درباره ی ماه ذی الحجه


 درباره ی ماه ذی الحجه
در آخرین روزهای ماه ذی الحجه قرار داریم. ماه ذی الحجه ماه امامت و ولایت است . این روزها ، روزهای نزول سوره ی هل اتی است که حضرت زهرا (س) و خاندان ایشان غذای خود را به یتیم و مسکین و فقیر اطعام کردند و این سوره نازل شد . همچنین در این روزها ، روز مباهله است ، آن روزی که پیامبر گرامی اسلام با مسیحیان نجران به مباهله پرداخت و آیه ی 61 سوره ی آل عمران نازل شد . در آن آیه حسن و حسین فرزندان پیامبر و انبیاء خطاب شدند ، حضرت زهرا (س) نساء و حضرت علی (ع) جان پیامبر خطاب شدند . طبعاً هر وقت آخر ذی الحجه و آخرین روزهای سال قمری می شود یاد محرم و عاشورا در ذهن ما تداعی می شود . من امسال که در ایام عرفه به حرم اباعبدالهل و پدر بزرگوار ایشان امیر المومنین و سایر حرم ها مشرف بودم ، به ذهن من رسید که که یکی یا دو تا از برنامه ها را به بحث عزاداری و اهدافی که در آن است اختصاص دهیم . اصلاً عزاداری به چه دلیل صورت می گیرد و باید ده ها ، صدها و هزاران سال تجدید شود . خود دوستان محرم های متعددی را دیده اند . من در عراق که بودم با دیدن این نوارها و برنامه های عزاداری به ذهنم رسید که بهتر است یک آسیب شناسی هم راجع به عزاداری ها داشته باشیم ، در این خصوص یک باید ها و نبایدهایی که ائمه بر آنها تأکید کرده اند و گفته اند که چگونه عزاداری کنید و چطور نکنید بیان کنم . به هر حال ما موظف هستیم در همه ی مسائل از قرآن و سنت و سیره معصومین بهره ببریم.
45- چرا عزاداری می کنیم ؟ فلسفه عزاداری امام حسین (ع) چیست ؟ چرا بعد از گذشت این همه سال از عاشورا این اتفاق داغ است ؟
قبل از آنکه من به چهار هدف مهم نهضت عاشورا و علت عزاداری برای عاشورا می پردازم و یک پیشینه ای از آن بگویم . می دانید قضیه ی کربلا از مسائلی است که قبل از وقوع برای آن اشک ریخته شده است حتی نقل است که آدم ابوالبشر ، زکریای پیامبر ، این کار را کرده اند و نام حسین یک نام مطهر بوده است . در نقلی دارد که پیامبر قنداقه ی امام حسین (ع) را گرفتند و اشک ریختند و امیر المؤمنین در روایتی دارد که وقتی برای جنگ صفین رفته بودند و از سرزمین کربلا عبور می کردند ، حضرت ایستادند و قدری از خاک کربلا را برداشته و بوئیدند و فرمودند: خوشا به حال تو ای خاک، یک انسانهایی از روی تو به بهشت می روند که بی نظیر هستند و آنجا اشک ریختند. پس به این حادثه قبل از وقوع هم تعظیم و تکریم شده است . اما در خصوص عزاداری هایی که رسماً بعد از وقوع شهادت شروع می شود، نقطه ی آغاز عزاداری ابا عبدالله از قتلگاه و با زینب کبری است . اول کسی که بنیان مرثیه ، عزاداری و گریه را گذاشت عقیله ی بنی هاشم بود، که وقتی وارد گودی قتلگاه شد رو به مدینه معلی گفت: پدرم به قربان لب های قشنگ تو ، پدرم به قربان قلب داغدیده ی تو و این عزاداری به کوفه و شام می آید . امام سجاد(ع) فرمود : من فرزند آن کسی هستم که سر او را از تنش جدا کردند و من فرزند آن کسی هستم که او را با لب تشنه کشتند . ابتدا شام و بعد مدینه که آمد این عزاداری شکل سنتی نداشت ، مراسمی نبود چون جلوی آن را می گرفتند .امام سجاد (ع) و تقریباً اوایل زمان امام باقر (ع) ملاحظه می کنیم که این عزاداری قالب فردی داشت یعنی امام سجاد (ع) هر افطار که آب می آورند نگاه می کردند و می فرمودند: پدرم را با لب تشنه کشتند ، غذا که می آورند می گفتند : پدرم را با شکم گرسنه کشتند و در هر مناسبتی چیزی می گفتند . ولی زمان امام صادق (ع) که می رسیم یک مقداری درگیری بنی امیه و بنی عباس اوج می گیرد و بنی امیه سقوط می کند ، روز عاشورا می بینیم امام رسماً عزا می گیرد و گریه می کند . شخصی می گوید : من روز عاشورا نزد امام دیدم که رنگ امام تغییر کرده و اشک های ایشان بر گونه هایشان جاری است ، گفتم آقا چه شده است؟ گفتند : مگر نمی دانی چه شده ، امروز عاشورا است ، امروز پسر پیامبر به قتل رسیده است . رسماً مداحان و شعرا را می آوردند حتی داخل منا و عرفات ، داخل خانه ی امام ، ایشان پرده می زنند زنها یک طرف و مردها یک طرف ، سید حمیری می ایستاد ، کمیل می ایستاد و رسماً عزداری می کردند . حتی ملاحظه شده است که ائمه تشویق های عجیبی در این خصوص می کرده اند ، بعدها هم می گویند هرکسی که گریه کند گناه او آمرزیده می شود . هر کس شعری بخواند غفراله لو ما تقدم من الذنب ، گناهان گذشته و آینده ی او آمرزیده می شود . چون احساس کردند که یک دورانی شده است و مردم باید رجوع کنند به قضیه کربلا .گاهی مردم می پرسیدند این ثوابهای عجیب و غریب که برای گریه اباعبداله آمده است برای چیست ؟ دلیل آن همین است که ائمه احساس کردند که زهد گسترش پیدا کرده است اما ولایت ، امامت و قضیه عاشورا فراموش شده ، لذا قضیه را با این روایت محکم کردند. حالا می پرسند که قضیه ولایت چه ربطی به عاشورا دارد؟ ربط آن این است که ما وقتی در قضیه ی عاشورا می بینیم که امام به عنوان رهبر یک نهضت به شهادت رسیده اند و آن هم برای چه به شهادت رسیده اند ؟ برای اینکه این نهضت حفظ شود ، حال اگر این امام فراموش شود ، امام صادق (ع) هم فراموش می شود ، امام باقر(ع) هم فراموش می شود ، کلاً خط امامت فراموش می شود . من بارها گفته ام من کنت مولا فهذا علی مولی که پیامبر در غدیر فرمودند ، امروز آغاز من کنت مولی فهذا مهدی مولی است ، آن روز من کنت مولی فهذا حسین مولی یک بنیان گذاشت امیر المؤمنین است . خوب جلوتر که بیاییم زمان امام رضا (ع) می بینیم تا آن زمان قضیه میدانی پیدا می کند و اول محرم خدمت ایشان می آیند ، اول محرم کسی نزد ایشان می آید به نام ابن شبیب ، آقا به ایشان می فرمایند : می دانی امروز چه روزی است ؟ گفت : آقا اول محرم است، فرمود : اول محرم روزی است که وقتی شروع می شد کسی پدرم را دیگر خندان نمی دید. امام می فرماید : پسر شبیب می دانی محرم چه ماهی است که جاهلیت آن را محترم می شمردند ؟ در این ماه مبارزه نمی کردند ، اما عده ای به اسم اسلام حرمت حسین ما را شکستند و او را به قتل رساندند . بعد امام رضا(ع) یک قاعده ای را بنیان می گذارند و می فرمایند : هرمصیبتی داشتید برای امام حسین (ع) گریه کنید . پس ما روضه ی هر امامی داشته باشیم از امام حسین (ع) می گوییم . بعد می آیید جلوتر شما می بینید که مثلاً دعبل راه می افتد و خدمت امام رضا (ع) می آید و جلسه رسمی تشکیل می شود، امام رضا می نشیند ، مأمون می نشیند و مردم جمع می شوند ، او بلند می شود و شروع می کند : فاطمه جان اگر روز عاشورا بودی و می دیدی با حسین تو چه کردند، به خودت لطمه می زدی ، حسین تو را لب تشنه کشتند . فریاد و گریه بلند می شود و امام رضا (ع) اشک می ریزد ، پیراهن تنش را در می آورد و به دعبل می دهد و او را تشویق می کند . این سیر جلو می آید تا می رسیم به دوران غیبت ، خوب تو این دوران کتابهایی مانند ارشاد مفید بزرگان و علما مانند سید ابن طاووس ، لهوف را می نویسند ، مقتل نویسی که خودش بحث مفصلی است . اگریک حکومت هایی پیدا می شدند که سابقه ی شیعی داشتند مثل آل بویه ، می بینید روز عاشورا رسمی می شود . رسماً روز عاشورا را به عنوان روز تعطیل اعلام می کنند و دسته جات عزاداری در بغداد حتی که بیشتر سنی بودند راه می افتد . جلوتر که می آییم دولت های شیعی فاطمیون یا در نهایت زمینه های دیگری که پیدا می شود ، در زمان صفویه و قاجاریه بالاخره این عزاداری ها با فرهنگ مردم به هم آمیخته می شود . مثلاً فرهنگ یک منطقه ای اینطور سینه می زند ، فرهنگ منطقه ی دیگر نخل بلند می کند ، فرهنگ منطقه ی دیگر عزاداری اش سنگ می زند . ولی اصل عزاداری قالب های متفاوت می شود چون با فرهنگ های مختلف آمیخته می شود . این سیر عزاداری ها بود که عرض کردم. حالا چرا عزاداری برای امام حسین (ع) به این شکل تا به حال ادامه پیدا کرده است ؟ خوب غدیر را پاس می داشتند چرا عزاداری و گریه می کردند ؟ البته ما نگفتیم غدیر را پاس ندارند ، اما قضیه عاشورا و محرم قضیه ی یک امام آن هم با فجیع ترین وضع به شهادت می رسد و با عزیزترین کسان او چه میکنند . آنوقت تمام ائمه یک نقطه ای را نشانه رفته اند و همگی گفته اند یاد کربلا، همه گفته اند یاد امام حسین (ع) . حتی امام هادی (ع) که مریض می شوند می گویند : در کربلا برای من دعا کنید ، همه گفته اند خاک کربلا شفا است ، زیرقُبه دعا مستجابت میشود . یک اجماعی در این قضیه بوده که حالا علت آن را عرض می کنم که چرا ما عزاداری می کنیم و چرا عاشورا را تجلیل می کنیم . من به این اهداف چهار گانه می پردازم . یکی از این اهداف فقط مکتب و ارزشها است . پیامبر سال 11 هجری از دنیا رفتند . سال 61 شهادت ابا عبداله واقع شد ، چه اتفاقی افتاده است که بعد از نیم قرن یک چنین جسارت و جنایتی اتفاق افتاده است ؟ به قول مقام معظم رهبری : در کوفه ای که امیر المؤمنین 20 سال قبل از قضیه ی عاشورا در آنجا حکومت داشتند ، اکنون پسر این شخصیت و نوه ی پیامبر بالای نیزه است و مردم تماشا می کنند . این را باید در پیام های امام حسین (ع) دید ، نامه ای که امام حسین (ع) به مردم بصره نوشتند ، سنت پیامبر مُرده و در دین بدعت گذاشته شده است . پس ابا عبدالهم قیام کرد که سنت احیاء شود و جلوی بدعت هم گرفته شود . قیام کرد برای اینکه مکتب پیامبر احیاء شود ، همان که خود ایشان فرمود : اصلاح امر به معروف و نهی از منکر . خوب این پیام تعطیل نشده است . ما عاشورا را تجلیل می کنیم برای اینکه حسینیان هستند ، یزدیان هستند و خط ایشان هم هست . همان حرکتی که امام حسین (ع) را نشانه رفت ، امروز امام زمان (ع) را نشانه گرفته است و تعبیر معروفی هم هست که کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا . پس دلیل آن حفظ مکتب است . می خواهیم این مکتبی که اباعبدالهل با خون خود احیاء کرد ماندگار شود. نکته دوم اینکه آشنایی نسل ها است . ما می گوییم هویت شیعه ، چون ما مسلمان ها مدیون امام حسین (ع) هستیم نه تنها شیعیان ، چون امام حسین (ع) جلوی یزیدی ایستاد که بنیان اسلام را می خواست بکند . پس دلیل روشن این است که نسل های ما خود را با درس ها و پیام ها و اهداف اباعبدالهر آشنا کنند . یک جمله ای دارد یک کسی در مورد عاشورا می فرماید : تمام رذالت ها و پستی ها در مقابل تمام فضائل در کربلا علم شد . می گوید : دو تا اردوگاه ، اردوگاه فضائل و اردوگاه رذائل ، در اردوگاه حسین اخلاص ، یقین ، ایثار، عزت ، کرامت ، قرآن ، نماز و در آن اردوگاه ، پستی ، بی رحمی ، جنایت ، نادیده گرفتن حقوق کودکان وجود داشت. خوب این خیلی مهم است . مقام معظم رهبری فرمودند: درس های کربلا را امروز کاربردی کنید ، امروز در جامعه بیاورید . یکی از درس های کربلا فرصت یابی است ، حُر فرصت یاب بود ، یکی نیز فرصت سوز است ، عبیدالهر حرجوفی فرصت سوز بود و قافیه را باخت . یکی از درس های عاشورا اصلاح است ، ابا عبدالهع فرمود : من برای اصلاحات قیام کردم . پس من هم خودم را اصلاح کنم در پرتو نهضت عاشورا خودم را با آن اهداف منطبق کنم . به عبارت دیگر ما در قالب عاشورا با سخنرانی ها ، با اشعار ، با دسته جات و با حضور خود یک نوع پیوند با حادثه ی عاشورا ایجاد می کنیم . خود خدا می فرماید : من یعظم شعائر اله فانها من تقوالقلوب . چطور شما می بینید خدا در قرآن می فرماید ان الصفا و المروة من شعائر اله ، صفا و مروه از شعائر الهی هستند باید تجلیل شوند ، مگر صفا و مروه چه بوده است ؟ اسماعیل تشنه شده ، هاجر به دنبال آب دویده ، حالا همه باید این حرکت را انجام بدهند ، قربانی که در منا انجام می شده قرآن می فرماید : از شعائر الهی است ،این را هم باید هرکه می رود آنجا انجام دهد . امام حسین (ع) قربانی شده است ، هفتاد و چند نفر را به منا آورده و سعی بین خیمه گاه و قتله گاه کرده است . این خیلی مهم است و لذا یکی دیگر از اهداف مهم این قضیه همان تعظیم به شعائر است و در واقع باید این شعائر حفظ شود . به همین دلیل ائمه ما مرتب تأکید می کردند که زیارت بروید ، روضه برگزار کنید ، اشعار بگویید و عزاداری کنید . حتی تأکید کردند که عزاداری ها سنتی باشد ، قالب های سنتی . نکته بعدی که من در اینجا به عنوان اهداف عاشورا مسئله پیوند با ولایت است ، یعنی اینکه ما احساس کنیم در این قالب با امام مرتبط می شویم ، در این قالب با امام حسین (ع) و با ائمه ارتباط برقرار می کنیم . چون ما در هر زمانی معتقد هستیم که باید امام وجود داشته باشد ، حالا آن زمان امام حسین (ع) به شهادت رسید ، امروز امام زمان (عج) ، به عبارت دیگر انتظار، ادله ی کلاس عاشورا است . کلاسی است که فارغ التحصیل آن اینجا است . اهدافی که امام حسین (ع) شروع کرد با اهداف امام زمان (عج )در یک مسیر هستند . ما با آن پیوند ، خودمان را با جریان انتظار پیوند می دهیم . البته این موارد خیلی کلی بود که اشاره کردم .حالا که عزاداری این همه اثرات دارد ، این همه برکات دارد ، چه کنیم که بهتر و آنگونه که بایسته است عزاداری کنیم ؟ واقعاً عاشورا سازندگی عجیبی دارد . فراوان دیده ایم که در همین عزاداری ها و دستهجات کسانی که تغییر کرده و تحول برای ایشان ایجاد شده است . واقعاً اشک برای امام حسین (ع) شویندگی عجیبی دارد . به قول یک غریبی که گفته بود اگر عاشورا از شیعیان گرفته شود خیلی چیزها را از دست می دهند . این یک واقعیت است ، خود امام ره فرمود : ما هرچه داریم از محرم است . یک کتابی را ادریس حسینی نوشته ایشان مغربی است و شیعه نبوده است ، اسم کتاب را گذاشته : حسین من را شیعه ساخت . البته شبیه این کتاب را گاهی داریم بعضی ها نوشته اند ، با مکتب فاطمه هدایت شدم. همه ی اینها در یک راستا است ولی واقعاً قضیه عاشورا و محرم یک بازنگری و رجوع به خویشتن است. بین مردم ، جوانان و همه ی مبارزاتی که با فرهنگ و مبانی اصیل دین می شود . روز عاشورا وقتی جوان با لباس مشکی جلوی دسته می آید سینه می زند همه ی آنها یک مرتبه فرو می ریزد. بهترین فرصت است ، فرصت آشتی با ولایت و از این طریق پی بردن به توحید است . اما می دانید که ما در پرتو قضیه عاشورا صدها هیئت ، مرکز ، مسجد، حسینیه و جلسه ی خانگی داریم . بعضی از آنها هیئت های بزرگ و بعضی از آنها کوچک و جمع جور هستند ، این هیئت ها از افرادی که دلسوز هستند تشکیل می شود ، افرادی که جمع می شوند تا یاد ابا عبدالهد را زنده نگاه دارند . طبیعتاً یک بخشی از کار آنها سخنرانی و مداحی است . اولین توصیه ی من به همین کسانی است که دست اندر کار دسته ها و هیئت ها هستند و روی سخن من با بانی ها و مداحان است ، هر هیئتی و جلسه ای که تشکیل می شود علاوه بر هیئت امنا یک هیئت علمی هم باید داشته باشد، هر هیئت خوب است که دو یا سه نفر از اساتید دانشگاه ، دبیران و روحانی های محل در هیئت علمی آن باشند . این آقایی که بودجه می دهد شاید خود او فکر اداره ی آنجا را نداشته باشد ، اما وقتی چهار یا پنج نفر دور هم بنشینند و بحث کنند و بگویند چه کنیم که امسال جوان ها جذب شوند ، بحث ها را به کدام سمت ببریم و سخنران که باشد . آیا می توانیم جایزه بدهیم که خیلی مؤثر است . من این را در این چندین جلسه گفته ام . الان هم می گویم باید هیئت های مذهبی یک هیئت علمی داشته باشد ، هیئت علمی ، نه هیئت دانشگاهی که معنای آن حقوق و مزایا و دانشیار و استادیار است یعنی در یک محل آدم های خوش فکر سالی دو یا سه بار دور هم جمع شوند وقتی هم نمی گیرد ، پولی هم نمی خواهد ، بگویند که امسال فلان سخنرانی را محور بدهید ، مداح را محور بدهید ، جلوی آسیب ها را بگیرید . در قم دو یا سه روز به محرم مانده تمام پلاکاردها شهر را پر می کند ، هیئت فلان ، مکان فلان ، سخنرانی فلان ، یک سال من همه ی این ها را دنبال کردم ببینم آیا در یکی از این ها گفته می شود محور سخنرانی آقای فلانی مثلاً تفسیر آیات ولایت است یا درس های عاشورا است یا پیام های عاشورا دیدم هیچکدام را ندارند . اتفاقاً با رؤسای هیئت ها هم صحبت کردم از بعضی از دوستان هم سؤال کردم اما گفتند : نه . ما تا حالا به این مسئله فکر نکرده ایم . چه اشکالی دارد جوان ها روی بَنِرها ببینند که موضوع سخنرانی ها چه چیزی است ؟ مثلاً ایشان علمی بحث می کند ، ایشان دینی ، یکی تفسیری بحث می کند و بتوانند انتخاب کنند . تقاضای من این است که رؤسای هیئت ها ، همان هیئت علمی که عرض کردم به سخنران محور بدهند ، امسال باید این مطالب گفته شود . من یک وقتی راجع به دعای ندبه هم گفتم ، یک وقتی می بینی پنج هفته دنبال هم همه ی سخنران ها در مورد وظایف منتظران صحبت می کنند ، معلوم است که هسته ی مرکزی هماهنگ نکرده و نگفته است که ما چند تا سخنران داریم و هرکدام از آنان در چند بحث پیرامون چه موضوعاتی به ترتیب صحبت کنند . مثلاً یک ماه راجع به خود امام ، یک ماه راجع به وظایف منتظران ، یک ماه راجع به نشانه های ظهور و ... صحبت کنند . نکته سوم این است که آقایان مداحی که برای هیئت ها دعوت می شوند ، حتی بزرگان هم در کلامشان به این موضوع اشاره کرده اند که به ایشان گفته شود که بخشی از اشعار ایشان به نصیحت اختصاص پیدا کند . چه اشکالی دارد امشب اگر سخنران ما راجع به نماز صحبت می کند با مداح و سخنران قبل از آن هماهنگ کند که ایشان نیز چون بحث راجع به نماز است اشعاری در این خصوص پیدا کند ، خدا می داند چقدر مؤثر است . ما یک سال این کار را کردیم خیلی مؤثر بود . سابق اینطور بوده است که مداحان فقط در روضه نبودند ، در مصیبت نبودند ، این هم یکی از توصیه هایی است که من دارم که در مداحی ها بخشی از اشعار نصیحتی و اخلاقی باشد ، مخصوصاً اگر با موضوع سخنرانی متناسب باشد . نکته چهارم اینکه واقعاً در عزاداری ابا عبدالهب حرف اول و آخر را اخلاص می زند ، چشم و هم چشمی ، منیّت و غرور خیلی بد است . ببینید مسجدی ساخته شده با هزینه ی فراون اما دستور می آید که آن را تخریب کنید چرا؟ چون این مسجد می خواست مسجد قبا را زمین بزند ، اما مسجد قبا بر پا ماند و امروز هم پابرجا است و اگر تشریف ببرید با کاشی نوشته شده : لمسجد اسس علی التقوا این مسجد از اول به خاطر خدا بنیان شد . همین ایام ذی الحجه ، ایام نزول آیه ولایت است ، حضرت امیر انگشتر داد ، آیه نازل شد چرا؟ چون برای خدا بود . الان من دیدم متأسفانه گاهی این طور است بعضی ها زنگ می زنند آقا می شود شما بیایید سخنرانی کنید ؟ می گویم نه من جای دیگر قول داده ام . می گوید یک شب شما بیایید ، می گویم اسم شما را توی بنر ما بزنند ، جمعیت زیاد می آید . مگر کثرت جمعیت ، هدف و ملاک است ، آنقدر راه ها برای کثرت جمعیت وجود دارد اینکه راه حل نیست ، باید خیلی توجه شود . آنقدر ما سخنرانانی قوی و خوب داریم ، مشهور هم نیستند ، مباحث عالی هم دارند ، اما مردم به آنها اقبال نمی کنند . این سخنران چون برای صدا و سیما است ، این مداح چون خوش چهره است ، هزینه های زیادی هم گاهی انجام می دهند و صرفاً می خواهند که این جلسه انبوه شود . بانیان جلسه صرفاً برای خدا باشند ، و اخلاص داشته باشند همان که می بینیم ماندگار می کند . ما روضه هایی که ایام محرم می رویم در بعضی از جاها عجیب گریه مان می گیرد و احساس می کنیم یک تحولی ایجاد شده است ، می فهمیم این جلسه جلسه ای است که عنایتی روی آن است . می گویند : مرحوم علامه طباطبایی وقتی جایی می رفتند می فرمودند که در کدام اتاق روضه خوانده شده من همانجا می روم و می نشینم، چون اینجا یاد ابا عبدالهی بیشتر شده است. شما می دیدید مرحوم کوثری برای امام ره روضه می خواند ، اشعار ساده ای هم می خواند ولی امام چطور اشک می ریخت یا مردم ، این اخلاص امام و اخلاص خواننده و اخلاص مردم را نشان می دهد . این خیلی نکته تأثیر گزاری است که رقابت ، چشم و هم چشمی نباشد. هیئتی دیدم که می خواستند یک وسیله سنگینی را داخل هیئت بیاورند ، گفتم این خیلی برای شما زحمت دارد ، نگاه کردم احساس کردم یک چیزهایی به این اضافه شده و بعضی از قسمتها معلوم است جدیداً اضافه شده است ، گفتند بله آقا ، فرضاً آن محله بالاتر یا پایین تر ده تا از این نشان ها دارد ما دوازده تا گذاشته ایم ، این خوب نیست . اگر در عزاداری اخلاص بیاید ماندگار می شود . نکته ی دیگر اینکه ما به این توجه کنیم که در روضه ی ابا عبداله حقایق و واقعیت ها گفته شود ، خدای ناکرده دروغ و مطالب سخیف نباشد و شخصیت های کربلا خوار شمرده نشوند . شما ببینید عقیله ی بنی هاشم وقتی می آید جلوی دشمن می گوید ما رایت الا جمیلا ، ما چطور این را بیچاره معرفی می کنیم ، این زن چاره ساز است ،این زن مظهر تسلیم است . در گودی قتلگاه وقتی می گوید الهم تقبل منا هذا القربان ، پس توجه شود عزاداری ها آمیخته با روضه های نادرست و سخیف نشود . البته من قبول دارم زبان حال وجود دارد ، بالاخره فرض کنیم تیری به گلوی علی اصغر(ع) اصابت کرده و گلو شکافته شد ، این بچه به شهادت رسید واقعه همین است . ممکن است نشود با نقل این واقعه مجلس را اداره کرد ، بله از این واقعه می شود اشعار سرود ، می شود زبان حال گفت ، می شود ذوق و سلیقه به خرج داد اما نباید دروغ گفت . این نکته ای است که باید به آن توجه شود ، من مکرر دیده ام در توصیه هایی که بزرگان به ما داشته اند بر این مسئله تأکید کرده اند . نکته ی بعدی پرهیز از شبهه افکنی در اعتقادات مردم است . می گویند که قبل از انقلاب یک کسی در مشهد به منبر می رفت و نماز جماعت می خواند که شایعاتی پشت سر ایشان بود و این شایعات شخصیت ایشان را مکدر کرده بود ، سخنرانی از این آقا دفاع کردند به این مضمون که من این آقا را می شناسم ، درس فلان می رفته اند ، تقوای ایشان این است ، زهدشان این است ، حسابی این آقا را مطرح کرد، اما تمام که شد گفت اما این که می گویند این آقا یک مکتب فلان دارد ، یک مکتب خیلی باطلی را مطرح کرده ، این درست نیست ، مردم به هم نگاه کردند و گفتند پس فلانی اینطور هم بوده و ما خبر نداشتیم . این مثل این قضیه است که شما یک ساعت از من تعریف کنید و بعد در مقام تعریف بگویید که اینکه می گویند ایشان شراب می خورده درست نیست ، همین در ذهن مردم می ماند . این خیلی نکته ی دقیقی است . ما اولا در بحث های عاشورا به حقایق و واقعیت ها بپردازیم ، ثانیاً یک سری مباحثی هست که اینها طبیعتاً ممکن است بین علما اختلافی روی آن باشد ، ممکن است به ذوق بنده نیاید که مثلاً سند این دعا قوی است ، چرا شما وارد این حیطه می شوید وقتی بزرگان و شخصیت هایی آن را مطرح کرده اند . یا فرض کنید مثلاً مرحوم مجلسی یک روضه ای در بحار نوشته اند و بنده بگویم نه به ذهن من چیز دیگری می رسد ، به ذهن شما کار نداریم، شما می توانید این روضه را نقل کنید و بگویید بنا بر نقل محدث بزرگوار مرحوم مجلسی در بحار اینگونه اتفاق افتاده و حادثه پیش آمده است . پس باید توجه شود شبهه افکنی نشود ، بعضی اوقات در سخنرانی ها یک شبهه ای را مطرح می کنند که نمی توان آن را جمع و جور کرد و این شبهه در اذهان می ماند . یک نکته دیگر که مهم است این است که ما در جریان عاشورا و محرم در بیان فضائل و ارزشها چراغ سبز گناه دست مردم ندهیم ، مثلاً بنده می گویم اشک بر اباعبدالهم گناه را می زداید ، این حرف درست است ، هرکسی برای امام حسین(ع) گریه کند معاصی او آمرزیده می شود ، در عزاداری اباعبدالها شرکت کند خدا به او لطف می کند ، اما چراغ سبز گناه نشان ایشان ندهیم . اگر آقا نماز هم نخواندید اشکالی ندارد این همان است که می گوید شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن ، واقعاً این نکته مهم است . مباحث دینی ما باید با هم دیده شود ، قرآن کریم شش هزار و خورده ای آیه دارد ، این هم آیاتش جلوی روی ما است : لها ما کسبت و علیها ماکسبت ، لیس للانسان الا ما سعی ، این چراغ سبز است . چون دیده ام گاهی این مطالب گفته می شود ، شاید هم فرد توجه ندارد ، اما خوب است وقتی مطرح می شود که اشک بر ابا عبداله این قدر ارزش دارد یا لباس پوشیدن و تعظیم شعائر ، اما بدانید ابا عبداله کسی است که صبح عاشورا فریاد کشید: هرکس بر گردن او دِین است برگردد ، یعنی حق الناس باید رعایت شود . بدانید ابا عبداله روز عاشورا مکروه هم مرتکب نشد ، یعنی تمام احکام و مبانی را به گونه ای رعایت کرد . وقتی ایشان به سرزمین کربلا رسید پرسید این زمین متعلق به چه کسی است ؟ ابتدا خریداری کرد بعد خیمه زد . یعنی خیمه را در زمین مردم نصب نکرد ، این مسئله به ما می گوید که آقا شما با مال غصبی برای امام حسین (ع) عزاداری نکن .تجری به مردم ندهید ، در عین حال تخریب هم نکنید . یک نکته ی دیگری را هم با احتیاط بگویم امیدوارم به کسی بر نخورد ، ببنید یکی از توصیه هایی که در قرآن شده انتخاب نام شایسته است . سبک رسول خدا این بود . وقتی کسی نزد ایشان می آمد می پرسید که اسم شما چیست ؟ و اگر اسم او ناپسند بود آن را تغییر می داد . یکی از روشهایی بود که پیامبر اسلام داشتند ، قرآن هم در سوره حجرات می فرماید: اسم فسق و ناپسند روی خود نگذارید . یک نگاهی به رجزها ، اشعار و کلمات اصحاب اباعبدالهر در روز عاشورا ، نشان می دهد که چطور باید از اسم استفاده کنیم ، این که الان رسم شده بعضی ها پشت ماشین می نویسند مثلاً سگ ابا عبدالهر ، نمی خواهم خدای ناکرده جسارتی بشود بله واقعاً ما دیوانه ی ابا عبداله هستیم ، ما در مکتب ایشان زانو می زنیم ، من نمی خواهم بگویم که این مسئله صد در صد زشت است ، اما وقتی ما می توانیم به کسی بگوییم بفرما چرا بگوییم بنشین . شما بگذار غلام امام حسین (ع) ، خادم امام حسین (ع) ، خدمت گزار امام حسین (ع) ، عاشق امام حسین (ع) ، دلداده ی ابا عبدالهس . همان کاری که آن جوان در روز عاشورا کرد وقتی آمد به میدان گفت امیری حسین و نعم الامیر ، ما هیئتی هستیم ، هیئت امیری حسین ، یعنی آقای ما امام حسین(ع) است . این را من می گویم چون بعضی ها فکر می کنند از این جهت خیلی اخلاص خود را به امام حسین نشان می دهند نه این مسائلی است که یک وقتی دشمن از آن فیلم می گیرد و مطرح می کند . امسال من کربلا بودم دیدم جوانی چهاردست و پا به طرف حرم می رود روی شانه ی او زدم و گفتم : امام صادق (ع) زیارت آمده ، امام باقر (ع) زیارت آمده ، علمای ما ، مراجع ما ، اما ما نشنیدیم کسی این حرکات را انجام دهد . امام صادق (ع) چطور عزاداری می کرد ؟ می نشست و مثل باران اشک می ریخت اما اینجور سبک ها پسندیده نیست ، بعد هم مردم نگاه می کنند . چطور می گویند که صدقه باید مخفی باشد ، آدم در عزاداری هم باید اخلاص مخفی خود را ابراز کند.چطور می گویند لباس شهرت جایز نیست خوب این شهرت برای تو در عزاداری می شود . طبیعتاً باید به آسیب توجه بیشتری کرد.


مطالب مشابه :


مقاله ای درباره ماه محرم

مقاله ای درباره ماه محرم (در جلسه ای بودم خیلی هم جلسه ای مهمی بود خیلی جلسه‌ی باعظمتی




مقاله پیرامون ماه محرم

مقاله ماه محرم را درباره ماه محرم سـلام مـن بـه مـحـرم بـه گـاهـواره ی




مقاله ای درباره ماه مبارک رمضان

مقاله ای درباره ماه مبارک × داستان کوتاه محرم درباره ی وب




جملات کوتاه و زیبا در مورد محرم و امام حسین

السلام ای وادی آهی کشید و گفت ماه محرم باز محرم رسید، ماه عزای حسین. سینه‌ی ما می‌شود




شعر درباره ماه محرم

همه چی درباره ی فرا رسیدن ایام ماه محرم را تسلیت می گویم. بر مسجد و حسینیه و ای زینب آمدم




اشعاری در مورد ماه محرم و عاشورا (اس ام اس)

اشعاری در مورد ماه محرم پیامک محرم. السلام ای دلها همه آماده ی پرواز شود. با بوی محرم




درباره ی ماه ذی الحجه

درباره ی ماه ذی قضیه عاشورا و محرم قضیه ی یک امام آن هم با فجیع ای دارد یک کسی




ماه محرم

ماه محرم هم جلسه ای مهمی بود خیلی جلسه‌ی باعظمتی بود خیلی درباره ی ماه محرم,




مقاله ای درباره حضرت علی اصغر (ع)

مقاله ای درباره حضرت روز جمعه دهم ماه محرم سال شصت ویک گویند همان مکانی که قبه ی در آنجا




برچسب :