جایگاه مافه گه در بختیاری(اسب وکتل)

آیین سوگواری در مرگ عزیزان، در ایلات و عشایر ایران برای مردم شناسی، جایگاه پژوهشی مناسبی است. در ایل بختیاری، اشعار و سوگ سروده ها به همراه نمایش گونه ای از مراسم کتل و برپا کردن مافه گه علاوه بر تأثیر حزن انگیزی که دارد با موسیقی عزا آمیخته می شود و بخشی از فرهنگ این قوم بزرگ را رقم می زند.

مافه گه، یادمان خاصی است که در زادگاه یا محل سکونت فرد ساخته می شود تا یاد و خاطره بزرگان و چهره های سرشناس ایل را در اذهان زنده نگه دارد.

مرگ به عنوان پدیده ای ضد هستی و حیات- که برای انسان ها بسیار دوست داشتنی است- تلخ و ناگوار است، آنجایی که مرگ حمله ور می شود و انسان خاکی به دل خاک سپرده می شود، احساسات، عواطف و خیال سرشار از زیبایی او می شکفد، صحنه ها و تصاویر شگرف و کم نظیری را خلق می کند. ایل بختیاری که بزرگترین ایل کوچرو کشور است در مناطق وسیعی از استانهای اصفهان، لرستان، خوزستان و چهارمحال بختیاری در کوچ ییلاق و قشلاق ( سردسیر و گرمسیر) زندگی می گذراند، یا به جبر زندگی و تحمل سختی ها یکجا نشین شده است.کوچ، نمونه ای از زندگی تلخ و شیرین است که ایلات و عشایر با آن زاده شده اند. کوه های سخت گذر، رودهای عشایر با آن زاده شده اند. کوه های سخت گذر، رودهای خروشان، جنگل ها و بیشه زارهای انبوه یا دشت ها و صحراها در فرهنگ ناموس این مردم، واژه هایی ماندگار آفریده است. جالب اینکه احساسات و واژگان به کار گرفته در سوگ و عزا در بین مردم ایل، چنان زیبا و عاطفی است که تابلویی از جامعه شناسی و روان شناسی این قوم است.در سوگواری بختیاری، آیین و رسم کهن با شرایط امروز (پس از انقلاب اسلامی) قدری متفاوت است، عزاداری طولانی، سیاه پوش شدن مردان و زنان، نواختن موسیقی سوگینه (ساز چپ)، نوحه سرایی زنان(گاگریو یا دمدال)، روح تعاون و مساعدت در هزینه های عزاداری (سرباره) از ویژگی های بارز در عزاداری بختیاری ها است.در بین مردم بختیاری و طوایف مختلف، مرگ عزیزان، جوانان غیور و دلاور، کلانتر بزرگان چنان دردآور است که انجام برخی کارها یا بیان اشعار التیام بخش این درد است.

معرفی مافه گه:

از نظر واژگانی مافه گه، یک واژه دو جزیی است از: مافه+گه.مافه باید کلمه فارسی یا شاید صورت تغییر یافته مدفن عربی باشد.گه مخفف، گاه پسوند مکان است یعنی: ((مدفن گه)) به خاک سپرده نمی شود. اگر واژه ترکیبی از دفن عربی و گاه فارسی باشد، در عمر این مراسم یا مکان نیز باید بیشتر تأمل کرد.مافه گه نیز چون شیرسنگی، نمادی دیگر از شکوه، هیبت و عظمت مردم ایل است. هرگاه جوانی یا کلانتر و بزرگ خاندانی فوت کند برای یادمان و یادگار وجود او در زادگاه یا محل سکونتش مافه گه می سازند. مافه گه دیواره ای مکعبی تو پر است که هم عرض اهمیت قبر است، یا حتی بیشتر. (( کیانی)) در خصوص مافه گه می گوید:

مافه گه، سکویی بوده است که به صورت مکعب یا مدور از سطح زمین برجسته ساخته می شده است؟ در اصل، مافه گه در یک مکان یادمانی است که قبر فرد نیست، ساخته می شود به این معنا که اگر قبر شخص در قشلاق باشد، در ییلاق این یادمان بنا می شود.

الف) مکان، شکل و مصالح

همان گونه که گفته شد مکان اصلی ((مافه گه)) در ییلاق یا قشلاق متوفی است. مکان مافه گه در زمین متعلق به خانواده فرد در گذشته انتخاب می شود و بنای آغازین آن در هفته اول در گذشت شخص گذاشته می شود.شکل اصلی و مرسوم مافه گه مکعب مستطیل است که عموماً ارتفاع و طول آن 5/1 تا 2 متر از سطح زمین بلندتر ساخته می شود. عرض آن یک 5/1 متر است.مصالح به کار رفته در این بنا عبارتند از: سنگ، سیمان، یا گچ، خاک(گل) در بناهای قدیمی مافه گه، از سنگ نوشته مشخصات متوفی استفاده نمی شود ولی در حال حاضر از این سنگ استفاده می شود. در ساخت و بنای این یاد بود، روح همیاری و تعاون ایلی را می توان به خوبی دید، اگر چه در همین مراسم سوگواری، اطرافیان و آشنایان در یک عمل متقابل برای کاهش هزینه های صاحب عزا پول، گوسفند و..کمک می کنند که به آن سرباره (sarbareh) می گویند.

اخیراً در مناطق عشایری یا عشایری یا روستایی، مافه گه هایی برای جوانان رشید کشور که دردوران دفاع مقدس جان خود را برای عزت و سربلندی میهن اسلامی فدا کرده اند، بنا شده است که روح ایثار و شهادت را با فرهنگ بسیج و سلحشوری به نسل های انقلاب انتقال داده اند.

بنای مافه گه (مافگه) در اصل پس از مراسم هفتم یا چهلم تکمیل می شود. چون فقط محل آن مشخص می شود و حدودی نیم متری از آن را آماده می کنند و روی آن می چینند و مراسم کتل را انجام می دهند.

ب) کتل (اسب کتل شده)

dsc_0526-300x199.jpg


img_0587-300x225.jpg

در این عکس و چند عکس بعدی مراحل گذاشتن این بزهای کوهی بر بالای تاق نصرت را پی گیری می کنیم.

img_0600-300x225.jpg

بدون شرح

img_0615-225x300.jpg

بدون شرح

img_0667-300x225.jpg

دو بز کوهی بر فراز تاق نصرت نصب شدند و ما محل را ترک کردیم تا فردا دوباره برای مشاهده ی مراسم سوگواری به این مکان برگردیم.

dsc_0029-300x199.jpg

 پیش وند “آ” را برای بزرگان و ریش سفیدان ایل به کار می برند. بختیاری ها معتقدند که “آ” اولین حرف الفبای فارسی است که در ابتدای اسامی مردان بزرگ ایل قرار می گیرد. و حرف “ب” دومین حرف الفبای فارسی است که در واژه ی “بی بی” دیده می شود و مختص به زنان شاخص ایل است. به نظر من، وجود حرف “آ” در ابتدای اسامی مردان بختیاری از پیشینه ای برخوردار است و در این رابطه می توان تحقیق کرد

img_0687-300x225.jpg

 این مرد و همکارش نوازندگانی بودند که در مراسم عزاداری و در هنگام ورود مهمانان کرنا و طبل (به صورت چپ) می نواختند. آن مکعب سیاه رنگ هم “مافه گه” نام دارد که بعد از فوت بزرگان ایل آن را برپا می کنند. این یکی موقتی است ولی در اطراف چلگرد (یکی از ییلاقات بختیاری ها) “مافه گه” دائم هم میباشد.

img_0831-300x225.jpg

همان توضیح بالا-از نمایی دیگر.

img_0691-300x225.jpg

بر روی این اسب چادر سیاه انداخته اند و در واقع “کتل” بسته اند. سیاهی این اسب ریشه در سوگ سیاوش (سیاوش به معنای دارنده اسب سیاه) دارد. دو تفنگ به صورت ضربدر نزدیک شانه های اسب می گذارند.

img_0721-300x225.jpg

اسب کتل بندی شده را به سمت “مافه گه” می برند و تا آخر مراسم این اسب و آن جوان به دور “مافه گه” طواف می کنند.

img_0779-300x225.jpg

دسته های محتلف (تیره ها و خانواده های مختلف) عزادارن به صورت مجزای مردان و زنان به محل برگزاری عزاداری می آیند. در این مراسم عزاداری به وضوح نظم اجتماعی مستتر در ایل بختیاری مشاهده می شود

img_0847-300x225.jpg

هنگامی که دسته های عزاداران وارد می شوند، جوانانی از میزبانان و مهمانان تیرهای هوایی به احترام بزرگ فوت کرده، شلیک می کنند.

img_0736-300x225.jpg

گذر مهمانان از زیر تاق نصرت که بزهای کوهی بر فراز آن نصب شده اند.

img_0738-300x225.jpg

همه عزاداران و مهمانان در این جا جمع می شوند.

img_0848-300x225.jpg

وقتی مردان عزادار به چند متری صاحبان عزا می رسند، دستانشان را به پیشانی نزدیک می کنند و حالت گریه به خود می گیرند. در این زمان یکی از صاحبان عزا به طرف مهمانان می آید و دست ریش سفید جمع را می گیرد و آن را از پیشانی اش دور می کند. به این ترتیب دیگران هم دستشان را از روی پیشانی بر می دارند و به گروه مهمانان عزادار ملحق می شوند.

img_0875-300x225.jpg

برخی در مراسم عزاداری شرکت کرده اند، نهار خورده اند و بر می گردند. برخی دیگر از راه می رسند. هیچ گروهی داخل گروه دیگر نمی شود. هر گروهی برای خودش ریش سفیدی دارد. هرگز نظم به هم نمی خورد.

dsc_0004-199x300.jpg

این هم صندوقی است که عزاداران مهمان، در آن کمک هزینه برگزاری مراسم را تقدیم می کنند. اگر اشتباه نکنم به این هدیه، “سر بار” می گویند.

dsc_0306-300x199.jpg

حضور زنان در مراسم عزاداری به این صورت است. آن ها در هنگام نزدیک شدن به صاحبان عزا، صورت خود را چنگ می زنند. صاحبان عزا هم سینه می زنند و صورت خود را می خراشند.

dsc_0195-300x199.jpg

بدون شرح

dsc_0183-300x251.jpg

بدون شرح

dsc_0286-300x199.jpg

بدون شرح

dsc_0321-300x199.jpg

بدون شرح

dsc_0439-300x199.jpg

به گره چادرها دقت کنید.



کتل(kotal) در حقیقت مادیان یا اسبی است که زین برآن می گذارند، پارچه یا چادر مشکی به نشانه عزا روی آن پهن می کنند که نماد مرکبی است که سوار خود را از دست داده است. تفنگ (شمشیر)، دوربین، حمایل و کیسه کمر(قطار فشنگ) شخص را بر روی اسب قرار می دهند و افسار آن را به دست یکی از جوانان یا افراد میان سال نزدیک به متوفی می سپارند تا به دور مافه گه از سمت چپ بچرخد. بر پیشانی اسب یا مادیان، یک پارچه یا دستمال سیاه و برگردن آن، چهار یا پنج تکه پارچه رنگی آویزان می کردند که بر احساسات و عواطف مردم اثر گذارتر باشد.


اگر اسب یا مادیان از آن شخص باشد، این حزن و اندوه بسیار بیشتر است، چون با نوای موسیقی آرام و سوگ سرود و گریه زنان (گاگریو یا سرو) و مردان (بنگ بوو) همراه است. آنقدر سوزناک می شود که گاهی بنا به روایت افراد، حتی اسب یا مادیان هم گریه می افتد.

این اسب را اسب کتل شده یا اختصار کتل می گویند. گاهی نیز آیینه ای را روی پیشانی اسب می بندند.

پ) نماد پیکر متوفی

یکی دیگر از مسائل که در مراسم کتل مافگه از اجزا و عناصر اصلی آن به شمار می رود، ساخت مجسمه یا ماکت فرد یا نماد پیکر بی جان شخص متوفی است. که از دور یا چند قطعه چوب که تنه اصلی مجسمه است ساخته می شود. برای شبیه سازی این پیکر با قامت معمولی لباس های شخصی مردم را به دور این چوب قرار می دهند و با پشم یا پارچه ، لباس ها، را پر می کنند. کلاه، شلوار دبیت، چوقا، شال، کیسه کمر،تفنگ، دوربین و سایر وسایل شخصی متوفی را به این مجسمه می افزایند تا شبیه او شود.

این پیکر بی جان، گاهی به صورت ایستاده در کنار مافه گه قرار داده می شود و گاهی نیز به صورت دراز کشیده به خیمه و بهون(bohon) یا سیاه چادر تکیه داده می شود و پتویی روی آن می اندازند به این پیکره طلسم (telesm) می گویند. همین طلسم را برای زنان نیز به کار می برند و تمام وسایل شخصی زن در گذشته را در درون خانه یا سیاه چادر و دور از چشم نامحرمان قرار می دهند.

نزدیک شدن این صحنه و ماکت به قامت اصلی فرد، به دلیل پوشیدن لباس های شخصی، میدانی از زنده نگه داشتن حضور دائمی فرد در خانواده و فامیل است.

ت) ساز چپ و تشمال ها

تشمال(toshmal)(14) نوازنده ایل است که در مراسم و شیون ایل را همراه می کند، به طور معمول این نوازندگی دو نفره انجام می شود که خود تشمال ها نیز خانوادگی در کنار ایل زنگی می کنندو در شادی و عزا خود را ملزم به همکاری می دانند یک نفر ساز یا کرنا (karna) می نوازدکه آن را میشکال می گویند و دیگری دهل می کوبد که به او دهلی یا دهل کو گفته می شود.

ساز چپ یا موسیقی چپ نوای حزن انگیزی است که توسط تشمال ها با همان ابزار و آلات با نغمه های تأثر و تألم انگیز نواخته می شود.((چپی به این سبب به آن اطلاق می شود که همین وسیله در عروسی نیز به کار می رود))

اثری که این موسیقی غمناک بر وجود افراد صاحب عزا، نزدیکان، یا حاضران می گذارد آنقدر متنفذ است ، که ناله و زاری و کل (kel)(16) زنان و فریاد مردان همراه می شود.

1در مراسم سوگواری بختیاریها، زنان به صورت گروهی، یا تك خوانی خوش صدا با موسیقی چپ تشمال هم نوا می شوند كه به این صورت تشمال حزن انگیز دندال، دمدال یا گاگریو می گویند. گاهی به این همخوانی و سوگینه خوانی ((واویلا)) هم گفته می شود. البته این گاگریو در تمام مراسم عزا برای پیر و جوان، مرد و زن خوانده می شود كه اشعار آن متفاوت است و در بیان نیكویی، شایستگی و لیاقت زن یا مرد متوفی سروده می شود كه در ذیل مواردی از آن ذكر می گردد. از این رو به آن سر: soru نیز می

ث)شلیك گلوله (تش تفنگ)

تفنگ یكی از اركان و عناصر اصلی زندگی ایلی در بین عشایر و اقوام است كه هرگز از مردان سلحشور و غیرتمند ایل جدا نمی شود و صدای تفنگ در عروسی و عزا تهییج كننده و دارای اثر متفاوت است.در مرگ جوانان و بزرگان خانواده، همراه با نوای چپ نوازندگان ، نوحه و سوگینه سرایی مردان و زنان و اشك گرم بستگان، صدای تفنگ است كه سوزناكی واقعه را بیشتر بیان می كند. شلیك گلوله یا تش تفنگ ( tashtofang) نیز یكی از اركان سوگواری در بین بختیاری هاست كه یادگاری گرم ماندن لوله، تفنگ و رسیدن بوی باروت به مشام متوفی است.

اشعاری كه در سوگ بزرگان و شكارچیان ایل خوانده می شود و ناله تفنگ و شلیك گلوله، یا حتی حضورتفنگ در مراسم كتل و مافه گه یا پیکره بی جان و آراسته به لباس فرد متوفی، جلوگاه آن را در فرهنگ بختیاری نشان می دهد.

به نمونه هایی از اشعار و سوگ سروده ها یا صیادی (سركهی) بختیاری اشاره می شود.

پازنی هوس مكن مگو كه مردم

تفنگم واكیس كمر و كرم سپردم

(ای پازن (آهو)شاد مباش كه من مردم، بلكه،تفنگ و كیسه كمرم را به پسرم سپردم)

 بیوریم به تمندر میش به كریزه

تفنگم گل ازنه، كاردم چه تیزه

 (بیا بریم تمندر، میش كوهی به ردیف وبه كثرت وجود دارد، تفنگم هدف را خوب می زند و كاردم خیلی تیز است).

بیوریم به بال رو میش به گداره

تفنگم خال ایزنه شاه چیس نداره(بیا به كنار رودخانه برویم، چون میش كوهی در حال گذر است، تفنگ ام خوب هدف می زند پادشاه هم، چون آن ندارد).

پا زنی وری بچر كه روز پاك

او صیاد كه تنه زید امروز به خاك ای پازن بلند شو چرا كن ، روز روشن شده است، صیادی كه تو را شكار می كرد، امروز در خاك است.

ج- شرح مراسم كتل و مافه گه

در هفته اول مرگ عزیز (شهید،جوان دلاور، بزرگ خاندان) در مكانی كه زمین محل سكونت صاحبان عزاست یا نزدیك به زیستگاه آنها باشد، زمینی مسطح و پاك انتخاب می كنند، قدری آن را از زمین بالاتر می آورند و قالی یا پارچه ای سیاه روی آن می اندازند، وسایل شخصی میت از جمله: تفنگ، دوربین و ..... را روی آن تزیین می كنند، اسب كتل شده را می آورند و افسار آن را به دست یكی از بستگان درجه اول به مافه گه، ساز چپ می نوازند و زنان به صورت گروهی و حلقه وار، سوگ سروده (دمدال و گاگریو ) می خوانند. تمثال(طلسم و پیكره نمادین آراسته به لباس های شخصی مرده) را در نزدیكی مافه گه یا درون خانه می گذارند.

فامیل ها یا سایر افراد نسبی و سببی در اطراف مافه گه، سیاه پوش حلقه می زنند و اشك می ریزند و بر سر و روی خود می زنند. سپس افراد نزدیك میت یا بستگان درجه یك وی می آیند و دست افراد را می گیرند- كه خود نشان جلوگیری از بر سر و صورت زدن هم دارد- و آنها را می برند تا در محل عزا بنشینند. همنوایی موسیقی ساز چپ،نوحه سرایی زنان، شلیك گلوله دور زدن اسب كتل به دور مافه گه از سمت چپ ادامه می یابد و این حركت چند ساعت طول می كشد. اگر از مردم عكس موجود باشد در مقابل مافه كه نصب می شود. مردان با گریه و صدای (بوومی (bevumey) و زنان با خراشیدن صورت و كندن موها (كیك چر kekcher ناله و زاری) وارد محل عزاداری (خانه یا هر محوطه دیگری) می شوند. آن گاه عده ای به رسم تشكر و قدردانی مانع این كارها می شوند و با استقبال از آنها به درون خانه دعوتشان می كنند.

چ) پایان مراسم كتل و طلسم

كتل و پیكر برای هفته مرده می ماند، پس از آن چند نفر داوطلبانه می آیند و پس از گریه و خواندن فاتحه از صاحبان عزا اجازه می گیرند و طی مراسمی همراه با نواخت ساز چپ كتل و طلسم را بر می دارند، از جیب خودشان،پولی به تشمال می دهند و در حقیقت مقدمات عزاداری رسمی را بر می چینند.(اگر چه عزاداری ها تا سالگرد متوفی وجود دارد).

سپس آن افراد،طلسم (پیكره نمادین متوفی) را پایین تر از سیاه چادر صاحب عزا و در حالت مخفیانه(28) باز می كنند و لباس ها را تا می زنند و در بقچه قرار می دهند. این افراد خود را محرم متوفی می دانند و به دور از چشم دیگران، این كار را انجام می دهند، گاهی نیز این طلسم برای نماد عزاداری تا چهلم یا بیشتر در منزل صاحبان عزا نگه داری می شود و مراسم گریه و فاتحه بر آن همراه با سرو (soru) اجرا می شود.صاحب عزا نیز با طبخ غذا آمادگی پذیرایی از آنها را دارد. پس از خوردن غذا، فاتحه می خوانند. عموما فرد ملا(فرد با سواد یا عشایر كه به آن ملا مكتبی هم می گویند) كار انجام مراسم مذهبی را عهده دار می شود.پس از آن، خیمه و پیشه(29) چادرها یا سیاه چادرهایی را كه برای عزاداری برپا كرده بودند، می كشند و چادرها را می نشانند و این نشان پایان عزاداری رسمی و آغاز فعالیت های زندگی مرسوم و رایج است. اگر چه در این بختیاری ها حتی تا سالگرد در گذشت شخص، افراد خود را عزادار می دانند اما انجام و برخی كارهای مشروع را از دیدگاه عرف برای خود ناپسند می دانند مثلا زنان تا مدت ها حنا نمی گذارند و لباس سیاه بر تن می كنند.پس از این كه كار كشیدن خیمه و چادرها انجام شد، بقیه كارهای مربوط را به طور كامل خود صاحب عزا یا نزدیكان انجام می دهند.

ح) ساخت مافه گه:

پس از عزاداری های هفته و انجام مراسم تشریفاتی، كشیدن خیمه های عزاداری و ریش تراشی مردان نزدیك به متوفی، با یك روحیه تعاون، كسانی كه از بنایی و كار ساختمانی مطلع هستند نسبت به تكمیل بنای مافه گه اقدام می كنند. مافه گه اگر چه یك بنای مكعبی و ساخته سنگی دست بشر است ولی بخش وسیعی از آداب، رسوم و فرهنگ ایلی بزرگ را با خود دارد.

توهین به مافه گه ناپسند و غیر اخلاقی است. و حتی اعتقاد فامیل به این بنا چنان است كه به آن قسم می خورند. این سوگند چنان است كه در كنار سوگندهایی چون به مزارگه.../به قور.../بخت../به خاك../ به مافه گه ... نشان از اعتقاد و باور قلبی صاحبان و نزدیكان آنهاست.امروز در گوشه و كنار خطه بختیاری، مافه گه ها و شیرهای سنگی مردان بزرگی برپاست كه سر در نقاب خاك كشیده اند و تاریخ شهامت، شجاعت،ایمان و مردانگی آن دلاور مردان را می ستاید. این مختصر شاید به خوبی نتوانسته باشد اوج اعتقاد و ایمان مردم را به این بناهای سنتی بیان كند ولی چون خود در تمام این مراسم بوده ام و از نزدیك با شرح مسایل ارایه شده انس داشته ام گمان می كنم گامی هر چند كوچك در معرفی این ایل بزرگ برداشته شود. شاید این آیین ریشه در تاریخ پیشینیان این مردم داشته باشد.چون بر این باورم كه این بزرگ قدمتی دیرین دارد و آداب،رسوم، گفتار، وا‍‍ژگان و پوشاك و... با گذشتگان تاریخ ایران زمین پیوندی ناگسستنی دارد.


مطالب مشابه :


آسیب شناسی مجالس ترحیم

دانلود مجالس ختم چهلم سالگرد سنگ قبر کردن برای خیرات در تزیین مقابر




گزارش اختصاصی هنر ناب از مزار شهدای حزب الله در بیروت

در ایام پنجمین سالگرد حماسه پیروزی حزب بالای قبر شهید حاج قبل به تزیین قبرش




خمين در انقلاب - سيد محمد كاظم قريشي، قرباني مخالفت با كاپيتولاسيون( بخش پاياني)

ماجرای سنگ قبر. ایشان گفت برای مراسم سالگرد آقا کاظم قریشی مسین و نقره‌ای تزیین و روز




سفرنامه رها سادات به کرج

بعد از ظهر هم که خاله معصومه و شوهر خاله رضا اومدن دیدنیمون و برای برای تزیین قبر می




«آیین برات» و نیمه شعبان در خراسان و سایر نقاط (عید برات، روز برات، شب برات، چراغ برات …)

بعد از اولین سالگرد برای همیشه بر سر قبر عزیز سفر و شیرینی و تزیین




چرا ایرانیان این شهر ترکیه را باید ببینند ؟! +عکس

هر ساله دوستداران مولانا در 17 دسامبر مصادف با سالگرد در روی هر سنگ قبر کلاه و زیبا تزیین




جایگاه مافه گه در بختیاری

آیین سوگواری در مرگ عزیزان، در ایلات و عشایر ایران برای قبر است، یا تزیین می كنند




جایگاه مافه گه در بختیاری(اسب وکتل)

این شعر برای مافه گه دیواره ای مکعبی تو پر است که هم عرض اهمیت قبر را روی آن تزیین می




برچسب :