بیوگرافی خواننده ها ی ایرانی

گوگوش : شاه ماهي موسيقي ايران بي شك كسي جز گوگوش نيست كسي كه به خاطر سكوت بيست و دو ساله اش مورد توجه همگان بويژه هنرمندان و نويسندگان بوده و علاوه بر نوشتن كتابهايي در مورد او و زندگيش و ساختن فيلم ، بسياري از ترانه هاي او نيز بازسازي شده و توسط خوانندگان زيادي مجددا اجرا شده است مثل ابي ، مارتيك ، هاتف ، نوش آفرين ، شهرزاد سپاهانلو و... حتي « گنايا كوبي » خواننده سوئدي نيز ترانه « صداي پا » را به فارسي اجرا كرده است و شهبال شب پره براي « گروه سيلوت » ترانه اي با نام « پلي به گذشته ها » در مورد گوگوش ساخته است . همهء اين توجهات مرهون شناختي است كه در طول سالهاي سكوت ، ديگران نسبت به گوگوش و كارهاي او پيدا كرده اند.

فائقه آتشين ملقب به گوگوش در 18 بهمن 1329 در خيابان سرچشمه تهران از پدر و مادر آذربايجاني كه از مهاجران آذربايجان شوروي سابق بودند متولد شد. نام فائقه را بر وزن نام مادرش فائزه براي اوانتخاب كردند. در سن دو سالگي پدر و مادرش از هم جدا شدند.گوگوش يك برادر تني كوچكتر داشت كه در سن 24 سالگي براثر رماتيسم قلبي درگذشت و سه برادر ناتني ازپدرش و يك برادر و يك خواهر ناتني از مادرش كه بعد از جدايي با يك مردكليمي ازدواج كرده بود دارد. درهمسايگي آنها يك خانواده ارمني زندگي مي كردندكه او را ازكودكي با نام گوگوش صدا مي زدند و با اينكه گوگوش معمولا اسم مرد ارمني است اما اين اسم براي هميشه ماندگار شد و بعدها كه اوكار هنري را شروع كرد همين اسم را روي خودش گذاشت. پدر او صابرآتشين دركار نمايش بود و در آن سالها در سقاخانه ها برنامه اجرا مي كرد در سالهاي كودكي گوگوش همراه پدرش به محل كار او مي رفت وتا سه سالگي همكار پدرش در عمليات آكروباتيك روي صحنه بود و در سه سالگي با شيرين زباني و استعداد زياد نشان دادكه چگونه مي تواندكارآوازه خوانان و رقصندگان حرفه اي را تقليدكند وكم كم در برنامه هاي پدرش نقش اصلي را پيدا كرد و دو برابر پدرش دستمزد مي گرفت.گوگوش در سن 8 سالگي كارخوانندگي را در برنامه هاي صبح جمعه راديو ايران شروع كرد پس از آن در سنين نوجواني شروع به اجراي برنامه دركاباره هاي بزرگ تهران كرد. اولين كاري كه به طور مستقل اجرا كرد ترانه قصه وفا ساخته پرويزمقصدي بود. دراوخر دهه 50 همراه باگسترش استفاده از تلويزيون و برنامه هاي موسيقي و رقص ، اين دستگاه ارتباطي جديد فضاي جديدي براي هنرنمايي هاي گوگوش بوجود آورد و او از اين طريق توانست به مشهورترين خواننده آن دوران تبديل شود. دامنه شهرت گوگوش و محبوبيت او خيلي سريع از مرزهاي ايران فراتر رفت و دركشورهاي فارسي زبان ديگر مثل افغانستان و تاجيكستان محبوبيت زيادي پيدا كرد. براي خيلي از علاقمندان و مردم در اين كشورها گوگوش يكي از برجسته ترين سمبل هاي هنرايراني و هنرمندي بودكه راه را براي شناسايي ديگران بازكرد. در دوران پربار اما كوتاه فعاليت هاي حرفه اي گوگوش درعرصه موسيقي پاپ در ايران او با ترانه سرايان و آهنگسازان متعددي همكاري كرده است كه اكثرآنها شايد بهترين آثارخود را به زبان گوگوش و با كمك خلاقيت و توانايي هاي ويژه او توانستند به آهنگ هاي به يادماندني تبديل كنند. واروژان ، پرويزمقصدي ، جهانبخش پازوكي ، حسن شمائي زاده ، شهريارقنبري و ايرج جنتي عطائي هريك دوره اي كوتاه يا بلند اما بسيار موفق از همكاري با گوگوش را تجربه كرده اند. از يادگارهاي گوگوش براي دختران ايراني شلوار پسرانه و موي كوتاه پسرانه معروف به موي گوگوشي بود.گوگوش بعد از انقلاب ازصحنه هنر دور شد و با وجود همه فشارها و شايعات ازايران خارج نشد و حتي يكبار نيزكه براي ديدن فرزندش كامبيزقرباني از ايران خارج شده بود مجددا به ايران بازگشت تا اينكه در سال 1379 بعد از22 سال سكوت ، اولين كنسرت خود را در ترنتوي كانادا به روي صحنه برد و با آلبوم زرتشت شعري از نصرت فرزانه و آهنگي از خود گوگوش وگيتار بابك اميني به عالم هنر بازگشت. 

                      -----------------------------------------------------------------

 بیوگرافی معین

معین در سال ۱۳۳۰ در شهرستان نجف آباد واقع در استان اصفهان در خانواده ای کاملا مذهبی و از نظر مالی در سطح متوسط و پر جمعیت به دنیا آمد. او در دوران نوجوانی و جوانی قرآن را با صوت و اشعار و غزلیات شعرای بزرگ را با لحنی زیبا می خواند. وی در سن ۱۸سالگی با یادگیری ساز تار با نتها و گوشه های موسیقی و آوازی آشنا شد. او در همان دوران با دوستان خود در مجالس شادمانی برنامه های بسیاری در شهر خود و دیگر شهرهای استان اصفهان اجرا می کرد. معین در سن ۲۰ سالگی در اصفهان به خاطر استعداد و صدای زیبای خود توانست با اساتیدی همچون تاج اصفهانی و حسن کسائی آشنا شود و در کلاس های آواز و موسیقی ایشان شرکت کند. معین در سال های پیش از انقلاب اسلامی در ایران از سال ۵۵ تا ۵۸ به طور مداوم هر شب در هتل عباسی و هزار و یک شب اصفهان برنامه اجرا می کرد. او به خاطر همین کار توانست با افراد بیشتری در زمینه موسیقی و آواز آشنا شود. 

شایعات 
اولین و باور انگیز ترین شایعه در مورد معین اینست که می گویند معین نابینا می باشد. در صورتی که معین از هر دو چشم بینا است و فقط یکی چشمان او به خاطر صدمه دیدن عصب پلک او در زمان نوجوانی کم سو شده و به خاطر غیر متعادل بودن پلک (ناتوانی باز نگه داشتن او در زمان طولانی) چشمش از عینک آفتابی طبی استفاده می کند. 
دومین شایعه که بیشتر از روی اشتباه است نام معین می باشد که او را به اسم رضا می شناسند و گروهی اسمش را معین می دانند در صورتی که نام وی نصرالله می باشد. رضا شاعر بیشتر آهنگ های معین قبل از خروج وی از ایران بوده و بخاطر اینکه در کاست هایی که منتشر شد نام این دو را در کنار هم به این صورت رضا. معین چاپ کرده بودند بیشتر دوستاران وی به اشتباه او را رضا معین خواندند و یا بعضی ها اسم او را معین تصور کردند. 
شایعات بسیار دیگری هم هست همانند اینکه امید برادر معین می باشد در صورتی که معین هیچ نسبتی با امید ندارد (معین 
امروزه معین به خاطر موقعیت بالایی که دارد بیشتر از پیش به آهنگ ها و ترانه هایی که قرار به اجرای آن دارد حساسیت نشان می دهد. و از طرف دیگر به خاطر وجود افرادی که هیچ از این هنر والا نمی دانند و فقط صرف داشتن موقعیت مالی بالایی که برخوردارند بیشتر این هنر را به تفریح تشبیه کرده اند کمتر کسی هست که اشعار و آهنگ های مناسب برای معین بسراید و بسازد. به همین خاطر انتشار کارهای جدید از طرف او با فواصل بسیار انجام می گیرد
۵۹ توانست اولین کاست خود را با نام یکی را دوست میدارم را منتشر کند و صدای خود را به تمام ایرانیان در سراسر ایران و دنیا برساند. وی در سال ۱۳۶۰ ایران را ترک کرد و در ایالات متحده آمریکا با کمک هنرمندانی همچون هایده توانست کار خود را شروع کند و تا به امروز ادامه دهد. ۳ برادر به نام های مصطفی مرتضی و فتح الله داشت که فتح الله در سال ۱۳۸۲ فوت کرده). و یا اینکه معین در آمریکا دارای چند شرکت بزرگ و چند قمار خانه و مشروب فروشی است. در صورتی که او تنها منبع درآمدش فقط از راه خوانندگی و کلاس های موسیقی می باشد. وی از مشروب متنفر است زیرا او به دین اسلام اعتقاد دارد و نماز خود را ترک نگفته و همیشه با خدای خود در راز و نیاز است و همیشه موفقیت خود را در کمک خداوند به خود می داند.

      ---------------------------------------------------------------- 

کورش یغمایی


کورش یغمایی موسیقی را در سن ده سالگی با نواختن سنتور که هدیه ای از سوی پدرش بود آغاز کرد. به گفته مادر کورش: او با این که این ساز را را از نزدیک ندیده بود سنتور را از جعبه بیرون آورد و شروع به نواختن یک آهنگ کرد. او در مدت پنج سال به مراحل درخشانی در زمینه نوازندگی سنتور و موسیقی سنتی ایران دست یافت. در سن پانزده سالگی گیتار را که همواره ساز مورد علاقه اش بود برگزید و پس از مدتی در گروه های موسیقی راک که خود تشکیل داده بود سرپرستی ارکستر و نوازندگی لید گیتار را به عهده داشت. چند سال بعد برخی از گروه های حرفه ای اروپایی که برای اجرای برنامه به ایران می آمدند هنگامی که با چیره دستی او در نواختن گیتار روبرو می شدند از او برای همکاری به سمت لید گیتار و مهاجرت به کشورشان برای ضبط صفحه در سطح جهانی دعوت میکردند. 

در سال آخر دانشگاه (رشته جامعه شناسی) اولین کار حرفه ای خود را در زمینه آهنگ سازی - ارکستراسیون - نوازندگی و خوانندگی با ترانه گل یخ (شعر از مهدی اخوان لنگرودی دوست و همکلاسی اش) آغاز نمود. آثار کورش به ویژه گل یخ بر اساس دارا بودن استاندارد های جهانی به خارج از مرزهای ایران نفوذ کرد و با اجرا های جدیدی در کشورهای مختلف ارائه گردید.

از سال 1358 به مدت 17 سال پخش صدای کورش ممنوع شد. او در این مدت ابتدا در زمینه داستان های کودکان (کتاب و نوار) و ارائه آلبوم دیار (ارکستراسیون آواهای محلی ایران برای ارکستر بزرگ بدون آواز) و در ادامه با تدریس گیتار زندگی را میگذرانید. پس از هفده سال اولین آلبوم با آواز او با نام سیب نقره ای ارائه گردید. پس از چندی آلبوم های دیگری از وی با نام های ماه و پلنگ - گرگ های گرسنه (موسیقی فیلم) - کابوس - آرایش خورشید - تفنگ دسته نقره منتشر شد.
کورش یغمایی در فراگیری هیچ یک از زمینه های موسیقی استادی نداشته است.

                      ---------------------------------------------------------------

شادمهر عقیلی


متولد هفتم بهمن 1351- تهران


نوازنده ، آهنگساز ، خواننده و بازيگر ، در خانواده اي متوسط به دنيا آمد در کودکي بسيار باهوش بود.آموزش موسيقي را از 6 سالگي آغاز نمود و پس از گذراندن دوره ابتدايي وارد هنرستان موسيقي گرديد . در جواني طبعي سرکش و روحيه اي بلند پرواز داشت، عشق به موسيقي در او موج مي زد . سختکوش و پرکار بود و در سخت ترين شرايط تمرينها و آموزشهاي خود را ترک نکرد . گاهآ در فضايي کوچک و نيمه تاريک ساعتها تمرين مي کرد تا قطعه اي را به درستي بنوازد. اولين ساز تخصصي او سنتور است و ويلون و گيتار را به خوبي مي نوازد همچنين بر تئو ري موسيقي و سولفژ تسلط کافي دارد ، در آهنگسازي و تنظيم نيز بسيار دقيق و زبر دست مي باشد .اولين آلبوم بدون کلام او به نام بهار من که تنظيمي جديد از قطعات قديمي بود مورد استقبال قرار گرفت و همزمان همکاري خود را با صدا سيما آغاز نمود . در همين سالها که جوانه هاي موسيقي پاپ تازه شروع به رويش کرده بودند، شادمهر جوان که به دنبال بدنبال فرصتي براي ارائه ذوق و هنر سرشار خود بود آلبوم دوم خود ((مسافر)) را عرضه نمود. اين کاست با شعرهايي از سيد فريد احمدي، سهيل محمودي، بامداد جويباري، نيلوفر لاري پور و روشنک نمازي به بازاز عرضه گرديد که در مدت زمان کوتاهي مورد استقبال زياد مرده بويژه جوانان قرار گرفت .مسافر کاري متفاوت است که سبک خاص دارد بويژه آنکه معطر به عطر ياس در رساي بزرگ بانوي جهان حضرت زهرا(س) با شعري ساده و روان و نوايي محزون و دلنشين است بطوريکه در تار و پود جوان ايراني نفوذ مي کند و تا ثير شگرفي بر جاي مي گذارد . او همچنين توانست کمبود موسيقي جوان پسند و مردمي را تا حدود زيادي جبران کند و پخش قطعاتي از اين کاست از صدا و سيما و ارائه آلبوهاي بعدي نظير دهاتي و پر پرواز و بازي در فيلم پر پرواز نقش بسيار زيادي در شهرت و محبوبيت او داشت بطوريکه در اندک زماني مورد توجه مطبوعات و رسانه هاي داخلي و خارجي قرار گرفت و از کارهاي جديد او مي توان به موسيقي متن فيلم ((برهنه)) و آلبوم ((آدم و حوا)) نام برد ، که متاسفانه وزارت فرهنگ اجازه انتشار اين آلبوم را نداد و شادمهر براي ظبط آن مجبور شد راهي ديار غربت شود.

                           -------------------------------------------------------------

 سياوش قميشي


اگر 4 رکن اساسی آهنگ (Melody), شعر, (Lyric) تنظیم (Compose) و صدای خواننده (Vocal) را در ساخت و اجرای یک ترانه به عنوان وجوه اصلی ترانه در نظر بگیریم , سیاوش قمیشی تنها هنرمندی ست که هر4 وجه ترانه اش با دیگر فعالان موسیقی پاپ (Popular) ایران متفاوت است. 

سیاوش قمیشی (متولد 1324-1945 در اهواز و بزرگ شده در تهران ) آهنگساز, شاعر, تنظیم کننده و خواننده ای ست که در بین عموم به عنوان خواننده و برای خواص به عنوان آهنگساز و خواننده اعتباری ویژه و متفاوت دارد. نخستین وجه و شاید مهم ترین وجه تفاوت آثار سیاوش قمیشی در ملودی هایش نهفته است. ملودی هایی بسیار متأثر از موسیقی کلاسیک (اصیل) ایران و در عین حال مبتنی بر آکورد های غیر معمول و کاملأ غیر ایرانی که ترکیبی عجیب و درخشان را از موسیقی ایرانی و غربی در قالب ترانه های پاپ (Popular) به وجود آورده است و همچون مهری برجسته, برداشت ناب سیاوش قمیشی را از هنر ایرانی با اشرافی جامع بر انواع موسیقی غیر ایرانی به نمایش می گذارد. در بیشتر آهنگهای ساخته سیاوش رگه هایی روشن و قوی از موسیقی ایرانی را می توان یافت که گرچه روایت جز به جز موسیقی ردیفی ایران نیستند اما به خوبی حس ایرانی بودن را حتی در ذهن شنونده ی غیر حرفه ای متبادر می کنند و این هنر اوست که با گریز آگاهانه از تکرار سنتی و نخ نما, ملودی های ظریف ایرانی را همچون تارهای طلا بر پیکره ی ترانه اش می بافد. با کمی دقت در آلبوم های سیاوش میتوان بسیاری از برداشت های آزاد وی را از موسیقی کلاسیک ایران به وضوح مشاهده کرد. در واقع سیاوش قمیشی و هم نسلان موفقش آموزش موسیقی را از کودکی به طور خودآگاه یا ناخودآگاه با موسیقی ناب ایرانی شروع کردند. شنیدن روزمره ی اجراهای بسیار موثق و اصیل از بزرگان موسیقی ایران در سالهای 1320و1330 از رادیو تهران تجربه ای تکرار نشدنی برای هم نسلان سیاوش به عنوان کودکان آن روزگار و بزرگان آینده موسیقی نوین ایران بود که به مرور پس از آشنایی با حوزه های دیگر, موسیقی عملی را از طریق مراجع و منابع کاملأ جدا آموزش دیده وتجربه می کردند. 

سیاوش قمیشی خود سالهای 1970 را در انگلستان (مهد موسیقی راک) گذرانده و آموزش موسیقی دیده است. موسیقی گروههای بزرگ غربی و شرایط زمانی – مکانی فعالیت آنها را از نزدیک درک و لمس کرده و آثارشان را عملا مشق و اجرا نموده است. این آمیختگی عملی با موسیقی روز دنیا در کنار ذهنیت و ناخودآگاه انباشته از ملودی های موسیقی ایران, زمانی که منشا خلق هنری قرار گرفتند ترکیبی نو و بدیع از ملودی و هارمونی را پدید آوردند که پیشتر همانندی نداشت. از این روست که موسیقی سیاوش قمیشی را یکی از بهترین نمونه های هنر هم نسلانش می دانیم. او با برداشت ویژه اش از انواع موسیقی و با توجه کامل به موزیک روز دنیا به ویژه در حیطه ی پروگرسیو تنظیم, صداسازی و میکس به مرز نوآوری و خلاقیتی کامل رسیده و در بیان خود قوام ودوام یافته است. همکاری با تنظیم کنندگانی آگاه و خوش ذوق (که بعضا با وجودی که ایرانی نیستند, توانسته اند با موسیقی ایرانی ارتباط برقرار کنند) و نکته سنجی شخص سیاوش در استفاده ی آگاهانه و هوشمند از صداسازی های الکترونیک و ساوند افکت های عجیب و بجا در تنظیم قطعاتش, به موسیقی او تنوعی خاص و رنگارنگی منحصر به فردی بخشیده است که موزیکالیته ی ترانه های او را به گونه ای بهتر و جذاب تر نمایان میکند. از لحاظ شعری, ترانه هایی که سیاوش برای کار انتخاب میکند چند ویژگی اساسی دارند که مهم ترین آنها سادگی و روانی کلام و دوری از پیچیدگی های معماگونه ی شعری است. 

سیاوش از دیرباز علاقه ای به استفاده از کلام روشنفکر مأبانه و غیر مردمی نداشته است و با انتخابی آگاه, به دام ابتذال ناشی از ساده پسندی و بی هویتی هم نیفتاده است. فضای ترانه های او فضایی روشن و امیدبخش است, به دور از سایه های خاکستری و سیاه رایج در ترانه ی نوین ایران. 

اعتراض موجود در ترانه های انتخابی او هم نوع با موسیقی ای, اعتراضی سیاه و خمود نیستو از تلخی و شیرینی توأم برخوردار است. جالب این که متقابلأ در کارنامه ی هنری سیاوش به هیچ رو با ترانه های بی معنی و سبک سرانه هم مواجه نمی شویم. شادترین ترانه های او, نه در کلام و نه در موسیقی به مرز انحطاط و ابتذال نزدیک نمی شوند و شعر و موسیقی ترانه های شاد او هم ا ز حدود تشخص, حجب و آبرومندی مأخوذ به حیا بیرون نمی روند. مضامین ترانه های سیاوش عموما مضامین و موضوعات عاطفی در حوزه زندگی فردی و اجتماعی اند و"عشق, زندگی و حرکت" در این میان نقش محوری و کلیدی دارند و داستان هر ترانه هم غالبأ با پایانی روشن و امید بخش همراه است. سیاوش در شناخت و کشف ملودی پنهان در شعر استعدادی خداداد دارد و با قوه ی درک ریتم بسیار خوب, ضرب آهنگ مناسب شعر و ملودی را برای کارش می یابد. به همین دلیل, در آلبوم هایش همه نوع ترانه با ریتم های گوناگون شنیده می شود, تنوعی که شنونده را دچار ملال ناشی از یکنواختی آلبوم نمی کند. او در اجرای ترانه هایش صاحب سبکی مشخص است. آشنایی عمیق با ملودی و تنظیم ترانه ای که آهنگ آنرا بر مبنای توان حنجره و نقاط ضعف و قوت صدای خود ساخته و ویژی های خاص صدایش اعم از تونالیته و موزیکالیته ی صدا, نتیجه ی خوانندگی اش را بسیار درخشان و پر ثمر کرده است. صدای زخمی و خش دار, آمیخته با تحریرها و غلت ظریف آواز ایرانی جملات آهنگین را با صمیمیت و احساسی ژرف و بی غش می خواند که گویی شعر و آهنگ تنیده بر هم, از جان خواننده بر می آیند و بر دل شنونده می نشینند. به جرأت میتوان گفت هیچ آهنگسازی در موسیقی ترانه ی نوین ایران, در طی سی سال گذشته همانند سیاوش قمیشی حرکتی رو به جلو و کمال طلب با حفظ و افزایش روز افزون تعداد مخاطبان نداشته است. ترانه های سیاوش قمیشی (ترانه به معنای جمع آهنگ و شعر و صدا) مخاطب عام دارد و این عمومیت به ویژه در بین جوانان دیده می شود. شاید او تنها آهنگساز/خواننده ای ست که هر چه بیشتر کار میکند مخاطبان و علاقه مندان جوان تری پیدا می کند و به زبان موسیقی به جوانان, زندگی, عشق و نشاط می بخشد, همچون دوستی همسن در خلوتشان میخواند و مانند پدری مهربان سنگ صبور درد های جوانی شان می شود. همه ما – نسل بعد از انقلاب – در داخل و خارج کشور با صدای سیاوش قمیشی زندگی کرده ایم , عاشق شده ایم, گریسته ایم, خندیده ایم و نفس کشیده ایم. با او بوده ایم و او با ما بوده است. 

موسیقی و صدای سیاوش همچون زندگی اش ساده, روان و بی پیرایه است و به سادگی در ضمیر پاک جوانان می نشیند و شاید از این روست که جوانان بسیار دوستش می دارند چرا که جوانی مظهر سادگی و یکرنگی ست. سیاوش قمیشی مانند سرزمین زادگاهش انسانی آفتابی است, آفتاب وجودش بی غروب باد.

                          ----------------------------------------------------------

ابراهيم حامدي (ملقب به ابي)

متولد 29 خرداد ماه 1328 خورشيدي در خيابان فوزيه تهران كه خانواده مادري او اهل كرج هستندو پدر او خياط بوده است و خود او خيلي دوست داشته كه خلبان شود ولي در سال 1348 و در سن بيست سالگيسر از وادي هنر درآورده است ابي در سال 1353 ازدواج كرده و حاصل اين ازدواج سه فرزند دختر ميباشد 
اولين فرزند او خاتون متولد 1354 (وكيل) دومين فرزند او سايه متولد1355 (ليسانس كامپيوتر) و سومين عسل متولد 1357 (ليسانس موسيقي فيلم) است . از همسر اول (فيروزه)

ابي از همسر اول خود متاركه و چند سال بعد با مهشيد(همسر دوم او) كه داراي يك فرزند پسر از ازدواج اول خودبنام فرشيد است ازدواج كرد. مهشيد مدير بيشتر برنامه ريزي كارهاي موسيقي و كنسرتهاي ابي است . او اكنون به همراه مهشيد در سوئد زندگي ميكند. 
او در نوجواني در گروه كوچك سان بويز بعنوان نوازنده و خواننده جاز فعاليت نمود سپس در جواني بهمراه شهرام و شهبال شبپره در گروه بلك كتز به خوانندگي به زبانهاي مختلف دنيا پرداخت و زوج(ابي و شهرام )را بوجود آورد كه از جمله اجراي ترانه چلي پوم بود. ابي بعد از چهار سال از گروه بلك كتز جدا و به تنهايي با سبك و سياق بينظير
خود به خوانندگي ادامه داد.از اولين ترانه هاي ابي ميتوان به "عطش" /"چراچرا"و"شب" اشاره كرد 
ابي براي فيلمهاي :عطش/هياهو/كندو/ذبيح/قاصدك/بت شكن/گلهاي كاغذي/شب زخمي/خاكستري/باغ بلور/برفرازآسمانها و بوي گندم ترانه اجرا كرده و همچنين در فيلم بوي گندم در زمينه بازيگري فعاليت نموده است. 
او دو سال قبل از انقلاب براي بخاطر اجراي يكسري كنسرت در آمريكا از ايران خارج شد وسپس همانجا ماندگار شد
آلبوم ها:تپش/ نازي ناز كن/ شب زده/ كوه يخ/ خليج/ با تو/ ستاره دنباله دار/ غريبه/ معلم بد/ اتل متل/ستاره هاي
سربي/عطرتو/تاج ترانه(به ياد گوگوش)/طلوع كن/شب نيلوفري /حسرت پرواز 
وهمچنين سالانه تعداد بسياري از ايرانيان از كنسرتهاي باشكوه ابي استقبال ميكنند . خود اوبارها گفته است كه بايد به به هوش و گوش شنوندگان احترام گذاشت و دقت و وسواس بسيار را در كارها بكار برد. ابي با طرفداران خود بسيارخاكي و مردمياست.

                         ----------------------------------------------------------

پروانه ميرافشاري(حميرا)


متولد 1323 تهران از خانواده با نفوذ و سرشناس امير افشاري كه اصالتيآذري دارند مي باشد. 
پدر او مالك 150 شهر و روستا درمنطقه شرق ايرانوتوابع طالقان بوده است.
ازهمان كودكي حميرا خانه آنها به افتخارافرادبانفوذ حكومتي شاهد مراسم بزرگ باحضورهنرمندان نامي آن زمان مثل:قمرالملوكوزيري/روح انگيز بنان/ملوك ضرابي و...بود كه همين انگيزه اوليه دخترخانوادهبراي روآوري به آواز شد.
حميرا به دور ازچشم پدروبا تشويق همسر روشنفكروتازه از آلمان برگشته خود با نام نويسي درتست صدا درشوراي راديو آن زمان حيرت وتحسين اعضاء شورا را سبب شد وپس از آن تحت تعليم استادعلي تجويديوبانو ملوك ضرابي قرار گرفت.
وي دو سال در سن 18سالگي به يك خوانندهء تمام عيارتبديل شد.درهمان سن آوازي را دردستگاه سه گانه با آهنگسازي علي تجويدي وشعري از رهي معيري با نام" صبرم عطا كن"را اجرا كرد كه دركتاب ترانه هاياين اثربه ثبت رسيده است.
وي به علت مخالفت پدربا نام مستعارحميرا فعاليت خودرا آغازكرد اما پدر وي كه صداي دختر خود را ميشناسد و اينكه آوازخوان بودن دختر خود را به دور از شان خانوادگي خود ميبيند همه صفحات موجود در بازارتهران راخريداري كرده و درخانه خود انبارميكند وطلاق دختر خود راازهمسرش مي گيرد و به مدت يك سال دخترخود را درخانه زندانيميكند.بعد يكسال در طي يك سفراروپايي كه براي جناب اميرافشاري پيش مي آيد حميراكه از حمايت مادرخود برخورداربود دومين اثر خود بانام پشيمانم به آهنگسازيعلي تجويدي را دردستگاه همايون اجرا ميكند كه باعث تحول عظيمي درموسيقي سنتي ايراني ميشود.پدر وي با آگاهي از اثر جديد دخترخود او را ازخانه طرد وازارث محروم ميكند.بعد از آن وي مدتي رادرخانه پسرعمويش كه همسر اوهما ميرافشار ترانه سراي معروف بود به سربرد تاآنكه با استاد پرويز ياحقي ازدواج كرد ومدت شش يا هفت سال همسر اين آهنگساز بنام ايران بود ودراين مدت آثارماندگاري همچون:مراتقريبي/هديه عشق/بهارنورسيده/مراتنهانگذاري/پنجره اي به باغ گل و...با آهنگسازي پرويزياحقي خلق كرد.
وي بعد از انقلاب چندماهي رادرزندان بسربرد و با پرداخت مالياتي معادل سي هزارآزاد شد. همسرسوم وي كه تاجركراوات بود عملا بيكارشد وبي مهري وي به حميرا روزبه روز بيشترشد.حميرا تااواسط سال 60خورشيدي در ايران ماند وبدليل مزاحمت هاي فراوان درتهران به يكي ازشهرهاي شمالي نقل مكان كرد ولي بازازطرف عناصرتندر مورد آزارواذيت قرار ميگرفت.لذا به ناچاربدون حمايت وبه تنهاييوبصورت ناشناس باگريم درقالب پيرزني زشت با دختردوساله اش بنام هنگامازمرزپاكستان ازايران خارج شد وازآنجا به اسپانيا وبعد به كاستاريكا رفت ودر آنجادچارافسردگي شديد شد.
درحاليكه شوهرش بدون توجه به همسروفرزند به آمريكامهاجرت كرده بود حميرا با كمكهمسرپسرعمويش هماميرافشار به كاليفرنيا مهاجرت وباحمايت احمد مسعود كارهنري خودراازسرگرفت.درسال1378تومو� �مغزي دچارشدكه به صورتمعجزه آسايي از اطاق عمل نجات يافت.اوهم اكنون درشهرلوس آنجلس زندگيميكند. 

                             ------------------------------------------------------ 

بیوگرافی امید


امید سلطانی
تولد: ششم مرداد هزار و سیصد و چهل و پنج
محل تولد: چهار محال و بختیاری“ پل چوبی“ و بزرگ شده ی تهران
از ده سالگی در کنار هنرهایی مثل خطا طی و نقاشی احساس کرد که صدایی برای
خواندن نیز دارد. روزگار گذشت و امید در 18 سالگی در جبهه جنگ حضور یافت
سپس برای تحصیل در سالیان بعد به ترکیه مهاجرت کرد و در آنجا برای تامین نیاز
مالی برای تحصیل تصمیم به استفاده از استعدادش در زمینه خواندن کرد و در
کاباره ها به خواندن پرداخت
امید تحصیلات خود را نیز تا مهندسی معماری ادامه داد و پس از آن و وقتی که در
خواندن نیز به موفقیت دست یافت و تجربه کسب کرد تصمیم گرفت تا اولین آلبوم
خود را روانه بازار کند.اولین آلبوم امید باران نام دارد که تمام مراحل ضبط آن در
ترکیه انجام شد و به وسیله کمپانی معتبر ترانهبه مدیریت وارطان آوانسیان و
جهانگیر طبریایی در سال 1992 میلادی در سراسر جهان پخش شد و به فاصله
اندکی پس از پخش این آلبوم صدای امید برای همیشه در موزیک ایران جاودانه شد
ترانه باران با آهنگسازی کیومرث سلیم پور و ترانه زیبای رحمان شکوفه پور به زیباترین و بدیع ترین آهنگهای امید و حتی موسیقی ایران تبدیل شد
                               ------------------------------------------------------  


مطالب مشابه :


بسته ارزشمند نرم افزار آهنگسازی FL Studio ( ورژن ایرانی )

كرده و با كيبورد كامپيوتر يا Studio و نواختن سازهای KORG با شامل سنتور، نی




سبك‏شناسى در آثار مشايخى

آثار ايرانى با استفاده از كامپيوتر در تلفيق با سال شروع به نواختن سنتور و تمبک




نواختن زنگ انقلاب

نكات مهم براي بالا بردن سرعت كامپيوتر . نواختن زنگ انقلاب . مکالمه شوهر روستایى با تلفن




بیوگرافی خواننده ها ی ایرانی

سالگی با نواختن سنتور که هنگامی که با چیره دستی او در نواختن گیتار كامپيوتر)




دانلود برنامه Touch Guitar برای نوکیا 5530 5230 n8 n97 5800 - گیتار لمسی برای Symbian 9.4

آن میتوانید به آسانی شروع به نواختن موسیقی های با کیفیت با ابزار ياهو-كامپيوتر




اخبار موسيقي ايران

تازه هاي كامپيوتر. بود، یعنی نواختن آن به صورتی بود که و ابعاد سنتور را با کلاف




آشنايي باسازهاي ايراني

قيمت بروز قطعات كامپيوتر. در موقع نواختن گشته.ساز سنتور پيشتر با 12 وتر سيم




برچسب :