روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر - تعبیر غزل روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

تعبیر غزل روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

تعبیر غزل روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

فال حافظ روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

 

تعبیر فال حافظ طاعت استاد

تعبیر فال حافظ طاعت استاد

روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

خرمن سوختگان را همه گو باد ببر

ما چو دادیم دل و دیده به طوفان بلا

گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر

زلف چون عنبر خامش که ببوید هیهات

ای دل خام طمع این سخن از یاد ببر

سینه گو شعله آتشکده فارس بکش

دیده گو آب رخ دجله بغداد ببر

دولت پیر مغان باد که باقی سهل است

دیگری گو برو و نام من از یاد ببر

سعی نابرده در این راه به جایی نرسی

مزد اگر می​طلبی طاعت استاد ببر

روز مرگم نفسی وعده دیدار بده

وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر

دوش می​گفت به مژگان درازت بکشم

یا رب از خاطرش اندیشه بیداد ببر

حافظ اندیشه کن از نازکی خاطر یار

برو از درگهش این ناله و فریاد ببر

 

اشعار  حافظ  با صدای دلنشین موسوی گرمارودی

 

تعبیر فال حافظ :

برای رهایی از غم خودتان را به هر آب و آتشی می زنید، جگر سوخته ای دارید که حتی با آب یک رودخانه هم خنک نمی شود. حاضر هستید همه ی مشقات را به جان بخرید به شرط اینکه به دولت و بخت خودتان برسید. به قول معروف تا کار نکنید مزدی هم دریافت نمی کنید پس تلاش کنید تا زمانی که جان در بدن دارید.

تفسیر  فال   حافظ  2:

بدون سعی و کوشش به جایی نخواهی رسید. هیچ کاری با سهل انگاری و دست روی دست گذاشتن به نتیجه نمی رسد. با دوستان با تجربه مشورت کن. خودخواهی را از وجود خود بیرون کن. غم و غصه ی بیهوده حاصلی جز ناامیدی ندارد.

 

تعبیر شعر روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

تعبیر شعر روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

فال حافظ روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

اختصاصی برگزیده ها


,