جايگاه پيامبر اسلام در اشعار مولوي

بررسی اسناد پوریم شناسی پورپیرار ( قسمت نوزدهم)

هر نویسنده سبک و سیاقی ویژه  برای رساندن پیام خود بر می گزیند و  همواره می کوشد از آن پیروی نماید. در این بین سبک و سیاق ناصر پورپیرارتاکنون چیزی جز غوغاسالاری عوام فریبانه توام با کاربرد ادبیاتی خارج از نزاکت پیرامون هر آنچه قصد تخطئه آنرا دارد نبوده است. برای آشنایی بیشتر خوانندگان محترم با این سبک و سیاق مخصوص توجه آنان را به متن یکی دیگر از پیامهای ایشان جلب می کنم.

سه شنبه 26 دی 1385 ساعت: 22:45

توسط: ناصر پورپیرار

آقای حسین. در این جا صحبت از جعل و دروغ و نمایشی از اهداف جاعلین و دروغ سازان در جریان است…………مسلما تخدیر ملتی با منظومه ها و غزلیات بند تنبانی و ضعیف حاصل نمی شده،………. به همین سیاق است آثار مولانا که باز هم به دوران پس از صفویه ساخته اند و غیره و غیره. آیا نمی بینید که چه غوغایی در موضوع مولانا شناسی در سراسر جهان به راه انداخته اند و آیا خبر ندارید که محبوب مولانا، در کلیات او به جای اسماعیل و محمد، غالبا موسی و اسحاق است؟!


 ناصر پورپیرار در حالی  محبوب مولانا را به جای اسماعیل و محمد (ص ) ، غالبا  موسی  و اسحق می خواند !!!  که مولانا به وضوح در مثنوي معنوي، پيامبر را عصاره تمام پيامبران معرفي کرده و در خصوص ایشان مي فرماید:

نام احمد نام جمله انبياست

چونکه صد آمد نود هم پيش ماست


چگونه ممکن است محبوب مولانا، حضرت محمد نباشد ولی  وی ایشان را همان پیامبر خاتم  وعده شده الهی در ادیان پیشین برشمرده  و چنین بسراید  :


مصطفي را وعده کرد الطاف ِ حق

 گر بميري تو نميرد اين سبق


مولانایی که  همچون یک شیفته واقعی اسلام و پیامبر، دست خدا را دافع هرگونه تحریف کتاب آسمانی محمد بر می شمرد و می سراید :

ما کتاب و معجزت را حافظيم

بيش و کم کن را ز قران دافعيم


کسی که با اعتقاد و ایمان کامل ، محمد ( ص )  را آخرین  رسول  خدا و  دین او را دینی همیشه جاوید معرفی می کند :


تا قيامت باقيش داريم ما

 تو مترس از نسخ دين اي مصطفا


 اندیشمندی که، رسول خدا را نه بزعم عصر جاهلت عرب شاعری افسونگر ،بلکه هم خرقه حضرت موسی ( ع) و نور  صادقی نازل شده از عرش کبریا بر می شمرد و می گوید :

اي رسول ما تو جادو نيستي

 صادقي هم خرقه ی موسيستي


 کسی که  کتاب قرآن را همچون عصای موسی ،  معجزه ای  بر می شمرد که سرانجام طومار کفر را در هم می کشد :


هست قرآن مر تورا همچون عصا

کفر را در ميکشد چون اژدها


مولوی نه تنها به پیامبر اسلام بلکه به جانشین او علی علیه السلام،  نیز خاضعانه عشق  می ورزد :

مرحبا یا مجتبی یا مرتضی
ان تغب جاء القضا ضاق الفضا
انت مولی القوم من لا یشتهی
قدردی، کلا لئن لم ینتهی.

درفرازی از دفتر دوم مثنوی،  مولوی با ذکر نام «ذوالفقار» اشارتی به علی علیه السلام دارد. «ذوالفقار» شمشیر پیغمبر بود که به علی علیه السلام بخشید و با شجاعت و دلاوری مترادف گشت:

زان نماید ذوالفقاری حربه‏ای
زان نماید شیر نر چون گربه‏ای

یکی دیگر از رشادت‏های حضرت علی علیه السلام که مورد توجه مولوی قرار گرفته، واقعه جنگ خیبر و کندن در قلعه
خیبر است. هنگام محاصره خیبر،  آبادی یهودی‏نشینی که در سال هفتم هجری قمری (628 م) مورد حمله قرار گرفت ، علی علیه السلام در قلعه را بر کند و آن را سپر ساخت.

مولوی در قلعه خیبر را تمثیلی از نفس دانسته که تنها یک انسان کامل همچون حضرت علی علیه السلام توان کندن آن را داراست:

یا تبر بر گیر و مردانه بزن
تو علی‏وار این در خیبر بکن
بعد از آن هر صورتی را بشکنی
همچو حیدر باب خیبر برکنی

در ادب فارسی، بارها به ماجرای سر در چاه فرو بردن و ناله کردن آن حضرت اشاره شده است. در این‏باره در مثنوی آمده است:


چون بخواهم کز سرت آهی کنم
چون علی سر در فرو چاهی کنم
نیست وقت مشورت، هین راه کن
چون علی تو آه اندر چاه کن.

مصراع دوم این بیت اشارت است‏ به این خبر که علی علیه السلام سری را که پیامبر صلی الله علیه وآله به او سپرده و فرموده بود که نباید آن را بر کسی بگشاید، در گوش چاه خواند. «تفصیل جالبی آن هم از قول مولانا در مناقب العارفین [شمس‏الدین احمد ] افلاکی آمده است.

 


از نکات جالب توجه در مثنوی، سخنان و فرموده‏های پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره امام علی علیه السلام است که مولوی به برخی از آن‏ها پرداخته است :

در حدیثی از پیغمبر صلی الله علیه وآله درباره علم حضرت علی علیه السلام آمده است: «انا مدینة العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیات الباب‏.

در این ‏باره، در دفتر اول مثنوی چنین آمده است:

چون تو بابی آن مدینه علم را
چون شعاعی آفتاب حلم را
باز باش ای باب بر جویای باب
تا رسند از تو قشور اندر لباب.


در یکی دیگر از سخنان معروف حضرت رسول صلی الله علیه وآله درباره امام علی علیه السلام آمده است: «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه‏» .

این سخن را پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در هنگام بازگشت از« حجه‏الوداع‏» در منطقه‏ای به نام «غدیر خم‏» در مورد علی علیه السلام خطاب به مردم فرمود و ایشان را به عنوان جانشین و وصی خود انتخاب کرد.

مولوی در این‏باره در دفتر ششم مثنوی می‏گوید:

زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود و آن علی «مولا» نهاد
گفت: هرکو را منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوستکیست مولا آن که آزادت کند
بند رقیت زپایت‏برکند
چون به آزادی نبوت هادی است
مؤمنان را ز انبیا ، آزادی است.

مولوی در مثنوی، در مواردی با استناد به احادیث‏حضرت علی علیه السلام اشعار فراوانی سروده که نمونه‏ای از آن‏ها عبارت است از :

گفت پیغمبر: قناعت چیست گنج

گنجی را تو وا نمی‏دانی زرنج


که مضمون آن در کلمات قصار حضرت آمده است: «القناعة مال لا ینفد » یعنی : قناعت مالی است که پایان نیابد.


مؤمن از «ینظر بنورالله‏» نبود

عیب مؤمن را به مؤمن چون نمود؟


اشاره‏ای است‏به این سخن مولا علی علیه السلام که «اتقوا ظنون المؤمنین فان الله تعالی جعل الحق علی السنتهم‏»  یعنی : از گمان مردم با ایمان بپرهیزید که خدا حق را بر زبان آن‏ها نهاده است.

جمله گفتند: ای حکیم با خبر!

الحذر دع لیس یغنی عن قدر

سخن مزبور  مربوط به این روایت است: «تذکر قبل الورود الصدر، والحذر لا یغنی من القدر و الصبر من اسباب الظفر»  یعنی :  پیش از واردشدن خروج را به یاد آور، و دوری کن از چیزی که سرنوشت را بی‏نیاز نمی‏کند، و صبر از عوامل پیروزی است.


مردم نفس از درونم در کمین

از همه مردم بتر در مکرو کین

 


که اشاره به روایت ذیل از آن حضرت است: «لا عدوا عدی علی المرء من نفسه‏»  یعنی :  برای آدمی هیچ دشمنی دشمن‏تر از نفس خودش نیست

در حدیثی از نبی‏اکرم صلی الله علیه وآله آمده است که «هیچ منافقی دوستدار علی و هیچ مؤمنی دشمن علی نیست‏» . مولوی این مقصود پراحساس را به زبان خود باز می‏گوید و علی علیه السلام را چنین می‏ستاید: «علی ترازوی منصف مطلق است که هر کسی در آن ترازو بر حسب طینت و فطرت خود، سبک و سنگین می‏شود و بها می‏یابد»


تو ترازوی احد خو بوده‏ای
بل زبانه هر ترازو بوده‏ای
تو تبار و اصل و خویشم بوده‏ای
تو فروغ شمع کیشم بوده‏ای


مولوی در دفتر سوم مثنوی اشارتی به سخنان منسوب به علی علیه السلام دارد که در بیتی سخنی از ایشان را کلمه به کلمه به عربی نقل کرده است.

 


گفت‏حق است این ولی، ای سیبویه
اتق من شر من احسنت الیه‏


(از شر کسی که به او نیکی کرده‏ای، بپرهیز )


امام علی علیه السلام یکی از ده صحابه‏ای بود که پیامبر صلی الله علیه وآله در حیات خود، به ایشان مژده بهشت داد.


پس ز ده یار مبشر آمدی
همچو زر ده دهی خالص شدی

در کلام مولای متقیان از رسول خدا صلی الله علیه وآله است که فرمود: «ان الجنة حفت‏بالمکاره و ان النار حفت‏بالشهوات‏» گرداگرد بهشت را دشواری‏ها فرا گرفته است و گرداگرد دوزخ را هوس‏های دنیا

مولوی در این خصوص می سراید :


حفت الجنة بمکروهاتنا
حفت النیران من شهواتنا

این سخن از این کلام امیرمؤمنان گرفته شده است: «کما تعرف او انی الفخار بامتحانها باصواتها فیعلم الصحیح منها من المکسور کذلک یمتحن الانسان بمنطقه فیعرف ما عنده‏»  یعنی :  همان‏گونه که ظرف‏های سفالین را می‏آزمایند تا سالم را از شکسته بازشناسند، گوهر آدمی نیز توسط گفتارش شناخته می‏شود. در این خصوص مولوی می سراید :

چون سفالین کوزه‏ها را می‏خری
امتحانی می‏کنی ای مشتری
می‏زنی دستی بر آن کوزه چرا؟
تاشناسی از طنین اشکسته را

در نهج‏البلاغه چنین آمده است: «منهومان لا یشبعان » یعنی: طالب علم و طالب دنیادو آزمندند که سیر نشوند: آن‏که علم آموزد و آن‏که مال اندوزد

کان رسول حق بگفت اندر میان
این‏که منهومان هما لا یشبعان
طالب الدنیا و توفیراتها
طالب العلم و تدبیراتها

علاوه بر اینها  بد نیست از اشارات عرفانى متعدد مولانا در خصوص واقعه‏كربلا هم سخنی گفته شود تا شما هر چه بیشتر با عمق جهالت پورپیرار در خصوص اشعار مولانا آگاه شوید.

مولانا در غزلی با لطافت هرچه تمامتر در خصوص واقعه  کربلا سخن‏سرائى نموده و دریغ واندوه و آلام خود را رنگى عارفانه داده و مى‏گوید:

 

كجائید اى شهیدان خدائى

 بلاجویان دشت كربلائى

 كجائید اى سبكروحان عاشق

 پرنده تر زمرغان هوائى

 كجائید اى شهان آسمانى

 بدانسته فلك را در گشائى

 كجائید اى ز جان وجان رهیده

 كسى مر عقل را گوید: كجائى؟

 كجائید، اى در زندان شكسته

بداده وامداران را رهائى

كجائید اى در مخزن‏گشاده

كجائید اى نواى بى‏نوائى

 


مطالب مشابه :


درس های قیام کربلا ( صبر و استقامت)

شعر در مورد شهیدان بدون صبر، در هیچ کاری نمی‌توان به نتیجه مطلوب رسید.




گلچین اشعار زیبا در باره امام حسین (ع)

گلچین اشعار زیبا در باره امام حسین این شعر بسیار زیبا از شاعر بر آتش دل ز صبر




چند خطی در باب شعر

چند خطی در باب شعر حالا بر اساس این الگو می توانیم در باره ی صبرکردی، صبرکردی، صبر




مقام صبر و جایگاه مرگ در اندیشه مولانا

مقام صبر و جایگاه مرگ در شعر - عرفان تولدی است دو باره در عرصه ای متعالی




شعر زیبای مولانا در باره ماه رمضان

شعر زیبای مولانا در باره ماه رمضان سروده هایی در باره صبر چو ابریست ‏خوش، حکمت




دکلمه هایی از شهدا+شعر درباره شهید+متن زیبا در مورد شهید و شهادت (جدید و زیبا)

دکلمه هایی از شهدا+شعر درباره شهید+متن زیبا در مورد شهید و شهادت مزید صبر من است.




بیا در بسترم امشب : بهار سعید / شعر و شاعران

" قـرن ها صبر آورند و از وی در باره چگونگی بهترین خانم بهار سعید در عرصۀ شعر از




نوحه در باره ی میلاد حضرت محمد

نوحه در باره ی هستم و به شعر و شعر خوانی در مورد اهل بیت عصمت صبر ایلدی قان




پاسخی به شبهه افکنی های ناصر پورپیرار در خصوص زندگی و اشعار سعدی (1)

حق و صبر. پاسخ به از سال ۱۳۰۰ به بعد نزدیک به ۷۰۰ مقاله و ۱۵۰ کتاب در باره در شعر کار




جايگاه پيامبر اسلام در اشعار مولوي

مولوی در این‏باره در دفتر ششم که سرنوشت را بی‏نیاز نمی‏کند، و صبر از عوامل




برچسب :