شگفتى‌ها و عجايب در آفرينش حيوانات 1:

تفكر و عبادت  
امام رضا عليه السلام :
ليس العبادة كثرة الصلاة و الصوم انما العبادة التفكر فى امر الله عزوجل .
(عبادت به نماز و روزه بسيار نيست بلكه عبادت همانا تفكر و انديشيدن در امر خدا است .)
راز بقاء در حيوانات  
قسم بينهم معيشتهم . (65)
(خداوند بين موجودات عالم روزى و معيشت آنها را به عدالت تقسيم نمود)
پرواز در لابلاى پرندگان هوا و غواصى در بين موجودات آبزى در اعماق آبهاى درياها و اقيانوسها، يك قانون كلى را به دست انسان متفكر و عاقل مى دهد به اينكه حيوانات هوايى و دريايى ، صحرائى و جنگلى ، چرندگان و پرندگان همه و همه دست به دست هم داده اند تا زمينه رشد بهتر انسان را فراهم سازند. مثل اينكه همگان ماءموران الهى هستند كه موظف به تاءمين نيازمنديهاى اشرف مخلوقاتند. و اين در حالى است كه بعضا مرغان هوائى نصيب ، ماهيان دريا و بالعكس ماهيان دريا خوراك پرندگان هوائى و يا حيوانات آبزى ديگر مى شوند و گاهى گياهان را خوراك حيوانات و گاهى هم حيوانات را نصيب گياهان گوشتخوار مى سازند. خدايا چه حكمتى در اين فعل و انفعالات در بين موجودات وجود دارد كه انسانهاى غافل هنوز رمز و راز زندگى را درك نكرده اند.

هفت شهر عشق را عطار گشت
عاقبت ما اندر خم يك كوچه ايم

و از عجائب تقسيم روزيهاى دنيا اين است كه از باقيمانده غذا در لابلاى دندان يك موجود، غذاى لذيذ و آماده اى براى حيوانات ديگرى مى سازند همانند نهنگها در دريا پس از آنكه از حيوانات ريزتر دريايى شكار كرده و تغذيه شده اند به ساحل دريا آمده و با باز كردن دهان خود، پرندگان مخصوصى وارد دهان نهنگ مى شوند و از غذاهاى باقى مانده در لابلاى دندانها آن حيوان مى خورند بدون آنكه نهنگ فكهاى خود را روى هم بگذارد. و در تقسير فخر رازى جلد 24 آمده است كه اين پرندگان با داشتن خارهاى تيزى بر روى سر، مانع از بلعيدن آنها توسط نهنگها مى شوند. چرا كه اگر نهنگها بخواهند از اين اسرار الهى سرپيچى كرده و اين پرندگان را خوراك خويش قرار دهند، خارهاى تيز سر آن پرندگان در سقف دهان نهنگها فرو رفته و مجروح مى سازند لذا جلوى سوء استفاده احتمالى اين حيوانات غول پيكر را هم سد نموده اند. و از طرفى هم چنين حركت زيبائى كه بين نهنگها و پرندگان انجام مى گيرد نتيجه آن علاوه بر تهيه روزى پرندگان ، اين خواهد بود كه به راحتى دهان و دندانهاى نهنگ مسواك خواهد شد و از لابلاى دندانها غذاى ريز برداشته شده و حيوان از آرامش ‍ خاص برخوردار خواهد شد.
آرى راز آفرينش و چرخش عالم هستى ، براى انسان هوشيار درس ‍ خداشناسى است البته اگر انسان از پوستين غفلت و سستى و تنبلى در راه فكر و انديشه خارج گردد.

جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
كه هر چيز به جاى خويش نيكوست

در آفرينش حيوانات سوارى  
و الخيل و البغال و الحمير لتر كبوها و زينة و يخلق ما لا تعلمون . (66)
(و اسب و استر و حمار را براى سوارى و تجمل و زيبايى مسخر شما گردانيد و چيز ديگرى هم كه شما هنوز نمى دانيد براى شما خواهد آفريد.)
سه نوع از حيوانات كه تحت تسخير انسان قرار گرفته اند در اين آيه نام برده شدند كه هر كدام خصوصيات خاصى به خود را دارند اگر چه در عمل با هم مشتركند يعنى براى حمل و نقل بار و مسافر استفاده مى شوند. اسب حيوان رامى است كه براى حمل و نقل و سوارى بكار گرفته مى شوند. همانطور كه قاطر و الاغ هم به همين منظور بكار گرفته مى شوند ولى اسب براى براى مسابقات اسب دوانى و مانور در ميادين ورزشى و ميادين جنگى استفاده شايانى مى شود بر خلاف الاغ و قاطر كه يا در اين رابطه ها استفاده نمى شود و يا كمتر استفاده مى شوند ولى در حمل و نقل بار و مسافر در كوههاى سر به فلك كشيده و صخره هاى صعب العبور از قاطر استفاده بيشترى مى برند چون توان و قدرت قاطر در چنين مواقعى بيشتر قابل بهره بردارى قرار مى گيرد. لذا اين حيوانات هم براى حمل و نقل بكار گرفته مى شوند و هم براى زينت الان كه در قرن اتم بسر مى بريم و با اين همه پيشرفت در صنايع ماشين سازى و هواپيما سازى كه بسيار مدرن و فوق مدرن ساخته مى شوند و با يك چشم بهم زدن صدها مسافر را آن هم در فضا از شهرى به شهر ديگر و از كشورى به كشور ديگر منتقل مى كنند، باز هم از اسب و قاطر براى سوارى يا زينت حتى در ممالك پيشرفته و صنعتى بكار مى گيرند لذا براى هميشه تاريخ اين حيوانات حداقل براى سوارى و زينت و زيبايى استفاده خواهند شد.
در آخر آيه اشاره اى اجمالى در رابطه با خلقت وسائل و ابزار جديدترى شده است كه با كمى تاءمل متوجه مى شويم كه خداوند به آنچه را كه بعدها به وسيله مخلوقش يعنى انسان به همراه پيامبر درون خود يعنى عقل ، اختراع خواهد شد عالم و آگاه بود و همه اين اختراعات در پيشگاه ذات احديت حاضر و مشهود بود و اگر انسان توانست دست به خلقت ابزار ماشينى دراز كند و هر آنچه را كه در خدمت خود گرفته است از آفريده هاى پروردگار عالم است . اگر براى طراحى ماشين و هواپيما از عقل و هوش ‍ خود بهره گرفت و از تجربيات پرندگان و كيفيت و بالهاى آنها استفاده كرد همه از راهنمائيهاى عقل ، همان پيامبرى كه خداوند كريم در انسان به وديعت گذاشته است بهره گرفته شد.
حال اين انتساب اختراع به مخترعين ، يك انتساب مجازى است . آنكه در واقع و حقيقت مبدع و نو آورى داشت همان ذات حق است كه با راهنمائيهاى و هدايتهاى خود به توسط عقل ، بشر را به سوى ساختن دنيائى جديد و با تكنيك و صنعت جديدتر هدايت فرمود. بهترين شاهد و قرائن اين مدعا اين است كه خداوند آهن را در لابلاى خاك و سنگ پنهان كرد تا پس از آگاهى يافتن از كيفيت استخراج آن از معادن استخراج كند و با آتشى كه خداوند به عنوان يك نعمت در دست انسان قرار داده است ، فلزات را از خاك و سنگ جدا نموده و در صنايع بكار گيرد.
شتر و عظمت خلقت آن بنگريد  
افلا ينظرون الى الابل كيف خلقت . (67)
(آيا به چگونگى خلقت شتر نمى نگريد؟)
شتر از موجودات عظيم و مخلوقات خداوند متعال است كه متناسب با محيط زندگى خود آفريده شده است .
وقتى به افلاطون گفتند كه در سرزمين حجاز حيوانى زندگى مى كند كه با دست و پاى دراز و داراى دو زانو مى باشد، فرمود اين حيوان بايد گردن درازى داشته باشد تا بتواند به راحتى بچرد.
از عجائب خلقت اين حيوان داشتن دو زانو مى باشد تا به راحتى پاهاى بلندش را جمع كند و بنشيند.
داشتن كوهان كه از چربى است به عجائب خلقت اين حيوان افزوده است كه غذاى بسيارى را به صورت چربى در كوهان خود ذخيره مى كند تا در مسافرتهاى طولانى از آن بهره گيرد لذا شتر مى تواند حدود 800 كيلومتر راه برود و بار متناسب با قدرتش و مسافر را بر دوش خود حمل كند بدون آنكه از آب و غذا استفاده نمايد.
و اما غذاى اين حيوان در صحراها كه معمولا از تيغ ‌هاى فراوان و خطرناك پوشيده شده است و هر حيوانى نمى تواند از آن استفاده كند، شتر به راحتى از آن تيغها مى خورد بدون آنكه اذيت شود.
پاهاى پهن شتر راه رفتن در شنزارها را آسان مى كند. رام بودن اين حيوان از خصوصيات بارز آن است كه يك نوجوان مى تواند چهل شتر را به صورت قطار با بارهاى سنگين حركت دهد و اين در حالى است كه اگر اين حيوان ، رام خلق نمى شد بلكه به صورت حيوان وحشى خلق مى شد، چهل نفر انسان قوى نمى توانستند جلوى يك شتر را بگيرند و آن را تحت تسخير خود در آورند.
اينجا به عظمت خداوند بينديشيم كه چگونه حيوانات مختلف را تحت تسخير انسان قرار داده است تا از آنها بهره مند شده و استفاده هاى متنوع نمايد.
حتى از گوشت شتر هم استفاده مى شود همانطور كه زا شير و پشم شتر بهره هاى فراوان مى بريم . قرآن مى فرمايد به شتر نگاه كنيد و به راحتى از كنارش عبور نكنيد بلكه نظاره كنيد. نظاره ، نگاه و تماشاى با تفكر است كه انسان در خلقت شتر تفكر كند كه چگونه آفريده شده است . به پلكهاى چشمانش نگاه كنيد كه داراى دو پلك است بر خلاف حيوانات ديگر چون اين حيوان در بيابانها و شنزارها حركت مى كند و در طوفان شن بايد طى مسافت كند لذا در همان حال كه شنهاى روان به سر و صورتش باريدن مى گيرد با پلكهاى چشمانش همچون برف پاكن ماشين ، جلوى چشمانش ‍ را از شنهاى روان پاك نموده و با راحتى مى تواند در بيابانهاى به حركت خود ادامه دهد. درست است كه شتر و اسب و استر و الاغ جاى خودشان را به ماشين و هواپيما داده اند ولى براى هميشه تاريخ جاى تعمق و تفكر در خلقت شتر و امثال آن باقى است و نداى قرآن براى هميشه بلند است كه به خلقت شتر بينديشيد كه چگونه خلق شده است .
مخفى شدن حيوانات در زمان مرگ  
امام صادق عليه السلام فرمود: اى مفصل ، حيوانات چون آثار مرگ را در خود احساس كنند در جائى كه بوى لاشه آنها بيرون نيايد مخفى مى شوند و در آنجا مى ميرند و الا عفونت بدن آنها باعث بيمارى مانند طاعون مى شود.(68)
در آفرينش گربه  
گربه از جمله حيوانات اهلى است كه در كوچه ها و حياط خانه ها و روى ديوارها براى همگان قابل رؤ يت است و بعضا انس زيادى با اين حيوان پيدا مى كنند تا جايى كه در اتاقهاى منزل مسكونى راه مى يابد. حس بويايى اين حيوان بسيار قوى است بطورى كه اگر گربه اى را كيلومترها از خانه و يا محل زندگى آن دور سازند پس از مدت كوتاهى دوباره به همان مكان بر مى گردد. اين حيوان از حس بويايى خود براى پيدا كردن غذاى مورد نياز خود استفاده مى كند. نوع خلقت اين حيوان به گونه اى طراحى شد كه به راحتى مى تواند از در و ديوار بلند بالا رفته و با پرشهاى خود فاصله ها را همچون روى پلى عبور كند. و اگر كمى در كيفيت دست و پا و چنگالهاى اين حيوان دقت شود متوجه خواهيم شد كه يك تناسب بسيار حساب شده در بين اعضاء اين حيوان و نيازمندى ها و شكار نمودن اين حيوان ، وجود دارد. و در مجموع نشانگر نظم بسيار دقيقى در نظام آفرينش است كه ناظمى آگاه به نوع نيازها و ساختار ظاهرى و باطنى در خلقت آنها نظارت داشته است و اين در حالى است كه همه آفرينش از جوامد و نباتات ، گياهان و حيوانات ، بدون داشتن هيچ الگو و نمونه اى آفريده شده اند، بر خلاف انسان كه بدون الگو هرگز نخواهد توانست اشيائى را بسازد ولى خداوند كريم بدن آنكه از الگوئى استفاده كرده باشد و يا كمكى از موجودات ديگر گرفته باشد همه آفرينش را براى اولين بار ايجاد و خلق نمود كه هرگز نقصى در آنها پيدا نشده است .
گربه اى براى گربه كورى غذا مى برد  
جمعى مشغول خوردن غذا بودند كه هر چند دقيقه يك بار گربه اى به نزديك سفره مى آمد و تكه استخوانى را جلوى گربه مى انداختند و گربه به دندان مى گرفت و مى رفت تا چند بار اين صحنه تكرار شد و بر ايشان جاى سئوال بود كه اين حيوان غذا را به كجا مى برد و چرا خودش مصرف نمى كند! يكى از افراد روى سفره براى تعقيب گربه بلند شد و پشت سر گربه حركت كرد تا اينكه متوجه شد كه گربه به پشت بام خانه خرابه اى رفت . او هم با نردبان به پشت بام راه يافت تا اينكه صحنه عجيبى را مشاهده كرد كه گربه كورى در پشت بام آن منزل مخروبه زندگى مى كند و اين گربه سالم برايش غذا تهيه مى كند. وقتى به نزد دوستانش برگشت با تعجب گفت عطوفت حيوانات بعضا از عطوفت بين انسانها بيشتر است .
آرى خداوند اين محبت و نوع دوستى را در بين حيوانات هم قرار داده است تا موجود كورى در پشت بام يك منزل متروكه هم گرسنه و تشنه نماند.
وفادارى سگ از شگفتى هاى آفرينش  
يكى از وفادارترين حيوان در بين حيوانات ، سگ هست كه سگهاى خانه دار و همراه گله گوسفند و حيوانات اهلى با شامه قوى كه خداوند در آنها قرار داد صاحب را از دشمن تشخيص مى دهند. اين حيوان با وفا با حس بويايى خود صاحبش را مى شناسد. حتى سگ شكارى از بوى ردپاى شكار در لابلاى علفها متوجه سمت عبور حيوانات مى شود. اين حيوان تمام حفاظت حياط منزل يا گله حيوانات اهلى را به عهده مى گيرد. چوپانى تعريف مى كرد كه بره اى تازه بدنيا آمده را نزد سگ گله به امانت گذاشتم تا گوسفندان را به چرا ببرم . بعد از چندين ساعت كه برگشتم بره را سالم يافتم به طورى كه سگ به بهترين وجه از آن محافظت مى كرد با توجه به اينكه به سگ هيچ غذائى نداده بودم و اين حيوان عجيبى داشت لذا خوراك خوبى به حيوان دادم و مشغول خوردن آن شد و در پيش خود گفت : خدايا چگونه اين حيوان با توجه به گرسنگى زيادش از خوردن اين غذاى لذيذ بره آن هم دور از گله و چوپان و صاحبش دست كشيد تا نهايت وفادارى و امانت دارى را ثابت كند ولى در بين انسانها بعضا افرادى پيدا مى شوند كه نه تنها به امانت خيانت مى كنند بلكه شنيده شد در روز روشن چوپان گله گوسفندى را كشتند و بدنش را آتش زدند و گوسفندان را بار كاميون نمودند و بردند! آبا به اين آيات انديشيده ايد كه قرآن مى فرمايد: بعضى از انسانها از جهت صفات درونى از حيوانات هم پست ترند اولئك كالانعام بل هم اضل . (69)
از شگفتى هاى خلقت ماهى درس بگيريم  
ماهيها از جمله موجودات آبزى هستند كه داراى عجائب و شگفتى خاص ‍ هستند. بر خلاف موجودات خشكى كه از شش براى تنفس برخوردارند ماهيها از آبشش براى تنفس استفاده مى كنند كه هواى داخل آب را به وسيله آبشش جدا مى كنند و تنفس مى كنند. اگر آفرينش عوالم وجود بر پايه تصادف مى بود پس چرا در يك مورد هم خلاف طبيعت اتفاق نيفتاد. مثلا حيوانات خشكى همه از كيسه هاى هوا يعنى ششها برخوردارند، ولى آبزيها همانند ماهيان چون دائما در آب زندگى مى كنند بايد از آبشش برخوردار باشند تا همانند فيلترى عمل كند كه هوا را از لابلاى آب جدا و پالايش كند. حال چرا بر عكس نشد مثلا يك نوع ماهى پيدا شود كه داراى شش باشد و يك موجود خشكى پيدا شود كه داراى آبشش باشد اين تناسب بدن و نيازمندى خاص به خودش را ايجاد و انشاء مى كند.
حتى در يك مورد از بين ميليونها نوع از انواع مختلف موجودات خطا و اشتباه راه پيدا نكرده است . آيا اين همه نظم دقيق ما را بيدار نمى كند، تا در مقابل قدرت بى انتهاى او زانوى ادب بر زمين بگذاريم و پيشانى را بر خاك نهيم و عرضه بداريم : اى خداى حكيم و عالم به همه حقائق و ملكوت عوالم وجود، ما را از غفلت زدگى و خواب زمستانى بيدار كن و ما را به بهارى رهنمون كن كه همانند گلهاى بهارى بيدار شده و سر از خواب غفلت برداشته و همچون شاخه هاى گلهاى زيبا و خوشبو سر به آسمان بلند برداريم و صداى ذكر و تسبيح و تقديس ماگوشهاى فرشتگان و ملائك را نوازش دهد. حال با كمى دقت به ساختمان وجودى ماهيها پى به خالق آن خواهيم برد كه چگونه بدن اين موجود را با پولكهاى سفيد و بلورين و زرين پوشانده است و لباس بسيار زيبا كه با فلسها بافته شده تا از هرگونه موانع در امان باشد. در آفرينش باله هاى اين موجود و حركات زيباى آن بيشتر فكر كنيم كه اگر باله ها بدين صورت نبود هرگز ماهى نمى توانست به اين زيبايى در آب شنا كند.
تخم ريزى هاى ماهيان هم انسان را به وجود خالق يكتا راهنمايى مى كنند. آنان در انتخاب مكان تخم ريزى دقت مى كنند تا مورد هجوم امواج دريا و دشمنان قرار نگيرند و يا همانند ماهى آزاد از دريا به رودخانه ها مى روند تا تخم ريزى نمايند و نوزدان هم از رودخانه خارج نمى شوند تا قدرت كافى براى زندگى در دريا را پيدا كنند و سپس وارد درياى متلاطم شوند.
توليد 600 ولت برق در ماهى براى چيست ؟  
يك نوع ماهى در آمريكاى جنوبى در رودخانه آمازون و اورنكو به نام هيكليس وجود دارد كه براى شكار ماهيان ديگر و يا قدرت نمايى در مقابل دشمن 600 ولت برق توليد مى كند كه هيچ موجودى طاقت اين برق فشار قوى را ندارد. و با توجه به هادى بودن آب براى الكتريسيته هيچ حيوانى نمى تواند به اين ماهى نزديك شود چرا كه دچار برق گرفتگى شديد مى شود. خداوند در هر موجودى سلاح دفاعى قرار داد براى اكثر ماهيها تيز رو بودن در غواص و براى اين نوع ماهى وجود برق قوى و براى گاو، شاخ و براى عقرب و مار نيش و همينطور براى موجودات ديگر به تناسب وزن ، حجم ، شكل و قدرت ، راههاى دفاع از خودشان را آموخته است .
خفاش  
خفاش يا شب پره كه در روزها قادر به پرواز نيست بلكه شبها بيرون مى آيد و تلاش مى كند. اين حيوان با ارسال امواج مخصوصى متوجه وجود مانع در جلوى روى خود مى شود، چرا كه پس از برخورد امواج به مانع بر مى گردد و اين حيوان امواج را دريافت مى كند و مقدار فاصله خود با مانع را تخمين زده و مسير خود را عوض مى كند تا به مانع برخورد نكند. آيا اين همه تنظيم اعضاى بدن يك حيوان كوچكى همچون خفاش نشانگر وجود خالق متعال نيست ؟ و آيا براى انسانهاى خفاش صفت كه همه خلائق و آفرينش و موجودات متنوع را معلول تصادفات در عالم طبيعى مى بينند، زنگ بيدارى نيست ؟

به صحرا بنگرم صحرا تو بينم
به دريا بنگرم دريا تو بينم
بهر جابنگرم كوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا تو بينم

پرواز پرندگان در هوا  
الم يروا الى الطير مسخرات فى جو السماء ما يمسكهن الا الله ان فى ذالك لايات لقوم يومنون . (70)
(آيا پرندگان را در پر زدن در آسمان و در هوا نمى بينيد؟ آنها را نگاه نمى دارد مگر خداوند همانا در اين امر نشانيها از توانايى خدا براى گروه ايمان آورندگان است .)
خداوند منان در اين آيه شريفه به اسرار هوا و فضا و مسخرات موجودات هوائى سخن به ميان آورده است . اگر قرار است موجودات هوايى در فضا حركت كنند بايد براى آنان دو بال آفريد و شكل و كيفيت بالها هم به گونه اى طراحى شده اند كه بهتر از اين نمى شد اختراع كرد. پرندگان با استفاده از سيستم ظريف و مستحكم بالها و پرهاى دمشان به راحتى مى توانند در هوا مانور داده و به هر سمت و سويى كه اراده كنند پرواز نمايند. عجيب تر از خلقت پرندگان ، رابطه بين پرندگان و هواى موجود در آسمان است ، چرا كه اگر هواى موجود در فضاى بيكران به قطر 1000 كيلومتر خلق نمى شود هيچ پرنده اى قادر به پرواز نبود چون پرندگان به وسيله بالهايشان هوا را جابجا كرده و خود را به سمت بالا مى كشند. همانند شناگر در دريا كه با كنار زدن آب و فشارى كه بر آب وارد مى كند خود را به سمت جلو سوق مى دهد لذا در ساختن هواپيما هم از پرندگان و كيفيت پروازشان بهره گرفتند و اولين بار قبل از ساختن هواپيماهاى غول پيكر با موتورهاى بسيار قوى كه صدها تن مسافر و وسائل همراهشان را جابجا مى كنند، با دو بال مصنوعى كه ساخته اند پرواز كرده اند البته انتساب اختراع و اكتشافات فضايى به انسان يك انتساب مجازى است چرا كه خداوند، بشر را به اين سو هدايت فرمود. ساختمان بدن پرندگان دارى ويژگيهاى خاصى است كه نشان از صانع حكيم دارد. پرندگان داراى استخوانهاى تو خالى و پايه پرهايشان هم توخالى مى باشد تا وزن آنها را به حداقل رسانده و پرواز را آسان گرداند مفاصل زانو و قوزك پا در يك جهت حركت كرده و مفاصل ران و انگشتان در جهت مخالف عمل مى كنند. اين مفاصل همانند فنر عمل كرده و از وارد شدن ضربه بر بدن پرندگان ، در هنگام فرود آمدن بر زمين جلوگيرى مى كنند.
درجه حرارت بدن پرندگان بين 100 تا 114 درجه فارنهايت مى باشد كه از پستانداران هم گرمترند. ضربان قلب آنها ده برابر ضربان قلب انسان است كه كمك شايانى در پرواز آنها مى كند.
چون در پرواز پرندگان انرژى زيادى مصرف مى شود.
و سرعت ضربان قلب آنان ، بيشتر باعث به جريان افتادن اكسيژن و قند تازه در سراسر بدن حيوان مى شود. دستگاه تنفس پرندگان مجهز به 9 كيسه هوايى مى باشد كه هواى و اكسيژن لازم را تاءمين مى كنند.
پرهاى پرندگان داراى دو نوع اوليه و ثانويه مى باشند كه پرهاى اوليه نقش ‍ هدايت پروازى را دارند و پرهاى ثانويه براى جلو رفتن و بالا راندن پرنده است ، حركت بالها مانند حركت پارو در قايقرانى در آب است . پرندگان از هواى گرم فضا براى پروازشان كمك مى گيرند خصوصا پرندگان از بزرگتر از هواى گرم بيشتر بهره مند مى شوند. چون هواى گرم هميشه به سمت بالا مى رود و هواى سرد در پايين قرار مى گيرد. لذا پرندگان هواى گرم را زير بالهاى خود مى گيرند تا هواى گرم پرنده را به همراه خود به سمت بالا ببرد و اين باعث بال زدن كمتر پرنده مى شود تا انرژى كمترى مصرف كند.
سرعت بال زدن بعضى از پرندگان از يك مرتبه در ثانيه شروع مى شود تا به 16 مرتبه در ثانيه متناوب است ولى يك سرى از پرندگان بين 50 تا 75 مرتبه در ثانيه بال مى زنند.
بيشتر پرندگان داراى چهار انگشت بر روى پاها هستند كه سه تا در جلو و يكى در عقب پا قرار دارد. پرندگانى مثل داركوب و طوطى انگشت اول و چهارم رو به عقب و انگشتان دوم و سوم رو به جلو قرار دارند كه باعث سهولت حركت اين نوع از پرندگان بر روى درخت و تنه درختان است لذا مشاهده مى كنيد كه يك تناسب بسيار دقيق بين حيوان و محيط زندگى و نيازمندى هاى آن وجود دارد و درضمن قدرت شنوايى پرندگان بسيار زياد است . كه به آسانى همه حركات دشمن و صياد را متوجه مى شوند. (71)

از عجائب خلقت منقار پرندگان  
منقار پرندگان از عجائب آفرينش اعضاى اين نوع از موجودات است . اولين چيزى كه جلب توجه مى كند، تناسب منقار با اندام حيوان است . مهمتر آنكه منقار و ساختمان ظاهرى آن با نوع نيازمندى هاى غذائى بدن كاملا مطابقت دارد. بعضى از منقارها همانند قايق برگشته و پشت رو شده است كه موجودات ريزتر را در داخل اين منقار قايق شكل مى اندازند و صيد مى كنند و بعضى از منقارها به صورت كلاهخود است .
منقار براى جذب غذا و شكار نمودن است و همينطور براى ساختن لانه و آشيانه استفاده مى شود.
داركوب با منقارش تنه درخت را همانند مته زدن ، سوراخ مى كند و براى خود آشيانه بسيار مطمئن و دور از دسترس دشمنان مى سازد. پرنده خياط نظرهاى عقلا را به خود جلب كرده است . پرنده اى به نام خياط هندى است كه لانه اش را با منقارش كه حالت سوزن خياطى دارد به توسط الياف گياهى مى دوزد و برگها را همانند پارچه استفاده مى كند و با الياف برگها را به هم مى بافد و سقف آشيانه را بدين صورت شيروانى مى كند تا از نفوذ آب به داخل آشيانه جلوگيرى كند. اگر چه حركات اين پرنده خياط از روى غريزه است ولى چه كسى اين قدرت طراحى را در اين پرنده قرار داد. آيا غير از پروردگار عالم قدرت ديگرى هم مى تواند ادعاى چنين طراحى زيبا در آفرينش حيوانات را داشته باشد؟
مرغابيها چگونه پرهاى خود را روغن مالى مى كنند؟  
و فى خلقكم و ما يبث من دابة ايات لقوم يوقنون . (72)
و در خلقت شما و انواع بيشمار حيوانات كه در روى زمين پراكنده است ، آيات و براهين قدرت حق براى اهل يقين آشكار است .)
پرندگان آبزيى همچون مرغابيها و اردكها را ديده ايد كه چگونه در آب شنا مى كنند. پاهاى اين پرندگان همانند پاروى قايق رانى است كه بين انگشتان پاهايش پرده اى است كه همچون پارو عمل مى كند تا حيوان خود را به جلو براند. پرهاى زيبا و روغنى اين پرندگان كه هميشه نظيف و براق است تعجب تماشا گران را به خود جلب مى كند. خداوند كريم پرهاى اين پرندگان را به گونه اى آفريد كه آب را به خود جذب نكنند تا حيوان بتواند سبكبال باشد و روى آب بماند و ديگر اينكه در هواى سرد پرهايش به خاطر رطوبت زياد يخ نزند كه حيوان از بين برود. لذا طراحى بسيار ظريف و جالبى در خلقت اين نوع از پرندگان كه با آب سروكار دارند صورت گرفته است كه در نزديك دم اين پرندگان دو غده و يا كيسه كوچك چربى قرار دارد كه پرندگان با منقارشان به اين غده ها فشار آورده و چربيها را از كيسه بر مى داند و بر روى پرهاى خود مى كشند و پرها را صيقل مى دهند و روغن مالى مى كنند تا آب را به خود نگيرند. پرندگانى كه اين كيسه چربى را ندارند پرهاى آنها پودر افشانى مى كنند كه به صورت غبار است كه مانع از خيس ‍ شدن پرها مى شود. پرندگان آبزى با رفتن زير آب استحمام مى كنند و هميشه بدنشان را تميز نگه مى دارند و بعضى ها در شنزارها مى غلطند تا بدنشان تميز بماند. پرهاى پرندگان معمولا سالى يك بار مى ريزند و بجاى آنها پرهاى جديد و نو بيرون مى آيند كه همانند تعويض لباس براى آنها است . باقرقره پرنده اى است كه سه بار لباس عوض مى كند. در زمستان پرهاى سفيد در مى آورد تا بر روى برفها كه بازى مى كند كمتر در ديد دشمن قرار گيرد و در غير زمستان پرهاى تيره و خاكسترى در مى آورد تا به خوبى در مقابل دشمنانش استتار كند. حال چگونه انسان به تفكر ننشيند تا اين همه ظرافتها در آفرينش پرندگان ، او را وادار به پذيرش يك حقيقت كند كه در پشت اين پرده هاى گوناگون ، دست ناظمى نهفته است كه بايد به آن ايمان آورد و در مقابل قدرت بى انتهاى او تسليم شد و پيشانى عجز بر خاك درش سائيد.
مهاجرت پرندگان از عجائب ديگر خلقت  
يكى از شگفتى هاى زندگى پرندگان مهاجرت آنها به سرزمينهاى مورد علاقه و متناسب با نيازهاى داخلى آنان مى باشد.
اگر خداوند اين غريزه مهاجرت را به پرندگان عطا نمى فرمود نسل بسيارى از پرندگان منقرض مى شد. لذا پرندگان مهاجر با تمام شدن فصل مورد علاقه خود به مكانهاى دور و نزديك مسافرت مى كنند، حتى از قاره اى به قاره ديگر و از كشورى به كشور ديگر سير مى كنند. پرستوها و چلچله ها و مرغابيهاى مختلف هوايى از همين نوعند.
پرنده اى به نام بابولينك از خانه تابستانى خود در آمريكا به مقصد برزيل به فاصله 8000 كيلومتر به سوى آشيانه زمستانى اش مهاجرت مى كند و پرستوى بارنى به فاصله 12000 كيلومتر از محل زندگى خود دور مى شود و سپس در سال آينده همين مقدار فاصله را پرواز كنان بر مى گردد، بطورى كه آشيانه سال گذشته خود را پيدا مى كند. يكى از محققين حلقه اى فلزى مخصوصى را به پاى يكى از اين پرندگان قرار داد و در سال آينده همان پرنده با همان حلقه مخصوص را در آشيانه خود مشاهده كرد. حال جهت يابى اين موجودات بدون بكارگيرى قطب نما و دستگاه الكترونيكى چگونه امكان پذير مى باشد! آيا عقل انسان مى تواند تحليل صحيحى داشته باشد تا همه اينها را مديون تصادفات در عالم هستى بداند؟ بيائيد بيشتر به اين امور فكر كنيم كه آيا راهى غير از اعمال قدرت خداوند حكيم راه ديگرى را مى شود جستجو كرد؟ (73)
قدرت شنوايى جغد و بينائى عقاب از عجائب خلقت  
جغد قدرت شنوايى عجيبى دارد بطورى كه اگر يك موش در يك مزرعه اى در حال جويدن حبه جويا گندمى باشد، صداى جويدن موش به گوش جغد در حال پرواز با ارتفاع بالا مى رسد. و يا عقاب در حال پرواز، كوچكترين حركت موجودات روى زمين را مى بيند و با يك حركت سريع و تيز به صيدش نزديك مى شود و با پنجه هاى قدرتمند خود حتى بره گوسفند و يا بچه آهو را به راحتى شكار مى كند.
چشم تيزبين آهو و قوه شامه اش صيادان را خسته مى كند  
آهو و ميش و بز كوهى از جمله حيوانات حلال گوشتى هستند كه دائما در معرض خطر صيد حيوانات درنده و يا صيادان قرار دارند. اگر چه كمتر موفق به ديدنش در كوه و صحرا مى شويم ولى غالبا در باغ وحشها قابل ديدن و تماشا هستند.
لابد به چشمان تيز و شاخهاى بلند و پيچ اين حيوانات دقت كرده ايد كه علاوه بر زيبايى خاص كه دارند ابزار خوبى براى دفاع از دشمن و صيادند. هوشيارى آهو و هم نوعانش را از زبان صيادان بى رحمى بشنويم كه براى اغراض و منافع شخص خود به شكار اين حيوانات نادر و زيبا مى روند. صيادان مى گويند اين حيوانات علاوه بر اينكه از چشم تيزبين و گوش ‍ حساس خود متوجه امور هستند، داراى حس بويائى قوى هم مى باشند.
اين حيوانات كمياب ، بوى باروت تفنگ را با فاصله چند صد مترى متوجه مى شوند و پا به فرار مى گذارند و آنقدر دقيق عمل مى كنند كه جهت بوى باروت تفنگ را مشخص كرده و خلاف آن فرار مى كنند. خصوصا اگر هوا كمى باد داشته باشد به محض شليك گلوله از تفنگ قبل از رسيدن گلوله به آنان بوى باروت به مشامشان مى رسد و سريع جابجا شده و از تيررس صياد دور مى شوند. آيا به حال به اين رابطه آهو و صياد در طبيعت انديشيده ايم ؟ راستى چه كسى اين تيز بينى را به اين حيوانات كوهى عنايت كرده است كه با پاهاى تيز رو، خودشان را از معركه خطر دور مى كنند؟ و اين تناسب رياضى و شكل هندسى بين اين نوع از حيوانات و محيط زندگى آنان و وجود دشمنان از صيادان و يا حيوانات درنده از ببر و پلنگ و گرگ و غيره چگونه و به دست چه نقاشى و معمار قدرتمندى طراحى شده است ؟!
پلك سوم براى پرندگان براى چيست ؟  
پرندگان داراى پلك سومى هستند كه چشمان آنها را از هر گونه ضربات در زمين و هوا در حال پرواز محفوظ نگه مى دارد. پنگوئن هم كه از پرندگان آبى است داراى پلك سوم است تا در هنگام شناى در آب پوششى براى دو پلك ديگر باشد و چشمهاى اين حيوان در مقابل آب و موانع ديگر موجود در آب مصون بماند.
استتار و مخفى شدن پرندگان از دشمن  
پرندگان براى استتار در مقابل خطرات احتمالى ، حركات مختلفى از خود بروز مى دهند كه بسيار شگفت انگيز است . به عنوان نمونه اى زيبا، نوعى از پرندگان هستند كه براى مخفى شدن از دشمن و صياد پرهاى خود را جمع مى كنند به صورتى كه قابل تشخيص نخواهند بود. و يا نوع ديگرى از پرندگان هستند كه منقار و گردن خود را به سمت بالا بطور كشيده قرار مى دهند كه بيشتر به يك چوب خشك در مردابها شبيه خواهند بود تا به يك پرنده ، لذا بدين وسيله خود را از دشمنان محفوظ نگه مى دارند. بيشتر پرندگان آشيانه را با رنگ محيط مطابقت مى دهند تا از ديد دشمن محفوظ بماند. چه كسى اين حيله هاى دفاعى را به اين پرندگان تعليم داده است ؟
رقص پرندگان به زيبائى طبيعت مى افزايد  
پرندگان در هوا و يا در زمين پايكوبى و رقص دارند و آهنگهاى متنوع با بال زدنهاى خود و دهانشان بوجود مى آورند.
اگر چه انسان كمتر به اين مناظر چشم مى دوزد ولى پرندگان در بين خودشان احساسات درونى خويش را با بال زدن و صداهاى متنوع بروز مى دهند. اگر چه صداى دلنشين بلبلان و قناريها در فضاى طبيعت به گوش ‍ مى رسد و انسانها از آفرينش زيبا حقيقتى نهفته است كه بايد از صداى زيباى پرندگان و رقصهاى متنوع آنها متوجه شد. اگر چه گوش و چشم حقيقت بين مى طلبد و هر كس نمى تواند به حقائق هستى پى ببرد چرا كه بسيارى از انسانها در لابلاى زندگى پرندگان عبور مى كنند ولى توحيد كه رمز آفرينش عالم وجود است را درك نمى كنند.
آشيانه سازى پرنده بنگالى را بشنويد  
يك نوع پرنده بومى بنگال به نام منقار شاخى است كه پرنده ماده در زمان تخم گذارى خود را براى ساختن لانه آماده مى كند. اين پرنده با منقار بلندى كه دارد جاى مناسبى را در روى درخت پيدا مى كند و به وسيله گل دهانه لانه اش را تنگ نموده به طورى كه فقط بتواند منقارش را بيرون بياورد. لابد در ذهن شما اين سؤ ال پيدا شده است كه چگونه غذاى مى خورد در حالى كه خود را در لانه اش با دست خودش زندانى نموده است ؟ حل اين مشكل بدين صورت است كه پرنده نر در بيرون آشيانه براى تهيه غذا كوشش ‍ مى كند و غذا را در چينه دان خود ذخيره مى كند و پس از آماده سازى غذا، در شبانه روز چندين بار به كنار آشيانه مى آيد و غذا را از چينه دان خود به نوك منقار آورده و در منقار پرنده ماده كه منقارش را از دهانه آشيانه بيرون آورده قرار مى دهد.
پرنده ماده با ساختن چنين لانه اى راه هرگونه حيوان حتى مار را مى بندد. حيوان پس از تخم گذارى و پرورش جوجه ها زمانى كه جوجه ها آماده پرواز شدند، دهانه آشيانه را با منقارش باز مى كند و خود به همراه جوجه هايش ‍ بيرون مى آيند. (74)
تكثير نسل موجودات محاسبه شده و حكيمانه است  
مگس از جمله حشراتى است كه به عنوان مزاحم در خانه و خانواده ها تلقى مى شود. آفرينش اين موجود هم بدون حكمت نيست . اگر چه انسان با اين همه پيشرفت علم و تكنيك به حقائق بسيارى از موجودات پى نبرده است چرا كه نردبان عقل بشر كوتاه است . اگر مگس براى انتقال بيمارى و ميكروب به عنوان موجود مضر محسوب مى شود ولى در جامعه نباتات و گياهان اثر مثبت دارد. تخم گذارى مگس در هر دوره به صدها هزار عدد مى رسد ولى چون عمر شان كمتر از دو هفته مى باشد سريعا از بين مى روند. بر خلاف مگس ، در گرگ و شير و حيوانات درنده زاد و ولدشان بسيار كم است و از طرفى زاد ولد حيوانات حلال گوشت همچون گاو، گوسفند، مرغ و ماهى زياد است .
حال به حكمت مندرج در آفرينش حيوانات ، خوب بينديشيد كه چگونه محاسبه شده است ؟ اگر عمر حشرات طولانى مى شد چه غوغايى در طبيعت اتفاق مى افتاد چرا كه همه انسانها بايد بيشتر اوقات زندگى را صرف دفع حشرات مى كردند و يا اگر گرگ و پلنگ و شير، زاد و ولدشان زياد مى شد خوف و وحشت همه جا را فرا مى گرفت و يا اگر تكثير نسل مرغان زمين و هوا و ماهيان دريا و حيوانات حلال گوشت همانند شتر و گاو و گوسفند و مرغ و اردك و انواع ديگر پرندگان و چرندگان كم مى شود، انسان از جهت تغذيه با مشكلات عديده روبرو مى شد. حال اين تناسب حساب شده ما را به خالق عالم و آگاه به احتياجات انسان و حيوان و گياه راهنمايى مى سازد. باشد تا كمى بيشتر به اين ارتباطات فكر كنيم .

از در بخشندگى بنده نوازيش
مرغ هوا را نصيب ماهى دريا
قسمت خود مى خورند منعم و درويش
روزى خود مى برند پشه و عنقا
حاجت مورى بعلم غيب بداند
در اين چاهى بزير خصره صما

برگرفته از سايت Mim2006.Blogfa.Com


مطالب مشابه :


آشنايي با سازمان آيسسكو

ترتيبي اتخاذ گردد تا پژوهشگران و انديشمندان ايراني تشويق مخترعين و كه اسامي




ترك ها و ايران

ايراني ها و بخصوص هموطنان حسين جوان از مخترعين ليزر، پروفسور جواد اسامي شهرهاي




همه چیز در مورد خوشنویسی

نگاشت- فضل‌بن سهل مروي ايراني وزير 37- قرمه كه اين اختلاف اسامي منسوب به مخترعين هر




آذربايجان پيشرو عرصه فرهنگ ايران

مخترعين ليزر و اسامي بزرگ مرداني چون ميرزا فتحعلي آخوند زاده ( نويسنده نخستين رمان




بررسي حقوقي مالكيت فكري در ايران

1-1- سوابق توجه قانونگذار ايراني و تجارتي و اسامي تجادي و مخترعين




شگفتى‌ها و عجايب در آفرينش حيوانات 1:

حال اين انتساب اختراع به مخترعين ، يك انتساب مجازى است . فرهنگ نام‌‌ها و اسامي ايراني.




160 توصيه براى موفق بودن

حال مى خواهيم درباره يك فرد موفق ايرانى ان از مخترعين اين و اسامى كتابهايى




فرد موفق

حال مي خواهيم درباره يك فرد موفق ايراني ان از مخترعين اين كنيد و اسامي




قانون مالياتهاي مستقيم (3)

امور و دعاوی داوری قضاوتی - قانون مالياتهاي مستقيم (3) - لطفاً جهت هماهنگی و تعیین وقت ملاقات




برچسب :