معماری پایدار 1

معماری پایدار

    درک این حقیقت که بقای پایدار انسان و محیط انسانی وابسته به حفظ تداوم تعادل جهان زیستی است و به تبع آن پذیرش نقش و مسئولیت اخلاقی «سرپرستی» انسان بر منابع بوم‌شناختی، کنشی آگاهانه و هوشمند را در تنظیم رابطه محیط انسانی و محیط طبیعی می‌طلبد. رویکرد «معماری پایدار» در پاسخ به این آگاهی و ملاحظات روبه گسترش نسبت به پی‌آمدهای فعالیت‌های انسانی بر محیط، به عنوان نگرش بازبینی شده به معماری مطرح شده است.

بنابراین، مفهوم معماری پایدار‌ چه به عنوان عمل خلق فضای انسانی و تنظیم رابطه انسان و محیط فیزیکی و چه به عنوان محصول این فرآیند همواره با محیط پایدار در آمیخته و در یک چارچوب کلی می‌توان آن را به معنی «خلق محیط پایدار انسان ساخت» تعبیر نمود از این رو پیش از ارائه تعریف از معماری پایدار مفهوم «محیط پایدار» ارائه می‌گردد، سپس براساس تعریف محیط پایدار از میان تعاریف متعدد ارائه شده برای رویکرد «معماری پایدار» تعریف قابل استناد ارائه می‌شود.

1-2-1 توسعه پایدار

    همچنان که در مبحث قبل گفته شد شرط اساسی در نیل به پایداری محیطی برقراری تعادل پویا میان نظام‌های مختلف محیط است. این شرط از دیدگاه عملی دستیبای همزمان پایدار نظام بوم شناختی، نظام اجتماعی، فرهنگی و نظام اقتصادی را ایجاب می‌کند و از منظر اخلاقی به برقراری و تداوم رابطه هم‌زیستی میان تمام عناصر و ارگان محیط (انسان و غیرانسان) تفسیر می‌شود.

براین اساس «محیط پایدار» را می‌توان واجد خصوصیات زیر تعریف نمود:

-  از منظر بوم شناختی

در محیط پایدار کارکرد سامانه‌های زیستی اصلی محیط و سلامت آنها تداوم و ارتقا می‌یابد.این کارکردهای اصلی برای فعالیت‌های انسانی عبارتند از: تولید اکسیژن و جذب دی اکسید کربن، جذب پسماندها و آلودگی‌ها، تنظیم شرایط محیطی (درجه طول و اندازه رطوبت و...) تولید منابع طبیعی تجدیدپذیر مواد غذایی و مواد خام اوّلیه محصولات فرآورده‌های تولیدی، تأمین آسایش و سلامت روان شناختی و فیزیکی.

- از منظر اجتماعی - فرهنگی

در محیط پایدار، همزیستی متعادل میان جامعه انسانی و محیط زیست طبیعی در راستای بهره‌مندی توأمان اجتماعی و اقتصادی برقرار گردیده است. از این رو در این محیط امکان بهره‌مندی از شرایط ارضاء کننده در طول زمان (حال و آینده، در حیطه ظرفیت خورند محیط زیست و برای بیشترین طیف ممکن فراهم شده است در چنین محیطی به منظور نیل به پیشینه منفعت جمعی، فعالیت­ها و مسیرهای توسعه­ای دنبال می‌شود که در آنها از قابلیت‌های بوم شناختی فرهنگی مکان توسعه بهره گرفته شده است.

- از منظر اقتصادی

در محیط پایدار، فعالیت‌های توسعه‌ای اقتصادی به رشد عادلانه و متوازن جامعه انسانی و تضمین بهره مندی تک‌تک نفوس انسانی در حدود ظرفیت‌های بوم شناختی محیط منجر می‌گردد. این به مفهوم وارد آمدن کمترین آسیب به منابع زیستی طبیعی و فرهنگی محیط و در نتیجه استفاده بهینه و پربازده از آنهاست. بنابراین، نظام‌ها و فرآیندهای توسعه‌ای در این محیط همچون یک سامانه طبیعی از خصوصیات انعطاف پذیری، تطابق و تغییرپذیری، قابلیت احیاء و استفاده مجدد (بازیافت­پذیری) بهره­وری و تنوع (کثرت­گرایی) برخوردارند.

می‌توان نتیجه گرفت که:

- محیط کالبدی به عنوان محیط زیست هر روزه انسانی، تأثیر قابل توجهی بر برداشت‌ها، باورها و الگوهای فعالیت‌های انسانی دارد. بنابراین در راستای نیل به پایداری، از جایگاه و نقش قابل ملاحظه­ای برخوردار است. توجه به این نقش و تأثیر را می­توان در ادبیات متأخر «اخلاق زیست محیطی» دنبال نمود که در آن تنها بر محیط زیست طبیعی تأکید نمی­شود بلکه بر لزوم تسری این نگرش اخلاقی و داخل نمودن محیط انسان ساخت در آن تأکید می­گردد تا بدین وسیله ساخت و تدبیر سکونتگاه‌های انسانی بر مبنای شناخت صحیح­تر و کامل‌تری از محیط صورت گیرد.)(King, 2001; Williamson & et al, 2002.

- نیل به پایداری محیط کالبدی انسانی ساخت به عنوان بخشی از محیط زیست انسانی و در برگیرنده و سامان دهنده فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی در گرو برقراری حالت تعادل پویا میان فضای کالبدی انسانی، محیط فراگیر و کاربران فضاست. پویایی این تعادل در نحوه پاسخگویی و کنش‌مندی محیط کالبدی به خواست‌ها و نیازهای کاربران و نیز شرایط متغیر محیط فراگیر است.

    واژه توسعه پایدار در یک کنفرانس بین‌المللی با عنوان استراتژی‌های زیست محیطی جهانی که در سال 1980 در ژنو برگزار شد مطرح گردید. مفهوم گسترده آن شامل «اداره و بهره‌برداری صحیح و کار از منابع پایه، منابع طبیعی، منابع مالی و نیروی انسانی برای نیل به الگوی مصرف مطلوب همراه با به کارگیری امکانات فنی و ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل‌های امروز و آینده به طور مستمر و قابل رضایت است. و پایداری به مفهوم برآوردن نیازهای فعلی بدون از بین بردن قابلیت‌های نسل‌های آینده در تامین نیازهای خود است.

توسعه پایدار روندی است که بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگ و فن‌آوری به سوی عدالت اجتماعی باشد و در جهت آلودگی اکوسیستم و تخریب منابع طبیعی نباشد.(لمن و ککس 1991 Leman & Cox)

توسعه پایدار عبارت است از توسعه‌ای که پاسخگوی نیازهای فعلی باشد، بدون آنکه توان نسل‌های آینده در تامین نیازهای خود را تحت تاثیر قرار دهد. (کنفرانس توسعه و محیط زیست سازمان ملل-ریودوژانیرو1992)                                                                                                                 

    براین اساس «معماری پایدار» به عنوان رویکرد ایجاد محیط پایدار بر «معماری حساس به محیط» مبتنی است. امروزه اصطلاح معماری پایدار برای طیف وسیع و متنوعی از رویکردهای حساس به محیط به کار گرفته می‌شود.

تعریف چارلزکی‌برت (Kibert, 1994) از معماری پایدار که در نخستین «کنفرانس بین المللی ساخت و ساز پایدار» (1994) ارائه گردید: خلق محیط انسان ساخت و مدیریت متعهدانه آن بر مبنای اصول بوم سازگار غربی و بازدهی منابع این اصول عبارتند از: کمینه کردن مصرف منابع تجدیدپذیر، ارتقاء بهبود شرایط محیط طبیعی و کمینه آسیب‌های بوم شناختی بر محیط.

هاگان در این تعریف محیط را با نگرشی جامع و فرانگو می‌بیند که نه تنها بعد بوم شناختی آن، که ماهیت فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی سیاسی آن را نیز در بر می‌گیرد. مفهوم معماری پایدار، با همان معماری محیطی پایدار، تلویحاً برقراری تعادل و تعامل را میان سه حیطه اصلی اجتماعی فرهنگی، اقتصادی سیاسی و کالبدی محیط در بر می‌گیرد، (Hagan. 2001). چنین رویکردی به معماری و تفکر پایداری، تحت عنوان «رویکرد جامع معماری پایدار» معرفی شده و مورد تأکید اسناد و وفاق نامه‌های بین المللی از جمله دستور کار 21 در ساخت و ساز پایدار می‌باشد.

بنابراین اگرچه تمام انواع رویکردهای حساس به مسائل محیط که امروزه تحت عنوان معماری پایدار با اسامی دیگری نظیر «معماری سبز»، «معماری محیطی» و نظایر آن شناخته می‌شوند، تا حدودی، تبیین رابطه جدیدی میان فضای کالبدی و طبیعت به حساب می‌آیند، امّا تنها بخش کنش‌مند این طیف متنوع، ضامن ارتفاع پویایی و به تبع آن تداوم سودمند این رابطه است و می‌تواند به عنوان رویکرد معماری پایدار در عصر حاضر دنبال شود. (همان) می‌توان نتیجه گرفت که تعریف هاگان از معماری پایدار، اگرچه در یک چارچوب اخلاقی کلی تبیین شده است، می‌تواند مبنای جهت­گیری­های صحیح به سمت خلق محیط پایدار انسانی باشد. محصول چنین فرآیند معماری، فضایی است که از کارکردهای محیطی بهینه برخوردار است (Hagan,2001) و (Van Der Ryn & Calthorpe, 1986) یعنی:

- نسبت به ویژگی‌ها و شرایط محیطی و مکانی پاسخگو و کنش‌مند است.

- در طول فرآیند حیات خود از نیروها و قابلیت‌های بستر بوم شناختی در راستای ایجاد شرایط محیطی مطلوب استفاده بهینه می‌کند.

- از تعادل بوم شناختی برخوردار است، یعنی کمیته صدمات محیطی را در طول فرآیند حیات، بر محیط زیست خود وارد می‌کند.

- نسبت به تغییرات در شرایط و نیازهای پیش آمده، انطباق پذیر و در نتیجه تداوم پذیر است.

- به واسطه برخورداری از ویژگی‌های مبتنی بر مکان، متمایز و قابل تفکیک است.

سوزان مکسمن رئیس انجمن معماران آمریکا، در کنفرانس بین المللی معماران در شیکاگو (1993) برا‌ین ادعا به صراحت تأکید کرده است معماری پایدار شیوه معماری کردن است، شیوه نگرش و نحوه عمل، بنابراین بهتر است که هیچ عنوان خاصی بدان اطلاق نشود و صرفاً به آن معماری گفته شود. (Maxman ,1993)                                                                                                   

از این رو به منظور کسب شناخت کامل و صحیح از رویکرد معماری پایدار لازم است، مسیری که چنین رویکردی در معماری به تدریج پیموده است بررسی شود. این که «حساسیت‌های محیطی» چگونه در عمل در معماری قرن بیستم تجربه شده و مسیر رشد را از جایگاه نظری و علمی در حوزه معماری طی کرده است و نمی‌توان آن را دغدغه‌ای محسوب نمود که در نیمه دوّم قرن بیستم برای نخستین بار شکل گرفته است.

معماری حساس به محیط نیز در نیمه دوّم قرن بیستم در حقیقت حرکتی بود در بازبینی رویکردهای معماری مدرن که بر منبای اصول ارزشی و دغدغه­های جدید شکل گرفت و امروزه «معماری پایدار محیطی» به عنوان رویکرد جامع و فرا شمول آن مطرح می‌شود. از این رو در مبحث بعدی بررسی خاستگاه‌های معماری پایدار از معماری نیمه دوّم قرن بیستم صورت می‌گیرد و در کنار رویکردهای معماری، مجموعه عواملی که در مقیاسی فراتر از آن (به خصوص در حیطه اقتصاد، سیاست و فرهنگ) بر جهت­گیری‌های آن تأثیر گذاشته‌اند مرور خواهد شد.

منبع : ابراهیمی، غزال. (1389) طراحی هتل بر مبنای معماری سبز در تهران، پایان نامه کارشناسی ناپیوسته، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان، استاد راهنما: منوچهر فروتن، صص 2-7


مطالب مشابه :


مقاله الگوهای پایداری در معماری کویری ایران

مقاله الگوهای پایداری در معماری پایداری بوم شناختی و اجتماعی شناخته میشود، تا برخی




معماری پایدار

یابند.سخن از پایداری در معماری را می توان به و نهضت های اجتماعی در برابر جریا




معماری پایدار

ای تحت عنوان پایداری را پایدار در معماری، مبحثی به نام نظر اقتصادی، اجتماعی و




معماری پایدار

به نام« معماری پایداری» آغاز اقتصادی اجتماعی و معماری سبز را در خود




معماری پایدار در مازندران .

کاربرد مفاهیم پایداری در معماری، مبحث تازه ای این خود به ایجاد پایداری اجتماعی و




معماری پایدار

ای تحت عنوان پایداری را پایدار در معماری، مبحثی به نام نظر اقتصادی، اجتماعی و




معماری پایدار 1

اساسی در نیل به پایداری محیطی عدالت اجتماعی باشد و در جهت معماری سبز در




معماری پایدار

ای تحت عنوان پایداری را پایدار در معماری، مبحثی به نام نظر اقتصادی، اجتماعی و




برچسب :