رهاوردی از سفر ارمنستان

زمینی با پژوی ۲۰۶ اس.دی از مرز جلفا وارد خاک ارمنستان شدیم. کشوری که تا سال ۱۲۰۶ خورشیدی جزیی از خاک ایران بود و با پیمان‌نامه‌ی ترکمنچای در زمان فتح‌علی شاه قاجار از ایران جدا شد و به خاک روسیه پیوست.ارمنستان در طول تاریخ خود بسیار میان ایرانیان، رومیها، اعراب، عثمانی‌ها، مغولان و ... دست‌به‌دست گشته است.

مایک نتیجه‌ی نتیجه‌‌ی نوح پیامبر در منطقه‌ی آرارات سال ۲۴۹۲ پیش از میلاد مسیح، ارمنستان را بنیان نهاد. مردم این کشور در طول تاریخ زرتشتی مزداپرست بوده‌ و بر پرستش مهر تأکید داشته‌اند. اما در سال ۳۰۱ میلادی مسیحیت را دین رسمی خود برگزید.

در نسل کشی ارامنه در سال‌های ۱۹۱۵ و ۱۹۱۶ میلادی توسط حکومت ترک‌های جوان ترکیه بیش از یک ملیون و هفت‌صدهزار ارمنی جان باختند و در حدود دو ملیون نفر مجبور به ترک سرزمین مادری خود شدند.

از سال ۱۹۲۰ میلادی تا زمان فروپاشی شوروی ارمنستان یکی از پانزده جمهوری تشکیل دهنده‌ی اتحادیه‌ی جماهیر شوروی بود و در سال ۱۳۷۰ خورشیدی از شوروی استقلال یافت. از آن زمان تا امروز ارمنستان روابط گرمی با ایران دارد.

همسایگان ارمنستان در غرب ترکیه، در شمال گرجستان، در شرق آذربایجان و در جنوب ایران و نخجوان‌اند.خاک ارمنستان ۳۲۰۰۰۰۰ نفر را در دل خود جای داده است که بیشتر پیرو آیین مسیحی، ارمنی‌زبان‌اند.

   هوا خنک بود، پاک، بی‌غبار و دود و درد امادر طی راهجاده‌های پر دست‌انداز امانمان نداد.در ارمنستانتابلوهای راهنمایی و رانندگی کم‌اند، ناگویا و قدیمی. کم‌تر می‌بینی که در تابلویی آمده باشد چه‌قدر راه داری تا به کدام منطقه برسی. برای همین هم باید چهارچشمی جاده را بپایی تا خدای نکرده راه را تا ایروان اشتباه نروی. مشکل از این‌جا بیشتر می‌شود که ارمنی‌ها کمتر انگلیسی بلدند و تو هم که ارمنی نمی‌دانی با  زبان ایما و اشاره کارت بهتر راه می‌افتد.

از همین آغاز راه معلوم است که سفری متفاوت را تجربه خواهیم کرد. از غذافروشی‌هایی که کباب خوک به خورد مشتریانشان می‌دهند یا سوپری‌هایی با نوشیدنی‌های الکلی رنگارنگ. گاوهایی که ناگهان در پیش رویت عرض جاده را می‌پیمایند و... من که تا به حال رخت و لباس‌هایی را که معلق در زمین و آسمان‌ میان دو بلوک بزرگ ساختمانی پهن شده باشند را ندیده بودم.شنیده‌ام که اروپای شرقی نیز پر از این صحنه‌هاست.

سفر به ارمنستان گران تمام نمی‌شود. همین حالا هم که ارزش هر درام ۸۳ برابر ریال است، باز هم قیمت‌ کالا و خدمات چندان بالا نیست. غذا و خوراک را با همین قیمت‌های معادل شهر تهران می‌یابی. خانه‌ی نسبتن مجهزی در مرکز شهر با قیمت شبی ۶۰ دلار به آسانی پیدا می‌شود. در ایروان اصلن نگران جای خواب نباشیدکه حتا اگربه هر دلیلی ترجیحتان هتل نباشد ایرانیان بسیاری را می‌بینید که خانه و آپارتمان اجاره‌ای به شما معرفی می‌کنند. اگر هیچ آشنایی پیشین ندارید پیشنهاد می‌کنم به میدان هاراپاراک (جمهوری) سری بزنید، در نمی‌مانید!

در ایروانبسیار پیش می‌آید که در جایی که هستی فارسی زبانی را بیابی ویژه آنکه در تابستان و نوروز به ارمنستان سفر کرده باشی. شاید گزاف نباشد که بگویم پس از ارمنی‌ها بیشترین کسانی را که در شهر می‌یابی ایرانی‌اند.ایرانیانی که یا برای گردشگری و لمس آزادی‌های اجتماعی به ارمنستان سفر کرده‌اند یا خویشاوندانی در ارمنستان دارند اگرنه در آن‌جا به کاری سرگرم‌اند.

معماری یکدست در ایروان چشم‌نواز است و دوست‌داشتنی. آنجا چندپارگی، بی‌نظمی و آنارشی محیطی آزارت نمی‌دهد. نورپردازی محیطی بر ساختمان‌های اداری و یادمان‌های شهری زیبایی شهر را فزونی بخشیده است. در شهر‌ها و راه‌ها‌ی ارمنستان تندیس‌های هنری و یادمانی بسیاری رخ می‌نمایند.

ایروان شهر آرامی است بدون بوق و داد و فریاد. این‌جا از ترافیک‌های سنگین خبری نیست. محیط شهری مهربان چشم‌نواز و صمیمی است نه خشک و رخوت انگیز. میدان اصلی شهر هاراپاراک- همیشه آرام و متین است. شب‌ها با رقص نور، فواره و موسیقی و خیل گردشگران و ساکنان شهر معتادش می شوی.

جمعیت شهر آنقدر‌ها نیست که نیازی به توسعه‌ی حمل و نقل همگانی باشد. نه اتوبوس‌ها خیلی شلوغ‌اند و نه در مترو خیل مسافران موج می‌زند. از موتور سیکلت هم خبری نیست به‌جایش ماشین‌های گوناگون از سمند ایرانی گرفته تا لادای روسی تا دلت بخواهد خود نمایی می‌کنند. بیشتر بنز و بی.ام.دبلیو و ماشین‌های روز اروپایی در شهر در آمدوشدند.

قوانین راهنمایی و رانندگی به خوبی توسط مردم کوچه و بازار رعایت می‌شود پس ایستادن پشت چراغ قرمز امری عادی است. جهت حرکت ماشین‌ها با نماد‌هایی روی زمین نشان داده شده و مورد توجه رانندگان است. اگر عابری روی خط عابرپیاده از خیابان عبور نکند، رانندگان برای عبور ایمنش توقف می‌کنند. هرچند که کنترل بیرونی نقش مهمی بر این هنجارپذیری دارد چه این که همچون ایرانیان مردم آن‌ سرزمین نیز در بزرگراه‌ها از ترس جریمه با دیدن پلیس راه و دوربین کنترل سرعت، کند می‌رانند و پس از گذر از آن با سرعت غیر مجاز!

محیط‌های استراحت، آرامش‌‌گاه‌ها و پارک‌ها خیلی کم‌تر از آن‌چه در تهران می‌بینی از محیط شهری جدا شده‌اند، این‌جا محیط‌های کنار خیابان بارها، کافه‌ها برای آرمیدن، گفت و گو، خوردن و آشامیدن مناسب‌سازی شده‌اند. سر و صدایی نیست که آزارت ‌دهد. آرام می‌شوی، جا خوش می‌کنی و لم می‌دهی بی‌خیال دغدغه‌ها و مشکلات! من از پله‌هایی در کنار خیابان که تو را به مغازه‌ای رهنمون‌اند، در ایروان زیاد دیده‌ام. باحالند و شاید از دیدگاه معماری شهری جفت جور همان کافه‌های کنار خیابانی.

   تا یادم نرفته از مردمان شیک‌پوش و آراسته‌ی شهر نیز بگویم. البته طبیعی است که کفش‌ها خاکی نشوند چرا که نه در شهر گرد و غباری آمده از عراق است و نه پیاپی می‌بینی ساختمانی درحال ساخت یا بازسازی باشد. همچنان که لباس‌ها بی‌چین و چروک‌اند. نه چونان شهر من که سوار بی.آر.تی و مترو شوی و فشار جمعیت چین و چروک‌دارت کند!

   ایروان چونان که من دیدم، توسعه‌ی پیوسته‌‌ی جغرافیایی ندارد. هرچند مثل تهران خودمان در محله‌ها صدای کار و بار ساخت و سازنیشش را به جانت فرو می‌کند.این‌جا کسی به کسی کاری ندارد، از کنجکاوی و فضولی بی‌مورد و مورد‌دار خبری نیست، دعوای خیابانی جانکاه،بی‌خودت نمی‌کند. مردم آرامند و بردبار، نجیب و ساده. شهر چنان امن است که اگر دختر باشی و تنها در ساعت‌های پایانی شب از دل کوچه‌های تاریک گذر کنی، ترسی نخواهی داشت.

   شب‌ها دیسکوها و نایت‌کلاب‌ها میزبان گردشگرانند و ایرانیان زیادی برای دیدن رقص،تماشای شوی استریپتیز و انتخاب سوژه‌ی سکس شبانه را در آن‌ها می‌یابی.

   در ایروان از دست‌فروش و بساطی خبری نیست، هرچند اندک مردمانی یا گدایی می‌کنند یا در زباله‌دان‌ها در جست‌وجوی چیزی ارزشمندند! در فروشگاه‌های لوکس پوشاک کم‌تر مردمانی درحال خرید را دیدم. در یادداشتی خواندم پیامد بحران جهانی اقتصاد،اقتصاد نوپای ارمنستان نیز زیان‌های بسیاری دید. از آن میان ورشکستگی بزرگترین شرکت هواپیمایی در سال کنونی.

خیابان‌های ایروان در تسخیر زنان است با پوشش آزاد و مرسوم در کشورها‌ی اروپایی. امابیشتر زنان مسافر ایرانی با همان ظاهرشان در تهران دیده می‌شوند. روسری، گاهی هم چادر، پوشیده‌شان کرده تا در همان هوای ایران نفس بکشند!

   اگر کارتان به اداره‌های دولتی بیفتد بارویه‌ای دیگر از جامعه‌ی ارمنی روبرو می‌شوید. نه از اتوماسیون و شیوه‌های نوین کار خبری است و نه از محیط‌های مدرن.کارهای اداری بوروکراتیک، کند و بدوی انجام می‌شود.می‌گویند این‌ها از چیرگی اتحادیه‌ی جماهیر شوروی در سالیان پیشین است. فساد اداری کار را به جایی رسانده که رشوه تقریبن امری عادی است. امیدوارم در طول سفر پایتان به این ادارات باز نشود!

برای ما ایرانی‌هاغریب است که تصویری از رهبران سیاسی در شهر، جاده و روستا روی در و دیوار و بیلبورد دیده نمی‌شود. هرچند اگر با ارمنی‌ها هم‌صحبت شوی از رهبران سیاسی خویش چونان همه جای عالم ناخرسندند!

در ارمنستانگشتی در پارک آبی، میدان هاراپاراک، کارخانه‌ی شراب‌سازی نوی، مجموعه‌ی اچمیازین، دریاچه‌ی سوان، دره‌ی گل‌ها، آب‌نمای تاریخی کاسکاد، پارک هاق‌تاناک، موزه‌های بسیار و ... کیف‌تان را کوک‌تر خواهد کرد.

   سفر را از همان نقطه که آغازیدیم به پایان می‌بریم. مرز جلفا وخاطره‌های بسیار از سرزمینی که مردمانش شایسته‌ی زندگی بهترند. و افسوس‌های بسیار که باز از همین نقطه آغاز می‌شوند، وقتی می‌بینی در گمرک ایران پرچم‌های بسیاری مزین به نام بزرگان مذهبی افراشته‌اند و تک پرچم کوچکی از ایران در میانه‌شان خودنمایی می‌کند.


مطالب مشابه :


سفرنامه ارمنستان

سفرنامه علی - سفرنامه ارمنستان - آغاز سفر به دور




سفر به ارمنستان (2) - تجربیات سفر

نوروز 93 - سفر به ارمنستان (2) - تجربیات سفر -




خاطرات سفر به ارمنستان (قسمت دوم)

خاطرات سفر به ارمنستان که کاش این کار را نمی کردیم ، در ضمن قیل از آمدن به ارمنستان من 20




سفر به ارمنستان

خاطرات آرمیتا - سفر به ارمنستان - جمعه این هفته به اتفاق عمو حامدوخاله ساراوفراز وعمو پیام




رهاوردی از سفر ارمنستان

نیایش - رهاوردی از سفر ارمنستان - در خرمن كائنات كرديم نگاه، يك دانه محبت است و باقي همه كاه!




ریز و درشت از سفر ارمنستان..

همه ئ آنچه كه ميتوانم بنويسم ! - ریز و درشت از سفر ارمنستان - To write For tranquillity




سفر زمینی به ارمنستان

پایانه مرزی نوردوز - سفر زمینی به ارمنستان - پایانه ها نماد وسمبل کشور و ویترینی از ارگانها




برچسب :