بررسی سریال حریم سلطان - 9

صدراعظم های سلطان سلیمان 

در دورۀ طولانی سلطنت سلیمان، 9 نفر به منصب صدراعظمی گماشته شدند. برای رعایت اختصار، به جای ذکر زندگینامه کامل آنها، تنها به برخی از ویژگی های شخصیتی شان اشاره کرده ام. بررسی صدراعظم های سلطان سلیمان به طور یکجا و در یک قاب می تواند برخی از نکات را بهتر آشکار سازد:

  • سمت و سوی امپراتوری عثمانی در دورۀ سلطان سلیمان بهتر مشخص می شود، به ویژه نزول دولت عثمانی پس از اعدام ابراهیم پاشا. 
  • بیشتر صدراعظم های سلطان سلیمان، مسیحی زادگانی بودند که در سیستم دوشیرمه پرورش یافته بودند. در یک نمای کلی، نقش و اهمیت این سیستم مخوف در امپراتوری عثمانی بهتر آشکار می گردد.
  • بررسی اختصاصات صدراعظم های سلطان سلیمان در کنار هم، قابلیت ها و شایستگی های ابراهیم پاشا را نسبت به همطرازان خود بهتر نشان می دهد.

صدراعظم های سلطان سلیمان به ترتیب عبارت بوده اند از:

 

پیری پاشا 

پیری پاشا نخستین وزیر اعظم سلطان سلیمان

1. پیری پاشا / مدت صدرات:  5سال و 5 ماه

از پیری محمدپاشا با لقب «پیر» نیز یاد شده است. پیری پاشا در جنگ چالدران(1) با سِمَت سرپرست امورمالی شرکت داشت. پس از پیروزی عثمانی ها در نبرد چالدران، پیری پاشا به همراه یک نفر دیگر مأمور تصرف شهر تبریز شد.(2)

پیری پاشا اواخر سلطنت سلطان سلیم اول صدراعظم بود. او توانست در برابر خشونت های سلطان سلیم اول ، که وزیران خود را پی درپی برکنار می کرد یا می کشت، مدت نسبتاً زیادی در مقام صدارت باقی بماند، و حتی موفق شد که قدری از قساوت این سلطان بکاهد!

روزی پیری پاشا با حالتی شوخی و جدی به سلطان سلیم [اول] می گوید: « آخر یک روزی مرا که غلام تو هستم به هر بهانه ای باشد به قتل خواهی آورد. آیا می شود که یک روز به من مهلت بدهی تا حساب خودم را با این دنیا و آن دنیا هر دو مفروغ نمایم.»(3)

پیری پاشا جان از دست سلطان سلیم به سلامت برد و در نخستین سالهای سلطنت سلیمان قانونی هم صدراعظم بود. سلطان سلیمان، پس از عزل پیری پاشا، همچنان او را با احترام می پذیرفت و در برخی جشنها دعوت می کرد. آنچه در سریال حریم سلطان به آن اشاره نشد، نقشی است که ابراهیم پاشا در به قتل رساندن پیری پاشا به عهده داشه است!

پیری پاشا پس از برکناری از مقامش، هدف دشمنی ابراهیم پاشا قرار گرفت، زیرا صدراعظم جدید می ترسید که وی جای او را بگیرد. ازین رو، با دادن وعدۀ منصب قاضی عسکری به محمد افندی، فرزند پیری پاشا، او را آلت دست خود ساخت و پیری پاشا را مسموم کرد.(4)

 

ابراهیم پاشا

ابراهیم پاشا در بازگرداندن مصر به امپراتوری و نیز فتح بلگراد و بوداپست نقش اساسی داشت.

 

2. ابراهیم پاشا / مدت صدرات: 13 سال (برده ای از یونان)

ابراهیم پاشای پارگایی ( ۱۴۹۴ - ۱۵۳۶) همچنین معروف به ابراهیم پاشای فرنگی و ابراهیم پاشای مقبول که پس از اعدامش به ابراهیم پاشای مقتول نیز معروف شد. ابراهیم اصالتاً اهل یونان و مسیحی بود و در نوجوانی تحت نظام دوشیرمه(5) در مدرسهٔ قصر به تحصیل پرداخت.

در سال ۱۵۲۳ ابراهیم پاشا به مقام وزیر اعظم و فرمانده کل ارتش منصوب شد. ابراهیم پاشا به پنج زبان(ترکی، فارسی، یونانی، ایتالیایی و عربی) تسلط کامل داشت . ابراهیم پاشا در مقام وزیر اعظم امپراتوری عثمانی به درجه‌ای از قدرت دست یافت که در میان وزرای عثمانی نظیر نداشت. اما سلیمان که از ذکاوت و کفایت ابراهیم بیمناک شده بود در سال ۱۵۳۶ فرمان قتلش را صادر کرد.

  

ایاز پاشا

ایاز پاشا یکی دیگر از پروردگان دوشیرمه و سومین وزیر اعظم سلطان سلیمان، گرچه گمنام نبود، ولی برخلاف ابراهیم پاشا به غایت بی تدبیر بود. 

 3. ایاز پاشا / مدت صدارت: سه سال (برده ای از آلبانی)

ایاز پاشا از خواندن و نوشتن بهره ای نداشته و در بیان مطلب خود عاجز بوده، جز شمشیر زدن دارای هنر دیگری نبود! (6) به درستکاری و عدالت معروف شده بود لیکن زیاده از حد و اندازه به معاشرت و مباشرت با زنان مایل بود.(7)

او آنقدر گرفتار مسائل حرم بود که در آن واحد چهل گهواره نوزاد در قصرش داشت و وقتی از بیماری طاعون مرد صد و بیست فرزند از خود به جا گذاشت!(8) او بر این عقیده مُرد که می گفت از آنجا که تخمۀ ابراهیم نبی به کمک خداوند به عدد ستارگان آسمان زیاد شده، او هم به سهم خود چندان عقب نمانده! (9) سه برادر ایاز پاشا، کشیش بودند و در والونا به همراه مادر زندگی می کردند!(10)

 

لطفی پاشا

لطفی پاشا، چهارمین صدر اعظم سلطان سلیمان که با چند درجه ارفاق و تخفیف از سوی سلطان، حکم مرگش به تبعید تغییر کرد.

4. لطفی پاشا / مدت صدارت: دو سال (برده ای از آلبانی)

اگرچه او نیز اهل آلبانی بود لیکن مرد فاضل دانشمندی بود، این صفت در میان اهالی این ملت بسیار نادر و کمیاب است.(11)
لطفی پاشا تحقیر خود را نسبت به جنس زن پنهان نمی کرد! نه تنها خود از زنان بیزار و متنفر بود، بلکه از مردانی که نسبت به جنس مخالف ابراز تمایل می کردند نیز نفرت داشت.(12)

علیرغم زن گریزی برای پیشرفت حیات سیاسی اش با یکی از خواهران سلطان سلیمان ازدواج کرده بود. روزی لطفی پاشا، همسرش، شاه سلطان را به باد کتک می گیرد و این خبر به گوش سلطان سلیمان می رسد. وی از تخطی به حرمت خواهرش برآشفته می شود و لطفی پاشا را عزل و تبعید می کند!

لطفی پاشا در ایام تبعید خود، کتاب تاریخ سلاطین عثمانی را تا 12 سال بعد از برکناری خودش از صدرات نوشت.

  

5.خواجه ای به نام سلیمان / مدت صدارت: چهار سال (برده ای عقیم شده از یونان)

سلیمان پاشا، خواجه ای بود که در زمان انتصابش به مقام صدرات بیش از هشتاد و پنج سال عمر داشت! به دشواری می توان فهمید چگونه سلطان سلیمان چنین شخصی را وزیر خود کرده است!

شاید خرم سلطان، شوهرش را به انتصاب او ترغیب کرده باشد تا بتواند مدت کوتاهی از او به عنوان چاله پر کن در جادۀ خیالات دور و دراز خود استفاده کند و بعد که می بیند پیرمرد بیشتر از زمان لازم زنده مانده، ترتیب خلع او را می دهد. این احتمال از آنجا قوت گرفت که پس از خلع خواجه در سال 1544 ، رستم پاشا که با مهر و ماه، دختر خرم و سلیمان ازدواج کرده بود، وزیر اعظم شد.(13)

«عزل سلیمان پاشا از مقام صدراعظمی، نه از برای سال زیاد او بود که در آن زمان نود سال از عمر او گذشته بود بلکه دسایس و حیله های خسروپاشای وزیر، کار را به اینجا کشانید و منظور از این حیله و اسباب چینی آن بود که اگر رتبه صدراعظمی را به او ندهند، لابد موافق قانون مقرره منصب او را یک درجه بالاتر خواهد رفت.»(14)

 

رستم پاشا و همسرش مهر و ماه

رستم پاشا یکی دیگر از پروردگان دوشیرمه، ششمین صدراعظم و داماد سلطان سلیمان.

6. رستم پاشا مدت صدارت بار اول: 9 سال (برده ای از کرواسی)

رستم پاشا اوپوکوویچ (۱۵۰۰ ـ ۱۵۶۱) به‌عنوان پنجمین وزیر اعظم سلیمان قانونی خدمت کرد. وی همچنین داماد دربار عثمانی شناخته می‌شد. دور ه اول صدراتش از 1544 تا 1553 و دوره دوم صدارتش از سال 1555 تا زمان فوتش 1561 بود.(مجموعاً 15 سال)

رستم پاشا از آداب جنگجویی و فنون رزم آرایی بسیار با ربط بود، لیکن از فضایل و معارف دیگر به هیچ وجه بهره و نصیبی نداشته، شعرا را بسیار دشمن می داشت، آنها نیز با سخنان هجوآمیز تلافی عداوت او را می کردند.(15)

صدراعظم رستم پاشا به سلیمان طوری وانمود کرد که شاهزاده مصطفی قصد غصب قدرت او را دارد و توانست در سال 1553 فرمان قتل ولیعهد را از سلیمان بگیرد و در واکنش ینی چری ها به نقش او در قتل شاهزاده مصطفی به طور موقت ناچار به کناره گیری از صدرات شد.

 مورخین ایرانی، تاریخ قتل شاهزاده مصطفی را به علت دخالت داشتن رستم پاشا در آن، «مکر رستم» نام نهادند. پس از قتل وی، ابراهیم خواجه، فرزند شاهزاده مصطفی را به حیله از کنار مادر ربوده خفه کرد و جسد او را در بورسا بر روی قبر پدرش انداخت و ایرانیان، جنایت تازه ترکان عثمانی را «ستم مکرر» گفتند. (16)

 

7. احمد پاشا / مدت صدرات: 2سال (برده ای از آلبانی)

بعد از عزل رستم پاشا در ماجرای قتل شاهزاده مصطفی، درباریان سعی کردند احمد پاشا را صدراعظم کنند، ولی او به واسطه خطرناک بودن این شغل زیربار آن نمی رفت. تا این که سلطان سلیمان به وی امر کرد منصب صدرات عظمی را بپذیرد و قسم خورد هرگز او را از این شغل برکنار نکند؛ اما نهایتاً او را هم به قتل رساند!

« در وقتی که کمال اقتدار و منتهای اعتبار را داشت در یک روز دیوان که به حضور سلطان می رفت، غفلتاً او را گرفته، در مقابل تالار پذیرایی که تالار سلام باشد سرش را از تن جدا نمودند...»(17)

 

رستم پاشا

شاعران عثمانی در هجوهای خود، رستم پاشا را ملامت می کردند بر این که هرگز در عمر خود نخندیده است و بسیار کج خُلق است!

 رستم پاشا / مدت صدرات بار دوم: 6 سال

برکناری رستم پاشا به جهت تسکین خاطر ینی چری ها انجام شده بود تا از شورش آنها به خاطر قتل شاهزاده مصطفی جلوگیری شود. بعد از اینکه آبها از آسیاب افتاد، رستم پاشا یکبار دیگر به کمک خرم سلطان، صدراعظم شد.

اندک زمانی پیش از کشته شدن بایزید به دستور سلطان سلیمان، رستم پاشا به مرض استسقا(18) درگذشت.

  

8. علی پاشا  / مدت صدرات: ؟ (برده ای از کرواسی)

خصوصیات جانشین رستم پاشا، کاملاً متفاوت از او بود! علی پاشا شیرین زبان بود و اهل طمع ورزی نبود. در تاریخ وزرای عثمانی از لطیفه ها و کنایه های او بسیار ذکر کرده اند.(19)

  

9. محمدپاشای صوقللی/ مدت صدرات: یک سال (برده ای از بوسنی)

او فرزند یک کشیش ارتدوکس بود و در دورۀ کودکی به عنوان دوشیرمه از والدینش جدا شده و به صورت غلام بچه در دربار سلطان پرورش یافته و به سبب فراست و زیرکی مورد توجه قرار گرفته بود و سرانجام به صدارت عظمی رسید. اگر قابلیت و استعداد ذاتی اش نمی بود، چه بسا از عهدۀ مسئولیت خطیر و ناگهانی که مرگ سلیمان بر گردنش انداخت بر نمی آمد.(20)

در سال ۱۵۶۶م سلیمان به مجارستان لشکر کشید اما پیش از آنکه شاهد پیروزی در نبرد سیگتوار باشد درگذشت.

محمدپاشای صوقللی(21)، نخست پیکی محرمانه به نزد سلیم فرستاد و با ارسال خبر مرگ پدر، از او خواست خود را به پایتخت برساند و سلطنت قانونی اش را اعلام کند. سپس تصمیم گرفت خبر مرگ سلطان را پنهان کند، زیرا می ترسید سربازان روحیۀ خود را ببازند و یا سر به طغیان بردارند.

مخفی نگاه داشته شدن مرگ سلیمان برای ما ایرانیان یادآور پنهان نگاه داشته شدن مرگ ناصرالدین شاه در دوره قاجاراست! هر دو صدراعظم های کاردان خود را به کام مرگ فرستادند و هر دو تا مدتی مرگ شان از انظار عموم دور ماند! البته از سلطان سلیمان این مدت بسیار طولانی بود تا جایی که صدراعظمش دستور داد جسد سلیمان را مومیایی کنند و در تخت روان قرار دهند و دقیقاً به همان ترتیب که زنده بوده، با نگهبانان خاصه اسکورت می کرد!

سرانجام وزیراعظم، پس از سه هفته انتظار خبر ورود سلیم را به پایتخت دریافت کرد و دیگر لزومی برای پنهان کردن مرگ سلطان نبود و همان شب خبر فوت سلیمان را به فرماندهان قشون عثمانی اعلام کرد.(22)

پس از مرگ سلیمان، سلیم دوم معروف به میگسار به سلطنت رسید و محمدپاشای صوقللی در زمان سلیم و فرزندش مراد 13 سال در مقام صدرات عظمی باقی ماند.

 

1392/5/22

مهرداد جوانبخت

--

پی نوشت:

1. جنگ چالدران،نخستین نبرد دولتهای‌ صفوی و عثمانی در دشت‌ چالدران‌ در شمال غربی ایران در سال ۱۵۱۴م رخ داد. نتیجه این نبرد، پیروزی قاطعانه سپاهیان عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم اول بر سپاه صفوی به فرماندهی شاه اسماعیل صفوی بود.
2. برای طرح لشکرکشی به ایران رجوع کنید به فریدون بیگ پاشا، ج 1، ص 461.
3. تاریخ امپراتوری عثمانی. ج2. هامر پورگشتال. ص811.
4. عطا، ج 1، ص 103؛ نشانجی زاده ، ج 2، ص 104؛ قس عثمان زاده ، ص 23.
5. دو شيرمه(devsirme) در لغت به معناي چيدن و جمع آوري(برای مثال میوه) است. در عثمانی اين اصطلاح به معناي جمع آوري سربازان« يني چري» يا در واقع سربازگيري از کودکان مسیحی به كار رفته است. گاهي هم افراد گروه ويژه« يني چري» را «دو شيرمه» مي خوانده اند.
6. تاریخ امپراتوری عثمانی. ص986.
7. همان، ص1125.
8. فرمانروایان شاخ زرین. ص48.
9. سلیمان باشکوه. ص172.
10. تاریخ امپراتوری عثمانی. ص1125.
11. همان، ص1125.
12. سلیمان باشکوه. ص173.
13. همان. ص173.
14. تاریخ امپراتوری عثمانی. ص1173.
15. همان.

16. ر.ک به «شاه طهماسب صفوی، مجموعه اسناد و مکاتبات تاریخی همراه با یادداشتهای تفضیلی». به اهتمام دکتر عبدالحسین نوایی. انتشارات ارغوان. چاپ اول 1368. ص254.
17. تاریخ امپراتوری عثمانی، ص1232.
18. استسقا عبارت است از جمع شدن مایعات در شکم و بیشتر توام با بیماری قلب و کبد می باشد. شکم مریض ورم می کند و آب بسیار می خورد و عطش فوق العاده ای احساس می کند.
19. تاریخ امپراتوری عثمانی. ص1268.
20. سلیمان باشکوه. ص244.

21. محمد در قلعه سوکول(صوقل) که به معنی لانه شاهین است متولد شده بود. او نیز همچون ابراهیم پارگایی در ابتدا، مسئول مرغان شکاری سلطان سلیمان بود.
22. ر.ک به سلیمان باشکوه. ص245.

 


مطالب مشابه :


سلطان سلیمان عثمانی و خرم خاتون سلطان+عکس

ابراهیم پاشا پارگایی از دوستان دوران کودکی سلطان سلیمان بود. ابراهیم اصالتاً اهل یونان و




بررسی سریال حریم سلطان - 9

ابراهیم پاشا را به حیله از کنار مادر ربوده خفه کرد و جسد او را در بورسا بر روی قبر پدرش




ماهی دوران سلطان

کد چرخش کامل عکس . دریافتـ کد آیکونـ نوار آدرسـ سلنآ کـ ـد




قسمتهای جلوتر سریال حریم سلطان

تا اینکه سلطان یه لحظه چرت زد در این حین سه نفر سیاه پوش به اطاق ابراهیم پاشا قبر نخواهد




4421 سرنوشت نگار کالفا در سریال حریم سلطان+عکس

ابراهیم هم به جنگ با شاه بودنو گرفت و رفت و قبر و پاشا به یه شهر دیگه رفته بود




واقعیتهای تاریخی شخصیتهای سریال حریم سلطان...

به دلیل مریضی در سن 56 سالگی میمیرد و دقیقا در کنار قبر های ابراهیم پاشا و ترس




سرنوشت نگار کالفا در سریال حریم سلطان

ابراهیم هم به جنگ با شاه بودنو گرفت و رفت و قبر و پاشا به یه شهر دیگه رفته بود




شام و مصر از چشم یک مسافر ایرانی در عصر محمدعلی پاشا - قسمت دوم

شام و مصر از چشم یک مسافر ایرانی در عصر محمدعلی پاشا است که ابراهیم (ع) و قبر مادر




چرا بارگاه و گنبد پیامبر (ص) مسجد النبی را تخریب نکردند؟!

قبر ابراهیم فرزند پیامبر، قبور همسران آن حضرت، قبر ام‌البنین، قبر علی پاشا




فیلترینگ پاشا رسانه بادرود

فیلترینگ پاشا رسانه نویسنده : ابراهیم گودرزی | .: Weblog Themes By SlideTheme :. آخرین قبر ام البنین




برچسب :