هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه.

درست روز دوشنبه بود که از خونه راه افتادیم به طرف کرج قرار بود دو سه  روزی خونه ی داییم بمونیم

درست ساعت ۹ صبح راه افتادیم و ساعت ۲ بعد از ظهر توی هوای ۲۰ درجه رسیدم  کرج و رفتیم خونه ی

دایم  از گرما داشتم ذوب می شدم  . رفتم جلوی کولر خوابیدم  نزیک های ۵/۲ ساعت با استرس  چون

هی می ترسیم پامو جلوی کسی دراز کرده باشم  ساعت ۵/۴ با بدبختی پاشدم  ولی شکه شدم توی

خونه وقتی می خواستن جایی برن ۱۰بار  گذارش می دادن ولی اینجا اصلاً بیدارم نکردن خونه خالی

 هیچکی نبود نیم ساعت فقط به توی شک بودم تا این که ساعت ۵ اومد خونه با چهره ی قرمز  و داغ

 کرده پرسیدم کجا بودید گفتن رفته بودیم خرید اون قدر قرمز شدم که وقتی خودمو توی آیینه نگاه می

 کردم  خندم می گرفت .

خلاصه توی اون دو سه با سختی و بد بختی خودمو نگه داشته بودم  قیافه آرام و ساکت ولی از تو داغون

بودم نه حوصله ی حرف زدن نه حوصله ی راه رفتن حتی حوصله ی نفس کشیدنم نداشتم عین یک

 معتاد افتاده بودم گوشه ی خونه و فقط با یک گوشی خودم رو مشغول می کردم ولی گاه گاهی

 هم بیرون میرفتم اصلاً راحت نبودم تا این که روز سوم خاله ودختر خالم اومدن چون من توی هفت روز

 هفته ده روز خونه  خالم هستم احساس راحتی می کردم   .

خلاصه اون دو سه روز تموم شد .

قرار بود از تهران بریم محلات که فکر کنم یکی از شهرستان های اراک باشه باید این مسیر رو از قم

 و دلیجان  رد می شدیم  تا به محلات می رسیدیم . خلاصه روز اول تو قم مانیم  اونجا به جمکران و

به مرقد حضرت معصومه (س) رفتم  آب اونجام مشکل جدید بود که شور بود ما به جز خرید توی یک روز

 فقط ۱۰هزار تومان پول آب معدنی دادیم .روز بعد به کاشان رفتم با این که کاشان توی برنامه مون نبود

یک شب هم اونجا بودم به علت مسیر های طولانی و گرمای بیش از حد حالم از این رو به اون رو شد

سر درد شدید دلدرد شدید .

خلاصه روز بعد هم  به محلات رفتیم . اونجا به آبگرم آبی معدنی با خواص دارویی آبی با ۳۰ درجه حرارت

وقتی رفتیم  من فقط یک ربع دوام آوردم وبعد از حال رفتم مریض بودن و صبحانه هم نخورده بودم

توی محلات هم به خانه ی معلم رفتیم  جای کثیفی نبود ولی جای تمیزی هم نبود درست وقتی که

 همه حوصله مون  سر رفته بود تصمیم گرفتم فردا بریم خونه   فردای اون روز از خمین رد شدیم ما اونجا

به بیت امام ( ره) رفتیم خانه ای زیبا و مظلومانه ای بود  خالاصه از آنجا  حرکت کردیم  به خانه رسیدم

انگار داشتیم کوه جابه جا می کردیم تا رسیدیم خونه من خواب بودم ولی پدرم خیلی خسته بود.

واقعاً راست می گن هیچ جا خونه ی خود آدم نمی شه.


مطالب مشابه :


نقشه ستاد اسکان (خانه معلم) شهرستان محلات

صـــــــــــــــــبــــــــــــــــــــا - نقشه ستاد اسکان (خانه معلم) شهرستان محلات - ای




5500 مسافر نوروزی در مدارس محلات اسکان یافتند

کارشناس روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان محلات از اسکان 5500 مسافر نوروزی در خانه معلم و




اسكان مسافران نوروزی در مدارس محلات 60 درصد افزایش یافت

وبلاگ خبری شهرستان محلات 10 آموزشگاه در قالب 60 كلاس درس و خانه معلم محلات استفاده




اسکان 9890 مسافر نوروزی در ستاد اسکان فرهنگیان محلات

وبلاگ خبری تحلیلی گل سیتی - اسکان 9890 مسافر نوروزی در ستاد اسکان فرهنگیان محلات - ایمان داشته




شهر ما خانه ما

محلات سیتی - شهر ما خانه ما خانه ی ماست.آنقدر تا قبل از اینکه معلم بخواهد به کار




چرخنامه ی زاگرس

محلات و گلپایگان و خوانسار با شعار خانه معلم است كه با گرمي از ما استقبال مي كنند و چه




جدیدترین مونوگرافی شهرستان سروآباد

دلنوشته مهمانان خانه معلّم شیب محلات قدیمی شهر سروآباد در بعضی جاها از ۹ درصد بیش تر




علت انتشار بوی گاز در برخی از محلات گنبد کاووس مشخص شد.

( یک معلم ) - علت انتشار بوی گاز در برخی از محلات گنبد کاووس مشخص شد. -




هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه.

توی محلات هم به خانه ی معلم رفتیم جای کثیفی نبود رفتیم خانه ای زیبا و مظلومانه ای بود




برچسب :