قصه و قصه گویی برای کودکان

یک راوی: باور دارم، تخیل از علم نیرومند‌تر است افسانه‌ از تاریخ و رؤیا از واقعیت. امید همیشه بر تجربه پیروز می‌شود خنده درمان غم و اندوه است و عشق از مرگ قوی‌تر.

قصه گویی را این گونه تعریف می کنند: قصه گویی یعنی راوی از طریق زبان و یا حرکات بدن بین شنونده و داستان ارتباط برقرار کند. تعداد زیادی از قصه گویان این روند را دو جانبه می دانند که شامل قصه گو، فردی که قصه را بیان می‌کند، و شنوندگان است، کسانی که به قصه گوش می‌دهند و در تخیلات‌شان غرق می‌شوند. قصه گو کسی است که این رویداد یک سرگذشت را می‌آفریند، البته اگر شنونده خود را با آن درگیر کند.

تاریخ‌نگاران برای این پرسش، که چرا نیاکان‌مان قصه می‌گفتند؟چند پاسخ دارند: برای تدریس تاریخ، پایان دادن به کشمکش‌ها، درک جهان هستی، بر آوردن نیاز به تفریح و سر گرمی، ستایش قدرت‌های فرا طبیعی، انتقال تجربه‌ها، ثبت فعالیت‌ها و ویژگی‌های نیاکان برای نسل‌های بعد.

این قصه‌ها یاد آور تاریخ و میراث ما هستند و بیشتر آن‌ها پیام‌هايی جهانی درباره‌ی زندگی دارند که هنوز هم پذیرفتنی هستند. موضوع داستان‌های خانوادگی چیست و چرا این گونه داستان‌ها از اهمیت زیادی برخوردارند؟ اين داستان‌ها درباره‌ی اعضای خانه و اجداد ما هستند و به ما کمک می‌کنند که خود را جزئی از خانواده به حساب بیاوریم. چون در جمع خانوادگی، در کنار میز شام، تعطیلات، دید و بازدیدها و...بیان می‌شوند، به بهبود روابط افراد خانه با یکدیگر می‌انجامند. کودکان از این داستان‌ها، درباره‌ی خانواده، فرهنگ و میراث مذهبی درس‌هایی می‌گیرند که آن‌ها را برای رشد و یادگیری سالم آماده می‌کند؛ این گونه داستان‌ها پرمعنی اند چون واقعی اند و مانند میراث خانوادگی از نسلی به نسل بعد منتقل می‌شوند.

زمانی که کودکان به داستانی گوش می‌دهند، با تجربه‌ها و احساس‌های شخصیت‌های داستان همدردی می‌کنند. این همدردی، به آنها کمک می‌کند که درک بهتری از ترس و احساسات خود داشته باشند. کودکان در این داستان‌ها با ارزش‌ها و اخلاق آشنا می‌شوند و درک‌شان از جهان هستی افزایش می‌یابد. این داستان‌ها، در بسیاری مواقع، سبب برانگیختن احترام کودکان به فرهنگ خود و دیگران می‌شوند.

اگر کودک راوی داستان باشد، در بسیاری زمینه‌ها رشد می‌کند :

یاد می‌گیرد رخدادها را به ترتیبی بیان کند که دارای مفهوم و معنی باشند با تصمیم‌گیری درباره‌ی اینکه چگونه داستان را به گونه ای سرگرم‌کننده بیان کند، مهارت حل مشکلات را یاد می‌گیرد.

اعتماد به نفس کودک زمانی که نقش فعّالي در خلق داستان داشته باشد، افزایش می‌یابد.

کودک در حالی که می‌آموزد به شکل روشن و شفاف نظرات خود را بیان کند، واژگان بسیاری یاد می‌گیرد و مهارت سخن گفتن در جمع را می‌آموزد.

احساس می کند فردی مهم است، چون داستانی دارد که می‌خواهد برای دیگران بازگو کند.

قصه گفتن برای تکامل مغز کودک لازم است .
متخصصان روان شناسي ، قصه گفتن را براي تكامل مغز نوزادان و كودكان لازم مي دانند و مي‌گويند: با قصه‌گويي ، علاوه بر شناساندن صداي والدين ، صحبت كردن براي كودك راحت مي‌شود و كلمات را صحيح و كامل ادا مي‌كند.

قصه و تأثير آن در تربيت كودكان
در كشور ما به رغم وجود گنجينه هاي علم و معرفت و داستآنها و افسانه هاي زيبا و آموزنده، اوليا و مربيان بيشترين وقت خود را به مسائل آموزشي كودكان اختصاص مي دهند و دانش آموزان نيز در خانه و مدرسه بيشتر اوقات خود را صرف يادگيري هاي غير فعال كرده، از سختي و خشكي دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج مي برند. بدين ترتيب اغلب اوليا و مربيان از هدف اصلي تعليم و تربيت كه پرورش انسان هاي خلاق، مبتكر و كارآمد است، بازمي مانند.
هدف از ذكر اين مطالب آشنايي شما با روش هاي قصه خواني و قصه گويي براي كودكان دبستاني است كه نقش بسزايي در رشد و شكوفايي خلاقيت در كودكان دارد.

تأثير قصه در كودكان
داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تكوين شخصيت كودك دارد. از طريق قصه ها و داستان هاي خوب، كودك به بسياري از ارزش هاي اخلاقي پي مي برد. پايداري، شجاعت، نوع دوستي، اميدواري، آزادگي، جوانمردي، طرفداري از حق و حقيقت و استقامت در مقابل زور و ستم  ارزش هايي هستند كه هسته ي مركزي بسياري از قصه ها و داستآنها را تشكيل مي دهند.
پرورش حس زيبايي شناسي در كودك، متوجه ساختن كودك به دنيايي كه اطرافش را فرا گرفته،پرورش عادات مفيد در كودك، تشويق حس استقلال طلبي و خلاقيت كودك هدف هاي اصلي طرح قصه هاي خوب براي كودكان است.

انتخاب قصه هاي مناسب
مسئله ي انتخاب كردن قصه، با توجه به انبوه موادي كه در اختيار قصه گوست، به ويژه براي قصه گوهاي تازه كار و مبتدي، مشكلي اساسي است. حتي بهترين و برجسته ترين قصه گوهاي حرفه اي هم قادر به گفتن هر داستاني نيستند. قصه گو، قهرمانان خود را از قصه هايي مي سازد كه با شخصيت خاص و سبك او متناسب باشند. قصه گوي تازه كار، ابتدا بايد سعي كند كه ويژگي هاي شخصيت و سبك گويش خود را ارزيابي كند. سپس از خودش بپرسد: چه نوع داستان
هايي را مي توانم مؤثر و خوب بيان كنم؟ چگونه مي توانم شخصيت خود را با قصه هماهنگ كنم تا هر دو بتوانيم با شنونده ارتباط برقرار کنيم؟
پس از آن كه قصه گو كار انتخاب كردن را تمام كرد، وارد مرحله ي آماده كردن داستان براي گفتن مي شود كه از مهم ترين گام هايي است كه در جهت به كار گرفتن فن قصه گويي برداشته مي شود. قصه گو بايد به خاطر داشته باشد كه كار او از بر كردن يا از رو خواندن نيست، بلكه كار او قصه گفتن است كه مانند تجربه اي يگانه باقي مي ماند.از بر كردن قصه اغلب نخستين مانعي است كه راه سير طبيعي و خودانگيخته ي يك قصه گويي موفق را سد مي كند. قاعده ي درست اين است كه هرگز نبايد داستاني را براي «گفتن» به خاطر سپرد، بلكه با توجه به ساختمان قصه، به خاطر سپردن طرح آن كافي است
.
انتخاب و آماده كردن داستان، نخستين گام ها در راه پيشبرد هنر قصه گويي است و هنر قصه گويي بر آنها استوار مي شود. قصه گوهاي مبتدي و تازه كار به زودي متوجه مي شوند زماني راكه براي رسيدن به اين مرحله از رشد سپري كرده اند، سرمايه گذاري مفيدي بوده است.
آماده كردن ذهن و بيان ، در ارائه ي موفقيت آميز يك قصه مهم ترين مُتغيّر به شمارمي آيد. بدون اين انتخاب و آماده كردن بسيار دقيق، قصه گو نبايد انتظار به دست آوردن يك تجربه ي موفق را داشته باشد

کودکان را به قصه گویی تشویق کنیم.

قصه گویی کودکان بیشتر ادامه منطقی قصه گویی به وسیله بزرگسالان است. زیرا کودکان می آموزند با الگو گرفتن از بزرگسالان قصه بگویند و ارزش قصه گویی شفاهی را بشناسند.

کودکان با قصه گفتن، اعتماد به نفس پیدا می کنند، گنجینه واژگان خود را غنا می بخشند، فکر کردن خلاق را می آموزند و عشق به زبان و قصه ها در آن ها شکوفا می شود بزرگسالان برای کمک به کودکان در برگزیدن قصه باید برای آن ها گنجینه ای از قصه های مناسب فراهم آورند تا کودکان از میان آن ها قصه های مناسب را پیدا کنند

روش هایی که کودکان با آن ها قصه را یاد می گیرند همانند روشی است که بزرگسالان به کار می برند. شما باید از آن ها بخواهید قصه ها را چندین بار بخوانند. از طرح های تصویری یا نقاشی کردن صحنه های مختلف جهت تنظیم کردن و به تصویر کشیدن مراحل قصه به جای به یاد سپردن آن ها استفاده کنند.

کودکان را به تمرین از راه ضبط صدا یا گفتن آن ها در برابر آینه تنها برای خود و سپس برای دیگران تشویق کنید.

یک حلقه ی داستانی بسازیم

در این فعالیت، یکی از بچه ها داستانی را شروع می کند و بعد از چند جمله سکوت می کند. نفر بعد رشته داستان را به دست گرفته، آن را ادامه می دهد و بعد متوقف می شود.

نفر بعدی هم چیزی به داستان اضافه می کند و به همین ترتیب ادامه می یابد تا این که داستان به نتیجه ای برسد. قصه می تواند با یک عنوان یا موضوع از پیش تعیین شده شروع شود تا به بچه ها در بداهه گویی و ابتکار در ساخت داستان کمک کند. سعی کنید که این داستان زنجیره ای را ضبط کنید تا بعداً بتوانید همراه با دانش آموزان دوباره به آن گوش کنید.

و اما یکی از قصه های من برای کودکان گل :

بسم الله ارحمن الرحیم

کولوا واشربو ا ولا تسرفوا...

گلی و یک روز تعطیل

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچ کس نبود .

گلی کوچولو هر صبح زود از خواب بیدار می شد ، دست و رویش را می شست صبحانه می خورد یک لیوان آب از مادرش می گرفت می ریخت توی گلدان کوچولویی که داشت و همراه مادر می رفت مدرسه .مادرش هم می رفت سر کار. مدرسه که تعطیل می شد ، گلی می رفت خانه مادربزرگ که نزدیک مدرسه بود و منتظر می ماند مادر از سر کار برگرددو با هم بروند خانه .

یکی از روز های زمستان که خیلی برف باریده بود ، مدرسه ها تعطیل شد . گلی مجبور بود توی خانه بماند . مادر گلی وقتی داشت می رفت صورت او را بوسید و گفت :" عزیز دلم مواظب خودت باش . یادت نره به گلدانت آب بدهی . با اسباب بازی هایت بازی کن ، نقاشی بکش و هر وقت گرسنه ات شد یک چیزی از توی یخچال بردار و بخور به وسایل خطرناک هم دست نزن . "

گلی هم مادر را بوسید و گفت :" چشم مادر جان خیالت راحت ، قول می دم . "

گلی با اسباب بازی هایش بازی کرد . چند تا نقاشی خوشگل کشید بعد بلند شد و رفت سراغ یخچال . داخل یخچال یک تکه ی بزرگ کیک بود ، یک پارچ آب ، یک پاکت شیر ، دو تا سیب و یک پرتقال بزرگ ، نان و پنیر و سبزی هم بود با یک کاسه ماست . گلی گفت :" باید همه ی اینها رو زودِ زود بخورم ، اونوقت وقتی مادر برگشت حتما خوشحال می شه و می گه "آفرین دخترم دیگه بزرگ شدی ".

گلی همه ی خوراکی های توی یخچال را یکی یکی آورد و چید کنار گلدانش . اول از همه پارچ آب را خالی کرد توی گلدان . گیاه بیچاره داشت توی آب خفه می شد و بعد شروع کرد به خوردن ، کمی کیک خورد ، یک لیوان شیر خورد ، یک بله ی بزرگ نان و پنیر و سبزی خورد ، یک گاز از این سیب یک گاز از اون سیب ، نصف پرتقال ، نصف کاسه ماست ، دیگه ترکید . گفت : " وای دلم ف آخ دلم  خفه شدم گلدان جونم ! دیگه جا ندارم با این همه خوراکی چی کار کنم ؟ ! "

گیاه توی گلدان فقط نگاه می کرد . با زور نصف آبی را که تویش داشت خفه می شد ، کشیده بود زیر خاک و خورده بود . گلی گفت :" باشه حرف نزن ، خودم یه فکر دارم ، ماست و شیر مثل آب هستن پس مال تو ."

گلی پاکت شیر و کاسه ماست را خالی کرد داخل گلدان زبان بسته ، بعد بلند شد و گفت :" آی آی آی شکمم بقیه رو هم می برم از پنجره می اندازم برای گربه ها و و گنجشک های توی کوچه . ثواب هم داره ، آهای خانوم گیاهه تو هم زود باش شیر و ماستت رو بخور ."

بله گلی کوچولو بقیه خوراکی ها را از پنجره ریخت پایین . دو تا گربه سیاه زودی پریدند و نان و پنیر و کیک را خوردند ، باقیش هم له کردند . گلی خیلی خوشحال شد و با خیال راحت و با خیال راحت رفت و کنار اسباب بازی هایش نشست . اما ، دیگر نمی توانست بازی کند . دلش درد می کرد ، گرفت و خوابید .

چند تا از برگ های گیاه بیچاره که توی شیر و ماست گیر کرده بود کنده شد و کمرش تا شد . گلی خیلی خوابید وقتی بیدار شد دید که از ظهر گذشته وقت نهار شده ، پا شد دست و روی اش و رفت سمت یخچال . اما ، آن تو هیچی نبود حتی یک سیب کوچولو .

شکم گلی کم کم داشت غر غر می کرد انگار خالی شده بود . گلی ناراحت رفت کنار گلدان . ساقه ها و برگ های سبز گیاه بیچاره خم شده بود و توی شیر و ماست گیر گرده بود . نشست و گریه کرد ، برای گلدان ، برای شکم خالی اش و برای خوراکی هایی که داده بود به گربه ها .

یک کم که گذشت خدا را شکر ، مادر گلی از راه رسید . گلی را دید که دارد گریه می کند . گفت :" سلام عزیزم چی شده چرا گریه می کنی ؟!"

گلی پرید بغل مادر و همان طور که داشت مثل ابر گریه می کرد ، همه چیز را برای مادرش تعریف کرد . مادر اول یک کم کوچولو گلی را دعوا کرد اما بعد صورت کوچکش را بوسید . ماست و شیر را از داخل گلدان خالی کرد ، گیاه بیچاره خیلی از برگ ها و ساقه هایش را از دست داد ، اما دوباره حالش بهتر شد . گلی برگ های گیاه را بوسید و ازش معذرت خواست . بعد بلند شد لباس پوشید و با مادرش رفتند تا برای یخچالشان و شکمش که خالی شده بود خوراکی بخرند .

پایان

نعیمه کرداوغلی آذر

30 /02 /90

 

 


مطالب مشابه :


دانلود اهنگ شهرزاد قصه گو از حسن شجاعی

دانلود اهنگ شهرزاد قصه گو از حسن نیاز به روت برای گوشی حذف لایسنس برای اندروید;




آهنگ تیتراژ برنامه آقای حکایتی

روبروی بچه‌ها، قصهگو نشسته ♥ ♥ کد موزیک برای وب ˙·• اندروید نیوز




آهنگ تیتراژ برنامه آقای حکایتی

روبروی بچه‌ها، قصهگو نشسته بود ‌قصهگو قصه می‌گفت، از کتاب




عکس های خاک بر سری

(جاوا،آندروید) ♥♥♥_♥♥♥برای شماااااااا♥♥♥_ ♥♥♥_♥♥♥شهرزاد قصه گو♥♥♥_




قصه و قصه گویی برای کودکان

آندروید. خرید شارژ جانبه می دانند که شامل قصه گو، فردی که قصه را بیان می قصه گفتن برای




درگذشت بازیگر پیشکسوت پروین سلیمانی

شروع فعالیت در تئاتر با بازی در نمایش "شهرزاد قصه گو" در سال فیلم فجر برای بازی در




صد درس مهم برای داستان نویسان حرفه ای53 -قسمت پنجاه و سه

همه چیز در باره قصه و صد درس مهم برای داستان نویسان حرفه گو اینکه قرار است این بار




برچسب :