نگاهي به چند نمونه از پركاربردترين آرايه هاي ادبي

 

نگاهي به چند نمونه از پركاربردترين آرايه هاي ادبي

 

2wp036f.jpg

---- ايهام

ایهام یکی از پرکاربردترین صنایع در بدیع است و به این معنا است که کلمه ای دارای چندین معنی مختلف (حداقل دو معنی) باشد و همه ی این معانی هم درست به نظر برسد.مثال:

 ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است /ببین که در طلبت حال مردمان چون است
حافظ مردم در مصراع دوم به دو معنی انسان و مردمک چشم به کار رفته است و در هر معنی با کلمات دیگر تناسب دارد: الف: در معنی انسان با نشستن و حال و طلب مربوط است.
ب: در معنی مردمک با گریه و چشمم و خون و بدن مربوط است.

به راستی که نه همبازی تو بودم من  / تو شوخ دیده مگس بین که می کند بازی سعدی واژه ي بازی به دو معنی بازی و شوخی کردن و باز (پرنده شکاری) بودن به کار برده است و در هر معنی با کلمات دیگر رابطه دارد.
الف: در معنی بازی و شوخی با همبازی و شوخی تناسب دارد.
ب: در معنی باز (شاهین) بودن با مگس مربوط است.

مثال های دیگر:

 ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم     /    ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
حافظ اژه ي ‌‌‌‌مدام‌هم به معنای "شراب" و هم به معنای "همیشه" به كاربرده است.  
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد    /     شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد
حزین لاهیچی واژه ي  شیرین به معناي هم اسم معشوق خسرو وهم به معنای "لذت بخش" به كاربرده است .

 ---- ضمين

تضمین به طور کلی به این معنی است که قطعاتی از شعر شاعر دیگری را در داخل شعر خود بیاورند.
در بین شاعران قدیمی چون
حافظ و سعدی و ... تضمین به این معنا بوده است که با ذکر اسم شاعر، مصراع یا بیتی از شعر او را در میان غزل یا قصیده خود بیاورند. مثلاً سعدی غزلی دارد که این گونه شروع می شود:
من از آن روز که در بند تو ام آزادم / پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

و حافظ در غزلی مصراع اول این غزل‌را به این صورت تضمین کرده است.
زلف بر باد مده‌تا ندهی بر بادم         /       ناز بنیاد مکن تا نَکَنی بنیادم
و در آخر، مصراع سعدی را تضمین می کند و می گوید:
حافظ از جو ر تو، حاشا که بگرداند روی         /        من از آن روز که‌در بند تو ام آزادم
اما تضمین در بین شعرای سده ی اخیر به این معنی است با شعری از شعرای قدیمی
مسمط بسازند.
مثلاً غزلی از سعدی یا حافظ را تضمین می کنند و با اضافه کردن ابیاتی هم وزن و هم قافیه مصراع های اول آن شعر، شعری می سرایند که در قالب
مسمط چهار یا پنج یا شش مصراعی است. این نوع تضمین در قدیم مرسوم نبوده و درسالهای اخیر متداول شده است.

یکی از تضمین های معروف مربوط به ملک الشعرای بهار است ک غزلی از سعدی را تضمین کرده است.
قسمتی از این شعر در زیر آورده شده است: ابیاتی که به رنگ نارنجی آورده شده است مربوط به غزلی از سعدی است که ملک الشعرای بهار آن را در بین شعر خود آورده است.

سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟   /  یا چو شیرین سخنت نخل شکر باری هست؟ یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟   / هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست

 مشنو ای دوست! که غیر از تو مرا یاری هست / یا شب و روز بجز فکر توام‌کاری هست

 لطف گفتار تو شد دام ره مرغ هوس   /    به هوس بال زد و گشت گرفتار قفس پایبند تو ندارد سر دمسازی کس   /    موسی اینجابنهد‌رخت به امید قبس

 به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس   /   که به هر حلقه‌ی زلف تو گرفتاری هست

 بی‌گلستان تو در دست بجز خاری نیست    /     به ز گفتار تو بی‌شائبه گفتاری نیست

فارغ از جلوه‌ی حسنت در و دیواری نیست  /  ای که در دار ادب غیر تو دیاری نیست

گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست  /    در و دیوار گواهی بدهد کاری هست

 روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم/ شب نباشد که ثنای تو مکرر نکنم
منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم         /     نزد اعمی‌صفت مهر منور نکنم
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟     /     همه دانند که در صحبت گل خاری هست

 ---- تلميح

تلمیح به این معنی است که در شعر به داستانی اشاره شود که معروف است و همه آن را شنیده اند.
تلمیح از لحاظ ساختار هم دارای "تشبیه" است و هم می توان در آن "تناسب" دید. تلمیح دارای "تشبیه" است زیرا بین مطلب و داستان مورد نظر تشبیهی ایجاد می کند و از طرفی بین اجزای خود داستتان هم تناسب وجود دارد. مثال:

بیستون کندن فرهاد نه کاری است شگفت/      شور شیرین به سر هر گه فتد کوهکن است
در بیت بالا بین این مطلب که هر که ....... تشبیهی ایجاد شده است و از طرفی بین بیستون و فرهاد و کوهکن‌وشیرین هم
مراعات النظیر وجود دارد.

مثال‌:گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی / روا بود که ملامت کنی زلیخا را دیدن یار و حیران شدن، به داستان حیرت زنان مصر پس از مشاهده زیبایی یوسف تشبیه شده است و بین "دست" و "ترنج" و "ملامت" و "زلیخا" تناسب وجود دارد.

 ---- مراعات نظير

 در جایی که واژه های کلام اجزائی از یک کل باشند و از این جهت با هم ارتباط داشته باشند، "مراعات النظیر" به کار رفته است. مثال:

دلم از مدرسه و صحبت شیخ است ملول / ای خوشا دامن صحرا و گریبان چاکی
مدرسه و شیخ از اجزای درس خواندن و دامن و گریبان و چاک‌از اجزای لباس هستند.
در شعر زیر می توان ارتباطات زیادی برقرار کرد:
هر تیر که از چشم چو بادام تو جست/در خسته دلم جو مغز در بسته نشست
"تیر" و "چشم" اجزای یکی از تشبیهات معروف ادبی هستند که اغلب نگاه مانند "تیر" است.
بین "چشم" و "بادام" هم ارتباط وجود دارد و از طرفی بین "پسته" و "بادام" هم تناسب هست.
از طرفی "دل" و "مغز" و "چشم" هم از اجزای بدن هستند.

---- ارسال المثل

معنی "ارسال المثل" آرودن یک ضرب المثل در شعر است. بعضی وقت ها شاعر از یک ضرب المثل معروف در شعر خود استفاده می کند و گاهی نیز یک بیت یا مصراع بعد از مدتی تبدیل به ضرب المثل می شود که به هر دو مورد "ارسال المثل" می گویند.

 مثال: هر گه که دل به عشق دهی خوش دلی بود / در کار خیر حاجت‌هیچ استخاره نیست (حافظ) ساختار "ارسال المثل" به این شکل است که دو جمله بدون ذکر "ادات تشبیه" (کلماتی مثل چون، چو ، ....) به هم تشبیهمی شوند و "مشبه به" همان ضرب المثل است.

مثال‌: من اگر نیکم اگر بد تو بروخود را باش /  هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت‌(حافظ) مثال: دهقان سالخورده چو خوش گفت با پسر/ کای نور چشم من به جز از کشته ندروی (حافظ) نیکی و بدی هر کسی به خود او می رسد و این موضوع مثل آن است که در وقت برداشت، هر کسی از حاصل کاشته خود استفاده میکند. "وجه شبه" در اینجا "رسیدن سود و زیان به خود فرد" است.

---- واج آرايي يا نغمه ي حروف
تكرار صامت / مصوت است از روي آگاهي كه موجب موسيقي كلام و القاي معناي مورد نظر شاعـــر مي شود.در نمونه ي اول شاعر با اين هنر و با تكرار صامت (خ )و (چ) تونسته است حس خشونت را در قالبي حماسي بيان كند ضمنا موسيقي برخاسته از واج آرايي صامت ها محسوس تر است. چند نمونه

براوراست خم كرد و چپ كـــرد راست  /   خروش از خم چرخ چاچي بخاست

خواب نـــــوشيــــن بامـــداد رحيل / بــــازدارد پيـــــــاده را زسبيل

خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است /بادخنك از جانب خوارزم وزان است

 ---- كنايه :

 به جملات كوتاه گفته مي شود كه داراي دو معني نزديك و دور است هردو معني قابل تصور و درست است اما در اصطلاح ادبي معناي دور آن مورد نظر است . از قبيل:
سماق مكيدن- آب در هاون كوبيدن –شكم را صابون زدن- ريش سفيد بودن و ...درس كباب غاز يكي از دلنشين ترين متون اين كتاب محسوب مي شود كه كاربرد كنايات ،واصطلاحات عاميانه در آن كاملا مشهود است . راوي داستان اول شخص  مفرد يا خود نويسنده است و لحن داستان طنزگونه مي باشد . پيام داستان كباب غاز همان ضرب المثل معروف از ماست كه برماست. خلاصه اين كه ريشه ي شكست آدمي در انديشه و كردار خود اوست و فرجام بد هر فرد نتيجه ي اعمال اوست .

---- متناقص نما :

 معادل paradox است كه در فارسي به ( بيان نقيضي) و (متناقص نما) نيز ترجمه شده است. آوردن دو واژه يا دومعني متناقض است در كلام به گونه اي كه آفريننده ي زيبايي باشد . زيبايي متناقص نما در اين است كه تركيب سخن به گونه اي باشد كه تناقض منطقي آن نتواند از قدرت اقناع ذهني و زيباييي آن بكاهد . مثلا : جامه اش شولاي عرياني است ....شولا نوعي لباس براي پوشيدن بدن است اما وقتـــي با صفت عرياني همراه مي شود معني خود را از دست مي دهد به بيان ديگر ناقض وجود شولاست.

چند نمونه از متناقص نما :

از تهي سرشار

از خلاف آمد عادت بطلب كام كه من  / كسب جمعيت از آن زلف پريشان كــــردم

هرگز وجود حاضر غايب شنيــده اي/ من در ميان جمع و دلم جاي ديـــگر است

زلف آشفته او موجب جمعيت ماست /چون چنين است پس آشفته ترش بايد كرد

گوش ترحمي كو؟كزما نظر نپـــوشد /دست غــــريق يعني فرياد بـــــي صداييم

 ---- اسلوب معادله :

در اسلوب با دقت در مي يابيم كه مصرع دوم در حكم مصداقي براي مصرع اول است و مي توان جاي دو مصراع را عوض كرد يا ميان آن دو علامت مساوي(=) گذاشت . اين ارتباط معنايي برپايه ي تشبيه است.

چند نمونه از اسلوب المعادله

دوداگربالا نشيند كسر شأن شعله نيست/جـــاي چشم ابرو نگيرد گرچه او بالاتر است

دامن شادي به آساني نمي آيد به دست/ پسته را خون مي شود دل تا لبي خندان كند


مطالب مشابه :


حافظ = sherha

که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر همه را با هم بصورت یک مجموعه یک غزل بیان شعر ازحافظ




چند غزل از حافظ: بخش1

ترنــم تنهــایی - چند غزل از حافظ: بخش1 - شعــر ، ادبیـات ، فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من




حافظ؛ شاعر بیت الغزل معرفت

یادداشت هایی برای یک مخاطب غزل گیجه 68 خشت




قالب های شعری

غزل : شعری است که به هر غزل یک«خانه» وبه بیت تکراری «ترجیع» می گویند.




دمی با حافظ

سی غزل ازحافظ مطابق با آیات قرآنی (فقط مطلع غزلها ذکر شده) ۱)الا یاایّها السّاقی ادرکأسا




غزلی ازحافظ...

به نام خداوند آسمانها و زمین - غزلی ازحافظ - شعر و سخن




تحقیقی در باره’ حافظ

غزل دیگر را که به ارتباط شکست شاه شیخ اما حافظ نکته سنج عماد را با یک غزلی آبدار فاش




آشنایی با چند اصطلاح آرایه های ادبی

2- غزل : شعری است به هر غزل یک خانه و به بیت تکراری ترجیع می گویند. موضوع آن : مدح – عشق و




چند شعر عاشقانه سعدی شیرازی

Sherhaُُ - چند شعر عاشقانه سعدی شیرازی - -شعر-ترانه Sher -taraneh




نگاهي به چند نمونه از پركاربردترين آرايه هاي ادبي

و حافظ در غزلی مصراع اول این غزل‌را در جایی که واژه های کلام اجزائی از یک کل باشند و از




برچسب :