صدای جیغ بچه ها می آید!!حادثه آتش سوزی در مدرسه روستایی شین آباد

خبر غم انگیز آتش سوزی در دبستان انقلاب اسلامی روستای شین آباد پیران شهر در استان آذربایجان غربی ،حادث زلزله زرقان در استان خراسان جنوبی و حوادث تاسف بار متعددبرای دانش آموزان راهیان نور واژگونی اتوبوس وبه شهادت رسیدن 26 دانش آموز بروجنی  همه همه دل هر انسانی را بدرد می آورد

 آیا مگر نه اینست علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد؟ پس چرا؟!!!به راستی تابه کی باید غافلگیر شویم ؟ تازه اینها خبرهایی است که پخش شده اند!! امیدوارم همه ما از خواب غفلت برخیزیم ونسبت به مسولیتهای که داریم درست عمل کنیم -رجبی

حادثه آتش سوزی در مدرسه روستایی شین آباد، صبح چهارشنبه، 15 آذر در پیرانشهر، واقع در استان آذربایجان غربی رخ داد.

در حادثه 37 نفر از دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی به همراه معلم مصدوم شدند که 29 نفر برای مداوا به بیمارستان امام خمینی(ره) ارومیه اعزام شدند.از این تعداد 11 نفر به دلیل درصد بالای سوختگی در بخش ویژه سوختگی بستری شدند که حال شش نفر وخیم است.

             .........................................................................................................

صدای جیغ بچه ها می آید!!

صبح است. هوا به شدت سرد، دختربچه ها تازه آمده اند کلاس. بخاری روشن نیست. عجب سختی ای دارد روشن کردن بخاری نفتی. معلم جوان برای روشن کردن بخاری دست به کار می شود. از بابای مدرسه کمک می گیرد.

به گزارش خبرنگار ایسنا، اما اتفاقی که نباید می افتد. اتفاق چیست؟، همان اتفاقی که دیگر کم کم تبدیل به یک عادت یا نه، یک سنت می شود. آتش نفت را می گیرد و شعله هایش شراره می کشند. اما یک اتفاق تکراری دیگر. بخاری در آستانه درب کلاس است. آتش هم در آنجا خودنمایی می کند. صدا در همه جا می پیچد. صدای جیغ دختربچه ها. تعدادشان یک، دو، سه، چهار، پنج... نه بیشتر از این است. 37 نفر!، با دیدن غول بی شاخ و دم آتش به سمت روزنه امیدشان می دوند. پنجره. راستی چطور می شود از پنجره نرده دار و محافظ دار بیرون جست؟!، نه! پنجره دیگر روزنه امید نیست. پنجره روزنه ناامیدی است.

صدای مردم آبادی می آید. همه با جیغ و داد سروقت کلاس می رسند. آتش، جگرگوشه هایشان را هدف قرار داده. سطل های آب می آید. تماس ها با آتش نشانی و اورژانس گرفته می شود اما تنها صدایی که از آن طرف خط شنیده می شود، یک چیز است«بوق... بوق...بوق»... صدای جیغ دختربچه ها می آید!

تماس ها مکررا ادامه دارد تا اینکه یک نفر پاسخ می دهد و در جریان ماوقع قرارمی گیرد. 25 دقیقه می گذرد. نیروهای امدادی می رسند. آتش خاموش می شود. صدای جیغ دلخراش دختربچه ها می آید اما دیگر نه جیغی از ترس، بلکه جیغی از سر وحشت... سوختگی... زجر... و درد.

آمبولانس ها برای حمل دختربچه های مصدوم و مظلوم کم است. به هرحال از این طرف و آن طرف آمبولانس هایی می رسند. عمق فاجعه زیاد است. بیمارستان پیرانشهر قادر به درمان نیست!، آمبولانس ها به طرف ارومیه به حرکت در می آیند. همه آمدند، اما یکی انگار نای تحمل فریادهای درد بچه ها را ندارد. واژگون می شود. اما واژگونی اش کار را خراب تر می کند. مصدومیت ها را تشدید می کند!

بچه ها به ارومیه می رسند. تعدادشان کم نیست. یک، دو، سه، چهار، پنج... و 29 نفر. تخت کم است. تخت های آی سی یو به تعداد کافی وجود ندارد. چند تخت کم است؟، یک، دو، سه، چهار، پنج... 20 تخت کم است!، راستی اعتبار 3.5 میلیارد ریالی خرید تخت های آی سی یو، کجا رفت؟!

حال 6 نفر از دختربچه ها وخیم است. صدای درد دختربچه ها می آید. چه کنیم...امکاناتش را نداریم...، بچه ها عازم تبریز می شوند. خواه مسئولان آن را تایید کنند یا تکذیب.

جلسه، پشت جلسه. همه دنبال مقصرند. کی بود... کی بود... من نبودم. بالاخره مقصر اصلی شناخته می شود. او چه کسی است؟!

نمی خواهد زیاد فسفر بسوزانید. مقصرین و متهمین اول، سمت های آشنایی دارند. ... از پس خاموش کردن یک آتش هم برنیامدند!، کم مانده بود آتش زبانه بگیرد و علمک گاز در پنج متری مدرسه را هم درگیر خودش کند!، آنهم از کلاسی که هرلحظه ممکن است، آوار شود!

صدای جیغ بچه ها می آید... اما نه دیگر جیغ نیست. کمی آرام شده اند حیوانکی ها. اما همچنان درد باهاشان است. دست هایشان بسته. صورت هایشان پوشیده. بابا و مامان ها، کنارشان هستند. دیگر تنها نیستند. دیگر در مدرسه لعنتی نیستند. دیگر محصور میان گرما و سرما نیستند! دیگر دست های نازشان را ندارند! دیگر صورت خوشگل شان را هم ندارند!

8170.jpg

8171.jpg

8172.jpg

8173.jpg

8174.jpg

8175.jpg

8176.jpg

8177.jpg

http://orumiyeh.isna.ir/Default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=7779 منبع:امید عظیمی 

دوستان وهمکاران گرامی صرفنظر از همه مطالب به راستی در اینگونه حوادث چه کسانی مقصر هستند...جهت اطلاع به شما عزیزان عرض میکنم هم اکنون در مدرسه ای مشغول فعالیت هستم که در دوشیفت آن حدوا"۵۰۰ دانش آموز درس می خوانند ودر ضلع غربی این مدرسه آپارتمان سازی انجام میشود  همه مسایل احتمالی را  به مسولین از مدیریت ومعاونت وحراست اعلام وگزارش کرده ایم در چنین شرایطی اگر حادثه ای برای دانش آموزی روی دهد پاسخگو کیست؟!! آری علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.  با تشکر رجبی


مطالب مشابه :


صدای جیغ

samiramis sociology - صدای جیغ - من نه عاشق هستم نه محتاج نگاهی که بلرزد برمن، من خودم هستم و یک حس




دانلود آهنگ مازیار فلاحی به نام بوسه های تیغ

დდموزیک بارانდდ - دانلود آهنگ مازیار فلاحی به نام بوسه های تیغ همه جا صدای جیغ.




صدای جیغ بچه ها می آید!!حادثه آتش سوزی در مدرسه روستایی شین آباد

علمی و آموزشی وفرهنگی - صدای جیغ بچه ها می آید!!حادثه آتش سوزی در مدرسه روستایی شین آباد -




دانلود رمان عشق اجازه نمی گیرد | جیغ بنفش کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل)

بـزرگـتــرین ســایـت دانـلـود رمــــــان جیغ بنفش کاربر نودهشتیا رمان صدای نفس های




کودکانی که جیغ می کشند ؟

وبلاگ شخصي علوم تربیتی و روانشناسي - کودکانی که جیغ می کشند ؟ - - وبلاگ شخصي علوم تربیتی و




دانلود رمان فانوس

خلاصه داستان : بارون محکم به صورت رنگ پیرده و سردش میخورد. صدای جیغ زنی که زجر میکشید از بین




برچسب :