رابطه زبان وتفكر در کودکان

رابطه زبان وتفكر در کودکان

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود اینست که ما چگونه می‌اندیشیم و برای بيان انديشه‌های خود چگونه از زبان استفاده می‌کنیم. به بيان دیگر، رابطه فرآیندهای ذهنی تفکر و فرآیندهای ذهنی زبان چگونه است؟ آیا بدون زبان نیز تفکر امكان دارد؟ از زمانی که افلاطون گفت تفكرحرف زدن روح است با خودش، و تلويحاً گفت که این هر دو یکی هستند، فلاسفه و روانشناسان درباره رابطه زبان و تفکر به جر و بحث پرداخته‌اند. یکی ازمشكلات دست و پا گيردراین ميان این است که، با اینکه ما همه احساس می‌کنیم که می‌دانیم تفکر چیست و این واژه به چه نوع فعالیت ذهنی اطلاق می‌شود، تعریف علمی آن، كار بسيار دشواریست. شاید تعریف تفکر همان‌قدر مشکل باشد که تعریف ذهن. در اکثر كتابهای درسی روانشناسی امروز فصل یا مبحث خاصی به تفکر اختصاص داده نشده است و معمولاً درمبحث حل مسئله (problem solving) از آن سخن به ميان می‌آید. حل مسئله عبارتست از آرایش تازه‌ای از مفاهیم، تجارب و دانسته‌های شخص به طوری که سرانجام بتواند راه حلی برای مشکلی که پیش آمده است پيدا کند.

کسانی که معتقدند تفکر بدون زبان امكان دارد، استدلال می‌کنند که اگر ماهيت تفکر از نوع حل مسئله باشد، دراین صورت بسياری از حيوانات دیگر نیز، که فاقد زبان به معنی انسانی آن هستند، فکرمی‌کنند. «كالین بلیک مور» در کتاب «ساخت و كار ذهن» به نوعی حل مسئله به وسيله یک میمون اشاره می‌کند که بسيارجالب است: درسال 1953، در جزیزه ژاپونی کوشيما، گروهی از دانشمندان که به مطالعه رفتار میمونها سرگرم بودند، ابتكاری را مشاهده كردند که میمونی به نام «ایمو»، برای پاک كردن شنهای نامطبوع از نوعی سیب زمینی که در ساحل يافت می‌شد، از خود نشان داد. این سیب زمینی‌ها را دانشمندان مزبور برای میمونها روی شنهای ساحلی می ريختند. ايمو هر سیب زمینی را با یک دست در آب جویباری فرو می‌برد و با دست دیگر شنها را از آن پاک می‌کرد. درسال 1955، ایمو دست به ابتكار بسيار جالب‌تری زد. دانشمندان برای میمونها گندم نیز روی ساحل می‌پاشيدند، اما دانه‌دانه برداشتن گندم از روی شنها كاری خسته‌کننده و پرزحمت بود. ایمو روشی برای جداکردن گندمها از شن ابداع کرد و آن معلق ساختن آنها در آب بود. اومشت‌مشت شنهای گندم‌دار را در آب می‌ريخت، شنها ته‌نشین می‌شدند و گندمها روی آب می‌ايستادند و او آنها را از سطح آب می‌گرفت. جالب‌تر اینکه دیگر میمونها نیز به زودی این كار نسبتاً مشکل را آموختند و در آن استاد شدند آیا این ابتكارهای ايمو به این معنی نيست که میمونها، به عنوان مثال، دارای مفاهيم ذهنی هستند و برای حل مشکلی كه با آن روبه‌رو هستند به آن مفاهيم آرایشی تازه می‌دهند یا، به بيان دیگر، فکرمی‌کنند؟ اگر چنین باشد، آيا می‌توان گفت که تفکر می‌تواند بدون زبان نیز صورت گیرد و اختلاف تفکر انسان با حيوانات اساساً یک مسئله کمی است و نه یک مسئله کیفی، یعنی هر چه موجود باهوش‌تر باشد تفکر او نیز پیچيده‌تر خواهد بود؟

دلیل دیگری در تایید اینکه مفاهيم می‌توانند بدون دخالت زبان شکل بگیرند، مورد کر و لال‌هاست. می‌دانیم کسانی که کر مادرزاد باشند، لال نیز خواهند بود. از آنجا که آنان گفتار اطرافيان خود را هيچ‌گاه نمی‌شنوند، زبان نیز در آنها شکل نمی‌گیرد. با اين‌همه، ما می‌بینیم که کر و لال‌ها حتی آنهایی كه از رفتن به مدارس خاص و حتی ياد گرفتن زبان اشاره استاندارد شده‌ای محروم بوده‌اند، دارای مفاهيم ذهنی هستند و آنها را به کمک اشاراتی که گاه فقط اطرافيان نزدیک آنها می‌فهمند بيان می‌کنند. ولی این فقط یک طرف سکه است. بر فرض که نوعی تفکر بدون زبان امكان داشته باشد، اين بدان معنی نيست که در افراد سالم که زبان را در کودکی به طور عادی فرامی‌گیرند، زبان وتفکر دو پديده جداگانه و مستقل از یکدیگر باشند.

زبان و تفکر در واقع آن‌چنان سخت به هم جوش می‌خورند که گاه ما یکی را با دیگری اشتباه می‌کنیم. به عنوان مثال، اغلب یکی از علايم بارز اسكيزوفرنی را درهم‌ریختن وآشفته شدن نظام زبان می‌دانند. ولی آیا این نظام زبان است که درهم ريخته می‌شود، یا نظام منطقی تفکر؟ با توجه به سایر علایم اسكيزوفرنی باید گفت این نظام منطقی تفکر است که در هم می‌ریزد و آنچه که به صورت آشفتگی زبان مشاهده می‌شود در واقع بازتاب آشفتگی تفكر است. در اغلب بیماران زبان‌پریش (آفازیک) گاهی عكس این حالت بروز می‌کند و نابسامان شدن سازمان زبان منجر به اختلالاطی در تفكر و شناخت بیمار می‌گردد. بسياری از ما وقتی به محتوای انديشه‌های خود به درستی واقف می‌شویم که آنها را روی كاغذ بياوریم و مرور کنیم. این خود دلیل دیگری است که تفکر و زبان ما به هم جوش خورده‌اند. ما در اینجا نمی‌خواهيم چیزی را ثابت کنیم، منظور فقط جلب توجه به نوع مشكلاتی‌ست که یافتن رابطه زبان و تفکر با آن روبه‌رو است.

معلوم كردن اين كه چه مقدار از فكر در قالب كلمه و چه مقدار به صورت تصويرهای ذهنی و احساس می باشد، كار دشواری است. هين قدر روشن است تا هنگامی كه جريان فعاليت مغزی تنها به تجربه های حسی است، به فكر كردن در قالب كلمه كمتر احتياج می شود. گاهی ديده می شود كه افرادی با خودشان حرف می زنند، اينهامعمولا با صدای بلند فكر می كنند. گاهی هم بدون اين كه صوتی شنيده شود، ديده می شود سر و دست و لبان شخصی كاملا مانند هنگامی كه حرف می زند حركت می كند. اين حالت وقتی پيش می آيد كه فكر و حرف هر دو همراه هم توليد می شود يا اين كه شخصی با كمک تجسم ويا آماده كردن خود برای حرف زدن می خواهد فكر خود را منظم كند.حالا اين پرسش پيش می آيد كه آيا ما پيش از اين كه حرف بزنيم فكر می كنيم؟ آيا معمولا حرف زدن فكر كردن را دنبال می كند؟

معمولا كودكان پيش از آن كه درست متوجه شوند كه چه فكر می كنند و نظمی به فكرشان بدهند، حرف می زنند، ولی يک فرد تحصيل كرده افكار خود را منظم می كند و از روی توجه و اراده، آن مقدار كه لازم به ذكر می داند به ترتيبی مناسب و در قالب كلمه هايی در خور موقعيت و مقام به زبان می آورد. به قول سعدی: ((سخندان پرورده پيرهن كهن بينديشد آنگه بگويد سخن)) تجربه و احساس كودک توليد تصورات ذهنی می كند و هر چه ميزان دانش او بالاتر می رود تصورهای ذهنی با كلمه های مناسب همراه می گردد، تفكر، ذهنی شدن اكتساب ها وتجارب و دريافت های حواس است و به همان صورت نشانه ای و رمزی، در ذهن پايدار و نگهداری می شود، هر انديشه و فكری كه از ذهن ما عبور می كند، مجموعه يا تلفيقی از تجربه ها و در يافت های قبلی است.

روان شناسان ارتباط بين تفكرو زبان را چنان صيح و مستقيم می دانند كه برخی اساسا تفكر را سخن گفتن بی صدا تعريف كرده اند. هم چنين به اين نتيجه رسيده اند كه استعداد يا توانايی بالقوه برای يادگيری زبان چيزی است كه مااز طريق وراثت در هنگام تولد با خود به دنيا آورده ايم و ساختمان عصبی هيچ حيوانی برای يادگيری مجهز به چنين دستگاهی نيست و يادگيری و استعمال زبان به عنوان دستگاهی از علايم آوايی قراردادی اختصاص به انسان دارد.

زبان تنها شرط و تنها عامل مؤثر در فعاليت های عالی ذهن چون تفكرنيست، ولی شايد مهمترين عامل است اما زبان توانايی در تفكر و ديگر فعاليت های ذهنی را به ميزان معجزه آسايی بالا می برد تا جايی كه می توان گفت تفكر و استدلال درمراحل بسيار مجرد از زبان غير قابل تجربه است . در اين مراحل تفكر يعنی زبان وزبان يعنی تفكر. بدون زبان می توان تصور كرد كه تفكر و ديگر فعاليت های عالی ذهن در انسان وجود داشته باشد ولی مسلما اين فعاليت ها در مراحل ابتدايی باقی می مانند، چنان كه در بسياری از حيوانات چون ميمون باقی مانده اند و هرگز تا حدی كه در انسان است پرورده نشده اند.

از نظر پياژه زبان كمک بسيار بزرگی به رشد ذهنی كودک می كند، ولی نمی تواند عامل به وجود آورنده تفكر باشد و با همه اهميتی كه در رشد ذهنی دارد، وابسته به تفكر است،. از ديد پياژه زبان نظامی از نمادها برای نماياندن جهان است و از اعمال و عمليات كه فرايند استدلال را شكل می دهد متمايز است. بنا براين مثلا اگر از كودک پنج ساله ای كه با مكعب ها بازی می كند بپرسيم كه تعداد مكعب ها چند تا است پرسش ما را درک مي كند. چون وی فاقد عملياتی است كه برای وی امكان پاسخ به پرسشهايی چون تعداد را فراهم می سازد. فرض كنيد به كودک می گفتيم كه پنج مكعب دارد و به وی می آموختيم كه چگونه آنها را از زبان او بشنويم. آيا كودک آنچه را به وی گفته شده درک كرده است؟ پياژه چنين اعتقادی ندارد حد اقل نه بدان مفهوم كه كودک هم چون ما اشياء را درک می كند. آنچه كه كودک آموخته صرفاً يک روال كشف در پاسخ به يک سؤال است.درک عادی وی از مفهوم عدد تحول نيافته است نيل به چنين دركی مستلزم آنست كه كودک دريابد بسياری از اعمالی كه موجب تغيير شكل اشياء می شوند بر ماهيت انتزاعی و ثابتی كه به آن عدد می گوييم هيچ گونه تاثيری را نمی گذارند تا زمانی كه او به مرحله تفكر عملياتی نرسد چنين مفاهيم انتزاعی را درک نخواهد كرد. بنابراين استدلال نظری پيازه درباره ماهيت تفكر و رابطه ميان آنچه كه ديده، شنيده يا درک شده است، پيامدهای مهمی را از نظر آموزشی به دنبال دارد، تلاش برای پرسش، نشان دادن يا توضيح ماهيت اشياء برای كودكان پيش از آنكه به آمادگی ذهنی برسند، بر رشد آنها هيچ گونه تاثيری را برجای نمی گذارد. درواقع آموزش پرسيدن و پرسيدن پيش از موقع گاه باعث تضعيف روحيه يا ناكامی كودكی می شود كه قادر به درک آموخته ها نمی باشد. در حالی كه از نظر برونر زبان عامل پيشرفت تفكر و اكتساب نگهداری ذهنی است.

براساس نظريه برونر و همكاران او منابعی در رشد ذهنی اشاره می كنند كه متأثر از زبان است از جمله كلمات كه مفاهيم را شكل می دهد يا مكالمات بين والدين، معلمان و اطرافيان كه می تواند در هدايت وتوسعه رشد فكری كودک مؤثر واقع شود.

قبل از برونر، بنجامين ورف تاثير زبان بر انديشه را مطرح كرد و به اتفاق ادوارد سايبر فرضيه بسيار مشهور نسبيت زبانی را ارائه كرد كه طبق آن، زبان«جهان بينی» خاصی بر گويندگان خود تحميل می كند.با توجه به اين نظريه، انسان ها جهان را مطابق خطوطی كه بوسيله زبان مادری شان وضع شده توصيف می كنند، ولی اين نظريه مورد انتقاد بسياری از روان شناسان قرار گرفته است.

آنچه مسلم است، پيشرفت زبان و يادگيری لغات و مفاهيم گوناگون از عوامل مؤثر در رشد شناختی است، ولی پيچيدگی فرايندهای زبان و تفكر و ارتباط بسيار نزديک اين دو به يكديگر، باعث شده كه برخی از روانشناسان نتوانند با صراحت اين مطلب را عنوان كنند كه آيا رشد شناختی پيشرفته، حاصل رشد و گسترش زبان است و تفكر، زبان درونی شده است به قسمتی كه با مجهز شدن كودک به ابزار زبان، نگهداری ذهنی نيز حاصل شود؟ يا به صورتی كه پيازه مطرح می كند، تفكر و زبان، ضمن ارتباط نزديک با يكديگر، متعلق به دو نظام متفاوتند؟ از نظر پياژه، نگهداری ذهنی، حاصل رشد منطق است و زبان قادر نيست آن را به وجود آورد. رسيدن به نگهداری ذهنی و در نتيجه، رسيدن به عمليات ذهنی برگشت پذير، حاصل يک نظام از منطق درونی شده است، نه زبان درونی شده.

منابع:

*«كتاب سخن»، مجموعه مقالات، به كوشش صفدر تقی‌زاده، 1368.

*روان شناسی رشد 1، دكتر سوسن سيف - دكتر پروين كديور - دكتر رضا كرمی نوری، دكتر حسين لطف آبادی، انتشارات سمت 1382.

*روش تدريس فارسی دوره ابتدايی مركزتربيت معلم.

*مبانی روانشناسی دكتر حمزه گنجی

*تفكر منطقی روش تعليم و تربيت، گوردون هولفيش - فيليپ ژ - اسميت، ترجمه دكترعلی شريعتمداری، انتشارات سمت،1380.

*مجله تربيت، سال چهارم، شماره پنجم.

*زمينه روانشناسی هيلگارد، جلد اول، ترجمه دكترحسن رفيعی، دكتر مرسده سميعی، دكتر محسن ارجمند، انتشارات ارجمند 1385.

منبع:http://ranaie.blogfa.com


مطالب مشابه :


علت جوش در قسمت های مختلف سر و گردن

علت جوش در قسمت های مختلف سر و سایت آموزش زبان 8 سایت آموزش زبان 9 کتابخانه پزشکی




272 - جوش در 14 منطقه صورت نشانه چیست؟+تصویر (کلیک کنید)

دلیل جوش در ناحیه ۱۱ و ۱۲ (کلیک کنید) چرا آموزش زبان در بزرگسالی دشوارتر است؟ (کلیک کنید)




تکامل و تغییر زبان فارسی

زبان و ادبیات مخلوط امروز، دو دلیل کاملن متضاد دارد احساسات میهن پرستی به جوش می




مزاج چیست؟

زرد شدن زبان و پوست و سفیدی چشم , جوش و اکنه های ان این است که امروزه به دلیل تهاجمات




از بین بردن جوش های سر سیاه بینی ؟!

بچه های اباده طشک - از بین بردن جوش های سر سیاه بینی ؟! - « بچه های اباده طشک »




دلیل صدای وز وز آب هنگام جوش آمدن چست؟

آموزش علوم تجربی - دلیل صدای وز وز آب هنگام جوش آمدن چست؟ - نگاهی تازه به علوم و آموزش آن




تفكر و زبان

دلیل دیگری در تایید اینکه مفاهیم می این خود دلیل دیگری است که تفکر و زبان ما به هم جوش




مشکلات پوستی نوزادان

در بسیاری از موارد به دلیل محکم کردن بیش از اندازه جوش و ورم ارزنی مثلا برفک روی زبان و




دلیل عدم جوش خوردن پیوند پسته

فیلم اموزشی پیوند پسته به دو روش شکمی و لوله ای زبان فارسی دلیل عدم جوش خوردن پیوند پسته .




جوشهای داخل دهان و روی زبان

جوشهای داخل دهان و روی زبان. جوش های صورت + نوشته دلیل دیدن صحنه های




برچسب :