تاریخ تئاتر ارامنه تبریز

۱- تئاتر در تبریز

  ۱-۱- تاریخ پیدایش تئاتر در تبریز

در مورد زمان پیدایش تئاتر در تبریز در منابع گوناگون سه روایت موجود است:

روايت اول مربوط به فعاليت ارامنهء تبريز در زمينهء نمايش است. به نظر مي رسد که ارامنه در پيدايش نمايش به شکل غربي در ايران و تبريز نقش بسزائي داشته اند؛ زيرا، نخستين اجراها معمولاً از طرف ارامنه صورت گرفته است . سندي از روزنامهء اختر شمارهء ۱۶ سال ۱۵ به تاريخ ۲۳ ربيع الاخر ۱۳۰۶ برابر با ۲۶دسامبر ۱۸۸۸ ميلادي( ۱۲۶۶ شمسي) در فصلنامهء پژوهشي تئاتر شمارهء اول چاپ ۱۳۶۶ نقل شده است که به اجراي نمايشنامهء اتللو و نمايشي کمدي به زبان ترکي در تبريز اشاره مي کند.

با توجه به اين يادداشت که تاريخ آن هم چندان دقيق به نظر نمي رسد، تئاتر به شيوه جديد در آذربايجان قدمتي يکصد و پانزده ساله دارد. ظاهراً قبل از آنهم از طرف ارامنهء تبريز و هنرمنداني که از قفقاز مي آمده اند، تئاتر در تبريز اجرا شده است. ( به عنوان مثال سابقه خدمت بيوک خان نخجواني در نمايش که در کارت عضويت ايشان در هيئت آکتورال آرين قيد شده است، در سال۱۲۶۱ شمسي را نشان مي دهد)درهر حال، طبق اين سند آغاز پيدايش نمايش به شکل جديد در تبريز متعلق به دورهء ناصرا لدين شاه قاجار است و بيش از يک قرن سابقه دارد.

ازمطالعهء منابع مختلف چنين به نظرمي رسد که هنرمندان آذربايجان شمالي ( جمهوري آذربايجان فعلي) و عثماني در به وجود آمدن هنرهاي نمايشي به شکل جديد در تبريز موثر بوده اند. در اين ميان نقش آذربايجان به سبب مشترکات فرهنگي بيشتر- از عثماني فراتر بوده است. البته روشن است که در آن زمان، آذربايجان از گرجستان و تفليس و دو منطقهء اخير از روسيه و روسيه هم از اروپاي غربي تاثير مي گرفته است. تاثيرات از طريق روسيه به مرزهاي شمالي ايران هم منتقل مي شد.همين تاثيرات به نوعي ديگر با کمي تفاوت ازطريق عثمانيها به ايران ومخصوصا تبريز راه مي يافت.

روايت دوم مربوط به کتابچه اي ۲۰ صفحه اي است که با عنوان « به مناسبت جشن چهلمين سال نمايش در تبريز» از طرف هيئت هنرپيشگان درام و اپرت فردوسي تبريز درمهر ماه ۱۳۲۱ شمسي برابر با ۱۹۴۲ ميلادي منتشر شده است. طبق اين سند، تاريخ آغاز حرکتهاي نمايشي در تبريز به ۱۲۸۱ شمسي يا ۱۹۰۲ ميلادي تعلق دارد؛ که این تاریخ حدود چهارده سال بعد از تاريخ يادداشت قبلي است.

روايت سوم مقالهء جعفر جعفراف، نويسندهء آذربايجاني است که مي نويسد:« نخستين تئاتر حرفه اي در آذربايجان جنوبي در سال ۱۹۰۹ ميلادي ايجاد شد، در تبريز در سالن تابستاني باغ ملي به افتخار ستار خان و مبارزان مشروطه نمايش داده شد.»  

۱-۲- تاریخ تئاتر ارامنه در تبریز

اولين تئاتر ارامنه تبريز در سال ۱۸۷۹ م / ۱۲۵۸ ش به همت کشيش مسروپ پاپازيان بر روي صحنه رفت. در اين سال به دليل قحطي که در شهر وان (۱) {(۱) يکي از شهر هاي ارمنستان} رخ داده بود انجمنهاي براي کمک به قحطي زدگان در مناطق ارمني نشين تشکيل شده بود که کمکهاي مردمي را جمع آوري کرده و براي قحطي زدگان اين شهر ارسال مي کرد.يکي از اين مناطق ارمني نشين شهر تبريز بود که ساکنان ارمني بسياري به خصوص در دو محله ي ليل آباد و قلعه داشت. کشيش پاپازيان مدير مدرسه ي آراميان ( ۲) {(۲) نام مدرسه ي ارامنه در منطقه ي قلعه تبريز }بود او براي کمک به قحطي زدگان تصميم گرفت نمايشي را آماده کند و سود حاصل از اجراي اين نمايش را براي کميته ي مذکور ارسال کند. وي گروهي از جوانان علاقمند که عمدتا از مدرسين همين مدرسه بودند را دور هم جمع کرد. آنها دو نمايشنامه ي "پادشاه آشوت" و "گرسنه" را براي اينکار انتخاب کردند پس از انتخاب نمايشنامه ها تمرينات آنها با کارگرداني کشيش پاپازيان آغاز شد وي علاوه بر کارگرداني.کار منشي صحنه را نيز بر عهده داشت خليفه " باردر تيموس" که در آن زمان خليفه گري ارامنه ي آذربايجان را بر عهده داشت از اين فعاليت استقبال فراوان کرد و گروه را مورد حمايت خود قرار داد پس از تمرينات بسيار سر انجام گروه براي اجراي نمايش آماده شد اکنون مشکل اساسي که پيش آمده بود نبود مکان مناسب براي اجراي نمايش بود در نهايت تصميم بر آن شد که در محوطه ي وسيعي که پشت مدرسه ي آراميان  وجود داشت چادر بزنند و صحنه اي را آماده کرده . در آنجا نمايش را اجرا کنند همه ي امکانات اوليه فراهم شده بود که هيئت امناي مدرسه ممانعت خود را با اجراي اين نمايش در محوطه ي پشت مدرسه اعلام کردند زيرا گمان مي کردند با اين کار ممکن است مقامات دولتي نظر نامساعدي نسبت به فعاليتهاي مدرسه ي ارامنه پيدا کرده و از فعاليت مدرسه جلوگيري کنند.{تعطيلي مدرسه مسلما ضرر جبران ناپذيري در آموزش دانش آموزان مدرسه وارد مي کرد}. همچنين هيئت امناي مدرسه تمامي آموزگاراني را که در اين نمايش نقشي را بر عهده داشتند تهديد کرد که در صورت شرکت در اين نمايش در هر مکاني آنها را از مدرسه اخراج خواهند کرد ولي آموزگاراني که در اين نمايش حضور داشتند به اين تهديدها توجهي نشان ندادند و فعاليت خود را در گروه ادامه دادند. اکنون گروه نيازمند فضاي ديگري بود که بتواند نمايشش را در آنجا اجرا کند عاقبت تصميم بر آن شد که از حياط خانه ي کشيش استفاده کنند.چادر ها را به آنجا بردند و در حياط خانه ي کشيش پاپازيان صحنه اي را داير کردند .اينچنين آنها توانستند مکان مناسب براي اجراي نمايش را فراهم کنند. کشيش پاپازيان  کنسولهاي عثماني و روسيه را نیز براي ديدن اين نمايش دعوت کرد.خبر اجراي اين نمايش توانسته بود توجه عموم را جلب کند و افراد بسياري علاقمند به ديدن اين نمايش بودند بالاخره نمايش با موفقيت اجرا شد و توانست رضايت مخاطبانش (۳) {( ۳ ) افراد محلي نيز براي ديدن اين نمايش به خانه ي کشيش پاپازيان آمده بودند} را جلب کند .اين نمايش به دليل اصرار کسانيکه موفق به ديدن آن نشده بودند و افرادي که از ديدن آن لذت برده بودند و مي خواستند مجددا آنرا ببينند ۲ بار ديگر تکرار شد. "آشخن" دختر کشيش پاپازيان که او نيز از آموزگاران مدرسه ي ارامنه ي تبريز بود تنها خانم گروه بود و در کارهاي پشت صحنه به پدرش کمک مي کرد.

کشيش پاپازيان در يادداشتهاي خود مي نويسد:

 (در ماه آوريل ۱۸۷۹ براي کمک به قحطي زدگان شهر وان در حياط خودمان چادر زديم و براي نخستين بار نمايشنامه ي اجرا کرديم مبلغ هشت ليره از اين اجرا عايد گرديد که براي انجمن حمايت از قحطي زدگان شهر وان فرستاديم).

در سالهاي ۱۸۸۰-۱۸۸۱ م/ ۱۲۵۹-۱۲۶۰ش کشيش پاپازيان در روسيه اقامت داشت در آنجا او موفق به ديدن نمايش تاجر ونيزي شده بود و بر اساس آن نمايشنامه اي به نام دادگاه عدل را نوشت و در تبریز بر روي صحنه برد.

در سالهاي ۱۸۸۰-۱۸۸۱ م/ ۱۲۵۹-۱۲۶۰ ش به دلیل نبود آثار نمایشی خوب برای اجرا هنرمندان ارمني مجبور بودند بيش از پيش دست به ترجمه ي آثار نمايشي بزنند. در بین نمایشنامه ها آنها بيشتر نمايشنامه هايي فرانسوي "به خصوص آثار مولير " را به ارمني ترجمه مي کردند و همين نمايشنامه ها را نيز بر روي صحنه مي بردند. آنها سعي مي کردند نمايشنامه هايي را برای اجرا انتخاب کنند که تعداد شخصيتهاي خانم کمتري در آنها وجود داشته باشد زيرا نقش بانوان را نيز آقايان بازي مي کردند .در اين سالها از افرادي که در تئاتر فعاليت مي کردند تيگران گورويان را مي توان نام برد وي از دوستداران تئاتر بود و از هيچ کمکي در اين راه مضايقه نمي کرد و چون در آن زمان سالن تئاتري وجود نداشت تا گروههای نمایشی بتوانند نمایشهای خود را به راحتی در آن اجرا کنند وي اين امکان را فراهم آورده بود که نمايشهائي که با همت معلم و دوستدار تئاتر "آبراهام پانوئليان" آماده مي شد در حياط منزلش بر روي صحنه بروند. از جمله نمايشهائي که در اين زمان به همت آن دو و همکاری مستمر گروه بر روي صحنه رفت مي توان به: تخت شکارچيان پول- پزشک قلابي- پزشک پرنده - پزشک عشق - خاکهاي سياه - دادگاه عدل و آرشاک دوم اشاره کرد.

در سالهاي ۱۸۸۷-۱۸۸۸م / ۱۲۶۶- ۱۲۶۷ ش آواگ آواگيان را می توان از چهره های شاخص نمایش در تبریز نامید او با کوشش فراوان توانست ۱۲ نفر را گرد هم جمع کند و با آنها گروه ثابت نمایشی را ایجاد کند .ایجاد یک گروه با افراد مشخص و یکسان کمک فراوانی به وی کرد آنها توانستند چندين نمايش را در سالن مدرسه ي آراميان با حضور والي آذربايجان اجرا کردند ( ۴) { (۴) پس از برگذاری اولین نمایش در تبریز و استقبال مردم و بزرگان تبریز از آن نمایش هیئت امنای مدرسه ی آرامیان سالن مدرسه را برای برگذاری نمایش در اختیار گروهای نمایشی قرار می داد } در این گروه سعی شده بود نمایشها خاص ارامنه نباشند و افراد محلی و غیر ارمنی نیز بتوانند از دیدن نمایش لذت ببرند بنابر این گروه سعی می کرد برخی از نمایشهای پرطرفدار را به فارسی ترجمه کند یکی از مهمترين اين نمايشها مي توان نمايش "به بو" را اشاره کرد که توسط خود آبراهام پانوئليان از ارمني به ترکي ترجمه شده بود و با استقبال فراوان بر روی صحنه رفت.

در سال ۱۸۸۸ م / ۱۲۶۷ ش آقاي صافرازيان همراه با همسرش "آلما" از تفليس وارد تبريز شدند آنها در سالن مدرسه ي آراميان چندين نمايش از جمله اتللو و يک کمدي کوتاه به نام "برادر و خواهر" را به زبان ترکي با حضور مير نظام گروسي رئیس قشون آذربايجان و برخي از شخصيتهاي سياسي ديگر(۵) {(۵)به نقل از روزنامه ي اختر مورخ ۲۳ ربيع الاخر ۱۳۰۶ برابر با ۲۶ دسامبر ۱۸۸۷ م / ۱۲۶۶ش }به روي صحنه بردند در اجراهائی که توسط اینگونه افراد در کشورهای دیگر انجام می شد آنها سعی می کردند از هنرمندان منطقه برای کار خود استفاده کنند.اين نخستين بار بود که نمايشنامه ي اتللو در تبريز بر روي صحنه مي رفت در اين اجرا خانم " شوشانيک مالينتسيان" که آموزگار مدرسه ي دخترانه بود نيز شرکت داشت.

امير عليزادگان در مقاله ي خود درباره ي تاريخچه ي تئاتر تبريز مي نويسد:                                 "جماعت ارامنه چند سال است در حياط مکتب ملت ارامنه توي قلعه سالن مخصوصي درست کرده و هر سال دو سه بار در آنجا اسباب تياتر فراهم آورده منافع آنرا به مخارج مکتب مذکور ميرسانند امسال مسيو صفرازيان نامي از ملت ارامنه و در عمل تياتر داراي مهارت تمام است با زن خود و ديگر عملجات از مملکت روس وارد تبريز شده شب ۸ ماه ربيع الاول مجلس تياتري در نهايت خوبي فراهم آورد درام اتيللو شکسپير را که از درامهاي مشهور است و يک کوميدي بامزه به لغت ترکي داده شده که زياده بر آنچه تصور است موجب انبساط خاطر حضار با احترام گرديد.شب تياتر آقاي امير نظام با بسياري از بزرگان و خوايص معظمه ولايت تشريف فرماي تياتر شده از فراهم آوردن مجلس تياتر اظهار خوشنودي و مباشرين تياتر را مورد نوازش داشته مبلغ هفتاد تومان به رسم انعام به مکتب مذکور و دو طاقه شال به مسيو صفرازيان و يک طاقه شال هم به مباشر تياتر مرحمت فرمودند. باري مسيو صفرازيان خيال دارد که دو سه بازي ديگر در تياتر مذکور به موقع تماشا بگذارد و در پي فراهم آوردن اسباب آن است از قراري که مذکور مي داشت گفتگوي مجالس بازي خواه درام خواه کوميدي به لغت ترکي بود که تمامي حصار را از موضوع و محمول مطلب آگاهي حاصل نمايد. "(۶) {(۶) عليزادگان.امير/تاريخچه ي تئاتر تبريز /مقاله /فصلنامه تئاتر سال اول شماره ي اول بهار ۵۶ ص ۷۵.۷۶.} .

در تجزيه‌ و تحليل‌ اين‌ يادداشت‌ مطالب‌ زير قابل‌ تأمل‌و تعمق‌ است‌:

۱ـ يادداشت‌ تعيين‌ مي‌كند قبل‌ از اجراي‌ نمايشنامة‌اتللو در سال‌ ۱۸۸۸ ميلادي‌ نمايشنامه‌هاي‌ ديگري‌ نيزتوسط‌ ارامنه‌ در تبريز اجرا مي‌شده‌ است‌ كه‌ ما از كم‌ وكيف‌ اجراي‌ آنها بي‌اطلاع‌ هستيم‌ ولي‌ از محتواي‌يادداشت‌ معلوم‌ مي‌شود كه‌ قبل‌ از ۱۸۸۸ م‌ تئاتر توسط‌ارامنه‌ در تبريز وجود داشته‌ و همين‌ پشتوانة‌ فرهنگي‌ وهنري‌ سبب‌ شده‌ است‌ كه‌ نمايشنامه‌اي‌ چون‌ اتللو درتبريز اجرا شود.

۲ـ يادداشت‌ فوق‌ مورد ديگري‌ را نيز بر ما معلوم‌مي‌كند. و آن‌ اينكه‌ در سالن‌ «قلعه‌»امكان‌ اجراي‌نمايشنامه‌هاي‌ سنگين‌ با تعداد زياد بازيگران‌ وجودداشته‌ است‌ كه‌ نمايشنامة‌ اتللو در آن‌ سالن‌ اجرا مي‌شود.

۳ ـ اجراي‌ نمايشنامة‌ اتللو توسط‌ مسيو صفرازيان‌ درتبريز بدون‌ بازيگر زن‌ و بازي‌ زنان‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ امكان‌نداشت‌. اين‌ اجرا و ديگر آثاري‌ كه‌ توسط‌ هنرمندان‌قفقازي‌ در شهر تبريز اجرا مي‌شده‌ است‌، اين‌ مهم‌ راروشهن‌ مي‌سازد كه‌ هنرمندان‌ زن‌ عليه‌ سنن‌ اجتماعي‌ آن‌دوره‌ كه‌ پذيرش‌ به‌ صحنه‌ رفتن‌ آنان‌ را نداشتند،شجاعت‌ نشان‌ داده‌ و عليه‌ برخي‌ تصورات‌ و تفكرات‌ايستا به‌ مبارزه‌ برخاسته‌ است‌. البته‌ ناگفته‌ نبايدگذاشت‌ كه‌ نقش‌ زنان‌ را در اين‌ دوره‌ و دوره‌هاي‌ بعد،عمدتاً بازيگران‌ و هنرمندان‌ ارامنه‌ ايفا مي‌نموده‌اند.

۴ - بدون‌ شك‌ هنرمندان‌ تئاتري‌ كه‌ از قفقاز واردتبريز مي‌شدند، آگاهي‌ دست‌اندركاران‌ محلي‌ وعلاقمندان‌ به‌ تئاتر را از نظر محتوا و تكنيك‌ به‌ صحنه‌بردن‌ نمايش‌ بالا مي‌بردند، به‌ طوريكه‌ تئاتر روسيه‌ ازتئاتر اروپائي‌ تأثير پذيرفت‌ و آن‌ تأثير به‌ تئاتر تفليس‌انتقال‌ يافت‌، همانگونه‌ نيز تئاتر تبريز از تئاتر تفليس‌متأثر گرديد.

۵ ـ در قسمتي‌ از يادداشت‌ آمده‌ است‌ «... امسال‌ نيزمسيو صفرازيان‌ نامي‌ از ملت‌ ارامنه‌ و در عمل‌ تياترداراي‌ مهارت‌ تمام‌ است‌... از مملكت‌ روس‌ وارد تبريزشده‌... درام‌ اوتللو... به‌ لغت‌ ارمني‌... و در ختام‌ درام‌،كوميدي‌ بسيار با مزه‌ به‌ لغت‌ تركي‌ داده‌ شد...» اجراي‌نمايشنامة‌ كمدي‌ به‌ زبان‌ تركي‌ بيانگر آن‌ است‌ كه‌بازيگران‌ به‌ زبان‌ تركي‌ آشنائي‌ داشته‌اند و منظور ازكلمة‌ روس‌ همان‌ نواحي‌ ارمنستان‌ و قفقاز است‌ كه‌بازيگران‌ به‌ زبان‌ تركي‌ كه‌ همانا تركي‌ آذري‌ است‌آشنائي‌ كامل‌ داشته‌اند. (۷) {( ۷ )مجله الکترونیکی سورنا www.sorena.tk  /نویسنده: امیر حسین قیاسی /تئاتر در زمان مشروطه }

زوج صافرازيان که در طی اولین سفر خود به تبریز به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کرده بودند و اعتبار زیادی را کسب کرده بودند در پائيز سال ۱۸۸۹ م / ۱۲۶۸ ش  بار ديگر به تبريز مي آيند و در مدت اقامت خود در تبريز نمايشهاي را بر روي صحنه مي برند و اينبار نيز کمدي به زبان ترکي در برنامه آنها بوده است.

در سال ۱۹۰۰ م / ۱۲۷۹ ش در هر دو محله ي ليل آباد و قلعه انجمن دوستداران تئاتر تشکيل مي شود ابتداي تشکيل اين انجمنها اعضاي بسيار محدودي داشتند ولي با طي زمان به تدريج به اعضاي آنها افزوده مي شد تقريبا همزمان با تشکيل انجمن دوستداران تئاتر انجمن دوستداران موسيقي هم تشکيل ميشود که در محله ي قلعه اين انجمنها به هم مي پيوندند و انجمن دوستداران تئاتر و موسيقي را بوجود مي آورند.   در آوريل ۱۹۰۰ در تالار مدرسه ي ليل آباد ۲ نمايشنامه ي "محاسبه ي اشتباه" نوشته ي آ.پريچيان و "باربولي" اثر مولير روي صحنه رفت .

هنرمندان نمايش "محاسبه ي اشتباه" عبارت بودند از:                                                            خانمها: دوشيزه آ. درهاروتونيان - دوشيزه آ.هاکوپيان - دوشيزه و .هوسپيان                                آقايان: ي. فرانگيان - م. هاروتونيان - آ. محراب - د. گلماسيان - آ. گريگوريان- ه. هاکوپيان- آ. امير خانيان - ه. ميرزاييان - م. زارافيان -س. هوهانسيان .

هنرمندان نمايش "باربولي"عبارت بودند از:                                                                            خانم: دوشيزه آ. درهاروتونيان                                                                                             آقايان: م. زارافيان - آ. محراب - ي. فرنديان - آ. گريگوريان - س. هوهانسيان .

 در سالهاي ۱۹۰۱-۱۹۰۲ م /۱۲۸۰-۱۲۸۱ ش نمايشهائي توسط اعضاي انجمنها. آموزگاران مدارس و خواهران فلگيان که از قفقاز به تبريز آمده بودند بر روي صحنه رفتند.

در سالهاي ۱۹۰۳-۱۹۰۵ م / ۱۲۸۲-۱۲۸۳ ش نمايشهائي توسط دوستداران قديم و جديد تئاتر برگذار مي شود آنها گروه تئاتری به نام گروه آناهید را به وجود آورده بودند که در يکي از اجراهای اين گروه نام آقاي ه. آجاريان و همسرش آروسياک نيز به چشم مي خورد در اين سال يکي از نمايشنامه هاي پر طرفدار قازاروس آقايان (۱) { (۱) از نويسندگان شهير ارمني } توسط گروه آناهيد در تالار مدرسه ي "هايگازيان -تاماريان" روي صحنه مي رود. 

 از سال ۱۹۰۵ م / ۱۲۸۳ ش در تئاتر تبريز شاهد حضور آرمناگ آهارونيان نيز هستيم .در اين سالها یکی از نمایشنامه های واهرام پاپازیان که مورد علاقه ی مردم بود در گروه آرمناگ آهارونیان تمرین شد و آماده ی اجرا گردید . با اینکه نمایشنامه ی "فجر"  ( ۶ ) { ( ۶ )موضوع نمايشنامه ي فجر: قيام اهالي روستا به سر پرستي معلم روستا بر عليه رئيس يکي از قبائل بزرگتر که به مردم روستا ظلم ميکرد و زنان و دختران و اموالشان را به يغما مي برده است}. به کرات اجرا شده بود اما باز مورد استقبال زیاد مردم قرار گرفت و مخاطبان آن نمايشنامه ي خواهان اجراهای دوباره از این نمایش شدند به طوری که این نمایش ۲ بار در تبريز و ۱ بار در سلماس دوباره اجرا شد .

از اگوست سال ۱۹۰۹ م / ۱۲۸۷ ش جمعي از جوانان ارمني و محلي برای گسترش فعالیتهی خود و دیده شدن کارها در سطحی وسیعتر با همکاري همديگر گروه تئاتري را تشکيل مي دهند که نمايشها ئي را به زبان فارسي بر روي صحنه مي بردند تا همه ی اهالی شهر تبریز امکان دیدن آن نمایش را داشته باشند.

از ۱۳تا ۲۷ فوريه سال ۱۹۱۰ م / ۱۲۸۸ ش در سالنهاي ليل آباد و قلعه به نفع مدارس ۳ نمايش بر روي صحنه مي روند که در اين اجراها يپرم و سردار بهادر همراه با همرزمانشان که ۱۰ فوريه از غره داغ به تبريز رسيده بودند نيز حضور داشتند.                                                                                         سال  ۱۹۱۱ م / ۱۲۸۹ ش سالي بود که تئاتر تبريز جان تازه اي ميگيرد دوستداران تئاتر فعالتر از پيش مي شوند و يکي پس از ديگري نمايشهاي را بر روي صحنه مي برند و در ۸ مارس همین سال گروه دراماتیک تفلیس به رهبری مایسوریان و ظریفیان وارد تبریز می شوند و از ۱۷ مارس تا ۹ آوریل ۱۱نمایش توسط این گروه به روی صحنه می رود که با استقبال فوق العاده (از جمله افراد محلی) روبه رو می شود .

اعضای گروه دراماتیک تفلیس عبارت بودند از:                                                                       خانمها: مایسوریان - آراکس - هاسمیک - سفیک و ....                                                           آقایان: ظریفیان - هاروتونیان - استپانیان - الاه وردیان - رشتونی - شاوارش و خورن .

در سال ۱۹۱۲ م / ۱۲۹۰ ش انجمن دوستداران تئاتر و موسیقی منحل میشود که متاسفانه ضرر بزرگی را به تئاتر ارامنه تبریز وارد می آورد و باعث از رونق افتادن تئاتر می شود.                                           در سال۱۹۱۳ - ۱۹۱۴ م / ۱۲۹۲ ش گروه دراماتیک تفلیس مجددا به تبریز می آید و از اواخر مارس تا اوایل آوریل یکسری نمایشهای را بر روی صحنه می برد.

اعضای گروه هنر پیشگان ارمنی تفلیس عبارت بودند از: 

هوسپ وسکانیان و همسرش آروس وسکانیان - طوروسیان - خانم وارد طیتر - عالی خانیان و .....

 در سال ۱۹۱۵ م / ۱۲۹۴ ش انجمن دوستداران تئاتری توسط آواک ملیک آبراهامیان تشکیل می شود با تشکیل این انجمن عده ی بسیاری از هنرمندان ارمنی و جوانان علاقمند به عضویت آن در  آمدند و از آن پس فعالیتهای نمایشی ارامنه نظم به خصوصی یافت و فعالیت گروههای نمایشی  رسمی تر شد. به طور کل می توان گفت با ایجاد چنین انجمنی پس از منحل شدن انجمن دوستداران تئاتر وموسیقی نیروئی تازه در هنرمندان به وجود آورد و توانست کمک کند تا فعالیتهای نمایشی ارامنه چندین برابر شود و به بالاتر رفتن کیفیت آثار ارائه شده نیر کمک فراوانی کرد.   

 در سال ۱۹۱۶ م / ۱۲۹۵ ش گروهی به سرپرستی آقای ظریفیان تشکیل شد این گروه متشکل از هنرمندان با سابقه ی تبریز در زمینه ی نمایش بود آنها با جدیت  تمرینات خود را آغاز کردند و با توجه به تجربه و پشتکاری که داشتند در مدت زمان کوتاهی نمایشی را برای اجرا آماده کردند در زمان اجرای این نمایش به تمرین نماینامه ی جدید می پرداختند و اینچنین می توانستند با فاصله ی کمی از اجرای قبلی نمایش جدیدی را بر روی صحنه ببرند به طوری که موفق شدند از اواسط مارس تا اواخر آوریل در سالن تازه تاسیس آرامیان چندین نمایش را بر روی صحنه ببرند .از جمله ی این نمایشها می توان به نمایش شرلوک هلمز اشاره کرد که به زبان فارسی اجرا شد.

 اعضای گروه ظریفیان عبارت بودند از :                                                                                      آراکس (همسر ایشان) - هاروتونیان - استپانیان - اولگا - گولازیان و آزنیو .

در سال ۱۹۱۷ م / ۱۲۹۶ ش آرمن آرمنیان که از هنرمندان ارمنستان بود و مطالب فراوانی در مورد نمایش در تبریز و علاقه ی مردم تبریز به تئاتر را شنیده بود برای آشنائی بیشتر با هنرمندان تبریز و اجرای چند درام اپرا همراه با گروه خود وارد این شهر شد . در تبریز با توجه به استقبال گرم ارامنه ی تبریز وی مدت حضور خود در تبریز را به مدت یک ماه افزایش داد و از اول آوریل تا اوایل ماه می در سالن آرامیان درام اپراهائی را روی صحنه بردند.

 اعضای این گروه عبارت بودند از:                                                                                         خانم دوریان ( همسر آرمنیان ) سارداریان - زوج پیرومیان و مگردیچ طاشچیان .                    

پس از پایان کار گروه آرمنیان مگردیچ طاشچیان که از اعضای موفق گروه بود گروه را به قصد اقامت در تبریز ترک می کند و در تبریز ساکن می شود . طاشچیان که با گروه آرمنیان به بسیاری از شهرهای جهان سفر کرده بود و تجربه ی اجرای بسیاری از نمایشنامه ها را در شهرهای بزرگ داشت نقطه ی عطفی برای تئاتر تبریز به شمار می رفت زیرا تئاتر تبریز اکنون می توانست از تجارب چنین هنرمندی استفاده کند .طاشچیان نیز با دیدن تمایل مردم و علاقه ی شخصی خود به نمایش فعالیت خود را در زمینه ی تئاتر در تبریز شروع کرد .از ابتدای سال ۱۹۱۸ م / ۱۲۹۷ ش تا اواسط ماه می (۲۲ ماه می) یکی از دوران طلائی تئاتر با حضور طاشچیان در تبریز رقم خورد. این دوران طلائی که با پیشرفت سریع تئاتر همراه بود متاسفانه با ورود نیروهای عثمانی در ۲۲ ماه می ۱۹۱۸ م / ۱۲۹۷ ش متوقف شد.نیروهای عثمانی تا اوایل ماه نوامبر در تبریز ماندند و در طی این مدت تمامی فعالیتها به خصوص فعالیتهای هنری و نمایشی به حالت تعلیق در آمدند .پس از خروج این نیروها از اواخر نوامبر فعالیت های تئاتری مجددا آغاز شد و طاشچیان نیز توانست فعالیت خود را از سر بگیرد . یکی دیگر از اقدامات طاشچیان این بود که در سال ۱۹۱۹ -۱۹۲۰ م / ۱۲۹۸- ۱۲۹۹ ش انجمن جدید دوستداران تئاتر را به وجود آورد .علاوه بر افرادی که تا آن زمان در تئاتر فعالیت می کردند اشخاص جدید بسیاری نیز  به این انجمن پیوستند .این انجمن نمایشهای گوناگون از جمله نمایشهایی به زبان ترکی را روی صحنه می برد.

 تبریز در این سالها به شهری جذاب برای گروههای نمایشی به خصوص کشور ارمنستان تبدیل شده بود و بسیاری از گروههای این کشور بخشی از اجراهای خود را در این شهر بر روی صحنه می بردند که این امر هم باعث افزایش دانش گروهای محلی می شد و هم اینکه مردم این شهر به طور مستمر می توانستند به دیدن نمایشهای جدید و جذاب بروند و این خود به رشد آگاهی و سلیقه ی تماشاگر عامه نیز کمک فراوانی میکرد . یکی از این گروهها که نمایشهای آنها در تبریز بسیار موفق بودند گروهی بود که در سال ۱۹۲۱ م / ۱۳۰۰ ش از ایروان وارد تبریز شد. حضور این گروه علاوه بر اینها امتیاز دیگری نیز داشت و آن معرفی مانوئل ماروتیان به تئاتر تبریز و  به خصوص تئاتر ارامنه ی ایران بود.

   اعضای این گروه عبارت بودند از :                                                                                            (هاسمیک - و. واقارشیان - ه. نرسسیان - آ. آودیسیان - شامیر خانیان - بنیاتیان - وسگانیان - خاچانیان - مدنیگیان - مانوئل ماروتیان  و ......)

آقای مانوئل ماروتیان پس از اتمام کار در تبریز می ماند و با تلاش و پشتکار فوق العاده ی که داشت تبدیل به یکی از چهره های شاخص و فعال تئاتر تبریز شد.

 در سال ۱۹۳۰ م / ۱۳۰۹ ش تئاتر ارامنه ی تبریز با همکاری اعضا و پشتکار فراوان توانست دو اجرای موفق از نمایشنامه های خاله چارلی به سر پرستی موشق هوهانسیان ( ۱ ) { ( ۱ ) اجرای این نمایش ۵ بار تکرار شد} و گیکور (۲ ) { (۲ ) این نمایش ۷ بار تکرار شد} را در طی ۳ ماه اجرا کند که اجرای این دو نمایش موفق در این فاصله ی زمانی کوتاه یکی از موفقیتهای بزرگ تئاتر تبریز محسوب می شود .

در آمد حاصل از تمام نمايشها ئي که اجرا مي شدند به نفع مدارس . باشگاه ها. کتابخانه ها و انجمنهاي خيريه و ........صرف مي شد و همگي آنها از گروه هاي تئاتري انتظاراتي داشتند و گروهها هم تا حد امکان سعي مي کردند آنها را بر آورده کنند . به دلیل استفاده شدن از پول بلیطهای تئاتر در مصارف خیریه و فرهنگی بیشتر مخاطبان تئاتر با رغبت بلیط تهیه می کردند و چنانچه از وضعیت مالی خوبی برخوردار بودند سعی می کردند مبالغ بیشتری از بهای بلیط را در اختیار گروه نمایشی قرار دهند و از نمایشهائی که به صحنه می رفتند به صورت گسترده استقبال می کردند

یکی دیگر از انجمنهای تئاتری ارامنه " انجمن فرهنگی ارامنه " بوده است که متاسفانه فعالیت این انجمن از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ متوقف شد .از سال ۱۹۴۴ م / ۱۳۲۳ ش با شروع بکار مجدد این انجمن تصمیم بر آن شد که " گروه درام و اپرای ه. آبلیان " که توسط یپراد بارویان در سال ۱۹۴۲ م / ۱۳۲۱ ش شکل گرفته بود را با تغییر در نام آن با عنوان " گروه تئاتر دراماتیک ارامنه ی تبریز" احیا کنند. احیا شدن این گروه سبب بوجود آمدن فعالیتهای گسترده ای شد به طوری که سال۱۹۴۴ م / ۱۳۲۳ ش یکی از پر بارترین سالهای تئاتری تبریز محسوب میشود آنها در این سال توانستند ده نمایش را روی صحنه ببرند از جمله این نمایشها :

"جنایت یا سه بینوا" اثر الکساندر دوما .                                                                              نقش آفرینان : خانم آرشالوئس و آقایان : آرمناک آهارونیان - گریش - یفبار - آسو هوهانسیان.

"سیاووش و سودابه"( ۱) { (۱ ) این نمایش به زبان فارسی اجرا شد}                                    نقش آفرینان : خانمها آرشالوئس و  دشخوهی                                                                           آقایان : آهارونیان - آرام - گریشا - یفبار - هرایر هوهانسیان - آسو هوهانسیان                       چهره پرداز: آ. آرزومانیان

"سیبری"                                                                                                                            نقش آفرینان : خانمها آرشالوئس - دشخوهی - آسیا - هراهاد و دوشیزه هاسمیگ      آقایان : گقام  آنتاندیلیان - آرمناک آهارونیان - یفبار - آسو هوهانسیان - هرایر                         کارگردان: یفبار

و" غروب خنده" این نمایشها در فصل بهار در سالن شیر و خورشید بر روی صحنه رفتنند.                یکی از نمایشنامه هائی که بسیار مورد علاقه ی ارامنه ی ایران قرار گرفته و بارها در شهر های مختلف بر روی صحنه رفته نمایشنامه ی برای شرف نوشته ی شیروان زاده (۲ ) { ( ۲ ) یکی از نویسندگان شهیر ارمنی} است . این نمایشنامه در مهر ماه همین سال در سالن شیر و خورشید سرخ بر روی صحنه رفت . 

نقش آفرینان : خانمها آرشالوئس - آنیگ - دشخوهی - سانیا                                                    آقایان:آ. آهارونیان - آ. آقامالیان - یفبار - زاکاریان - س. موسسیان - آسو هوهانسیان - ه. بوروسیان                                                                                                                            صحنه آرا: آ. آرزومانیان                                                                                                           کارگردان: آرامائس آقامالیان

دومین اجرای مهر ماه ارامنه که توسط هئیت هنرپیشگان تئاتر ارامنه و آقای مانوکیان آماده شده بود اپرتی به نام "سوس و واردطیتر"اثر "ورژ بروسیان" در ۴ پرده بود که در  سالن شیر و خورشید اجرا شد.                                                                                                                                نقش آفرینان : خانمها: یلنا آودیسیان - دشخوهی هوهانسیان- مانیا میناسیان                    آقایان: آرامایس آقامالیان - آرمناک آهارونیان - آسو هوهانسیان و هرایر                                    مدیر صحنه: سرکیس ملیکیان                                                                                             رهبر ارکستر: لئون گریگوریان                                                                                                 چهره پرداز:آ. آرزومانیان

در آبان این سال نمایشنامه ی "عشق و جنایت "اثر شیللر که نمایشی در ۵ پرده بود در سالن شیر و خورشید به کارگردانی سدراگ آرامکیان اجرا شد.                                                            نقش آفرینان : خانمها: آرشالوئس - دشخوهی                                                                           آقایان: آرمناک آهارونیان - سدراگ آرامکیان - آ. آرزومانیان و یپراد                                              صحنه آرا: آ. آرزومانیان

آذر ماه نمایشنامه ی کورادو نوشته ی "جیاکومدسی" به کارگردانی یفبار و آرامائس آقامالیان در تالار انجمن تیاتر ارامنه تبریز اجرا شد نمایشنامه ی "به بو" اثر "سوندوکیان" دومین نمایشی بود که آذر ماه آن سال به کارگردانی یفبار و آرامائس آقامالیان در تالار انجمن تیاتر ارامنه تبریز اجرا شد.

در سال ۱۹۴۶ م / ۱۳۲۵ ش "گروه تئاتر دراماتیک ارامنه ی تبریز" نمایش "آردزویک" را در ۴ پرده به کارگردانی یفبار در تالار مدرسه  فردوسی روی صحنه بردند.                                                           نقش آفرینان : خانمها: آرشالوئس - دشخوهی - آرو واهاد - آنیگ                                                 آقایان: آ. آهارونیان - ساموئل آرامکیان - آسو هوهانسیان - آبکار ماته و وسیان و یفبار

بیشتر این نمایش ها با همکاری "اتحاد رانندگان آذربایجان"و "گروه تئاتر دراماتیک ارامنه تبریز "آماده می شدند و بیشتر در آمد حاصل از این نمایشها به امور خیریه و کمک به کودکان بی بضاعت اختصاص می یافت.

.

۱-۳-  حضور بانوان در سالنهای نمایش تبریز

در ابتدا تنها مردان مجاز به ایفای نقش در نمایشها بودند و بانوان امکان حضور در صحنه را نداشتند و نقش بانوان را نیز آقایان در صحنه اجرا می کردند .این امر باعث پایئن آمدن کیفیت نمایشها شده بود. علاوه بر ممنوعیت حضور بر روی صحنه بانوان اجازه ي حضور در سالنهاي نمایش برای دیدن نمایش را نیز نداشتند.(۱) { (۱ ) البته همانطور که قبلا اشاره شد در سال ۱۸۷۹ م /۱۲۵۸ ش دختر کشیش پاپازیان به پدرش در اجرای نمایش کمک می کرد و او را می توان نخستین بانوئی نامید که در تبریز بر روی صحنه رفت }.اين وضعیت تا سال ۱۸۹۰م / ۱۲۶۹ش ادامه داشت تا اينکه در سال ۱۸۹۱م /۱۲۷۰ش چند تن از بانوان روشنفکر و مبارز بر خلاف عادت مرسوم در سالن تئاتر حضور يافتند تا اینچنین راه را براي حضور بانوان در سالنها باز کنند ولي مردم که به افکار خود پایبند بودند همچنان تا مدتها حضور بانوان در سالن هاي نمايش را کاري ناپسند می شمردند و تا حد امکان از حضور بانوان خود در سالنهای نمایش جلوگیری می کردند و بسياري از بانوان بدلايل خانوادگي و نگرانی از واکنشهای اطرافیان و جامعه از حضور در سالنهاي نمايش اجتناب مي کردند حال براي اينکه اين دسته از بانوان نيز بتوانند به راحتي و بدون نگراني از بدگوئي ها با هنر نمايش آشنا شوند در سال ۱۸۹۲م / ۱۲۷۱ش  گروهي از بانوان ارمني که از آموزگار مدرسه ي محله ي ليل آباد بودند نمايشي را مخصوص بانوان آماده کردند البته بسیاری از مردان با برگذاری نمایشهائی با نقش آفرینی بانوان برای بانوان نیز مخالفت می کردند به طوری که بسیاری از بانوان مخفیانه به دیدن نمایش میرفتند و خبر اجرای نمایشها تنها در بین بانوان پخش می شد . برگذاری نمایشها تنها برای بانوان چند هدف را دنبال مي کرد :     

 ۱- همه ی بانوان امکان آشنائی با هنر نمايش را پیدا کرده و آنها را علاقمند به دیدن نمایش کنند.     ۲- با علاقمند شدن بانوان به هنرهای نمایشی آنها خود به خود بیش از پیش  براي حضور در سالنهاي نمايش راغب می شدند و مبارزه بر علیه این نا برابری اجتماعی شتاب و نیروی بیشتری یابد و هدف آخر این بود که بتوانند در ابتدا ذهنيت خود بانوان را درباره حضور در صحنه هاي نمايش آماده کرده و در مرحله ی بعدی جامعه را وادار به پذيرش اين حضور بکنند. 

تلاش بانوان براي حضور در صحنه هاي تئاتر ادامه داشت تا اينکه در جشنهاي ژانويه سال ۱۸۹۲ م / ۱۲۷۱ ش و با بنيان نهاده شدن جشن درخت کاج گروهي از دوشيزگان و بانوان ارمني تبريز با از خود گذشتگی پا بر صحنه ي تئاتر گذاشتند  و بي اعتنا به تمام بد گويي ها و رفتارهای ناشایست کوته فکران فعاليت خود را در زمينه ي تئاتر آغاز کردند و به اين ترتيب تئاتر ارامنه ي تبريز از اوایل دهه ي ۹۰ با حضور پر رنگ و با شکوه بانوان بر روي صحنه هاي تئاتر بنيان مستحکمي پيدا کرد و در هر دو محله ي ليل آباد و قلعه بانوان توانستند ارزش واقعي تئاتر را به آن بر گردانند .                                                                                                                              

۱-۴- فعالیت ارامنه در گروه های غیر ارمنی تئاتر تبریز:

« با ورود ارتش سرخ به آذربايجان ايران در شهريور۱۹۴۱ م / ۱۳۲۰ ش  آکتورال «آرين» که به سرپرستي بيوک خان نخجواني فعاليت مي کرد، منحل گرديد و پيشکسوتان همان گروه، آکتورهاي ديگري به نامهاي « فردوسي»، « حقيقت»، « ايران»،«تبريز» را تشکيل دادند- اين آکتورها تا سال ۱۹۴۴ م / ۱۳۲۳ ش به فعاليت تئاتر مشغول بودند و هر کدام با تعدادي از بازيگران که اغلب بازيگران در اين گروه ها يکي بودند، نمايشنامه هايي را حاضر مي کردند و روي صحنه مي بردند. مشخصه ی اين گروهها فقط با کارگردان و مديريت نمايش معلوم مي شد. در سال ۱۳۲۳ ش گروههاي فوق از جريانهاي سياسي روز که در آن دوران در تبريز جريان داشت، متاثر شدند و جملگي تحت نظارت انجمن روابط فرهنگي ايران و شوروي و خانه ی  فرهنگ شوروي به فعاليت پرداختند.

انجمن روابط فرهنگي ايران و شوروي شعبهء تبريز در ۲۱ مرداد ۱۳۲۳ ش با بيش از صد نفر تشکيل مي يابد و کميسيونهاي متعددي به وجود مي آيد و تئاترال انجمن يکي از شاخه هاي مهم کميسيون هنرهاي زيبا بوده است که فعاليت رسمي خود را از اواخر سال ۱۳۲۳ ش آغاز مي کند موسسين و بازيگران آن همان بازيگران آکتورالهاي گذشته ی تئاتر تبريز بودند  بعد از آکتورال آرين اين د ومين باراست که اکثرهنرمندان دور هم جمع مي شوند و به فعاليت تئاتر مي پردازند.

از اعضاي ارمني آکتورل درام و اپرت تبريز ( ۱۳۲۲ شمسي) مي توان به                                     

خانمها:  آرشالوس ايريآن "بازيگر" 

            ريما                "بازيگر" 

آقایان : آساطور صفريان "سرپرست ارکستر" 

            گاسپار            "نوازنده" 

            هارتون            "نوازنده" 

             آشوت             "نوازنده" 

            هاکوپ             "نوازنده" 

            هارطون صفريان "نوازنده" 

            زاوان اوهانيان     "نوازنده"  اشاره کرد.

۲- سالنهای نمایشی شهر تبریز

  ۲-۱- تالار آرامیان تبریز

در تبریز هیچ سالن مناسبی برای اجرای نمایش وجود نداشت و گروههای نمایشی مجبور بودند یا در حیاط خانه های بزرگ چادر بزنند و نمایش خود را اجرا کنند یا در سالنهای کوچک موجود که امکانات بسیار محدودی داشتند به اجرای نمایش خود بپردازند این مشکلات باعث شد که آقای آرامیان که از هنرمندان نمایشی تبریز بود به فکر احداث سالنی خاص اجرای نمایش بیفتد و در بين سالهای ۱۹۱۴ ـ ۱۹۱۵م / ۱۲۹۲-۱۲۹۳ ش، تالاري با گنجايش پانصد نفر توسط او با نام خود ایشان در محله ی قلعه تبريز، احداث شد . ارامنه ی تبریز حدود سه دهه از آن استفاده مي کردند. این تالار مکانی برای اجرای تئاتر و موسيقي بوده و در نوع خود سالن  كم نظيری بوده است .اهمیت این سالن زمانی بیشتر نمایان می شود که این نکته ذکر شود که در این سالها سالن مناسب دیگری برای اجراهای نمایشی در تبریز وجود نداشته است.

دربارهء سالنهای نمایشی تبریز آقاي جمشيد ملک پور چنين اظهار مي کند:

در تبريز تنها سه مکان براي اجراي نمايش وجود داشت، يکي از آنها سالن سينما «سولي» بود که در سال ۱۹۰۰ميلادي برابر با ۱۲۸۰ خورشيدي توسط کاتوليکها ساخته شده بود و اختصاص به نمايش فيلم داشت. اما گاه گاهي بعضي از آکتورال ها در آن به اجراي نمايش مي پرداختند. دومين سالن، همان سالن تابستاني جمعيت خيريه بود که در محل قرائتخانهء جمعيت ترتيب داده شده بود و فقط تابستانها قابل استفاده بود- اما سومين سالن که در واقع مهمترين آنها به شمار مي رفت، سالن تئاتر آراميان بود که در سال ۱۹۱۵ ميلادي و توسط مسيو آراميان که خود يکي از بازيگران و مترجمان نمايش بود، تاًسيس شد که يگانه سالن نمايشي شهر بود.»

به دلیل مزیت این سالن به دیگر سالنهای موجود گروههای غیر ارمنی تبریز نیز خواهان استفاده از این سالن بودند .از سال ۱۹۱۶ م / ۱۲۹۴ ش به جز ارمنيان گروه هاي نمايشي غير ارمني تبريز نيز از اين تالار استفاده مي کردند و علاوه بر این گروهها هنرمندان قفقازی نیز که گهگاه به تبریز می آمدند برنامه های خود را در این سالن اجرا م


مطالب مشابه :


نرخ بلیت هواپیما تبریز - تفلیس( گرجستان)

شرکت خدمات هوایی وجهانگردی مرند سیر - نرخ بلیت هواپیما تبریز - تفلیس( گرجستان) - صدور اسناد




تاكيد بر گسترش روابط اقتصادي تبريز و تفليس

تبریز سر ایران است. - تاكيد بر گسترش روابط اقتصادي تبريز و تفليس - گزارش ها, تحلیل ها ی




مقدمه سفر به گرجستان از طريق تركيه

تبريز سفر مسافرت مكانهاي د يدني - مقدمه سفر به گرجستان از طريق تركيه - تبريزسفرآذربايجان




امامزاده ابراهيم تبريز

امامزاده سيد ابراهيم تبريز عبدالرحيميان قونسول تفليس در ارابه هاي گاوي با زحمت




تاریخ تئاتر ارامنه تبریز

البته روشن است که در آن زمان، آذربايجان از گرجستان و تفليس و دو از تفليس وارد تبريز




پرواز مستقيم از تبريز

تبریز 2020 - پرواز مستقيم از تبريز - اخبار عمرانی و اقتصادی تبریز و آذربايجان




گزارش سفر هيئت سرمایه گذار گرجستاني به تبريز

تبریز سر ایران است. - گزارش سفر هيئت سرمایه گذار گرجستاني به تبريز - گزارش ها, تحلیل ها ی




تبريز سرزمين رازها(2)

خيلي دور خيلي نزديك - تبريز سرزمين رازها(2) - روز نوشت های يك خبرنگار سياسي




همکاری تبریز و شهرهای بزرگ قفقاز

تشكيل كارگروه مشورتي شهرهاي بزرگ كشورهاي منطقه‌اي قفقاز و تبريز تفليس از




برچسب :