مدیریت صنایع دستی قسمت دوم

- 3 پیدایش شکل و خط:با مطالعه آغاز و پیدایش خط که یکی از مهمترین و تاثیر گذارترین رویداد زندگی انسان است می-توان اشکال و نقوش و طراحی روی سفالها را به عنوان مبنای سیر شناخت روحیات و عقاید انسانمورد توجه قرار داد.پیدایش خط: پیدایش خط به درستی مشخص نیست که در بین جوامع انسانی کی و در کجا شروعگردیده است ولی از نظر رفتار شناسی میتوان پیش بینی نمود که چگونه انسان اولیه با انگشتدست و یا چوب و هر وسیله دستی در مواقعی اقدام به کشیدن خط و خطوطی بر روی خاک و بعضاًروی درخت و گاها بر روی سنگ مینمود و به یک نوعی داشتههای درونی و روحی و روانی خود راتخلیه مینمود.به مرور زمان تسلط بیشتری به کشیدن خطوط پیدا نمود و از طبیعت و موجودات آن را برای مدلمورد استفاده قرار میداد. روز به روز در این روش مهارت بیشتر به دست میآورد و زمانی رسید کهبا این نقش و نگار اولیه میتوانست تصاویر و گفتههای ذهنی خود را به بر روی خاک و دیگر جاهایقابل نوشت ترسیم نماید..نقوش رئالیستی اولیه انسان مبنای پیدایش مروری خط در حال حاضر انسانها گردیده است.دانشمندان و محققین باستان شناسی و خط شناسی توانستهاند بین خطوط رمزی و سمبلیک با21نقاشی روی اشیاء شباهتهایی پیدا نمایند و اعتقاد دارند که خط میخی موجود در فلات ایران وبینالنهرین از یک منشاء هستند.در مصر خط به صورت تصویری و یا هیروگلیف سیر مسیر پیدا نموده است همچنین محققان اظهارمیدارند که خط میخی توسط سومریان از مرحله تصویری به وضع موجود تبدیل شده و این قوم در4 هزار سال پیش در جنوب غربی و غرب منطقه فلات ایران و بینالنهرین قدیمیترین حکومت وتمدن کهن انسانی را تشکیل داده بودند. سومریها اولین نمونههای خطی و کتابت )التصاقی( را درحدود 3511 تا 3311 قبل از میلاد به وجود آوردند. در دوره عیلامیان سیر تکاملی خود را ادامه ودر مراحلی چند صد ساله به کتابت خطی کامل در آمد. طبق اظهارات خط شناسان خط و زبانسومری از نوع زبان التصاقی بوده است. آثار به جا مانده در انواع صنایع دستی مانند مهرها و لوحه-های گلی موید این موضوع میباشد.- 4 دین و اعتقادات:همانطور که می دانید صنایع دستی تجربه نسلهای گذشته است که سینه به سینه به نسل کنونیرسیده و حامل پیامی از دورانهای قدیمی میباشد به خصوص نقش و نگار موجود بر روی صنایع نوعتفکر و آداب و رسوم و مذهب سازندگان و محیط اجتماعی و فرهنگی دورانهای دور را بیانمینماید و چگونگی مبارزه انسان با طبیعت و تلاش او برای تسلط و غلبه بر صورتهای مختلفطبیعی است تا بتواند نیازهای خود را مرتفع نماید و حاصل این تلاشها به صورت تجربیات متفکرانهنسل به نسل و طی سیر تکوینی، تکامل تمدنهای بشری را شکل داده.میراث غیرملموس فرهنگی اعم از زبان و اعتقادات و باورها و آداب و رسوم که صورت مادی نداشتندبه شکل نقاشی و خط بر روی ابزار و اشیاء مختلف صنایع دستی شکل مادی و قابل درک به خودمی گرفت و میراث سنن را به دیگران انتقال می داد.5 - فلز:همانطور که اطلاع دارید بعد از طی دورانهای سنگی مختلف با کشف فلز در عرصه جهان کهن تغییرشگرفی رو داد، چرا که انسان به مادهای دست یافته بود که محکمتر از سنگ، و نرمتر از چوب وکاربردی تر از هر کدام از آنها بود که نیازهای مختلف بشری را رفع مینمود چرا که چوب نرم بود وبه هر شکلی که انسان میخواست میتوانست در بیاورد ولی ماندگاری مناسبی نداشت و این یکمورد ضعف برای اشیاء چوبی بود و اما سنگ محکم و سخت بود و فساد پذیری مانند چوب نداشتولی کار کردن با آن سخت شکل دادن به اشیاء سنگی مشکل و وقتگیر بود.اشیاء و صنایع دستی فلزی دارای ویژگی نرمی، سختی، محکم بودن و زیبایی بود و کاربرد اشیاء رامورد توجه قرار می داد. طبق یافته های باستان شناسان مس اولین فلز کشف شده در جامعه بشریمیباشد.21فلات ایران:موقعیت جغرافیایی فلات ایران و تاثیرات آب و هوایی و موقعیت طبیعی این منطقه از نظر ژئوپلتکی موجبگردیده است که پل ارتباطی و محل گذر سه قاره را فراهم شده، محل تردد و اقامت دائم و موقت اقوامبسیاری را به وجود آورد، که هر کدام مدتی را بر این سرزمین حکومت راندهاند و با این اوصاف این منطقه ازلحاظ فرهنگی دارای تنوع بسیار و آثار صنایع دستی فلات ایران از تنوع خاصی برخوردار میباشد.فلات ایران در دوران سوم زمین شناسی و همزمان با دوران پیدایش چین خوردگی آلپ در اروپا و هیمالیادر شمال هند شکل گرفته است. چین خوردگی در ایران موجب پدیدار شدن رشته کوههای البرز فعلی شدهکه از شمال غربی ایران شروع و تا شمال شرقی ایران ادامه دارد و ادامه آن به کوههای هند و کیش درافغانستان و پامیر و با هیمالیا مرتبط میگردد. کوههای زاگرس ایران که به صورت هلال ماه میباشد ازشمال غربی ادامه کوههای آرارات در ترکیه و آذربایجان شروع و به مرکز ایران تا کناره خلیج فارس ادامهدارد. به لحاظ موقعیت خاص فلات ایران که در منطقه قرار گرفته )محل الحاق سه قاره آسیا و اروپا و آفریقا(محل عبور و گذر اقامت دائم و موقت اقوام مختلف در طول تاریخ بوده است.طبق اسناد یافت شده فلات ایرن همواره مراکز مهم سکونت انسانها بوده است و تاریخ شروع زندگی و آثارصنایع دستی مکشوفه در فلات ایران نشان از قدمت بسیار دارد. آثار منقول و غیرمنقول کشف شده اعم ازآثار زینتی، ابزار و آلات کار، و ظروف خانه، زیر اندازهای مختلف و غیره که همه نشان از قدمت این سرزمیناست، ارتباط این منطقه و مناطق اطراف را نمایان میکند.همانطور که گفته شده اقوامی از 11111 سال بیشتر در این فلات زندگی مینمودند که از بسیار از آنها نامدقیقی بر جا نمانده است ولی نام تعدادی از این اقوام پیش از تاریخ موجود است که در ذیل به تعدادی ازاین اقوام اشاره میگردد.در هزاره سوم قبل از میلاد:کوتیان، لولوبیان، هوریان، کاسیان، عیلامیان، آکدیان، سومریان،در هزاره اول قبل از میلاد:اورارتوئیان، انواع قبایل ترک، هوریان، لولوبیان، کادوسیان، کاسپیان، کاسیان، عیلامیان، سومریان، آکدیان،آرامیان، سکاها وغیرهقبل از اسلام:مادها، هخامنش، یونانیان، سلوکیها، پارتها، ساسانیان،بعد از اسلام:سامانیان، طاهریان، صفاریان، آل بویه، آل مظفر وغیرهدولتهای محلی دولتهای بزرگ تورک غزنویان، خوارزمشاهیان، سلجوقیان، ایلخانان، تیموریان، قرهقویونلوها و آغ قویونلوها، صفویان، افشار، زند، قاجار، پهلوی، جمهوری اسلامی )حکو متهای فراگیر( دردوره هر کدام از این دولتهای حاکم بر ایران در حدتوان حاکمین در جهت راستای تحکیم پایه حکومتخود قدمهایی از لحاظ اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی برمیداشتند.22گاهی در این راه موفق و گاهی ناموفق بودند ولی به طور کلی در بعضی از دورانهای حکومت که دورانموفقیت را میپیمودند در بعضی از مشاغل و صنایع معروفیت منطقهای و در بعضی از صنایع و هنر ازمعروفیت جهانی برخوردار بودند. بر طبق طبقهبندی دورانها قدیمیترین مرحله زندگی بشری شناخته شدهدر فلات ایران به عصر حجر میانه )مزولتیک( مربوط میشود که در حدود 12111 تا 11111 سال با آنفاصله داریم. و مدارک مربوط به مطالعات جدیدتر در حوزه شمال غربی ایران در منطقهای بین تبریز ومراغه، با ابزارسنگی به قدمت 5 تا 8 هزار سال تأیید گردیده است.توسط کارلتون س.کون (charlton s coon) در غار هوتو یا کمربند در نزدیک بهشهر و در گوشه جنوبشرق مازندران آثارمهم کشف گردیده است که حدود 6111 هزار سال )ق .م( است که انسان کاشت غلات ودرو کردن آن را به وسیله داسهای چخماغی و لبه دندانهدار انجام میداد. و توانایی رشتن و بافتن با پشمگوسفندان را فراگرفته و روش ساخت سفال ناهموار و کم پخت را دارا بوده و انواع ابزار را از استخوان وسنگ جهت شکار و دفاع میساخت رومان گیریشمن باستان شناس با تحقیقات متوجه آن میگردد که درکوهستان بختیاری فعلی از آتش جهت پخت غذا و پخت سفال بهره میبردند و هنوز هنر ساخت کوره رانمیدانستند.در عصر فلز به تدریج ساخت آلات و ادوات ریخته گری برنز و مس رواج پیدا کرد ولی اغلب ابزار ها از سنگمورد استفاده قرار میگرفت و ساخت و استفاده از ظروف سفالی نقاشی شده معمول شده بود و بافتمنسوجات ظریف و همچنین از طلا جهت ساخت اشیای زرین بهره میبردند. با فرا رسیدن عصر مفرغ دگرگونی بسیاری در منطقه خاورمیانه در حدود سالهای 2711 قبل از میلاد به وجود آمد. در سال های 2711)ق.م(.ظروف سفالی کورهای با چرخهای کوچک ساخت سفال مهیا شده بود. و هم چنین ابزار سنگی با تولیدگارگاهی و انبوه مهیا گردیده بود .بعد از شروع دوران شهرنشینی که تاکنون ادامه دارد انسان توانسته استاز قدرت تفکر خود بهره مستمر برده و روز به روز در تمام صورتهای علمی با موفقیت به پیش برود به طوریکه از نظر استفاده از خط و فن کتابت، تجربیات خویش را جمع آوری و جهت دهی نماید و علوم به دستآمده موفق به کشف فلز با آلیاژهای مختلف گردیده و با به کار گیری تکنیک های گوناگون ریخته گری وذوب فلزات و ترکیب فلزات گوناگون توان ساخت ابزار و آلات مختلف کشاورزی، صنعتی و هنری و غیره رابه دست آورده است. به طوری که توان بکار گیری و اشتغال بیشتر انسانها و به الطبع تولید بیشتر محصولاتمتنوع را فراهم نموده است.رمان گیریشمن ضمن تحقیقات و تألیفات خود متوجه میگردد که در عصر حجر میانه در منطقه کوهستانیبختیاری ایران شیوه ساخت ظروف سفالین را میدانستند.سفالها به روش نیم پخت )کنار آتش( میپختند، در عصر فلز، با توجه به ساخت آلات و ادوات، ریخته گریبرنزی و مسی رواج داشت ولی کماکان استعمال ابزار سنگی با رونق بیشتری از فلز برخوردار بود و رنگ ونقاشی سفال معمول بوده است و بافت منسوجات ظریف و نیز طلا کاری و ساخت اشیاء زرین رواج داشتنخستین اکتشاف بزرگ در بخش صنعت پیش از تاریخ ایران به وسیله )ج. دومرگان( در شوش به وقوعپیوست که به موجب آن اشیاء مکشوفه بسیاری با تنوع زیاد که متعلق به دوره اولیه مس بود اعم از تبر،23سوزن، اسکنه و آینه مسی از محل قبور مردم شوش به دست آمد. همچنین پارچه هایی از الیاف مختلف بهدست آمد ولی با توجه به اطلاعات مناسب در این دوره سفالگری پیشرفته بسیار کاربرد داشت که این دورهرا دوره سفالگری مینامند.وسایل سفالی بسیاری مانند کاسههای غذاخوری، دیگهای پخت غذا و گلدانها و ظروف با لعاب قرمزیصیقلی،گردنبند، انگشتر، مهره هایی از صدف و گوش ماهی، سنگهای دیگر ساخته میشود و در 2 تا 3 هزارسال پیش در دامغان توسط اشمید کوزههای سفالی با اشکال هندسی و لعاب قهوهای و کرم روشن ساختهشده است که نشان از وجود چرخ سفال و فن لعاب می باشد و در پی کاوشهایی در نزدیکی سقز اشیایزرین و مفرغی و محصولات تهیه شده از عاج به دست آمده است که به قرن 7)ق .م( دوران آغاز حکومتمادها برمیگردد. و در کاوشهای تپه حسنلو در جنوب آذربایجان غربی جام طلایی که صحنههای اساطیریبر روی آن حکاکی شده که به قرون 14 و 8 )ق .م( تعلق دارد که کشف مفرغ در حدود 2711 سال قبل ازمیلاد در تمدن بشری تأثیر مناسبی گذاشت و در این دوره ساخت مصنوعات سنگی به طور انبوه انجاممیگرفت و سفال به وسیله چرخهای دستی و پخت کورهای و به صورت انبوه رواج داشت در حدود 1211سال )ق.م( آهن به جای مفرغ در ابزار جنگی و زینتی بیشتر به کار میرفت و بناهای آجری شکل گرفتهبود.ولی به طور کلی در بعضی از دورانهای حکومت که دوران موفقیت را می پیمودند در بعضی از مشاغل وصنایع معروفیت منطقه ای و در بعضی از صنایع و هنر از معروفیت جهانی بر خوردار بودند .پیشینه آمیختگی مردم ایران:در بررسی و تحلیل تاریخ وپیشینه سرزمین و مردم ایران بر اساس دوره بندیهای تاریخ نگاران تقسیماتبسیاری وجود دارد که ما در این کتاب به دو دوره عمده اشاره میکنیم تاریخ پیش از اسلام و تاریخ پس ازاسلام و هر بخش را میتوان به چندین بخش و دوره تقسیم نمود و با مطالعه و تحقیق و تحلیل تاریخی،جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میتوان به یک تحلیل منطقی از پیشینه آمیختگی قومیدر فلات ایران پی برد.دوران هخامنشی:در این دوره سنگتراشی رونق داشته و از نظر هنری بیشتر ترسیم صورت انسان و حیوانات بر روی آثار باقیمانده است. نقش مرغان خیالی و علامت اهورامزدا بسیار دیده میشود و نقش هیاکل آدمی هنری است کهعاری از جزئیات بوده و حالات روحی را در این نقشها نمیتوان دید.دوران سلوکی:سلوکییان که از نژاد یونانی بودند در آثارشان بیشتر هنر هلینیستی و میترایی یونانی بر خوردار میباشند.دوران اشکانی:در این دوران از هنر هلینیستی دور شده و بیشتر آثار تولیدی در زمینه سفال و مسکوکات فلزی طلا ونقرهمی باشد. برخی از رو دوزیها و پارچه بافی ها را بیشتر میتوان مشاهده نمود.24دوران ساسانی:در این دوره کار روی فلزات مختلف مانند طلا، نقره، مفرغ و ساخت ظروف مختلف دیده میشود و شکلپرندگان بیشتر قابل رویت است و بر روی فلز از روشهای مطلا کاری، حکاکی، قلمزنی و مینا کاری استفادهمی شد. در ضمن هنر قالی بافی در این دوران از معروفیت مناسبی برخوردار است. همچنین صادرات ابریشممعمول بوده است.ورود اسلام به فلات ایران:با ورود اسلام به این منطقه و بعد از برقراری آرامش فکری و خیالی و جاری شدن روح و احکام اسلام وتغییر نگرش مردم به دنیای مادی و اُخروی این تغییر را در نقش و نگار صنایع نیز میتوان به وضوح مشاهدهنمود به طور مثال کمتر از نقش انسان و حیوان بر روی صنایع و منسوجات میتوان دید و بیشتر از نقشطبیعت و گلها و درختان در طراحی بهره می بردند.همچنین ساخت ظروف از سیمین و زرین منسوخ گشت و هنرمندان با تلاش در ساخت سفال لعابی و تولیدظروف زرین فام کمبود ظروف زرین را جبران نمودند. پارچه بافی و منسوجات که به لحاظ تغییر و تحولعظیم اجتماعی صورت گرفته بود بعد از وقفه کوتاهی مجدداً رونق خود را بازیافت و از نظر تولید به حدیرسید که به جای خراج و مالیات پارچه و منسوجات قیمتی پرداخت مینمودند.بهترین دلیل بر رونق و پیشرفت صنعت بافندگی و منسوجات در این دوره قلم فرسایی نویسندگانی مانندیعقوبی بن فقیه، ابن رسته و یاقوت حموی و دیگران در این دوران میباشد.پارچههای به دست آمده از قرن چهارم هجری حکایت از رونق بافت ظریف پارچه داشته و شباهت به دورهساسانی داشته و تفاوت عمده آن در استفاده از خط کوفی در حواشی پارچه است. در ضمن در قرون اولیهاسلام هرگز نقوش حیوانی و انسانی در هیچ هنر صنعتی دیده نشده است و آثار اسلامی نسبت به قبل، ازظرافت بیشتر برخوردار میباشد و یکی از وجوه دوران اسلامی این بود که تمام ممالک اسلامی زیر نظر یکحکومت مرکزی اداره میشد.ارتباط فرهنگی بسیار نزدیک بین اقوام مختلف اسلامی ایجاد شده بود در نتیجه هنر و صنعت نیز از اینوجه عقب نمانده و هنر و مهارت تمام ملل تحت حاکمیت جهت اعتلای صنعتی با هم اتفاق فکری و هنری وفرهنگی مناسب داشتند و با تلفیق این موارد فرهنگ ایرانی اسلامی شکل گرفت.دوران سلجوقیان:در خصوص صنایع دستی کشورمان در دوره سلجوقی، درآغاز باید به رونق یافتن تذهیب کاری اشاره نمودچرا که بیشتر کتب مذهبی و علمی به این هنر مزین بودند و کتبی که نیاز به تصویر گری داشت به خوبینگارگری انجام میشد. در حقیقت کشور در دوران سلجوقی در تمامی بخشهای هنری و صنعتی در مسیرپیشرفت بوده و هنر و صنعت اسلامی دوران طلایی رشد و توسعه را طی مینمود.یکی از ویژگیهای دوران سلجوقی ارتباط بازرگانی با چینیان بود به طوری که تاثیر متقابل هنری بین اینممالک را در آثار تولیدی میتوان دید و نوعی چینی به نام بدل چینی در سفالگری می توان مشاهده نمود.در دوره سلجوقی پیوند بسیار نزدیک بین نقشهای سفالینه و فلزی میتوان مشاهده نمود. در دوره سلجوقیصنعت شیشهگری در شهر نیشابور وگرگان از رونق مناسبی برخوردار بود.25از نظر پارچه و فنون و تکنیک به کار رفته در این هنر، صنعت در دوره سلجوقی به منتهی درجه پیشرفترسیده بود. پارچههای سبک و نازک و نقش و نگارهای ابتکاری و متنوع، تولید پارچههای مرکب از دوجنسمختلف ودارای طرحهای حیوانی وخط کوفی از دیگر ویژگی منسوجات این دوره است.در صنعت و هنر سفال و کاشی کاری، ساختمانهای بلند آجری دوره سلجوقی بنام و مشهور است. برج طغرلدر شهر ری از این دست آثار است.دوران ایلخانان:در این دوره نگارگریهای نفیسی در شیراز انجام می گرفت. و در تبریز که پایخت ایلخانان بود کتب مصورزیبای علمی با خط نقش متنوع و زیبا رواج داشت. در این دوره نقاشی متأثر از چین بوده و از لحاظ تنوعرنگی و فنی از دوره سلجوقی برتر بود و اثر نقاشی چینی را به راحتی میتوان مشاهده نمود. اکثر ایننقاشیها از کوه، پرندگان، درختان و گلها با دقت بسیار و پیچ تاب هنر چینی مصور گردیده است.در دورهایلخانی در تبریز پایتخت )مکتب تبریز( و در شهر شیراز )مکتب شیراز( موجودیت یافتند و در مکتب تبریزتأثیرپذیری چینی بیشتر قابل شهود است . تبادل فرهنگی این دو مکتب موجب اعتلای بیشتر کتاب آرایی وشکلگیری هنر ایرانی گردید. در دوره ایلخانان جلد سازی، سفالگری، کاشی کاری، فلزکاری، نساجی و قالیبافی رواج مناسب داشت و به وضوح تأثیرپذیری سفال، کاشی و نساجی از هنر چینی نمایان است، گنبدسلطانیه در زنجان هنر ایلخانی است.دوره تیموریان:در دوره تیموریان هرات مرکز حکومت بوده و در این منطقه با تجمع هنرمندان مکتب جدیدی به نام مکتبهرات شکل گرفت و هنرمندان مکاتب هنری و ادبی شیراز و تبریز به شهر هرات روی آوردند. هنر نگارگریایران پدید آمد. یکی از هنرمندان بنام هرات به نام کمال الدین بهزاد هراتی در این دوره از نگارگران مطرحایرن و جهان میباشد و اثر این هنرمند را در مکتب دوم تبریز در دوران صفوی در نقاشی هند و ترکیهمشاهده میکنیم. بهزاد را در دوره صفوی نیز میبینیم و در ضمن مسئولیت هدایت هنرمندان وخوشنویسان و تذهیب کاران و نگارگران و جلدسازان دوران صفوی نیز به او سپرده شده است. تنوع رنگتذهیب در دوره تیموریان مورد توجه میباشد.تأثیر هنر چینی را در عناصر تصویری مانند: ابرهای آتشی، اژدها، پرندگان، طبیعت تذهیب میتوان دید. دراین دوره کاشیکاری و بخصوص کاشیکاری معرق در مکانهایی از قبیل مسجد کبود تبریز، مدرسه اماماصفهان، مقبره الجایتو از سلاطین ایلخانی در سلطانیه زنجان قابل مشاهده است.قالی بافی نیز با طرحها و نگارگری مناسب و نقش لجک و ترنج در این دوره مورد توجه بوده. نقشهاییمانند نقش سجادهای و )محرابی( و نیز نقش هندسی آثار از دوران تیموری به چشم میخورد در فلز هر چنداین دوره از نظر شکوه و زیبایی مانند دوره سلجوقی نمیباشد ولی باز از جایگاه بالایی برخوردار است و آثاربسیاری از پایههای شعمدانی و شعمدانیهای زیبا با طلا کاری و مرصع بر جای مانده است.صنعت نساجی این دوره در شهرهایی مانند تبریز،کاشان و اصفهان رونق و پیشرفت مناسبی داشته. بهطوریکه صادرات به اطراف و اکناف دنیا و کشورهای اسلامی رواج داشت و در این دوره دیبا با روش راه راهی با26طلا و نقره و طرحها و نگارهای مدل چینی مورد توجه بوده و اظهارات یک جهانگرد ایتالیایی مؤید اینموضوع میباشد .دوره صفویان:این دوره یکی از طلاییترین دورانهای این کشور میباشد که در تمامی زمینهها از پیشرفت شایان توجهبرخوردار بودهایم.اعم از سیاسی، نظامی اقتصادی، بازرگانی راه سازی، ادبیات و غیره که بسیاری از آثار موجود در کشور متعلقبه دوران مقتدر اسلامی صفویان میباشد.دوره صفویه را باید به حق یکی از درخشان ترین دوره های هنر و صنعت و معماری و ادبی ایران در طولتاریخ این مرز و بوم دانست. این دوره از اواخر 9 هجری قمری تا اوایل قرن 12 که مصادف با )قرون 16و 17 ( میلادی است ادامه داشت. هنرهای سنتی و صنایع دستی ایران در بسیاری از زمینههای مختلف مانند:فلز کاری، سفالگری کاشیگری، نساجی، نگارگری، کتاب آرایی، خط و خوشنویسی، تذهیب و قالی بافی، بهبالاترین رشد و بالندگی رسید که آثار بسیار زیبا و مهمی از این دوره اکنون زینت بخش موزهها و گنجیه-های ایران و جهان میباشد در آغاز دوره صفویه که مکتب هرات جریان داشت سه مکتب مهم در امورنقاشی و نگارگری به سه پایتخت سلطنت صفو یه )تبریز، قزوین، اصفهان( تبدیل گردید. نکته قابل توجه درمورد نگارگری ونقاشی دوره صفویه مستقل شدن از کتاب آرایی می باشد. چرا که در این دوره نقاشی علاوهبر کتاب بیشتر روی دیوار و معماریها به کار گرفته میشد.مانند: ساختمان عالیقاپو و چهلستون که به وسیله نقاشی تزیین گردیده است. در دوره صفویه به خاطرتبادل هنری بین ایران و اروپا به خصوص ایتالیا موجب گردند که تعدادی از اساتید نقاشی اروپا به ایرانآمده و تعدادی از جوانان جهت تعلیم به ایتالیا اعزام گردند. دو شیوه نقاشی سنتی و اروپایی در این دورهباب گردید . در شیوه سنتی از نقاشانی همانند محمدی و رضا عباسی میتوان نام برد که از خصوصیات کارآنها توجه به حالات طبیعی انسانی را میتوان اشاره نمود که نقاشی رضا عباسی ادامه راه مکتب هراتی بهزادمیباشد. از روش اروپایی میتوان از محمد زمان نام برد که بسیار به این روش توجه خاص داشت و در ایندوره به کتاب آرایی نیز توجه خاصی انجام گرفت که آثار ماندگاری همانند شاهنامه شاه اسماعیل و شاهنامهشاه طهماسب میتوان اشاره نمود همچنین آثار بسیار دیگر که بر جا مانده از این دوران میباشد.مکتب تبریز:نقاشی در این دوران شکوه وعظمت زندگانی سلاطین و امراء تصاویر باغهای سبز و خرم، عمارت وابنیههای عالی و زیبا لباسهای فاخر و مجالس انس و طرب صحنههای شکار و بزم و جنگ را به نمایشمیگذارد. حفظ قداست بین صورت و تقسیم اشخاص در این تصاویر به خوبی رعایت شده است و تناسباجزای مختلف و پوشاک دیده میشود. نقاشی بر روی قالی وکتب نیز رایج بوده است از نقاشان به نام ایندوره میتوان از بهزاد، مظفرعلی، سلطان محمد، آقا میرک، عبدالحمید شیرازی، دوست محمد و محمدیمصور نام برد.27مکتب قزوین:مضاف بر موضوعات قبلی، مناظر طبیعی و روستایی، زندگی شبانان و زنان روستایی و افراد پایین جامعه درحین انجام کار و تلاش در آثار تبریز دیده میشد که خطوط رنگ ظریف و رنگ مات و با واقع بینی و تجسمآدمها و تطابق تصویر طبیعت با زندگی به نمایش در آمده است. افراد بنام همانند محمدی و شیخ محمدشیرازی افراد مطرح این مکتب هستند.مکتب اصفهان:این دوره را می توان آخرین دوره نگارگری ایران به شمار آورد. نقاشان این دوره گاهی بدون رنگ و یا بارنگهای بسیار ساده اقدام به خلق اثر مینمودند کتب خطی کمتر منقوش بودند و بیشتر طرحهای بازاریرواج داشت. و از خصوصیات مکتب اصفهان طرحهای عامه پسند قوی و زندگی روزانه مردم و چهره مردمعادی بیشتر به چشم میخورد. در ضمن شروع نقاشی لاکی از اواخر این دوره محسوب میگردد. تذهیبکاری در این دوره به صورت مستقل به عنوان یک حرفه مورد توجه قرار گرفت و در این دوره تذهیب بهاوج خود رسیده بود و دارای تنوع بسیار و گاهی طرحهای ساده و کم رنگ و گاهی با رنگهای متنوع رایجبود و شیوه جدیدی از تذهیب به نام تذهیب معرق ابداع گردیده بود. به خاطر رشد چشم گیر جلد سازی دردوره صفویه تولید آن بیشتر و به صورت صنعتی انجام میگرفت واین نوع جلدسازی را جلدلاکی مینامیدندو از قالب برای فشار بر روی جلد استفاده میکردند.سفال:در این دوره سفال نیز همانند دیگر فنون وصنایع از کیفیت وکمیت بسیار مناسب برخوردار بوده و دارایشهرت جهانی گردید و از نظر تولید کاشی نیز شهرت مناسب داشته و آثار بسیار زیبای کاشیکاری هفترنگ مسجد امام اصفهان سند این ادعا میباشد.قالی :مطمعناً قالی در دوره صفویه بیشتر از صنایع دیگر مورد توجه بوده و از معروفیت جهانی برخوردار بودهاست. به طوریکه این رتبه و مقام را تاکنون به عنوان سر آمد تمامی صنایع دستی ایران برای خود نگه داشتهو وجود آثار بسیار در موزههای دولتی و شخصی در سر تاسر جهان گواه این موضوع میباشد. مانند: قالیاردبیل که در دوره شاه طهماسب و شاه عباس بافته شده و در موزه و یکتور یا و آلبرت لندن نگهداریمیشود.از شهرهای مهم بافت فرش می توان از تبریز، کاشان، اصفهان، کرمان و هرات نام برد. و از نقشهای بسیارمتنوع در این دوره بهره میبردند که چهار طرح بیشتر ازهمه معروف میباشند همانند نقش محرابی، نقشگل و نقوش طبیعی، نقش ترنج و لجکی و نقوش حیوانی. معروفترین قالی صادراتی این دوره به نام قالیپولنزی )قالی لهستانی( شهرت جهانی دارد. همچنین )قالی پرده نما( که از نخ ابریشم بافته میشد و ازظرافت بسیار زیبایی در بین تمامی نوع بافتها برخوردار بود مربوط به دوره صفویه میباشد.نساجی:هنر نساجی ایران در دوره صفویه نیز از نظر زیبایی و تنوع بافت و رنگ و طرح در اوج شکوه و ترقی وتکامل قرار داشت و در زمان پادشاهی شاه طهماسب الهام از مکتب قزوین طرحهای ترنج، گل، گیاه و شکار28زینت بخش بافتها بود. در دور شاه عباس بیشتر گل و گلدان در طراحی مورد استفاده قرار میگرفت و دورهصفویه نقطه اوج خاص شکوه نساجی ایران است انواع پارچههایی که در این دوره بافته میشد به این قراراست پارچه مخملی، زری، دارایی، حریر، زری گل برجسته و ابریشم و تافته و انواع دیگر فلز کاری، شیشهگری ، رو دوزیهای سنتی، منبت کاری، خاتم سازی ودیگر صنایع که در دوره صفویه در بالاترین رتبه کمیو کیفی نسبت به تمامی دورانهای حکومتی ایران را برخودار بود در انتها حکومت صفویه به ضعف گراییدهبود وکشور دچار یک سر در گمی سیاسی و نظامی شده بود که در دوره افشار و زندیه این حالت ادامه داشتتا اینکه در دوره قاجار از امنیت نسبی برخوردار گردید. ولی دیگر ایران نتوانست روزهای اوج شکوفایی وپیشرفت دوران طلایی اوایل صفویه را به دست بیاورد.در دوره حکومت قاجار نقاشان به نامی همانند محمد علی وآقا صادق و ابوالحسن غفاری )صنیع الملک( ومحمد غفاری )کمال الملک( در نقاشی مورد توجه هستند و نخستین مدرسه و موزه هنری در این دورهتوسط کمال الملک بنیان نهاده شد. نقاشی ایران پس از دوره قاجار و با روی کار آمدن حکومت منحرف ووابسته به انگلیس )پهلوی( به شدت رو به افول گذاشت واز دوره پهلوی به بعد رد پای فرهنگ غربی واستعمار گر را در تمامی شئونات میتوان دید و از تعداد نقاشان سنتی روز به روز کاسته شد و با ورودبسیاری از صنایع جدید اروپایی بسیاری از صنایع دستی یا به شدت افول پیدا نمود و یا کلا از بین رفت. وتعداد کمی از هنرمندان این دوره آخرین نفسهای خود را میکشیدند .با ظهور و نمود انقلاب اسلامی دانشمندان و هنرمندان و صنعتگران دوباره با روحیه مناسب قدم به میدانهنر صنعت و علم گذاردند و اساتید مبرز و ماهر و مهمی مانند استاد فرشچیان نقاشی سنتی و زیبای ایرانیرا روح نشاط و زندگی دوبار بخشیدند. البته بعد از اتمام جنگ که بر ایران اسلامی تحمیل شده بود سیاستایران بر احیای صنایع سنتی قرار گرفت و هر چند هنوز به نقطه قابل مطرح و قبولی نرسیدهایم ولی نسبتبه دوره پهلوی سیاست و برنامههای بسیاری جهت احیای تمامی صنوف سنتی به مورد اجرا گذارده شدهاست. مانند تدوین برنامه تدریس رشته های صنایع در بیشتر دانشگاها به خصوص تدریس علمی وکاربردیصنایع در رشتههای مربوط به علوم انسانی در دانشگاههای مختلف و هنرستانهای آموزش و پرورش و نیزدروس مربوط به صنایعسنتی دستی را در برنامه تدریس خود قرار دادهاند. و در جهت رونق و تولید صنایعدستی با بر پایی نمایشگاههای مختلف در سرتاسر کشور قدمهای مثبت بسیاری برداشته میشود.29فصل سومنگرشی به ابعاد اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی، هنری صنایع دستیعلل پیدایش، تولید و رونق صنایع دستی: چند عامل را می توان در جهت پیدایش، تداوم و رونق صنایعدستی ایران مورد توجه قرار داد.که در ذیل به آنها اشاره گردیده است- 1 اقتصاد کشاورزی و دام پروری: موجود در ایران که از گذشته دور در این فلات جریان داشته و تاکنوننیز ادامه دارد. به لحاظ اینکه بسیاری از محصولات صنایع دستی تولید شده از مواد خام کشاورزی و دامبه سهولت و فراوانی در دسترس تولید کنندگان قرار دارد. و ماهیت شغل کشاورزی و دامداری فصلیمیباشد. در روستا و ییلاقات انجام میگیرد. در این مناطق اوقات فراغت بیشتری نسبت به زندگیشهری محیا میباشد که زمینه مناسبی برای تولید و اشتغال در صنایع دستی محسوب می گردد.- 2 موقیعت جغرافیایی: خاص فلات ایران و آب و هوای متنوع و چهار فصل موجب گردیده است اقوامبسیاری در این منطقه زندگی کنند. وجود اقوام مختلفی اعم از ترک، پارس، کرد، ترکمن، عرب، لر، بلوچو غیره که باعث گردیده است از آداب و رسوم وسنن متنوع و مختلفی برخوردار گردد لذا زمینه پیدایشصنایع مختلف ومتنوع بسیاری در ایران اسلامی گردیده است- 3 نیازمندی انسان: یکی از نیازمندیهای انسان نیازهای مادی میباشد و به جهت رفع این نیازها که بهصورت کشاورزی و دام به سهولت در دسترس ایرانیان قرار داشت اقدام به تولید بسیاری از صنایع جهترفع نیاز بوده است لذا موجب تولید انبوه و ادامه تولید در صنایع دستی شده که همراه سیر تحولاجتماع بوده است.- 4 ذوق وهنر: نشانههای بسیار از نبوغ هنر و ذوق در وجود انسان را اثبات مینماید. روز به روز تنوع و رشداین نبوغ در خود را ارتقاء داده است که موجب تنوع هنری و نقوش و نگارههای جالب گردیده است- 5 آموزههای دینی: یکی دیگر از علل را میتوان در آموزههای دینی و مذهبی مردم جستجو نمود بخصوصدر موزههای دینی ما مسلمانان کار و کوشش جزء عبادات شمرده شده است و این موضوع موجبگردیده تا افراد اوقات فراغت خویش را به بطالت نمیگذرانند. لذا اقدام به تولید را محترم می شمارند ودر ضمن دقت در کار ظرافت و آفرینش زیبایی نیز مورد تاکید آموزههای دینی میباشد. در نتیجهموجب توسعه ورونق صنایع دستی در ایران اسلامی گردیده است.- 6 شیوه زندگی: افزون بر دلایل ذکر شده بالا شیوه زندگی ایرانیان را می توان مورد توجه قرار داد. شیوهزندگی و علاقه زنان و بانوان ایرانی به کار و کوشش و فعالیت خانگی و جنبی در کنار کارهای روزمره یااصلی که در جامعه انجام میدهند را میتوان بر شمرد که از گذشتههای دور تا به امروز موجب تولیدصنایع دستی مورد نیاز شخصی خویش و خانواده شده و مازاد آن به مصرف جامعه میرسد.علل کاهش تولید و از رونق افتادن صنایع دستی.مورد اول: تا زمان انقلاب صنعتی در اروپا که موج سونامی این تحول صنعتی به مرور زمان بسیاری ازکشورها را در حد ارتباط با تمدن غربی مورد تأثیر قرار داد چرا که بعد از انقلاب فوق الذکر اروپا در تمامیزمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری و به خصوص از لحاظ اقتصادی دنیا را تحت نفوذ خود قرار31داد حال هر چه قدر ارتباط سیاسی و فرهنگی و غیره بیشتر داشتند بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتند. از تبعاتمثبت و منفی که جوامع مختلف از انقلاب صنعتی برخوردار شدند بسیار است. که در جای خود مورد بحثقرار خواهد گرفت اما در مورد صنایع دستی و اقتصاد که در دنیا ایجاد گردید.رشد صنعت موجب شد کهانواع و اقسام کالاها به صورت ماشینی و انبوه تولید و با سیاست استعماری در دیگر کشورها پخش گردد وموجب شد که بسیاری از صنایع دستی کنار گذاشته شوند و این موضوع بعد از چندین سال تبعات منفیخود را گذارند که یک نمونه آشکار آن در دنیای کنونی جوامع صنعتی اروپایی و کشورهای وابسته به آنهااست، چرا که یک بعدی به قضیه توسعه صنعتی توجه نمودند؛ابعاد دیگر توسعه را فراموش نمودند و کشورهای دیگری که بدون لحاظِ شرایط کشور خویش رو بهکشورهای صنعتی شده آورده بودند نیز گرفتار سونامی دنیای صنعتی گردیدند؛ هرچند توسعه صنعتیمزایایی برای تمامی کشورها در برداشت ولی توان حل تمامی مشکلات مختلف اجتماعی را نداشت یعنی درحقیقت تفکر توسعه پایدار هنوز در میان تئوریهای مختلف دیده نمی شد.چرا که در توسعه پایدار است که به تمام معنی ابعاد مختلف یک پدیده اجتماعی مورد بررسی و توجه قرارمی گیرد و بعد با رعایت تمام جوانب برنامه توسعه نوشته و اجرا می گردد. چرا که یک فکر معتدل از تمامیصورتهای مختلف صنعتی ) صنعت مادر یا سنگین صنایع سبک و صنایع دستی( جهت پیش برد اجتماع وبهره برداری به موقع ومناسب استفاده می کند هر کشوری دارای شرایط خاص حاکم بر آن است لذا بدونتعمق وتفکر نمی توان یک نقشه اقتصادی برای یک کشور یا منظقه را تماما در مناطق و کشور دیگر کپیبرداری نمود.مورد دوم: به خاطر اینکه دنیای صنعتی جدید با استفاده از اتوماسیون کامل و با گارگر فنی اداره می گردد ونیروی انسانی نقش فعال در اداره این گونه کارخانه ها وکارگاها که یک رشد چشمگیر در کشور داشته اند رادارند و تعداد بسیار بالایی از نیروی انسانی با حقوق بالاتر از دستمزد کارگران صنایع را در خود جای داد لذابسیاری از کارگران نسبت به کار دراین نوع کارخانه ها رغبت بیشتری نشان دادند و لذا بسیاری از فعالانصنایع به خاطر مسائلی مانند:- 1 نداشتن نیروی کارگر جدید جهت جایگزینی نیروهای از رده خارج شده .- 2 حقوق و مزایای بالای شرکتها.- 3 تولید انبوه و بعضا با ظاهری خوش.- 4 تکنولوژی برتر صنایع ماشینی.- 5 بعضاً داشتن کیفیت بهتر.- 6 تغییر نگرش مشتریان.- 7 عدم حمایت از سوی دولتها و موارد مختلف دیگرکه موجب شد صنایع دستی کم کم رو به افول گذاشته شود بسیاری از تولیدات صنایع دستی را کلاًگذاشتند که موجب از رونق افتادن برخی از صنایع دستی شد.31اثرات اقتصادی و اجتماعی صنایع دستی:صنایع دستی اثرات قابل ملاحظه ای در بر طرف نمودن و گاهاً تعدیل و تخفیف مسائل اجتماعی و رشداقتصادی میتواند داشته باشد. که در ذیل بعضی جنبه های آن را مورد بررسی قرار می دهیم .نقش صنایع دستی در بالا بردن سطح اشتغال:یکی از دلایل مهم در رواج سریع صنایع دستی ویژگیها وخصوصیات برشمرده )در فصل یک بیان گردید(مربوط به اثر سریع آن در مبارزه با انواع بی کار ی ها است که در یک جامعه به وجود آمده است. بیکارییکی از معضلات مهم جهان به خصوص جهان سوم و کشورهای در حال رشد است. که در دنیای کنونیگریبانگیر کشورهای صنعتی نیز شده است و ریشه آن را در دلایل مختلف میتوان مورد تو.جه قرار داد.مانند رشد و غیره.صورت مختلف بیکاری را در جوامع در حال رشد می توان دید و یکی از صورتهای آسیب رسان بیکاری رواجبیکاری پنهان یا شغلهای کاذب میباشد همانند: ماشین شویی در کنار خیابان، سیگارفروشی خیابانی، یا گلفروشی خیابانی که این نوع شغلها موقتی وبعضاً زائد جامعه هستند. )که علل این نوع شغلها در جای دیگرباید مورد بررسی قرار بگیرد( ولی باید توجه نمود که شغلهای پنهان معضلات بسیاری در زمینه بهداشت،آموزش و غیره به جامعه تحمیل مینماید.در صورتی که صنایع دستی با توجه به ویژگیهایی که در آن سراغ داریم میتواند مناسبتر و پایدارتر و بااستراتژ یک مناسب خود، مشکلات بیکاری را از جامعه بزداید. در فصول زمستانی که کارهای کشاورزی تاحدودی راکت و یا کلا انجام نمیگیرد و بسیاری از جوانان و مردم روستایی به مشاغل بیکاری پنهان )شغلکاذب( روی میآورند. در صورتی که در زمانی که صنایع دستی در جامعه رواج داشت این اقشار در مدتبیکاری فصلی اقدام به تولید یک نوع صنایع دستی در محل زندگی خود مینمود. در نتیجه مجبور بهمهاجرت موقت فصلی نیز نمی گردیدند. صنایع دستی دارای پتانسیل مناسب و ویژگی های منحصر بفرد میباشد از جمله عدم نیاز به سرمایه گذاری زیاد، امکان ایجاد و توسعه سریع در جامعه سهولت آموزش ویادگیری آن، بدون در نظر گرفتن جا و مکان خاص میتواند نقش مهمی را به نحو مناسب و مطلوب در ازبین بردن مشاغل کاذب و پنهان و ایجاد مشاغل دائم برای افراد جامعه مهیا نماید. از لحاظ اجتماعی نیز بهخاطر اینکه در تعداد بسیاری از روستاها کشاورزان و خانوادهشان با پرداختن به صنایع دستی تولیدمحصولاتی نظیر قالی،.گلیم، رودوزی و غیره دارند درآمد جنبی قابل توجهی به دست میآورند و در نتیجهدرآمد سرانه روستائیان بالا خواهد رفت و به الطبع رفاه بیشتری عاید روستائیان خواهد گردید. همین امرموجب کاهش مهاجرت دائم و موقت از روستاها به درون شهر خواهد شد. با برچیده شدن شغلهای کاذبشهری موجب میشود که آمار ناهنجاریها به افول گراید. علاوه بر آن در مناطق غیر قابل کشاورزی و یا دیگرفعالیتهای مختلف دیگر که امکان ایجاد دیگر فعالیتهای مختلف به علل گوناگون مهیا نمیباشد. صنایعدستی وشغلهای خانگی میتواند جایگزین مناسب برای ایجاد اشتغال محسوب گردد.32نقش صنایع دستی در پر نمودن اوقات فراغت:با توجه به این که نوع نگرش مردم با توسعه صنعت و تکنولوژی تغییر یافته است لذا وقت اوقات فراغتبیشتری نصیب مردم گردیده است و چه بسا پر نمودن تمام اوقات فراغت هزینه بر باشد لذا میتوان تولیدصنایع دستی را در برنامه روزانه افراد قرار داد به طوری که هم تفریح باشد و هم کاری انجام گرفته باشد کهنه تنها هزینهای بر خانوادهها تحمیل نکند بلکه مسیر عقلانی درآمد زایی نیز داشته و روحیه افراد را بهبوددهد.با توجه به اینکه بیشتر مردان در خارج از خانه حضور دارند. بعضاً فرزندان نیز در مدرسه به سر می برند.مشغولیت در یک حرفهای از صنایع دستی در منازل میتواند یکی از راه حلهای مناسب جهت پر نمودناوقات بیکاری افراد در منزل گردد. صنایع دستی در ازدیاد درآمد سرانه در دنیای کنونی و در بین کشورهایمختلف جهان تلاش زیادی جهت افزایش قدرت اقتصادی خویش مینماید.چرا که قدرت اقتصادی چه در درون جامعه و چه بیرون ازکشورها تاثیر بسیاری در جنبههای مختلفاجتماعی و غیره دارد لذا سعی بر آن دارند که سرانه درآمد افراد جامعه مورد نظر افزایش یابد از این رو هرعاملی که به افزایش درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه کمک نماید در خور اهمیت قرار دارد.صنایع دستی به لحاظ ویژگیهای موجود در آن که در گذشته به آنها اشاره گردیده است بیش از هر فعالیتاقتصادی دیگر میتواند زمینه مناسب توسعه و پیشرفت جامعه رافراهم سازد. بخصوص در مناطق روستاییوعشایری اثر گذارتر میباشد. که به عنوان منبع در آمد دوم این مناطق مورد توجه قرار بگیرد.نقش صنایع دستی در تولید ملی :با توجه به تعریف تولید ناخالص ملی که عبارت است از ارزش پولی کلیه کالا ها وخدمات نهایی در یک دورهمعین یکساله که در اقتصاد ملی تولید شده است. و تولید ناخالص ملی سرانه با تقسیم متغیر بالا بر تعدادجمعیت کشور بدست میآید و تولید سرانه حاصل تغییرات واقعی )بدون لحاظ تغییرات تورمی( ارزشمجموع تولیدات اقتصاد است.بنابراین افزایش مستمر تولید ملی سرانه واقعی یا همان رشد اقتصادی را باید به نوعی به معنای افزایش درمجموع ارزش واقعی کالاها و خدمات که در یک جامعه تولید و عرضه میشود دانست. ز آنجایی که تولیدصنایع دستی اساسا بر مبنای مواد خام داخلی و نیروی کار داخلی و ابزار تولید داخلی و به صورت ارزان درتولید کالا نقش بیش از نود درصدی را ایفا مینماید، هر گونه افزایش در تولید و فروش محصولات صنایعدستی اثر مستقیمی در ازدیادسارنه ملی دارد. بسیاری از کشورهای در حال توسعه که در امور صنایع دستیسابقه مقبولی دارند به جای صدور مواد خام تلاش بر این دارند که اینگونه مواد را بعد از تبدیل به یکمحصول صنایع دستی به خارج از کشور صادر نمایند.نقش صنایع دستی در توسعه صادرات:بسیاری از کشورها که از یک نوع صنعت بهرهبردهاند، اعم از کشورهای صنعتی و یا کشورهای در حال توسعهکه اقتصاد تک محصولی در برنامه اقتصادی خود دارند. در تجربیات بینالمللی بازرگانی و اقتصادی دیدهشده است که با مشکل مواجه شدهاند چه کشورهای صنعتی صرف که با افزایش این نوع کشورها میبینیمکه انباشت تولید محصول در سطح بینالمللی و جهانی با مشکل اقتصادی واجتماعی مواجه شده اند.33مانند: کشورهای صنعتی آمریکایی وکشورهای صنعتی اروپایی چرا که در یک دوره زمان خاص چند کشورصنعتی بدون رقیب در دنیا موجود بود و این کشورها با صنعت سنگین حاکم بلامنازع اقتصاد دنیا بودند ولیبا ازدیاد کشورهای صنعتی که رقیب کشورهای غربی شدند، تولیدات مختلف صنعتی غرب با انباشتمحصولات مختلف ولذا عدم مشتری مواجه گردیدند و می بینیم که دچار مشکلات اقتصادی گردیدند و یاکشورهای تک محصولی که با به وجود آمدن محصولات طبیعی و مصنوعی و بحران اقتصادی به شدت باعدم مشتری روبرو گردیدند.صنایع دستی به خاطر داشتن تنوع محصولات و ارزان تمام شدن محصول برای کشور تولید کننده ، نیرویتولیدی ارزان و خودی در کشور به عنوان ارز آورترین محصول تولیدی و صادراتی کشور به حساب میآید. وکمترین بحرانهای طبیعی ومصنوعی اقتصادی آن را تهدید میکند.در سالهای اخیر بسیاری از کشورهای جهان سوم و در حال توسعه و کشورهای پیشرفته و توسعه یافته نیزصنایع دستی را مورد توجه خاص قرار داده اند . به خصوص کشورهای کهن که سابقه تولید صنایع دستی رادارند میکوشند که با اتخاذ تدابیر ویژه حمایتی و سیاست تقویتی موجبات رشد و توسعه صادرات صنایعدستی را فراهم نمایند.در حال حاضر حجم تجارت جهانی صنایع دستی در سال حدود 25 ملیارد دلار بوده و کشور چین در رتبهاول صادر کننده صنایع دستی در دنیا محسوب میگردد. به طوری که در هر سال حدود 7 میلیارد دلار انواعصنایع دستی تولیدی خود را به جهان صادر میکند. ایران اسلامی در این میان سهم 551 میلیون دلار را ازآن خود نموده است.تأثیرات فرهنگی و هنر صنایع دستی:با بررسی ابعاد فلسفی هنر این نکته بدست میآید که حتی دانشمندان فلسفی همانند ارسطو برفایدهمند بودن هنر در عرصه زندگی بشری اذعان دارند. متفکران حکمت بر اثرگذاری هنر سنتی وصنایعدستی در تفکر ماوراءالطبیعه انسانها و تکامل اندیشههای پاک در روح و روان و رهنمونی او به دنیایحقایق از دنیای واقعیت تأکید بسیاری دارند.صاحب نظران حوزه هنر مقدس و دینی صنایع دستی را هنر غیرمادی و هنر مقدس میشناسند، که طرحهاو نگارهها و نقوش و رنگ آمیزیهای این هنر در صنعت میتواند معنویت را به یاد انسان بیاورد. و موجبشکوفایی روح معنوی در افراد جامعه گردد و نشانی برای کشف حقایق و تعالی انسان شده و مسیر رسیدنانسان به مبدا تعالی گردد.بعضی از صاحب نظران هنر را به دو گروه کلی هنر محض و هنر کاربردی تقسیم نموده و صنایع دستی را ازکاربردیترین هنرهای جهان به حساب میآورند. هنرمند صنعتگر صنایع دستی معتقد به مبداء آفرینش ویکتایی خداوند با توکل به منبع اصلی خلقت و آفرینش با اعتقاد راستین و راسخ خدمت به جامعه و با پاسداشت ارزشهای الهی دست به خلق آثار هنری و صنعتی میزند تا همراه تأمین نیازهای مادی انسانها بتواندنیازهای غیر مادی انسانها که نیازهای روحی و روانی منبعث از توجهات الهی است را تأمین نماید.34لذا آثاری خلق میکند که هدایتگر انسان موحد به سوی تکامل اخلاقی است. هنرمند معتقد نه تنها شیوهتولید و ساخت و ساز آثار را به شاگردان انتقال میدهد بلکه همراه با آموزش مادی روحیه انسانیت، مردانگی،معرفت، انسان دوستی، کمال خواهی و ارزشهای اخلاقی را نیز به آنها منتقل مینماید.35سؤالاتی جزوه مدیریت صنایع دستی- 1 مدیریت صنایع دستی را تعریف نمایید؟- 2 مولفه های مطرح شده در مدیریت چند مورد بوده نام ببرید؟- 3 مولفه ذکر شده در مدیریت ) به آمار و اطلاعات و ارزشیابی( دو کار مهم می باسیت انجام داد. ایندو کار مهم را توضیح دهید؟- 4 مولفه هماهنگی در مدیریت را توضیح دهید؟- 5 صنایع دستی چه تأثیری در تولید ملی می گذارد؟- 6 صنایع دستی چه نوع میراثی است چرایی آن را بررسی نمایی؟- 7 تولید صنایع دستی چه تاثیری میتواند در توزیع عادلانه درآمد سرانه جامعه داشته باشد؟- 8 اهمیت حفظ یک صنعت دستی را از لحاظ فرهنگی توضیح دهید؟- 9 صنایع دستی را تعریف نمایید؟- 11 حداقل چهار مورد از ویژگیهای صنایع دستی را بیان نمایید ؟- 11 چهار مورد از خصوصیات صنایع دستی را نام ببرید ؟- 12 چهار مورد تقسیم بندی کاربردی صنایع دستی را نام ببرید ؟- 13 صنایع بافتی با چند نوع عمده بافته میشود نام برده و برای هر نوع یک محصول را نام ببرید ؟- 14 حداقل شش نوع صنایع را نام ببرید؟- 15 حداقل چهار مورد ساخت صنایع از فلز را نام ببرید؟- 16 چند نوع رو دوزی را نام ببرید؟- 17 چهار نوع کار روی چوب را نام ببرید؟- 18 چهار نوع کار روی سفال را نام ببرید؟- 19 چاپ سنتی چند مورد است نام ببرید ؟- 21 چهار مورد نوع کار روی حصیر را نام ببرید ؟- 21 در چند هزار سال پیش چه تحول عمدهای در زندگی بشری رخ داده تأثیرات آن را بنویسید؟- 22 دورانهای باستان را نام ببرید ؟- 23 در دوران شهرنشینی صنایع دستی در چه وضیعتی قرار داشت؟- 24 در دوره عصر قدیم دوره پالئولتیک نوع جنس به کار برده جهت ساخت صنایع چه بوده است وچرا؟- 25 دوره کالکولتیک یا عصر فلز چه تغییری در جامعه بشری رخ داد و تحولات را نام ببرید؟- 26 به چه علت در فلات ایران شاهد تنوع صنایع دستی هستیم؟- 27 نام چند قوم قبل از اسلام را که در فلات ایران زندگی می کردند را نام ببرید؟- 28 اختراع خط متعلق به کدام یک از اقوام پیش از اسلام فلات ایران است. واز چه نوع زبانی است؟- 29 اختراع خط و


مطالب مشابه :


مدیریت جهانگردی و گردشگری ( کتاب شناخت گردشگری )

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - مدیریت جهانگردی و گردشگری ( کتاب شناخت گردشگری ) - طراحی و برنامه




طرح توجیهی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - طرح توجیهی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه اطلاعات مناسب و




مدیریت صنایع دستی قسمت دوم

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - مدیریت صنایع دستی قسمت دوم - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




درس صنایع فرهنگی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - درس صنایع فرهنگی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه اطلاعات




باستان گرایی و تحریف تاریخ

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - باستان گرایی و تحریف تاریخ - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




آشنایی با وازه های صنعت جهانگردی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - آشنایی با وازه های صنعت جهانگردی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و




سوالهای مربوط به درس قوانین و مقررات جهانگردی و هتلداری

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - سوالهای مربوط به درس قوانین و مقررات جهانگردی و هتلداری - طراحی و




فلسفه تاریخ علیجان سعیدی

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - فلسفه تاریخ علیجان سعیدی - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




تاریخ و فلسفه تاریخ

جهانگردی و گردشگری ( گزمک) - تاریخ و فلسفه تاریخ - طراحی و برنامه ریزی و مشاوره و ارائه




برچسب :