سفرنامه امارات (بار اول)

هتل از مرکز شهر فاصله داشت باید با تاکسی هر کجا می خواستیم می رفتیم - فردا صبح بعد از صبحانه معمولی هتل رفتیم پارک المنزر برای شنا پارک تمیزو مرتبی بود و ساحل خیلی خوبی داشت با دوش و رختکن آب دریا هم آروم و خیلی شور و زلال خلاصه تا ظهر اونجا شنا کردیم خیلی خوش گذشت برگشتیم هتل برای نهار بعد از نهار یک چرت خوابیدیم و برای عصر سیتی تور را انتخاب کردیم ساعت ۵ رفتیم پایین یک پسر جوان با یک سواری هیوندا نه چندان جدید اومده بود دنبالمون ۲تا دختر خانم که اونا هم تنهایی اومده بودن و با هم دوست بودن هم با ما بودن خلاصه سوار ماشین شدیم و رفتیم شهر دبی را ببینیم اولین جایی که رفتیم خلیج دبی بود که دبی را به دو قسمت دیره و بردبی تقسیم کرده بود چند تا عکس گرفتیم . چیز های جالب در دبی دیدین جدیدترین مدلهای ماشین روز دنیا و برجهای بلند و شیک در این شهر برهوت می باشد در اوتوبان معروف آل مکتوم شیخ زاید !! بیشترین برجها و آسمان خراشها هستند برج دبی که می گن بلندترین برج دنیا هست در حال ساخت بود رفتیم برای دیدن یک مرکز خرید به اسم میکادو که به سبک ایتالیایی ساخته شده بود فروشگاهی بزرگ با اجناس شیک و گران بعد رفتیم دیدن هتل برج عرب هوا تاریک شده بود و هتل با نورپردازی زیبایی که هی عوض می شد جلوه زیبایی پیدا کرده بود و در اون موقع گرونترین هتل برای اقامت بود چند تا عکس گرفتیم و رفتیم در همون نزدیکی جایی به اسم مدینه الجمیرا که یک هتل ۵ ستاره به حالت سنتی ساخته شده بود و یک بازارچه سنتی داشت جالب اینکه مهمانان هتل با قایق رفت و آمد می کردند . 

بعد از بازید از مدینه الجمیرا رفتیم ابن بطوطه که یک مرکز خرید بزرگ در چندین بخش بود و هر بخش آن را هم به سبک معماری یک کشور درست کرده بودند قسمتی با نام ایران با معماری سنتی ایرانی هم وجود داشت (ابن بطوطه یک دانشمند ستاره شناس عرب بوده است ) بازدید کامل از ابن بوطه وقت زیادی لازم داشت و ما فقط تونستیم از فروشگاه مکس تو بخش آندلس ابن بطوطه خريد كنيم و من هم چند تا سوغاتي براي همسري كه هنوز نداشتم !! خريد كردم (جالبه نه ) در کل من تو دو تا سفری که به دبی داشتم از فروشگاه های مکس که در بیشتر مراکز خرید دبی شعبه داره راضی بودم طوری که می تونستی جنس البته چینی!! ولی با ظاهر خوب و کیفیت نسبتا قابل قبول و همین طور قیمت مناسب خرید کنی . بعد از بازدید  از ابن بطوطه برگشتیم هتل تو ماشین از راننده محل یک دیسکو باکلاس و البته خارجی رو سوال کردیم گفت جای که می خوایین که باکلاسه و محیط مناسبی هم داره یک دیسکو در هتل ۵ ستاره گرند حیات است ما هم موافقت کردیم و قرار شد ساعت ۱۱ بیاد دنبالمون و بریم دیسکو اون ۲ تا دختر خانم تهرانی هم با ما همراه شدند - هتل گرند حیات هتل بسیار شیک و بزرگی بود

 

و تنها هتلی تو دبی بود که داخل لابی هتل اونواع درختان طبیعی وجود داشت و از زیر همه آب جاری بود و سقف هتل مانند کف یک کشتی چوبی ساخته شده بود -

و فضای سبز بسیار وسیع با استخرهای بزرگ سرباز در بیرون هتل برای استفاده مهمانان -  ما ۴ نفر ساعت ۱۱ رفتیم هتل و وارد دیسکو خارجی آن شدیم برای خانم ها ورودی رایگان بود و آقایان وردوی داشتن یادم نمی یاد چقدر بود در ضمن برای خانمها خوردن هر نوع نوشیدنی هم تا یک بار مجانی بود!!!

فضای دیسکو تاریک بود قسمتی بار بود و چندین میزو صندلی وسط بود و چند تا میز بلند دراز که پشتش صندلی های بلندی هم بود در پشت بود دیسکو خلوت بود و یک زن و مرد وسط مشغول رقص بودن ما هم مثل بچه مودبا آب پرتغال و بادام هندی سفارش دادیم !!! یک ساعتی گذشت کم کم شلوغ شد و آهنگ انرژیک می زدند و همه صندلی های پر شده بود و بقیه سرپا یا مشغول رقصهای عجیب غریب مخصوصا دختران و زنان سیاه پوست که حرکاتی عجیبی انجام می دادند سالن پر شده بود از دود و صدای وحشتناک بلند هیچ کی تو حال خودش نبود و دخترانی بودند که هی یک دوری می زدند می رقصیدن و باز می نشستن به انتظار !!!

ما هم سر جامون نشسته بودیم و فقط تماشا می کردیم تا ساعت ۲ نشستیم از دود زیاد حال یکی دخترای همراهمان بد شد و تصمیم گرفتیم برگردیم با تاکسی برگشتیم هتل - صبح برنامه پارک آبی واید وادی رو داشتیم دوستان دیشبمون اصرار کردن بریم شارجه برای خرید ولی ما نرفتیم و با یک ماشین استیشن بزرگ که با ۶ نفری از بچه های تو هتل رفتیم واید وادی - ۹صبح رفتیم و تا ۷ بعد از ظهر واقعا خوش گذشت و حال کردیم وردودی پارک حدود ۲۰۰ درهم بود و واقعا می ارزید به رفتنش یکی از بازی های باحالاش این بود که سوار یک تیوپ ۱ نفره یا ۲نفره می شدی و با فشار آب می رفتی بالا و کل پارک رو بالا و پایین می چرخدیدی و با کمک مامورین خوش برخورد پارک از جای دیگه سرازیر می شدی خیلی هیجان انگیز بود ما فکر کنم ۳ چهار دفعه سوار شدیم یک سرسره آبی بزرگ هم داشت که من موقعی که که بعد کلی صف ایستادن نوبتم رسید وقتی پایینو دیدم نزدیک بود پشیمون شم و لی راه برگشت نبود باید دراز می کشیدی پاهاتو رو هم می زاشتی و دستادو ضربدری رو شونه هات و خودتو ول می کردی رو آب وایییییییییی  قلبم اومده بود تو دهنم آن چنان سرعتی می گیری که احساس می کنی الان پرت می شی بیرون خلاصه وقتی رسیدم پایین یک جوری شده بودم

 در ضمن ایمنی تمام بازی های اینجا تضمین شده و هیچ خطری نداره - و من دوباره هم باز رفتم سوار شدم 03.gif جاتون خالی یک استخر مصنوعی هم داشت که موج مصنوعی تولید می کرد و اونجا هم خوش گذشت در کل هرکس دبی میره برای تفریح پارک واید وادی رو از دست نده واقعا ارزش رقتنو داره ساعت ۹ هم رسیدم هتل و یکم استراحت کردم و شب بلند شدم تنهایی یک دوری تو خیابونهای اطاف هتل زدم نمی دونم این محله چه جور بود که از ۱۱شب به بعد خیابون پر می شد از زنهای سیاه پوست که می یومدن شب گردی!!07.gif26.gif و مردای سیاهی که در دل تاریک شب با اونا غیب می شدند13.gif

یک ساندیچ خوشمزه خوردم و برگشتم هتل و خواب - صبح رفتیم چند تا مرکز خرید که سیتی سنتر از همشون بزرگتر بود یک عطر گرون قیمت و خوش بو که به قول فروشنده چینی که آدمو یک جوری می کنه برای همسر نداشته ام خریدم دوستم هم یکی برای خودش خرید با کلی اشانتیون که هنوز دارم ازشون و چند جای دیگه هم خرید کردیم و برگشتیم نهار هتل و استراحت .

بعد از ظهر رفتیم میدان جمال عبدالناصر معروف - جاتون خالی رفتیم شاورما خوردیم خیلی چسبید تو دبی خوردن شاورما رو از دست ندین بعد رفتیم دی تو دی و چند تا از این فروشگاههایی که تبلیغشو ماهواره می کنه برای خرید سوغاتی و خرید جنسهای بی کیفیت چینی و نمی شه گفت خیلی ارزون ای بد نیست چیزی نخردیم و رفتیم خیابون مرشد من پارچه   می خواستم بخرم کلی راه رفتیم و بلاخره از یک مغازه که فروشندش پاکستانی بود یک قواره پارچه دست دوز حدودا صد هزار تومان خریدم و برگشتیم هتل - و رفتیم هتل حیات الرجنسی که نزدیک هتلمون بود جالب بود ساعت ۱۱ شب بود هر دو سه دقیقه یک تاکسی جلو هتل نگه م یداشت و یک خانم با آرایش غلیظ و لباس ... پیاده م یشد و می رفت دیسکوهای داخل هتل29.gif وضع دیسکوهاش افتضاح بود و ورودیش هم بالا بود ما برگشتیم هتل و خواب - فردا روز آخر بود بود دوباره رفتیم ساحل المنزر برای شنا از سری قبل شلوغ تر بود و بیشتر توریستهای اروپایی و روسی بودن تا ظهر همون جا شنا کردیم و برگشتیم نهار هتل و چمدونهامون رو جمع کردیم و با ترانسفر هتل رفتیم فرودگاه و بازگشت به تهران .09.gif


مطالب مشابه :


خرید ماشین در کانادا

فکر کنم که خرید ماشین نو بهتر باشه . هم نو ست هم قسطی . خوب میشه تو سایت تویوتا یا از دبی تا




سفرنامه امارات (بار اول)

تو دو تا سفری که به دبی داشتم از فروشگاه های مکس که در بیشتر مراکز خرید دبی ماشین از




استون مارتین به عنوان ماشین پلیس دبی

استون مارتین به عنوان ماشین پلیس دبی - خرید و فروش یکی از ساکنان ثروتمند دبی به




راهنمای تصویری واردات خودرو تنها در پنج گام بر اساس خودرو های 2014

- ارزش گمرکی ماشین آلات راهسازی قونین و دستورالعمل های لازم برای واردات و خرید از دبی




سفری به بزرگ‌ترین مرکز خرید جهان در دبی

سفری به بزرگ‌ترین مرکز خرید جهان در دبی 14,000 ماشین و بی از این مرکز خرید است




برچسب :