آقا نادر، شوفر قديم

آقا نادر، شوفر قديم

گفتم:" بندر" گفت: بفرماييد، ... و اين شروع آشنايي من با يك شوفر قديمي با اخلاق بود. سوار شدم و تا بندر از جاده و رانندگي گفتيم. مي‌گفت 16 سال راننده اتوبوس بوده، خط شيراز، شوفر شب رو هم بوده و در اين 16 سال شبها در حال رانندگي در مسير شيراز بوده. اتوبوس بنز ايران پيما را خيلي قبول داشت. تو سالهايي كه حقوق شاگرد صد هزار تومان بوده به شاگردش صد و هشتاد هزار تومان داده تا بهتر و با توجه بيشتري كارهاي اتوبوس را انجام بده، كرايه پاكت و وسايل كوچك را هم تمام به شاگردش. از مسئوليت شوفر اتوبوس مي‌گفت و اينكه نه تنها جان 40 نفر مسافر بلكه نفس هزاران نفر از خانواده، فاميل و اقوام آنها نيز دست شوفر است و نحوه رانندگيش. طي 16 سال با مسافري در هيچ موردي هيچگونه جر و بحثي نداشته بود، مي‌گفت تو مسير هر مسافري هر جا مي‌گفت كار دارم مي‌زدم كنار. با هيچكدام از شاگرداش هم بحثي نداشته، به شاگرداش 2 روزه مرخصي ميداد اما شاگرداش 20 روزه بر مي‌گشتند، مي‌گفت همه‌ي كارها را خودم انجام ميدادم از نظافت اتوبوس، شستن، پاك كردن كف اتاق، سرويس و بعد از غروب هم حركت به سمت شيراز.

مهمترين چيز را براي يك شوفر صداقت و اخلاق مي‌دانست. از اينكه هميشه كساني بودند كه هزينه حمل بار خود را نداشتند ولي آنها را مجاني حمل كرده ولي در عوضش خدا از طرفي ديگر بهش داده، از اينكه هميشه كساني در گاراژ بودند كه پول كرايه نداشتند و آنها را هميشه سوار مي‌كرده و شام آنها را هم به حساب خودش مي‌خريده ولي از طرف ديگر هميشه اتوبوسش پر از مسافر بوده و در 16 سال هيچوقت با يك صندلي خالي حركت نكرده و هميشه به سلامت رسيده.

هشت سال آخر هم يك اتوبوس ولوو بي هفت آر داشته كه بعد از هشت سال موتورش را با نظر خود باز كرده يا بقول خودش زير آورده بود و در هشت سال هيچ هزينه‌اي از نظر موتور و گيربكس برايش در بر نداشته و كاملاً از اتوبوس ولووي خود هم راضي بود، آدرس شخص خريدار هم بهم داد و گفت مي‌تواني بروي و از نزديك ببيني و اينكه شخص خريدار كه يك بندري هست هميشه بابت اتوبوسي كه بهش فروخته ازش تلفني تشكر ميكنه و ميگه اتوبوس پر خير و بركتيه.

بعد از فروختن بي هفت آر يك بنز 10 تن ميخره و چند سالي هم كارخانه سيمان كار ميكنه كه هنوز هم كاميون بنزش را داره اما بگفته‌ي خودش از جاده و رانندگي زده شده و ديگر علاقه‌اي به كار كردن با اتوبوس و كاميون نداره ضمن اينكه درآمد اينكار را هم كافي نمي‌دانست. کم کم داشتيم به بندر مي رسيديم و بايد با آقا نادر خداحافظي مي کردم.

به اميد روزيكه تمام رانندگان كشور به وسيله نقليه خود تنها به چشم وسيله‌اي براي كسب درآمد نگاه نكنند...

 

سوم دي ماه هشتاد و هشت


مطالب مشابه :


بازارهای مالی و تجارت جهانی و کار آفرینی

همکاری جهت توسعه درآمد گزارش اداره كسب و كارهاي كوچك در شما را براي مسير پر




وضعيت كارآفريني در ايران

امّا با اين وجود ايران پر از وقتي كه متوجّه شدند كارآفريني و كسب و كارهاي كوچك ولي هنوز




انديشه شروع كسب و كار

صاحبان كسب و كارهاي كوچك نيازمند به شما را براي مسير پر فراز و به درآمد برنامه




آقا نادر، شوفر قديم

بوده به شاگردش صد و هشتاد هزار تومان داده تا بهتر و با توجه بيشتري كارهاي ولي آنها را




سنگ های بزرگ زندگی (The big stones of life)

آيا اين ظرف پر چيزهايي كه اگر همه چيزهاي ديگر نباشند ولي اين اگر با كارهاي كوچك




راهكارهاي توسعه كارآفريني در ايران

عليرغم موانع بسيار جدي که دولت براي کارآفريني در پيش روي دارد ولي كارهاي كوچك پر تراكم




خلاصه كتاب ثروتمندترين مرد بابل

بينديشيد و هر قدر هم كه پر درآمد نگيرد ولي كسي كه پشتكار كارهاي عاقلانه ما




گفت و گو با محسن تنابنده/گفتند پررو نشو شکست میخوری!

سعي مي كنم قصه هاي كوچك اما پر از بود ولي براي دهيم براي كارهاي كوچك روزمره شان




کارآفرینی در هفت گام

اين طرز برخورد شكاف هاى بازار را بهتر از هر روش ديگرى پر كوچك ولى از كارهاى كوچك




پیامدهای رباخواری در جامعه

از راهنمایی و کمک شما عزیزان در پر بار شدن مطالب آن استقبال می کنیم . منوی




برچسب :