سلیمان ساسون؛ از طراحی پارک تا نقاشی با گل و رنگ

روزنامه اصفهان زیبا
زمان انتشار: یکشنبه ۱۰ دی ماه ۱۳۹۱
  روزنامه اصفهان زیبا، شماره ، صفحه هنر و ادبیات، صفحه ۸، شماره ۹۳،pdfمطلب

از نقاشی به معماری رسیدم و از معماری به نقاشی برگشتم<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />


از طراحی پارک تا نقاشی با گل و رنگ

 

نقاشی‌هایش از فی‌البداهگی آغاز شده‌اند؛ رنگ و روغن، تینر و نقش‌هایی که کم‌کم پدیدار شده‌اند و بعد نقاش آن‌ها را تکمیل و آماده کرده است. فیگورها، طبیعت، رنگ‌های سبز یشمی و آبی روشن، سایه روشن‌ها و تکنیکی که زیرشاخه هنرهای اتفاقی (happening art) قرار می‌گیرد.

هفته گذشته در این صفحه، پرونده‌ای داشتیم درباره نمایشگاه عکس‌های معماری که گرافیست معروفی است و عکاس صاحب سخنی؛ نمایشگاه عکس‌های ایرانگردی‌ 40سال پیش ابراهیم حقیقی که در اصفهان و تبریز به نمایش گذاشته شدند. این هفته هم گالری دیگری میزبان معمار دیگری بود و فرصتی شد که با او درباره نقاشی‌هایی که 40 سال پیش خلق کرده صحبت کنیم.

سلیمان ساسون، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، سمت‌های اجرایی مختلفی داشته است. از کار در ذوب‌آهن بگیرید تا سمتش به عنوان مسئول طراحی پارک‌ها و میادین شهر، ریاست شهرسازی شهر اصفهان، تدریس در دانشگاه آزاد خوراسگان و دانشگاه هنر اصفهان و کارشناسی رسمی دادگستری. او اما در تمام این سال‌ها در کنار معماری، به نقاشی هم پرداخته و چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی در اصفهان، تهران، عمان و پکن داشته است. نمایشگاه نقاشی‌های سلیمان ساسون، همین جمعه (8 دی ماه) افتتاح شد و تا آخر این هفته (چهارشنبه 13 دی) هر روز از ساعت 4 تا 8 بعد از ظهر در گالری آپادانا برپاست.

 

یکی از مهمترین ویژگی‌های نقاشی‌های اخیر شما، وجود المان‌های معماری در کارهاست اما اینجا در این نقاشی‌ها که قدیمی‌تر هستند، انگار ردپایی از معماری نیست...

بله. مطلقاً المان معماری در این کارها نیست. این کارها را من در همان سال‌های ابتدایی بعد از فارغ‌التحصیل شدن در رشته معماری انجام دادم. این تکنیک را آن زمان شروع کردم و پیش از انقلاب، از مجموعه این کارها، چند نمایشگاه در اصفهان و دو نمایشگاه در گالری سیحون تهران برگزار کردم. اما به خاطر محلول‌هایی که در این سبک به کار می‌بردم، مخصوصاً تینر قوی که برای سلامتی ریه مضر بود، مجبور شدم این تکنیک را کنار بگذارم. البته اول سعی کردم از رنگ‌های رقیق استفاده کنم رنگ و روغن را به صورت رقیق، ترانسپرنت، مثل آبرنگ درآوردم تا بتوانم روی بوم و با محلول‌های جدیدتر این کار را بکنم اما نهایتاً سبکم عوض شد و رفتم به سمت استفاده از المان‌های معماری، ایرانی و تنوع رنگ و بیشتر روی بوم کار کردم. ضمن این که اخیراً کارهای جدیدی دارم که صرفاً رنگ و مواد هستند.

 

این تکنیک چه ویژگی‌ای داشت که دوستش داشتید؟

این تکنیک به کار من خیلی کمک می‌کرد. کارها خیلی سریع شکل می‌گرفتند. فی البداهه کارهایی به وجود می‌آمد و بعد، من روی آن‌ها کار می‌کردم ولی به هر حال نشد که ادامه بدهم. البته عقیده دارم که آدم باید مرتب کار و تکنیک را عوض کند و پیش برود. ضمن این که من هیچ وقت نقاشی را برای فروش و پول درآوردن کار نکردم که بخواهم یک سبک را تکرار کنم و بفروشم. سعی می‌کردم تجربه کنم و کارهای جدیدی خلق کنم.

 

جالب است که بر عکس کارهای اخیرتان، آثار این نمایشگاه تک رنگ هستند.

بله. تک رنگ هستند ولی با سایه روشن‌ها و پختگی رنگ، تک‌رنگ‌ها بیشتر از یک رنگ خودشان را نشان می‌دهند. سایه روشن خیلی در نقاشی مهم است و خود به خود به رنگ‌ها تنوع داده‌اند. این رنگ‌ها از تلفیق چندین رنگ اصلی به وجود آمده‌اند و می‌توانند به اندازه چند رنگ حرف بزنند. عمق بیشتری به کار می‌دهند.

 

شاید بتوانیم بگوییم معماری و نقاشی دو تا از مهمترین کلیدواژه‌های زندگی شما بوده‌اند. چه تعریفی برای این دو و رابطه‌شان با هم دارید؟

هر دو هنر هستند. نقاشی هنری است که به آدم آزادی عمل بیشتری می‌دهد. اما معماری نه. به هر حال زمینی هست. باید از فضا بهترین استفاده را کرد و معمار محدودیت‌هایی برای طراحی دارد. در حالی که در نقاشی آدم هر کاری دوست دارد برای دل خودش انجام می‌دهد. آزادی‌ای که در هنر نقاشی و موسیقی هست، در معماری نیست. معماری مقداری قید و بند و محدودیت‌هایی دارد مثل خواست صاحب کار، ابعاد زمین، اقلیم و آب و هوا و مصالحی که به کار می‌روند.

 

نزدیک به 30 اثر در این نمایشگاه می‌بینیم. آثاری که به جز 3 تا، بقیه همه با یک تکنیک کار شده‌اند اما موقع دیدن آثار، احساس کردم با چند داستان متفاوت در بطن آن 26،7 تابلو رو به رو هستیم؛ داستان‌هایی که برگ برگ شده و پراکنده روی دیوارها قرار گرفته‌اند. درست است؟

این نقاشی‌ها مربوط به یک دوره ده ساله هستند؛ دهه 70 میلادی. تکنیک یکی است ولی حال و هوای برخی تابلوها با هم متفاوت است و البته آن سه کار درخت، جدید هستند. در مورد بقیه کارها، خب به هر حال انسان جزو طبیعت است. کوه و بیابان و همه جزو طبیعت‌اند. البته طبیعت عریان و بدون دستکاری و دخل و تصرف بشر. هیچ بنایی هم در نقاشی‌ها نیست.

 

اتفاقاً همین هم جالب است. شما آن زمان تازه فارغ‌التحصیل شده بودید و خب جالب است که یک تازه‌آرشیتکت در کارهایش هیچ المان معماری نیست و بعد از یک دوره، می‌بینیم که رد پای معماری در نقاشی‌هایتان پیدا می‌شود

بله. شاید یک فرار بوده... اتفاقاً در مجموعه آثار جدیدم با گل و رنگ کار می‌کنم. از خانه‌های خیلی ابتدایی روستایی الهام می‌گیرم. روستاهایی که مثلاً ابیانه و ماسوله در مقابل آن‌ها، خیلی پیشرفته هستند! پارسال به یکی از دهات شهرکرد رفتم؛ یک ده خیلی دورافتاده که مقدار زیادی از راه جاده خاکی بود و بعد جاده‌ای که باید پیاده می‌رفتی. یک روستا در در دل کوه. روستایی بود به نام «سرآقاسید» که حتی خود اهالی شهرکرد اسمش را اکثراً نمی‌دانستند. آنجا کمی عکس گرفتم و بعد تعدادی تابلو با الهام از این عکس‌ها کار کردم. واقعاً زیباست. مردم فقیر با مصالح محلی اولیه مثل چوب و سنگ یک معماری زیبا به وجود آورده بودند. سادگی و مجموعه این بناها که در شیب کوه و به طرف آفتاب ساخته شده‌اند، فوق‌العاده بود. یک شهرک کوچک با بافت بسیار زیبا به وجود آوردند.

 

فضاهای معماری اصفهان چه تاثیری بر کارهای شما داشته‌اند؟

تاثیر زیادی داشتند. این فضاها از کودکی با من بوده‌اند و حالا من سعی می‌کنم از خط و خطوط و گوشه‍‌ها و زوایای این معماری استفاده کنم البته با یک دید و کمپوزیسیون جدید. چون به هر حال آدم باید حرف تازه‌ای بزند. این که بنشینم معماری قدیم را نقاشی کنم، لطف و ارزش هنری ندارد.

 

در کارنامه کاری شما، طراحی چند پارک مهم اصفهان را می‌بینیم. شاید بتوانیم بگوییم طراحی پارک، شبیه نقاشی کردن شهر است. این نقاشی‌های شهری‌تان چه ویژگی‌هایی دارند؟

ببینید این پارک‌هایی که من کار کردم، قبلاً یک سری باغ بودند. مثلاً پارک آینه‌خانه بیشه‌زاری بود مربوط به کارخانه وطن؛ ساختمان کارخانه بود و بقیه فضا را درخت‌های بسیار زیبای چنار و کبوده پر کرده بودند. من در طرح این پارک سعی کردم حتی‌المقدور درخت‌ها حفظ شوند. یعنی من در ایجاد فضا برای پارک، تابع درخت‌ها بودم. فقط یک سری فضای عبور، فضای مکث، به وجود آوردم و دست به درخت‌ها نزدم. به نظرم پارک‌های اصفهان بی‌نظیرند.


مطالب مشابه :


روز درخت کاری

زنگ ششم شامل تمام فعالیت ها وآزمایشات ونمونه سوال های دروس آموزش نقاشی روز درخت کاری.




نقاشی با موضوع درخت کاری و هفت سین

نقاشی با موضوع درخت کاری و نو شدن طبیعت و روز درختکاری و بازی های بومی و




نقاشی (هنر)

پیدا کردن نقاشی های ها ، موضوعات اجتماعی یا مناسبت ها مانند روز درخت کاری ، روز




درخت کاری درتهران -مردمی ترین اقدام دولت ایران -دکتر محمد خالقی مقدم

درخت کاری درتهران غرس نهال در روز درختکاری و نمایشگاه های نقاشی و موسیقی و یا




درختان نوروز در روستای کوشکسرای نوشهر

تاکید بر روز درخت کاری و نوروز نقاشی در یک روز اجرای نقاشی از گل های اطراف




زنگ نقاشی اول و دوم و سوم

ویژگی های نقاشی های کودکان در اجتماعی یا مناسبت ها مانند روز درخت کاری ، روز




عکس های هنر آینه کاری و گره سازی در معماری اسلامی + گزارشی از برخورد مأمورین موزه باغ نادری مشهد

یاد مجسمه سردار ایرانی که همین چند وقت پیش به خاک افتاد، و به یاد نقاشی های درخت کهنسال و




سلیمان ساسون؛ از طراحی پارک تا نقاشی با گل و رنگ

یکی از مهمترین ویژگی‌های نقاشیهای در حالی که در نقاشی آدم هر کاری دوست فضا را درخت




تجربه‏ هایی تازه در نقاشی‏ های شیدا قلی‏ پور

تجربه‏ هایی تازه در نقاشیهای قرار است روز قبل از کاری و درختکاری شدۀ وسیع




برچسب :