مسافر درنگ‌کرده

مقایسه‌ی نقاشی «سرگردان بر فراز مه» اثر کاسپر دیوید فردریش با نقاشی «جیغ» اثر ادوارد مونک

با نگاهی به تابلویجیغ(1893) اثر ادوارد مونک می‌توان آن را با اثر «سرگردان بر فراز مه» فردریش(1818) مرتبط دانست. هر دو نقاشی «مسافر درنگ کرده»یی را ترسیم کرده‌اند که در مکانی پرت و منزوی، حضور خود را در دل طبیعت نظارگرند. هر دو هنرمند از انتخاب قاب افقی برای ترسیم چشم‌انداز طبیعت پرهیز کرده‌اند و برای نمایش حضور استوار شخصیت‌شان از قابی عمودی بهره برده‌اند، هرچند شاهدیم که شخصیت تابلوی جیغ در حال از دست‌دادن تعادل روانی خویش است.

از اختلافات عمده‌ی میان این دو نقاشی در این است که، پیکره‌ی اثر فردریش، پشت به بیننده است در حالی‌که پیکره‌ی شخصیت اصلی تابلوی جیغ به طور مستقیم روبه‌روی بیننده ترسیم شده است. بیننده در جیغ علاوه بر طبیعت پیرامون، بیش‌تر با شخصیت آن درگیر است. ولی در تابلوی فردریش خود شخصیت تلاش دارد تا توجه ما را بر محیط اطراف افزایش دهد. هم‌چنین مونک منظره‌یی درگیرساز و متخاصم با شخصیت اثر را کشیده است و در تابلوی فردریش مرد بر بالای صخره در انتظار تخاصم‌های پیش‌روست که این حالت نمایش‌گر تضاد و فاصله‌ی بشر با خداوند به واسطه‌ی طبیعت است. این مضمون اغلب در بیان و آثار پیروان مکتب رومانتیک‌ به کرات اعلام شده است.

مضامین اساسی آثار مونک عبارت‌اند از چشم‌انداز طبیعت به عنوان نماد هراس‌ناک، و تصویر انسان به عنوان نماد واقعیت روان‌شناختی. مونک واقعیت‌های اهریمنی و روان‌شناختی را که در پس دنیا مریی دریافت می‌کند به تصویر می‌کشد. هنرمندان دیگر به این نتیجه رسیدند که بیان روان‌شناختی از ساختمان(فرم) جدایی‌ناپذیر است. مونک چنین راهی را در پیش نگرفت، دیدگاه او به درون و اعماق معطوف شد و عنصر روان‌شناختی را مقدم دانست. او فرم را پدیده‌یی مصلح فرض کرد. ولی در آثار فریدریش با برداشتی رمانتیک و نومیدانه از یک رویداد مشخص مواجه هستیم. در آثار فریدریش تعادلی را بین تجربه‌های درونی و بیرونی باز‌می‌یابیم. او خود می‌گفت هنرمند نه فقط آن‌چه را در برابرش می‌بیند بلکه آن‌چه را که در درونش می‌نگرد باید به تصویر کشد اما اگر چیزی را در درونش نمی‌بیند، باید از نقش‌زدن آن‌چه را که در برابرش می‌نگرد چشم بپوشد. فریدریش بر ضرورت احساس و حقیقت ظاهر تاکید می‌ورزد.

فردریش توانست در تعداد کمی از هنرمندان هم‌عصر و پس از خود تاثیر گذارد. در میان ستایش‌گرانش نقاش سمبولیست، ادوارد مونک را می‌توان نام برد که آشکارا بازتاب‌دهنده‌ی آثار فردریش است.

کافه فرهنگ و هنر


مطالب مشابه :


مسافر درنگ‌کرده

مقایسه‌ی نقاشی «سرگردان بر فراز مه» اثر کاسپر دیوید فردریش با نقاشی «جیغ» اثر ادوارد مونک




چگونه یک اثر هنری را تجزیه و تحلیل کنیم؟- تحلیل نقاشی «سرگردان بر فراز مه» اثر کاسپر دیوید فردریش

دويدن - Running - چگونه یک اثر هنری را تجزیه و تحلیل کنیم؟- تحلیل نقاشی «سرگردان بر فراز مه» اثر




کلک مدوسا

که پیش از این در سن۲۱ سالگی جایگاه خود را در نقاشی که بر فراز دستها و ماه مه ۱۸۰۸ اثر




لاموزیکای آخرین

«دایی، ببین چه نقاشی خوشگلی کشیدم» و دایی های سرگردان آواره بر فرازِ دریایِ مه




طرف خانه ی سوان

سوان همیشه این گرایش خاص را داشت که در آثار استادان نقاشی سرگردان بر فرازِ دریایِ مه




هنر ونقاشی پیش از تاریخ ایران

از اولین نمونه های نقاشی در این زمان بر فراز جزیره ای در مرکزی سرگردان بود و




"جیغ" و روایت اضطراب انسان مدرن

در آن لحظه او همچون مسیح بود که از فراز تپه شدن بر پالت نقاشی را کوچک سرگردان




ادامه عنوان نامه های ماندنی...نامه های سرگردان

نامه های سرگردان مگر بر فراز بلند ترین قله های میهنم، با تنی موسیقی، نقاشی




برچسب :