رسم خواستگاری و عروسی در چهاردهی کابل

 

 

مراسم خواستگاری  در چاردهی کابل  معمولاٌ بدین ترتیب بود که مادر داماد به چند تن از زنانی که کارشان پیدا کردن دختر بود میگفت   که اگر دختری را با شرایط مورد نظراو در نظر دارند به وی معرفی کنند و یا درصدد پیدا کردن چنین دختری باشند . پس از مدتی یکی از زنان دختری را در نظر گرفته و به همراه یک یا چند تن از زنان خانواده داماد برای دیدن دختر مورد نظر سرزده به خانه او می رفتند وقسمی وانمود میکردند که مهمانی آمده اند . دختر بعد ا زمدتی با آوردن چای  وارد اتاق  می شد و چای را به آنها تعارف می کرد و پس از آن به کناری می نشست . در این هنگام یکی از خواستگاران که از همه با تجربه تر بود به بهانه های مختلف به  طرف دختر رفته و چادر دختر را کنار زده دستی به سر وی می کشید و موهای دختر را جابجا می کرد تا ببیند که مبادا دختر کچل باشد و موهای وی ساختگی نباشد . بعد از مطمئن شدن از موها ، شروع می کرد به بو کردن دهان و زیربغل و خلاصه تمامی بدن دختر ، که خدای ناکرده بوی بد ندهد . پس از انجام این تشریفات و مورد پسند واقع شدن دختر ، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصیف می کرد و داماد نیز با شرحی که خواستگاران می دادند تصویر دختر را در ذهنش مجسم می کرد و آنگاه موافقت و یا عدم موافقت خود را اعلام می داشت .
در صورت موافقت داماد ، مراسم خواستگاری آغاز میگردید و چند روز پیهم مادر داماد با چند تن از زنان خویش و نردیک به خانه عروس میرفتند و فامیل عروس هم بعد از پرس و پال زیاد پسر را به خانه شان خواسته و در صورت رضایت شان به خواستگاران میگفتند که فردا شب مردهای تانرا بفرستید تا با مردهای ما گپ بزنند و در این جریان یک لیستی را حاوی خرچ و برچ عروسی و مقداری طلا و کالا میبود به آنان میداد . پدر داماد به همراه چند تن از بزرگان فامیل به خانه دختر رفته در مورد مهریه و خرچ عروسی و غیره مسایل مالی با فامیل دختر صحبت میکردند و اگر به موافقه میرسیدند میگفتند که چی وقت کلانهای قوم و خویش را بیاوریم تا شیرنی اخذ نمائیم و بعد از تعیین کردن روز معین آنان با خانه عروس آمده  و به اصطلاح شیرینی می خوردند، فردای آن روز مادر، خاله ، کاکا ،ماما و دیگر کسان نزدیک داماد  پس از چند روز از خانه داماد هدایایی به وسیله چندین مجمع به منزل عروس میبردند که بنام طبق مهر و محبت یاد میگردید .وسایل درون مجمع ها معمولاٌ عبارت بودند از : مواد خوراکی مثل برنج و گوشت و میوه و غیره ، یک عدد انگشتر با حلقه طلا ، یک کاسه نبات ،  ، تعدادی لباس برای پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس های مختلف انتخاب می شده است . البسه ای که برای عروس فرستاده می شد معمولاٌ عبارت بود از : یک چادر ، یک پیراهن ، یک تنبان با دامن ، یک جفت کفش ، دو جفت جوراب ، یک یا دو عدد چادر ، یک یا دو عدد  زیرجامه ای .و بالمقابل چند روز بعد مادر عروس نیز طبق مهر و محبت را خالی نگذاشته نظر به بنیه اقتصادی خود خوراکه های مختلف تهیه کرده و دوباره به خانه داماد میفرستاد

بعد از این مراسم دوران نامزدی آغاز میشد  که معمولا" از ۶ ماه تا ۲ سال طول می‌‌کشید.چند روز مانده به عروسی مقدمات آن را فراهم می‌‌سازند. به خرید می‌‌رفتند  و برای عروس داماد کالا خریداری میکردند

خرید عروسی

پس از خواستگاری و پسند طرفین و انجام مراسم نامزدی ، هر زمانی که طرفین موافقت کردند و مورد قبول واقع می شد و ایجاد اشکالی نمی کرد .روز  خرید وسایل عروسی را تعیین می کردند . وسایلی که معمولاٌ در این زمان خریده می شد عبارت بود از : تکه  و یا لباس دوخته شده ، آیینه و شمعدان ، وسایل آرایش عروس ، کفش و جوراب ، لوازم مربوط به سفره عقد و دیگر وسایل اینچنین ، نکته دیگر قابل ذکر آن که برای این خرید یک یا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب می شدند که معمولاٌ نیز در این خرید عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته این قضیه جنبه همگانی نداشته و گاهی خود عروس و داماد شرکت می کردند ) و نمایندگان به سلیقه خود وسایل مورد نیاز را خریداری می کردند . در ضمن این نکته را نیز باید متذکر شد که خرج این دسته خریدها کلاٌ به عهده داماد بوده است  برای دعوت کردن مردم به عروسی زنی را به عنوان خبری به خانه‌های مردم می‌‌فرستند تا همگی را برای عروسی دعوت نماید.یک روز قبل از جشن عروسی از خانه داماد تمام مخارج جشن عروسی از قبیل برنج، مرغ، گوشت، روغن به نام خرج باررا دربالای اسپها سوار میکردند  و همراه چند گوسفند پای کوبان به خانه عروس می‌‌فرستادند. یک شب قبل از عروسی  شب خینه میبود .

مراسم شب حنا

در شب حنا  خانواده ی داماد مقداری از حنا را که در داخل یک ظرف بزرگ انداخته شده بود همراه با دو شمع روشن داخل ظرف حنا و یک کیسه ی خشک حنا، را داخل یک مجمعه مسی بزرگ قرار می دادند و همچنین مقداری نقل بادامی ، یک عدد قند، چادر، روسری، جوراب، کفش  را داخل مجمعه دیگری می گذاشتند؛ مجمعه اول را خواهر داماد و مجمعه دوم را زن دیگری از فامیل داماد، روی سرش قرار می داد و همراه با زنان و مردان فامیل  به خانه ی دختر یا عروس آینده می بردند و در ضمن یکی از زنان خوشبخت بالای عروس شال می انداخت . آنان  کوشش میکردند که قبل از اذان نماز شام مراسم شال اندازی را انجام بدهند .

خانواده ی عروس نیز به استقبال آنان می آمد. چندین دختر جوان که از رفقای عروس بودند دور عروس را می گرفتند. مجمعه ها را در خانه ی عروس روی زمین می گذاشتند و یک زن از اقوام داماد که خوش سخن تر بود اشیاء داخل مجمعه ها را یکی یکی به حضار نشان داده و نام می برد و حضار نیز دسته جمعی می گفتند:« خدا مبارک کند وخانه آباد "

خانوداه داماد دوباره به خانه شان رفته و نا وقت های شب دوباره به خانه عروس آمده و مراسم حنا گذاری را اجرا میکردند که در این مراسم عروس دست راست خود را بالای سرش گذاشته و مشت اشرا میبست و خواهر داماد آمده و کوشش میکرد تا مشت عروس را باز نماید و بعد از باز کردن مشت عروس در دستش یک حلقه انگشتر طلا میگذاشت و بعدا هفت دختر بر دست عروس خینه میگذاشتند .

حنا بستن داماد به این صورت بود که در دست راست داماد یک سکه و در دست چپ او مقداری قند قرار می دادند ، سپس خاله و عمه داماد در طرفین داماد نشسته و یکی پول و دیگری قند را به عنوان شیرینی برداشته و شروع به حنا گذاشتن به دست و پای داماد می کردند. دو پسر ۱۲-۱۰ ساله به عنوان شاه بالا ی داماد انتخاب شده و دست و پایشان را حنا می بستند و برای عروس نیز دو دختر دم بخت به عنوان عروس بالا  انتخاب می شد. حنا گذاشتن بر دست و پای عروس نیز توسط خاله و یا عمه  او صورت می گرفت. حنا گذاشتن بر دست و پای عروس و داماد روش خاصی داشت و سعی می شد با استفاده از نخ، اشکال زیبایی ایجاد شود.

خواهر خوانده ها و دوستان عروس و داماد هر کدام شب را در خانه ی عروس و خانه ی داماد به سر می بردند.

صبح زود ساعت ۴-۳ ، داماد به اتفاق شاه بالا ها ، دوستان و سلمانی به حمام می رفتند و تا طلوع آفتاب در حمام مانده و داماد را شستشو می دادند. از سوی دیگر، برادرداماد با یک مجمعه  که محتوی مقداری قند، نخود وکشمش، پول، کالا و  شلوار و پتوی  داماد با همراه یک آینه به در حمام می رفت و عده ای از مردم نیز او را همراهی می کردند. . از محتویات مجمعه، شیرینی حمامی و سلمانی را داده و لباس داماد را بر تنش کرده و پتو را بالای شانه هایش  می انداختند و داماد را  به سمت خانه اش می برند. در مسیر حمام تا منزل داماد، خواهر داماد، آینه را جلوی او گرفته و با او حرکت می کردند، زنان اسپند دود کرده و همراهان داماد نیز به آنان مقداری پول به عنوان شیرینی می دادند. در خانه ی داماد و به همراه او سلمانی ، حمامی و سایر دوستان مشغول خوردن صبحانه میشدند.

عروس را نیز غروب شب حنا به همراه خواهر خوانده  هایش و در حالیکه پارچه ای از حریر قرمز

روی سرش انداخته و اطرافش را دختران جوان احاطه کرده اند به حمام می برند و مقداری نخودو کشمش و پول به عنوان شیرینی به حمامی می دهند. عروس وارد حمام می شود و فقط انگشت کوچک دست راستش را در خزینه ی حمام می زند و زنان نیز در مسیر عبور عروس اسپند دود می کردند.

مادر عروس تا آمدن عروس از حمام شله غوربندی پخته کرده و همان روز به همه شله غوربندی میدهد .

فردای روز حنا مجددا عروس و چند تن از دوستان و نزدیکانش به حمام می رفتند و لباس عروسیش را می پوشاندند.

پس از پایان استحمام عروس را با ساز و دهل به خانه می آوردند و در این هنگام مشاطه ای که از قبل فراخوانده شده بود شروع به آرایش عروس می کرد .
آرایش های گذشتگان در فرهنگ های فارسی تحت عنوان ( هر هفت ) معرفی شده است و هر هفت یعنی لوازم آرایش زنانه که در قدیم عبارت بود از هفت چیز : سرخاب ، سفیدآب ، حنا ، وسمه ، سرمه ، زرک ، غالیه و خال ، بنابراین هر هفت کردن به معنی آرایش کردن است و مترادف آن نیز همان اصطلاح هفت قلم آرایش کردن می باشد .

 

مراسم روز عروسی

 

از ساعت ۱۰ صبح، مهمانان  شروع به آمدن می کردند و خانواده های عروس و داماد هر کدام به صورت مجزا مراسم جشن عروسی را در خانه ی خود برگزار می نمودند. همزمان آشپز نیز مشغول پختن غذای عروسی میشد زنان و دخترهای جوان به دایره زدن و دهل و نغاره میپرداختند و در جریان روز مراسم عقد نکاح صورت میگرفت .

مراسم عقد نکاح

مراسم عقد نکاح را معمولاٌ در خانه عروس انجام می دادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر می گرفتند که مراسم عقد در آن اجرا می شد . قبل از شروع مراسم چند تن از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل ، برای تزئین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر می شدند  و با ظرافت خاصی اسباب سفره را  در سرجای خود می چیدند . اسباب سفره عقد عموماٌ عبارت بود از : نقل و شیرینی ، چند عدد قند ، گلابدان ، خنچه ، اسپند  و .... به هنگام عقد عروس را مقابل آیینه و رو به قبله می نشاندند و به هنگامی که عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می دانستند که عروس حتماٌ در آیینه نگاه کند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین در موقع خواندن خطبه دو زن سپیدبخت یک شال سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه می داشتند و زن سپیدبخت دیگری به نیت شیرین شدن زندگی عروس بر سر او قند می سایید و در این هنگام فرد دیگری با یک سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی کوک بر پارچه مزبور می زد . به هنگام این کار زیر لب میخواندند:  دوختم ، دوختم ، زبان مادر شوهر ، خواهر شوهر  و پدرشوهر را دوختم .

بردن عروس

پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقد نکاح چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری می کردند . آنگاه چند نفر از خانه داماد با اسب سفیدی برای بردن عروس می آمدند و داماد را سوار بر اسب میکردند وعروس را نیز سوار بر اسب  و یا دهلی کرده و در جلوی آنها عمله جات طرب و پشت سر آنها داماد خیل و اقارب نزدیک عروس و سپس اسب عروس حرکت می کرد . قبل از اینکه  عروس را به خانه داماد ببرند برادر و یا پدر عروس کمر عروس را دستمال ابریشمی  بسته  و در بین آن یک عدد انگشتر و یا چند عدد روت میگذاشتند و ضمناً به یک بچه نو بالغ  یک بقچه حاوی نان و پنیر را میدادند و بچه  موظف بود که این بقچه را به خانه عروس ببرد  و وقتی که عروس می خواست پایش را در آستانه  خانه داماد بگذارد .  در زیر پایش یک عدد مرغ و یا گوسفند را  ذبح میکردند و به نوک بوت عروس خون  حیوانات ذبح شده را میمالیدند . تا به این ترتیب هر گونه طلسمی که برای عروس شده از بین برود

از سوی دیگر، اقوام عروس خواهان آن می شوند که والدین داماد به عروسشان خوش آمد بگویند. ابتدا پدر داماد می آید و همراهان عروس به او می گویند که عروس سلام کرد و او نیز پاسخ می گوید: علیکم السلام،

خوش آمدی که خوشم آمده ز آمدنت                 هزار جان گرامم فدای هر قدمت

سپس مادر داماد می آید و همان مرحله تکرار می شود، مادر داماد در ادامه می گفت: « می دانم که آخرین سلام توست، تو کنیز من هستی و پسرم غلام من و باید به من خدمت کنید»

در هنگام ورود ، عروس زیر لب می گفت یا عزیزالله ، به این نیت که عزیز شوهرش شود و در این موقع داماد باید با بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او عبور کند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داماد به اتاق عروس نیز ، کفش های عروس را در بالای در قرار می دادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد . بعد از اینکه عروس به خانه داماد وارد شد زن های فامیل می آمدند و شروع به شادمانی می کردند . آنان بر سر عروس و داماد مانند سرعقد نقل و پول می ریختند و می گفتند که هر گاه از این نقل دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز می شود .
مسأله دیگر اینکه داماد نیز می تواند در این مجلس زنانه حضور داشته باشد و بر این عقیده بودند که در این شب داماد به تمامی زنان محرم می باشد .

یکی از مجالسی که پس از عروسی به اجرا در می آمد مراسم پاتختی بود که بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار می شد . در این مراسم عموماٌ نزدیکان عروس و داماد شرکت داشتند و عده ای مطربان نیز دعوت می شدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی کنند . همچنین در صبح بعد از عروسی ، داماد موظف بود که با مادر عروس ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاکی که به او داده تشکر کند .

پاگشا

مراسمی بود که چهل روز بعد از عروسی در خانه مادر عروس برپا می شد و در آن عروس و داماد و فامیل های نزدیک دو طرف شرکت داشتند . برگزاری این مجلس به این علت بود که دو فامیل بیشتر با هم آشنا شود و نیز دختر بتواند بعد از گذشت زمانی دوباره به خانه مادرش بیاید.

ناشتایی بردن فردای روز عروسی

فردای روز عروسی، مادر عروس ناشتایی تهیه میکرد و هر کدام از اقوام و نزدیکان عروس، مجمعه های غذا های متنوع را که شامل پلو ،چلو ،گوشت بریان ، مرغ شکم پر و شکم خالی ،حلوا ، مالیده ،میوه و ترکاری و میوه خشک و غیره  میبود  را  در بشقاب های مجزا ریخته  و رویشان را با پارچه های زربف پوشانده شده، را به خانه ی مادر عروس می برند؛ مادر عروس به اتفاق چند نفر از بزرگهای فامیل مجمعه ها را یکی یکی بررسی کرده و (بعضی اوقات، مادر عروس یک یا چند مجمعه کامل و یا اقلامی از آنها را در نزد خود نگاه می داشت و برای خانواده ی داماد ارسال نمی کرد). در خانه ی داماد نیز مادر داماد به اتفاق چند نفر از بزرگ های فامیل مجمعه ها را گرفته، محتویات آن را خالی می کرد و به نزدیکان و خویشان خود میفرستاد وظروف خانه پدر عروس را با یک بشقاب نخود و کشمش و مقداری قند و شیرینی پر مینمود و دوباره به خانه مادر عروس میفرستاد و این کار تا غروب ادامه می یافت.

روز سوم، پدر عروس یک نفر را به خانه ی داماد فرستاده و از آنان برای شام دعوت به عمل می آورد که  این مراسم را کلکینچه گریز یاد میکردند. هنگام شب، داماد با  دوستانش به خانه ی پدر عروس می رفت ولی پدر داماد به خانه ی پدر عروس نمی رفت تا اینکه مجددا کسی را بفرستند و او را با احترام ببرند. بعد از صرف شام و شیرینی و چای، یک بشقاب شیرینی به همراه مقداری پول به داماد و دو بشقاب کوچکتر از همین نوع به دوستان داماد می دادند. هنگام حضور داماد در خانه ی پدر زنش، اقوام عروس کفش او را پنهان می کردند و با گرفتن مقداری پول، کفش او را دوباره  تحویلش می دادند .

مراسم تخت جمعی

روز هفتم در خانه ی داماد، نان پخته و شام حاضر می کنند و فامیل های داماد و عروس آنجا جمع می شوند. در غروب این روز، پدر عروس به اتفاق تعدادی از فامیل، جهیزیه می برند که معمولا عبارت بود از: یکی قالین سه متری، لحاف و دوشک،  یک صندوق  قند و چای، کیسه ی پول، ظروف حمام، ظروف آشپرخانه ، مجمعه مسی، دو کاسه مسی، دو قاشق، دو بشقاب مسی ،دیگ ،  ملاقه ، آبکش ، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب ، متکا ، پشتی ، پرده ، سماور و علاوه بر همه اینها ، آینه و قرآن جزو اصلی مهمترین وسایل جهیزیه به شمار می رفت.   بعد از خوردن شام و شیرینی جهاز را یکی یکی می شمردند و از پدر عروس تشکر کرده و خانه آبادی میدادند  و اما اکثر مردم جهیز عروس  راچند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن ،به خانه داماد میبردند  . برای جهاز بران چند نفر طبق کش به همراه چند قاطر اجیر می شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کنند . علاوه بر طبق کش ها ، عده ای نقاره زن نیز استخدام می شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند . قبل از رسیدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد می رفتند و قسمتهایی از خانه داماد را که برای عروس در نظر گرفته شده بود ، نظیف کرده و به اصطلاح آب و جارو می کردند . هنگامی که جهیزیه در خانه داماد جای می گرفت . فردی از طرف خانواده عروس صورت اسبابی که آورده بودند را نشان داماد می دادند و از وی  رسیدی دریافت می کردند که به آن سیاهه می گفتند . علاوه بر آن دادن انعام به طبق کش ها و نقاره چی ها جزو وظایف داماد به حساب می آمد . طبق کش ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند که نقل ها و پارچه های کف طبق ها را که برای تزئین تدارک دیده شده بود را برای خود بردارند . وسایل جهیزیه طبق توافقی که قبلاٌ بین خانواده های عروس و داماد صورت گرفته میگرفت تهیه می شد.

معمولا رسم چنان بود که عروس تا دو سه ماه به خانه ی پدرش نمی رفت( معمولا پدر و مادر و سایر اعضای خانواده ی عروس به دیدن او می رفتند) و بعد از این مدت یک نفر که معمولا زن بود به خانه ی داماد می رفت و عروس را تنها به خانه پدرش می برد و عروس نیز مدت سه الی هفت روز در خانه ی پدرش می ماند تا اینکه مجددا یک نفر از خانه ی داماد می آمد و عروس را به خانه اش می برد.

امروزه رسم ازدواج و عروسی نیز مانند سایر رسوم از حالت سنتی خود خارج شده و خلق و خوی شهری به خود گرفته و کمتر از آن سادگی و صمیمیت ها مشاهده می شود.

تهیه و ترتیب : نرگس "هاشمی "


مطالب مشابه :


جهیزیه عروس و عروسی و داماد

جهیزیه عروس و عروسی و داماد لیست لوازم مورد نیاز یک از گلها واسه تزیین وسایل




"جديد" لیست کامل خريد جهيزيه عروس و لوازم منزل

تبريك به شما عروس و داماد مدرن تهیه کردم که هرآنچه در منزل به آن نیاز خواهید وسایل حمام




24ساعت با دخترها

شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: وبلاگ عروس و داماد . مدل لباس عروس .




وسایل جزئی مورد نیاز برای تزئین عروسی

وسایل جزئی مورد نیاز برای تزئین عروسی + نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۸/۰۳ لباس عروس و داماد




خلاصه اي از مراسم خواستگاري و عروسي در بندوبست سكز

فادي.پايگاه اطلاع رساني قمر بني هاشم. اموزش زبان براي كودكان. اموزش زبان انگليسي امريكايي




پذیرایی روز و شب عروسی

گاوی را که برای شام در نظر گرفته اند ذبح می نمایند و با سپردن وسایل مورد نیاز به داماد




رسم خواستگاری و عروسی در چهاردهی کابل

مراسم خواستگاری در چاردهی کابل معمولاٌ بدین ترتیب بود که مادر داماد وسایل مورد نیاز




آداب و رسوم ازدواج در ایران قدیم

مراسم خواستگاری معمولاٌ بدین ترتیب بود که مادر داماد به که وسایل وسایل مورد نیاز




زندگی اجتماعی و آداب ورسوم مردم روستای دستک (قسمت دوم)

و شعف از صاحبخانه وسایل مورد نیاز جشن عروسی دست داماد را به دست عروس می




برچسب :