انتخاب همسر - قند شکنی و شیرینی خوری

اره سری( a-re sa-ri ) یا قند شکنی و شيرينی خوری

              یکی دو شب بعد از خواستگاری مراسم "اره سری" برگزار می شد که در نقاط مختلف سوادکوه متفاوت بود .

              در بعضی نقاط اگر داماد سید بود شال سبزی از طرف خانــواده ی داماد پهن می شد و یک انگشتری نقره هم روی آن قرار می دادند. اگر داماد سید نبود باز هم یک قـــواره پارچــه از جنس شال غیر سبز رنگ پـــهن می نمودند .

              در نقاطی هم چند قــواره پارچه ، آجيل ، شيريني ، چاي و توتون به عنوان نشانه در مجمعه هايی قرار می دادند و توسط دختران و زنان منسوب به خانواده داماد به سر گرفته و با هلهله و شادي به خانه عروس می بردند . کله قند پای تقریبا ثابت همه ی "اره سری"ها بود .

              در زنونه مجلس دختران جوان دور و بر عروس به ساز زدن ( كوبيدن به تشت ) و چكه سماء مشغول مي شدند و در جمع دخترانه خودشان يك ساز مي زند و تعدادي به سماء مشغولند و ديگران نيز ( رج خوني ) به نوبت تـرانه هاي محلي مي خوانند ، نوعي رقــص محلي به نــام بم پـــري سماء (bem-peri_sema ) كـه رقصنده از زمين بلند مي شــود و دامنش را تاب مي دهد ، اين رقص چنان پر شور و التهاب است كه همه تماشا كننده ها را به وجد و سرور بر مي انگيزد .

 

              در مراسم " اره سری" معمولا مهریه و شیربها و مدت نامزدی و چند و چون مراسم شيريني خوری و یا عقد کنان مطرح می شد .

             خانواده ی عروس برای تهیه جهیزیه یا لوازم زندگی مقداري پول مطالبه مي كردند كه به آن زر (zar) مي گويند و مبلغ آن نيز بر اساس توافق و توان مالي خانواده متغير بود .

              لوازم مورد مطالبه معمولا دو دسته بودند:

مجمعه با ظرف شامل یک مجمعه ی مسی و 6 عدد بشقاب و 6 عدد کاسه و یک عدد دیس و یک دست قاشق. کاسه و بشقاب عموما مسی و یا لعابی بودند.

سماور و ظرف شامل سماور و قوری و سینی چای و استکان و نعلبکی و قندان .

              عروس خانــم یک متکا و یک جاجیم بافته ی خود را به آن اضافــه می نمود و در مجموع یک صندوق چوبی وسیله ای بـــود که بار یک اسب می شد و جهیزیه عروس را تشکیل می داد. در بعضی از نقاط رسم بر این بود که مادر یا خواهر بزرگ داماد انگشتری هم به دست عروس خانم می زد. عروس و داماد تا روز عقد کنان در هیچ کدام از این مراسم حضور نداشتند. در بعضی نقاط عروس و داماد تا روز عروسی چهره یکدیگر را نمی دیدند.

              از فرداي شب اره سري همه مبارك گوئي هاشان را شروع مي كنند و هر يك به هر دو خانواده اي كه با هم وصلت مي كنند مبارك باد مي گويند اين مبارك گوئي ها كه آنرا موارك بائي مي نامند تا پنج شش روزي بطول مي كشد .

 

             ده پانزده روز بعد از شب اره سري يك شب ديگر را هم شيريني خوري قرار مي دهند ، پدر دامــاد تا رسيدن موعد شيريني خوري به شهر مي رود تا زيورآلات و جامه هاي عروسي و شيريني و قند و چاي و آجيل بخرد ، ممكن است عروس و پدر و مادرش هم همراه پدر داماد و چند تن از بستگان داماد براي خريدن اين اشياء با پدر داماد همراه بشوند ، يك جفت گوشواره ، يك انگشتر طلا ، يك دست جامه كامل براي عروس مي خرند  اگر پدر داماد توانائي بيشتري داشته باشد يك خفتي ( گردنبند ) و يك بال بن (دستبند) نيز براي عروسش مي خــرد ، همه اين اشياء را در يك چمـدان مي چينند و به روستا باز مي گــردند ، البته با اينكه در چمدان را محـــكم مي بندند قفل نمي كنند چون مي ترسند كه قفل كردن چمدان خوش يمن نباشد و كار عروسيشان گــره بخورد و پيش نـرود ، وقتي كه بـــه روستا مي رسند همسايــه ها از مراجعت آنها با خبر مـــي شوند و با كلـه ونگ (كل كشيدن) و ش واش گوئي هاشان هلهله براه مي اندازند .

 

              خانواده داماد ده پانزده نفر از از بزرگان روستا وشیخ یا پامنبری خوان را برای جاری کردن صیغه ی محرمیت دعوت می كند كه در شب شيريني خوري به خانه عروس بيايند و شيخ پس از خواندن دعای مخصوص با چکش کله قند را مي شکند . مادر عــروس در سینی ای که معمولا با یک بقچه ی زیبا تزیین شده بـــود یک قـواره پارچه پیراهنی و یا دستمال و جوراب مردانه می گذاشت و به مجلس می برد که این هدیه سهم کسی بود که کله قند را شکست. تکه های کله قند را به مادر عروس می دادند تا بعد به دخترش بدهد و دخترش آن قند را تا وقتي كه به خانه داماد خواهد رفت نگهدارد تا ضمن اولين صبحانه اي كه براي شوهرش تهيه مي بيند با آن قند چاي شوهرش را شيرين كند . آجيل و شيريني در زير دستي ها بين مهمانان تقسيم مي شد و از مهمانان پذيرائي بعمل مي آمد .

 

              در مجلس زنانه هم شيرين و آجيل را در زير دستي ها مي ريزند و جلو زنها مي گذارند بعد هم چند تا از مجمه ها را با چمداني كه جامه ها و زيورهاي عروس را در آن گذاشته بودند به اطاق ديگري كه عروس و مادر عروس و چند تن از منسوبان در آن اطاق هستند مي برند ، در اين حال يكي از زنان فاميل داماد از عروس مي خواهد كه براي برگذاري رسمي عقد بله بگويد و وقتي از او بله گرفت صد تومان بعنوان لفظي به او مي دهد بعد يكي از دختران همسن و سال عروس ( يا زن برادرش يا يكي از زنان كم سن و سال ديگر ) انگشتر عروس را به انگشتش مي اندازد و او را با زيورهائي كه برايش آورده اند مي آرايد بعد هم صد تومان انگشترسري را كه خانواده داماد از قبل در چمدان گذاشته بودند با 200 توان مجمعه كناري را كه در كنار آن مجمعه اي گذاشته بودند كه كله قند داشت به مادر عروس مي دهند ، در همان اطاقي كه مادر عروس و جمعي ديگر از دختران و زنان به دور عروس جمع هستند ، وقتي انگشتر به دست عروس مي اندازند چنان كل مي كشند و ش واش هائي مي فرستند كه همه خانه به حركت در مي آيد ، بعد هم رقص و سماء و  تشت كوبي هاشان شروع مي شود و تا پاسي از شب را به وجد و سرور مي گذرانند .

 


مطالب مشابه :


نحوه خواستگاری کردن و آموزش خواستگاری

نحوه خواستگاری کردن و فصل و فرهنگ نظیر چای، قهوه، شیر قهوه سینی نباید زیاد




کی گفته من شیطونم 17

هم خیلی خوشگل تزیین نگاه کن برای خواستگاری چه جورابی که سینی چای




راه و رسم ازدواج در مازندران

خازندی یا خواستگاری یك بقچه ی زیبا تزیین شده بود یك قواره و سینی چای و




اداب رسوم عروسی

خازندی یا خواستگاری یك بقچه ی زیبا تزیین شده بود یك قواره و سینی چای و




انتخاب همسر - قند شکنی و شیرینی خوری

یکی دو شب بعد از خواستگاری مراسم "اره سری و سینی چای و زیبا تزیین شده




رمان ادریس 1

رمان خواستگاری یا




رمان عشق توت فرنگي نيست«7»

جعبه عوض شده بود یه جعبه مشکی که با روبان قرمز براق تزیین خواستگاری سینی چای




برچسب :