عوامل بي انضباطي از منظر صاحب نظران

                     

بي انضباطي در مدارس به عنوان يكي از چالشهاي مهم  پيش روي معلمين ومديران بستگي به عوامل و علل مختلف بيروني ودروني دارد.

در اين قسمت نظريات چند تن از صاحب نظران را در باره ي  عوامل بي انضباطي درآموزشگاه بيان مي كنيم:

« دكتر بدري مقدم عوامل زير را در بي انضباطي مؤثر مي داند:

1- خستگي:گاهي خستگي و عدم تنوع برنامه موجب كسالت مي شود ودانش اموزان به بدرفتاري و عدم رعايت مقررات وادارمي سازد.

2-بي محبتي و عدم توجه:كودك علاقه مند به جلب توجه و محبت ديگران است.

3-  ضعف جسماني:به علت انكه دانش اموزان ضعيف و ناتوان آستانة دقت وتوجهشان كوتاه است به زودي خسته مي شوند و توانايي تحمل بسياري از مقررات را ندارند.

4-  سرخوردگي:هنگاميكه تكاليف و توقعات مدرسه يا والدين بيش از توان كودك است چون نمي توانند خود را به سطح توقعات انها برسانند با شكست و احساس بي لياقتي مواجه شده و احساس سرخوردگي وسستي مي نمايد كه منتج به بي تفاوتي و عدم رعايت مقررات مي شود.

5-  مقررات بيجا و نا مناسب:الزام كودك به رعايت مقررات خشك و نابجا مغاير با توان جسمي و رواني باعث بي انضباطي مي شود.

6-  عدم ثبات در مقررات:زماني كه والدين يا معلمان مقررات را خود رعايت نمي كنندو اعتبار مقررات در نزد دانش آموزان سست مي شود ، يعني گاهي مقررات را اجرا كنيم وگاهي اجرا نكنيم چون كودك رادردانستن انتظارات سر در گم مي كند باعث بي انضباطي مي شود.

7-  عدم هماهنگي بين مقررات:عدم هماهنگي بين خانه و مدرسه وگاهي تضاد تقاضاي والدين ومعلمين باهم دانش آموزان را دچار سر درگمي و بلا تكليفي مي كند.» (دكتربدري مقدم1379 ص187) 

« ال كيند (1981) بد رفتاري كودكان را در ارتباط با خواسته هاي نامناسب آموزشي مي داند كه در كودكان تنش و استرس ايجاد مي كند.»

« گرين برگ (1990) اظهار مي دارد كه وظايف مستبدانه ، بدون جذابيت يا سخت براي دانش اموزان مي تواند دليلي بر عدم خود انضباطي آنها باشد.»     (هاشميان 1381 ص 195)

  

10-                   راههاي كاهش يا حذف رفتار هاي بي نظمي

در آموزش و پرورش وظيفه معلمان تنها اين نيست كه به ايجاد و تقويت رفتار مطلوب اقدام كند بلكه بايد رفتار نا مطلوب دانش آموز را كاهش داده  يا از بين ببرندالبته  هدف معلمين در برخورد با با مسائل انضباطي بهبود رفتار دانش آموزان و رعايت حقوق همة دانش آموزان است. براي از بين بردن رفتار نا مطلوب روشهاي زير توصيه مي‌شود: (شعباني 1371) . نقش تقويت كننده ها در تثبيت و گسترش رفتارهاي مطلوب به مراتب مؤثر تر و مهم تر از عوامل بازدارنده رفتار هاي نامناسب مي باشد.

   «تقويت مثبت بهترين و مؤثرترين روش افزايش رفتار است»    ( علي اكبرسيف 1380ص432)

10-1-        روشهاي مثبت كاهش رفتار

1-تقويت تفكيكي رفتارهاي با نرخ كم (تقويت به پاسخهايي كه به تعداد كمتر انجام مي شوند و وابسته است)

2- تقويت تفكيكي رفتارهاي ديگر: هرگونه رفتار مطلوب فرد به جزفتارنامطلوبي كه قصد حذف آنرا داريم تقويت مي شود (حذف آموزي)

3- تقويت تفكيكي رفتار نا همساز: تقويت نكردن رفتار نا مطلوب و تقويت كردن رفتاري كه با آن ناهمساز يا مغاير است جهت كاهش رفتار نامطلوب.

4- اشباع:كاهش رفتار حاصل از فقدان اثر بخشي تقويت كننده اي كه آن رفتار را حفظ مي كند(ريس 1987-ص144)

5-مشاوره و مذاكره با دانش‌آموز نامنظم : معلم مي‌تواند در برابر دانش‌آموز نامنظم از شيوه ي صحبت آرام استفاده كندكه بر اساس شيوه هاي مشاوره ولفگا نگ و گليكمن مي‌باشد ، در اين روش معلم, مشاوره مي‌كندچون دانش‌آموز در كلاس او بي نظمي كرده و معلم مي داند در آن هنگام دانش‌آموز مشغول چه كاري است و آن شرايط را به خوبي مي‌شناسد معلم در مشاوره مي‌تواند از نظرات دانشمنداني چون گلاسر، ردل و... استفاده كند . اين دانشمندان تأكيدكرده‌اند كه در بازبيني بي انضباطي دانش‌آموز بايد موقعيت فعلي وي در نظر گرفته شود در اين هنگام معلم نبايد از انتقاد زياد استفاده كند چون باعث مي‌شود دانش‌آموز حالت تدافعي به خود بگيرد و بهانه هاي بيشتري بتراشد . معلم بايد از طريق مذاكره‌اي صريح به دانش‌آموز بفهماند كارش تا چه اندازه زشت بوده است و بازنده‌ي اصلي نيز خود دانش‌آموز است و اگر اين رفتار نامطلوب راترك كند سود زيادي خواهد كرد . براي اين كار معلم بايد« ازباب پرسش »طبق نظر گلاسر وارد شود براي مثال از شاگرد مي‌پرسد«چرابه اين كار(بی نظمی)پيشنهاد شدي »  و به بهانه تراشي هاي وي توجه چنداني نمي‌كند در واقع معلم اعتقاد خودش راكه رفتاري هر قدر هم غير قابل قبول و نامطلوب باشد هدف داراست اعلام مي‌كند اين همان نكته اي است كه گلاسر به آن تأكيد دارد .(جي اسميت، لا سلت )

اصل تقويت منفي

 براي اينكه دانش‌آموز را از انجام رفتار نامطلوبي باز داريم بايد ترتيبي بدهيم كه هرزمان رفتار او در جهت مطلوب تغيير كرد به موقعيتي كه براي او ناخوشايند بوده است پايان مي‌دهيم .در كاربرد اين اصل پايان دادن بايد به آساني امكان داشته باشد زيرا در غير اين صورت دانش‌آموز فايده‌اي در تغيير دادن رفتار خود نمي‌بيند (اصغري پور1380)

تنبيه : يعني اضافه كردن يك محرك بيزار كننده به محيط پس از انجام رفتار نامطلوب اين روش معایبی دارد :

1.   باعث نابودي رفتار نمي‌شود و فقط آن را وا پس مي‌زند (همان)

 2. سبب ترس يا نگراني شديد مي‌شود.

3. از توجه دانش‌آموزان به فرد تنبيه گر كاسته مي‌شود و به دستورهاي او عمل نمي‌كند. (اصغري پور1380)

10-2-       روشهاي منفي كاهش رفتار

1- خاموشي : باشناسايي و حذف منبع تقويتي يك رفتار نامطلوب مي توان آن رفتار را از خزانة رفتاري فرد حذف كرد.

2- محروم كردن از تقويت : فردي را كه رفتار نامطلوبي انجام داده است مي توان براي مدتي از دريافت تقويت محروم كرد.مشروط بر اينكه فرد را از محلي كه در آن تقويت مي شود (دوست داردآنجا بماند)به محل ديگري كه در آن تقويت در يافت نخواهد كرد (دوست ندارد آنجا بماند) بفرستيم.

3- جريمه كردن: كم كردن مقداري از تقويت كننده هايي كه فرد قبلا به دست آورده  به خاطر رفتار نامطلوبي كه انجام داده است .(كم كردن نمره البته به شرطي كه قابل جبران باشد)

4- جبران كردن: وقتي فردي مرتكب عمل خلافي مي شود از او مي خواهند تا براي جبران عمل خلاف خود به اصلاح آن بپردازد.

5- تنبيه: خشن ترين و نامطلوب ترين روش تغيير رفتار تنبيه است.

ارائة يك محرك آزار دهنده بعداز يك رفتار نا مطلوب به منظور كاهش دادن آن رفتار تنبيه نام دارد.

بزرگترين اشكال تنبيه اين است كه رفتار نا مطلوب را از بين نمي برد بلكه آن را موقتا واپس مي زند.اين رفتار پس از ضعيف شدن عامل تنبيه كننده مجددا ظاهر مي شود.

مشكلات تنبيه عبارتند از:

احساس ناخوشايند حاصل از تنبيه شدن وايجاد نفرت و انزجار تنبيه شونده از تنبيه كننده

مسري بودن تنبيه كردن و ارتكاب به آن توسط شاهدان در جائي و مواقع ديگر روي كساني ديگر

ايجاد پرخاشگري در تنبيه شونده

در صورت استمرار تنبيه احتمال آنكه تنبيه شونده به تنبيه كننده حمله ور شود زياد دارد. ( علي اكبر سيف1380 ص 455 تا 464)

«...براي مربي درك و اطلاعي لازم است كه دريابددرفلان موردبايد ملامت كند يا توبيخ ياقهريا تهديد؟آيا اينجا جاي چوب وتركه است يا جاي مهر ورزي؟ اين رعايت بدان خاطر كه مسأله تنبيه امري مهم است و گاهي ممكن است اثري نامطلوب از خود برجاي گذارده وحتي فردي را به سوي انحراف سوق دهد.» ( علي قائمي1383 ص321)                                                            

عدم جايگزيني شيوه هاي مناسب و مؤثر به جاي شيوه هاي منسوخ گذشته و تا حدود زيادي تشريفاتي بودن وغير عملي بودن شيوه هاي ارائه گرديده به مدارس مخصوصا آئين نامة انضباطي مدرسه، عدم تأثير نمرة انضباط در معدل دانش آموزان و بي توجهي والدين ودانش آموزان به نمرة انضباط باعث افزايش بي انضباطي در مدارس گرديده است. اگر نمره انضباط  در متن آموزش قرار داده شودو سهمي از نمرات  درسهاي مختلف را به خود اختصاص دهدبي شك در بهبود انضباط مؤثر است.

«حضرت علي (ع) فرمود:آنكس كه در سايه خير خواهي و مدارا اصلاح نشود ناگريز از راه تنبيه ومكافات بايد اصلاح شود.

وهم اوفرمودند:در آنگاه كه احترام وگرامي داشت فرد چاره راه و درمان درد نباشد بايد ازراه اهانت وتنبيه به راه آيد.»                          

درمواجه با نوع برخورد معلمين با دانش آموزان بي انضباط همانگونه كه انتظار مي رود به علل ريشه اي بروز رفتار دانش آموزان توجه شود بايد مشكلات ومسائل معلمين هم لحاظ گردد .

ثبات يكي از عوامل مهمي است كه تأثير تنبيه را زياد مي كند.اغلب ديده مي شود كه تنبيه يا عدم آن بستگي به وضع رواني معلم و اولياي اموزشگاه دارد.به طوري كه در موارد ناراحتي براي كوچكترين عمل خلاف دانش آموز را تنبيه مي كنند ودر موارد ديگر از خلافهاي بزرگتر چشم پوشي مي نمايند واغلب همين امر موجب سستي مقررات در نظر كودك وبي انضباطي او مي شود.

11-                   تنبيه دونقش در انضباط بازي مي كند

1-     موجب تضعيف و عدم تكرار رفتار ناپسند مي شود.

2-   كودك را متوجه مي نمايد كه رفتارش مورد قبول اجتماع نيست ودر واقع اورا با انتظارات اجتماعي آشنا مي سازد.   ( بدري مقدم1379 ص 192)                                                           

12-                  تنبيه يا تشويق ؟ چگونه؟

 درشيوةتربيتي اسلام وهمه روانشناسان براي رفتارواصلاح آن وشيوه هاي تشويقي و تنبيهي حدود وثغور ي مشخص شده است،آنچه كه جاي تأمل دارد اينست كه خانواده ها وبرخي مدارس خود را مجاز مي دانند كه هرگونه تشويقي رابه كارببندندوحد ومرزي براي آن نمي شناسندتاآنجاكه بسياري ازتشويقات نه تنها اثرتأديبي نداردبلكه بالعكس بچه هارا به نوعي شرطي شدن و باجگيري عادت داده است.

اين گونه برخوردها نوعي رشوه دهي است وبراي اخلاق ورفتار كودك صدمه آفرين است. اين امتياز ناروائي است كه به كودك بدهيم واورا در انتخاب راهي آزاد بگذاريم. او براي خود اين حق را قائل است كه هر وقت كه نيازي به فلان جايزه داشت فلان عمل را انجام داده ويا ترك كند وهروقت چنين نيازي نبود بي قيد وآزاد باشد. ( علي قائمي1383 ص310)                                   

متأسفانه در مورد اعمال تنبيه توسط معلمان ومديران برخي خانواده به صورت غير منصفانه اي وغير مستقيم گفتار و دلايل معلم ومدير را كذب دانسته و گفته ها و دفاعيات فرزندشان را مستند ومبتني بر صداقت وراستگويي مي دانندويا حداقل براي فرار از محكوميت اينگونه تظاهر واصرار مي كنند.

13-      اصول وشرايط تشويق

1-     شرط سن:درهر سني شرايط سني را بايد در نظر گرفت .در هر سني خواستارها وطبعا جوايز وپاداشها هم فرق مي كند.

2-  شرط جنس:تشويق وتأييد وحتي جايزه دادن براي پسر ودختربهتر است متفاوت باشد.بدين معني كه شرايط حيات رواني واجتماعي آنان رامورد نظر قراردهيم.

3-  شرط رواني افراد:در تشويق بايد شرايط رواني كودكان در سنين مختلف و نوع پايبندي آنان به لذات مورد نظر باشد.كودكان خردسال به دنبال لذات جسمي زودگذر وكامي هستند.در سنين بالاتر تشويق در برابر جامعه هم سن خودشان ذوق اجتماعي وشخصيتي آنان را اقناع مي كند.

4-     شرط كار وتلاش: بين ميزان كار وتلاش و ميزان تشويق بايد رابطه باشد.

5-  ميزان وسطح درك وفهم:همه كودكان به يك ميزان نمي فهمند وهوش آنها به يك اندازه نيست.ممكن است تشويقي براي يك كودك اقناع كننده باشد وبراي كودك هم سن او كه از هوش برتري برخوردار است اهانت وتحقير به حساب آيد.

6-  شرط تداوم: در تشويق بايد شيوه اي به كار گيريد كه قابل ادامه باشد.آنچنان نباشد كه براي يك عمل عادي كودك تمام لغات و اصطلاحات مربوط به تشويق را به كار ببريد.

7-  مستقيم بودن تشويق:اگر فرزند خود را واقعا مستحق جايزه ميدانيد شخصا به اين كار اقدام نمائيد و پاي معلم ومدير و ناظم را به ميان نكشيد.

8-  خودداري از سند دادن:فرزند ويا شاگرد خود را تشويق كنيد بدان شرط كه تشويق شما سندي براي ابراز غرور و احساس اقناع هميشگي از اخلاق ورفتار وپيشرفت نشود وفكر نكند كه براين اساس واجد جميع كمالات شده و ديگر نيازي به كار وتلاش ندارد.

9-  شرط قيمت وبها:بسياري از والدين به واقع براي خودشان جايزه مي خرند نه براي فرزندشان.چيز قيمتي يا ارزان براي كودك يكسان است.براي تشويق كودك و جايزه دادن به اشيايي گران قيمت مي خرند و آنگاه براي اينكه آن شئي نشكند آن را در قفسه اي قرارداده وآن را قفل و كودك را از بازي با آن محروم مي كنند.دراين صورت به دست كودك چه رسيده است؟آيا بهتر نبود همان اسباب بازي ارزان قيمت پلاستيكي را تهيه واواز آن بهره مند مي گشت.

 10- شرط سازندگي: تشويق كودك به گونه اي باشد كه در او سازندگي ايجاد كند نه غرور ونه خودپسندي و خودبيني.اسباب بازي بايد كودك را فعال كند نه منفعل.   (علي قائمي1383ص293) 

14-      اصول وشرايط در تنبيه

1-شرط استحقاق:آيا كودك استحقاق تنبيه رادارد يا نه ؟چه نوع تنبيهي؟كتك زدن؟محروم كردن؟سرزنش يا ملامت شنيدن؟

2-رعايت سن:طفلي كه مورد تنبيه قرار مي گيرد در شرايط مختلف سني وضع و حال مختلفي دارد.همه گاه نمي توان برنامه اي واحد را در باره افراد پياده كرد.

3- رعايت رشد:رشد بدني،عاطفي،رواني،هوشي وعقلاني كودك را مورد توجه قرار دهيم.

4-شرط تناسب:تناسب تنبيه با ميزان جرم است. ناراحتي هاي دروني و شخصي را درشدت تنبيه دخالت ندهيم.

5-شرط حالت وروحيه:در تنبيه شخصيت انفعالي وحالات و روحيات كودك را بايد مورد نظر داشت.

6- شرط عدالت: تنبيه بايد شرافتمندانه ومبتني بر ضوابط عدالت وتقوي باشد نه مبتني بر انتقام جوئي و عقده تكاني و كينه دل را خالي كردن و اين امري است كه جدا بايد مورد توجه والدين و مربيان كودك باشد.

7- رعايت تنوع:تنبيه لازم نيست همه گاه براساس يك شيوه و يك صورت باشد،مخصوصا براي كودكي كه بارها مورد تنبيه قرار گرفته و باز هم خطا كار باشد.

8- شرط حداقل: تنبيه را نبايد با خشونت وبا ظرفيت حداكثر توان اعمال كرد.مخصوصا اگر اعمال آن براي اولين بار و آنهم براي كودك باشد.زيرا اينگونه تنبيهات زمينه را براي احساس بي پناهي كودك ودر نتيجه فساد وگاهي تعدد شخصيت فراهم مي كندوپيش از آنكه سبب هدايت واصلاح شود عامل بدبختي كودك خواهد شد  (  علي قائمي 1383ص333) 

 

15-                   فنون انضباطی

1-  فنون انضباطي قدرت طلب: اساس انضباط بر قدرت طلبي و قدرت نمائي مبتني است.كلمات بايد ونبايد بيشتر به كار مي رود.تنبيه براي هر گونه كوتاهي اساس تلقي مي شود.

2-  فنون انضباطي آسان گير: انضباط آسانگير در واقع انضباط نيست و كودك را به رفتار مورد تأئيد جامعه يا گروه هدايت نمي كندوتنبيهي هم در كار نيست . كودكان هيچگونه حدودي رابراي اعمال خود نخواهند شناخت وتنها به ارضاء تمايلات خويش خواهند پرداخت. بعضي از والدين ومعلمان آسانگيري را با آزاد منشي اشتباه مي كنند.

3-  فنون انضباطي دموكراتيك: اين روش براي كمك به كودكان به تبيين ،بحث و استدلال در باره رفتار مورد انتظار مي پردازدوروي جنبه اموزشي يا تربيتي انضباط بيش از جنبه تنبيهي آن تأكيد مي كند. پاداش بيش از تنبيه به كار مي رود»  « علي اكبر شعاري نژاد1380 ص 218»

16-                   اصول انضباط

 اعمال و برقراری انضباط تابع اصول و قواعدی به شرح زیر است که بدون درک آن ها امکان موفقت در تغییر و اصلاح رفتار وجود ندارد:

1- مبنای انضباط باید بر پایه دوستی دو طرفه معلمین و شاگردان باشد.

2- مسائل انضباط صرفاً به محیط مدرسه محدود نمی شود. دانش آموزان فقط چند ساعتی در مدرسه هستند و بقیه ساعات زندگی خود را در خانواده و محله می گذرانند. بنابراین، ریشه های آن را باید در جاهای دیگر نیز دید و برای حل آن نیز باید از آن ها کمک گرفت.

3- انضباط نباید بر پایه تنبیه اعمال شود.

4- کنترل فرد بر رفتار خود از ضروریات ارزش انسانی است و بنابراین، برای برقراری انضباط باید از خود دانش آموزان استفاده کرد و خودشان درباره ی رفتارشان و چگونگی تأمین انضباط تصمیم بگیرند.

5- انضباط باید به عنوان یک امر ضروری برای زندگی جمعی در مدرسه به حساب آید و همه اعضای سازمان آموزشی مانند دانش آموزان، معلمان، کارکنان، مدیران و حتی اولیاء آن را درک کنند.

6- باید برای برقراری انضباط، مطالعات و امکانات لازم و آموزش آن پیش بینی شود.

7- برای برقراری انضباط، دانش آموزان باید درک کنند که انضباط فقط مربوط به مدرسه و برای مدرسه نیست، بلکه آن پایه ای برای انضباط اجتماعی و رعایت مقررات و نظم جامعه و زندگی است.

8- درک چراهای رفتاری و انضباطی مقدم بر رفتار ظاهری و رعایت انضباط است.

9- از آن جا که انضباط مربوط به تمام زندگی است، توجه به نکات زیر ضروری است.

الف – نگاه به انضباط برای حفظ سلامتی و بهداشت فرد و اجتناب از عادت های بد،

ب- کوشش مستمر به سوی توسعه و بهسازی روانی و ذهنی،

ح- آزاد اندیش شدن و رعایت حدود آزادی ها و حقوق دیگران،

د- اجتناب از بدخواهی علیه هر کس

ه- آموزش و توسعه سعه صدر، دوستی و عدالت نسبت به دیگران.

-رعایت اصل اعتدال و عدالت در امور انضباطی بر اساس توان و تکلیف افراد.

17-                   رابطه نظم و انضباط با مسئولیت‌پذیری

اگر دانش‌آموزان در مدرسه نظم و انضباط را رعایت کنند نتیجه آن مسئولیت‌پذیری آنها خواهد بود. این دانش‌آموزان با رعایت حقوق تمامی افراد و برخوردهای منطقی با مخالفین و احترام متقابل، از عصاره بدست آمده از رعایت رفتار و عمل به آن در سطح مدرسه و بعد از آن پیاده کردن کاربردی‌تر در سطح اجتماع رفتار می‌کنند که می‌تواند راهگشای بسیاری از مشکلات و کشمکشهای موجود در داخل اجتماعات انسانی باشد.

اگر به دانش‌آموزان بی‌انضباط و یا کم‌ فعال مدرسه مسئولیتی را بدهیم و اجازه دهیم آن را تجربه کنند قطعاً این دانش‌آموزان از نظر انضباطی بهبودی پیدا خواهند کرد فقط این کار مستلزم فرآیند آزمایش و خطاست.

این مسئولیت‌ها باید از کوچک شروع شود و پس از آنکه دانش‌آموز از خود قابلیت ایفای مسئولیت را نشان داد مسئولیت‌های مهم داده شود. دانش‌آموز، با احساس مسئولیت کردن، به بحث و تصمیم‌گیری و مشارکت در مدرسه می‌پردازد که باعث ایجاد مدرسه‌ای نتیجه‌بخش می‌شود و محیط بهتری را برای آموزش فراهم می‌کند.رابطه نظم و انضباط با مسئولیت‌پذیری، رابطه‌ای متقابل است.

18-                آیا برقراری نظم و انضباط در مدرسه یک معضل است؟

بعضی‌ها بر این باورند که برقراری نظم و انضباط در مدارس امروزی با توجه به اجتماعی که در آن قرار داریم خیلی مشکل است. مدرسه‌ای که نتوان در آن نظم را برقرار کرد، طبق مباحث قبلی این مدرسه موفق نخواهد بود. نه دانش‌آموز درس خواهد خواند و نه نظم کلاس را رعایت خواهد کرد.

خیلی از معلمان مدارس ما از مشکل بی‌انضباطی زجر می‌کشند زیرا عاقبت بی‌انضباطی را درس نخواندن می‌دانند. انضباط و تعلیم و تربیت ارتباط خیلی نزدیکی دارند و بعضی دیگر از معلمان با مدیریت خوب کلاس، انضباط را یک معضل نمی‌دانند.

بعضی معلمان و معاونان بر این اعتقادند که برای برقراری نظم حتماً شیوه تشویق و تنبیه باید وجود داشته باشد و بعضی دیگر معتقدند برای دانش‌آموز باید محیطی فراهم آورد که در آن برای قدم گذاشتن در جاده‌ پیشرفت مورد حمایت قرار گیرد و موانع سر راهش هموار گردد. به نظر آنان دانش‌آموز انگیزه‌ درونی دارد بنابراین کافی است که این انگیزه پرورش یابد نه اینکه کنترل شود تا بتواند به بار بنشیند بنابراین طبق این نظریه، معلم که جهت دهنده است حرف اول را در پرورش نمی‌زند ولی به این معنی هم نیست که دانش‌آموز را به حال خود رها کنیم.

19-                 چگونه با دانش‌آموزان بی‌انضباط برخورد کنیم‌؟

سعی کنیم با دانش‌آموزان بی‌انضباط، آرام، خونسرد و حرفه‌ای برخورد کنیم. این نکته‌ خیلی مهمی است زیرا اگر مأمور پلیسی وسیله‌ نقلیه‌ ما را به خاطر رعایت نکردن قوانین رانندگی جریمه کند حق اجرای قانون انتظامی دولتی را دارد یعنی صدور برگه‌ جریمه، ولی حق تحقیر و رجزخوانی و سرزنش شما را ندارد. در مورد دانش‌آموزان بی‌انضباط هم عیناً همین است ما در حیطه وظایف خود حق اجرای برنامه انضباطی را داریم ولی نباید با فریاد زدن و حرکت انگشت، یا نگاه‌های تهدیدآمیز و یا تعابیر نیش‌دار و.... مورد بی‌انضباطی را به دانش‌آموز بگوییم. اگر برخورد ما با خونسردی و همراه با ریشه‌یابی باشد احتمال بیشتری دارد تا دانش‌آموز متوجه رفتارش شود زیرا ما می‌خواهیم با دانش‌آموزان تا پایان سال تحصیلی در مدرسه، با هم باشیم. اگر ما از دست دانش‌آموز، از حال طبیعی خود خارج شویم دیگر نمی‌توانیم به دانش‌آموز تسلط داشته باشیم. ما هنگام برخورد با دانش‌آموز بی‌انضباط باید آرام و خونسرد باشیم چرا که دانش‌آموزان از رفتار ما الگوگیری می‌کنند.‌

کم‌توجهی به دانش‌آموزان، به صورت ناتوانی در ادامه دادن یک تکلیف خاص آشکار می‌شود. دانش‌آموزانی هم در مدرسه هستند که معمولاً بیش‌فعال هستند که هم خانواده از دست چنین دانش‌آموزانی ناراضی است و هم مدرسه. این دانش‌آموزان در مدرسه، از دستورها اطاعت نمی‌کنند عملکردی تکانشی دارند و تحریک‌پذیر و خشن هستند. چون این دانش‌آموزان چنین مشکلاتی را دارند با هم سالان خود و خواهر و برادرشان مشکل دارند بعداً ممکن است در اجتماع دچار تنهایی و گوشه‌گیری شوند. این افراد از فعالیت‌هایی که نیازمند کاربرد نظم و انضباط مداوم و کوشش ذهنی و تقاضاهای سازمانی یا تمرکز حواس است، اجتناب کرده و یا بدشان می‌آید. این دانش‌آموزان در کلاس درس حواسشان به راحتی توسط محرک‌های ناآشکار منحرف می‌شود و در نتیجه هر محرک بی‌اهمیتی کار و فعالیت آنها را قطع کرده و باعث بی‌انضباطی در مدرسه می‌شوند.

بنا بر این برای ایجاد انضباط معلم باید خواسته‌های خود را با دانسته‌های دانش‌آموز هماهنگ کند و به اصلاح تجارب نادرست پرداخته و رفتارهای جدید ایجاد کند و تداوم در این رابطه اهمیت دارد. همچنین همکاران بدانند که دادن فرصت و مشاهده و تمرین رفتار مطلوب به دانش‌آموزان می‌تواند مؤثر باشد و رفتار صحیح را در عمل آموزش دهند.

دانش‌آموزان کادر مدرسه را، راهنمای اخلاقی خود می‌دانند و آنچه را که وی به عنوان نیک‌ و زشت می‌گوید می‌پذیرند. بنابراین رفتار معلم با عمل او باید یکسان باشد.

20-                  شرح وظایف معاون آموزشی به عنوان مسئول برقراری نظم در مدرسه

1-  رسيدگي به برنامه انضباطي روزانه:

پوشش – رفتار – تخلفات و اختلافات بين دانش آموزان – تأخير ورود و تعجيل خروج – اخراج از كلاس و ... با حضور فعال در ساعات تفريح خصوصا و ديگر ساعات در محوطه مدرسه

2-  انتصاب نماينده كلاس يا گروههاي انضباطي دانش آموزان با مشورت معلمين

3-  پاسخگويي مراجعات حضوري يا تلفني و ارجاع به مسئول مربوطه

4-  گردانندگي دفتر مدرسه و رفع نيازهاي جاري دبستان

5-  رسيدگي به امر نظافت مدرسه با استفاده از نيروهاي موجود ( مراقبت در حفظ نظافت و وضع بهداشتي ، ايمني مدرسه و دانش آموزان ، اعمال كوششهاي مستمر به منظور پيشگيري از بروز ضعف و كمبود در اين زمينه ها چاره جويي نارسايي ها در هر مورد و فراهم كردن موجبات كمكهاي اوليه و درمان در موارد لازم و هماهنگي با بهداري دانشگاه )
6-  تنظيم برنامه هاي ملاقات دبيران با اولياء
7-  برگزاري امتحانات، تدوين صورتجلسات امتحاني و همكاري در ثبت نمرات و اعلام نتايج امتحانات در هر ترم
8-  برگزاري مراسم صبحگاه به همراه مربيان تربيتي
9- نظم كلاسها در زمان تعيين شده و مراقبت از تشكيل كلاسها
10-  برگزاري ساعات نماز جماعت با هماهنگي مربي تربيتي 
11-  حضور و غياب دبيران و مراقبت از امضاء دبير مربوطه ثبت تأخير و تعجيل كاركنان و مرخصيهاي مختلف (استعلاجي استحقاقي، ساعتي، اضافه كار و ...) 
12-  تأمين نيازهاي تداركاتي مدرسه به كمك نيروهاي موجود
13-  نظارت بر كار دفترداران جهت انجام بموقع امور دفتري
14-  نظارت و كنترل سرويس رفت و آمد دانش آموزان و تعيين نماينده براي سرويس ها
15-  پاسخگويي به موارد عندالزوم
16- يادداشت نمودن موارد انضباطي و موارد تشويقي دانش آموزان در دفاتر مربوطه 
17-  نوشتن ليست دفتر حضور و غياب كاركنان
18-  كنترل پوشه حضور و غياب دانش آموزان و ارائه گزارش لازم به مديریت محترم مدرسه و آگاه ساختن بموقع اولياء آنان
19-  حضور در مدرسه حداقل نيم ساعت قبل از آغاز كار مدرسه و خروج بعد از دانش آموزان
20-  كوشش و تلاش مستمر در جهت رعايت موازين اسلامي از سوي كاركنان ، دانش آموزان و اولیاء محترم دانش آموزان وهمچنین آشنا كردن ايشان با مسائل مذهبي و اخلاقي
21-  شركت در شوراها و جلسات با نظر مدير مدرسه و همكاري كامل در اجراي برنامه ها و خط مشي هاي اجرايي مصوب
22-  شناسايي دانش آموزاني كه ناهنجاري هاي رفتاري دارند و اقدام در جهت رفع مشكلات آنان از طريق مراجع ذيربط با اطلاع مدير مدرسه
23-  اداره كلاس در غياب معلم مربوطه
24-  همكاري با ديگر معاونين مدرسه در انجام وظايف مربوط
25-  كنترل ليست اموال – شماره گذاري و وارد نمودن اموال جديد خريداري شده يا اهداء شده در دفتر اموال مدرسه
26-  همكاري با مدير مدرسه و اشتراك مساعي در انجام وظايف مدير
27-  نظارت و همكاري براي امر ثبت نام و تنظيم دفاتر آمار ـ اموال- امتحانات و نگه داري سوابق و اسناد و مدارك 
28-  كنترل ليست اموال موجود در انبارهاي مدرسه و رسيدگي به امور مربوطه
29-  تهيه و تنظيم گزارش هاي لازم از وقايع و اتفاقات جاري در مدرسه و ارائه گزارش به مديریت محترم مدرسه 
30-  نظارت بر حسن انجام كار ديگر كاركنان مدرسه و همكاري با آنان در حسن اجراي برنامه هاي مربوطه 
31-  نظارت و شركت در اردوهاي داخل و خارج مدرسه 
32-  مراقبت بر فعاليتهاي آزاد دانش آموزان در ساعات تفريح و مواقع ديگر
33-  نظارت بر فعاليتهاي خدمتگزاران – سرايدار و نگهبان مدرسه 
34-  به عهده گرفتن وظايف كادر اداري مدرسه در غياب آنان
35-  حضور در مدرسه بصورت تمام وقت و رسمي در طول سال تحصيلي و لزوماً براي مواقع اضطراري
36-  تحويل مكاتبات اولياء با مدرسه و بالعكس ، دريافت مبالغ شهريه و ... و ارائه رسيد مالي در غياب مدير مالي مدرسه 
37-  كسب اطلاع و آگاهي از سيستم دفتر داري ، بايگاني ، كپي، ثبت نمرات و ...

21 -                  آنچه یک معاون آموزشی باید بداند

21- 1      متانت و وقار معاون

معاونان و مربيان بايد در زمينه شغلي خود از ابهت هيبت برخوردار باشند و در پرتو اين ابهت شاگردان از او بهره خواهند گرفت بدون اين كه معاون به تنبيه كردن يا كم كردن نمره انضباط متوسل گردد.

معاون بايد از حركات غير منطقي خود داري ورزيده و از مزاح و شوخي هاي زياده از حد ، پرهيز نمايد زيرا اين گونه كارها حرمت و شكوه معاون را كاهش ميدهد البته منظور اين نيست كه معاون خود را ترش رو و اخمو نشان داده از دانش آموزان كناره گيري نمايد بلكه در عين مهرباني از عظمت روحي و معنوي خاصي بايد برخوردار باشد تا بر روي دانش آموزان اثر مثبت گذاشته آنان را از انجام  رفتارهاي سبك و بيهوده و امثال آن باز دارد.

2-21-      قول و تعهد معاون

يكي از اصول اخلاقي وفاي به قول و تعهد است. بدون ترديد همه ما انتظار داريم وقتي كسي به ما قول ميدهد مطابق تعهدش رفتار نمايد خواه اين فرد يك دانش آموز يا معلم يا معاون مدرسه باشد و اگر تخلف نمايد شديدا" ناراحت شده لاقل در دل ، او را توبيخ و ملامت كرده ودر نظرمان شخصيتش پايين خواهد آمد . بايد به خاطر داشته باشيم كه ديگران ، همين انتظارات را از ما دارند بنابراين اگر با كسي قول وقراري بستيم بايد مطابق رفتار كنيم.

معاون از نظر اينكه در محيط مدرسه با دانش آموزان در ارتباط است از سپردن تعهد و قول ناگزير است. از سوي ديگر از قول دادن صريح و مطلق بايد خود داري كرد.

بي شك يكي از مهمترين خدماتي كه انسان هاي تربيت يافته به جامعه بشر كرده و مي كند ، تربيت و تهذيب آنهاست . اساس تربيت در اسلام محبت الهي است . محبت صفتي در نفس انسان است و به چيزي تعلق ميگيرد كه به اعتقاد او داراي خير و خوبي باشد . برخي گمان ميكنند بايد ديواري از ترس و وحشت بين مربي و متربي باشد تا تربيت ، جامه عمل بپوشد ، ولي غافل از اينكه اگر ترس بتواند به طور جزئي و محدود سر پوشي بر صفات ناهنجار بگذارد ، تا وقتي اين اثر است كه عامل ترس نيز موجود باشد ولي به محض برطرف شدن آن ، خو هاي زشت با قدرت بيشتر كه حاصل سركوبي و انباشته شدن آن است خود را نشان خواهد داد.

تجربه نشان داده ابراز محبت و احساس اطمينان و اعتماد حاصل از آن در امر تربيت بسيار موفق تر از عامل ترس بوده است . عده اي بر اين پندارند كه اظهار محبت به فرد مورد تربيت ، او را لوس و از خود راضي بار مي آورد و لذا نبايد با متربي با زبان دوستي حرف زد و با او خودماني شد در صورتي كه اين حالت ناشي از به كارگيري بي مورد محبت است نه از ابراز آن.

3-21--      تربیت در پرتوی شخصیت

تربيت گذرگاههاي دشواري دارد ، تنها كساني ميتوانند از اين گذر گاهه عبور كنند كه داراي علم و تجربه و پختگي باشند . چه بسيارند افرادي كه به اسم تربيت بزرگترين زيان ها را به كودكان مي آورند. بنابراين بايد هوشيار و دقيق بود و در پياده كردن برنامه هاي تربيتي ، اصول اساسي و اوليه را در مد نظر قرار داد . يكي از اصول اساسي تربيت ، حيثيت و شخصيت مربي است كه در همه ابعاد تربيتي اين اصل بايد محفوظ بماند.

اولين و اساسي ترين موضوعي كه بايد مورد توجه معلمان و مربيان قرار گيرد شخصيت دادن به كودكان و نوجوانان است . بنابراين معلمان و كاركنان مدرسه در اجراي برنامه هاي تربيتي اولين كاري كه بايد انجام دهند اين است كه شخصيت كودك را تثبيت نموده ، آنگاه به امور تربيتي بپردازند، چه با حفظ شخصيت كودك بهتر ميتوان دگرگوني هايي در كودك بوجود آورد.

تجربه نشان داده است كه هر گاه با كودكان خاطي برخورده شده ، در همان مراحل ابتدايي كودك دچار تاثر شده از كردار خود اظهار ندامت و پشيماني نموده به عذر خواهي پرداخته است . يكي از اشتباهات بزرگ مربيان اين است كه در مواردي كه كودكان دچار خطايي مي شوند ، مربيان به جاي حفظ حيثيت آنان مي كوشند آبروي آنان را بر باد داده از اين رهگذر جرم و گناه را بزرگ جلوه دهند غافل از اينكه عمل بد شاگرد غير از خود شاگرد راناديده مي گيرند و بزرگترين سرمايه معنوي او را يعني شخصيت او را از بين مي برند.

21-  4- نقش معاونين در ايجاد نظم و انضباط

       ايجاد انضباط و روحيه نظم ، ايجاد انضباط ، روحيه نظم ، رعايت قانون و پذيرش استاندارهاي معاونان آموزشي است  حل امور انضباطي ، برخورد درست تربيتي ، كمك به دانش آموزان نيازمند و بر قراري نظم از اركان امور آموزشي در هر مدرسه و يا محيط آموزشي است يك معاون آموزشي بايد از يك طرف بين همه امور نيروها و امكانات هماهنگي و نظم بوجود آورد تا رسيدن به اهداف تعليم و تربيت ميسر شود هر گونه بي توجهي به نظم و هماهنگي به علت كثرت كارهاي مدرسه و تعداد زياد دانش آموزان سبب بروز بي نظمي و از هم پاشيدگي مدرسه مي شود

     از جهت ديگر معاون آموزشي به عنوان يك الگو مي خواهد در دانش آموزان انضباط بوجود آورد تا بتواند از اوقات خود در آينده بهره لازم را برده و افرادي برنامه ريزي بارآيند اگر معاون بتواند اين رسالت بزرگ را انجام دهد جامعه نخواهد توانست از اين نيروها به طور مناسب در آينده بهرگيرد و اولين كسي كه بايد در محيط آموزشي زمان را بشناسد و منضبط باشد معاون است بنا به فرموده حضرت علي (ع) تا مديري نتواند نقش خويش را ضبط كند هرگز نمي تواند از عهده با انضباط بار آوردن ديگران بر آيد .

21- 5-مولفه های نظم و انضباط

بر طبق تعريف دکتر علی شريعتمداری در کتاب روان شناسی تربيتی از نظم: " نظم به معنای صحيح يعنی اين که فرد شخصاً اعمال خود را تحت قاعده در آورد، خويشتن را کنترل و هدايت کند و با توجه به آثار و نتايج اعمال خويش اقدام نمايد"نظم از چند مولفه تشکيل شده است، که عبارتند از

21- 6- آگاهی و بصيرت

  چنانچه رفتار انسان بر اساس شناخت و بصيرت باشد، علاوه بر آنکه رفتار از روی ميل و رغبت صورت می گيرد، فرد در حفظ و بقاء آن کوشا خواهد بود، در مورد نظم نيز چنين است. يعنی تنها در صورتی که نظم بر مبنای شناخت فرد نسبت به اصول و قواعد و فوايد و آثار آنها ايجاد شود، مقبول بوده و فرد بدون هيچ گونه رنج و خستگی بر اساس آن عمل می کند.

21 - 7-آزادی مشروط

نظم به معنای محدود نمودن آزادی فرد نيست، بلکه به منظور آن است که رفتار و فعاليت فرد را معقولانه بر طبق ضابطه ها و معيارهای منطقی و مشخصی در آورد. ضابطه و معيارهايی که هم به سود فرد است و هم به سود جامعه. پس بايد اين نکته را در نظر داشته باشيم که نظم و مقررات، آزادی بی قيد و شرط افراد را مشروط می کند، تا حدی که اين آزادی به حقوق ديگران ضرری وارد نکند و مانع رشد و هدايت خود فرد هم نشود. اما بايد توجه نمود که اين مشروط کردن نبايد به آزادی انديشه و عمل فرد آسيبی برساند.

21 - 8-خودکنترلی يا انضباط شخصی

يکی از اصول مهم در منظم بودن اين است که فرد از روی اختيار آن را بپذيرد. به عبارت ديگر فرد شخصاً اعمال و رفتار خود را کنترل نموده و تحت نظم و قاعده در آورد و با توجه به آثار و نتايج اعمال خويش اقدام نمايد.يک فرد منظم در مراحل مختلف زندگی خويش عاقلانه رفتار می کند و با ارزيابی و تدبير رفتارهای خود را مديريت می کند. چنين فردی قادر است عواطف و احساسات خود را کنترل نموده، ارزش های صحيح اخلاقی را بپذيرد، در زندگی جمعی احساس مسئوليت می کند، به حقوق و وظايف خود آشنا است و برنامۀ زندگی شخصی خود را از لحاظ مسائل مختلفی چون عادات غذايی، استراحت، تفريح، مطالعه و .... درست تنظيم می کند.

21- 9-مداومت

نظم را نمی توان به صورت مقطعی و يا در يک زمان مشخص ايجاد کرد، بلکه بايد در طول زمان در فرد شکل گيرد. چنانچه نظم در اثر تمرين و تکرار در افراد به صورت يک عادت آگاهانه در آيد، از ثبات و دوام بيشتری برخوردار خواهد بود. ايجاد هر عادت و رفتار صحيح محتاج تمرين است و نمی توان انتظار داشت با وضع مقررات فوراً آن را به وجود آورد. همچنين پس از اکه منظم بودن به صورت يه ويژگی درونی در آمد برای استمرار آن تمرين و تکرار و تقويت لازم است.

21-9-  پيامدهای نظم

داشتن نظم و ترتيب، مانند بهره مندی از هر ويژگی مطلوب ديگری ، پيامدهای مطلوب فراوانی دارد که به ذکر مهمترين آنها می پردازيم

21-10-                 کاهش استرس و ايجاد آرامش

در اين زمينه همواره تاکيد می شود که فهرست کارهايی را که بايد انجام دهيد، فراهم کنيد. چرا که نداشتن برنامه و به هم ريختگی ذهن شما را مشغول می کند و بدون شک با فشار روانی مواجه می شويد اما منظم بودن ميزان استرس را کاهش و احساس آرامش را افزايش می دهد

21-11-                 ايجاد تعادل بيشتر

  با داشتن نظم، برای مطالعه، شرکت در کلاس يا دنبال کردن سرگرمی مورد علاقه تان وقت لازم را پيدا خواهيد کرد. ترتيب دادن به زندگی، شما را باکفايت تر خواهد کرد. شما می توانيد کارها را در زمان کمتری انجام دهيد و امور زندگی را در کنترل خود درآوريد.

صرف وقت بيشتر برای خانواده و دوستان

  ترک کردن محل کار سر ساعت، صرف وقت کمتر برای انجام کارهای خانه باعث می شود شما وقت آزاد بيشتری برای نزديکان و خانواده بگذاريد.

21- 12-                الگوبرداری ديگران

  در صورت داشتن فرزند، رعايت نظم در خانه اهميت زيادی پيدا می کند. اگر لباس ها و وسايل خود را مرتب نکنيد احتمال دارد فرزندان نيز اين کار را ياد بگيرند. در حالی که منظم بودن شما بيانگر حرف های شما خواهد بود. يادگيری نظم می تواند در آينده برای فرزندان شما مفيد باشد.

21- 13-                  صرفه جويی

  فرد منظم از آن چه در منزل دارد، آگاه است؛ اين امر مانع از رفت و آمد بی دليل به مغازه است. به علاوه همانطور که پيشتر ذکر شد رعايت نظم سبب صرفه جويی در وقت شما نيز می گردد.

21- 14-                 پيشرفت در زندگی

  بی نظمی مانع پيشرفت می شود. افراد منظم راه و شيوه ای در پيش می گيرند که از انجام کارهای غيرضروری و وقت گير صرف نظر کنند و بيشتر تمرکز خود را برآينده و هدف خود می گذارند و در اين زمينه پيشرفت هم خواهند کرد.

21- 15-                نقش معاونین در زنگ تفریح شاد

زنگ تفریح هم فرصتی برای استراحت و رفع خستگی کودکان و نوجوانان و هم مهمترین وسیله اجتماعی شدن آنان به شمار می رود و تجربیاتی که دانش آموزان در زنگ تفریح به دست می آورند می تواند در نگرش آنان نسبت به خود مدرسه و تحصیل اثر بگذارد بنابراین زنگ تفریح فرصتی است تا دانش آموزان گروههای سنی مختلف ضمن بازی گروهی با هم دوست شوند و به قول "بلاچفورد" «شبکه های مهم اجتماعی را در مدرسه ایجاد کنند» نقش معاون یا ناظم مدرسه در مدیریت زنگ تفریح کاملا برجسته است او معمولابا وضع مقرراتی که غالبا برای دانش آموزان توجیه نشده است مانند توپ نیاورید، کش بازی نکنید، روی زمین خط نکشید و ... سعی می کند از تصادم و درگیری دانش آموزان و بروز خشونت های اجتماعی آنان به یکدیگر جلوگیری کند.

 ايجاد انضباط و روحيه نظم ، رعايت قانون و پذيرش استاندارهاي معاونان آموزشي است . حل امور انضباطي ، برخورد درست تربيتي ، كمك به دانش آموزان نيازمند و بر قراري نظم از اركان امور آموزشي در هر مدرسه و يا محيط آموزشي است يك معاون آموزشي بايد از يك طرف بين همه امور نيروها و امكانات هماهنگي و نظم بوجود آورد تا رسيدن به اهداف تعليم و تربيت ميسر شود هر گونه بي توجهي به نظم و هماهنگي به علت كثرت كارهاي مدرسه و تعداد زياد دانش آموزان سبب بروز بي نظمي و از هم پاشيدگي مدرسه مي شود

     از جهت ديگر معاون آموزشي به عنوان يك الگو مي خواهد در دانش آموزان انضباط بوجود آورد تا بتواند از اوقات خود در آينده بهره لازم را برده و افرادي برنامه ريزي بارآيند اگر معاون بتواند اين رسالت بزرگ را انجام دهد جامعه نخواهد توانست از اين نيروها به طور مناسب در آينده بهرگيرد و اولين كسي كه بايد در محيط آموزشي زمان را بشناسد و منضبط باشد معاون است بنا به فرموده حضرت علي (ع) تا مديري نتواند نقش خويش را ضبط كند هرگز نمي تواند از عهده با انضباط بار آوردن ديگران بر آيد .

دوستی هایی که در زنگ تفریح پایه گذاری می شود در طول زندگی برای فرد ارزشمند خواهد بود و طبیعتا در مقابل نکات مثبت زنگ تفریح و اثرات مهم اجتماعی آن در مواقعی نیز کودکان و نوجوانان رفتاریهای منفی از قبیل سر به سر یکدیگر گذاشتن، اذیت کردن و کتک کاری از خود نشان می دهند که این امر به خصوص در مدارس پسرانه بیشتر مشهود است

22-             در مدیریت زنگ تفریح دو دیدگاه مطرح است

22-1-دیدگاه مداخله گر   

دیدگاه مداخله گر معتقد به مدیریت مستقیم رفتار دانش آموزان در زنگ تفریح، ایجاد تغییراتی در حیاط و زمین مدرسه و آموزش بازی های سالم و بی خطر است. انتقاد وارد به این دیدگاه این است که با این نوع مدیریت آزادی دانش آموزان و فعالیت های خود به خود آنان که از نظر اجتماعی مفید است محدود می شود.

22- 2-                    دیدگاه غیر مداخله گر

اما، دیدگاه دوم که مداخله گر است معتقد است که دانش آموزان در زنگ تفریح باید کاملا آزاد باشند تا بتوانند به فعالیت ها و بازی های مورد علاقه خود بپردازند. دنباله روی این دیدگاه ممکن است در مواردی به رشد فرهنگ ضد مدرسه منجر شود. استفاده از آزادی منجر می شود که این امر می تواند به خصوص اثر مخربی بر یادگیری دانش آموزان داشته باشد با توجه به زمان کم زنگ تفریح در مدارس این زنگ می تواند اثرات بسیاری در بالا بردن روحیه دانش آموزان داشته باشد و این هدف زمانی محقق می شود که از یک پشتوانه قوی مدیریتی برخوردار باشد.

به طور خلاصه لازمه مدیریت صحیح زنگ تفریح اتخاذ سیاست کلی انضباطی با مشارکت همه عوامل ذینفع در مدرسه است.

همان طور که اشاره شد نمی توان  انتظار داشت که رفتار دانش آموز پرخاشگر در حیاط مدرسه بدون توجه به شرایط کلاس، نحوه پذیرش او در گروه، رابطه وی با همسالان و شرایط خانوادگی تشخیص داده شود و با اقدامات تنبیهی و تشویقی رفتار نامناسب ریشه کن گردد راه حل مشکل، مداخله در سطوح مختلف و توجه به جنبه های زندگی در مدرسه است.

علاوه بر رهبری قوی و مثبت مدیر و کادر آموزشی، جو و روحیه ای در مدرسه باید باشد که مشوق اهداف و ارزشهای مشترک بین دانش آموزان، معلمان و اولیاء باشد.

داشتن انتظار بالا از دانش آموزان، مشارکت دادن آنان در زندگی و امور مدرسه، برقراری نظام تشویقی برای کسب موفقیت، تمرکز بر پیشرفت تحصیلی و رفتاری و ایجاد محیط فیزیکی جذاب از عوامل دیگری است که می تواند ضامن موفقیت مدرسه در زمینه های مختلف به خصوص رفتاری باشد در پایان نیز باید به این مطلب اشاره نمود که مشابه زنگ تفریح در مدارس ایران بسیاری دیگر از جنبه های زندگی در مدرسه نیازمند توجه به تجدید نظر است و این تجدید نظر باید با همکاری و هم فکری مسئولان آموزش و پرورش، معلمان و به خصوص دانش آموزان و اولیاء آنان انجام گیرد.

23-          ایجاد جو مناسب

برای آسان کردن امر یادگیری و ایجاد انضباط موفق تر خواهد بود و عامل دیگر در ایجاد جو عاطفیصادق بودن و روراست بودن معلم با بچه ها است که در این صورت با او می توانند ارتباط بهتری داشته باشند

ديكته كردن نظرات و شيوه هاي تربيتي غربي كه از طريق رسانه هاي جمعي و گروهي و ملي و حتي در دانشگاهها ومراكز آموزشي روز به روز گسترده تر هم مي شودواز بسياري جهات با منش و اسلوب جامعه اسلامي ما متفاوت است راهكار اصلي نمي تواند باشد.مابايد برنامه هاي تربيتي اسلامي ونبوي وعلوي را گسترش داده وبا تلفيق شيوه هاي مناسب بهترين آنها را گزينش نمائيم.بسياري از مطالبي كه در جلسات از زبان صاحب نظران غربي وديگر كشورها بيان مي شود با شئونات و چارچوبهاي جامعه ما بيگانه است.آنچه كه به يقين براي مردم حائز اهميت است آن است كه در الگوي تربيتي از كسي بيشتر تبعيت مي كنند كه حداقل وجوهات مشتركي با زندگي و آداب وسنن و اعتقادات آنها داشته باشدواورا به عنوان الگوي حقيقي خود پذيرفته باشدوظيفة صاحب نظران ما اين است كه علوم وفنون را از هر نقطة جهان گرفته و آن را رنگ وبوي اسلامي بدهند در غالب دستورات اسلامي اصلاح نمايند وبا باورهاي ملي ومذهبي تطابق داده وبه جامعه تزريق نمايند.     

24-          پیشنهادهایی جهت برقراری انضباط

 بر پایه مطالعات و گفتاری پیشین، روش های زیر برای برقراری انضباط پیشنهاد


مطالب مشابه :


نابغه هایی که در دوران خود کودن شمرده می شدند!

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




چگونه امتحان ریاضی را آسان کنیم؟

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




روش‌های صحیح مطالعه دروس استدلالی همچون ریاضی

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




علل افت تحصیلی دانش آموزان دردرس ریاضی

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




آشنایی با مفهوم پرخاشگری و منشا و کنترل آن

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




بررسی علل موثردرافت تحصیلی ریاضی ابتدایی

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




عوامل بي انضباطي از منظر صاحب نظران

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




آزمون یک

این وبلاگ شامل آموزش،نکات ونمونه سوال ومتعلق به دبیرریاضی ناحیه4تبریز سیدعلی اکبرحسینی می




برچسب :