فرهنگ ورزشی چیست؟

فرهنگ ورزشی چیست؟

فرهنگ چیست؟


فرهنگ کلمه ای است که توسط دانشمندان علوم اجتماعی برای روش کلی زندگی مردم بکار می رود. در گفتگو های روزمره کلمه " فرهنگ" اشاره به فعالیتهایی در زمینه هایی چون هنر، ادبیات و موسیقی دارد. اما از نظر دانشمندان علوم اجتماعی فرهنگ افراد شامل تمام ایده ها، اشیاء و روش های انجام کارهایی است که توسط گروهی بوجود می آیند. کلمه " تمدن" شبیه به فرهنگ است. اما غالبا به روش پیشرفته تر زندگی اطلاق می شود. فرهنگ روش پیچیده و یا ساده زندگی است.

فرهنگ بیشتر شامل روش های یاد گرفته شده ی عملکرد احساس یا فکر است تا روشهای معین زیست شناسی. انسان شناس بریتانیایی سر ادوارد تیلور((Sir Edward Taylor ، فرهنگ را اینگونه تعریف می کند:

" فرهنگ مجموعه پیچیده ای است از دانش، اعتقادات، هنر، اصول اخلاقی، قوانین، آداب و رسوم و هر نوع توانایی ها وعادات کسب شده توسط بشر بعنوان عضو جامعه می باشد."

تعریف تیلور شامل سه مهمترین ویژگی های فرهنگ است.

۱) فرهنگ توسط افراد کسب می شود.

۲) افراد بعنوان عضو جامعه فرهنگ را کسب می نمایند.

۳) فرهنگ کلیتی پیچیده است.

فرهنگ توسط افراد فرا گرفته می شود چون بیشتر شامل الگو های فراگیر رفتاری است تا الگو های زیست شناسی تعیین شده، که آن را غریزه می نامیم. فرهنگ تمامیتی پیچیده است که دانشمندان علوم اجتماعی می توانند آن را به بخش های ساده ای تقسیم کنند که مشخصه های فرهنگی نامیده می شوند. این مشخصه ها می توانند آداب و رسوم مثل مراسم دفن مردگان، ابراز همچون شخم، یا اشاره و حرکاتی چون دست دادن، یا ایده و نظریه ای مانند دمکراسی باشند.

عناصر اصلی فرهنگ کدامند؟ تمامی فرهنگها شامل ویژگی هایی هستند که ناشی از احتیاجات اصلی مشترک تمام افراد است. هر فرهنگی روش هایی برای بدست آوردن غذا و سرپناه دارد. هر فرهنگی روش هایی برای حمایت و محافظت علیه مهاجمین خود می تواند داشته باشد. هر فرهنگی شامل روابط ثابتی است که نشانگر شکلهای ازدواج و ترتیبات خویشاوندی است. یک فرهنگ دارای اعتقادات مذهبی و مجموعه ای از عملکرد این نوع اعتقادات است.

تمامی جوامع شکلهایی از توصیفات هنری، همچون قلم زنی، نقاشی و موسیقی را دارا هستند. همه فرهنگ ها انواع گوناگون دانش و اطلاعات علمی را دارند. این اطلاعات ممکن است عقاید و رسوم افسانه های باستانی درمورد گیاهانی باشد که مردم می خورند، حیواناتی که شکار می کنند یا گونه ای از دانش بسیار پیشرفته باشد.

چگونه فرهنگ ها با یکدیگر متفاوتند؟ جزئیات فرهنگ ها از مکانی به مکان دیگر در دنیا متفاوتند. برای مثال خوردن نیازی بیولوژیکی است، اما آنچه مردم می خورند و زمان و چگونگی خوردن آنها، شکل آماده کردن غذا از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است.

راستی فرهنگ چیست و فرهنگ ورزشی کدام است؟

برای بسیاری از مردم از روزگار گذشته، به خصوص از زمانی که به اهمیت روابط و معاشرت‌های اجتماعی واقف شدند، همیشه این سئوال مطرح بوده که کدامین رفتار اجتماعی مقبول و پسندیده و کدام نامناسب و ناپسند است. شاید این احساس نیاز از طبیعت الهی ـ انسانی نوع بشر سرچشمه می‌گرفت که در هر‌جا و هر‌زمان با توسل به رفتارهای پسندیده و حسن‌سلوک، به دنبال ترقی و تعالی خوی انسانی خویش و در پی توسعه حسن سازگاری با هم‌نوع بوده و هست. منابع جامعه‌شناسی، «حسن سلوک» را رفتارهای متعارف غیر‌اجباری می‌داند و عامل آن‌ها را، صاحب فرهنگ و ادب دانسته، متمدن و مهذب می‌خواند. این رفتارها، همچون قوانین نانوشته، اصول منش انسانی را تدوین می‌کند، با این تفاوت که اگر کسی آن‌ها را رعایت نکند، مجازات رسمی یا قانونی ندارد، بلکه فقط در چشم و ذهن دیگران، فاقد آداب و بی‌فرهنگ خواهد نمود که البته، خاطره و اثر خوشایندی نیست. به بیانی دیگر، این رفتارها همان آداب مختلفه هستند که بسیاری از ما آن‌ها را تحت عناوینی چون آداب معاشرت، آداب تعلیم و تعلم، آداب سفر، آداب غذا خوردن و غیره می‌شناسیم و صاحبان آن‌ها را «آداب‌دان» می‌د‌انیم. به‌علاوه، در تعریف حسن‌خلق آمده است که حسن‌خلق یک ملکه نفسانی است که افعال بدنی، مطابق اقتضای آن ملکه، به آسانی از آدمی سرزند. در حقیقت، رعایت این منش و آداب، راه‌حل مشکلی است که اغلب مردم، هنگام تعامل اجتماعی با آن روبه‌رو می‌شوند تا در موقعیت‌های مختلف، چگونه به بهترین شکل با هم رفتار کنند یا در مقابل رفتاری متفاوت ازسوی طرف مقابل، چه عکس‌ا‌لعملی نشان دهند که مناسب، متعادل و متعارف باشد. به علاوه، رعایت آداب در اموری که با حضور دیگران صورت می‌گیرد و یا انجام می‌شود، تنها رعایت آداب نیست که حقوق سایرین را در آن محدوده - بسته به سلوک افراد - محفوظ می‌دارد.

برای بسیاری از مردم از روزگار گذشته، به خصوص از زمانی که به اهمیت روابط و معاشرت‌های اجتماعی واقف شدند، همیشه این سئوال مطرح بوده که کدامین رفتار اجتماعی مقبول و پسندیده و کدام نامناسب و ناپسند است. شاید این احساس نیاز از طبیعت الهی ـ انسانی نوع بشر سرچشمه می‌گرفت که در هر‌جا و هر‌زمان با توسل به رفتارهای پسندیده و حسن‌سلوک، به دنبال ترقی و تعالی خوی انسانی خویش و در پی توسعه حسن سازگاری با هم‌نوع بوده و هست. منابع جامعه‌شناسی، «حسن سلوک» را رفتارهای متعارف غیر‌اجباری می‌داند و عامل آن‌ها را، صاحب فرهنگ و ادب دانسته، متمدن و مهذب می‌خواند. این رفتارها، همچون قوانین نانوشته، اصول منش انسانی را تدوین می‌کند، با این تفاوت که اگر کسی آن‌ها را رعایت نکند، مجازات رسمی یا قانونی ندارد، بلکه فقط در چشم و ذهن دیگران، فاقد آداب و بی‌فرهنگ خواهد نمود که البته، خاطره و اثر خوشایندی نیست. به بیانی دیگر، این رفتارها همان آداب مختلفه هستند که بسیاری از ما آن‌ها را تحت عناوینی چون آداب معاشرت، آداب تعلیم و تعلم، آداب سفر، آداب غذا خوردن و غیره می‌شناسیم و صاحبان آن‌ها را «آداب‌دان» می‌د‌انیم. به‌علاوه، در تعریف حسن‌خلق آمده است که حسن‌خلق یک ملکه نفسانی است که افعال بدنی، مطابق اقتضای آن ملکه، به آسانی از آدمی سرزند. در حقیقت، رعایت این منش و آداب، راه‌حل مشکلی است که اغلب مردم، هنگام تعامل اجتماعی با آن روبه‌رو می‌شوند تا در موقعیت‌های مختلف، چگونه به بهترین شکل با هم رفتار کنند یا در مقابل

رفتاری متفاوت ازسوی طرف مقابل، چه عکس‌ا‌لعملی نشان دهند که مناسب، متعادل و متعارف باشد. به علاوه، رعایت آداب در اموری که با حضور دیگران صورت می‌گیرد و یا انجام می‌شود، تنها رعایت آداب نیست که حقوق سایرین را در آن محدوده - بسته به سلوک افراد - محفوظ می‌دارد.

جست‌وجوی کوتاهی در تارهای جهان‌گستر اینترنت حول موضوعاتی چون سلوک و حسن سلوک (Manners & Good Manners) و تلاش بسیاری از افراد و اشخاص، برخی عالم و مجرب، بعضی مبتکر و مشتاق، برای تشریح این موضوعات و فواید رعایت آن‌ها، و نیز ثبت و راه‌اندازی هزاران هزار جایگاه آموزشی آن‌لاین برای شرح نظری و ترتیب کلاس‌های مختلف برای نمایش عملی آداب مختلفه؛ بیانگر این ادعا ست.

اما فرهنگ ورزشی ، از مقوله کلی اخلاق دور نیست با این تفاوت که بسیاری از مردم ورزشکاران را به دلیل خصوصیات مردانگی و جوانمردی غالب در امر ورزش، به عنوان الگو و سرمشق می‌شناسند و طبعاً انتظار آن است که آن‌ها در انجام رفتارهای پسندیده و نمایش حسن‌‌سلوک، بیش از دیگران اهتمام ورزند.

اما آن‌چه که گاه از تعداد بسیار بسیار معدودی از ورزشکاران در داخل و خارج مشاهده می‌شود، نه تنها نشانی از فرهنگ ورزشی ، که اساساً از فرهنگ ‌عمومی هم نشانی ندارد. شاید لازم باشد پیش از آن‌که مربیان دلسوز و زحمتکش به تمرینات ورزشی جوانان ورزشکار بپردازند، آنان را با اصول کلی اخلاق و سپس با فرهنگ ‌ورزشی آشنا کنند که نمایش حسن‌سلوک در همه حال، چه زمانی که در مسابقات پیروز می‌شوند و چه هنگامی که می‌بازند، به خصوص در مسابقات بین‌المللی ـ خواه در ایران و خواه در خارج از کشور ـ یک اصل است. البته برخورد خشن، عملی خلاف و جرم است و از دایره بحث در‌خصوص حس‌خلق و اخلاق ورزشی بیرون.

ورزش‌ پدیده‌ای‌ فرهنگی، اجتماعی‌ سیاسی‌ و یا اقتصادی؟

بسیاری‌ از صاحب‌نظران‌ در حوزه‌ فرهنگ‌ و ورزش‌ اعتقاد دارند كه‌ ورزش‌ در جامعه‌ سرمایه‌داری‌ بعنوان‌ یك‌ ابزار در خدمت‌ دولتها قرار گرفته‌ است. در مقابل‌ آن، یك‌ رویكرد غالب‌ دیگری‌ هم‌ مطرح‌ است‌ و آن‌ این‌ كه، به‌ ورزش‌ از بعد ارزشی‌ و جوهری‌ نگاه‌ می‌كنند.

وقتی‌ ما از تربیت‌ بدنی‌ و ورزش‌ صحبت‌ می‌كنیم‌ بایستی‌ ابتدا یك‌ تعریف‌ كامل‌ و جامعی‌ را از این‌ موضوع‌ یا پدیده‌ داشته‌ باشیم‌ و بعد براساس‌ آن‌ بتوانیم‌ بحث‌ خود را دنبال‌ كنیم. در این‌ رابطه، تعاریف‌ بسیاری‌ وجود دارد. اما تعریف‌ نسبتاً‌ جامعی‌ كه‌ می‌توان‌ مطرح‌ كرد، این‌ است‌ كه‌ در دنیای‌ امروز، تربیت‌ بدنی‌ و ورزش، یك‌ پدیده‌ای‌ است‌ كه‌ با ابعاد متنوع‌ كه‌ كاركردهای‌ متفاوتی‌ را هم‌ از خود بروز می‌دهد. در منابع‌ و كتب‌ تخصصی‌ كه‌ وجود دارد بعنوان‌ یك‌ پدیده‌ چند رشته‌ای‌ یا به‌ عبارتی، میان‌ رشته‌ای‌ تعریف‌ شده‌ است. یعنی‌ مقوله‌ای‌ است‌ كه‌ با فرهنگ، اقتصاد، اجتماع، بهداشت، سیاست، تاریخ‌ و مقولاتی‌ از این‌ دست‌ به‌ گونه‌ای‌ ارتباط‌ مستقیم‌ دارد. در همین‌ راستا است‌ كه‌ برای‌ رشته‌های‌ تحصیلی‌ و دانشگاهی‌ تربیت‌ بدنی‌ هم‌ گرایشهایی‌ با همین‌ رویكردها تعریف‌ شده‌ است. ما اكنون‌ در حوزه‌ تخصصی‌ و آكادمیك‌ ورزش‌ شاهد این‌ هستیم‌ كه‌ گرایشهایی‌ مثل‌ مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ ورزشی، جامعه‌شناسی‌ ورزشی، روان‌شناسی‌ ورزشی، اقتصاد ورزشی، بهداشت‌ ورزشی، فیزیولوژی‌ و پزشكی‌ ورزشی، رشد و تكامل‌ و یادگیری‌ حركتی‌ و مقولاتی‌ از این‌ قبیل، به‌ صورت‌ یك‌ گرایش‌ تخصصی‌ در دانشگاهها تدریس‌ می‌شود

بنابراین ورزش، یك‌ مقوله‌ صرفاً‌ اقتصادی‌ یا صرفاً‌ سیاسی‌ یا صرفاً‌ فرهنگی‌ به‌ حساب‌ نمی‌آید. در جوامع‌ مختلف‌ می‌بینیم‌ كه‌ ورزش‌ كاركردهای‌ مختلف‌ و گاه‌ متفاوتی‌ دارد. مهم‌ترین‌ نكته‌ای‌ كه‌ می‌توان‌ در این‌ رابطه‌ بیان‌ كرد، این‌ است‌ كه‌ بایستی‌ ما مبانی‌ نظری‌ ورزش‌ را در جوامع‌ مختلف‌ مورد بررسی‌ قرار دهیم. در كشورهایی‌ كه‌ امروز ورزش‌ جایگاه‌ ویژه‌ای‌ دارد و در ابعاد مختلف‌ بروز و ظهور دارد، مبانی‌ نظری‌ ورزش‌ در آن‌ جوامع‌ كاملاً‌ تبیین‌ شده‌ است. یعنی‌ نظام‌های‌ مختلف‌ در كشورهای‌ مختلف، انتظارات‌ خود و به‌ عبارتی، رویكرد خود را در رابطه‌ با بحث‌ گسترده‌ و پیچیده‌ای‌ مثل‌ ورزش‌ كاملاً‌ روشن‌ كرده‌اند و مبتنی‌ بر آن‌ مبانی‌ نظری، طرحها، ایده‌ها و برنامه‌های‌ ورزشی‌ را در كشور خود دنبال‌ می‌كنند. بعنوان‌ مثال، با رویكرد بهداشتی‌ می‌بینید كه‌ ورزش‌ در تمامی‌ سطوح‌ و اقشار جامعه‌ در كشورهای‌ پیشرفته‌ دنبال‌ می‌شود. یعنی‌ صرفاً‌ اگر بحثی‌ از ورزش‌ می‌شود، این‌ نیست‌ كه‌ ورزش‌ تماشاگران‌ زیادی‌ دارد یا برنامه‌های‌ ورزشی‌ علاقمندان‌ زیادی‌ دارد. در حقیقت‌ می‌بینید كه‌ شرایط‌ انجام‌ ورزش‌ برای‌ همه‌ سطوح‌ و اقشار جامعه‌ از بعد پیشگیری‌ در حوزه‌ بهداشت‌ فراهم‌ شده‌ است. یا اگر بخواهیم‌ با یك‌ رویكرد اقتصادی‌ به‌ بحث‌ نگاه‌ كنیم، می‌بینیم‌ كه‌ از ورزش‌ برای‌ چرخش‌ اقتصاد كمك‌ گرفته‌ می‌شود. یعنی‌ ما توانمندیها و ظرفیت‌های‌ ورزش‌ را به‌ كار می‌گیریم، برای‌ این‌ كه‌ وضعیت‌ اقتصادی‌ مطلوب‌تری‌ داشته‌ باشیم. ورزش‌ در این‌جا با توجه‌ به‌ شرایطی‌ كه‌ دارد و بحث‌ رسانه‌ها و رویكرد مردم‌ به‌ این‌ موضوع، می‌بینیم‌ كه‌ یكی‌ از ابزارهایی‌ می‌شود برای‌ این‌ كه‌ بتواند به‌ بهبود وضعیت‌ اقتصادی‌ كمك‌ كند؛ یا همچنین‌ مسایل‌ اجتماعی، سیاسی‌ و مسایل‌ دیگری‌ كه‌ می‌تواند در این‌ رابطه‌ مورد توجه‌ باشد. بنابراین، ما تا زمانی‌ كه‌ یك‌ تعریف‌ دقیق‌ و جامعی‌ ازفرهنگ‌ ورزش‌ نداشته‌ باشیم، نمی‌توانیم‌ انتظارات‌ گوناگونی‌ هم‌ ازفرهنگ‌ ورزش‌ به‌ دنبال‌ آن‌ داشته‌ باشیم. ما ابتدا باید تعریف‌ خود را ازفرهنگ‌ ورزش‌ بیان‌ كنیم، انتظارات‌ و رویكردها را در فرهنگ‌ ورزش‌ كاملاً‌ مشخص‌ كنیم‌ و بعد هم‌ ازفرهنگ‌ ورزش‌ انتظار پاسخگویی‌ به‌ آن‌ خواسته‌های‌ خود را داشته‌ باشیم ، در جوامع‌ پیشرفته، این‌ كار صورت‌ گرفته‌ است. یعنی‌ یك‌ مقوله‌ای‌ مثل‌فرهنگ‌ ورزش‌ كاملاً‌ ابعاد آن‌ شناخته‌ شده، مبانی‌ نظری‌ آن‌ تعریف‌ شده‌ و براساس‌ همان، كاركردهای‌ متفاوت‌ و مختلف‌ و متنوعی‌ را در جامعه‌ دارد. در جامعه‌ای‌ مثل‌ جامعه‌ ما، متأسفانه‌ هنوز در ابتدای‌ راه‌ هستیم. حتی‌ بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی، ما در حوزه‌فرهنگ‌ ورزش‌ در رابطه‌ با تبیین‌ مبانی‌ نظری‌ و خواستها و انتظارات‌ ما ازفرهنگ‌ ورزش، كار مشخصی‌ را انجام‌ نداده‌ایم. به‌ همین‌ دلیل، شاهد این‌ بودیم‌ كه‌ فراز و فرودهایی‌ درفرهنگ‌ ورزش‌ و توجه‌ به‌ ورزش‌ وجود داشته‌ است. گاهی‌ در همان‌ ابتدای‌ سالهای‌ پیروزی‌ انقلاب‌ شاهد این‌ بودیم‌ كه‌ به‌ نوعی‌ سعی‌ شده‌ به‌ ورزش‌ كمتر توجه‌ شود و به‌ عبارتی، بعنوان‌ یك‌ مقوله‌ بی‌اهمیت‌ تلقی‌ شد. اما بعد از چند سال‌ و به‌ مرور، این‌ مسأله‌ و موضوع‌ كاملاً‌ مشهود شد كه‌ مسؤ‌ولان‌ نظام‌ توجه‌ جدی‌تری‌ را به‌فرهنگ‌ ورزش‌ پیدا كردند و حتی‌ گاهی‌ اوقات‌ رویدادهای‌ ورزشی‌ در صدر مسایل‌ حتی‌ سیاسی‌ - اجتماعی‌ كشور هم‌ قرار گرفت. آن‌ وجه‌ كه‌ ورزش‌ یك‌ مقوله‌ بی‌اهمیت‌ و دست‌ چندمی‌ است، نه‌ این‌ وجه‌ افراطی‌ كه‌ ورزش‌ در صدر رویدادهای‌ فرهنگی‌ - سیاسی‌ - اجتماعی‌ كشور قرار گیرد، هر دو وجه‌ نمی‌توانند یك‌ موضع‌ مقبولی‌ باشند. اگر ما به‌ این‌ نتیجه‌ در بررسی‌ها و تبیین‌ مبانی‌ نظری‌ خود رسیده‌ باشیم‌ كه‌ واقعاً‌ ورزش‌ یك‌ مقوله‌ بی‌اهمیتی‌ است، آن‌ موقع‌ می‌توانیم‌ به‌ همان‌ نسبت‌ هم‌ به‌ آن‌ كم‌توجهی‌ كنیم. اگر باز به‌ همین‌ نتیجه‌ رسیده‌ باشیم‌ كه‌ ورزش‌ مقوله‌ای‌ بسیار پراهمیت‌ است‌ و اهمیت‌ آن‌ از همه‌ پدیده‌های‌ دیگر بیشتر است، آن‌ موقع‌ می‌توانیم‌ آن‌ را در صدر مسایل‌ خود قرار دهیم. ما بایستی‌ ابتدا تعریف‌ دقیق، جامع‌ و مانعی‌ از فرهنگ ورزش‌ و كاركردهای‌ آن‌ در جامعه‌ ایران‌ با مختصات‌ دینی، فرهنگی، اجتماعی‌ و جغرافیایی‌ آن‌ داشته‌ باشیم‌ و بعد بر آن‌ اساس، كار را برنامه‌ریزی، سازماندهی‌ و مدیریت‌ كنیم.

‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش

هر مقوله‌ای‌ را كه‌ انسان‌ به‌ ذهن‌ می‌آورد و جزء قضایای‌ ذهنی‌ است‌ و یا در عالم‌ خارج‌ مصداق‌ پیدا می‌كند، همراه‌ او، فرهنگ‌ آن‌ به‌ ذهن‌ می‌آید. فرهنگ‌ لازمة‌ لاینفك‌ هر پدیده‌ و مقوله‌ای‌ است، مثلاً‌ وقتی‌ تجارت‌ و اقتصاد را به‌ ذهن‌ می‌آوریم‌ و یا در خارج‌ بدان‌ اشتغال‌ داریم‌ قطعاً‌ فرهنگ‌ تجارت‌ و یا اقتصاد را باید بدانیم‌ و یا لااقل‌ فرهنگ‌ متداول‌ و رایج‌ آن‌ مقوله‌ و به‌ عبارت‌ دیگر، فرهنگ‌ عمومی‌ آن‌ را بدانیم‌ تا در میان‌ تجار و اقتصاددانان‌ دارای‌ ارزش‌ باشیم‌ والا‌ از مقوله‌ اقتصاد و تجارت‌ بیرونیم‌ و یا لااقل‌ اقتصاددان‌ و یا تاجر موفقی‌ نیستیم. لذا فرهنگ‌ در تمام‌ مقوله‌ها و پدیده‌های‌ عبادی‌ و معاملی‌ وجود دارد. مثل‌ فرهنگ‌ نماز، فرهنگ‌ عبادت، فرهنگ‌ تجارت، فرهنگ‌ ورزش‌ و... تا فرهنگ‌ ورزش‌ و خاستگاه‌ و مبانی‌ ورزش‌. نخست‌ از آن‌جا كه‌ دین‌ اسلام‌ دین‌ مقدس‌ و آسمانی‌ است‌ و برای‌ هدایت‌ بشر آمده‌ است، تمام‌ آداب‌ و رسوم‌ و فرهنگ‌ اجتماع‌ را به‌ هم‌ نریخته‌ است، بلكه‌ فرهنگ‌هایی‌ كه‌ در میان‌ مردم‌ متداول‌ بوده‌ و با هدف‌ دین‌ سازگاری‌ داشته‌ و یا می‌توانست‌ با اندك‌ تغییری‌ آن‌ را در خدمت‌ دین‌ قرار داد، اسلام‌ آن‌ را تقویت‌ و ترویج‌ نموده‌ است؛ لذا ورزش‌ یك‌ مقوله‌ای‌ بوده‌ كه‌ با سكناگزیدن‌ بشر در روی‌ زمین‌ وجود داشته‌ و ممكن‌ است‌ با این‌ روش‌ جدید و پیچیده‌ امروزین‌ نبوده، ولی‌ به‌ شكل‌ ابتدایی‌ وجود داشته‌ و اسلام‌ به‌ آن‌ جهت‌ بخشیده‌ و آن‌ را در خدمت‌ دین‌ قرار داده‌ است.

تعلیم‌ و تربیت‌ در حقیقت‌ با پیدایش‌ و سكنا گزیدن‌ بشر در روی‌ زمین‌ آغاز شده‌ است. خاك، سنگ، كوه، تپه، دریا، جنگل، جویبار و دیگر مظاهر طبیعت‌ و نیز خود زندگی‌ و نیازهای‌ آن، نخستین‌ كتاب‌های‌ درسی‌ بشر بوده‌اند. از قدیم‌ترین‌ روزگاران‌ و حتی‌ پیش‌ از پیدایش‌ خط، نیاز به‌ تأمین‌ خوراك‌ و پوشاك‌ از راه‌ شكار حیوانات‌ و احتیاج‌ به‌ كسب‌ توانایی‌ برای‌ مقابله‌ با خطرهای‌ طبیعی‌ و دشمنان‌ گوناگون، جوامع‌ كهن‌ بشری‌ را واداشته‌ بود كه‌ به‌ امر تربیت‌ بدنی‌ و ورزش‌ بعنوان‌ یكی‌ از مهم‌ترین‌ امور زندگی‌ توجه‌ نمایند و این‌ حقیقت‌ را دریابند كه‌ قدرت، استقامت، مهارت‌ و سرعت‌ را كه‌ در زندگی‌ انسان‌ها از اهمیتی‌ برخوردار است، می‌توان‌ با بهره‌گیری‌ از تمرین‌ها و فعالیت‌های‌ جسمانی‌ تا حد قابل‌ ملاحظه‌ای‌ تقویت‌ كرد.

همراه‌ با خلقت‌ انسان‌ و دست‌ و پنجه‌ نرم‌ كردن‌ او با زندگی، خصوصاً‌ انسان‌های‌ اولیه‌ كه‌ در درون‌ غار زندگی‌ می‌كردند، ورزیدگی‌ و تربیت‌ بدن‌ برای‌ آنان‌ دارای‌ اهمیت‌ فوق‌ العاده‌ بوده‌ و تا به‌ امروز كه‌ تربیت‌ بدنی‌ و ورزش‌ یكی‌ از اصول‌ مسلم‌ زندگی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ و حتی‌ برای‌ حكومت‌ها و دولت‌ها درآمده‌ است.

امروزه‌ دانشمندان، ورزش‌ را نه‌ تنها برای‌ پرورش‌ تن‌ یك‌ اصل‌ قرار داده‌اند، بلكه‌ به‌ صورت‌ یك‌ اهرم‌ قدرت‌ و سیاست‌ برای‌ جوامع‌ بین‌المللی‌ مطرح‌ كرده‌اند. انسان‌شناسان‌ در قرون‌ گذشته‌ از انسان‌ بعنوان‌ هومواركتوس‌ (انسان‌ مستوی‌القامه) و هوموفابریگوس‌ (انسان‌ ابزارساز) و هوموپولیتیكوس‌ (انسان‌ سیاست‌ورز) سخن‌ گفته‌اند. امروزه‌ از انسان‌ بعنوان‌ هومورلیجیوسرس‌ (انسان‌ دین‌ورز) سخن‌ گفته‌اند؛ چرا كه‌ بر وفق‌ جدیدترین‌ پژوهش‌های‌ جامعه‌شناختی‌ چه‌ در آفریقای‌ جنوبی‌ و مكزیك‌ و چه‌ در ایرلند و آمریكا، بیش‌ از نود و شش‌ درصد انسان‌ها به‌ وجود خدا ایمان‌ دارند و همین‌ واقعیت، نظریه‌ای‌ را كه‌ مدعی‌ بود با پیشرفت‌ اجتماعی‌ و افزایش‌ رفاه‌ مادی، دین‌ و اندیشه‌ دینی‌ انحطاط‌ می‌یابد، ابطال‌ می‌كند(1). مؤ‌ید دیگر برای‌ دین‌ورز بودن‌ سرشتی‌ انسان، این‌كه‌ محققان‌ هیچ‌ قومی‌ از اقوام‌ بشری‌ را نیافته‌اند كه‌ دیندار یا به‌ هر حال‌ صاحب‌ نوعی‌ دین‌ نبوده‌ باشند.(2)

ورزش و مسئولیت اخلاقی وفرهنگی

ورزش مدرسه ای ایده ال برای زندگی است مهارتهایی که از طریق بازی ,تربیت بدنی و ورزش فراگرفته می شوند برای رشد و توسعه عمومی و اخلاقی بسیار اساسی تلقی می شود. ورزش به جهت جاذبه زیاد آن همواره مورد ستایش بوده است این امر به این معنا است كه جوانان با جنسیت ، نژاد و ملیتهای مختلف از طریق ورزش می اموزند که ارزشهای یكدیگررا بپذیرند و به ارزشهای فرهنگی جامعه احترام بگذارند. در ایران كهن ورزش و مسئولیت اخلاقی همزاد و همراه بوده اند. پاسداری از زندگی خانوادگی و قومی و ملی در برابر تجاوزات بیگانگان بدن نیرومند و چابك و مقاوم را ایجاب می كرده و این امر بدون درك مسئولیت اخلاقی به خاطر دفاع از مقدسات و نوامیس انسانی نمی توانست میسر باشد. به طورکلی تاریخ ورزش ایران تاریخ حماسه پهلوانان وجوانمردان بوده است وورزشکاران ایرانی هم در كسب فضایل اخلاقی و هم در کسب توانایی ورسیدن به ا هداف نظامی و اجتماعی می کوشیدند. دردوران تمدن اسلامی نیز باتوجه به اهمیت فعالیت های ورزشی درتامین سلامتی جسمی وروحی انسانها که درمکتب تربیتی اسلام , سلامتی بالاترین نعمت ها به شمار آمده است (الصحه الفضل النعم حضرت علی "ع") شاهد شکل گیری فعا لیت های ورزشی درغالب آیین فتوت درلنگرگاه ها, ورزشخانه یا زورخانه ها بوده ایم

تربیت و چالش های عصر حاضر

بازی و ورزش ازتمایلات و نیازهای اساسی انسان است برای بشر داشتن یك زندگی سرشار از توانایی ، طراوت و نیرومندی توام با زیبایی جسمی وروحی مطلوب وبرای دستیابی به آن پرداختن به فعالیتهای ورزشی ضروری است. بسیاری از صاحبنظران مسائل تربیتی معتقد هستند فعالیتهای ورزشی ارزشها را آموزش می دهد . واز طریق آن كار گروهی ، رفتار ورزشی ، همكاری، انضباط و اعتماد به نفس آموخته می شود وبدین ترتیب از نتایج مطلوب ورزش بهره گیری می شود .

ورزش جوانان با كمك به القای این ارزشها وبه عنوان عامل مهمی در جلوگیری از بزه كاری مورد توجه قرار می گیرد . نسیم ولایت در ورزش در واقع جاری شدن روح پاک ورزش ,بوی خوش دوستی صداقت ,راستی, درستی , نیرومندی,جوانمردی وگسترش منش های ورزشی و ارزش های پهلوانی درعرصه های مختلف وچگونگی اشاعه آن در جامعه است.

سه ویژگی عمده در عصر حاضر وجود دارد که منشا بروز چالش هایی برای تربیت است. ویژگی نخست در بعد فکری و فلسفی، ویژگی دوم در بعد اقتصادی و توسعه ای و ویژگی سوم در بعد فناوری ظهور یافته است. ویژگی نخست در بعد فکری و فلسفی عبارت است از تردید در مطلق نگری و روی آوردن به نسبیت گرایی و کثرت گرایی. اسلام آشکارا با شک گرایی و انکار حقیقت مخالف است و در عرصه کثرت گرایی نیز، این را نمی پذیرد که مسلک ها و آیین های مختلف، همه به یک نحو و به یک میزان از حقیقت برخوردار باشند. اسلام با مطلق نگری سازگار نیست به این معنی که تنها خود را از حقیقت برخوردار نمی داند بلکه ادیان دیگر را نیز خالی از حقیقت نمی داند.اما از سوی دیگر، کثرت گرایی را در معنای هم توان دانستن آیین های مختلف نیز نمی پذیرد، بلکه نظر بر آن است که هر چند بهره هایی از حقیقت در سایر آیین ها وجود دارد اما بهره برجسته تر و چشمگیرتری از حقیقت در اسلام جلوه گر شده است. این در واقع، باب گفتگوی اسلام با سایر آیین ها را باز می کند تا هم وجود مشابهات آنها مشخص گردد و هم برجستگی های اسلام نسبت به سایر آیین ها معین گردد. ویژگی دوم در عصر حاضر، در بعد اقتصادی و توسعه ای آشکار شده است و آن نیز چالشی برای تربیت محسوب می شود. در بعد اقتصادی و توسعه ای، تاکید روزافزون بر مهارت آموزی قرار گرفته و تربیت، به ویژه در جنبه های اخلاقی و دینی، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. این ویژگی عصر حاضر نیز با اندیشه اسلامی در چالش است. زیرا بر اساس آن تربیت در جنبه های اخلاقی و دینی، لایه ای اساسی از کل جریان تربیت آدمی محسوب می شود. برخورد کلی تربیت اسلامی با این چالش به این صورت است که تفکیک مهارت و اخلاق را نامطلوب می شمارد و بر آن است که مهارت گرایی صرف، حیات ماشینی وغیرانسانی را بر جوامع حاکم خواهد کرد مهارت آموزی باید در بستر تربیت اخلاقی صورت پذیرد. ویژگی سوم در عصر حاضر، در بعد فناورانه به ویژه در رشد بی سابقه ارتباطات در شکل رایانه ای آن آشکار گردیده است. این خصیصه عصر نیز برای تربیت چالش برانگیز است هر چند ارتباطات فی نفسه منفی نیست اما مرزها را در می نوردد و افراد را در دنیایی بی مرز قرار می دهد. و این مساله برای عموم نظام های تربیتی و از جمله تربیت اسلامی، چالش برانگیز است. این از آن رو است که تربیت عموما با مرزگذاری تحقق می یابد. برخورد کلی تربیت اسلامی با این چالش به این صورت است که مهار درونی را در افراد شکل می دهد. هنگامی که در تلاطم ارتباطات نمی توان محیط بیرونی را مهار نمود و مرزبندی هایی را شکل داد باید مهار درونی را در جریان تربیت افزایش داد. این شماره از نشریه فرهنگ عمومی کوشیده است تا ابعاد گوناگون تربیت اسلامی را مورد کنکاش قرار دهد. محتوای این شماره از نشریه بر اساس طرح سئوالا ت دکتر خسرو باقری در برنامه تربیت اسلا می گروه فرهنگ و اندیشه دینی شبکه چهار سیما تنظیم شده است که به کمک سردبیر این نشریه تهیه گردیده است . بدون تردید آنچه در قالب دیدگاههای مختلف مطرح گردیده است تنها بخشی از دیدگاه صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت اسلامی است و نیاز به بهره گیری از دیدگاههای سایر صاحبنظران همچنان باقی است. امید می رود مطالب این شماره از نشریه بتواند راهگشای کارشناسان و محققان عرصه تربیت عمومی جامعه قرار گیرد.

سمبل‌پروری ورزشی؛ یا آنچه غرب می‌خواهد

تاملی در یک آسیب فرهنگی

امروزه در تمام دنیا جنگ حقیقی،جنگ میان فرهنگ هاست. به عبارت دیگر دولت‌ها و یا متولیان هر گفتمان

می‌کوشند تا عقاید و نظرشان را از طریق رسانه ها و ابزارهای مختلف، به گوش ملت‌های دیگر رسانده، آنها را تحت تاثیر باورهای خود قرار دهند، و البته تقابل پیش آمده میان این "کلان فرهنگ ها" هر چه پیش می‌رود به نقطه عطفش،که همان رویارویی نهایی فرهنگ کفر و حق است، نزدیک‌تر می‌شود.

غرب نیز که به زعم بسیاری از اندیشمندان خودش، شیب اضمحلال فرهنگی را به سرعت می پیماید، از اواسط قرن بیستم به بعد و باتوجه به شیوه های نوین استعمار در چپاول منابع کشورهای دیگر، نیاز به آن داشت تا با یک تهاجم فرهنگی اذهان ملت ها را متوجه مسایل خرد نماید تا هم بتواند در غرق شدن آنها به مسایل کم اهمیت از یک طرف اذهان عموم را منحرف نماید و از طرف دیگر با پراهمیت جلوه دادن مسایل خرد، فرهنگ خود را که همان بربریت مدرن است به عموم جهانیان منتقل نماید.

یکی از این تهاجمات فرهنگی که در واقع کاتالیزوری برای نفوذ بیشتر ابعاد دیگر آن می‌باشد، فرهنگ قهرمان پروری ورزشی نادرست است که متاسفانه چون یک تومور سرطانی هر روز وسعت بیشتری پیدا می کند.

لذا در حاشیه قرار گرفتن مسایل مهم سیاسی، اجتماعی،اقتصادی و... از اذهان عمومی با پرداختن بی حد و اندازه به ورزشکاران آن چیزی است که امروزه غرب برای سوق دادن افکار عمومی به مسایل خرد و اندک، برای پیشبرد اهدافش در جهان انتخاب کرده است. سمبل کردن فوتبالیست‌ها و تبدیل کردن اخبار کم اهمیت همچون به دنیا آمدن کودک فلان مهاجم تیم... و یا کوتاه شدن موهای بهمان بازیکن تیم... از آن دسته اخباری است که در صدر توجهات عامه ملت‌های دنیا به ویژه جوانان قرار گرفته است.

آنچه که خطرناک به شمار می‌آید،ترویج این فرهنگ غلط در کشور ما، و تحت تاثیر قرار گرفتن رسانه‌ها،مسولین فرهنگی و مردم از این فرهنگ نادرست است.

نمود آشکار عمق ترویج نادرست این فرهنگ در جامعه را می‌توان در رویدادهای سیاسی و اجتماعی چند ساله اخیر کشور و بطور خاص در آخرین مورد آن، جمله تاریخی مزدک میرزایی گزارشگر معروف تلویزیون است که در میان بازی بارسلونا-آرسنال چنین گفت که "خوشبختیم از اینکه در عصر لیونل مسی زندگی می کنیم و از زیبایی های بازی او لذت می بریم "

شاید بتوان گفت این جمله برآیند نگاه همه کسانی است که محو این فرهنگ شده اند.

مورد دیگر از این فاجعه فرهنگی، موضع‌گیری‌رسانه‌های مختلف هنگام کنار رفتن علی آبادی از سازمان تربیت بدنی بود، وقتی که همه او را به دلیل دستاوردهای ضعیف در رخدادهای بزرگ ورزشی دنیا مورد انتقاد قرار می‌داند.

اگرچه هدف اصلی از این نگاشته یک تحلیل فرهنگی است و قصد آن نیست که مسایل سیاسی با آن خلط شود، اما در خلال متن، اشاره‌هایی برای تقریب بیشتر فحوای کلام به ذهن می‌کنیم، لذا اگرچه علی آبادی یک سیاستمدار است و قاعدتا ایرادهای فراوانی بر او وارد است، اما بررسی فرهنگی فعالیت‌های او مطالعه ای است که خارج از شخصیت سیاسی او می‌باشد.

در فرهنگ ورزشی عموما از دو مقوله ورزش قهرمانی و ورزش همگانی نام برده می‌شود. در کشور ما نیز صحبت‌های متفاوتی بر سر این که کدام یک از این دو مورد اولویت دارد و بیشتر بر کدام یک از آنها سرمایه گذاری باید گردد، شده است. از آوان انقلاب برخی افراد دم از این می‌زدند که فرهنگ قهرمان پروری در تضاد با اسلام است و جمهوری اسلامی قصد تمرکز بر روی آن را ندارد،اما رهبری عزیز از همان موقع که در جایگاه ریاست جمهوری قرار داشتند و تاکنون که زعامت رهبری را به دوش دارند،بر این نکته تاکید ورزیده اند که قهرمان پروری ورزشی به هیچ وجه از مسایل فرهنگی کشور خارج نیست و قطعا جایگاه ویژه ای را دارد و البته در عینش به ورزش همگانی تاکید فراوانی دارند.

اما متاسفانه با گذشت زمان در دولت‌های قبلی که وارد کردن فرهنگ غرب، خواسته یا ناخواسته در دستور کار قرار گرفته بود، فراگیر کردن فرهنگ ورزشی سمبلیک باعث شد تا به طور کامل جایگزین فرهنگ ورزش همگانی گردد و متاسفانه امروز با فرهنگی روبرو هستیم که اقشار مختلف جامعه را مورد آسیب قرار داده است.

فرهنگی که، احزاب سیاسی برای جذب بیشتر آرای مردم مجبور هستند یک یا دو تن از چهره های مشهور ورزشی را در لیست خود برای شورای شهر قرار دهند،فارغ از اینکه آیا فرد ورزشکار مدرک دیپلم را اخذ نموده است یا خیر؟

فرهنگی که، برای طلای المپیک تکواندوکارش یک میدان را در تهران به نامش می‌کند اما به دلیل پرداخت نشدن بدهی‌های پروفسور حسابی منزل او را به مناقصه می‌گذارد.

فرهنگی که، با آن یک رخداد سیاسی نادر اتفاق می‌افتد، و آن رای آوردن یک کاندیدای مستقل در انتخابات شورای شهر است، رخدادی که هر چه قدر هم شما شایستگی‌های فراوان داشته باشید اما به جز حضور در لیست‌های گروه‌های سیاسی امکان رای آوردنتان تقریبا صفر است، اما یک کشتی گیر به راحتی رای می‌آورد.

فرهنگی که، در یکی از گردهمایی دانشجویان بسیجی که بسیاری از نفرات برتر کنکور و المپیادهای علمی در آن حضور دارند برای رسانه ای کردن همایش و مورد توجه قرار گرفتن آن توسط رسانه ها، به جای تشکر از نخبگان بسیجی در مقابل این همه دانشجویان برتر،از یک کشتی گیر فرنگی کار تقدیر و تشکر می‌کنند و دانشجویان برای سلامتی‌اش صلوات می‌فرستند.

فرهنگی که، حتی اگر یکی از برنامه‌های صدا و سیما از لحاظ غنای فرهنگی و یا دینی، به حد اعلی رسیده باشد،تعدا بینندگانش از چند صد هزار نفر بیشتر نمی‌شود اما در برنامه 90، فقط دو میلیون پیامک فرستاده می‌شود که قطعا بینندگان بیشتری دارد.

فرهنگی که،در مصاحبه تلویزیونی رییس جمهورش در میان این همه مباحث اقتصادی و سیاسی که مردم باید از آنها اطلاع پیدا کنند، مجری پیرامون آخرین وضعیت فوتبال کشور سوال می‌پرسد؟

فرهنگی که، تعداد فراوانی از مسولین لشگری و کشوری برای انتخاب قهرمان قهرمانان گردهم می‌آیند و میلیاردها تومان برای آن خرج می‌کنند،اما ذره ای کوچک ار همین توجه به ساحت‌های دیگر فرهنگ به ویژه فرهنگ ورزش همگانی وجود ندارد؟

فرهنگی که، می‌تواند برای کشورمان یک رکورد جهانی ثبت کند و آن تعداد فراوان روزنامه‌ها و مجلات ورزشی است، که بی گمان اگر مخاطب خود را نداشتند هیچ گاه اقدام به فروش نمی‌کردند.

و بالاخره فرهنگی که مجری تلویزیون خوشبختی خود را زیستن در عصر یک فوتبالیست می داند.

و این همان فرهنگی است که هم ارگان‌های فرهنگی مان همچون صداوسیما و مطبوعات و هم مردم بخصوص جوانان هر روز بیشتر و بیشتر در آن غرق می‌شوند. و این رفتار دوسویه باعث می‌شود تا این حقایق تلخ شمرده شده، رشد روز افزونی داشته باشد.

آنچه که در 4 سال عملکرد دولت نهم وجود داشت، توجه به ساخت مکان‌های ورزشی در نقاط مختلف کشور و نه فقط شهرهای بزرگ و فراگیر کردن آنها در میان طبقات مختلف مردم بود،امکاناتی که اگر در هر شهرستان کوچکی بروید، به وضوح آن را مشاهده می‌کنید، اما چون کانون توجه رسانه‌ها و مردم به ورزش، سمبل‌های آن قرار گرفته است عملکرد علی آبادی مورد تخطئه قرار می‌گیرد.

اگرچه بدون شک ضعف مدیریتی در ورزش قهرمانی در دولت نهم وجود داشته است، اما صحبت بر سر این است که چنانکه در بسیاری از احادیث و روایات ما تاکید گردیده است هدف اصلی باید ترویج فرهنگ ورزش همگانی باشد که قاعدتا از آن می‌توان به ورزش قهرمانی خوبی نیز رسید.

اما قرار دادن همه امهات امور فرهنگی در حاشیه و پرداختن به ورزش قهرمانی پدیده خطرناکی است، که همان مطلوب غرب برای توجه ویژه افکار جوانان به آن و بازماندن از مسائل کلان و مهم کشور است.

شاید عده ای علت این همه توجه صداوسیما و دیگر دستگاه‌های فرهنگی را دور ماندن ذهن جوانان از هجمه‌های فرهنگی دیگر غرب می‌دانند اما این همان از چاله درآمدن و به چاه افتادن و در واقع تکمیل پازل غرب برای نسخه ای است که برای کشورمان پیچیده است.

پس قطعا تحت الشعاع قرار گرفتن دیگر فرهنگ‌های مهم ما در مقابل یک فرهنگ وارداتی، و توجه ویژه به قهرمانان مرزشی در مقابل بی توجهی به نخبگان علمی، دینی و... همان چیزی است که ما را در باتلاق غرب بیشتر فرو می‌برد.

چیرگی تجارت در فرهنگ ورزش

ا همیت روزافزون حضور حامیان مالی در عرصة ورزش سبب شده است تضادهای عمیقی میان بازیكنان، باشگاه‏ها و گاه حتا تیم‏های ملی ایجاد شود. از هنگامی كه فرایند استفاده از نشان‏های تبلیغاتی شركت‏های تجارتی در پوشاك و وسایل مورد استفادة ورزشكاران در زمان برگزاری مسابقه‏های ورزش رواج یافت! ، این تضادها نیز نمایان گردید. یكی از نخستین نمونه‏های این تضاد را می‏توان در ورود شركت نایك به عرصة فوتبال ملاحظه نمود. این شركت قراردادی با رونالدو ستارة برزیلی فوتبال امضا كرد كه شامل دورة فعالیت ورزشی و پس از آن بود؛ این در حالی بود كه در آن زمان رونالدو عضو باشگاه بارسلونا بود و حامی مالی این باشگاه نیز شركت كاپا بود. پرسش این است كه در آن زمان چه كسی مالك بازیكن مذكور بود، باشگاه بارسلونا یا شركت نایك؟(14). افزون براین، گاه همین تضاد میان قرارداد بازیكن و تیم ملی‏كشورش رخ می‏دهد.

درگیری و دخالت شركت‏های تجاری در فعالیت‏های ورزشی به این معنا نیز می‏باشد كه تقاضاهای بازار بر خواسته‏های فرهنگی ورزشكاران اولویت و ارجحیت دارند. شركت‏های تجاری كه مبادرت به سرمایه‏گذاری مالی در سازمان‏ها و رویدادهای ورزشی مهم می‏كنند انتظار تعهد و التزام بسیار زیادی از ورزشكاران برای مشاركت دارند. حتا حضور رونالدو با وضعیت جسمانی كاملاً بحرانی در فینال جام جهانی فوتبال 1998 فرانسه به قرارداد تجاری شركت نایك مرتبط دانسته شده است. قبل از برگزاری بازی‏های المپیك 1996 آتلانتا از ”اسكاتی پی‏پن“ ستارة بسكتبال آمریكا سئوال شده كه چرا علیرغم آسیب‏دیدگی زانوی خود قصد شركت در رقابت‏های المپیك را دارد. پاسخ وی تأمل برانگیز بود؛ وی عنوان نمود كه ”به شركت‏های زیادی تعهد دارم و باید دین خود را بپردازم“. كاملاً روشن است كه پی‏پن به عنوان یك ورزشكار متكی به منافع شركت‏های تجاری است كه از او حمایت می‏كنند(8). ستارگان ورزشی در حال حاضر بیشتر به رقابت در مسابقه‏هایی می‏پردازند كه حامیان مالی ترتیب برگزاری آنها را می‏دهند و به اعتقاد برخی از پژوهشگران شركت در چنین رقابت‏هایی ممكن است ارج و منزلتی بیش از رقابت برای كشورشان داشته باشد. ورزشكاران آنچنان فریفتة جوایزِ مادی و پاداش‏های كلان می‏شوند كه حتا ممكن است صدمات و آسیب‏دیدگی‏های خود را نیز مورد غفلت قرار دهند، فرصت‏های تحصیلی را كنار گذارند، و برای افزایش عملكرد ورزشی خود مبادرت به دوپینگ نمایند. این افراد دیگر نمایندة باشگاه، كشور یا حتا خودشان نیستند، بلكه نمایندة شركت‏هایی هستند كه فراهم كنندة امكانات مادی برای پرداختن به ورزش برایشان می‏باشند. همانگونه كه یكی از پژوهشگران اشاره می‏كند، انتظاراتِ شركت‏های تجاری به گونه‏ای مطرح می‏گردد كه مانع حضور ورزشكاران مسن در عرصة رقابت‏های ورزشی می‏گردد و آرمان‏های انسانی ورزش آماتوری المپیك و سایر ارزش‏های مشابه را به فراموشی می‏سپارد. در این مورد، مربی سابق اسكی كانادا ”كاری چاپمن“ تعبیر جالبی دارد. وی می‏گوید”دیگر این ورزشكار(اسكی‏باز) نیست كه از كوه پایین می‏آید، بلكه یك بانك، یك فروشگاه زنجیره‏ای، یا یك شركت خودروسازی است كه از كوه سرازیر می‏شود

منابع تحقیق فرهنگ ورزش

_1www.iranpress.ir

_2www.khabaronline.ir

_3www.rajanews.com

_4http://articles.oxinads.com


مطالب مشابه :


سامانه ثبت نام بسیجیان کارجو

موسسه کارآفرینی و اشتغالزایی نگار نصر - سامانه ثبت نام بسیجیان کارجو - کارآفرینی و




موسسه نگار نصر- ثبت نام بسیجیان کارجو- وام بسیجیان

کافی نت تاپ اردبیل - موسسه نگار نصر- ثبت نام بسیجیان کارجو- وام بسیجیان - کافی نت تاپ اردبیل




مشاغل خانگی

تمامی حقوق متن ها، تصاویر مربوط به موسسه کارآفرینی و اشتغالزایی نگار نصر میباشد و استفاده




در موسسه نصر بناب چه می گذرد!+تصاویر

حقیقت - در موسسه نصر بناب چه می گذرد!+تصاویر - فهم،انديشه،تفكر،تخيل،تعقل،تصور،معرفت،وهم




نام گذاری سوره های قرآن

مؤسسه فرهنگی ورزشی نصر بسطام - نام گذاری سوره های قرآن - Nasr Cultural Athletic Institute Of BASTAM - مؤسسه




کوه های ایران

مؤسسه فرهنگی ورزشی نصر بسطام - کوه های ایران - Nasr Cultural Athletic Institute Of BASTAM - مؤسسه فرهنگی ورزشی




پيش بيني فعاليت گسترده جهادگران

موسسه کارآفرینی و اشتغالزایی نگار نصر - پيش بيني فعاليت گسترده جهادگران - کارآفرینی و




مبدأ سال های میلادی و شمسی

مؤسسه فرهنگی ورزشی نصر بسطام - مبدأ سال های میلادی و شمسی - Nasr Cultural Athletic Institute Of BASTAM - مؤسسه




فرهنگ ورزشی چیست؟

مؤسسه فرهنگی ورزشی نصر بسطام - فرهنگ ورزشی چیست؟ - Nasr Cultural Athletic Institute Of BASTAM - مؤسسه فرهنگی




برچسب :