مهد کودک هدایت نوین/یه اعتماد شیرین

تو با لبخنده ای دنیا رو دنیا می کنی

زندگی را پایتخت عشق و رویا می کنی

 

دلبند کوچک من، به اندازه تمام ناگفته های تمام کتابهای دنیا از تو گفتنی دارم.آنقدر که باید تمام کلمات را احضار کنم و از آنها بخواهم تا در برابر مهربانی های تو،تمام شعف و شادمانی های کودکانه ی تو اون وقتها که بی هیچ بهونه ای به من و بابایی ارزونی می کنی و به اندازه تمام بزرگی دنیای کوچک و کودکانه ی تو برایم به صف بایستند تا بتونم وصف کنم از این دنیایی که با اومدنت برام ساختی و شکل دادی و روز به روز داری برام مهیج ترش میکنی.اونقدرتو چشمهات مکث میکنم ،اونقدر کلمات شیرینتو یادآوری میکنم تا بلکه این خاطرات شیرین کودکیت هر چه عمیق تر تو دلو مغز و وجودم ثبت بشه.کاش اونقدر قدرت داشتم تا

باسرعت زمان و گذشت سریع ایام بجنگم.دقایق ! نشتابید ،آهسته تر .آنقدر گفتنی دارم و دقیق تر آنقدر گفتنی شیرین دارم که دلم نمیاد حتی قلم و کاغذم رو هم تو این روزهای سراسر لبریز لذت از وجود تو شریک کنم.واسه همینه کم می نویسم.الان هم به جای ثبت خاطرات دارم از ناگفته هام و احساسات درونی خودم نویسم!مگه نه اینکه اینجا برای توست؟ اما عزیز دردونه ی من!ترنمم،تمام این احساسات ناشی از وجود توست.

دلبندم،خدارو شکر اونقدر از انتخاب مهد کودک و محیطی که در اون هستی راضی هستم و اونقدر اونجا بهت خوش میگدره و روز به روز چیزهای تازه یاد میگیری که از این بابت بی نهایت خوشحالم.وقتی اولین تکالیف ماهیانه و شعرهایی که یاد گرفتی و به خونه آوردی اونقدر غافلگیرم کردی که در عرض یک ماه تونستی همه ی اینها رو یاد بگیری (4  تا شعر بلند به علاوه دعای قبل از خوردن نهار و سوره توحید وچند کلمه انگلیسی و انجام تکالیف مفاهیمی دفترچه ی مخصوصی رو که دارید)اشک ریختم ،اشک شوق ....و وقتی خواستم با مدیر مهد صحبت کنم و از نحوه ی خوب برخورد و آموزششون تشکر کنم،نتونستم و بازم اشک ریختم.وقتی میام دنبالت و اون همه شادی رو میینم که تو چشمات موج میزنه،از خودمم هم راضی میشم و عذاب وجدانی که هر از گاهی با دریافت این جملات که :دخترتون میره مهد کودک؟ آخی،چرا؟؟!!! مگه خودتون شاغلید؟؟؟!!!   میاد سراغم دود میشه میره هوا.آخه اونا نیستن که ببینن که با چه اشتیاقی ساعت7صبح بیدار میشی و من و بابایی رو بیدار میکنی که زودتر بری مهد کودک،آخه یکی نیست که به اونابگه که : بچه ها فقط بازی می خوان و مگر نه اینکه اونجا بازی می کنن و هر روز دهها مطالب جدیدی یاد میگیرن که من مادر نمی دونستم چطور باید اون مفاهیم آموزش داده میشدند،مگه نه اینکه منم مادرم اما هنوز آدمم و لذت بردن از ساعات زندگیم در نبود ترنم گناه نیست،اینکه با آرامش و بدون دغدغه به امورات و خرید خونه می پردازم و مهمتر از همه،مگه نه اینکه یه مادر شاد و باحوصله خیلی دوست داشتنی تره تا یه مادر خسته و بیحوصله و غرغرو ؟ من که اینا رو میدونم اما اینو نمی دونم چرا گاهی آدمها می خوان بدون درخواست و تفننی نظریه ارائه بدن!!! مهد کودک هدایت نوین جایی که من بهش اعتماد کردم و از اعتمادم هم راضیم و سجده شکر به درگاه خدای بزرگی که همیشه همین نزدیکیهاست.


مطالب مشابه :


استخدام مربی مهد کودک

با سلام من دبیری ادبیات فارسی هستم سابقه همکاری در مهد دارم و متقاضی همکاری مجدد در این




مربی مهد کودک

مربی مهد کودک و در مهد کودک و مدارس مختلف اعم از علامه طباطبایی هستم و خوشحال




مهد کدام کودک

همان‌طور که می‌دانیم، تأسیس و رشد مهد کودک با یک مربی مهد هر مربی مهد هستم، یک




معرفی مهد

من مربی مهد میلاد شهرستان خرم آباد هستم مهد کودک میلاد در سال 1369 توسط سرکار خانم امیری




شغل آينده من..........

گفتی می خواهی مربی باشی مربی مهد کودک و پیترپن هستم تولد امام مهدی بازم مهد کودک




چند کلمه راجع به مهد کودک !

چند کلمه راجع به مهد کودک ! هر کجا هستم باشم بیشتر مربی های مهد تحصیلات خاصی




و باز مهد کودک....

در قالب برنامه ها، می شد متوجه شد که مهد کودک مربی داشتنی مهد هستم بویژه ساغر




نکاتی درباره ی روز اول مهد کودک (برگرفته از سری کتابهای با کودک خود چه کار کنم)

نکاتی درباره ی روز اول مهد کودک مربی و مسؤولان مهد کودک تماس هستم!»- کودک را




مهد کودک هدایت نوین/یه اعتماد شیرین

،خدارو شکر اونقدر از انتخاب مهد کودک و محیطی که در اون هستی راضی هستم و مهد کودک




برچسب :