کدام دانشگاه برای ادامه تحصیل مناسب است؟

به تازگی برای من نامه هایی می آید که در آنها از من درباره اینکه در کدام دانشگاه معماری بخوانند بهتر است و همچنین پرسشهایی درباره دانشکده معماری دانشگاه آزاد تبریز می کنند. امیدوارم که این نوشته پاسخ خوبی برای پرسشهای دوستان باشد:

در مورد دانشگاه های مناسب برای تحصیل معماری باید بگویم در صورتی که می خواهید در دانشگاه آزاد درس بخوانید، در حال حاضر من تنها و تنها و تنها دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین را پیشنهاد می کنم و بس.چرا که این دانشگاه جزء معدود دانشگاه های باکیفیت و با استاندارد ایران است و در مورد دانشگاه های دولتی پیشنهاد من به ترتیب دانشگاه های شهید بهشتی، علم و صنعت و دانشگاه تهران و در نهایت دانشگاه تربیت مدرس است.

بقیه دانشگاه ها تا آنجا که دیده ام، چندان تفاوتی با هم ندارند.در مورد وضعیت دانشگاه های تبریز و هنر اسلامی تبریز آگاهی ندارم.  اما در مورد دانشگاه آزاد تبریز باید بگویم ، دانشکده معماری آن روزگاری نه چندان دور( حدود 15 سال پیش) جزء بهترین مدارس معماری ایران بود و اساتیدی همچون دکتر فلامکی،دکتر حسین سلطانزاده،دکتر وحید قبادیان، دکتر هما بهبهانی، دکتر صارمی، مهندس زین الدین،مهندس پارسی،مهندس جودت،مهندس شهریار یقینی، مهندس شهاب الدین ارفعی،مهندس رضا دانشمیر، استاد محمد قربانی و... در آنجا تدریس می کردند. این دانشکده به دلایلی که گفتگو درباره آن را به زمانی مناسب تر وامی گذارم، سقوط مهیب خود را از سال 79 آغاز کرد و در سال 83 به اوج خود رسید.به گونه ای که در هنگام دفاع از پایان نامه ام( کارشناسی ارشد)، آن هم پایان نامه ای که استاد راهنمای آن دکتر فلامکی( استاد رتبه 25 دانشگاه تهران در آن زمان بود) بود، سه نفر از کسانی که تنها دوسال بالاتر از من بودند و ورودی 72 بودند و نفر باقیمانده ورودی 71 بود و کارشناس ارشد ( من ورودی 74 بودم) داوری پایان نامه را بر عهده داشتند.تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.حتی اقدامات اصلاحی دکتر ستارزاده و رنجهای طاقت فرسای سرکارخانم دکتر سینگری که در سالهای 84- 87 مدیریت گروه آنجا را بر عهده داشتند،کمتر سودی در اصلاح دانشکده داشت.چرا که باندی 4 نفره از اعضای هیئت علمی در آن دانشکده حضور داشتند و دارند که دانشکده را با دفتر شخصی خود اشتباه گرفته بودند و با ایجاد گروه فشار در دانشکده اساتید مورد نظر خود را آورده و می بردند.به عنوان مثال، یکی از آنها از یکی از نهادها پروژه ای را گرفته بود و برای تشکر و قدردانی از آن فردی که پروژه را برایش جور کرده بود، طرف را به عنوان یک استاد پروازی به گروه تحمیل کرده بود. از آن طرف همین به اصطلاح استاد، در مقابل اساتید بیگانه  با او ولی توانمندو زحمتکش گارد می گرفت و حتی برایشان پاپوش درست می کرد.چرا که حضور چنین اساتیدی موجب زیر سوال رفتن اینان در نزد دانشجویان می شد. حتی خانم دکتر سینگری که با تمام وجود تلاش میکرد بهترین استادها را از گوشه و کنار این مملکت جمع کند و به تبریز بیاورد، از آزار و اذیتهای این گروه به فغان آمد و عطای مدیریت گروه را به لقایش بخشید و اکنون نمی دانم که آیا آقایان دکتر درسخوان و دکتر ستاری توانسته اند حریف این جماعت بشوند یا خیر؟ هرچند من این موضوع را بعید می دانم.چرا که برای راندن اینان به قدرتی فراتر از ریاست دانشکده نیاز است تا حکم اخراج هر 4 را نفر را جلویشان بگذارد و در هر حالتی که اینان حضور داشته باشند،به یقین در پیشرفت دانشکده معماری آزاد تبریز، اخلال و سنگ اندازی خواهند کرد. به عنوان مثال، یکی از هم اینان در زمانی که من در تبریز حضور داشتم، به من می گفت: مهندس چرا خودت را اینقدر خسته میکنی؟ من را ببین ! با این که عضو هیئت علمی دانشگاه هستم، یک و نیم روز به دانشگاه بیشتر نمی آیم و آن هم همه کلاس را برگزار نمی کنم و کلاس را هم یک جوری می گذرانم( در زبان ترکی به این حرف گئچینمه می گویند، یعنی همینطوری، سمبل کردن).تو هم خودت را زیاد خسته نکن.ارزشش را ندارد!!؟؟

دانشجویانم از یکی از اعضای این باند نقل می کردند که زمانی که کلاس طرح معماری را برگزار می کند، به دانشجویان می گوید هرکس نمی آید نیاید، من نمره قبولی اش را می دهم و البته دانشجویانم می گفتند: ما هم که در کلاسش ماندیم، چیزی یادنگرفتیم و آقا پروژه های دفترش را بین ما پخش می کرد و از ما می خواست آنها را انجام دهیم. یک بار در اتاق اساتید دانشگاه نشسته بودم. یکی از همین تحفه ها آمد ومتلک زشتی به من انداخت و من پاسخ وی را چنان که در خورش بود، دادم.اتفاقاً در آن اتاق یکی از ماموران حراست که آنجا نشسته و با شگفتی شاهد این گفت و گوی آکادمیک بود(!!!) از من ماجرا را پرسید.در پاسخ حرفهای من گفت: می دانید استاد! متاسفانه ما برای اینکه مستقل شویم و اساتیدمان بومی باشند و استاد پروازی نیاوریم، عده ای را شتابزده به عنوان هیئت علمی جذب کردیم که اکنون در دست چند نفر از آنها، از جمله این آقا مانده ایم، نه میتوانیم رهایشان کنیم، نه می توانیم نگهداریم( اصطلاحی ترکی است: نه اوتا بولوروق نه آتا بولوروق).در دستشان گیر کرده ایم!! حال شما باید ببخشید دیگر!!

به هر روی من امیدوارم که دکتر درسخوان و دکتر ستاری توانسته باشند در برابر اینها بایستند و دانشکده وضعیت بهتری داشته باشد.هر چند زمانی که خودم در تبریز حضور داشتم، به چشم خویش دیدم که جناب دکتر درسخوان، یکی دوبار خوب جلوی این حضرات درآمد و با آنها مقابله کرد.حتی در یکی از این ماجراها که منجر به رسوایی سه نفر از این 4 نفر شد،من ناخواسته و بدون اینکه خودم خبر داشته باشم، درگیر این ماجرا شدم که پس از آگاهی از این موضوع به توصیه و خواهش آقای دکتر درسخوان و خانم دکترسینگری تا کنون سکوت کرده ام و ماجرا را تا کنون فاش نکرده ام.امری که گمان می کنم زمان بازگوییش نزدیک است.

به هر روی، این گوشه ای از وضعیت دانشگاه آزاد تبریز در دو سال گذشته بود. هر چند این دانشکده اساتید خیلی خوبی، همچون خانم دکتر سینگری یا دکتر حسن ستاری یا دکتر شهریار شقاقی و... دارد ولی افسوس و صد افسوس که....

 به هرروی، از وضعیت کنونی آن زیاد خبر ندارم و امیدوارم دیگر اینگونه نباشد.البته فقط امیدوارم.

اما پرسش من از شما اینجاست که آیا صرفاً مدرک معماری می خواهید یا می خواهید معماری یاد بگیرید؟ اگر مدرک می خواهید که دیگر نگرانی ندارد.چون به لطف رشد قارچ گونه دانشکده های معماری در سراسر ایران، اعم از سراسری روزانه و شبانه و نیمه شبانه و تمام وقت و پاره وقت آزاد و غیر انتفاعی و پیام نور دیگر نباید غصه ای داشته باشید. چرا که می توانید به سر کوچه تان بروید و به نزدیکترین دانشکده معماری به خانه خود بروید و ثبت نام کنید.4 سال بعد مدرک مهندسی شما آماده است.اما اگر می خواهید معماری یاد بگیرید، به غیر از آن 5 دانشکده ای که به شما پیشنهاد کردم، در مورد  دانشگاه های خارج از کشور باید بگویم که نمی دانم

 توانایی های مالی شما و موقعیت خانوادگی شما چگونه است.اما پیشنهاد من به ترتیب اینگونه است

1- بهترین دانشگاه ها برای تحصیل معماری، دانشگاه های آمریکا در درجه نخست و سپس کانادا و انگلستان هستند. در میان دانشگاه های آمریکایی، من مدرسه معماری کوپریونیون در نیویورک، دانشگاه کرنل و دانشگاه استنفورد و نیز دانشگاه فوق العاده یو سی ال ای در کالیفرنیا را به شما پیشنهاد می کنم.هر چند که امروزه دانشگاه های آمریکایی به سختی برای دوره های دیپلم به کارشناسی برای بچه های ایرانی پذیرش می دهند و بیشتر برای دوره های ارشد و دکترا این کار را انجام می دهند.ولی شما شانس خود را امتحان کنید.به تمام دانشگاه های آمریکایی که رنکینگ جهانی شان زیر 1000 است، درخواست پذیرش بدهید و البته درخواست اسکولارشیپ(بورسیه) را فراموش نکنید.اما در صورتی که شانس نداشتید ولی پولش را داشتید، یکی از بهترین دانشگاه های دنیا یعنی بریتیش کلمبیا در ونکوور کانادا را به شما پیشنهاد می کنم.هر چند که این روزها دولت کانادا به سختی دیگر ویزای دانشجویی به ایرانیها می دهد.اما شما اگر پول دارید، نخست برای تابعیت کانادا اقدام کنید، دیگر رفتن به بریتیش کلمبیا مانند آب خوردن خواهد بود.خوبی این دانشگاه آن است که شما پس از فارغ التحصیلی از این دانشگاه، حتی یک روز هم در هیچ جای دنیا بیکار نخواهید ماند.

2- در صورتی که پولش را ندارید، من به شما دانشگاه های نسبتاً رایگان فرانسه و آلمان را پیشنهاد می کنم.به ویژه که محیط اجتماعی و فرهنگی آلمان برای درس خواندن فوق العاده است. تصورش را هم بکنید، در حالی که دانشجو هستید می توانید با یک قطار به پاریس، لندن، بارسلون و یا پراگ و وین و یا آتن بروید و شاهکارهای معماری باستان و معماری مدرن را از نزدیک ببینید.هر چند که هزینه زندگی در این دو کشور اندکی بالاست، ولی اگر مجرد هستید ، باور کنید که حتی ارزشش را دارد که در یک رستوران ظرف بشورید و مخارج خود را تامین کنید ولی در چنان دانشگاه هایی و چنان محیطی دوران دانشجویی خود را بگذرانید. در میان دانشگاه های آلمان دو دانشگاه باکلاس جهانی پلی تکنیک برلین و دانشگاه آخن را بیشتر از هم پیشنهاد میکنم.

3- در صورتیکه نه پولش را دارید و نه حوصله کارکردن ، اگر آذری هستید، در این صورت من دانشگاه های ترکیه  به ویژه دانشگاه فنی خاورمیانه یا همان اورتا دوغو در آنکارا و نیز دانشگاه فنی استانبول و دانشگاه استانبول و نیز حاجت تپه و همچنین معمارسینان را به شما پیشنهاد می کنم.شهریه این دانشگاه ها برای بچه های ترک زبان، نسبت به دانشگاه های ایران خیلی پایین تر است و برای دوره کارشناسی چیزی در حدود 300 هزار تومان برای هر ترم می باشد.افزون بر این فرهنگ مردم ترکیه به ایرانیان نزدیک است و ترکها رفتار خیلی خوب و دوستانه ای با ایرانیها دارند و ایرانیان را برادر خود می دانند.شهر استانبول هم شهری رویایی است و بی نظیر.حتی شما در صورتی که دانشجوی کوشا و ممتازی باشید، می توانید در دانشگاه اورتادوغو برای ادامه تحصیل در دانشگاه های آمریکا بورس بگیرید.دانشگاه های ترکیه افزون بر همه اینها چند خوبی هم دارند، یکی این که چند دانشگاهی که نام بردم دارای رتبه بالای جهانی هستند و دارای رتبه هایی بین 400 تا 700 هستند که از رتبه بهترین دانشگاه ما، که همانا دانشگاه تهران است( در حدود نهصد و اندی)، بالاتر هستند.دیگر اینکه ترکیه همسایه ماست و شما میتوانید به آسودگی حتی با یک قطار از استانبول یا آنکارا به تبریز رفت و آمد کنید.سوم اینکه در صورت داشتن ویزای دانشجویی ترکیه به راحتی می توانید به کشورهای اروپایی رفت و آمد کرده و به ویژه آثار یونان باستان و نیز کشورهای شرق اروپا را از نزدیک ببینید.

 


مطالب مشابه :


مقاله: اندیشه های جان هیداک و آموزش معماری در کوپریونیون

مدرسه معماری کوپریونیون که در شهر نیویورک در ایالات متحده آمریکا واقع است در دهه های اخیر




نگاهی به آثار و افکار و زندگی نامه معمار معاصر جان هیداک John Hejduk

آشنایی با معماری معاصر - نگاهی به آثار و افکار و زندگی نامه معمار معاصر جان هیداک John Hejduk




کدام دانشگاه برای ادامه تحصیل مناسب است؟

آموزش معماری و در میان دانشگاه های آمریکایی، من مدرسه معماری کوپریونیون در نیویورک




دکتر آزاده شاهچراغی

1387-" اندیشه های جان هیداک و آموزش معماری در کوپریونیون مدرسه ایرانی/ معماری




دانیل لیبسکیند

معماران امروز - دانیل لیبسکیند - معماری پس از جنگ جهانی دوم در سال 1946 در لهستان متولد شد.




منابع ارشد معماری- گرایش معماری معماری

بچه های معماری دانشگاه سیستان و بلوچستان · سایت مدرسه کوپریونیون www.cooper.edu




ريچارد مير

معماری-هعماری -معماری-معماری کوپریونیون که برای سرپرست مدرسه ی




برچسب :