آشنایی با زندگی شادروان باقر آرامي

سکته ي مرحوم محمد شريفيان و نظر مثبت مرحوم سيد امير امامزاده اي که بزرگ محله شنبدي و گرداننده ي اصلي سينه و نوحه ي مسجد شنبدي بود، در اين مسجد شروع به نوحه خواني کرد. بعد از اتمام مراسم سينه بنده و امير مظلوم زاده وي ...    باقر آرامی باغملایی از جمله نوحه خوانان قدیمی بوشهر می باشد. وی در سال1324 هجری شمسی در بوشهر متولد شد و در سال1334 در سن ده سالگی شروع به نوحه خوانی نمود.در سن ده سالگی شروع به نوحه خوانی نمود. هنگامی که نوجوان بود در غیاب نوحه خوان محله شروع به نوحه خوانی می نمود. در زمان خدمت سربازی مرحوم کردی زاده (بخشو) نیز نوحه می خواند. آرامی در اکثر مساجد و حسینیه های شهر بوشهر نوحه خوانی و مداحی نموده از جمله در محله شنبدی، حسینیه سیدمحمد و مسجد توحید کوی سنگی، مسجد باغملا، حسینیه شهدای باغ زهرا، مسجد امام زاده جفره علیباش، مسجد سرتُل، مسجد صاحب الزمان(عج) کوی جبری، حسینیه زیارتیهای کوی جبری و مسجد جوادالائمه باغ زهرا.‏ ‏   مرحوم آقا سیدعلی مهیمنیان که از نوحه خوانان و نوحه سرایان بنام آن دوره بوده، گاهی اوقات از مرحوم بخشو و باقر آرامی دعوت می نموده که به جای ایشان نوحه خوانی کنند. آقای آرامی علاوه بر نوحه خوانی در شروه خوانی و خیام خوانی نیز تبحر خاصی داشته و در سرودن اشعار نوحه نیز تجربه داشته.‏
‏  به گفته آرامی در گذشته حلقه ی سینه زنی سه یا چهار یا پنج بُر1 می شد که پیش خوان (یعنی نوحه خوان اول) مراسم نوحه خوانی را به نوحه خوان اصلی تحویل بدهد. و این چند بُر شدن بستگی به جمعیت و گرم شدن مراسم سینه زنی داشت که چه موقع نوحه خوان وارد حلقه سینه زنی شود.‏
‏   آرامی در خاطرات خود می گوید موقعی که می خواستیم نوحه جدیدی بخوانیم، اشعار آن را روی برگه    می نوشتیم و به سینه زنان می دادیم و آنان با خواندن از روی برگه، نوحه ها از بَر2 می شدند ولی در مسجد شنبدی این کار نمی کردیم و سینه زنان به محض یک بار شنیدن نوحه جدید، آن نوحه از بَر می شدند و به نوحه خوان جواب می دادند.‏
   باقر آرامی به جز در محله خود به محله های دیگر نیز برای سماع نوحه می رفتند و بخصوص برای گوش دادن به صدای بخشو به مسجد دهدشتی و صلح آباد.

   داشتن صدای خوب در خانواده ی آرامی موروثی بوده و پدر ایشان نیز اهل شروه خوانی بوده و صدای دلنشین خوبی داشته. آرامی در آن زمان با نوحه خوان های دیگر ارتباط تنگاتنگی داشته و با همه دوست بوده اند از جمله با مرحوم بخشو و همچنین مرحوم آقا سیدعلی مهیمنیان که او را استاد خود و بخشو می دانست.

مرحوم باقر آرامی از زبان هم محله های خود:

شريک در غم و شادي مردم

حاج رضا عبدا...زاده (از پيشکسوتان باغ ملا): مرحوم باقر آرامي ويژگي هاي خاص خود را داشت. انساني مردمي و مهربان و کاملا اجتماعي. در غم ها و شادي هاي مردم شهر و ديارش شريک بود و بي نهايت خاکي و بي تکلف بود و نسبت به اطرافيانش بسيار متعهد بود. همچنين از جمله شخصيت هاي نادري بود که مجلس را به خوبي اداره مي کرد و بسيار خوش نشين و خوش مجلس بود و جز ذکر خير از زنده ياد باقر آرامي چيز ديگري در بين مردم شنيده نمي شود. در بحث مربوط به هنر هم بايد گفت که او يک هنرمند به تمام معنا بود. در نوحه خواني، مرثيه خواني و همچنين شروه و خيام خواني سبک به خصوص خود را داشت. در مراسم سينه زني با توجه به ازدياد جمعيت با تمرکز کامل و لازم نوحه ها را با استادي يکي پس از ديگري مي خواند و جمعيت را اداره مي کرد. شادروان باقر آرامي عضو اصلي  و مدير انجمني بود که ما اهالي باغ ملا به خاطر زنده نگه داشتن همبستگي بين افراد محل، ايجاد کرديم. باقر آرامي هم از جمله کساني بود که گرمي بخش اين انجمن بود. اين نکته را هم اضافه کنم که زنده ياد باقر آرامي در زمينه ورزش از دوندگان بي همتاي دو صدمتر بود که کمتر کسي مي توانست به پاي او برسد. خدايش رحمت کند. 

معلم به ياد ماندني

حاج عبدالخالق محمدي باغ ملايي (از پيشکسوتان باغ ملا): زنده ياد باقرآرامي شخصيتي منحصر به فرد بود. چرا که در هر زمينه اي که علاقمند بود و مشغول فعاليت مي شد با تمام توان خود سعي مي کرد که کار را به نحو احسن به انجام رساند. با کوشش و تلاش فراوان توانست در عرصه آموزش  و پرورش نامي نيک از خود بر جا بگذارد و در تربيت و دانش آموزان تمام توان خود را به کار گيرد و اين احساس مسووليت حتا فراتر از وظيفه اش هم بود و در خصوص حل مشکلات خانواده هاي دانش آموزان هم کوتاهي نمي کرد. در زمينه ي هنر هم مي توان ادعا کرد که باقر از نابغه ها بود. وقتي شعري را جهت خواندن به او تحويل مي دادي در همان لحظه و کاملا في البداهه با لحن و آهنگي متناسب با متن شعر بدون هيچ تمرين قبلي شروع به خواندن مي کرد که نشان از درجه عالي تبحر و استادي زنده ياد آرامي داشت. ايشان چه در نوحه و چه در شروه و يا خيام خواني از سبک و سياق مخصوص به خود بهره مي جست و به شکلي خاص مي خواند. در نوارهايي که از ايشان موجود است چندين شکل خيام خواني موجود است که هر کدام با يکديگر فرق دارند و مثل هم نيستند. در سينه و نوحه خواني هم حالات خاصي را به کساني که در برهاي سينه بودند انتقال مي داد. زنده ياد آرامي از مسجد باغ ملا شروع به نوحه خواني نمود. يکي از مشوقان اصلي ايشان ملا عبدالخالق محمدي باغملايي (پدربزرگ بنده) بوده اند که خود ايشان هم البته روضه خوان بودند و باقر را به خواندن چند کتابي که داشت تشويق مي نموده است و انصافا او هم در اين زمينه موفق شد. جواناني که به نوحه خواني علاقه دارند بايد نوارهاي شادروان باقرآرامي را گوش دهند و از تجربيات و نحوه خواندن او استفاده کنند.

حس انساندوستي بسيار

محمد پوربهي (از اهالي باغ ملا): خانواده ي مرحوم باقر آرامي در همسايگي خانه ما در باغ ملا بودند. خانواده اي مذهبي و شريف. زنده ياد باقرآرامي شخصيتي مهربان و با حس انساندوستي بسيار زياد. هر کسي که مشکل و يا گرفتاري خاصي داشت زنده ياد آرامي سعي مي کرد تا به نحوي مشکل را حل کند. در رابطه با تعليم و تربيت دانش آموزان هم بسيار دلسوز و متعهد بود و در رابطه با نوحه خواني هم از بزرگان و استادان مداحي اهل بيت به شمار مي آمد. 


دلسوز و مهربان

ماندني برقک (از پيشکسوتان محله ي باغ ملا): با توجه به اين که دوران کودکي مشترکي با زنده ياد باقر آرامي داشتم بايد عرض کنم  که آن مرحوم يک انسان به تمام معنا واقعي بود.انساني با تمام صفات پسنديده و خصايل نيکو. مخصوصا در زمينه معلمي و خوانندگي يک استثنا بود. دلسوز و مهربان بود و استعداد فوق العاده اي در نوحه خواني و حفظ اشعار داشت. همزمان با روان شاد جهانبخش کردي زاده در باغ ملا به نوحه خواني روي آورد و هميشه در مجالس قرآن و شروه خواني حضور داشت و با صداي گرم خود شنونده را به وجد مي آورد. صد حيف که در اثر بيماري قلبي ما را تنها گذاشت. 

سبک منحصر بفرد

رضا گنجي (از اهالي باغ ملا) : سعديا مرد نکو نام نميرد هرگز / مرده آن است که نامش به نکويي نبرند. در مورد انساني صحبت مي کنيم که همشه يار و ياور همشهريان  و دوستان بوده. انساني که در تمامي لحظات تلخ و شيرين زندگي دوستان حضوري پررنگ داشته و هيچ گاه هنر خود را در جهت کسب شهرت و ماديات ارايه ننمود و از هنر به عنوان ابزار براي رسيدن به هدف يا اهدافي خاص استفاده نکرد. متهعدانه و راستين به کار خوانندگي پرداخت و در طول چهار دهه آثار جاوداني از خود بر جا گذاشت. باقر آرامي، گل سرسبد تمام مجالس و محافل بود و از همين رو مردم او را بي نهايت دوست داشته و هنوز هم دوست دارند. زنده ياد آرامي در نوحه و شيوه ي خواندن از هيچ صدا و يا خواننده اي تقليد نکرد. در تمام مجالس و مراسمي که حضور مي يافت با وسواس و حساسيت خاصي اشعار را انتخاب مي کرد و جالب اين که هيچ رد تقليدي در آواز و صداي رساي او شنيده نمي شد. به عنوان مثال در خيام خواني هاي او که با تمام خيام خواني متمايز است مي توان به اين نکته پي برد. همچنين در مورد شروه خواني هايش که به نظر من بايد سبک باقر آرامي به آن ها اطلاق نمود. 

خاطره اي از مدرسه

علي اکبر محمدي باغ ملايي (بازنشسته آموزش وپرورش و از اهالي باغ ملا): شادروان آرامي، انساني دوست داشتني و بسيار فعال و کوشا بود. از زمان نوجواني که به اتفاق و براي تحصيل به جفره ي عليباش مي رفتيم، انساني پرشور و علاقمند به هنر و خواندن بود. بد نيست خاطره اي از آن دوران را يادآوري کنم: کلاس چهارم ابتدايي بوديم و زنده ياد جعفر جفره اي هم مدير و هم معلم ما بود. بنا به علاقه اي که به گل کاغذي داشت و از طرفي چون خانواده ي آرامي هم در عمارتي به نام عمارت قنبري، در باغ ملا زندگي مي کردند و در آن محل گل هاي کاغذي فراوان و با نشاطي موجود بود، از شادروان باقر خواست تا برايش گل کاغذي سر و حال و زيبايي بکارد و همراه خود به مدرسه ببرد. چون امتحانات سه ماهه ي اول هم داشت فرا مي رسيد باقر اين درخواست مدير را به مرور فراموش کرد تا روزي که آرامي متوجه شد که خيلي دير شده و براي اين که به خواسته ي مدير پاسخ گفته باشد، ياد دارم يک شاخه ي بسيار پرگل کاغذي را با اره اي بريد و در يک حلبي پر از خاک کاشت و مقداري آب هم پاي شاخه گل کاغذي ريخت و حلبي را پشت دوچرخه گذاشت و به مدرسه رفت و تحويل آقاي مدير داد و گفت: «آقا من به قول و وظيفه خود عمل کردم، از اين به بعد شما هستيد که بايد با نهايت دقت از پژمرده شدن گل جلوگيري کنيد.» جناب مدير هم که از ديدن آن شاخه ي پر از گل خوشحال شده بود باقر را مورد تشويق و تحسين بسيار قرارداد و به دو- سه تا از بچه هاي مدرسه گفت تا حلبي را با دقت به خانه اش برند و در باغچه بکارند.اما بعد از گذشت دوسه روز آقاي جفره اي گفت: «باقر اين گل کاغذي که در حال پژمرده شدن و خشک شدن است!» که باقر سريعا گفت: «آقا نگفتم مواظب باشيد و به گلتان رسيدگي کنيد!!!» اين خاطره تا سال هاي سال براي ما اسباب سرور شده بود و البته بعد باقر اصل قضيه را به آقاي جفره اي گفت. زنده ياد باقرآرامي واقعا انساني محبوب و مهربان بود. خدايش بيامرزد.

 

زندگي بدون ريا

حاج غلامحسين مرادي (از اهالي باغ ملا): بنده حدود پنج سال از شادروان باقر آرامي کوچکتر هستم و با توجه به اين که هم محل بوديم و خانواده هاي ما مذهبي و مومن بودند، همگي خدمتگذار خاندان امام حسين(ع)بودند و در مراسمي که کدخدا و بزرگ باغ ملا يعني زارصفر همه ساله برپا مي نمود شرکت مي کرديم. در محلي که ابتدا جهت سوگواري و نوحه خواني درست شده بود زنده ياد جهانبخش کردي زاده به نوحه مي پرداخت ولي بعد از ساخت حسينيه جديد باغ ملا، کردي زاده به مساجد شهر رفت و حاج غلامحسين که بُرساز سينه ي باغ ملا بود يک روز وقتي برهاي سينه آماده شده بود رو به من گفت که سريع برو دنبال بخشو تا بيايد ولي وقتي رسيدم مرحومه مادر کردي زاده گفت: «بخشو به مساجد شهر رفته و ديگر اين جا نمي خواند.» وقتي اين مسئله را به مرحوم قنبري گفتم سريعا گفت برو به دنبال باقر. و از قضا باقر که کمتر درخانه بود همان روز در منزل بود و سريعا به حسينيه آمد و از همان روز نوحه خواني را در باغ ملا رسما آغاز کرد. از خصوصيات بارز زنده ياد آرامي که کمياب و در واقع ناياب است زندگي بدون ريا و درويش وار ايشان بود که خود را وقف ديگران کرده بود و اصلا زبان نه نداشت و مي خواست مشکلات هر شخص به هر طريق کاملا حل شود و ماديات در زندگي او اصلا مطرح نبود. از نظر نوحه خواني و خوانندگي او يک چهره ي تکرار نشدني است که در جمع دوستان واقعا جاي او خالي است. اين را بگويم که مجالس و محافل دوستان و  اهالي باغ ملا اصلا بدون حضور باقر تشکيل نمي شد و حتما مي بايست او هم حضور مي داشت و به محفل گرمي ببخشد. جايش بسيار خالي است. يادش گرامي...


مطالب مشابه :


خیام و خیام خوانی در بوشهر

خیام و خیام خوانی در بوشهر از خواننده هاي معروف اين مراسم از باقر آرامي,بخشو ,سلمان




آشنایی با زندگی شادروان باقر آرامي

آقای آرامی علاوه بر نوحه خوانی در شروه خوانی و خیام خوانی نیز با مرحوم بخشو و همچنین




«ممد نبودی بینی»: از بوشهر تا فتح خرمشهر...

(بخشو) در ایام کرد که بخشی از آداب و رسوم مردم بوشهر به هنگام سوگواری و نوحه‌خوانی




از سی نیز تا سیراف

(بخشو) ، مرحوم ، چاوشی خوانی، جنگ نامه خوانی، صبحدم، یذله خوانی، ذکر و مناجات، خیام




نوحه ی محرم ـ ای شیعه مگر قتل شه کرببلا شد

آتش به خیام حرم آل عبا نوحه های پیش خوانی بخشو دشتي ـ




نوحه ی محرم ـ یاران زمین کربلا خون گرفته

یک سو روان سوی خیام خیل نوحه های پیش خوانی بخشو دشتي ـ




واحد ـ شيعه زن بسر ز ره وفا به عزاي نوگل مصطفي

به فغان و ناله ز حد فزون بشد از خیام حرم برون نوحه های پیش خوانی بخشو دشتي ـ




زنده یاد استاد جواد معروفی

اولين قـطعه ای که مـعروفی ساخت "ترانه های خیام" بر اساس و نت خوانی را بخشو) - (1 )-زنده یاد




برچسب :