اقدام پژوهی

به نام خدا

عنوان اقدام پژوهي:

چگونه توانستم مشگل محمد را که ناگهان ترک تحصیل نمود را حل کردم

استاد راهنما: جناب آقاي ایرج علی اکبری
دانشجو: مجتبی مرتضوی فر
رشته : کارشناسی ا.پ ابتدایی
تابستان 93

تقديم به :
کليه معلمين دلسوزي که در راه اعتلاي علم و دانش عمر خود را سپري نمودند
تقدير و تشکر:
سپاس بيکران خداوند بزرگ و درود بر سرور عالميان حضرت محمد (ص) و خاندان گراميش
از استاد عزيزم جناب آقاي ایرج علی اکبری که مرا در نوشتن اين اثر با راهنمايي هاي خود ياري نمودند نهايت تقدير و تشکر را به عمل مي آورم

چکیده: اقدام پژوهی
در سال تحصیلی 90/91 درهنرستان محمد نراقی کاشان مشغول به خدمت بودم. با هنر جویی به نام محمد مواجه شدم که درحالی که در درس و انضباط و رفتار وادب در بین هنر جویان برتر هنرستان بود ناگهان تصمیم به ترک تحصیل گرفت. من با خانواده و البته مادر محمد تماس گرفتم گفتم مادر محمد چون پدر محمد در امور مربوط به محمد اصلا دخالت نمی کردبعد از صحبت با مادر محمد تصمیم گرفتیم او را نزد مشاور ببریم مشاور گفتند که هیچ راهی وجود ندارد و محمد باید ترک تحصیل کند. عجیب بود با محمد هم که صحبت کردم هیچ انگیزه ای نداشت. به او گفتم پس می خواهی چکار کنی گفت هیچ کاری دوست ندارم انجام بدهم. برای برسی و حل مشگل محمد دوباره از مادر محمد کمک خواستم از او خواستم رفتار محمد را زیر نظر بگیرد و ببیند در فامیل یا خانواده کسی مشگلی شبیه به مشگل محمد دارد یا داشته است . بعد از گرفتن اطلاعات از مادر محمد و برسی و تحقیق زیاد متوجه مشگل خاصی در محمد شدم که یک بیماری بود. مسلما با درمان ان بیماری مشگل محمد هم رفع میشد و همینطور هم شد.

مقدمه:
منظور از ترک تحصیل يعني دانش آموزانی که زودتر از موعد مقررمدرسه را ترک می کنند و یا به عبارتی قبل از اتمام یک دوره قادر به ادامه تحصیل نمی باشند و به ناچار مدرسه را ترک می کنند
افزایش موج ترک تحصیل در ایران
از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب، از حاشیه کویر تا قلب مناطق جنگلی و کوهستانی، همیشه دانش‌آموزانی هستند که هر سال با درس و مدرسه خداحافظی می‌کنند و به سوی سرنوشتی می‌روند که پیوندی با تحصیل ندارد.
بعضی ها کوچ می کنند به شهرهای نزدیک روستا، بعضی هم می روند به شهرهای بزرگ به امید یافتن کار، برخی هم می مانند در محل تولد و همان جا کسب و کار می کنند. برخی اما دنبال بخت شان را می گیرند و می روند، درس را رها می کنند و می روند به خانه بخت. برخی هم نه کار می کنند و نه ازدواج بلکه فقط می خزند در کنج خانه، شاید به دلیل بیماری و معلولیت یا حتی به سبب بی انگیزگی و بی میلی به تحصیل. البته ترک تحصیل در دوره ابتدایی کمتر از سایر دوره ها می باشد. ولی در دوره متوسطه بیشترین امار ترک تحصیل وجود دارد
دانش آموزان تارک تحصیل در همه نقاط جهان هستند، حتی در پیشرفته ترین کشورها، با این تفاوت که هر اندازه کشوری توسعه یافته تر باشد ترک تحصیلکرده هایش کمتر است و دلایل وداع با درس و مدرسه متفاوت تر. در دهه 90 میلادی تحقیقات زیادی در اروپا و آمریکا بر این پدیده انجام شد که پژوهش های محققانی همچون آستن و مک لاناهان، لامبرگر و لارسن گویای این است که جابه جایی محل سکونت، تغییر مدرسه، امکانات و ساختار مدارس و فرآیند های آموزش در کنار بنیه ضعیف علمی دانش آموزان که قوی ترین محرک برای ترک تحصیل است، از مهم ترین دلایل خروج دانش آموزان لازم التعلیم از چرخه آموزش است.
بطور کلی عوامل ترک تحصیل را به چند دسته تقسیم میشود:
1)فقر مالي
2)انگیزه نداشتن
3)محيط نا مناسب خانه
4)وضعيت نا مناسب مدرسه
5)خشونت
6)عوامل ارثی
7)بیماری جسمی و روانی
8)محیط و همسالان
9) جابجایی
وغیره
من در این پژوهش به یکی از دلایل ترک تحصیل و حتی افت تحصیل می پردازم.مشگلی که یکی از هنرجویان من با ان مواجه شده بود.به امید روزی که هیچ دانش آموزی دچار ترک تحصیل نشود زیرا ترک تحصیل مشگلات فراوانی را برای خانواده و جامعه و جهان و اینده بشریت به ارمغان میاورد.

توصیف وضعیت موجود:

در سال تحصیلی 91-90 در هنرستان محمد نراقی کاشان هنر جویی به نام محمد که علی رغم موفقیت در تحصیل و داشتن رفتار و کردار خوب و استعداد زیاد در ورزش ناگهان ترک تحصیل کردو هیچ علاقه ای به ادامه تحصیل نداشتن . من با محمد صحبت کردم و از محاسن ادامه تحصیل برایش گفتم . ولی فایده ای نداشت. تصمیم گرفتم با خانواده او تماس بگیرم . پدر محمد که قبلا هم برای امور مدرسه محمد اقدامی نکرده بود اینبار هم همکاری لازم را انجام نداد. با مادر محمد صحبت کردم و قرار شد پیش مشاور برویم من شخصا محمد را بردم و مشاوران گفتند چاره ای نیست و نمی شود محمد را مجبور کرد به ادامه تحصیل و هیچ دلیل و صحبت خاص دیگری هم نگفتن . من به مادر محمد گفتم ایا در خانواده و اقفوام کسی هست که مانند محمد باشد . اتفاقا متوجه شده پدر محمد هم همینطور هست و در اقوام افرادی مثل پسر عموی محمد هم رفتاری شبیه محمد را دارند .من با تحقیق در باره انها و چگونگی مواجه انها با این مشگل به نتایجی دست یافتم و حدث زدم مشگل از یک نوع بیماری روانی که افسردگی هست میباشد. وبرای اطمینان با محمد صحبت کردم و از او خواستم رفتار و افکار و حالات خود را بنویسد . من برای اطمینان بیشتر از اینترنت و یکی از پزشگان درمانگاه فرهنگیان کمک گرفتم . تقریبا مطمئن شدم که محمد دچار بیماری افسردگی شده است بیماری افسردگی که کمتر به این مشگل که دلیلی برای ترک تحصیل دانش اموزان میباشد پرداخته شده است.من متوجه این بیماری در محمد شدم . این بیماری چیست و برای درمان باید چکار میکردم
افسردگی فقط یک خلق و خوی منفی نیست، بلکه یک بیماری است. این بیماری با علام دقیقی مشخص می شود. نشانه های بیماری افسردگی دقیقاً کدامند؟
افسردگی با 9 معیار دقیق تعریف می شود. این معیارها براساس محورهای چهارگانه DSM هستند که مشخصه هایی جهانی و تعریف شده اند.

در برسی و تحقیق در مورد حالات و رفتارو افکار محمد و افراد نزدیک محمد به این نتیجه رسیدم که محمد دچار یک نوع بیماری افسردگی شده با محمد که صحبت کردم متوجه نشانه هایی شدم که مربوط به افسردگی میشود حالاتی مانند
1) خلق و خوی افسرده.
2) بی علاقگی یا لذت نبردن از فعالیت هایی که معمولاً لذت بخش و جالب اند.
3) حس خودکم بینی یا احساس گناه بیش از حد و نامتناسب.
4) داشتن ایدۀ خودکشی به طور مکرر، خواه با نقشه یا بدون نقشۀ دقیق یا با اقدام به خودکشی
5) مشکلات خواب. ممکن است به شکل بی خوابی یا پرخوابی بروز کند.
6) آشفتگی یا کندشدن روانی_ حرکتی.
7) مشکلات اشتها که هم به شکل بی اشتهایی و کاهش وزن و هم بالعکس
8) مشکلات تمرکز.
9)احساس روزانه خستگی یافقدان انرژی .
گردآوری اطلاعات (شواهد1 ):
اطلاعاتی در باره افسردگی ( دپرسيون )
منظور ازافسردگی حالتی ميباشد که انسان بطور دراز مدّت احساس سختی و ناراحتی ميکند، پريشانحال و
مضطرب ميباشد و زندگی کسالت آور و دلتنگ کننده احساس ميشود. وقتی که انسان دچار افسردگی شده باشد
در رابطه با هيچ چيزی ابداً قادر به احساس خشنودی، رغبت و لذّت نميباشد. برای انسان افسرده شروع کردن
انجام کارها بسيار سخت و مشگل بوده و خيلی زود خسته ميشود. گرفتن تصميم ها غالباً مشگل ميباشند،
همانطور تمرکز مثلاً بر روی امر تحصيل کردن يا خواندن.
شخص مبتلاء به افسردگی غالباً دچار مشگلات مربوط به خوابيدن ميباشد. بيدار شدن سحرگاهی برای او چيزی
معمولی است. گاه گاهی برای شخص مبتلاء به افسردگی مشگل خواب رفتن وجود دارد يا اينکه خواب او
ميتواند سطحی بوده و حالت خواب و بيداری داشته باشد. از طرف ديگر در گاهی از اوقات خوابيدن بيش از حدّ
هم ميتواند به افسردگی مربوط بوده باشد. نداشتن اشتها به غذا و کم شدن وزن غالباً مربوط به افسردگی ميباشند،
گاهی از اوقات انسان مبتلاء به افسردگی ميتواند حريصانه و بيش از اندازه نيز غذا بخورد.
انسان مبتلاء به افسردگی غالباً حالت بر انگيختگی و تهييج شدگی داشته و ممکن است که برای او بودن در جمع
ديگران و مصاحبت با آنها مشگل بوده باشد. همچنين متّهم کردن خود و آنهم بيش از اندازه چيزهائی عادّی
هستند. افکار در رابطه با مرگ و فکر خودُکشی مواردی عادی درشخص مبتلاء به افسردگی ميباشند. همچنين
ناراحتی های گوناگون جسمی از قبيل سردرد، دردهای عضلانی، درد شکم و دردهای کمر مواردی عادّی
ميباشند و برای آنها هيچ دليل و علّتی پيدا نميشود.
سبب و باعث افسردگی چيست؟
افسردگی غالباً از وضعيّتی شروع ميشود که در آن تغييرات بسيار بزرگی در زندگی انسان اتفاق می افتد. مقدّمه
ممکن ومحتملِحالتِپيش از افسردگی مربوط به وضعيّتی ميشود که شخص ناگزير ميگردد که از افرادی مهمّ
يا از مسائلی مهمّ و مربوط به زندگی خودش از قبيل محل کار و کاشانه صرف نظر کند. در بعضی از اوقات
افسردگی از وضعيتی آغاز ميشود که در آن بايد از عهده انجام مسائل و موضوعات مبارزه طلب جديد و بزرگ
بر آمد و احساس ميشود که چاره ها و کاردانيها تکافو نميکنند. از اين گونه مسائلی که دعوت به مبارزه ميکنند
ميتوانند بعنوان مثال نقل مکان به جائی تازه، سازگاری و وفق يابی به فرهنگ جديد يا يادگيری زبان جديد بوده
باشند.
بعضی از انسانها آسانتر از ديگران دچار افسردگی ميشوند. اين موضوع ميتواند بعنوان مثال ناشی از عوامل
ارثی يا خصوصيات مربوط به طبيعت انسانی بوده باشد. اين نيز موضوعی شناخته شده ميباشد که همچنين ايجاد
شدن تغييراتی در فعاليتهای مغز با افسردگی مرتبط هستند و اين تغييرات عموماً بازگشت پذير بوده و بعد از
رفع افسردگی بحالت نرمال بر ميگردند.
افسردگی چگونه درمان کرده ميشود
در باره افسردگی دراز مدت و مخلّ کارکردهای زندگی روزمرّه تقاضا و دريافت کمک سودمند ميباشد. در اين
مورد بعنوان مثال ميتوان با پرستار يا پزشک صحبت کرد. همچنين صحبت کردن در باره مسئله با نزديکان
بکرّات خوب و کمک کننده است. شخص مبتلاء به افسردگی غالباً و بطور مداوم خودش را در باره وضعيت
موجودش متّهم ميکند و اين نيز اغلب باعث بيشتر شدن افسردگی ميشود. در ابتداء بهتر ميباشد که در خود
ايجاد آرامش کرده و برای بهبودی به خودش فرصت بدهد. در حالت ابتلاء به افسردگی چه بسا حلّ و فصل
مشگلات بزرگ سخت ميباشد و بهتر ميباشد که در خيلی از اوقات در حدّ امکان حلّ کردن آنها را به زمانی
ديرتر منتقل کرد. برای بهبودی يافتن از افسردگی نياز به زمان وجود دارد، افسردگی عموماً چندين هفته و در
مواردی ماههاو سالها نيز طول ميکشد.
در مذاکرات و صحبتهائی که با شخص معالج و درمان کننده بعمل می آيد کوشش ميشود که وضعيت موجود
روشن گشته و آرامش پيدا کند. صحبت در باره مشگلات و ناراحتی ها در موارد بسياری سبک کننده و
آرامبخش ميباشد هر چند که برای آن مشگلات و ناراحتيها بطور فوری راه حلّی نيز پيدا نشود. ديرتر و بعد از
آرام و راحت شدن وضعيت غالباً ممکن ميباشد که بطور دقيقتر در باره عوامل ايجاد کننده استرس مربوط به
وضعيت زندگی و از دست رفته ها گفتگو کرده و در باره شيوه های نجات يابی و بديل های راه حلّ آنها، فکر
نمود. بکمک گفتگوها اغلب ممکن ميباشد همچنين ديدگاههای جديدی نسبت به مشگلات زندگی، شيوه های
رفتاری و نحوه تفکّر و رابطه های انسانی خود پيدا کند. هدف مورد نظر اين ميباشد که شخصنيروها و شايستگيهای خود را باز يابد.
مداوا با دارو به بهبودی و شفا يافتن غالبا سرعت ميبخشد. داروهای مورد استفاده در درمان افسردگی بدون
ضرر ميباشند و باعث ايجاد اعتياد و عادت نميشوند. تأثير داروی مورد استفاده از برای درمان بر روی حالت
روحی و ذهنی و علائم و عوارض ناراحتی، عموماً و تازه بعد از سپری شدن ٢ الی ۴ هفته از زمان شروع
درمان ظاهر ميگردد. مفيد و سودمند ميباشد که به دارو درمانی بعد از بهبودی و شفا يافتن نيز ادامه داده شود
زيرا که بعد از تمام کردن مصرف داروها عوارض و نشانه های ناراحتی به آسانی و از نو بازگشت ميکنند.
درمان با دارو عموماً ۶ ماه تا ١ سال طول ميکشد و در طیّ اين مدت داروها بايد بطور روزانه و بصورت
منظّم مورد استفاده قرار گيرد. در باره خاتمه دادن به درمان بهتر ميباشد که با پزشک معالج مشورت و مذاکره
بشود.
در ابتدای درمان با دارو عوارض جانبی ميتواند ايجاد بشوند. احساس دل بهم خوردگی، سردرد، افزايش عرق
کردنها، دردهای ناحيه شکم و خستگی از عوارض جانبی عادی و معمولی ميباشند. عموماً عوارض جانبی
بصورت خفيف ميباشند و در عرض چند روزی که بدن به داروها عادت کند از بين رفته و رفع ميشوند. گاهی
دارو از روی ناگزيری عوض کرده ميشود، يعنی اگر عوارض جانبی بيش از حدّ ناراحت کننده ميباشند يا اينکه
دارو به اندازه کافی مؤثّر و کمک کننده نميباشد. همچنين سودمند ميباشد که در مورد عوارض جانبی محتمل با
پزشک معالج گفتگو و مذاکره نمود. علاوه بر داروهای افسردگی در بعضی از اوقات ميتوان به داروهای
ديگری نياز پيدا کرد که اين داروها مشگل خواب را راحتتر کرده يا پريشانحالی و اضطرابات را کمتر ميکنند.
راه حل و درمان
بعد از صحبت با محمد او را نزد پزشگ متخصص اعصاب و روان بردیم پزشک گفتند سه چیز در درمان موثر میباشد.
1) دارو
2) ورزش مناسب
3) کنترل رقتار
دارویی که اقای پزشک تجویز کردن قرص نورتریپتلین 25 بود که شبی یک عدد محمد می بایست میخورد.
محمد بعد از مصرف دارو و رعایت مسایل دیگر رو به بهبودی رفت و توانست به ادامه تحصیل بپردازد . البته لازو به گفتن است که این بیماری شاید مدتها تاثیر بدی در پیشرفت طبیعی افراد بگذارد ولی چاره ای نیست و باید درمان را ادامه داد تا کمترین اسیب را به فرد بیمار برساند . به امید رفع همه مشگلات دانش اموزان
منابع
خیاط ،امین محمد.(1390).آشنایی با بیماری افسردگی.تهران:پارس بوک
کیا سالار،محمد.(1390).افسردگی از الف تا ی.تهران:شبقره

اقدام پژوهی

مطالب مشابه :

اقدام پژوهی

برخی از اشکالات اقدام پژوهی های سال های گذشته

ادامه مراحل اقدام پژوهی

اقدام پژوهی 95-1394

راهنمای نوشتن گزارش اقدام پژوهی

ادامه مراحل اقدام پژوهی

درس پژوهی ، معماری نوین تدریس