابطهء عوامل اجتماعی-فرهنگی با نگرش مردان نسبت‌ به مشارکت در برنامه‌های تنظیم خانواده در شهر شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ مقایسه کیفیت زندگی (و ابعاد آن) در زنان مطلقه و غیرمطلقه و رابطه آن با ویژگیهای جمعیت شناختی در شهر شیراز
پرتال جامع علوم انسانی/ بررسی وضعیت سلامت روانی خانواده‌ های مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر شیراز و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی 1381

توریسم و گردشگری
شهرداری شیراز/ بررسی وضعیت موجود صنعت توریسم در شهر شیراز با توجه به نقش شهرداری در آن
پایگاه مجلات تخصصی نور/ باغهای شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ بررسی صنعت گردشگری در استان فارس
ایران هتل آنلاین/ جاذبه های گردشگری شیراز
گروه هتلهای شیراز/ درباره ی شیراز
پایگاه خبری شهر الکترونیک/ جهت‌گیری شیراز به سمت توسعه گردشگری و صنعت ریز الکترونیکی است

معماری و شهرسازی
پایگاه مجلات تخصصی نور/ مرکز شهر شیراز درگذر زمان
پرتال جامع علوم انسانی/ بکارگیری رهیافت تجدید حیات شهری در نواحی دچار افت شهری نمونه موردی: محله شیخ جنید شیراز
پایگاه مجلات تخصصی نور/ عوامل مؤثر بر فرایند بازساخت کالبدی کلانشهر،موردپژوهی‌ محدودهء شمال غرب شیراز 1383-1375
پایگاه مجلات تخصصی نور/ مقایسه زبان و بیان نمادین در نقش برجسته‌های پاسارگاد با نوع‌ بیان در معماری سنتی ایرانی-اسلامی
روزنامه ی سرمایه/ معماری و شهرسازی شیراز در دوره ی پهلوی
خبرگزاری فارس/ روستا‌های اطراف شهر شیراز در دراز‌مدت هزینه‌های گزافی بر دوش شهرداری می‌گذارد

صفحه ی فرهنگ شیراز در سایت انسان شناسی و فرهنگ
www.anthropology.ir/branches/shiraz

تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز:
دانشنامه ی ویکی پدیا
پیشینه و ریشه ی نام شیراز
اولین اشاره به نام شیراز، بر روی لوح‌های گلی ایلامی به ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد باز می‌گردد که در ژوئن ۱۹۷۰ در هنگام کندن زمین برای ساخت کوره آجرپزی در گوشه جنوب غربی شهر یافت شده‌است. لوح‌های نوشته شده در ایلام قدیم به شهری به نام تیرازیس اشاره دارد.[۱۳] با توجه به فونتیک چنین برداشت می‌شود: تیراسیس یا سیراسیس، این اسم از نام سیراجیس در فارسی قدیم گرفته شده‌است که بر اثر تغییر منظم صداها در زبان فارسی مدرن به شیراز تغییر نام داده‌است. نام شیراز بر روی سفال‌های پیدا شده از ویرانه‌های دوره ساسانی در قرن دوم پس از میلاد نیز رویت شده‌است. بر اساس نوشته‌های برخی از نویسندگان بومی، با توجه به شاهنامه، نام شیراز از نام پسر سومین شاه جهان یعنی تهمورث مشتق شده‌است.[۱۴] در کاوش‌های باستان‌شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشت‌نبشته‌هایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آن‌ها به قلعه‌ای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده‌است.[۱][۱۵] همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شده‌است که حاوی نام «شیراز» می‌باشند.[۱۶]ابن حوقل، جغرافی‌دان مسلمان قرن چهارم هجری، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرون شیر می‌داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدان‌جا حمل می‌شد و از آن‌جا چیزی به جایی نمی‌بردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شده‌است.
برطبق تاریخ ایران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دایمی در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسانی و حتی قبل آن برسد. اما اولین اشاره‌های معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلامی بر می‌گردد.»[۱۸] به نوشته دانشنامه اسلامی نیز شیراز شهری است بنا شده در دوران اسلامی در محلی که از زمان ساسانی یا احتمالا قبل آن سکونتگاه دایمی انسان بوده‌است.[۱۹]
بگفته شاپور شهبازی در دانشنامه ایرانیکا «این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده یا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال ۶۹۳ پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشده‌است.»[۲۰]
جان لیمبرت، چنین جمع بندی می‌کند که هر چند تاریخ نگاران اسلامی بر این عقیده هستند که شیراز در قرن اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهاده‌شده‌است، اما باید دانست که شهری با نامی نزدیک به نام شیراز پیش از اسلام در محل یا نزدیک شهر وجود داشته‌است که نام خود را به شهر فعلی شیراز داده‌است. خصوصا با توجه به اشاره‌ای که حمدالله مستوفی داشته‌است.[۱۶] مستوفی در نزهت‌القلوب (۷۴۰ ق) معتبرترین روایت را این می‌داند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام تجدید امارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگری هم آورده‌است که تجدید بنا بر دست عم‌زادهٔ حجاج محمد بن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفته‌است.[۲۱] آثاری عیلامی (شامل یک سه پایه برنزی) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرقی شیراز یافت‌شده‌است. همچنین در تعدادی لوح‌های عیلامی مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاه‌های مهمی در تی/شی-را-ایز-ایز-ایش (تیرازیس یا شیرازیس) اشاره می‌کند که بی‌شک همان شیراز امروزی است.[۲۰]
لیمبرت، شهبازی و آرتور آربری هر سه فهرستی از نشانه‌های متعددی از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پیش از اسلام را ذکر کرده‌اند. مانند نگاره‌های سنگی مربوط به اوایل ساسانی، اشارات موجود به دو آتشکده (بنامهای هرمزد و کارنیان) وقلعه‌ای باستانی بنام شاه موبد و آثار کشف شده در قلعه ساسانی در محل فعلی قصر ابونصر.[۱۶][۲۲][۲۰]
شهبازی می‌گوید که شواهد بالا چنین می‌نمایاند که شیراز تا پایان دوره ساسانی شهری با جمعیتی عمده و احتملا مرکزی اداری بوده‌است.[۲۰] آرتور آربری چنین نتیجه می‌گیرد که بزرگی شیراز به هر اندازه بوده، این شهر در زمان داریوش زیر سایه پارسه و پس از حمله اسکندر مقدونی زیر سایه شهر همسایه استخر بوده‌است.[۲۲]
همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسانی به مرکزیت فیروزآباد ذکر شده‌است و شیراز جزئی از آن بوده‌است.[۱۶][۲۲] اردشیر خوره یکی از پنج بخشی بوده‌است که استان فارس ساسانیان را تشکیل می‌داده‌است.[۲۲] این اطلاعات در مهرهای ساسانی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل دوران اسلامی کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنونی شهر شیراز بدست آمده‌است و لیمبرت چنین پیشنهاد می‌نماید که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیرازیس یا شیرازیس یاد شده در لوح‌های عیلامی پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعلی شیراز در نزدیک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوالی شهر به یادگار گرفته‌است.[۱۶]
 
باستان شناسان موزهٔ متروپولیتن نیویورک نیز با توجه به نتایج حفاری‌های خود در محل قصر ابونصر، این استحکامات و احتمالا روستاهای اطراف را به عنوان محل شیراز قبل از اسلام پیشنهاد می‌کنند. آنها گفته‌های بلخی در قرن ۱۲ نقل می‌کنند که می‌گوید: در محلی که شیراز کنونی وجود دارد منطقه‌ای بوده‌است با چند قلعه در میان دشتی باز. آنان در مورد داستان بنیان نهاده شدن شهر جدید شیراز و انتقال آن به محل جدید چنین نظر می‌دهند که انتقال یک شهر در بسیاری جاهای دیگر مانند نیشابور و قاهره نیز اتفاق افتاده‌است. در این حالت پس از تحولات یا تغییراتی سیاسی، شهر به محلی در نزدیکی شهر قدیم منتقل شده و شهر قدیمی رها گشته تا به شهری حاشیه‌ای یا تلی از خرابه تغییر پیدا کند.[۲۳]
 
برگ نویسی نام شیراز
در اسطوره‌ها و روایات سنتی
طبق روایتی سنتی بنای شیراز توسط تهمورث، از پادشاهان پیشدادی صورت گرفته و با گذشت زمان این شهر رو به ویرانی گذاشت.[۲۴][۲۲] همچنین طبق روایت سنتی دیگری در محل شهر شیراز شهری بنام فارس بوده‌است که برگرفته از نام فارس پسر ماسور، پسر شِم، پسر نوح می‌باشد.[۲۲]
 
فتح فارس توسط مسلمانان
استان فارس ساسانیان شامل استان فارس، یزد، حاشیه خلیج فارس و جزایر آن و بخشی از خوزستان کنونی بود، و طی حملات اعراب بین سالهای ۶۴۰- ۶۵۳ میلادی که از بصره سازماندهی می‌شد به تسخیر درآمد. در آن زمان در محل شیراز کنونی شهری نبود.[۱۶] اما قلعه‌هایی در حوالی شیراز کنونی وجود داشت که در سال ۶۴۱ میلادی به تسخیر اعراب درآمد.[۲۵] در طی این دوران اعراب حملات متعددی از محل این قلعه به استخر تدارک دیدند. استخر، پایتخت فارس تا سال ۶۵۳ میلادی مقاومت کرد. «شهر اصلی فارس، استخر، پیوندهایی نزدیک با سلسله ساسانی و دین زردشتی داشتند. حکمرانان عرب می‌خواستند که مرکزی رقیب و اسلامی در قلمرو تازه فتح شده خود درست کنند.» هنگامی که اعراب شهر شیراز را بنیان نهادند، شهر را بگونه‌ای بنیان گذاشتند که بزرگتر از اصفهان باشد.[۱۶]
 
شهبازی می‌نویسد که به‌سبب قرار داشتن شیراز در محل تلاقی راه‌های منتهی به یزد، کرمان، خوزستان، اصفهان و خلیج فارس، شیراز به پایگاه (سپاه مسلمانان) در فارس و مقر دولت و کارگزاران ارشد نظامی و اداری تبدیل شد و برای دو قرن محل استقرار فرمانداران عرب فارس بود.[۲۰] هرچند تا دو قرن شیراز زیر سایه شهر رقیب، استخر بود. اما بتدریج با اسلام آوردن ایرانیان و انحطاط شهر استخر، اهمیت شهر استخر به شیراز منتقل شد. از این دوران اطلاعات کمی در دسترس است ولی مشخص است که تا قرن نهم میلادی شیراز دارای مسجد جامع نبوده‌است. یعنی تا زمانی که صفاریان شیراز را پایتخت حکومت خود قرار دادند.[۱۶]
 
آل بویه تا صفویان
در قرن چهارم و پنجم هجری قمری سلسلهٔ آل بویه فارس، شیراز را به پایتختی برگزیدند و مساجد، قصرها، کتابخانه و کانال آبرسانی از رودخانه کر در آن بنا نمودند. در این دوران شیراز به بزرگترین شهر استان فارس (شامل یزد و سواحل شمالی خلیج فارس) تبدیل شده بود. آل بویه پیرو شیعه ۱۲ امامی بودند و شیعه را تبلیغ نموده و مراسمی مانند محرم و عید غدیر را پاس می‌داشتند. با اینحال آل بویه سیاست مدارا و پذیرا بودن با سایر مذاهب مانند اهل سنت را در پیش داشتند. در زمان آنها غیر مسلمانان مانند زردشتی‌ها مجبور نبودند که علامت مشخص کننده به تن داشته باشند و یا در محله‌های خاصی زندگی کنند. در زمان آل بویه بازار شهر در هنگام جشن مهرگان و نوروز نورانی می‌شد و هنگامی که در سال ۳۶۹ هجری مصادف با ۹۸۰ میلادی مسلمانان شیراز بر علیه زردشتیان به اغتشاش پرداختند، عضدالدوله لشکری برای تنبیه اغتشاش‌کنندگان به شیراز فرستاد.[۱۶]
 
اتابکان فارس (سَلغُریان) از نیمه قرن ۶ هجری (۱۲ میلادی) بر شیراز مستولی شدند. در دورهٔ آنها شیراز شکوفا شد و بناهای متعددی نظیر مدرسه، بیمارستان، بازار اتابک ساخته شد. به تدبیر اتابکان در حمله چنگیز خان مغول، شیراز از تخریب و قتل عام در امان ماند چرا که حکمرانان سلغری، ابوبکر بن سعد به پرداخت مالیات به مغولان رضایت دادند. آخرین حکمران اتابک اَبِش بنت سعد بود که به همسری پسر هلاکوخان مغول درآمد. مهریه او بخشش خراج شیراز بود و بدین ترتیب اتابکان فارس در سال ۶۸۵ هجری (۱۲۸۷-۱۲۸۶ میلادی) منقرض شد.[۱۹] شیراز همچنین از قتل عام تیمور نیز در امان ماند زیرا شاه شجاع، فرماندار فارس تسلیم شد.[۲۶] در قرن سیزدهم میلادی، شیراز مرکزی پیشرو در علم و هنر بود. بخاطر تشویق حاکمان و وجود دانشمندان و هنرمند، این شهر توسط جغرافی‌دانان قدیمی دارالعلم نامیده می‌شد.[۲۶]
 
دوران صفویه تا دوران معاصر
شیراز بسال ۹۰۹ هجری (۱۵۰۳ میلادی) به دست صفویه افتاد. شاه اسماعیل در راه توسعه تشیع رهبران مذهبی اهل سنت شهر را از دم تیغ گذرانید. در این دوران بناهای متعددی در شیراز مانند مدرسه خان، قصری در محل «میدان» و حصاری بدور شهر ساخت. شهر شیراز در دوران صفویه دو گروه رقیب را در خود جای داده‌بود. حیدری‌ها که پیرو شیخ حیدر صفوی بودند و در شرق شرق سکنا داشتند و نعمتی‌ها که در غرب شیراز ساکن بودند و پیرو شاه نعمت الله ولی بودند.[۱۹] پس از حمله افغانها به ایران و سقوط صفویه در سال ۱۷۲۲ میلادی، سپاه افغان در سال ۱۷۲۳ روانه شیراز شد. شیراز بعد از نه ماه محاصره و تحمل قحطی تسلیم شد. گفته می‌شود طی این محاصره حدود ۱۰۰ هزار نفر از مردم شیراز هلاک شدند. نادرشاه توانست در سال ۱۷۲۹ شیراز را از دست افغان‌ها در آورد و خرابی‌های به بار آمده را ترمیم نماید. اما با شورش حکمرانان محلی در دوره افشاریان بر علیه نادر شاه، نادر شاه سپاهی را روانه شیراز کرد و شهر پس از چهار ماه محاصره سقوط کرد. پس از این حمله بسیاری از مردم شیراز از دم تیغ گذشتند و دو کله مناره در اطراف شهر برپا شد و باغ‌های اطراف شیراز نابود شد.[۱۹]
کریم خان زند شیراز را در سال ۱۱۸۰ هجری قمری (۷-۱۷۶۶ میلادی) به‌عنوان پایتخت سلطنت خود برگزید. در این دوران شیراز رونقی دوباره یافت و بر جمعیت آن افزوده‌شد. شیشه ساخت شیراز به تمام ایران صادر می‌شد و شراب شیراز که عمدتا توسط ارمنیان و یهودیان ساخته می‌شد از طریق خلیج فارس به بازار هند صادر می‌شد. در دوره کریم خان استادکاران و کارگران از سراسر ایران به شیراز آورده شدند.[۱۹] گفته شده‌است که تنها ۱۲،۰۰۰ نفر در ساختن خندق جدید دور شهر شرکت داشتند. بدستور کریم خان بناهای متعددی مانند ارگ جدید شهر، بازار وکیل، دیوان‌خانه، توپخانه، یک مسجد باشکوه و چند هزار مسکن برای لرها و لکهایی که در سپاه کریم خان بودند بنا شد. در آن زمان شیراز یازده بخش داشت که پنج تای آنها بخش‌های حیدری، پنج تای آنها نعمتی و یک بخش متعلق به یهودیان بود. پس از کریم خان، جانشینان وی موفق به حفظ سلسله زندیه نشدند و پس از روی کار آمدن قاجارها، آقا محمد خان قاجار پایتخت را به تهران منتقل نمود.[۱۹] در دوره قاجاریه، سید علی محمد باب در سال ۱۲۶۱ هجری قمری (۱۸۴۵ میلادی) در شهر شیراز شروع تبلیغ آیین خود نمود. او دستگیر و از شهر اخراج شد.[۱۹]
در اثر شیوع آنفولانزا در سال ۱۹۱۸ حدود ۱۰ هزار تن از مردم شیراز جان خود را از دست دادند. شیراز از دوران صنعتی شدن زمان رضا شاه که در شهرهای مختلف ایران رخ داد، چندان بهره‌ای نبرد. ولی پس از جنگ جهانی دوم شیراز پیشرفت زیادی داشت.[۱۹] در سال ۱۳۵۳ شیراز از نظر بزرگی بعد از شهرهای صنعتی تبریز و اصفهان و شهر مذهبی مشهد قرار داشت. در سال‌های منتهی به انقلاب شیراز شاهد رشد خوبی بود. هر چند دیگر شیراز دیگر در سر شاهراه ترانزیت کالا از بنادر خلیج فارس به داخل ایران را نداشت، چون نقش سنتی بندر بوشهر با ساخته شدن راه‌آهن سراسری به بنادر دیگری انتقال یافته بود. با اینحال مراکز آموزش عالی، پایگاه‌های نظامی و صنعت گردشگری رشد خوبی در این شهر داشت.[۱۶][۱۸]
پس از انقلاب، احیا و مرمت آثار تاریخی مورد توجه قرار گرفته‌است که از مهم‌ترین کارهای انجام گرفته می‌توان به احیای ارگ کریم خان، مرمت و بازسازی آرامگاه خواجوی کرمانی و دروازه قرآن، حمام وکیل و حافظیه اشاره نمود.[۲۷]
به علت گازرسانی از پالایشگاه گازی بیدبلند به مجتمع پتروشیمی شیراز، شهر شیراز یکی از اولین شهرهای گازرسانی شده در ایران بوده‌است، شرکت گازرسانی منطقه ۵ از سال ۱۳۴۲ در این شهر فعالیت داشته‌است که در اسفند ماه ۱۳۷۷ به شرکت گاز استان فارس تغییر نام یافت.[۲۸]
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2

پایگاه مجلات تخصصی نور
تاریخ شیراز
تألیف:دکتر حسن خوب‌نظر
به کوشش:دکتر جعفر مؤید شیرازی
ناشر:سخن،تهران،چاپ اول،اسفند 1380
اثر حاضر تحقیقی است گسترده و همه‌جانبه‌ دربارهء تاریخ شیراز،پس از اسلام(از زمان‌ صفاریان تا آغاز سلطنت کرمیخان زند)که‌ براساس روش‌های نوین علمی به رشتهء تحریر درآمده و علاوه بر اینکه در مورد تشکیل‌ سلسله‌ها،شیوه سیاسی پادشاهان و حکامی که‌ فارس،در قلمرو فرمانروایی‌شان قرار داشته، شرحی آورده شده تا خواننده در جریان تداوم و پیوستگی تاریخ ایران قرار گیرد و به روشنی از علل بروز رویدادهای شیراز آگاهی یابد،براساس‌ روش ترکیبی نیز،کوشش شده تصویری روشن از اوضاع مردم شیراز در دوره‌های مختلف تاریخی‌ ترسیم و ارائه گردد،لذا در فصول مختلف کتاب‌ اربارهء اوضاع اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی،ابنیه‌ و آثار و بافت این شهر در هر دورهء تاریخی به‌ تفصیل،مطالبی آورده شده است.
کتاب در هشت فصل سازمان یافته است:
فصل اول:اوضاع و جغرافیایی شیراز:
این فصل به توصیف جغرافیایی شیراز پرداخته و از حدود جغرافیایی،حدود طبیعی، رودخانه‌ها،کوه‌ها،جلگه،آب و هوا،چشمه‌ها، قنوات برم‌ها و حاصلخیزی خاک سخن می‌گوید.
فصل دوم:قدمت و وجه تسمیهء شیراز:
فصل دوم اشاره‌ای است به وجه تسمیه، قدمت و پیشینهء کهن تاریخی شیراز که طی آن‌ پس از بازکاوی نشان شیراز در الواح عیلامی،قصر ابو نصر،برم الک،قلعه«پهندر»،«فهندژ»،از چگونگی ورود مسلمین به جلگهء شیراز و احداث‌ این شهر،توسط مسلمانان سخن به میان می‌آید.
فصل سوم:شیراز در زمان صفاریان:
این فصل به ارائهء گزارشی از اوضاع سیاسی‌ شیراز در زمان صفاریان و چندین مرتبه، لشکرکشی یعقوب و سپس عمر و لیث به فارس‌ و تصرف این شهر اختصاص دارد.در پایان این‌ فصل نظری کلی به وضع فارس در زمان‌ صفاریان افکنده شده و شهر شیراز در زمان‌ صفاریان توصیف و شرحی در باب معماری مسجد جامع عتیق ارائه شده است.
فصل چهارم:دیالمه‌ در شیراز:
در بخش نخست‌ این فصل،گزارشی از اوضاع سیاسی شیراز، فارس و مناطق همجوار آن در زمان دیالمه و حکمرانی پادشاهان، دست‌نشاندگان،فرزندان‌ و بازماندگان دیالمه در فارس و کشمکش‌های‌ آنها با یکدیگر و قدرت‌های محلی،چگونگی‌ بسط قدرت و نفوذ آل بویه از شیراز تا بغداد و کرمان و اصفهان و مناطق دیگر و سرانجام‌ هجوم سلاجقه و پایان‌ فرمانروایی دیالمه در فارس ادائه شده است. عماد الدوله،ابو شجاع‌ پناه‌خسرو(فنا خسرو)، عضد الدوله،ابو الفوارس‌ شیرذیل شرف الدوله‌ مؤید الدوله،صمصام الدوله، بهاء الدوله،سلطان الدوله، شرف الدوله،ابو کالیجار، ابو منصور و سرانجام فولاد از پادشاهان و حکام‌ بویهی،در فارس هستند که اقدامات آنها در تأسیس تحکیم و توسعی قدرت و نفوذ آل بویه در فارس بازگو شده است.

در ابتدای این فصل همچنین به زادگاه‌ دیالمه،نبرد سران دیلمی برای کسب قدرت،نسب‌ آل بویه و ابتدای کار ایشان و چگونگی تسلط عماد الدوله بر شیراز مختصرا اشاره شده است.

در بخش دوم از فصل چهارم کوشش شده‌ اوضاع و احوال و آثار شیراز در روزگار آل بویه‌ روشن شود.مطالب این قسمت(فهرست‌وار) چنین است:وضع حکومت و دربار سلاطین‌ دیلمی فارس(شاه،وزرا،قضات،حکام،رئیس و کاتبان دیوان رسائل،دیوان برید،سایر دیوان‌ها و مؤسسات دولتی در شیراز،سپاهیان)،طبقات‌ مردم شیراز،اوضاع اقتصادی شیراز،زراعت و آبیاری(سد و بند امیر)،راه‌ها و تدابیر امنیتی و رفاهی،بازار و بازاریان شیراز و وضع تجارت، مسکوکات،اوزان،وضع مالیاتی و مخارج و درآمدهای شاه(انواع خراج و مالیات‌ها)عقاید دینی مردم شیراز،خصوصیات مردم شیراز و وضع‌ لباس آنها(و سایر آداب و رسوم)،زبان مردم‌ شیراز،صوفیان و سخنوران و دانشمندان شیراز در ایام دیالمه،آثار و ابنیهء عصر دیالمه در شیراز (کتابخانهء عضدی،دارالشفای فیل‌خانه یا گنید عضد،دیوار دور قبرستان‌ها،دیوار شهر، معماری شیراز در زمان دیالمه،نظری کلی به‌ وسعت و دیگر خصوصیات شهر شیراز در عصر دیالمه(گورستان‌ها،مزار مشهور به مزار علی بن‌ حمزه،مقبره ام کلثوم،بازار،دروازه‌ها).

فصل پنجم:استیلای سلاجقه و اتابکان بر فارس:
حوادث فارس در دورهء سلاجقه،اتابکان و ایلخانان مغول،دست به دست شدن حکمرانی‌ فارس میان حکام دست نشاندهء سلجوقی مانند خمار تکین و اتابک چاوولی و مبارزات طغرل بیک، الب ارسلان،برکیارق،محمد بن ملکشاه با حکام‌ محلی مانند ملوک شبانکاره؛فرمانروایی اتابکان‌ سلغری و اتابکان زنگی بر فارس؛حکمرانی امرای‌ مغول بر شیراز تا هجوم ایلخانان و حکامی که از سوی غازان خان بر فارس حکومت کردند،همراه‌ با ذکر قیاهایی چون قیام سید شرف الدین ابراهیم‌ و مقاومت‌های محلی در برابر مهاجمان،بخش‌ اصلی مطالب فصل پنجم را تشکیل می‌دهد.
علاوه بر این،آثار و ابنیهء شیراز از اواخر سلسلهء دیلمی تا ابتدای‌ حکومت سلغریان‌ (شامل:سد و بند قصار، مرمت حصار شهر، مدرسه قراری،مدرسه و تخت قراچه،مدارس‌ منکو برس و ابو نصر لالا،مدرسه زاهده) مربوط به دورهء سلاجقه‌ معرفی شده‌اند؛از نظام‌ اجتماعی و سیاسی‌ فرس از ابتدای‌ فرمانروایی سلاجقه تا زمان غازان خان،وضع‌ حکومت سلاجقه‌ و اتابکان ایشان،حمایت‌ و دفاع از دین اسلام، توسعه اراضی اقطاعی‌ سیستم مالیاتی،اداره‌ امور ایالت فارس پس از مهاجمات مغولان تا زمان غازان خان، مناسبات ارضی و سیستم مالیاتی در فارس،اوضاع اقتصادی‌ مردم فارس(زراعت، تجارت،پول‌های رایج‌ از جمله اسکناس)،شیراز به عنوان کرسی فارس‌ در زمان غازان خان،صحبت شده است و قسمت‌ دیگری از مطالب این فصل به معرفی بناهای‌ ساخته یا توسعه یافتهء دورهء اتابکان و مغول‌ اختصاص دارد که از این قرار است:ابنیه و آثار سلغریان و برخی از وزرای ایشان و حکام شیراز و ترمیم یا تجدیدبنای باروی شهر توسط غازان خان(سقایه و چهار بازار،مدرسه سنقریه، تجدیدبنای مزار شیخ کبیر به توسط زنگی بن‌ مودود)آثاری که اتابک سعد زنگی بنا نمود (مسجد نو،حصار شهر،رباط شهر الله،چهار بازار) مدرسهء عمید آثاری که به فرمان اتابک ابو بکر بنا گردیده یا به او نسبت داده شده است،مزار احمد بن‌ موسی مشهور به شاهچراغ،مزار سید علاء الدین‌ حسین،مزار محمد بن موسی،مدرسی دار الشفای‌ مقرب،آثار خیر فخر الدین ابو بکر حوائجی،ابنیه‌ مجدد الدین رومی،مدرسه‌ای که ترکان خاتون‌ ساخت،بناهای احداث شده توسط ابش خاتون، مقبرهء ابش خاتون از بناهای کرد و چین،مزار سید حسن کیا،تجدید و یا ترمیم دیوار شهر به فرمان‌ غازان،توسعه شیراز در زمان اتابک و دروازه‌های‌ شهر،ابنیه و مناطق شاخص شهر.
پایان بخش فصل پنجم،نگاهی است به اوضاع فرهنگی شیراز از ابتدای اتابکان تا اوایل قرن هشتم به انضمام شرح حال و معرفی‌ مشهورترین علما،فضلا،اطبا،دانشمندان و شعرای شیراز.

فصل ششم:شیراز در دوره فرمانروایی‌ خاندان اینجو و ال مظفر:
در فصل ششم نیز،ابتدا گزارش مفصل و جامعی از اوضاع و احوال سیاسی،لشکرکشی، فتوحات،شکست‌ها،قلمروها و منازعات بر سر قدرت از سوی خاندان اینجو،و بیشتر،آل مظفر (به‌ویژه امیر مبارز الدین محمد،شاه شجاع و شاه‌ منصور)که به حملهء تیمور به فارس و تصرف‌ شیراز خاتمه می‌یابد،ارائه شده است.سپس‌ ساختار دیوان و دربار،و اوضاع فرهنگی و آثار و ابنیهء مربوط به آل مظفر با این مطالب معرفی‌ می‌گردد:وضع دربار و طرز ادارهء حکومت در زمان‌ شاه شیخ ابو اسحق و آل مظفر(در ایام شاه شیخ‌ ابو اسحق،در ایام آل مظفر)،وزرا و عمال دیوانی و سایر کارگزاران،قضات،سپاه،طبقات جامعه شیراز (بزرگ مالکان،پیشوایان،و مروجین دین،تجار، کسته و صاحبان حرف،روستاییان)،اشکال‌ مختلف مالکیت ارضی در شیراز،اوضاع اقتصادی‌ شیراز،کشاورزی،بازرگانی و کسب و کار،سکه‌ها، مالیات‌ها و هزینه‌ها،نظری اجمالی به اوضاع‌ اجتماعی شیراز،عقاید مذهبی مردم شیراز،نظری‌ اجمالی به اوضاع فرهنگی شیراز در قرن هشتم، مکتب هنری شیراز،علما و ادبای شیراز، ساختمان‌های جدید الاحداث شیراز و حومه آن در قرن هشتم،دیوار شهر،قصر جعفرآباد،مدرسه‌ مسعودیه،مدرسه مجدیه،مدرسه و زاویه احداثی‌ آبش خاتون،مزار تنی چند از شیوخ،توسعه و تجدیدبنای خدایخانه،کاخ شاه شیخ ابو اسحق، بازار حاجی،بنای مقبره شیخ ابو بکر علاف،مدرسه‌ دارالشفاء،مسجد و مدرسه شاه شجاع در پاسارگاد، بازسازی پهندر،بقعهء بی‌بی دختران.

فصل هفتم:اوضاع تاریخ شیراز از زمان‌ تیمور تا کریمخان زند:
در فصل هفتم حوادث سیاسی فارس با محوریت«شیراز از زمان تیمور تا کریمخان زند» در دو بخش بازگو می‌شود.
بخش اول از زمان سلطنت تیمور تا اواخر سلطنت نادر را دربرگرفته،شامل اقدامات و جنگ‌ و جدال‌های امرای تیموری،لشکرکشی شاهرخ به‌ شیراز،حکمرانی قره‌قویونلوها و آق‌قویونلوها در شیراز،تصرف شیراز توسط شاه اسماعیل،کرّ و فرهای طایفهء ذوالقدر در شیراز در دورهء صفوی، آمدن شاه عباس به شیراز،اقدامات الله وردیخان، حمله افغان‌ها به اصفهان و تصرف شیراز توسط محمود افغان، تصرف شیراز توسط نادر و فرار اشرف‌ افغان و جنبش‌های‌ مردم فارس علیه‌ نادر است.
در بخش دوم: «اوضاع حکومت‌ شیراز پس از قتل‌ نار تا ظهور کریمخان در صحنهء تاریخ ایران»بازگو می‌شود.
فصل هشتم‌ سازمان اداری، طبقات جامعه، چگونگی مالکیت‌ ارضی،اوضاع‌ اقتصادی،مذهبی و اجتماعی وفرهنگی‌ شیراز،از اوایل قرن‌ نهم تا نخستین‌ دهه‌های نیمهء دوم‌ قرن دوازدهم‌ هجری قمری:
ریز مطالب این‌ فصل از این قرار است:اوضاع اداری، حکام،اختیارات نظامی، حکام فارس،اختیارات مالی حکام فارس در ایام‌ تیموریان و ترکمانان،اختیارات مالی حکام فارس‌ در زمان سلاطین صفوی و افشار،اختیارات حکام‌ یا وزرای فارس در امور قضایی،کلانتران شیراز، سپاهیان،جمعیت شیراز و وضع طبقاتی آن، اراضی و مسأله مالیکت بر آن،وضع افتصادی‌ شیراز(کشاورزی،دامداری،صنعت و بازرگانی، بازارهای شیراز)نرخ ارزاق عمومی و دیگر اجناس‌ و لوازم زندگی،مسکوکات،اوضاع اجتماعی شیراز، عقاید دینی و مذهبی اهالی شیراز،جشن‌ها و سوگواری‌ها،اوضاع فرهنگی شیراز،(شعرا،علما، دانشمندان و فلاسفه)،مکتب هنری شیراز.
کتاب در بخش پایانی از تکمله‌ای برخوردار است که در آن ابتدا توصیف‌ها و تعاریف سفرا و سیاحان و بازرگانان از شیراز براساس سفرنامه‌های‌ آنها از زمان تیمور تا اواخر افشاریه،بازگو می‌شود سپس آثار و ابنیه‌ای که در فاصلهء زمانی یاد شده‌ در شیراز احداث یا تعمیر و توسعه یافته بیان‌ می‌گردد.
صفحات پایانی کتاب به فهرست منابع و مآخذ،نمایه اسامی،تعدادی نقشه و عکس‌هایی از آثار و بناهای مشهور شیراز اختصاص یافته است.
شاید بتوان گفت ویژگی بارزی که در این‌ کتاب به چشم می‌خورد،علاوه بر جامعیت و پرداختن به تمام وجوه سیاسی،اجتماعی، افتصادی،فرهنگی،دربار و اوضاع زمانه،این است‌ که مؤلف هم خود را مصروف به روشن ساختن‌ دوره‌ای از تاریخ شیراز ساخته که کمتر به آن‌ پرداخته شده است.یعنی فاصلهء میان تاریخ بعد از اسلام تازندیه.این انتخاب بی‌علت نبوده چرا که‌ راجع به تاریخ باستان فارس،به علت وجود آثار باستانی و تمرکز قدرت سلسله‌هایی چون‌ هخامنشیان و ساسانیان در فارس،تحقیقات‌ فراوانی در این خصوص صورت گرفته است.از دورهء زندیه و ظهور کریمخان زند در عرصهء تاریخ‌ ایران که شیراز برای چندین دهه،کانون حوادث‌ مهم قرار گرفت و ادامهء آن به دورهء قاجاریه پیوند می‌خورد نیزبا تحقیقات فراوانی روبه‌رو هستیم. بنابراین انتخاب دورهء میانه برای بررسی جامع و همه‌جانبهء تاریخ شیراز،این کتاب را به عنوان یک‌ مونوگرافی عالمانه برجسته می‌سازد.
http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/65762?sta=%D9%88%D8%AC%D9%87...  

شهرداری شیراز
تاریخچه و وجه تسمیه ی شیراز
شیراز از شهرها بزرگ و تاریخی ترین شهر حال حاضر ایران می باشد. شهر شیراز در بخش مرکز استان فارس و در ارتفاع 1486 متر از سطح دریا و در منطقه کوهستان زاگرس واقع شده و آب و هوا معتدل دارد. این شهر از سمت غرب به کوه‌ ‌دراک، از سمت شمال به کوه‌ها بمو، سبزپوشان، ‌چهل‌مقام و باباکوه (از رشته کوه‌ها زاگرس) محدود ‌شده‌است و در منطقه‌ای به‌ وسعت 1268 کیلومتر مربع گسترده و به 9 منظقه شهر تقسیم شده‌است.
نام شیراز در کتاب‌ها و اسناد تار یخ ، تحت نام‌ها مختلف نظیر «تیراز یس»، «شیراز یس» و «شیراز» به‌ثبت رسیده ‌است.تاریخچه ساخت این شهر از زمان جمشید هخامنشی در دست می باشد .محل اولیه شهر شیراز در محل قلعه ابونصر بوده است. این شهر در پیش از اسلام قلعه‌ای بوده که قدمت آن به‌دوران ساسان و پیشتر بازمی ‌گردد. شیراز در دوران بن ام ه به محل فعل منتقل م یشود و به بها اضمحلال استخر پایتخت قدیم استان فارس رونق میگیرد. شیراز در دوران صفاریان، بویان و زندیه، پا یتخت ایران بوده است.
کارخانجات الکترونیک متعدد در این شهر وجود دارد همچنین از دیرباز شیراز به واسطه مرکزیت نسبی اش در منطقه زاگرس جنوب و واقع بودن در یک منظقه به نسبت حاصلخیز به محل طبیع برای مبادلات محل کالا بین کشاورزان و کجانش نان و عشایر بوده‌است. همچنین این شهر در مسیر راه‌ها تجار داخل ایران به بنادر جنوب مانند بوشهر بوده است که این نقش با احداث شبکه راه‌آهن به بنادر دیگر ایران کمرنگ شده است.
این شهر دارای جاذبه‌ها جهانگرد فراوان است و به‌عنوان شهر شعر، شراب، گل شناخته شده‌است. همچنین این شهر آرامگاه شاعران همچون حافظ و سعدی را در خود جا داده‌است و به سبب جاذبه‌های تاریخی ، فرهنگی ، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران زیاد را به‌سوی خود فرا م یخواند.

وجه تسمیه
نام شهر شیراز برگرفته از نام قلعه‌ای در اطراف شیراز کنون در محل قصر ابونصر است. آنگونه که پیدا است در هنگام بنا شهر نام این قلعه بر شهر شیراز نهاده شده‌است. در کاوش‌ها باستان‌شناس در تخت جمشید، به سرپرست جورج کامرون در سال 1314 خورشیدی به پیدا یش خشت‌نبشته‌ها عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آن‌ها به قلعه‌ای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده‌است.همچنین مهرها مربوط به اواخر ساسانیان و اوا یل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شده‌است که حاوی نام «شیراز» می ‌باشند.ابن حوقل، جغرافی ‌دان مسلمان قرن چهارم هجر ، وجه تسمیه شیراز را شباهت این سرزمین به اندرونیش ر می ‌داند؛ چرا که به قول او عموماً خواربار نواحی دیگر بدان‌جا حمل میشد و از آن‌جا چ ز به جا نم ‌بردند. براساس تحقیقات تدسکو شیراز به معنای مرکز انگور خوب است. هرچند این نظر توسط محققین دیگر مانند بنونیست و هنینگ رد شده‌است.

پیشینه
برطبق تاریخ ا یران، چاپ دانشگاه کمبریج، «سکونت دائم در محل شهر شیراز شاید به دوران ساسان و حتی قبل آن برسد. اما اولین اشارات معتبر در مورد این شهر به اوایل دوران اسلام بر می ‌گردد.»به نوشته دانشنامه اسلام نیز شیراز شهر است بنا شده در دوران اسلام در محل که از زمان ساسانیان احتمالا قبل آن سکونت گاه دائم انسان بوده‌است.

بگفته شاپور شیباز در دانشنامه ایرانیکا  این ادعا که شیراز اردوگاه مسلمانان بوده تا اینکه برادرزاده ا برادر حجاج ابن یوسف آن را در سال 693 پس از میلاد به شهر تبدیل کرد، اثبات نشده‌است.»
جان لمبرت، چنین جمع بندی م یکند که هر چند تاریخنگاران اسلام بر این عقیده هستند که شیراز در قرن اول هجری به توسط عبدالملک مروان بنیان نهاده‌شده‌است. اما باید نشانه‌ها از سکونت پیش از اسلام در محلی ا نزدیک شهر وجود داشته‌است که نام شهر را به آن داده‌است. خصوصا با توجه به اشاره‌ای که حمدالله مستوفی داشته‌است.مستوفی در نزهت‌القلوب (740 ق) معتبرترین روایت را این میداند که شهر شیراز را محمد برادر حجاج ابن یوسف به زمان اسلام ساخت و تجدید امارتش کرد. حمدالله مستوفی روایت دیگر هم آورده‌است که تجدید بنا بر دست عم‌زاده حجاج محمد بن قاسم بن ابی عقیل صورت پذیرفته‌است.آثار مکشوفه عیلام (شامل کیسه پا یه برنز ) مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد در جنوب شرق شیراز و تعداد لوح‌ها عیلام مکشوفه در پارسه (تخت جمشید) به کارگاه‌ها مهم در ت /ش -را-ا ز-ا ز-ا ش (ت راز س ا شیراز س) اشاره م ‌کند که بی ‌شک همان شیراز امروز است.

لمبرت، شباز و آرتور آربر هر سه فهرست از نشانه‌ها متعدد از سکونت دایم در دشت شیراز و اطراف محل کنونی شیراز در دوران پ ش از اسلام را ذکر کرده اند. مانند نگاره‌ها سنگ مربوط به اوا ل ساسان ، اشارات موجود به دو آتشکده (بنامها هرمزد و کارن ان) وقلعه‌ا باستان بنام شاه موبد و آثار کشف شده در قلعه ساسان در محل فعل قصر ابونصر.

شیباز م یگوید که شواهد بالا چنین م ‌نما اند که شیراز تا پا ان دوره ساسان شهر با جمع ت عمده و احتملا مرکز ادار بوده‌است. آرتور آربر چن ن نت جه م ‌گ رد که بزرگ شیراز به هر اندازه بوده، ا ن شهر در زمان دار وش ز ر سا ه پارسه و پس از حمله اسکندر مقدون ز ر سا ه شهر همسا ه استخر بوده‌است.
همچنین نام شیراز همراه بخش اردشیر خوره دوره ساسان به مرکز ت ف روزآباد ذکر شده است و شیراز جزئ از آن بوده‌است. اردشیر خوره که از پنج بخش بوده است که استان فارس ساسان ان را تشکیل می ‌داده‌است. این اطلاعات در مهرهای ساسان مربوط به اواخر ساسان و اوایل دوران اسلام کشف شده در محل قصر ابونصر در شرق محل کنون شهر شیراز بدست آمده است ویل مبرت چنین پیشنهاد م ینماید که استحکامات موجود در محل قصر ابونصر همان قلعه تیرازیس ا شیراز یس یاد شده در لوح‌ها عیلام پارسه است و بعدها پس از آنکه شهر فعل شیراز در نزد ک این قلعه بنیان نهاده شده، این شهر نام خود را از این قلعه در حوال شهر به یادگار گرفته‌است.
باستان شناسان موزه متروپول تن ن و ورک ن ز با توجه به نتایج حفار ‌ها خود در محل قصر ابونصر، ا ن استحکامات و احتمالا روستاها اطراف را به عنوان محل شیراز قبل از اسلام پ شنهاد م ‌کنند. آنها گفته‌ها بلخ در قرن 12 نقل م ‌کنند که م ‌گو د: در محل که شیراز کنون وجود دارد منظقه‌ا بوده است با چند قلعه در م ان دشت باز. آنان در مورد داستان بن ان نهاده شدن شهر جد د شیراز و انتقال آن به محل جد د چن ن نظر م ‌دهند که انتقال ک شهر در بس ار جاها د گر مانند ن شابور و قاهره ن ز اتفاق افتاده‌است. در ا ن حالت پس از تحولات ا تغ رات س اس ، شهر به محل در نزد ک شهر قد م منتقل شده و شهر قد م رها گشته تا به شهر حاش ه‌ا ا تل از خرابه تغ ر پ دا کند.
در اسطوره‌ها و روا ات سنت
طبق روا ت سنت بنا شیراز توسط تهمورث، از پادشاهان پ شداد صورت گرفته و با گذشت زمان ا ن شهر رو به و ران گذاشت. همچن ن طبق روا ت سنت د گر در محل شهر شیراز شهر بنام فارس بوده‌است که برگرفته از نام فارس پسر ماسور، پسر شِم، پسر نوح م ‌باشد.
فتح فارس توسط مسلمانان
استان فارس ساسان ان شامل استان فارس، زد، حاش ه خل ج فارس و جزا ر آن و بخش از خوزستان کنون بود، و ط حملات سپاه ان اسلام ب ن سالها 640- 653 م لاد که از بصره سازمانده م ‌شد به تسخ ر درآمد. در آن زمان در محل شیراز کنون شهر نبود.اما قلعه‌ها در حوال شیراز کنون وجود داشت که در سال 641 م لاد به تسخ ر اعراب درآمد. در ط ا ن دوران اعراب حملات متعدد از محل ا ن قلعه به استخر تدارک د دند. استخر، پا تخت فارس تا سال 653 م لاد مقاومت کرد. «شهر اصل فارس، استخر، پ وندها نزد ک با سلسله ساسان و د ن زردشت داشتند. حکمرانان عرب م ‌خواستند که مرکز رق ب و اسلام در قلمرو تازه فتح شده خود درست کنند.» هنگام که اعراب شهر شیراز را بن ان نهادند، شهر را بگونه‌ا بن ان گذاشتند که بزرگتر از اصفهان باشد.
ش باز م ‌نو سد که به‌سبب قرار داشتن شیراز در محل تلاق راه‌ها منته به زد،کرمان، خوزستان، اصفهان و خل ج فارس، شیراز به پا گاه (سپاه مسلمانان) در فارس و مقر دولت و کارگزاران ارشد نظام و ادار تبد ل شد و برا دو قرن محل استقرار فرمانداران عرب فارس بود.هرچند تا دو قرن شیراز ز ر سا ه شهر رق ب، استخر بود. اما بتدر ج با اسلام آوردن ا ران ان و انحطاط شهر استخر، اهم ت شهر استخر به شیراز منتقل شد. از ا ن دوران اطلاعات کم در دسترس است ول مشخص است که تا قرن نهم م لاد شیراز دارا مسجد جامع نبوده‌است. عن تا زمان که صفار ان شیراز را پا تخت حکومت خود قرار دادند.
آل بو یه تا صفو یان
در قرن چهارم و پنجم هجر قمر سلسله آل بو ه فارس، شیراز را به پا تخت برگز دند و مساجد، قصرها، کتابخانه و کانال آبرسان از رودخانه کر در آن بنا نمودند. در ا ن دوران شیراز به بزرگتر ن شهر استان فارس (شامل زد و سواحل شمال خل ج فارس) تبد ل شده بود. آل بو ه پ رو ش عه 12 امام بودند و ش عه را تبل غ نموده و مراسم مانند محرم و ع د غد ر را پاس م ‌داشتند. با ا نحال آل بو ه س است مدارا و پذ را بودن با سا ر مذاهب مانند اهل سنت را در پ ش داشتند. در زمان آنها غ ر مسلمانان مانند زردشت ‌ها مجبور نبودند که علامت مشخص کننده به تن داشته باشند و ا در محله‌ها خاص زندگ کنند. در زمان آل بو ه بازار شهر در هنگام جشن مهرگان و نوروز نوران م ‌شد و هنگام که در سال 369 هجر مصادف با 980 م لاد مسلمانان شیراز بر عل ه زردشت ان به اغتشاش پرداختند. عضدالدوله لشکر برا تنب ه اغتشاش کنندگان به شیراز فرستاد.
سکه‌ا مربوط به شیراز در دوران مغول.اتابکان فارس (سَلغُر ان) از ن مه قرن 6 هجر (12 م لاد ) بر شیراز مستول شدند. در دوره آنها شیراز شکوفا شد و بناها متعدد نظ ر مدرسه، ب مارستان، بازار اتابک ساخته شد. به تدب ر اتابکان در حمله چنگ ز خان مغول، شیراز از تخر ب و قتل عام در امان ماند چرا که حکمرانان سلغر ، ابوبکر بن سعد به پرداخت مال ات به مغولان رضا ت دادند. آخر ن حکمران اتابک اَبِش بنت سعد بود که به همسر پسر هلاکوخان مغول درآمد. مهر ه او بخشش خراج شیراز بود و بد ن ترت ب اتابکان فارس در سال 685 هجر (1287-1286 م لاد ) منقرض شد.شیراز همچن ن از قتل عام ت مور ن ز در امان ماند ز را شاه شجاع، فرماندار فارس تسل م شد.در قرن س زدهم م لاد ، شیراز مرکز پ شرو در علم و هنر بود. بخاطر تشو ق حاکمان و وجود دانشمندان و هنرمند، ا ن شهر توسط جغراف ‌دانان قد م دارالعلم نام ده می شد  
http://www.eshiraz.ir/zone7/fa/shiraz,233  

بهانه
وجه تسمیه شیراز
نام شیراز در کتاب‌ها و اسناد تاریخی، تحت نام‌های مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده‌است. محل اولیهٔ این شهر در محل قلعهٔ ابونصر بوده‌است. شهر شیراز در پیش از اسلام قلعه‌ای بوده که قدمت آن به دوران ساسانی و پیش‌تر بازمی‌گردد. این شهر در دوران بنی‌امیه به محل فعلی منتقل می‌شود و به بهای اضمحلال استخر -پایتخت قدیمی استان فارس- رونق می‌گیرد. شیراز در دوران صفاریان، آل بویه و زندیه، پایتخت ایران بوده‌است.
کارخانجات الکترونیکی متعددی در شیراز وجود دارد. این شهر از دیرباز به واسطهٔ مرکزیت نسبی‌اش در منطقهٔ زاگرس جنوبی و واقع‌شدن در یک منطقهٔ به نسبت حاصل‌خیز، محلی طبیعی برای مبادلات محلی کالا بین کشاورزان، یکجانشینان و عشایر بوده‌است. همچنین شیراز در مسیر راه‌های تجاری داخل ایران به بنادر جنوب مانند بندر بوشهر قرار گرفته که این نقش با احداث شبکهٔ راه‌آهن به بنادر دیگر ایران کمرنگ‌تر شده‌است. این شهر به سبب جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به‌سوی خود فرا می‌خواند.
نام شهر شیراز برگرفته از نام قلعه‌ای در اطراف شیراز کنونی در محل قصر ابونصر است. آنگونه که پیدا است در هنگام بنای شهر نام این قلعه بر شهر شیراز نهاده شده‌است. در کاوش‌های باستان‌شناسی در تخت جمشید، به سرپرستی جورج کامرون در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به پیدایش خشت‌نبشته‌هایی عیلامی انجامید که بر روی چند فقره از آن‌ها به قلعه‌ای بنام «تیرازیس» یا «شیرازیس» اشاره شده‌است. همچنین مهرهایی مربوط به اواخر ساسانی و اوایل اسلام، در محل قصر ابونصر یافت شده‌است که حاوی نام «شیراز» می‌باشند.ابن حوقل، جغرافی‌دان مسلمان قرن چهارم هجری، وجه تسمیه شیرا


مطالب مشابه :


سوال: میشه بگید پرستاری چه جور رشته ای؟ قشنگه یا نه؟

آغاز پرستاری در اسلام با شروع جنگ‌های مسلمین شیراز آموزشگاه استخدام رسمی بیمارستان




شیراز : وجه تسمیه و قدمت

مدرسه، بیمارستان چگونگی ورود مسلمین به جلگهء شیراز و احداث استخدام باستان




برچسب :