بحران گوش ِ شنوا


کم کم که بزرگ‌تر می‌شوی بیشتر حس می‌کنی که یکی از اجزای مهم زندگی خوب، داشتن کسی است که حرف‌هایت را بشنود. یعنی سلامت روان آدم در گرو این است که یک یا چند گوش خوب دور و برش داشته باشد. بعضی‌ها همین که کسی باشد که حرف‌هایشان را بشنود برایشان کافی است. برای بعضی‌ها هم لازم است که طرف مقابل علاوه بر گوش کردن، چیزی هم بگوید. ایده‌ای هم بدهد، نقدی بکند یا دلداری‌ای هم بدهد و الی آخر. اما این دستهٔ دوم هم در نفس ِ نیاز به یک گوشِ شنوا با دسته قبلی مشترک‌اند. در هر صورت باید گوشی شنوا پیدا کرد و برایش حرف زد وگرنه آدم می‌ترکد. از درون متلاشی می‌شود. مثل اینکه یک بمب قورت داده باشی و مجبور باشی ترکیدنش را در درونت تحمل کنی. اصلاً مسیحی‌های کاتولیک برای همین می‌روند کلیسا و اعتراف می‌کنند یا این روز‌ها خیلی‌ها می‌روند سراغ مشاور، روانکاو، گروه درمانی و خیلی چیزهای دیگر. بعضی‌ها هم آنقدر گوش شنوا پیدا نمی‌کنند که وقتی کسی را پیدا می‌کنند که حرف‌هایشان را بشنود همه چیز را می‌گویند و آبرو و حثیت خودشان و خیلی‌های دیگر را می‌برند.

 

علاوه بر این، خیلی از آدم‌ها، خودشان هم نقش گوش شنوا را برای یک عده آدم دیگر بازی می‌کنند. یعنی خیلی مواقع ما هم به گوش شنوا احتیاج داریم و هم نیاز دیگران به شنیده شدن را برآورده می‌کنیم. البته گاهی اوقات شنونده و گوینده جایشان را عوض می‌کنند، یعنی در این حالت شنوندگی دوطرفه است و گاهی هم آدم رابطهٔ گویندگی یا شنوندگی یک طرفه با کسی دارد. بعضی‌ها هم یا اصلاً کسی را ندارند یا دوست ندارند با کسی حرف بزنند، در نتیجه با خودشان حرف می‌زنند. یعنی دو نقش را بازی می‌کنند. و البته همین گوش شنوا هم بعضی از مشکلات را حل می‌کند. یعنی اگر با خودت بلند بلند حرف نزنی یا حرف‌هایت را جایی ننویسی خیلی زود پیر می‌شوی. بعضی‌ها که گوش شنوایشان را در میان اطرافیانشان پیدا نمی‌کنند به سراغ کتاب نوشتن می‌روند و برای آدم‌هایی که در شهر یا کشور دیگری زندگی می‌کنند می‌نویسند. بعضی هم برای حرف زدن به آیندگان پناه می‌برند. یعنی برای آیندگان می‌نویسند و با آن‌ها حرف می‌زنند. اما هر چه هست، نیاز به گوش شنوا یکی از نیازهای اصیل آدمی است، اگر نگوییم در حد نیاز به آب و هوا و غذا و میل جنسی، لااقل چیزی در‌‌ همان حدود. و اگر از من بپذیری، می‌خواهم بگویم، همانطور که آب آلوده آدم را مسموم می‌کند، گوش خراب هم زندگی آدم را خراب می‌کند. یعنی آدم برای گوش شنوا هم باید معیاری بگذارد و هر کسی را گوش شنوای خود نکند و برای هر کسی و در هر زمانی گوش شنوا نشود. راستی تا به حال فکر کرده‌ای گوش شنوایی که به درد تو می‌خورد باید چه خصوصیاتی داشته باشد و تو چه زمانی و برای چه کسی می توانی گوش شنوا باشی؟ گمان می‌کنم ما دچار بحرانی در مقوله گوشِ شنوا هستیم. یعنی معیارهای نادرستی داریم که یا ما را از داشتن چنین کس یا کسانی محروم می‌کند یا آنقدر انتخاب‌های نادرست می‌کنیم و تجارب بدی را برای خودمان رقم می‌زنیم که دست آخر ترجیح می‌دهیم که با هیچ کس حرف نزنیم و بترکیم.

باید برای این بحران کاری کرد و اولین قدمش هم این است که" نیاز به داشتن یک گوش شنوا" را به اندازه سایر نیازهای اساسیمان به رسمیت بشناسیم.


مطالب مشابه :


-ویژگیهای یک روانشناس بالینی و مشاور خوب چیست؟

1-یک مشاور خوب و روانشناس خوب آن است معرفی یک دکتر روانکاو خوب در تهران-روانکاو




آدرس وتلفن کلینیک یا مطب دکتر روانشناس مرکزمشاوره قبل ازازدواج و مشاوره خانواده و هیپنوتیزم در تهران

و مشاور در تهران دکتر خوب خوب خوب-ناس و روانکاو.مطب




مشاور روانشناس دکتر زهره اسماعیل زاده روانشناس-روانکاو درمان استرس اضطراب افسردگی و بیماریهای روانی-

کلینیک روانشناسی و مشاوره و مشاور روانشناس-روانکاو درمان استرس را خوب انجام می




روانکاوی چیست و روانکاو کیست؟مفهوم روانکاوی(تلفن دکتر روانشناس در تهران-آدرس دکتر روانشناس در تهران)

-روانکاوی در تهران-مطب روانکاوی در تهران-بهترین روانکاو در تهران-روانکاو خوب مشاور بیش




مهناز شریفیان مشاور روانشناس-زوج درمانگر Psychologist

کلینیک روانشناسی و مشاوره و مشاور حقوقی [ ] [ ] [ مشاور روانشناس و روانکاو-Psychologist ] .:




همه ازدواج کردن و من ترشیدم

نمیشه نوشت متاسفانه خوب شاید بهتر باشه مشاور خوبی هستم با کمک روانکاو یا یه




استخدام روانشناس و مشاور

مرکز مشاوره و روانشناسی پرند - استخدام روانشناس و مشاور - تهران خیابان آزادی خ.زارع - ایستگاه




بحران گوش ِ شنوا

یعنی سلامت روان آدم در گرو این است که یک یا چند گوش خوب دور روند سراغ مشاور، روانکاو، گروه




برنامه کارشناسان مرکز مشاوره در سال 90

بیماریهای روانی و مهارتهای زندگی در ارتقا و افزایش سطح آگاهی مردم خوب روانکاو.




برچسب :