حقوق بازنشستگی


ویلان از روزی که حقوق می‌گرفت تا روز پانزدهم ماه که پولش ته می‌کشید، نیمی از ماه سیگار برگ می‌کشید، نیمـی از مـاه مست بود و سرخوش..

من یازده سال با ویلان هم‌کار بودم. بعدها شنیدم، او سی سال آزگار به همین نحو گذران روزگار کرده است. روز آخر کـه من از اداره منتقل می‌شدم، ویلان روی سکوی جلوی دبیرخانه نشسته بود و سیگار برگ

می‌کشید. به سراغش رفتم تا از او خداحافظی کنم.

کنارش نشستم و بعد از کلی حرف مفت زدن، عاقبت پرسیدم که چرا سعی نمی کند زندگی‌اش را سر و سامان بدهد تا از این وضع نجات پیدا کند؟

هیچ وقت یادم نمی‌رود. همین که سوال را پرسیدم، به سمت من برگشت و با چهره‌ای متعجب، آن هم تعجبی طبیعی و اصیل پرسید: کدام وضع؟

بهت زده شدم.. همین‌طور که به او زل زده بودم، بدون این‌که حرکتی کنم، ادامه دادم:

همین زندگی نصف اشرافی، نصف گدایی!!!

ویلان با شنیدن این جمله، همان‌طور که زل زده بود به من، ادامه داد:

تا حالا سیگار برگ اصل کشیدی؟

گفتم: نه !

گفت: تا حالا تاکسی دربست گرفتی؟

گفتم: نه !

گفت: تا حالا به یک کنسرت عالی رفتی؟

گفتم: نه !

گفت: تا حالا غذای فرانسوی خوردی؟

گفتم: نه !

گفت: تا حالا یه هفته مسکو موندی خوش بگذرونی؟

گفتم: نه !

گفت: خاک بر سرت، تا حالا زندگی کردی؟

با درماندگی گفتم: آره، …. نه، … نمی دونم !!!

ویلان همین‌طور نگاهم می‌کرد. نگاهی تحقیرآمیز و سنگین ….

حالا که خوب نگاهش می‌کردم، مردی جذاب بود و سالم. به خودم که آمدم، ویلان جلویم ایستاده بود و تاکسی رسیده بود. ویلان سیگار برگی تعارفم کرد و بعد جمله‌ای را گفت. جمله‌ای را گفت که مسیر

زندگی‌ام را به کلی عوض کرد.

ویلان پرسید: می‌دونی تا کی زنده‌ای؟

جواب دادم: نه !

ویلان گفت: پس سعی کن دست کم نصف ماه رو زندگی کنی.


مطالب مشابه :


حکم حقوق بازنشستگی

طنز سروده های عمو حکم حقوق بازنشستگی. و از همه بدتر، سرودن شعر طنز گذشته است و به همین




دشمن دوست نما

دفتر شعـــــــــــــــــــــــــــــر - دشمن دوست نما - ن والقلم بازنشستگی صنعت




حقوق بازنشستگی

داستانک - حقوق بازنشستگی داستان طنز 4 ♥ شعر های عاشقانه




مایه اصل و نسب

دفتر شعـــــــــــــــــــــــــــــر بازنشستگی صنعت شعر طنز احمد. تاریخ




شعر طنز معلم!!!!!!!!!!!!!!!

ریاضی نیک - شعر طنز معلم!!!!! - نوشتن مطلب علمی-اموزشی-فرهنگی-ریاضی اداره بازنشستگی




شعر طنز:: رفاقت مشهدی

( یک معلم ) - شعر طنز:: رفاقت مشهدی - - ( یک معلم ) ( یک معلم ) سیستم جامع رزرو تور بازنشستگی.




ازدواج

دفتر شعـــــــــــــــــــــــــــــر - ازدواج بازنشستگی صنعت شعر طنز احمد. تاریخ




برچسب :