مهارت قاطعیت، راه کارهایی برای مهارت قاطعیت - قاطعییت

در این بخش از سایت برگزیده ها مطالبی در مورد مهارت قاطعیت را برای شما آماده کرده ایم ، امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

برگزیده ها: قاطعیت، مجموعه ای از مهارت هاست که هر کس از راه تمرین می تواند به آن دست یابد. افراد پس از کسب مهارت قاطعیت، می توانند بدون اضطراب بی مورد، احساسات صادقانه خود را ابراز دارند و حق خود را بدون انکار حق دیگران مطالبه کنند

قاطعییت

قاطعییت

قاطعیت

قاطعیت یکی از ویژگیهای افراد موفق است، انسانهای قاطع جذبه خاصی برای دیگران دارند تسلیم حرف زور نمی شوند. اگر در زندگی قاطعیت نداشته باشید، بازیچه نظرات دیگران می شوید، فردی خواهید شد که هر کس هر چه بخواهد به شما تحمیل می کند. شما باید حقوق خود را بشناسید و برای کسب آن ایستادگی کنید. اگر این کار را نکنید دیگران نقش شما را تعیین خواهند کرد، آنوقت شما نمی توانید خودتان باشید، فضای زندگی تان کم می شود، آزادی حرکت را از دست می دهید و بهای آنرا با رفتارهای عصبی که از خود بروز می دهید می پردازید.

قاطعیت در قرآن

در آیات متعددی آنجا که سخن از ایمان آوری است، قاطعیت هم مطرح است. مثلاً ساحران وقتی با حقانیت حضرت موسی(ع) روبه رو شدند، با وجود تمام تهدیدهای فرعون، ایمان خود را ابراز کردند و با قاطعیت تمام از عقیده خود دست برنداشتند. در موارد دیگر هم خداوند از مؤمنان خواسته تا در برابر مشرکان سازش نکنند و بر اصول و چارچوب های خود پای بند باشند. آیات 104 تا 106 سوره یونس، راهکارهایی دراین باره صادر کرده اند. در تمام این موارد، صراحت و قاطعیت به خوبی مشاهده می شود. لحن آیات نشان می دهد مشرکان گاهی گرفتار این توهم بودند که ممکن است پیامبر در اعتقاد خود درباره بت ها نرمش و انعطاف به خرج دهد و نوعی پذیرش برای آنها قائل گردد، و آنان را در کنار عقیده به خدا به گونه ای قبول کند. قرآن با قاطعیت هر چه تمام تر به این توهم بی اساس پایان می دهد و فکر آنها را برای همیشه راحت می کند که هیچ گونه سازش و نرمشی در برابر بت معنا ندارد، و معبودی غیر از خداوند نیست، تنها «الله» نه یک کلمه بیشتر، نه یک کلمه کمتر.

نخست به رسول خدا(ص) دستور می دهد که تمام مردم را مخاطب ساخته، چنین اعلام کند: «بگو ای مردم! اگر شما در اعتقاد من شک و تردیدی دارید، آگاه باشید که من کسانی را که ـ غیر از خدا ـ پرستش می کنید، هرگز نمی پرستم.» در ادامه، تنها به نفی معبودهای آنان بسنده نمی کند، بلکه برای تأکید بیشتر، تمام پرستش را برای خدا اثبات کرده، می گوید: «ولی خدایی را می پرستم که شما را می میراند»، و باز برای تأکید افزون تر می گوید: این تنها خواسته من نیست، بلکه فرمانی است که به من داده شده است تا از ایمان آورندگان به «الله» باشم

● نه گفتن به کدام خواسته ها؟
هنگامی که درباره مهارت نه گفتن بحث می شود. اغلب مردم فکر می کنند که نه گفتن، درواقع یک رفتار قاطعانه در برابر خواسته های منفی و نارواست. اما به رغم تفکر این افراد، همیشه این طور نیست. زیرا درخواست ها می توانند مثبت، منفی، معقول، نامعقول و... باشند. به غیر از درخواست هایی که عرف جامعه آن ها را منفی یا نامعقول می داند این طرز تلقی ماست که مشخص می کند درخواست، منفی است یا مثبت، معقول است یا نامعقول.
باید پذیرفت که درخواست ها همیشه منفی نبوده و معلول شرایط هستند و در حالت های مختلف گزاره های گوناگونی دارند. لزوم پرداخت به مسأله مهم "نه گفتن" هنگامی برجسته تر می شود که در حالت های مختلفی قرار بگیریم. حالاتی که یا باید نه بگوییم یا این که بله گفته و درخواست را قبول کنیم. در زندگی انسان ها مسائل بسیار ظریفی هست که اگر به خوبی به آن ها پرداخته شود، مشکلات فراوانی حل می گردد. به عنوان نمونه به نظر بنده در تعاملات اجتماعی باید صریح بود و به راحتی حرف خود را زد. نباید گرفتار رودربایستی شد و حرف خود را از فیلترهای گوناگونی که به محتوای آن لطمه می زند؛ گذراند. اگر سعی کنیم و تمرین کنیم که صریح باشیم، در برابر درخواست های دیگران نیز می توانیم با صراحت برخورد کنیم. در سناریوهایی که ارائه می گردد، سعی می کنم این صراحت در نه گفتن را با تعبیر و تأویل از قاطعیت بیان کنم... 

فرض کنید که با دوستان خود به بازار رفته اید و می خواهید خرید کنید.
۱) سناریو اول:
▪ شما: من این رنگ لباس را خیلی دوست دارم.
ـ دوستان: این رنگ دیگر از مد افتاده است.
▪ شما: اما من از بچگی به این رنگ علاقه داشته ام.
ـ دوستان: اصلا تو بی کلاس، به روز نیستی، سلیقه نداری.
▪ شما: از راهنمایی شما سپاس گزارم؛ اما من این رنگ را ترجیح می دهم.
درخواست یا پیش نهاد دوستانتان ظاهراً نه منفی بود و نه نامعقول. اما چون بر خلاف میل شما بود درخواست نامعقولی به شمار می رفت.
۲)سناریو دوم:
▪ شما: من این رنگ لباس را خیلی دوست دارم.
ـ دوستان: این رنگ دیگر از مد افتاده است.
▪ شما: اما من از بچگی به این رنگ علاقه داشته ام.
ـ دوستان: اصلا تو بی کلاس، به روز نیستی، سلیقه نداری.
▪ شما: حالا که فکر می کنم که حق با شما است، اصلاً این رنگ برازنده من نیست و فکر نکنم در تن نیز زیبا باشد.

● تحلیل سناریوها:
اگر به سناریو اول توجه کرده باشید، شخص پیش نهاد دوستان خود را با حالتی محترمانه رد می کند. او با شخصی کردن سلیقه می کوشد تا به دوستان خود بفهماند که برای نظر آن ها احترام قائل است، اما میل درونی اش حکم دیگری می کند و او را مانع از خرید لباسی که آن ها به او پیش نهاد کرده اند، می کند. البته در فرایند نه گفتن باید توجه داشت که حقوق هر دو طرف حفظ شود. هیچ گاه گستاخی و پرخاش گری را با قاطعیت اشتباه نگیرید.
اما در سناریو دوم، شخص نه تنها تسلیم پیش نهاد دوستان خود شده است، بلکه با دلیل و برهانی که می آورد، نظر آن ها را تأیید می کند.
● رفتار منفعلانه و قاطعیت
رفتارشناسی در علم روان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اصولاً شناخت نوع و نحوه رفتار، به برقراری ارتباط موفق و رضایت بخش کمک شایانی خواهد کرد. در مورد قاطعیت نیز، نوع رفتار ما با دیگران بسیار بااهمیت است. زیرا این ما هستیم که نحوه رفتار دیگران را با خود، رقم می زنیم. همان طور که می دانید، اگر رفتار منفعلانه داشته باشیم، یعنی اجازه داده ایم که دیگران به جای ما تصمیم بگیرند. (هم چنان که در سناریو دوم بحث شد).
همه رنج من از وجود من است لاجرم زین وجود نالانم
رفتار انفعالی است که باعث می شود شخص، در برابر درخواست ها و حتی پیش نهادهای دیگران منفعلانه عمل کرده و در رد یا قبول آن ها دچار تردید شود. به دیگر سخن، افراد منفعل با رفتار انفعالیشان نمی توانند از حقوق شخصی خود دفاع کنند و درخواست های نامعقول و ناروا را رد کنند. بیش تر در این فکر هستند که طوری حرف بزنند و رفتار کنند که دیگران نرنجند و مورد قبول آن ها واقع گردد. این افراد حتی در بعضی از موارد، در بیان خواسته های صریح خود نیز ناتوانند.
● اعتماد به نفس
اعتماد به نفس کم که عدم قاطعیت نیز، یکی از پیامدهای منفی آن است مانع از آن می شود که بتوانند ابراز وجود داشته باشند. معمولاً خود را در شخصیت های دیگران مخفی می کنند و اجازه می دهند که دیگران به جای آن ها تصمیم بگیرند.
به رغم آن ها، افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند اجازه نمی دهند که دیگران به جای آن ها تصمیم بگیرند. از خود تصویری واقعی داشته و با شناخت نقاط قوت و ضعف خویش، مانع از آن می شوند که دیگران اعتماد به نفسشان را به بزنند:
یکی تیری افکند و در ره فتاد وجودم نیازرد و رنجم نداد (سعدی).

تفاوت قاطعیت با پرخاشگری

رفتار قاطع، اغلب با رفتار پرخاشگرانه اشتباه می شود. از جمله تمایزات اساسی میان افراد قاطع و پرخاشگر، این واقعیت است که فرد قاطع مورد احترام دیگران است. او همان گونه که برای خود ارزش و احترام قائل می شود، به دیگران نیز احترام می گذارد. چنین شخصی به جای آنکه دیگران را به پیروی از خواسته های خود مجبور کند، با آنها مشورت می کند. درحالی که پرخاشگران، به تابعیت محض دیگران، به ویژه زیردستان عادت کرده اند، نه مشارکتشان.

قاطعیت، یکی از جنبه های قابل اصلاح ارتباط میان افراد است. این مهارت می تواند افراد را در برخورد با دیگران بسیار یاری دهد. قاطعیت با درک و پذیرش اینکه هر فردی حق انتخاب و کنترل زندگی خود را دارد، آغاز می شود. قاطعیت به معنای بهره کشی از دیگران نیست، بلکه به معنای م حافظ ت از خود و منابع خود است. هر تعریفی که از قاطعیت مورد قبول قرار گیرد، باید در آن بر رعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تأکید شود و بین گرفتن حقوق خود و پای مال کردن حقوق دیگران، تمایز قائل شد.

کارکردهای قاطعیت
مهارت قاطعیت به فراخور موقعیت چند هدف را برآورده می سازد. به طور کلی استفاده ماهرانه از قاطعیت به فرد کمک می کند که:
▪ جلو پایمال شدن حقوق خود را بگیرد. 
▪ تقاضاهای نامعقول دیگران را رد کند. 
▪ بتواند از دیگران درخواست های معقولی داشته باشد. 
▪ با مخالفت های نامعقول دیگران، برخورد درست و مؤثری بکند. 
▪ حقوق دیگران را به رسمیت بشناسد. 
▪ رفتار دیگران را در برابر خود تغییردهد. 
▪ از رفتارهای پرخاشگرانه غیرضروری خودداری کند. 
▪ در هر موردی موضع خود را با اعتمادبه نفس و آزادانه مطرح سازد.

گردآوری: بخش خانواده برگزیده ها


,