یک انشا درباره ی مادر

مادر كلمه است كه هر انسان آگاه به آن آشنايي كامل دارد.

هر انسان از آوان طفوليت الي آخرين ساعت حيات خويش در فكر وانديشه اين گوهر زيبا وگرانبها مي باشد زمانيكه انسان پا به عرصه حيات و زندگي ميگذارد همين مادر است كه طفل خويش را با يك عالم مشكلات زنده گي تربيه وپرورش داده تا باشد مصدر خدمت براي خود وجامعه خويش گردد.  شب زنده داري هاي مادر در آوان طفوليت بخاطر صحت وسلامتي طفلش وباخبري از آن هزاران تكاليف جدي ديگر كه هر لحظه حيات طفل  را به مخاطره مي اندازد يكي از اعمالي به حساب ميرود كه هر انسان دارداي ضمير روشن ولو هر قدر مصدر خدمت براي مادر خويش گردد بازهم ناچيز خواهد بود. و آرزوي هميشه گي مادر باخبري از طفلش است .  مادر مقدس ترين موجود روي زمين به شمار رفته و مادر زيبا ترين وگرانبها ترين هديه الهي است كه براي هركس به ارمغان آورده است. وهر لحظه اطاعت وعبادت اين موجود پاك ومقدس هر انسان روشنفكر لازم مي باشد و هركس اگر خواهان كسب رضاي خداوند متعال(ج) باشد با يد به بهترين صورت اطاعت واحترام مادر را داشته باشد.  تلخ ترين لحظه عمر، لحظه مرگ مادر است و آغوش مادر گرم ترين جاي براي زيستن است. مادر نه بلكه پسر خودرا نه ماه در شكم خود حمل ميكند بلكه بيخوابي هاي مادر كه برطفلش ميكشد اصلاً جبران نميشود. پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد كه اگر من مادر خودرا به آغوش خود گرفته هفتاد دور خانه خدارا طواف كنم باز هم ناچيز خواهد يك شب بيخوابي مادر جبران نميشود، يعني زحمات كه مادر بر اولاد خويش ميكشد جبران ناپذير است.  ومادر تمام زنده گي اش را فداي اولاد خويش ميكند تا يك اولاد هاي خوب وبا تربيه تحويل به جامعه بدهد، زيرا كه چه خوش گفته اند كه:

 بهشت زير پاي مادران است                                                    

 پس بر ما لازم است تا هميشه به اين گوهر زيبا ومقدس احترام داشته و عملي را انجام ندهيم كه باعث رنجش ايشان گردد. پس ما چرا به پدر ومادر خود احترام نكنيم؟ ما چرا تابع امر مادر يا از سخن هاي مادر بي اطاعتي كنيم؟    پس جوانان وخواننده گان محترم اميدوام هميشه مصدر خدمت براي مادر وجامعه خود باشيد واميدوارم كه نظر تان را در اين مورد بيا نماييد پس جوانان عزيز تا بع امر مادر تان باشيد تا بهشت نصيب تان شود.    ويك چيز ديگر را كه ياد آور شوم   جوانان وعزيزان كه به پدر ومادر خود احترام نمي كند ويا تابع امر مادر خود نمي باشد و يا از امر مادر بي اطاعتي ميكند دليلش چيست؟  اميد وارم كه دليلش را بگويد كه چرا بي اطاعتي ميكند.

مادر ای کسی که راحتی و آسایش خود را برای بزرگ کردن من فدا نمودی ای وجود مقدسی که شبها بی خوابی کشیدی تا من آسوده بخوابم ای مادر که در دوران کودکی و شیر خوارگی مرا شیر دادی و زحمت کشیدی تا بزرگ شدم چنانکه شاعر می فرماید

یک حرف و دو حرف بر زبانم                                           الفاظ نهاد و گفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد                                             تا شیوه راه رفتن آموخت

پس هستی من ز هستی اوست                           تا هستم و هست دارمش دوست

دوران شیر دادن دوران طفولیت و خردسالی دوران تحصیل دوران نوجوانی و خلاصه در تمام اوقات عمر مرا بزرگ کردی چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی مرا به ثمر رساندی اینک وقت آن است که در قبال این همه زحمت و فداکاری جبران محبتهای تو را که هر چند نمی توان بجا آورم به همین جهت ای مادر ترا دوست دارم و به تو درود می فرستم و تا آخر عمر بعد از ستایش خدای بزرگ ترا ستایش میکنم زیرا در اسلام می فرماید بهشت زیر قدم مادران است (الجنته تحت اقدام اممهات) بهمین جهت من در تمام دوران زندگی با تمام موجود به تو وفادار بوده و هستم و سر تعظیم فرود مِی آورم بنابراین در هر مورد تا آخر عمر ما به مادر مدیون هستیم و نمی توانیم جبران زحمات و کوششهای او را بنمائیم که به قول سعدی

گر از عهد خردیت یاد آمدی                                        که بیچاره بودی درآغوش من

نکردی در این روز بر من جفا                                      که تو شیر مردی و من پیر زن

بعد از حق مادر حق پدر است که او هم با همکاری و همراهی مادر از هر جهت در پیشرفت و بزرگ کردن فرزندان کوشش کرده و می نماید در اهمیت و بزرگی پدر همان بس که سعدی شاعر بزرگ ایران می فرماید

مرا باشد از درد طفلان خبر                                           که از خردی از سر برفتم پدر

چو بینی یتیمی سرافکنده پیش                                 مزن بوسه بر روی فرزند خویش

همچنین در قران کریم کتاب آسمانی کرارا سفارش کرده و می نماید که به پدر و مادر نیکی کنید( و بل والدین احسانا) و اصولا انسان شش حق است که باید بجا آورد اول حق خدا دوم پدر و مادر سوم استاد چهارم ائمه و پیغمبر و به قول شاعر

واجب آمد بر آدمی شش حق                                    اولش حق واجب مطلق

بعد از آن حق مادر است و پدر                                    وان استاد امام و پیغمبر

اگر این چند حق بجا آری                                           رخت در خانه خدا آری

++++++++++++++++++++++++

مادر دوستت دارم وتا ابد به تو محتاجم

i love you and i need you,even tough

تا ابد دوستت دارم وبه تو محتاجم

i may at times have made you tear your hair

وهمین لحظه این قدر اشک برای ریختن دارم که موهایت تر شود

i set myself apart,bet even so

خودم را از تو دور کرده ام،با این وجود توجه وعشق تو هنوز در دلم برپاست

your presence and your loves are always there

تو مامن وسرپناه من هستی

you are my jail cell and ten-ton door

که مرا از گزندها وآسیب ها حفظ می کنی

that keeps me from just being who i am

که مرا از گزندها وآسیب ها حفظ می کنی

and so i pound the walls and go to war

من از دیوارها می گذرم وپرواز می کنم

ramming all the rules that i can ram

و تمام کارهایی را که باید،انجام می دهم تا در پناه تو باشم

yet though i mast rebel,all the while

شاید من یاغی وسرکش باشم

i know your love,s the ground on wich i stand

اما می دانم حتی زمینی که بر روی آن ایستاده ام از عشق تو سرشار است

i wait upon the flash of your pround smile,my mother

من منتظر لبخند درخشان وپرغرور تو هستم،مادر

and twist inside at every reprimand

لبخندی که هر گره ای را باز می کند

i,m sorry for the times i,ve caused you pain

برای تمام لحظاتی که به خاطر من رنج کشیده ای متا سفم

اما بعد از طوفان های کوچک

after these brief storms,love will remain

این آرامش است که پا برجا خواهد ماند


مطالب مشابه :


یک انشا درباره ی مادر

یک انشا درباره ی مادر . مادر كلمه است كه هر انسان آگاه به آن آشنايي كامل دارد.




انشا(مادر)

خانممون چند وقت پيش يه موضوع انشا به اسم مادر داد گفت بنويسيد همه شروع به نوشتن درباره




انشا

برای مادر بیچاره ام کز خانه ی ما رفت وگر نه ممكنست يك صفحه انشا درباره ي موضوعي




انشا برتر

۩۩ فرهنگی - تربیتی ۩۩ - انشا برتر - وبلاگ معلم پایه ششم ابتدایی آموزشگاه زعیم منطقه ده تهران




برچسب :