گیلانغرب در دفاع مقدس

گیلانغرب در دفاع مقدس%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%BA%D8%
%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%BA%D8%

« در پی تجاوزات پراکنده به مناطق مرزی در استان کرمانشاه ، ارتش عراق در تاریخ 31/6/1359 ش با پشتیبانی هوایی و آتش سنگین توپخانه ، هجوم سراسری خود را به شهرهای استان کرمانشاه آغاز کرد . در این هجوم سپاه دوم عراق با بهره گیری از 80 درصد از توان رزمی خود – لشکرهای 4 و 8 پیاده و 6و12 زرهی حمله را از هشت محور فرعی آغاز کرد :1- باویسی- تیله کوه – سرپل ذهاب .2- باباهادی – قصرشیرین – و سرپل ذهاب 3- پاسگاه هدایت – قصرشیرین 4- پاسگاه پرویز خان – قصرشیرین 5- خانقین – خسروی – قصرشیرین6- خان لیلی – چم امام حسن – گیلانغرب 7- نفت خانه – نقت شهر 8- مندلی – سومار

ارتش عراق به دلیل حضور افراد گروههای ضد انقلاب و اجرای عملیات های نامنظم در شهرستان مرزی پاوه ، از هجوم به منطقه نوسود و پاوه پرهیز کرد و تنها با اشغال ارتفاعات سرکوب مرزی و استقرار یک تیپ در آن از عملیات عناصر ضد انقلاب پشتیبانی کرد . لیکن پس از موقعیتهای خودی در پاکسازی ضد انقلاب تاپل دو آب پیشروی کرد و سپس تا شرق نوسود عقب نشست.

لشکر 6 زرهی تحت امر سپاه دوم ارتش عراق بعث عراق مأموریت تصرف قصرشیرین را به عهده داشت . این لشکر با حمایت دو لشکر 4 و 8 پیاده در محورهای جنوب و شمال خود از مدتها پیش برای اشغال شهر در حاشیه مرز مستقر شده بود . در 31/6/1359 ه.ش با حملات شدید توپخانه و بمباران پی در پی منطقه قصرشیرین ، تک یگانهای عراقی آغاز شد و لشکر 6 زرهی از دو محور اصلی شمالی و جنوبی به قصرشیرین تک کرد . عرض محور شمالی ازپاسگاه هدایت تا پاسگاه باباهادی بود . دشمن به رغم این لشکر کشی گسترده ، طی 48 ساعت درگیری نتوانست وارد شهر شود . در محور جنوبی نیز نیروهای دشمن همانند محور شمالی در منطقه خسروی زمین گیر شدند . با ورود لشکر 8 پیاده از دو محور باباهادی و دشت ذهاب و همچنین لشکر 4 پیاده خان لیلی به چم امام حسن جاده گیلانغرب – قصرشیرین مسدود شد و شهر قصرشیرین به محاصره افتاد و سرانجام لشکر 6 زرهی پس از 5 روز درگیری توانست وارد قصرشیرین شده و آن را اشغال کند .

لشکر 8 پیاده ارتش عراق از دو محور شمالی و شمال غربی به ذهاب تک کرد . در محور شمالی عرض جبهه از ارتفاعات باویسی تا ارتفاعات آهنگران بود . یگانهای لشکر 8 با تصرف پاسگاه مرزی باویسی تا تیله کوه وارد منطقه دشت ذهاب شدند و با پیشروی به سمت جنوب در 2/7/1359 ه.ش به شهر سرپل ذهاب رسیدند . اما پس از یک درگیری سنگین عقب نشینی کرده و در ارتفاعات قراویز مستقر گردیدند .

در محور شمال غربی دشمن با تصرف پاسگاه باباهادی و قطع جاده سرپل ذهاب – قصرشیرین به دو سمت حرکت کرد. لشکر 8 بیشتر قوی خود را برای تصرف قصرشیرین به کار گرفت و  بخش دیگر نیروهایش را به سمت سرپل ذهاب فرستاد که تنها تا شهرک المهدی پیشروی کردند ولی نتوانستند سرپل ذهاب  را تصرف کنند.

لشکر4 ارتش عراق در نخستین روزهای هجوم به دلیل عدم پیشروی لشکر 6 زرهی در محور خانقین – قصرشیرین – سرپل ذهاب به حفظ جناح جنوبی این لشکر اکتفاء کرد تا اینکه با سقوط قصرشیرین ، لشکر4 پیاده در صبح5/7/1359 خ به همراه تیپ 24 مکانیزه با عبور از سه راهی سرپل – قصرشیرین – گیلانغرب و حرکت در جاده قصرشیرین – گیلانغرب خود را به غرب شهر گیلانغرب رساند .

این قوای دشمن به دلیل مقاومت دلاورانه مردم غیور و شجاع گیلانغرب خسارت زیادی دیدند و در ادامه حرکت مردم عملیات واحد های هوانیروز هم ، آسیب فراوانی به انتهای ستون قوای دشمن وارد آورد ، طوری که انان مجبور به عقب نشینی از شهر و استقرار در چند کیلومتری غرب آن شدند .

ارتش عراق از نیمه دوم شهریور 1359 اجرای آتش توپخانه روی نفت شهر و سومار و پاسگاههای مرزی تشدید کرد و با تصرف خان لیلی جاده قصرشیرین نفت شهر را قطع کرد و امکان پشتیبانی و تردد نیروهای خودی را کاهش داد . ارتش عراق در روز 30 شهریور 1359 با اشغال منطقه گیسکه بر دره میان تنگ و دشت سومار تسلط کامل یافت .

عراق در هجوم سراسری روز31/6/1359 با به کارگیری لشکر12 زرهی در محور سومار- مندلی در همین روز سومار را اشغال کرد و در محور نفت خانه- نفت شهر نیز پس از 48 ساعت نفت شهر را تصرف کرد. وضعیت زمین منطقه و توقف لشکرهای4و6و8 نیروهای لشکر12 را نیز ادامه پیشروی بازداشت و این لشکر به اشغال دو شهر سومار و نفت شهر بسنده کرد .

مأخذ: مجله سپاه نبی اکرم استان کرمانشاه نوروز 1389

نخستین رویارویی در گیلانغرب

در خاطره ها مانده است که چند روز قبل از تهاجم ارتش عراق به گیلانغرب هواپیماهای جنکی آن کشور در چندین نوبت مناطقی از گیلانغرب را بمباران کردند که به عنوان اولین آنها می توان به بمباران خودروهای عبوری در داخل گردنه انارک را هدف قرار دادند که تنها به تعدادی از احشام دامداران در آن دور و بر آسیبهای وارد آمد و در مرحله بعد پاسگاه ژاندارمری علیخان آبان را ذکر کرد . چند روز بعد ستونی از نیروهای ارتش ایران با ملزومات خود از جاده قصرشیرین – گیلانغرب به طرف اسلام آباد عقب نشستند . به دنبال آن روزهای بعد تعدادی از نیروهای خودی که در محور نفت شهر سومار برگشته ، توانسته بودند از طریق ارتفاعات غربی گیلانغرب پیاده خود را به روستاهای دشت گیلانغرب برسانند . مردم روستاهای منطقه از آنها پذیرایی می کردند . در میان این عده تعدادی اسیر عراقی هم  بود . گروهبانی که می گفت خدمه تانک بوده است اظهار داشت که ما توانسته بودیم با وجود تعداد کم چندین بار   بار نیروهای عراقی را در جبهه نفت شهر و سومار عقب نشینی وادار کنیم اما کمبور تجهیزات که با وجود درخواستهای مکرر به ما نرسید مجبور شدیم عقب نشینی کنیم .او گفت ما این تعداد اسیر ، آنچه که به روستای محل زندگی ما آمده بود در حدود بیست سی نفر بودند اما آن گروهبان می گفت که حدود شصت نفری اسیرد کرده اند . بعد که نیروهای خودی به عقب آمده بودند هر چه به آنها گفته ایم برگردید اسرای عراقی از ترس اعدام شدن توسط فرماندهان خودشان نرفته و همراه نیروهای ایرانی به طرف گیلانغرب آمده بودند . پای اکثر افراد تاول زده بود و بسیار خسته و درمانده بودند چرا که چند شبانه روز با پای پیاده و با کمترین امکانات دوام آورده بودند . در میان آن جمع تعدادی نیروی مرسوم به چریک بود که سرحال مانده بودند . به هر حال آنها شبی در روستاها ماندند صبح روز بعد ، آنهایی که در روستای ما بودند توسط نیروهای سپاه با یک کامیون باری جمع آوری شدند . وقتی آنها را بردند به نشان شادی و گرفتن اسیر تیر هوایی شلیک می شد .

بعد این واقعه تا چند روز فقط خبر از درگیری در قصرشیرین می رسید. البته اخبار  زیادی هم از روستاهای مجاور در خصوص جنگ و خسارات ناشی از آن و کشته و مفقود شدن اهالی منطقه پخش شده بود . عصر روز چهارم مهر 1359 تعدادی گلوله برای اولین باغر به طرف تنگه حاجیان شلیک شد که ما آنها را مشاهده کردیم.

آن شب ( چهارم مهر 1359 ) نیروهای عراقی به طرف شهر گیلانغرب پیشروی کردند . ساعت حوالی دوازده شب بود که مردم منطقه پریشان و مضطرب از خواب پریدند و صدای مهیب ادوات زرهی دشمن را شنیدند . صبح که شد تجمع نیروهای عراقی هر جا مشاهده می شد . یک نفر از اهالی منطقه که به زبان عربی آشنایی داشت پیش تعدادی از نیروهای عراقی که در جوار جاده قصرشیرین به گیلانغرب سنگر گرفته بودند رفت . آنطور که آن مرد نقل کرد گفت که عراقیها گفته اند با کسی کاری ندارند فقط مردن از خانه هایشان بیرون نیایند.

با روشن شدن هوا عراقیها دامنه ارتفاعات سرکش زیر گلوله های تانک و خمپاره گرفتند ، زیرا عده بسیار از مردم روستاها که به طرف کوه پناه برده بودند عراقیها ، آنها را نیروی نظامی پنداشته بودند .

نزدیک ساعتهای هشت نه صبح بود که ستونهایی از دود در پایین دست شهر گیلانغرب نزدیک«چیای ئارو» به هوا برخاست . آنجا چندین خودرو دشمن توسط نیروهای سپاهی و جوانان شهر که مسائل نظامی آشنایی داشتند به آتش کشیده بودند .بطوریکه جنازه بعضی از نیروهایشان داخل خودروها سوخت و جا ماند.

در آن روز رشادت جوانانی مانند شهید داریوش حسینپور و اسماعیل چهارزبرشاهی و.... که با مسائل نظامی آشنایی داشتند ستودنی بود . این افراد به همراه جوانان دیگری با یک دستگاه جیب مجهز به توپ 106 میلمتری در جنگ و گریز با عراقیها بسیار فعال بودند .

اما نبر واقعی و کمر شکن در تنگه حاجیان در حوالی روستاهای دندانه ، گورسفید و گمار و مرجان در تاریخ جنگ هشت ساله به ثبت رسید. جایی که تجمع بیش از حد ادوات زرهی و تانکها و نفرات دشمن در منطقه ولو شده بود . آفتاب که بالا آمد دشت به جهنمی برای دشمن تبدیل شد . واحدهای مقابله کننده نیروهای عملیاتی پایگاه هوانیروز کرمانشاه واقع در پادگان ابوذر ( قلعه شاهین ) بودند . در آن رویارویی آنقدر از ادوات و امکانات دشمن به آتش کشیدند که تمامی دشت گیلان غرب در آن حوالی به ستونی از آتش و دود و انفجار تبدیل شد . شاید کسی باور نکند که چنین اتفاق افتاده است . اما شاید نتوان زبانی برای توصیف و بیان آنچه اتفاق افتاده است یافت . در یکی از مصاحبه ها که آن روزها از تلویزیون پخش می شد سرهنگ خلبان علی اکبر شیرودی گفت که ما نزدیک به هشتاد دستگاه ادوات زرهی و خودروهای دشمن را در نبردهای دشت گیلانغرب و کوره موش و ذهاب منهدم کرده ایم. خلبانانی که در آن روز آن صحنه را آفریدند . بزرگ مردانی چون شیرودی ، کشوری ، داور زاده ، سهیلیان و... بودند .

گوشه هایی از مشاهداتن مردمی در این مورد در روزهای بعد : عراقیها به در منازل ما آمدند و گفتند : روز من و پدرم همراه وسایلی که توانستیم با خود ببریم روی جاده به راه افتادیم . نزدیک روستای گمار دو دستگاه تریلر حمل سوخت در آتش سوخته بودند ، کمی بالاتر دهها خودرو در دو طرف جاده سیاه شده بودند . در روستای گورسفید جنازه هایی که از تانکها و خودروهای سوخته آویزان شده و آماسیده بود . بسیاری از کشته شدگان  در صحنه نبرد افتاده بودند .سگی قسمتی از بازوی یک نظامی عراقی را به دهان گرفته بود .

دیگری : ما چند نفر روستایی توسط نیروهای عراقی گرفتار شدیم . عراقیها ما را زیر آتش لوله تانکی که داشت به طرف تنگه حاجیان و ارتفاعات مجاور آن شلیک می کرد . جمع کرده بودند . یکی از افسر توانمند عراقی در حالی که زخمی شده بود و ملحفه یک لحاف را دور دست و پای خود پیچیده بود با بی سیمش در حال تماس بود تند و بلند به عربی یا سیدی..... می گفت . تانک شلیک می کرد صدا و آتش آن ما را کلافه کرده بود . در این اثناء هلی کوپتر موشکلی به طرف خودرویی که کمی دورتر از تانک بود شلیک بود و به آن خورد . هر کس از گوشه ای در رفتند ما هم در میان بیشه خود را پنهان کردیم شب که شد توانستیم بگریزم.

آن روز حوالی ظهر عراقیها که به قول بعضیها سر صبح می گفتند : تهران کجاست؟ ما هر چه زودتر باید به آنجا برسیم . مانند گله گوسفند در حالی که سریع می دویدند از دشت گیلانغرب عقب نشستند . به هر سو شلیک می کردند . حتی تعداد زیادی از خودروهایشان بعلت گیر افتادن در مزارع آبیاری شده جا ماند و فرصت بیرون آوردن آنها را نیافتند . بعضاً افرادی لوازم داخل آنها را برای خود بر می داشتند . این خودروها توسط نیروهای مردمی و سپاه پاسداران جمع آوری شدند .

 

اولین پیشروی ارتش جمهوری اسلامی در دشت گیلانغرب

به فاصله چندین روز که از شکست و عقب نشینی ارتش عراق گذشت نیروهای ارتش جمهوری اسلامی از محل شهر گیلانغرب شروع به پیشروی کرده و تا حدود روستای دندانه در نقاط مورد نظر استقرار یافتند . یک دستگاه جیپ فرماندهی ارتش جمهوری اسلامی حوالی ظهر از روی جاده آسفالت بدون توقف تا حوالی روستای دندانه برای اولین بعد از چندین روز پیش رفت و به دنبال آن تانکها و خودروهای زرهی از مسیرهای مختلف شروع به پیشروی و در دشت گیلانغرب استقرار یافتند . یک دستگاه خودرو نیروهای ارتش با آتش خمپاره اندازه دشمن در نزدیکی روستیا ترشگیبان آتش گرفت و راننده ان شهید شد . نیروهای تحت امر سپاه هم که در ابتداء بیشتر در دسته های چریکی دسته بندی شده بودند در ارتفاعات و بلندیهای منطقه از جمله آوزین و.... سنگر گرفتند . تا هنگام عقب نشینی نیروهای متخاصم عراقی در سال 1361 تقریباً این سنگربندی تغییرات زیادی نکرد.

گوشه هایی از گیلانغرب در روز شمار جنگ

در روز 5/8/1359 در محور قصرشیرین ، عراق مشغول تخلیه اهالی این شهر است و با دوازده هلیکوپتر و تانک ، سرپل را زیر آتش گرفته اند . نیروهای پیاده دشمن از قصرشیرین به طرف سرپل ذهاب پیشروی می کنند. در جبهه گیلانغرب نیروهای خودی پیشروی هایی داشته اند. گزارش فرماندار اسلام آباد حاکی است که با عادی شدن وضع اسلام آباد ، گیلانغرب نیز وضع عادی خود را باز می یابد و اقداماتی برای آغاز کار ادارات و مدارس در دست است .

علیرضا لطف الله زادگان ، 1373 ،ج11 ،ص 27

در تاریخ 17/08/359 در جبهه میانی ، در قصرشیرین ، ارتفاعات کورهموش درگیریها ادامهیافت و نیروهای خودی چندکیلومتر پیشروی کرده ، تلفات قابل توجهی به دشمن وارد و نیز سه تانک آنها را منهدم کردند . در گیلانغرب نیز چند موضع دشمن مورد تعرض قرار گرفته ، منهدم شد و تلفاتی به آنها وارد آمد . همان ص 150

در تاریخ 18/8/1359 در مناطق سومار ، ایلام ، کنجانچم و گیلانغرب در جبهه میانی درگیری ادامه دارد . گزارشهای مطبوعاتی حاکی از موفقیت بیشتر نیروهای خودی در جبهه گیلانغرب و سومار است . همان ص 155

در تاریخ 25/8/1359 خبرگزاری پارس نیز گزارش داد : دشمن در جبهه میانی در منطقه گیلانغرب به نقل و انتقالات جدیدی دست زده و فعالیت هواپیماها و میگ های دشمن هم زیاد شدهاست . این در حالی است که سرمای پاییزی ، آوارگان را در وضع نامطلوبی قرار داده و نیازمند کمکهای زیادتری هستند . همان ص 230

در تاریخ 29/8/1359 در گیلانغرب نیروهای عراقی شهر را هدف حملات متعدد توپخانه و هواپیماهای خود قرار دادند و عدهای رابه شهادت رساندند متعاقب این عمل ، اهالی  مجبور به تخلیه اماکن خود شدند . همان ص 273

در 3/9/1359 درمنطقه میانی ، گیلانغرب نیز زیر آتش توپخانه دشمن قرار داشت که طی آن 5 نفر شهید و مجروح شدند و خساراتی نیز به شهر وارد آمد . همان ص 302

در 11/9/1359 در این روز گیلانغرب توسط یک موشک 9 متری عراقی مورد اصابت قرار گرفت که خسارت فراوان به بار آورد . ص354

 در 17/9/1359 روزنامه اطلاعات طی گزارشی از محورهای درگیری در جبهه میانی مینویسد : نبرد علیه نیروهای دشمن در جبهه قصرشیرین ، گیلانغرب ، سومار زله زرد ادامه داشت . همان ص 393

در 23/9/1359در این روز دشمن  طی اقداماتی بی سابقه درجبهه گیلانغرب اقدام به پرتاب یک گلوله شیمیایی کرد . خبرهای بدست آمده ثابت می کند که دشمن تصمیم جدی برای استفاده از این نوع سلاح دارد. همان ص 432

در 29/9/1359 در گیلانغرب و سومار نیروهای سپاه و ارتش و ژاندارمری با نفوذ به مواضع دشمن خسارتهایی وارد و حدود 15 نفر از آنان را کشته یا زخمی کردند . همان ص 467

در 30/9/1359 یکی از پاسداران اعزامی به جبهه  گیلانغرب طی نامه ای به شورای عالی دفاع وضعیت این جبهه رابازگو کرده است .دراین نامه که رونوشت آن برای اطلاعات عملیات سپاه فرماندهی سپاه و دفتر رابط سپاه در مجلس داده شده است ، ضمن انتقاد از اهمال کاریها و عقب نشینی هایی که منجر به پیشروی عراق و تصرف شهرهای قصرشیرین ، نفت شهر و سرپل زهاب گردید. از عدم توجه فرماندهی جنگ به وضعیت فرماندهی منطقه گیلانغرب اظهار ناخشنودی شده است. در این نامه آمده است : عملیاتی که در گیلانغرب انجام می شود بیشتر  جنبه شناسایی رزمی دارد و این هم بخاطر سرگرم کردن است که نیروهای زیاد مأیوس نشوند و عملیات ایدایی هم صورت می گیرد  که راندمان مهمی ندارد و تا به حال باعث عقب راندن عراقیها نشده است.مسئله مهم دیگری که روحیه برادران اثر دارد . انتشار اخبار غیر واقعی توسط ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی در باره گیلانغرب است . به عنوان مثال چهار روز است که اعلام شده  تنگه حاجیان به تصرف نیروهای اسلام درآمده در حالیکه واقع قضیه این است که تنگه  حاجیان محل استقرار  از دیده بان مزدوران عراقی است . 2 هفته پیش بود که اعلام شد نبردی بی امان در 48 ساعت گذشته در جبهه گیلانغرب ادامه داشته و تلفاتی به عراقیها وارد آمده است . ولی قضیه این است که بسیج عشایری برای یک عملیات ایدایی به جلو رفته بوده اند . همان ص 474

در 04/10/1359 وی ( صدام حسین) تأکید کرد تمام اراضی تصرف شده در جنگ در خوزستان ایالت نفت خیز ایران و ارتفاعات غربی گیلانغرب و شمال کردستان را به عنوان نقشه نظامی واقعی نگه خواهد داشت و در هیچ جای جبهه 612 کیلومتری  عقب نشینی را به عنوان بخشی ازتوافق آتش بس برای مذاکرات صلح آمیز مربوط به دعاوی حاکمیت عراق به شط العرف در 4/10/1359 وی ( صدام حسین ) تأکید کرد تمامی اراضی تصرف شده در جنگ در خوزستان ایالات نفت خیز ایران و ارتفاعات غربی گیلانغرب و شمال کردستان را به عنوان نقشه نظامی واقعی عراق نگه خواهد داشت و در هیچ جای جبهه 612 کیلومتری عقب نشینی را به عنوان بخشی از آتش بس برای مدت مذاکرات صلح آمیز مربوط به دعاوی حاکیمت عراق بر شط العرب نخواهد پذیرفت .همان ص497

در 14/10/1359 امروز عمده ترین خبر نظامی مربوط به محور گیلانغرب ، قصر شیرین بود که در یک عملیات پاکسازی که از ساعت 5/3 بامداد آغاز شد . نیروهای ارتش جمهوری اسلامی با پشتیبانی جنگنده های نیروی هوایی و هلی کوپترهای هوانیروز موفق شدند نیروهای عراقی را از این محور 17 کیلومتر به عقب برانند . در گزارشی که روزنامه جمهوری اسلامی از این عملیات درج کرده آمده است :  لشکر 81 زرهی کرمانشاهان حمله زمستانی خود را علیه نیروهای دشمن شروع کرده و در نخستین تعرض خود به نیروهای دشمن تلفات و ضایعات فراوانی به آنان وارد آورد . همان ص 551

در 16/10/1359 ( صدام حسین ) اظهار داشت : ای رزمندگان دلاور در اطراف اهواز ، ذفول ، آبادان ، گیلان ( غرب ) و خفاجیه ، ای رزمندگان در قصر شیرین ، مهران ، سومار ، محمره و البستین و در صحنه های دیگر ارزش تاریخی جنگ دست آوردهای شما در اشغال زمین یا آزادی آن یا جمع آوری نیروهای دشمن متجاوز نیست ، بلکه ارزش تاریخی دست آوردهای شما این است که دوران جدیدی را از حرکت روانی و فعلی در تاریخ امت خود آغاز نمودید » . همان ص 576

در 17/10/1359 در ادامه اخبار عملیات انجام گرفته در گیلان غرب روزنامه اطلاعات به نقل از یک مقام آگاه در جبهه های جنگ نوشت : پیشروی نیروهای خودی در جبهه گیلانغرب طوری بود که به نیروهای دشمن تلفات سنگینی وارد شد . آمار تلفات دشمن قابل توجه و در حدود 83 نفر اعلام شد ه است . همان ص 601

در 19/10/1359 ایران مدعی شد که نیروهای مهاجم عراق در ارتفاعات غربی گیلانغرب و استان نفت خیز خوزستان در جنوب غربی ایران عقب رانده و از آغاز حمله تعرضی 1767 سرباز عراقی را کشته است . همان ص 624

در 1/4/1361 عقب نشینی نیروهای عراقی از مناطق اشغالی کشورمان که از روز سی ام خرداد جاری بر اثر شکست سنگین آنها در عملیات بیت المقدس آغاز شده است ، همچنان ادامه دارد . عقب نشینی امروز در این محور ها از جبهه میانی بوده است ...

محور گیلانغرب  : ارتفاعات چرمیان ، دشت گیلانغرب ، تنگ کورک ، تنگ حاجیان ، قسمتی از ارتفاعات شیا کوه . لطف ا .... زادگان علیرضا ، 1373 ، ج20ص42

در 10/4/1361 همچنین عراق به رغم برقراری آتش بس یک جانبه ، امروز شهر های قصر شیرین ، مهران ، گیلانغرب و سومار را با توپخانه سنگین گلوله باران کرد تا از استقرار نیروهای خودی و استحکام مواضع آنان جلوگیری کند ، با این حال نیروهای خود عملیات پاکسازی و تحکیم مواضع را در این مناطق به انجام رساندند . همان ص 120

در 12/4/1361 همچنین خبر گزاری جمهوری اسلامی اعلام کرد که تاکنون اجساد نهصد تن از افراد نیروهای ما که در جریان نبرد بیست و یک ماهه در جبهه های قصر شیرین و گیلانغرب به شهادت رسیده اند ، جمع آوری و به سردخانه و شهرها منتقل داده شدند . همان ص 135

در 6/5/1361 با تصویب شورای تأمین استان باختران ، مردم جنگ زده گیلانغرب از روز 12 مرداد جاری به شهرستان خویش باز خواهند گشت . استاندار باختران در ادامه این خبر افزود « فعالیت نهاد ها و ادارات مختلف برای ارائه خدمات به مردم در این شهر جنگ زده آغاز شده است . همان ص 412

در 12/5/1361 امروز مردم جنگ زده گیلانغرب به شهر خود بازگشتند . به گزراش خبرنگار کیهان از گیلانغرب ، امروز مردم این شهر در مراسمی با حضور امام جمعه باختران ( کرمانشاه ) ئزیر نیرو و شماری از مسئولان کشوری و لشکری به خانه و کاشانه خود برگشتند . آنان پس از ورود به شهر با راه پیمایی از رزمندگان اسلام برای آزاد سازی این شهر قدر دانی کردند . امروز همچنین اولین کانگ بازسازی این شهر به زمین زده شد . همان ص 530

گیلانغرب در خط مقدم جنگ

از چهرم مهر ماه 1359 تا تیر ماه 1361 گیلانغرب در خط مقدم جنگ بود . از محور تنگ کورک ، تنگ حاجیان روستای گورسفید ، آوزین ، ارتفاعات بانسیران و همین طور به مناطقی در شهرها و استانهای هم جوار متصل می شد ، خط اول جنگ و جبهه  محسوب  می شد .

در ظرف این مدت شهر گیلانغرب و روستاهای دشت گیلانغرب میدان جنگ و کارزار بود . شلیک انواع مهمات جنگی ، بمبارانها و .... کاری بود که هر روز ادامه داشت . در این میان از اطراف واحدهای ارتش جمهوری اسلامی هم مداوم نقاط استقرار دشمن با اسفاده از انواع سلاح ها زیر آتش گرفته می شد . بیشتر اوقات هنگام عصر از طرف واحد های نظامی ، گلوله های زمانی بر روی مواضع دشمن شلیک می شد .

گیلانغرب مرکز پشتیبانی جبهه

از همان روزهای آغازین جنگ تحمیلی شهر گیلانغرب به عوان یکی از مراکز پشتیبانی جبهه در امد . واحد های زیادی از نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای مردمی ، جهاد پشتیبانی جنگ و بنیاد جنگ زدگان در جای جای شهر مستقر شدند تا بتوانند آنچه که لازمه پشتیبانی و اداره جبهه جنگ بود به نحو مقتضی به انجام برسانند . تا زمانی که نیروهای نظامی عراق در منطقه گیلانغرب یعنی خرداد 1362 حضور داشت تقریباً تمام واحد های پشتیبانی کننده در شهر گیلانغرب یا حول و حوش آن مقر و پایگاه داشتند . بعد از عقب نشینی عراقیها از حوزه شهرستان گیلانغرب  تمرکز نیروهای پشتیبان در گیلانغرب و حول و حوش چم امام حسن بود .

در اوایل جنگ بعضی واحد های ارتش در باغ فلاحت جای گرفته بودند . نیروهای سپاه هم در چندین جای شهر قرار گرفته بودند و همینطور جهاد پشتیبانی در جاهای مختلفی مستقر شده بودند . بنیاد جنگ زدگان هم د رمدرسه کوروش کبیر به جنگ زدگان کمک می رساند .

در محل اداره بهداشت که آن موقع سازمان می گفتند ، جهاد پشتیبانی آذربایجان شرقی بیمارستان مجهزی احداث کرده بود که می توانست تقریباً نیاز پزشکی جبهه های جنگ را برآورده کند . این نهاد یک واحد یخ سازی هم در محل فعلی سالنهای ورزشی اداره تربیت بدنی راه انداخته بود که درفصل گرما ، یخ مورد نیاز جبهه تنگاب و اطراف آن را تأمین می نمود . شهدایی مثل حمید اسماعیلی که در جبهه تنگاب شهید شدند از اعضا جهاد پشتیبانی آذربایجان شرقی بود . پلی بر روی رودخانه تنگاب ساخته شده بود و در جریان یک سیل خراب شد به یاد او نامگذاری شد . شهید یوسف نساجیمتین که شبانه روز در آن شرایط کار می کرد و شخصی با نام فضل الهی که مدیریت جهاد پشتیبانی آذربایجان شرقی را به عهده داشت . البته باید گفت که آن مجموعه همه افراد کوشا  و پرتلاش بودند که در این مقاله توان بحث درباره آن نیست .

محل آشپزخانه ای که ظهر و عصر غذای گرم برای جبهه ها می پخت تا مدتها در جوار قلعه گیلانغرب رو به روی مسجد جامع بود .

در آن افراد زیادی روزانه سر گرم پخت پخت و پز بودند تا بتوانند جوابگوی غذای نیرو های جبهه باشند . یکبار هم غذایی پخته بودند که عده ی زیادی را مسموم کرد اما تلفاتی نداشت .

از همه اینها گذشته گیلانغرب سرزمین و مشهد شهیدان وطن است که در جای جای آن خون گرم و پاک صادق ترین و شجاع ترین فرزندان این مرزو بوم که از سراسر ایران به قصد دفاع برخاسته بودند بر زمینش ریخته است ، کسانی که آن روزها ی آتش و خون را تجربه کرده اند به صحت و سقم این ستار خان از آذربایجان ، از اصفهان و پارس  و خلاصه از شمال ، جنوب ، شرق ، غرب و مرکز ایران ... که عوض برگشت به آغوش گرم و مهربان خانواده به شهادت رسیدند .

دومین شهر قهرمان :

به پاسداشت زحمات و رنجهایی که مردم گیلانغرب در ایام جنگ متحمل شدند چه آنهایی که در میادین جنگ شجاعانه جنگیدند تا روز پایان جنگ همیشه حضوری فعال د رجبهه های جنگ داشتند که اکنون بایگانیهای ادارات مملو از پرونده های کسانی است که تحمل و استقامت به خرج داده و از دین و میهن خود دفاع کردند چه بسا بسیاری در این راه به شهادت رسیدند و چه آن کسانی که درپشت جبهه تلاش و فعالیت نمودند تا سر خصم به سنگ کوبیده شود ، مسئولان امر ، شهر گیلانغرب را به عنوان دومین شهر مقاوم و قهرمان کشور انتخاب و معرفی نمودند تا قدر آن همه فداکاریها و از خود گذشتگیها که این مردم شریف در طول هشت سال دفاع جانانه در سرما و گرما متحمل شدند را در خاطر ملت ایران به ثبت برسانند . هرچند مردم  گیلانغرب خانه و زندگی خود را از دست دادند ، بسیاری از مردان و زنان این شهر در خون خود غلتیدند و در این راه بیش از دو هزار نفر از مردم گیلانغرب ، با وجود جمعیت نسبتاً کم ، شهید ، جانباز ، آزاده و یا مفقود الاثر شدند اما پا پس نکشیدند که در گوشه شهرهای دیگر پستویی به نام آوارگان گیلانغرب به ثبت برسد ، شجاعانه و مردانه ایستادند ، جنگیدند ، شهید شدند ، همه گونه رنج تحمل کردند الا رنج دوری از وطن . سینه های آن بزرگمردانی که رد جبهه های نبرد جنگیدند شاهد است که اگر سربازی از دیگر جای ایران در این نقطه جنگیده مردان و جوانان گیلانغرب همراه و راهنمای او بوده اند . گیلانغرب از آزمون میهن پرستی سر بلند بیرون آمده است .

عملیات مطلع الفجر

عملیات در سحر گاه روز 20/9/60 تا 6/10/1360 خورشیدی و میدان اصلی جنگ دشت گیلانغرب و ارتفاعات مجاور آن بود . عملیات با رمز یا مهدی ( عج ) ادرکنی شروع شد .هدف عملیات تسلط بر ارتفاعات غرب گیلانغرب بود .

در عملیات مطلع الفجر که به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش انجام شد ارتفاعات شیا کوه و بر آفتاب به تصرف خودی درآمد اما پاتکهای سنگین دشمن از یک سو و عدم پشتیبانی از نیروها به سبب دوری مسافت خط مقدم که با عقبه از سو ی دیگر موجب شد که با وجود 17 روز مقاومت قله های آزاد شده به تصرف دشمن درآید . در این عملیات غلامعلی پیچک از فرماندهان سپاه د رمحور تنگه کورک به شهادت رسید . وی معاون عملیات ستاد سپاه غرب کشور منطقه 7 بود و پیش از آن معلمی درآموزش و پرورش بود . تلفات دشمن 140 نفر اسیر و 2000 کشته و زخمی برآورد شد ه است . مأخذ اطلس جنگ ایران عراق – مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ وابسته به ستاد مشترک سپاه پاسداران 1379 علاوه بر مطالب فوق در مأخذ دیگر به سقوط دو فروند جنگنده و یک هیلکوپتر ارتش عراق و انهدام تعدادی از ادوات زرهی و متلاشی شدن چهارده گردان نیروی مخصوص دشمن اشاره رفته است .

آنچه قابل مشاهده بود درگیری های سنگین در محورهای فوق عملیاتی فوق الذکر بود که چندین روز پیایی ادامه داشت . شاهدان بسیار سقوط هواپیمای عراقی را که در انتهای ارتفاعات براله نزدیک دو راهی ایوان غرب مورد اصابت موشکهای جنگده های ایرانی قرار گرفت در هنگام اجرای این عملیات دیدند .

 

عملیات مسلم ابن عقیل

عملیات مسلم بن عقیل در جبهه میانی در سومار با رمز یا ابوافضل عباس ( ع ) در تاریخ 9/7/1361 تا 13/7/1361 خورشیدی و با هدف آزاد سازی سومار و تأمین ارتفاعات مرزی و تهدید مندلی عراق انجام گرفت .

وسعت منطقه آزاد شده 130 کیلومتر آزاد شده ، تلفات دشمن 34 اسیر و 1000 کشته و زخمی و انهدام 25 دستگاه خودروی زرهی و به غنیمت گرفته شدن 4  دستگاه خودرو دشمن بود ه است . همان منبع عملیات در مناطق گرم سیری گیلانغرب و منطقه سومار انجام گرفت .

در منطقه گیلانغرب عملیاتهایی در مقیاس محدودتری هم به وقوع پیوست نظیر عملیات چقالوند در تاریخ 14/10/1359 ه.ش در محور گیلانغرب – ارتفاع چغالوند ، عملیات شهید ملکی در تاریخ 25/12/1359 ، عملیات ابوذر در تاریخ 12/2/1360 ه.ش در محل گیلانغرب تنگه حاجیان و آوزین . نیروهای عمل کننده ،گاه نیروهای سپاه و گاه نیروهای سپاه و ارتش بوده اند .

عملیات مرصاد

ایران مفاد قطعنامه 598  را با صلاحدید مسئولان نظام را در 27/4/1367 ه.ش پذیرفت . این قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد به منظور پایان دادن به جنگ ایران و عراق توسط اعضای آن تدوین یافته بود . اما ایران مدتی طولانی با این توجیه که به خواسته هایش توجه نشده است از پذیرش آن استنکاف می ورزید . امام خمینی عالی ترین مقام ایرانی در آن ایام پذیرش این قطعنامه را به سر کشیدن کاسه زهر تشبیه کرد .

عملیات مرصاد ( کمینگاه ) بعد از آنکه ایران قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد را قبول کرد ، به وقوع پیوست . دولت عراق با هدف دست بالا نگه داشتندر مذاکرات صلح هجوم سنگینی به داخل مرزهای ایران را طراحی و اجرا کرد .

شدت عملیاتی جبهه میانی با نام مرصاد در محور سرپل ذهاب ، کرند غرب و اسلام آباد غرب بود که نبروهای بعثس تا منطقه سرپلذهاب پیشروی کردند و از آن به بعد نیروهای تجهیز شده سازمان مجاهدین خلق با حمایت همه جانبه عراق در مسیر فوق به پیشروی راهپیمای گونه ای تا گردنه چهارزیر ادامه دادند . نقطه تلاقی اصلی و میدان جنگ در این منطقه جسن آباد و  چهار زبر بود که نیروهای سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی با پشتیبانی هوانیروز توانستند نیروهای مهاجم را به مقابله برخاستند و به آنها شکست سختی وارد آوردند به طوری که اجساد کشته شدگان و ادوات منهدم شده تمام محور جاده اسلام آباد غرب به کرمانشاه را در برگرفت .

گیلانغرب در عملیات مرصاد

شب جمعه 31/4/67 در دشت گیلانغرب صدای انفجار های پیاپی که حاکی از خط آتش سنگین دشمن بود شنیده می شد . طی دوروز بعد عراقیها به منطقه گیلانغرب رسیدند . منطقه از زمین و هوا زیر بمبارانها و گلوله بارانهای شدید دشمن قرار گرفت . در جبهه گیلانغرب ، پیشروی  نیروهای دشمن تا نزدیکی گردنه تق و توق ادامه یافت که در این نقطه هسته مقاومت در برابر آنها شکل گرفت .

در این تجاوز دشمن به خاک کشورمان ، روستاهای تقی ، شیرزادی در دهستان چله و روستای دار بادام و اطراف آن و نیز بعضی از روستاهای دهستان حیدریه هدف بمباران قرار گرفت و تعداد زیادی از مردم غیر نظامی گیلانغرب شهید و یا مجروح شدند .

در جریان این یورش عراقی ها  مقادیر بسیار زیادی از اموال مردم روستاهای اشغال شده توسط نظامیان بعثی غارت شد . به مزارع خسارات فراوانی وارد گردید  . از افراد بومی محل ، تعداد زیادی شهید ، مجروح و یا به اسارت دشمن درآمدند . مردم برا ی چندمین بار خانه های خود را ترک کردند و به مناطق خارج از جبهه جنگ رفتند . این اشغال چهار روز ادامه یافت . بعد از آن نیروهای عراقی شبانه عقب نشستند ف مردم هم به سر خانه و زندگی خود برگشتند .

از شروع عملیات در مرز، منطقه گیلانغرب د رفاصله دو روز به اشغال نیروهای بعثی درآمد . در مرداد ماه آن روز بعد از ظهر بود که دشت زیر آتش تانکها ، هلیکوپتر ها و هواپیماهای دشمن قرار گرفت و غرش انفجار های پیاپی و آتش سوزی های گسترده بقایای مزارع تقریباً زمین و آسمان منطقه را پوشانده بود و هرکس سعی می کرد به هر وسیله شده از مهلکه خارج شود . در فاصله گرفتن تق و توق تا روستای انجیره اسلام آباد غرب وسید ایاز نیروهای ایران در چندین محمور با نیروهای عراقی و چریکهای سازمان مجاهدین خلق در گیر بودند . مقدمه نیروها ی رزمی ایران در گردنه تق و توق مستقر بودند . همه جا را بوی باروت و خوت گرفته بود . روستاهای دهستان چله هم برای اولین بار از ساکنین آن بخصوص زنان و کودکان تخلیه شده بود و تنها تعداد کمی از مردم غیر نظامی و بخصوص مردان در روستاهای باقی مانده بودند . در کناره های جاده مردمی سرگردان که نمی دانستند مقصد آنها کجاست در گرد و خاک و باد شدید آن روزها به این فکر بودند که از تیر رأس توپ و بمبارانهای دشمن کمی فاصله بگیرند . واحد های بسیاری از نیروهای رزمی ایرانی سراسر منطقه از گردنه تق و توق تا گردنه قلاجه موضع گرفته بودند . مردم غیر نظامی این منطقه برای تهیه مواد خوراکی در تنگنای شدید بودند . فروشگاهی یافت نمی شد که چیزی برای خوردن عرضه کند . در سرمست که آنموقع مرکز دهستان بود فروشنده ای مدت کمی قفل مغازه اش را باز کرد و در اندک مدت هرچه خوراکی داشت به فروش رسید . در آن گونه روزها آدمی معنی دلهره را بیشتر درک می کند .

بمباران شیمیایی دیره

در جریان عملیات موسوم به مرصاد اوایل مرداد ماه 1367 قسمتی از دهستان دیره در حوالی روستای نسار مورد بمباران شیمیایی هواپیمای ارتش عراق قرار گرفت . در این بمباران چندین سیلندر مواد  شیمیایی از انواع مختلف این عاملهای شیمیایی روی منطقه تخلیه شد که باعث خسارات و تلفاتی به مردم منطقه شد .

بعضاً اهالی به علت عدم آشنایی با صدمات و مضرات مواد شیمیایی ، در اثر تماس با پوکه بمبها دچار ضایعه شیمیایی شده اند . این بمباران عوارض زیادی روی مردم آن منطقه  به جا گذاشته است ف بطوریکه بعدها سازمانهای دولتی قربانیان را زیر پوشش حمایت خود گرفتند . کارشناسان تأثیر عواما شیمیایی و عوارض آنها را بر روی موجودات زنده و ازجمله انسان دراز مدت ارزیابی می کنند . از بمباران شیمیایی دیره گزارش فوتی دریافت نشده است .

چند درگیری پراکنده در دیره گیلان

بعد از عقب نشینی نیروهای بعثی و شکست فاحش نیروهای معارض انقلاب اسلامی در اسلام آباد، تعدادی از بقایای این نیروها که راه گم کرده و در کوههای منطقه سرگردانشده بودند ، چند درگیری پراکنده بین آنها و نیروهای دولتی اتفاق افتاد که دریک مورد آن در دشت دیره بود و مورد دیگر هم در گیلانغرب در محلی موسوم به پشت تنگ دیاره بود .

عقب نشینی قوای عراقی

خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد عقب نشینی نیروهای عراقی چنین گزارش داده است :

باختران ؛ خبرگزاری جمهوری اسلامی – ساعت 7.5 روز 12/4/1361 نیروهای صدام در جبهه های ذهاب ، گیلانغرب ، سومار تا مرزهای بین المللی عقب نشینی کرده اندو در ارتفاعات مشرف به سومار و نفت شهر و قصر شیرین واقع در مرزهای بین المللی مستقر شده اند . استانداری باختران با تماسی تلفنی ا زخبرگزاری جمهوری اسلامی خواست برای اینکه به نغع صدام تبلیغ نشود خواست شخصیتها و مقامات کشوری از عنوان کردن اینکه در قصر شیرین ساختمان مسجد و بیمارستان سالم مانده است خود داری کنند . وی گفت این دو محل طبق شواهدی که به دست آمده تا آخرین دقایق تخلیه قصر شیرین مقر فرماندهی افسران بعث بوده است .

البته آنچه که در متن خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی آمدهاست نظر رسمی تأیید شده است اما عملاً نیروهای عراق چند روزی قبل از تاریخ فوق از مناطق مذکور عقب نشستند . بعد از عقب نشینی نیروهای عراق در منطقه ، نقاط زیادی آلوده به مین و ضایعات جنگی بود که تلفاتی به مردم گیلانغرب وارد ساخت .

دیدار مسئولان از گیلانغرب

آیت ا... خامنه ای و آیت ا... هاشمی و محمود احمدی نژاد سه تن از رؤسای جمهوری ایران بودند که در ایام ریاست جمهوری خود به گیلانغرب آمده اند . محور سخنان آیت ا... خامنه ای در ایام جنگ بیشتر حول محور جنگ و رشادتهای مردم منطقه بود . هاشمی رفسنجانی هم بیشتر پیرامون نقش مردم گیلانغرب و مقاومت آنها در جنگ و بازسازی مناطق جنگی سخن گفتند .

روز 24/9/1385 محمود احمدی نژاد رییس جمهور اسلامی ایران حوالی ساعت 10 صبح در میان اسکورت چندین فروند هیلیکوپتر ، خود و همراهانش به گیلانغرب وارد شدند . مردم بسیاری از سراسر شهرستان با خودرو های شخصی و دو لتی در محل ورزشگاه تختی گیلانغرب گرد آمده بودند تا سخنان رییس جمهور را استماع کنند . رییس جمهور پس از ورود به جایگاه با سلام به حضار و دست بلند کردن قدری درباره انرژی هسته ای سخن گفت . شعار « انرژی هسته ای حق مسلم ماست » سر داده شد . در مورد طرحهای اجرایی مورد نظر در شهرستان وعده هایی داد و سخنانش را با دعا برای بارش باران خاتمه داد . از قبل ، از  همه قشر ها هرکس هم خواسته ای داشت در نامه ای نوشته به مسئولین جمع آوری نامه ها تحویل داد .

دلیران میادین نبرد

در طول هشت سال جنگ تحمیلی در گیلانغرب ستارگان زیادی در میادین نبرد طلوع کردند که در پشت ابر ابهام زمانه مانده اند هرچند آنها شناخته شدگان آسمان اند اما نسل امروز و فردا به جبر     نمی توانسته  آنها را دریابد و بشناسد و این بر مسئولان است تا نسل جدید را با آن ایثار گران آشنا کند .

گفتن و نوشتن در این مقاله کوتاه نم یتواند حق مطلب را ایفاء نماید چه اگر پای گفتگوی آشنایان به راز و رمز آنها بنشیند خود اوراق قطوری از تاریخ این خطه و این زمانه اند . اما بنا به وظیفه ای که بر دوش هرکسی هست در اینجا جملاتی هرچند کوتاه در باب چند تن از دلاوران پاکباز عرصه های نبرد که بی هیچ چشمداشتی جان گرانمایه خود را طبق اخلاص نهادند تا فرزندان این مرز و بوم میهنی داشته باشند ، آورده می شود .


مطالب مشابه :


نام ها و نشانه ها

( یادنامۀ شهدای انتظامی استان همدان ) دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی » شهدای کرمانشاه




دانلود فیلم اعدام سارقان بانک سپه کرمانشاه

وزارت علوم تحقیقات و فناوری; دفتر انتظامی کرمانشاه و استان کرمانشاه




بابک قربانی خود را به ماموران نیروی انتظامی معرفی کرد.

فرمانده انتظامی استان کرمانشاه: وي سال ۱۳۶۴ عضو دفتر سياسي و در سال ۱۳۷۰ علمی کاربردی.




گیلانغرب در دفاع مقدس

« در پی تجاوزات پراکنده به مناطق مرزی در استان کرمانشاه و دفتر رابط سپاه تحقیقات و




برچسب :