رمان جدید

نمی دانم چرا امروز دلم هوایت را می کند؟!؟!؟!
همین امروزی که با بی رحمی پا روی دلم گذاشتی
و حصار دلم را پایمال کردی و با بی رحمی گفتی
من میروم تا تو بدانی رفتی ام!!!
و حال که تو رفتی
دلم فقط تو را میخواهد هوسی در سینه ندارم برگرد
برگرد و فقط مثل برادر و کوه پشتم بمان
فقط با من بمان
بیرحم ترین موجود زمین مهرت در دلم نشسته برگرد
برگرد و بگو من بدون چشمانت چه کنم؟!؟!؟!؟!    


مطالب مشابه :


رمان جدید

دنیای رمان - رمان جدید - بزرگترین وبلاگ رمان در ایران , به جمع رمان خوان های ایران بپیوندید و




رمان جدید( پسر یخی دختر اتش1)

دنیای رمان - رمان جدید( پسر یخی دختر اتش1) - بزرگترین وبلاگ رمان در ایران , به جمع رمان خوان های




برچسب :