سئوالات متداول در خصوص مهریه

سئوالات متداول در خصوص مهریه

سوال: حقّ امتناع زوجه از تمكين براى گرفتن مهريه پيش از دخول، تا چه زمانى باقى است؟

ج. اگر زمان مشخصى در بين نبوده است، اين حق تا گرفتن تمام مهريه باقى است.  

سوال: در بحث طلاق غير مدخول ٌ‏بها آمده كه مالك نصف مهريّه مى ‏باشد و در مدخولٌ بها آمده كه مالك تمام مهريه است. سؤال اين كه آيا زن قبل از اجازه‏ى مواقعه، حقّ مطالبه ‏ى همه‏ ى مهريه را دارد يا نصف آن را؟

ج. حقّ مطالبه‏ ى همه‏ ى مهريّه را دارد.  

سوال: در برخى از مناطق رسم آن است كه بزرگان فاميل دختر و پسر متكفّل تعيين مهريه مى ‏شوند، در صورتى كه پسر قلبا رضايتى به آن‏چه آنان تعيين كرده‏ اند ندارد، آيا آن مهريه بر ذمه ‏ى او خواهد بود؟

ج. طيب خاطر و رضايت قلبى ميزان است، پس اگر در وقت عقد رضايت به آن ندهد و بعد از عقد هم راضى نشود، آن مهريه به ذمه ‏ى او نخواهد بود.

 سوال: در عرف معمول خواستگارى خانواده‏ ها، مهريّه را كسى حالاًّ خواستار نمى ‏باشد و مى ‏دانند اگر چنين تقاضايى بكنند، به جهت بالا بودن مهريّه، عملاً ازدواجى صورت نمى ‏گيرد و از طرفى براى آن زمانى را مشخّص نمى ‏كنند و در عقدنامه ‏ى ازدواج نوشته مى ‏شود مهريه عندالمطالبه پرداخت شود، آيا مهريّه حال است يا مؤجّل؟

ج. در هر دو مورد مذكور در سؤال، مهريّه حال حساب مى ‏شود.  

سوال: در صورت حالّ بودن مهريه و ناتوانى زوج از پرداخت تمام آن به صورت نقدى، آيا زوجه مى ‏تواند مهريه را ـ به فرض اين كه باكره است ـ به طور كامل درخواست كند؟

ج. زن تا پرداخت تمام مهريه حقّ مطالبه جهت تمكين دارد؛ هر چند مرد معسر، معذور است.  

سوال: اگر زوجه غير مدخوله باشد، بلافاصله بعد از جارى شدن عقد، مى ‏تواند مطالبه‏ ى نصف مهريّه نمايد؟

ج. به تمام شدن عقد، زوجه مى ‏تواند تمام مهر را مطالبه كند، به شرط يسار زوج، مگر در صورتى كه مؤجّل باشد؛ و اگر طلاق يا فوت يا فسخ ـ در موارد عنن ـ قبل از دخول، واقع شد، مهريّه تنصيف مى ‏شود، واللّه‏ العالم.  

سوال: اگر زوج معسر بود و به تكليف دادگاه ملزم به پرداخت مهريه به صورت قسطى شد، با توجّه به اين كه امروزه مهريه‏ ها بالا است و پرداخت قسطى آن هم سال‏ها طول مى ‏كشد تا تمام شود، آيا با اين وجود با فرض باكره بودن و عدم مواقعه، زن حقّ دارد تا پايان قسط آخر تمكين نكند؟

ج. اگر تأجيل رافع حق مطالبه، به نحو شرعى محقق شد، با دريافت اوّلين قسط ـ حالّ اگر باشد ـ ديگر حقّ امتناع از مواقعه ندارد.  

سوال: زنى با توجّه به اين كه شوهر توان مالى جهت پرداخت مهريه ندارد، به عقد او درمى ‏آيد. آيا بعد از عقد مى ‏تواند تا وصول مهر از تمكين امتناع كند؟ ج. اگر مهر حالّ و غير مؤجّل باشد، حقّ امتناع دارد.  

سوال: زمانی که زوج پس از طرح دعوا (مطالبه مهریه) مبادرت به نقل و انتقال اموال خود نماید، زوجه چه اقدامی باید انجام دهد؟ ج. زوجه میتواند از دادگاه تقاضای تأمین خواسته نموده و دادگاه نیز پرونده را به اجرای احکام معرفی نماید با معرفی به اجرای احکام به توقیف اموال اقدام خواهد شد.

سوال: در صورتیکه اجرائیه به زوج ابلاغ شد و نسبت به پرداخت مهریه موضوع اجرائیه اقدامی نکرد، چه اموالی از زوج قابل توقیف در قبال مهریه مزبور است؟ ج. در وصول موضوع اجرائیه محکمه یا اجرائیه ثبتی، بهجز مستثنیات دین، سایر اموال زوج قابل توقیف است، پس از توقیف، چنانچه مال توقیف شده وجه رایج یا عین مهریه باشد به زوجه تحویل میشود و در صورتی که از سایر اموال زوج باشد با انجام عملیات اجرایی و مزایده، وجوه حاصل از فروش اموال مزبور به زوجه پرداخت میشود. سوال: مهر حتما عین معین باشد بلکه انجام عمل یا حرفه آموزی یاتدریس هم می تواند مهریه باشد. مثل آموختن

سوال: آیا زوجه میتواند توأماً از طریق اداره ثبت و دادگاه تقاضای گرفتن مهریه نماید؟[14] ج. بله، اما اگر در یکی از آنها منتج به نتیجه شده باشد، مرجع دیگر به لحاظ انتفاء اصل موضوع نیاز به تعقیب قانون امر نخواهد داشت و حسب مورد تصمیم لازم را اتخاذ خواهد نمود.   سوال: آیا مهریه زوجه غیردایم همانند زوجه دایم عندالمطالبه میباشد؟ آیا میتواند پس از جاری شدن عقد همهی مهریه را از شوهر دریافت کند؟ ج. بله میتواند و از این حیث فرقی با نکاح دایم ندارد.   سوال: اگر طلاق از طرف مرد باشد، مهريه در دوران نامزدي چگونه است؟ ج. چنانچه بين زوجين صيغه نكاح خوانده شود و عقد نكاح بهصورت صحيح واقع شود،بر اساس قانون، به مجرد عقد، زن مالك مهر ميشود و ميتواند هر نوع تصرفي كه بخواهد در آن بنمايد، از اين حيث تفاوت بين دوراننامزدي و بعد از جشن عروسي وجود ندارد.

سوال: در قبال مهر معین آیا پدر زوج که در این رابطه منتفع نمیباشد، نیز متعهد است؟ ج. نظر به اینکه عقد نکاح دارای دو جنبه عبادی (ایجاد علقه زوجیت) و جنبه معاوضی (مهر) است و با توجه به فرض سئوال چون منتفع نمیباشد پدر زوج بریالذمه به نظر میرسد مگر پس از قبولی زوج و از باب تبدیل تعهد ، ذمه زوج بری و ذمه فرد دیگری مشغول شود.   سوال: چنانچه زوج پس از فوت شوهر که ورثه مادر متوفی و فرزندان صغیر هستند و زوجه قیم صغار میباشد مطالبه مهریه کند دادخواست به طرفیت چه کسانی طرح میشود؟ ج. چون دعوی مطالبه مهریه از ماترک متوفی از ناحیه زوجهای که قیم صغار به جامانده از شوهر مرحومش میباشد مطرح شده و زوجه در آنِ واحد هم مدعی است و هم مدعیعلیه لذا زوجه نمیتواند مدعی علیه باشد بنابراین موقتاً در پرونده متشکله سمتش زایل و دادخواست به طرفیت مادر متوفی و صغار بهجا مانده از متوفی و رئیس حوزه قضایی به عنوان مدعیالعموم طرح میشود تا مدعیالعموم شخصاً یا با اعزام نماینده به دادگاه از صلاح و غبطه صغار دفاع نماید.   سوال: با توجه به اینکه شخصی با داشتن سه زن فوت مینماید، دو همسر او زنده و یکی از همسران فوت نموده باشد، آیا فرزندان آن همسر میتواند مطالبه مهریه نمایند؟ ج. با توجه به اینکه مهریه حق دینی است که زوج نسبت به زوجه مدیون میباشد و این حقوق قانونی به وراث منتقل میشود فلذا فرزندان میتوانند مهریه را مطالبه نمایند مگر در صورتی که مادر آنان در زمان حیات حین تقسیم اموال مطالبه نکرده باشد.

سوال: در صورت حالّ بودن مهر، زوجه غير مدخول بها حقّ دارد تا گرفتن مهريه تمكين نكند. امّا آيا حقّ دارد در غير تمكين، از زوج اطاعت نداشته باشد؛ مثلاً منزل خانواده‏ ى خود بماند و هر جا خواست برود هر كار خواست بكند؟ در اين صورت مى ‏تواند نفقه را مطالبه نمايد؟ ج. حقّ ندارد و اگر اطاعت در اين امور نكند، ناشزه مى ‏شود و حقّ نفقه ندارد.  

سوال: اگر دختر و پسر در ايام عقد از پشت آميزش كرده باشند، آيا دختر حق دريافت كل مهريه را با عدم پذيرش تمكين از جلو دارد؟ ج. خير ندارد، اگر عمل او اسقاط حق بوده و اختيارى، و از روى اكراه نبوده است.

سوال: اگر زن بگويد: اگر مهريه‏ام را بگيرم تمكين مى ‏كنم؛ ولى شوهر بگويد: در صورتى كه مهريه را بگيرد نيز از تمكين خوددارى مى‏ كند، در چنين صورتى، اظهارات كدام يك بايد مبنا و ملاك عمل قرار گيرد؟ ج. در اين صورت بايد مهر را نزد شخص امينى قرار دهند تا پس از تمكين به زوجه بدهد.  

سوال: اگر زن قبل از تمكين، مهريه خود را طلب كند، ولى مرد قادر به پرداخت آن نباشد، آيا مى ‏تواند تقاضاى طلاق كند؟ در صورت جواز، آيا اين موضوع موجب سست شدن بنيان خانواده نمى ‏شود چون امروزه بسيارى از زنان به محض گرفتن مهريه، از شوهر خود جدا مى ‏شوند؟ ج. خير، امر طلاق به دست مرد است.  

سوال: در مواردى كه مهريه حالّ باشد و زن مطالبه‏ ى آن را نمايد، مى ‏فرمايند كه زوجه حقّ دارد تمكين نكند. آيا مراد از تمكين همان اجازه‏ ى نزديكى است يا خير؟ ج. بلى، خود را در معرض آن درآوردن است.   سوال: مهرالسنّة كه پانصد درهم مى ‏باشد، يك درهم آن معادل چند گرم مى‏ باشد؟ ج. درهم شرعى مراد است كه هر درهم 6/12 نخود است و هر نخود تقريبا 2/ گرم است؛ پس هر درهم تقريبا 5/2 گرم است. و مهر السنه تقريبا يك و ربع كيلو نقره مسكوك است.

سوال: قرار دادن «مهر السنّه» به تنهايى به عنوان مهريه‏ ى يك زن در چه صورتى صحيح است؟ ج. مطلقا صحيح است.    سوال: اگر زنى مهريه خود را مهرالسّنة قرار دهد، آيا معادل آن را طلب دارد يا مهرالمثل؟ ج. معادل مهرالسّنة را طلب دارد.  

سوال: زوجين بعد از عقد ازدواج قصد جدايى از هم را دارند و زوجه مدّعى است به واسطه ‏ى نزديكى، مستحقّ كلّ مهريه است و زوج به جهت عدم نزديكى، زوجه را مستحقّ نصف مهريه مى ‏داند، در صورت اختلاف بين زوجين در عقد نكاح در اين كه نزديكى صورت گرفته است يا خير، قول كدام يك مقدّم و معتبر است؟ ج. اگر براى حاكم استعلام حال ممكن نيست، قول زوج مقدّم است.  

سوال: هر گاه زنى به خانه‏ ى شوهر آمده و پس از مدّت كمى خانه‏ ى شوهر را بدون جهت و اجازه ‏ى شوهر ترك كند و به خانه‏ ى پدرش برود و ديگر حاضر به آمدن به خانه‏ ى شوهر نباشد و تقاضاى طلاق كند، آيا حقّى به مهريه دارد يا نه؟ ج. در غير طلاق خلع يا مبارات (مقدار بذل)، حقّ مهريه دارد.  

سوال: زنى مهريه ‏اى را كه از شوهر طلب‏كار است و در ذمّه‏ ى او است؛ پس از فوت شوهر بخشيده، آيا اين بخشش، حكم ابراء را دارد يا هبه است؟ ج. ابراء است و شرايط بخشش را ندارد.

سوال: هر گاه يكى از زوجين قبل از دخول فوت كند، آيا تمام مهر را بايد به زن داد يا نصف مى ‏شود؟ ج. مهر نصف مى ‏شود.  

سوال: هرگاه زن بعد از عقد و قبل از دخول خودكشى كند، آيا تمام مهر را مى ‏برد يا نصف را؟ ج. بنابر اقوى مهر نصف مى ‏شود.  

سوال: شخصى با دختر باكره ‏اى زنا كرده و با رضايت دختر ازاله‏ ى بكارت نموده كه مهر در اين صورت ثابت نيست، آيا ارش ازاله‏ ى بكارت ثابت است يا نه؟ ج. در اين تأمّل است، پس احتياط در مصالحه است.  

سوال: در سند ازدواج، مهريه را يك صد سكّه بهار آزادى به قيمت چهارصد هزار تومان قرار داده ‏اند، اكنون كه 15 سال از آن تاريخ مى ‏گذرد و قيمت طلا چند برابر شده، ميزان طلاست يا پول رايج آن موقع؟ ج. ظاهرا طلا ميزان است.  

سوال: آيا قرار دادن سفر حجّ تمتّع يا حجّ عمره به عنوان مهريّه جايز است يا نه؟ ج. مانع ندارد و بهتر است قيمت آن هم تعيين شود.

سوال: اگر مهريه ‏ى زن يك جلد كلام‏ اللّه‏ مجيد باشد، آيا هنگام طلاق همان را بايد به زن داد؟ ج. بله، زايد بر آن واجب نيست.  

سوال: آيا جايز است صداق را طىّ نمودن مدارج علمى مشخص نمود؟ ج. هر عملِ مشروع متموّل، جايز است صداق قرار داده شود.  

سوال: خانمى كه شوهرى اختيار نكرده است، ولى قبلاً ازاله‏ ى بكارت شده است، باكره محسوب مى ‏گردد؟ چنان‏چه وى به عقد مردى درآيد و قبل از نزديكى شوهر، طلاق بگيرد آيا مشمول مهريّه مى ‏باشد يا خير؟ به چه نسبتى از مهريه؟ ج. مهريه در طلاق قبل از دخول نصف است و اختيار طلاق با مرد است و بكارت و عدم آن در اين مورد دخالت ندارد.

سوال: همسر پسرى در يكى از ملك‏ه اى پدر، مهريه دارد. آيا با عدم يقين به عقل پدر، وظيفه‏ ى فرزندان پدر چيست؟ ج. همسر حقّ دريافت مهر خود را دارد و با فرض اين كه شعور پدر، هر چند به حكم استصحاب برقرار نباشد، بايد با نظر حاكم شرع تحويل دهند.  

سوال: اگر پدر شوهر مهريه‏ ى عروس را قبول كند، آيا پرداخت مهر بر او واجب مى ‏شود و يا بر عهده ‏ى شوهر است و اگر بميرد، مهريه ساقط مى ‏شود يا از مال او بايد بدهند يا به عهده ‏ى شوهر انتقال پيدا مى ‏كند؟ ج. مهريه بر عهده‏ ى شوهر است و مجرّد وعده ـ كه در ضمن عقدى نباشد ـ الزام ‏آور نيست، به خلاف اين كه هنگام عقد، پدر شوهر مهريه را ضامن شود كه دينِ بر عهده اوست كه در اين صورت اگر وفات كند، از عهده‏ ى شوهر ساقط است.  

سوال: مهريه‏ هايى كه مثلاً 40 سال قبل هزار تومان بوده، آيا اكنون همان مقدار بر عهده‏ ى زوج است يا اين كه بايد مقدار قدرت خريد هزار تومان در 40 سال قبل به عنوان مهريه محاسبه شود؟ ج. احتياطا بر ارزش پول در آن زمان مصالحه كنند.  

 

سوال: آيا زوجه مى ‏تواند مهريّه‏ اش را يك سال ختم قرآن توسط همسرش براى سلامتى آقا امام زمان ـ عجّل ‏اللّه‏ تعالى ‏فرجه‏ الشّريف ـ قرار دهد؟ ج. اشكال ندارد.   سوال: پس از تعيين مهريّه در عقد ازدواج و اجراى صيغه، آيا زوجه حقّ ازدياد مهريّه را دارد؟ ج. ديگر زوجه حقّ زياد كردن مهريّه را ندارد. اما اگر شوهر خودش از باب هبه چيزى به او بذل كند، مانعى ندارد.

    سوال: آيا مرد ضمن عقد مى‏ تواند شرط كند كه زن تا مدتى حق مطالبه‏ ى مهر را نداشته باشد؟ ج. بله، مى ‏تواند مهر مؤجّل قرار دهد.

  سوال: مرد اگر قصد دادن مهريه زن را دارد، اطلاع دادن به زن لازم است به اين كه اين را به عنوان مهر به تو مى ‏دهم؟ ج. با تسليم مهر چه عين باشد چه دين، ذمّه‏ ى زوج فارغ مى‏شود و از عهده خارج مى ‏گردد، مگر در فرض غرر.  

سوال: به دخترى گفتند مهريه‏ ى شما فلان مقدار است؛ ولى در عقدنامه كمتر از آن مبلغ نوشته و صيغه را بر آن مبلغ كمتر جارى كردند. آيا اين صيغه (ازدواج دايمى) صحيح است؟ ج. ظاهرا صحّت آن، بر اجازه‏ ى دختر توقّف دارد.  

سوال: آيا در تعيين مقدار مهريه توافق دختر و پسر شرط است؟ يا آن‏كه والدين آن‏ها هم حقّ اعمال نظر دارند؟ ج. هر كدام از دختر و پسر بر خودش ولايت دارد، امر مهر هم به خود او مربوط است.

  سوال: آيا قرار دادن مهريه جزو شرايط ازدواج است يا اين كه با رضايت زن، مى ‏شود بدون مهريه ازدواج صورت بگيرد؟ ج. در عقد موقت شرط صحت است، ولى در دايم اگر مهريه ذكر نشود، به مهرالمثل منتقل مى ‏شود.

  سوال: آيا مى ‏توان امور غير مادى و معنوى را به عنوان مهريه‏ ى زن قرار داد؟ ج. هر چه ماليت دارد مى ‏تواند مهريه قرار گيرد، مثل تعليم قرآن و امثال آن.

  سوال: دخترى مهريه خود را (كه بيش از حد مرسوم است)، بر اثر اختلافى كه پيش آمده از شوهر طلب كرده و مى ‏گويد: با تو حرف نمى ‏زنم تا حق مرا ادا كنى. مرد در چنين مواردى چه كند؟ ج. مرد تا حدّ قدرت، وظيفه ‏ى بر ادا دارد.

سوال: آيا هنگام دادن مهريه به زن، گرفتن شاهد لازم است؟ اگر مردى بدون گرفتن شاهد، مهريه همسرش را بدهد و زن بعد از مدتى، گرفتن مهريه را انكار كند، تكليف مرد چه مى ‏باشد؟ ج. شاهد گرفتن لازم نيست، بله براى رفع اختلاف در آينده خوب است و در صورت اختلاف، قول منكر مقدّم است.

  سوال:  آيا زوجه مى ‏تواند هر وقت كه بخواهد مهريه خود را از شوهرش مطالبه كند؟ ج. اگر مهريه حالّ باشد، با استطاعت زوج، زوجه حق مطالبه دارد.   سوال:   اگر مرد مهريه‏ اى را قرار دهد كه الآن قدرت پرداخت آن را ندارد، اين كلاه‏بردارى و تضييع حقوق زن نيست؟ ج. خير، با فرض معلوم بودن حال او و عدم تدليس و احتمال ابراى زن در آينده، كلاه‏بردارى صدق نمى‏كند.    

سوال:  آيا در صورت عدم مطالبه از طرف زن، مرد بايد مهريه او را پرداخت كند؟ ج. لزومى ندارد، ولى دين بر عهده مرد است.

سوال:  آيا زن مى ‏تواند عين همان چيزى را كه در مهريه قرار داده شده مطالبه نمايد؟ ج. بله.   سوال: مهريه ميّت به چه كسانى مى ‏رسد؟ ج. حكم ساير تركه‏ ى او را دارد كه پس از تجهيز و دين و وصيّت، به وارثان اموال ديگر او مى ‏رسد.

  سوال: در صورت فوت مرد، آيا مهريه زن از اصل مال ميّت پرداخت مى ‏شود؟ ج. بله، مثل ساير ديون.

  سوال: آيا نپرداختن مهريه زن در صورت مطالبه گناه است؟ ج. با وجود قدرت و استطاعت اگر حالّ بوده است، مرد مكلف به ادا است.     سوال: اگر قبل از نزديكى، زوج يا زوجه فوت كند، تكليف مهريه‏ ى زن چه مى ‏باشد؟ ج. در صورت فوت زن يا مرد قبل از دخول، بنابر اقوى، مهر نصف مى ‏شود.  

سوال: اگر زوجين در مقدار مهريه اختلاف داشته باشند و بيّنه ‏اى نيز در كار نباشد، ملاك عمل چه مى ‏باشد؟ ج. ملاك بر اقلّ (كمتر) است كه قدر متيقّن است.   سوال: شخصى حدود 30 سال قبل با زنى ازدواج نموده و از اين ازدواج فرزندى به عمل نيامده است. زن حدود چند ماه قبل از شوهرش فوت كرده است. مهريه آن زن مبلغ پنج‏هزار تومان پول رايج ايران بوده و شوهر مبلغ يادشده را در زمان حيات به زنش پرداخت ننموده است و بعد از فوت زن، شوهرش هم از دنيا رفته، در حالى كه ورّاثِ طبقه اوّل و دوّم ندارد و ارثيّه به دست طبقه سوّم رسيده است. مادر آن زن مهريّه و ماليّه دخترش را از ورّاث دامادش مطالبه نموده است. ورّاث آن مرد متوفّى بايد ماليّه و مهريّه آن زن را چگونه به مادر آن زن متوفّى پرداخت نمايند؟ (در حالى ‏كه شوهر هم وارث زن خودش مى‏ باشد). آيا مهريه، به همان مقدار ياد شده محاسبه مى ‏شود يا طبق نرخ روز؟ ج. نسبت به مهريه، بر ارزش اين پول در آن زمان مصالحه كنند، بنابر احوط و سپس از جميع اموال زن كه ـ مهريه هم جزو آن‏ها است ـ نصف آن را به مادرش مى ‏دهند، كه تنها وارث اوست و نصف ديگر سهم شوهرش مى ‏شود كه به ورثه‏ ى او مى ‏رسد.  

 

  سوال: چند نفر به زنى به اجبار تجاوز كرده ‏اند.   1) آيا هر كدام بايد جداگانه يك مهرالمثل بپردازند يا همه يك مهرالمثل مى ‏دهند؟ ج. هر كدام بايد يك مهر المثل بپردازند.   2) هرگاه تجاوز از يك نفر مكرّر واقع شود، آيا مهرالمثل نيز تكرار مى ‏شود؟ ج. مكرّر است.   سوال: چون درهم سكّه ‏دار در اين زمان وجود ندارد، آيا مبناى مهرالسنة نرخ نقره‏ى عمومى مى ‏باشد؟ ج. به نيّت رجا، طبق وزن نقره ‏ى مسكوك محاسبه شود.

سوال: آيا بين باكره و زنان ديگر در اين مورد كه دخول باعث مهر كامل و عدم دخول باعث تنصيف مهريه مى ‏شود، فرقى هست؟ ج. فرقى نيست.   سوال: شوهر خانمى فوت كرده و هيچ‏گونه اموال منقول و غير منقول از خود باقى نگذاشته است. همسر ايشان از پدر متوفّى ادّعاى مهريّه مى ‏نمايد. آيا پدر متوفّى بدون اين كه تعهّدى براى مهريّه‏ ى همسر فرزندش داشته باشد، ضمانى براى مهريّه‏ ى فرزندش دارد؟ ج. در فرض سؤال، پدرشوهر ضامن نيست.

  سوال: شوهر خانمى فوت كرده و طبق قباله مهريه زن هفت هزار تومان ـ كه معادل با سى مثقال طلاى نساخته است ـ مى ‏باشد. ورثه‏ى آن مرحوم آيا بايد سى مثقال طلا را پرداخت نمايند يا هفت هزار تومان را؟ با توجّه به اين كه در وصيّت‏نامه ‏ى زوج از اين موضوع هيچ گونه ذكرى به ميان نيامده است. ج. آن چه كه در قباله‏ى نكاح نوشته شده است، در ذمّه‏ ى متوفّى باقى است و بايد ورثه پرداخت نمايند و لازم نيست در وصيّت‏نامه ذكر نمايد، ضمن آن كه هفت هزار تومان، معادل سى مثقال طلاى نساخته است، يعنى فعلاً سى مثقال طلا را پرداخت كنند.

  سوال: 1) آيا زناى به عنف با دختر باكره، در دو فرض بلوغ و عدم بلوغ موجب ضمان مهرالمثل مى ‏شود؟ ج. بلى. 2) در صورتى كه شخصى با وعده دروغين ازدواج، با دختر باكره‏ اى زنا كند (با توجه به مجبور نبودن دختر) آيا زانى ضامن مهرالمثل است؟ ج. خير و در ضمان ارش البكاره تأمّل است و احوط مصالحه است.  

سوال: آيا دختران و زنانى كه ارتباط نامشروع دارند، مستحق مهريه هستند؟ فرزندانى كه در اين بين متولد مى ‏شوند، به چه كسى منتسب مى ‏باشند چون به علت كثرت ارتباطات، تشخيص اين مطلب دشوار مى ‏باشد؟ ج. زانيه ‏ها مستحق مهريه نيستند و فرزندان هم لحوق شرعى به زانى يا زانيه ندارند.

سوال: شخصى مبلغ چهار میلیون تومان از بابت مهریّه همسرش بدهکار است، او داراى منزل مسکونى در بهترین محلّ مشهد مى باشد که اکنون به مبلغ سى میلیون تومان خریدار دارد آیا این منزل جزء مستثنیات دین است؟ هرگاه دین مزبور مطالَب باشد و منزل زاید بر شئونش بوده باشد باید منزل را تبدیل به منزلى که در حدّ شأنش باشد بکند و تفاوت آن را براى اداى دین صرف نماید.

سوال: در صورتى که داماد به خاطر عدم بکارت، نکاح را فسخ کند چه مقدار از مهریه را باید بپردازد و در صورت تدلیس از چه کسى مى تواند بگیرد؟ در صورت شرط بکارت یا هر شرط کمال و عدم نقص ـ خواه به صورت ذکر در عقد باشد یا قبل از آن ـ چنانچه خلاف آن ثابت شود حقّ فسخ دارد و هرگاه دخول حاصل نشده باشد، مهر به کلّى ساقط است و اگر حاصل شده باشد، مهرالمسمّى پرداخته مى شود سپس از کسى که تدلیس کرده مى گیرد.

سوال: هرگاه زن جز به گرفتن مهر، حاضر به تمکین نباشد و شوهر قادر بر اداى مهر نباشد و در عین حال مى گوید: طلاق نمى دهم و تا پایان عمر نفقه مى دهم حکم این مسأله چیست؟ اولا; زن حق دارد قبل از تمکین، مطالبه مهر کند، حتّى اگر شوهر قدرت پرداخت مهریه را نداشته باشد. ثانیاً; اگر شوهر مهر ندارد باید نفقه را بدهد. ثالثاً; اگر این امر مدّتها ادامه یابد و باعث ضرر و زیان زوجه یا عسر و حرج شدید او شود حاکم شرع مرد را وادار به طلاق مى کند و اگر طلاق نداد حاکم شرع طلاق مى دهد و نصف مهر برذمّه زوج مى ماند تا وقتى که قدرت پرداخت پیدا کند. سوال: درتحریرالوسیله و کتابهاى فقهى دیگر مذکور است که اگر پدر براى طفل صغیر خود عیال اختیار کند و طفل فقیر باشد، مهریّه آن زن به عهده پدر طفل مى باشد حال اگر پدر براى فرزند کبیر خود که ناقص عقل و گوش و زبان مى باشد و قادر نیست هزینه زندگى خود و همسرش را تأمین کند، عیال اختیار کند مهریّه و نفقه این زن بر عهده چه کسى مى باشد؟ ظاهر این است که نفقه بر پدر است واگر مهر نقدى باشد آن هم بر پدر است و در صورتى که بر ذمه زوج باشد مى توان انتظار بهبودى مجنون را کشید و اگر بهبود نمى یابد برعهده پدر است.   سوال: زن و مردى و یا اولیا و بزرگان آنها قراردادى بین خودشان مى گذارند، مهریّه را هم تعیین مى نمایند0، سپس مبلغ دویست هزار تومان از مهریّه نقداً داده مى شود و بقیّه بر ذمّه زوج مى باشد و ارتکاز عرفى بر این است که پس از انجام مراسم عروسى زوجه مى تواند مطالبه نماید و زوج هم باید عندالقدره بپردازد همان طورى که علماى گذشته در عقدنامه ها مى نوشتند (فلها المطالبه بشرط التمکین وله الاداء عندالقدره والامکان) ولى در این زمان دفاتر رسمى ازدواج بناى مذکور را در نظر نگرفته و مى نویسند که زوج باید عندالمطالبه پرداخت نماید و روى این اصل وقتى که اختلافى در بین آنها واقع مى شود زن مى گوید مادامى که شوهر مهریه را نقداً نپردازد حاضر به تمکین نخواهد شد باید نفقه او را هم بدهد آیا زوجه چنین حقّى را دارد؟ در صورتی که شرط شده باشد مهریه را عندالمطالبه بپردازد زن حق مطالبه مهر را دارد و اگر عدم تمکین به استناد عدم پرداخت مهریه باشد حق نفقه نیز دارد و اگر شرط شده باشد و یا قرینه از جهت عرف و عادت وجود داشته باشد که عندالقدرة و الاستطاعة بپردازد در صورت عدم توانایی شوهر، زن حق مطالبه ندارد و اگر تمکین ننماید حق نفقه ندارد   سوال: اگر پدر دختر همان پول را که از داماد مى گیرد مهریّه دخترش قرار دهد، به این معنا که دختر مبلغ را کاملا از شوهرش به عنوان مهریّه خود اخذ کند، هر مقدار که خواست براى خودش جهیزیّه تهیّه کند و اضافه آن را به پدر یا مادر و یا برادر خود هبه کند، آیا براى آنها حلال است؟  در صورتى که مهریّه و شیربها را دختر به صورت مهریه از شوهر بگیرد و مقدارى از آن را صرف تهیّه جهیزیّه نماید و اضافى آن را به هر کس بدهد جایز است.

سوال: ایا گرفتن و دادن شیر بها که رسم بعضی از اقوام است در اسلام مجاز است یا نه  شیربها به عنوان شرط ضمن العقد مانعی ندارد.

 سوال: در صورتی که زوجه پس از نکاح و قبل از تمکین صراحتاً رضایت خود را مبنی بر موجل شدن مهر خویش اعلام نماید آیا حق حبس خواهد داشت یا خیر ؟  احتیاط واجب آن است که از حق حبس استفاده نکند.

سوال: آیا تعلیق در مُنشاء در صداق ، مانند آنکه آن را معلق بر طلاق نمایند صحیح است یا خیر؟  عقد دائم در هر حال مهریه دارد و نمی توان آن را معلق بر طلاق کرد.

سوال: دختر خانمى ازدواج نموده، و پس از آن طبق نظر متخصّصان و اقرار خانواده و خود دختر، معلوم شده که قبل از ازدواج داراى مرتبه اى از جنون بوده، و اکنون ادامه زندگى با ایشان غیر ممکن است. آیا شوهر حقّ فسخ دارد؟ و در صورت فسخ، آیا زوجه مستحقّ مهر المثل است، یا مهر المسمّى؟  شوهر حقّ فسخ دارد; ولى اگر دخول واقع شده باید مهر المسمّى را بپردازد.

سوال: در بعضى ازدواجها مهریّه هاى سنگینى در نظر گرفته مى شود، که عندالمطالبه نیز است. در حالى که مرد 500 هزار تومان هم ندارد. ولى براى این که ازدواج سر بگیرد، مثلا 20 میلیون تومان مهر تعیین شده را مى پذیرد، و شاید در طول عمر خود به این مبلغ دست نیابد، و از اوّل نیز محرز است که در صورت مطالبه، قادر بر پرداخت مهریّه نخواهد بود. این نوع ازدواج ها شرعاً چه حکمى دارد؟  این گونه مهریّه ها با چنان قرائنى که ذکر شد جدّى نیست. و جمله عند المطالبه را باید حمل بر عند القدرة و الاستطاعة کرد. بنابراین، به اجرا گذاشتن این گونه مهریّه ها در صورت عدم قدرت جایز نمى باشد. سوال: بکارت دخترى در اثر تصادف زایل شده است. آیا ارش البکاره گرفته مى شود، یا مهرالمثل؟  باید مهر المثل بپردازد. 

سوال: در مواردى که مهر المثل واجب مى شود، آیا حدّاقل یا حدّاکثرى وجود دارد؟  ظاهر این است که در مهر المثل حدّ معینى نیست، والاّ مهر المثل صدق نمى کند، و روایاتى که خلاف آن را بگوید ظاهراً معمول بهاى اصحاب نیست.   سوال: مرسوم است که در موقع ازدواج و در زمان عقد مهریّه را دو قسمت مى کنند; یک قسمت را به عنوان کمک به تهیّه جهیزیّه اخذ مى کنند، و ما بقى در ذمّه زوج مى ماند. لکن در تمام دادگاهها با استناد به مادّه 1085 قانون مدنى که مى گوید: «زن مى تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاى وظایفى که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر این که مهر او حالّ باشد. و این امتناع مسقط حقّ نفقه نخواهد شد.» تمسّک کرده، تمام مهریّه ها را حالّ حساب مى کنند. نظر حضرتعالى در این مورد چیست؟  مهریّه در صورتى که قید و شرطى نداشته باشد حالّ است; ولى گاهى قرائنى وجود دارد که مهریّه نسیه است. مثلا مهریّه سنگین است، و مى دانیم شوهر یک جوان کارگر، یا یک جوان دانشجوست، و چیزى ندارد که فوراً بدهد. در این گونه موارد مهریّه حال نیست، و زوجه نمى تواند آن را مطالبه کند. همچنین اگر مهریّه را دو بخش کنند; نقد و نسیه. در این جا تنها نقد را مى تواند مطالبه کند.

سوال: اگر زنى قبل از عقد مهریّه خویش را چه در نکاح دائم یا موقّت ببخشد، آیا مى توان صیغه عقد را بدون مهریّه خواند؟  در عقد موقّت لازم است مدّت و مهریّه هر دو معلوم باشد، امّا در عقد دائم قرار ندادن مهریّه ضررى نمى زند و عقد صحیح است. و بخشیدن مهریّه قبل از عقد معنا ندارد.

سوال: در صورتى که زوجه دائمى شخصى، با مرد اجنبى فرار نموده و از کشور خارج شود. آیا زن مى تواند شخصاً، یا با اعطاى وکالت به غیر، نسبت به دریافت مهر خود اقدام قانونى نماید؟ آیا چنین زنى مستحقّ دریافت مهریّه مى باشد؟  با توجّه به این که مهریّه مربوط به سابق است حقّ گرفتن آن را دارد; ولى هر دو نفر از نظر قضایى قابل تعقیب هستند، و از نظر اسلام مجازاتشان شدید است.

سوال: اگر مردى در شب زفاف، به علّت عنن، یا عامدا، به وسیله انگشت، یا شىء مناسب دیگرى غیر از آلت رجولیّت، بکارت همسرش را زایل نماید، بفرمایید: اوّلا: آیا این عمل تعزیر دارد؟ ثانیاً: آیا این عمل در حکم دخول، و زوجه مستحقّ کلّ مهر است؟  در صورت عدم رضایت زوجه، تعزیر دارد. و زوجه مستحقّ کلّ مهر است. سوال: در صورت مطالبه مهریّه از سوى زوجه قبل از عروسى، و عدم پرداخت آن از طرف زوج، بفرمایید:   الف) آیا زوجه مى تواند، تا زمان پرداخت مهریّه از رفتن به خانه زوج خوددارى کند؟ ب) در صورت خوددارى از رفتن به خانه شوهر، آیا استحقاق نفقه دارد؟  ج) آیا اعسار و عدم اعسار زوجه تأثیرى در حکم مسأله دارد؟  د) آیا آگاهى یا عدم آگاهى زوجه در هنگام عقد نسبت به عدم توانایى زوج در پرداخت مهریه، تأثیرى در حکم مسأله دارد؟  جواب الف تا د: زن نمى تواند رفتن به خانه شوهر را مشروط به دریافت مهریّه کند; ولى مى تواند قبل از دریافت مهریّه تمکین نکند. مشروط بر این که قبلا از اعسار زوج خبر نداشته باشد. و در فرض اعسار، اگر از سوى حاکم شرع قسط بندى شود، و شروع به پرداختن اقساط کند، زن باید تمکین کند.

سوال: اگر شخصی برای خواستگاری دختری برود و برای تعیین مهریه پدر دختر بگوید که مهریه این دختر هم باید به اندازه مهریه دخترهای بزرگم باشد و پسر نیز بخاطر آن حرف قبول کند که همان اندازه باشد و بعد از جاری شدن صیغه عقد بفهمد که پدر دختر دروغ گفته چون مهریه دخترهای بزرگش خیلی کمتر بوده آیا این مهریه حلال است یا نه؟  با توجه به اینکه در مهریه تدلیس شده مهریه مزبور معتبر نیست و قابل اصلاح است یا مهر المثل بگیرند یا هم اندازه دختر های دیگر.

سوال: در صورت اختلاف زوجین در مورد وقوع و عدم وقوع نزدیکى، قول کدام یک مقدّم است؟ توضیح این که زوجین بعد از عقد نکاح، قصد جدایى از هم را دارند، و زوجه مدّعى است که به واسطه نزدیکى، مستحقّ کل مهریّه است، و زوج با ادّعاى عدم نزدیکى، زوجه را مستحقّ نصف مهریّه مى داند. حق با کیست؟  قول عدم نزدیکى مقدّم است (البتّه با قَسم)، مگر این که مدّتى بدون مانع با هم خلوت داشته باشند، که ظاهر حال مواقعه باشد.

سوال: الف) اگر بخشى از مهریّه زنى سه دانگ خانه بوده که به مبلغ صد میلیون ریال تقویم شده باشد، و مرد زمینى به همین مبلغ، یا بیشتر، بخرد و خانه اى در آن بنا کند، آیا در خصوص این بخش از مهریّه زن برائت حاصل کرده است؟ ب) اگر بین زن و مرد اختلاف شود، و مرد مدّعى باشد که زمین ساختمان را بابت مهریّه زوجه تسلیم نموده، و زن مدّعى شود که تحت عنوان هبه دریافت کرده، قول کدام یک مقدّم مى شود؟ ج) در فرض بالا کدام یک باید دلیل و بیّنه ارائه دهد؟ د) اصولا کسى که مالى به دیگرى مى دهد، ظهور در تبرّع دارد یا عدم تبرّع؟  هـ) اگر ثابت شود خانه اى که زوج ساخته، و به زن تسلیم کرده، و سند را هم به نام زوجه نموده، حداقل سه برابر مبلغى است که مرد موقع اجراى صیغه عقد نکاح به عنوان بخشى از مهریّه متعهد شده، آیا مرد مجاز است با بخش دیگرى از مهریّه زوجه، مثلا وجه رایج، یا طلا و سکّه مقدار اضافى را تهاتر نماید؟ یعنى آیا تعهّدات دیگر زوج راجع به سایر اقلام مهریّه در حدّ ارزش اضافى خانه ساقط مى شود؟  و) و اگر تهاتر نمى شود، آیا زوج حق دارد به اعتبار این که مقروض به زوجه نبوده، از مالى که به زوجه داده و تصوّر مى کرده بابت دین خود داده، رجوع و آن را مطالبه و مسترد کند؟  جواب الف تا و: در صورتى که خانه را با مشخّصاتى که در مهریّه اشاره شده تهیّه، و به عنوان مهریّه به زن تحویل دهد برائت ذمّه از این نظر حاصل شده است. و ادّعاى زن در مورد هبه بودن قبول نیست; مگر این که اقامه بیّنه شرعیّه کند. از این گذشته، در فرض هبه بودن، مرد حقّ رجوع در هبه را دارد (مگر این که زن و شوهر خویشاوند همدیگر باشند.) و در صورتى که قیمت خانه زائد بر مقدار توافق در مهریّه باشد، اضافه را مى تواند (در صورت موافقت زوجه) بابت بقیّه حساب کند. و در صورت عدم موافقت زوجه مى تواند اضافه را باز پس بگیرد; (مشروط بر این که مصالحه اى بر کلّ خانه انجام نشده باشد.)

سوال: اگر یکى از فرزندان خانواده اى طلاق بگیرد، و در این هنگام براى فرزند دیگرشان خواستگارى بیاید، و پدر و مادر مجبور شوند از مهریّه فرزند بزرگتر براى مخارج ازدواج فرزند دیگر هزینه کنند، چه حکمى دارد؟  بدون رضایت آن دختر از مهریّه او نمى توان استفاده کرد. و اگر این کار را کرده اند، باید به شکلى رضایت او را جلب کنند.

سوال: آیا شرعا توافق برعدم اسقاط حق حبس با وجود موجل بودن آن جایز است یا خیر و مهر موجل با حق حبس قابل جمع اند یا مانعة الجمع؟  حق حبس با توافق قابل اسقاط است و قابل جمع نیستند.

آیا زناى به عنف نسبت به غیر باکره، مهر المثل دارد؟  آرى مهر المثل دارد.

سوال: شخصی قبل از تصویب و الحاق تبصره ماده۱۰۸۲ قانون مدنی مهریه خانمی را که مبلغ کمی نیز بوده ضمانت کرده حال بعد از تصویب تبصره مزبور ضامن مکلف به پرداخت مهریه به نرخ روز است یا همان مبلغ مهریه را باید بپردازد؟  مکلف به نرخ روز است ( با در نظر گرفتن تورم متوسط اجناس)

سوال: زنی فوت کرده و مهریه خود را نگرفته است. در حالی که شوهر او زنده است آیا ورثه او شامل پدر و مادر و خواهر و برادر یا دیگر ورثه می توانند ادعایی در خصوص مطالبه مهریه او داشته باشند در دو حالت زیر: ۱- زن فرزند دارد ۲- زن فرزند ندارد  مهریه زوجه مانند بقیه اموال است، به پدر و مادر و شوهر و فرزندان او می رسد و دیگران سهمی ندارند و آنها که سهم دارند می توانند مطالبه کنند.

سوال: در صورتى که زوجه با استفاده از حقّ فسخ، عقد را بر هم زند حکم مهریّه چیست؟  هرگاه زن به خاطر ناتوانى مرد از نزدیکى، عقد را بر هم زند، شوهر باید نصف مهر او را بپردازد، ولى اگر به خاطر یکى دیگر از عیبهایى که گفته شد مرد یازن عقد را بر هم زند، چنانچه با هم نزدیکى نکرده باشند چیزى بر مرد نیست، و اگر آمیزش کرده باشند بنابر احتیاط واجب باید تمام مهر را بپردازد.

سوال: در صورتى که زوجه با استفاده از حقّ فسخ، عقد را بر هم زند حکم مهریّه چیست؟  هرگاه زن به خاطر ناتوانى مرد از نزدیکى، عقد را بر هم زند، شوهر باید نصف مهر او را بپردازد، ولى اگر به خاطر یکى دیگر از عیبهایى که گفته شد مرد یازن عقد را بر هم زند، چنانچه با هم نزدیکى نکرده باشند چیزى بر مرد نیست، و اگر آمیزش کرده باشند بنابر احتیاط واجب باید تمام مهر را بپردازد.

سوال: اگر یکى از زوجین تغییر جنسیّت دهد لطفاً بفرمایید: 1. حکم ازدواج آنها چیست؟ 2. مهریّه زوجه چه حکمى دارد؟  اگر تغییر جنس واقعى باشد نه صورى، ازدواج آنها باطل مى شود، ولى مهریّه مربوط به زمان قبل به قوّت خود باقى است.

سوال: اگر مهریّه سیصد هزار تومان و نصف مایملک داماد باشد آیا این مهریّه باطل نیست؟  این مهریّه مجهول و باطل است و به جاى آن باید مهرالمثل بپردازد.

سوال: حکم مهریه زنی که شوهرش قبل از دخول فوت می کند چیست؟  در صورت فوت همسر تمام مهریه به او تعلق می گیرد.

سوال: لطفا بگویید منظور از اینکه مثلا مرد کلیه های خود و یا نصف بدن خود را به عنوان مهر در عقدنامه بنویسد چیست؟ و آیا اصلا اینگونه مهری صحیح و قابل دریافت است؟ طریقه دریافت آن چگونه می باشد؟  اینگونه مهریه ها صحیح نیست و تبدیل به مهر المثل خواهد شد مگر در مورد کلیه. اگر واقعا زوجه مشکلی درکلیه داشته باشد و شوهر بخواهد یکی از کلیه هایش را به او واگذار کند چنین مهریه ای مانعی ندارد.

سوال: من یک زن هستم، به منزل پدرم میروم و درمنزل پدرم کارهای منزل آنان را انجام می دهم، شوهرم با کار کردن درمنزل پدرم مخالف است و میگوید چون من راضی نیستم اعمال واجبی که سایر افراد خانواده انجام می دهند شرعا اشکال دارد. آیا کار من اشکال شرعی دارد؟  اشکالی ندارد. زنان در چند مورد بدون اجازه شوهر مى توانند از منزل خارج شوند: در مورد انجام واجبات (مانند حج واجب و صله رحم نسبت به پدر و مادر و برادر و خواهر و امثال آن به مقدار لازم) و فراگرفتن احکام اسلام مثل اینکه به مسجد برود تا در آنجا احکام اسلامى را بشنود، و در مورد تهیه اجناس ضرورى و لوازم منزل در صورتى که همسرش یا شخص دیگرى براى او انجام ندهد، و نیز براى رأى دادن در انتخابات و یا شرکت در راهپیمایى هاى ضرورى، و همچنین در مورد مراجعه به طبیب.

سوال: در صورتی که عقد نکاح به علت جنون زوجه فسخ شود و زوجه از بدو ازدواج تا هم اکنون از تمکین و انجام وظائف زناشوئی استنکاف نموده و از مراجعت به منزل زوج خوداری کرده و ناشزه بوده (طبق حکم قطعی دادگاه) و از طرفی زوجه ادعای وقوع نزدیکی با زوج را بنماید و زوج به کل منکر آن شود (طبق اظهار پزشک پرده بکارت زوجه از نوع حلقوی میباشد)،ارشاد فرماپید آیا زوج میتواند با انجام سوگند،عدم نزدیکی با زوجه را در دادگاه ثابت نماید؟ زوج چگونه ثابت کند با زوجه نزدیکی نکرده است؟ در این شرایط و بعد از صدور حکم فسخ نکاح به دلیل جنون زوجه،تکلیف مهریه چگونه است؟  در صورتیکه زوج و زوجه با هم در خلوت زندگی کرده باشند ادعای زوجه بر دخول پذیرفته می شود و در اینصورت مهریه مطابق آنچه در عقدنامه آمده باید پرداخت شود مگر اینکه ثابت شود تدلیسی از سوی زوجه و بستگانش انجام گرفته است به این معنی که گفته باشند زوجه از هر نظر سالم است.

سوال: چنانچه دختر باکره ی ۲۸ ساله ای بدون اذن پدر عقد انقطاع منعقد نماید و با رضایت و بدون هیچگونه فریبی حاضر به تمکین شود و در یکی از موارد رابطه ی جنسی بدون اینکه هیچیک از طرفین بخواهند و بدون دخول کامل و انزال، پرده ی بکارت پاره شود، آیا دختر استحقاق مطالبه مهرالمثل یا ارش البکاره یا هر عنوان دیگری را دارد؟ در صورت تهدید به آبروریزی وجهی را که می گیرد چه حکمی دارد؟  هرگاه شرط عدم دخول کرده باشد و آن جوان بر خلاف شرط عمل نموده استحقاق ارش البکارة دارد و اگر هر دو توافق بر دخول کرده اند استحقاقی ندارد.

سوال: باستحضار عالی میرساند:دخترم در سال85 با یک پسر عقد ازدواج دایم منعقد کرده و در سال 86که بعنوان پزشک خانواده در حال گذراندن دوره طرح پزشکی خود در منطقه محروم ورزقان بوده در اثر سانحه تصادف رانندگی فوت نموده است. پسر ادعا دارد که همسرش قبل از عمل زناشویی (در حالیکه دوشیزه بوده) از دنیا رفته است. چنانچه ادعای وی ازطریق اتیان سوگند مورد پذیرش دادگاه واقع شود، با عنایت به اینکه شوهر در حالت عادی مطابق قانون آیین دادرسی مدنی، تمامی مهریه را بدهکار می باشد و براساس قانون ارث، یک دوم (نصف) از تمامی ماترک متوفی را به ارث می برد، تکلیف پسر در پرداخت مهریه به والدین دختر و مقدار آن و همچنین تکلیف والدین دختر در پرداخت سهم الارث به پسر و مقدار آن چیست؟  در صورت فوت زوجه، زوج در هر حال باید تمام مهریه را به ورثه وی پرداخت کند حتی اگر آمیزشی صورت نگرفته باشد ولی نیمی از مهریه (در صورتیکه زوجه فرزندی نداشته باشد) به عنوان ارث به شوهر می رسد.

سوال: سوال درباره زنی است که به مدت 1 سال در عقد دائم مردی بوده که در شرف عروسی بوده اند، ناگهان همسر این خانم فوت شده و به رحمت خدا رفته اند. این مرحوم به نام خودشان هیچ دارایی نداشته اند ولی در زمان حیات پدر مرحوم قرار بوده زمینی به نام ایشان کنند ولی دست اجل این امکان را نداد. به هر حال، ناگفته نماند که بکارت این خانم توسط مرحوم برداشته شده بوده واین خانم دیگر دختر نیستند. با این تفاصیر لطف نموده بفرمایید تکلیف مهریه این خانم که بالغ بر 400 سکه تمام بهار ازادی میباشد چیست؟  البته این بدهکاری بر ذمه او همچنان باقی است و اگر پدرش در حق او محبت کند و دین او را ادا نماید سبب شادی روح او خواهد شد.

سوال: بین دختر و پسر به قصد ازدواج و با اطلاع خانواده صیغه محرمیت خوانده می شود به مدت ۱۴ روز که پس از ۱۴ روز عقد دائم انجام گیرد البته مهریه صیغه موقت را همان تعداد مهریه ای که برای عقد دائم تعیین کردند می گذارند۱۰۰۰ سکه اما بنا به دلایلی پس از ۱۴ روز عقد دائم صورت نمی گیرد و قضیه کاملا منتفی می شو د آیا مهریه تعیین شده بر گردن پسر هست و باید پرداخت کند ؟  پرداختن این مهریه واجب نیست تنها به اندازه مهرالمثل اینگونه موارد مدیون است.

سوال: اگر زوج نسبت به پرداخت مهر معسر باشد تکلیف ازدواج چیست؟ و نیز اگر زوج نسبت به پرداخت نفقه معسر باشد تکلیف ازدواج چیست؟ آیا زوجه حق فسخ ازدواج را دارد یا خیر؟  نسبت به پرداخت مهریه حق فسخ ندارد اما اگر نفقه را نپردازد و زوجه در عسر و حرج باشد می تواند از حاکم شرع تقاضای طلاق کند

سوال: بنده به عنوان مهریه همسرم نیمی از دارایی هایی را که از درآمد بنده حاصل می شود قرار داده ام. نظر شما راجع به این موضوع چیست؟ یه عنوان مثال اگر دو تومان در جیب بنده باشد آیا یک تومان آن متعلق به همسرم می باشد؟  چنین مهریه ای باطل است و باید مهر المثل به او بپردازید یعنی مهریه ای همانند افراد شبیه به او.

سوال: اگر زوجه قبل از نزدیکی فوت کند آیا وراث او مالک نصف مهر می شون


مطالب مشابه :


عمره زوجهای جوان

باسمه تعالی. زوجهای جوان جهت اعزام به عمره 91 می توانند جهت ثبت نام به سامانه زیر مراجعه نمایند.




زوجهای جوان جهت ثبت نام عمره مفرده

زوجهای جوان جهت ثبت نام سامانه ثبت نام حج زوجهای جوان جهت اعزام به عمره 91 می




اختصاص سهمیه عمره مفرده به زوج های جوان

ثبت نام عمره 93 زوج های جوان. فراخوان براي ثبتنام در كاروان‌ها حج و زيارت در




اعلام شرايط ثبت نام سهميه زوجهاي جوان در عمره 93-92

اعلام شرايط ثبت نام سهميه زوجهاي جوان در عمره 93-92 - حج اعلام شرايط ثبت نام سهميه 1/7/91




زوجهای جوان بدانند

حج و عمره موثرترین کانالهای ارتباطی - زوجهای جوان بدانند - - حج و عمره هنری به نام واقع




گل وضو

حج و عمره موثرترین کانالهای ارتباطی ثبت وبلاگ حج در قران و




انتقال تجربه یک مسئول فرهنگی (اعزام دور اول)

حج و عمره موثرترین شویی به زوجهای جوان از طریق وبلاگ روز و ریختن در پوشه به نام




اصول روابط جنسی و رفت و آمد در دوران عقد

جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود ثبت اسناد و عمره 91. سایت اذان




سئوالات متداول در خصوص مهریه

چون دعوی مطالبه مهریه از ماترک متوفی از ناحیه زوجهای حجّ تمتّع يا حجّ عمره جوان کارگر




برچسب :