بهاریه 89

انگار رسم بر اینه که اواخر سال پیامی خبری یا مطلبی در وبلاگ ها نوشت  ما هم سائل جمع

۸۸ با اتفاقات هولناکی که در زندگی شخصی ام رخ داد بیانگر این بود که زندگی هیچ وقت به آرامش نمی رسه ولی خوب بود خیلی چیزهای جدیدی یادگرفتم

مثلن اینکه از آدم کوه ساختن وایده آل دانستن توهین به شعور طبیعته

مثلن دوست داشتن انسان چیز خوبیه رعایت روح انسان که چه عرض کنم

بعد به حوزه ادبیات برگردیم

۱- کتاب هوای هرات را منتشرکردم وبالطف بسیاری از بزرگان ادبیات ایرا ن مواجه شدم که سرمشق خوبی برای من است

۲- کتاب (سانه ناو) مجموعه شعر آزاد کردی من با ترجمه فارسی مجوز نشر گرفت که لطف دوستان خوبم علی اکرادی - فریاد شیری- صادق سامره یی - شیردل ایل پور- جلیل الیاسی- سجاد جهانفرد - ولطف آن دوست که مجوز کتاب را هم پاره کرد بماند برای شرمساری تاریخ  ودرسی برای من ساده تا هرکس که از در درآمد من از خود به در نشوم - این کتاب در بهار ۸۹ منتشر می شود

۳- کتاب شعری هم به زبان فارسی در نشرداستان در حال گرفتن مجوزه آقای شیری میگه کتاب بررسی شده ولی مهر نشده؟!   مثل اینکه قیف قرارگرفته ولی قیر نیست

۴- بالاخره کتاب (گه رمه شین ) کتاب کردی کلاسیک من به درخواست وبه خاطر عشق به روشندلان کردزبان به شکل صوتی تهیه ودر حال پخش است که مفصلا برایش پست خواهم گذاشت فکر نمی کنم در این دوسه روز مانده به تعطیلات پخش بشه ولی تاریخ نشر۸۸ و چاپ سوم این کتاب هم به دلیل بی پولی وخیلی مسائل دیگه  منتفیه فعلا ماندم تا ببینم چی میشه

بعد  در پایان هیچ راهی جز دوست داشتن شما خواننده عزیز ندارم وچون اعتبار انسان است وشعر دراین میانه دردی کش است برای یک سرخوشی توام باعشق وارادت به شما عزیزان که به من سرزدین وهمین دوستان سال خوبی داشته باشین:

به قول مریم -من - ژان و مادی:

خیلی وقتها تصمیم می گیرم که به سمت رودخانه گاماسیاب برم قلاب ماهیگیری وشال وکلاه و ۰ ۰ ۰ بعد از رسیدن ماشین را پارک می کنم کنار پل می بینم اصلا آبی زیر پل وجود نداره  بعد تصمیم می گیرم  وبرمی گردم تا به شما بگم دوستتون دارم شماهم برای من دعا کنین تا آدم خوبی باشم  - آمین

بعد یه شعر فارسی برای دوستان که از مجموعه ای درحال نوشت است  خیلی دوست دارم نظرتان  را بدانم

نحر غمگین انسان در اتاق آی ۰سی ۰یو

 

نه شريان بريده ي اسب كهر      و

نه كراهت ران رابعه

حالا سرخ ات كنم با پيه وپياز

 بگيرمت نيم چهر بر غروب آفتاب

یا رساله ات كنم بي رمز گشوده

آه  اي اختيار تام باران بر همگان 

              يابوي مگس زده ي  بهار

مقدس است سرگين وسرمه ي چشمت

استحاله است استيك ماهيچه ات

بر تفت تنور و اجتماع ميز

 

دیگر درمن دُم بگير و بدو

برسيخ ام بكش

درشيهه زهره ام را بتركان

كه گناه من است

سكون جمجمه و احتضار كُنار

 

به ايستاده شترم كن

به شروه هاي اهرام

به جبرو مثلثات

به توده ي  جمجمه

به پهلوي برآمده

نحرم كن دكتر

تا خون از پله ها پايين رود

به حضار  بخندد

 

 


مطالب مشابه :


بهاریه 89

6- سانه ناو - کردی -فارسی -89 7-آنها از مرگ ترسیده بودند89 8-گيان - شعركردي90 9- سزیان وه فر -شعرکردی 92




معرفی روستای شهرستانه

سجاد بنی اردلان جادهٔ قدیمی همدان به تویسرکان از طریق گنج‌نامه، به روستای سی‌سانه، قلعه




علي الفتي در گفتگو با صداي آزادي :

6- سانه ناو - کردی -فارسی -89 7-آنها از مرگ ترسیده بودند89 8-گيان - شعركردي90 9- سزیان وه فر -شعرکردی 92




دفتر امام جمعه سلماس یک خبر ایرنا را تکذیب کرد

سجاد کاظمی آقای احمدی نژاد نداشته است ˈ مورجه 29/2/92 ساعت 27:10 و انعکاس آن در سانه های مختلف




عملکرد اداره راه وترابری شهرستان بشاگرد درسال89

سپاه امام سجاد . کانون وبلاگ نویسان




بیوگرافی عزیز شاهرخ

سجاد ربیع بیگی. وه ر ته کوردسان ئه زیز رووله ی کوه سانه




دنیای دیجیتالی نسل جدید و چالش های والدین

جای خود را به سانه های جدید جدید (تبلت، آیفن و رسانه های هوشمند) داده است. ( سجاد ) گروه




گلچین نوحه های ترکی محرم قسمت(10) زبانحال حضرت رقیه علیه السلام/اربعین/زبانحال حضرت زینب علیه السلام

سانه گلمز غملريم قلبيم اولوبدور قان خدمت امام سجاد علیه السلام یابن رسول الله یک راه مدینه .




برچسب :