بررسی تولید نسخ خطی در قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامي- ايراني


بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه
كتاب هاي خطي همواره نقش و جايگاهي والا و ارزشمند داشته و دارند. در گذشته در ديوان برخي از سلسله حاكمان و پادشاهان ايراني، خطاطان، مذهبان، نقاشان و ساير هنرمندان زبردست و ماهر به كار گرفته مي شدند تا نسخ خطي هنري و ارزشمند و نفيس در آن كانون كتاب آرايي توليد گردد كه اوج آن  نخست در دوره تيموريان و سپس در دوره هاي صفويان و قاجاريان بوده است اهميت كتاب و نسخه هاي توليد شده و تزيين شده تا بدان پايه بود كه مايه فخر پادشاهان و حاكمان بود. در حال حاضر نيز نقش مجموعه هاي نسخ خطي در
شهرت و اعتبار كتابخانه هاي بزرگ و مشهور در خور تأمل است. كشور ايران نيز به جهت دارا بودن گنجينه هاي ارزشمند نسخ خطي– عليرغم خارج شدن تعداد بی شماري از نسخ ههاي خطي ايراني در مقاطع مختلف تاريخي- هنوز از لحاظ غناي مجموعه ها، داراي اعتبار و جايگاهي والا در جهان است. با اين اوصاف، نبايد اجازه داد كه غبار فراموشي بر چهره اين گنجينه هاي ارزشمند بنشيند؛ بلكه
بايد ضمن حفاظت و نگهداري از اين مجموعه ها براي معرفي و در دسترس قرار دادن و استفاده از محتواي آن ها اقدامات لازم صورت گيرد
در بحث نسخ خطي، نه تنها نگهداري آن ها به عنوان گنجينه و اثر ارزشمند تاريخي مهم است؛ بلكه بيشترين ارزش آن ها به لحاظ سنديت و ارزش محتوايي تحقيقي آنها است. يعني هر نسخه خطي به خودي خود قابليت استفاده تحقيقي براي موارد متعددي همانند تاريخ علم، هنر، صنعت كاغذسازي و كتاب آرايي را دارد. همين امر باعث شده است كه هرچند نسخه هاي مختلفي از يك عنوان كتاب اگر در دست باشد، هر كدام ارزش خاص خود را دارد و در نسخ خطي، نسخه تكراري به آن معنا كه در كتب چاپي مطرح است معنايي ندارد. چون اگر چه محتواي چند نسخه از اثر موجود، يكي است ولي به جهت شرايط زمان و مكان استنساخ و توليد، هر نسخه منحصر به فرد و حاوي اطلاعاتي ارزشمند است كه ممكن است در هيچ جاي ديگر يافت نشود. به علاوه از لحاظ محتوايي نيز براي دستيابي به متون اصلي دور از هرگونه تحريف و يا براي شناسايي حلقه هاي مفقوده علمي داراي ارزش فراوان اند. به قول استاد حائري در بخشي مانند تدوين تاريخ تمدن اسلامي كاملاً حياتي هستند. چنانچه بعد از گذشت سال ها هنوز تاريخ مستقلي براي علوم اسلامي و بر اساس تحقيقات مسلمانان وجود ندارد. ايشان معتقدند بر مبناي بازشناسي نسخ خطي بايد تاريخ علوم اسلامي به دست خود مسلمانان بازنويسي شود (طباطبايي بهبهاني، 1380) با بررسي جايگاه توليد نسخ خطي و فهرست نويسي آن در ايران از گذشته تاكنون با توجه به گستردگي مجموعه هاي نسخ خطي موجود در كشور و نقش ايرانيان در توليد و فهرست نويسي اين آثار، لازم است تلاش لازم جهت آشنا ساختن نسل جديد با اين پيشينة علمي و تاريخي انجام شود

توليد نسخ خطي در فرهنگ و تمدن اسلامي و ايراني :

وجه تسميه كتاب خطي به نام نسخه اين بوده است كه چون كاتب بر اساس رونويسي از كتاب، رونوشت ديگري فراهم كرده، رونويس جديد، كاتب يا خواننده را از نسخة مأخوذ بي نياز كرده است و چون نسخه يا رونويس جديد، نسخه يا رونويس مأخوذ و قبلي خود را نسخ و ازاله مي كرده است، از اين رو به آن نسخه گفته اند كه مأخوذ از واژه مبناي نسخ (ن س خ) به معناي زدودن و زايل كردن است كه از آيه 106 سوره بقره گرفته شده است كه البته چنان كه راغب اصفهاني هم متذكر شده است از بين بردن و ازاله كردن صورت اولي، در
اين معناي نسخ در واژه نسخه اقتضا نمي كند بلكه نمونه و مثل آن را در شكل و ماده ديگر اثبات و اضافه مي كند در زمينه تفاو تهاي نسخه خطي با كتاب چاپي بايد گفت كه قيد دست نويس بودن و مربوط به گذشته بودن و استفاده از قلم و مركب در نسخه خطي ضروري
است. در باب اهميت نسخه خطي نسبت به كتاب چاپي مي توان به مواردي همچون منحصر به فرد بودن، حاوي اطلاعاتي درباره هويت علمي دوره هاي مختلف، گستره علمي هر دوره تكميل كننده حلقه هاي گم شده تاريخ علم، تبيين دوره ها و سبك هاي هنري گذشته، ساختار زباني و ادبي هر دوره، ميزان توجه صاحبان قدرت به كتاب و نسخه آرايي اشاره نمود. به همين دليل هر نسخه خطي جدا از محتواي آن، نسبت به كتاب چاپي، در جاي خود يك سند تحقيقي درباره گذشته و اوضاع علمي و هنري و اهميت آن در دوره كتابت و يا سير تاريخي دست بدست شدن نسخه توسط مالكان آن است. علاوه بر اين نسخه هاي خطي داراي حواشي و تعليق هها هستند كه هر كدام از آ نها نيز
 به نوبه خود مي توانند يك نسخه، سند و موضوع تحقيقي باشند. در مواردي يادداشت هايي در خصوص حوادث دور هاي خاص يا نام اثري از يك دانشمندي خاص در كتاب هايي خطي شناسايي مي شود كه در هيچ منبع ديگري بجز آن نسخه خاص ديده نمي شود و تنها منبع منحصر به فرد اين قبيل اطلاعات همان يادداشت درج شده در آن نسخه است  انگيزه هاي توليد نسخ خطي عبارتند از: انگيزه هاي ديني و اقتصادي، علمي و آموزشي و تربيتي در باب نسخه آرايي و تكثير نسخه ها در ديوان ها و دربارها مي توان عامل شيفتگي را نيز اضافه كرد. انگيزه ديني يكي از مهم ترين عوامل توسعه و رشد نسخه آرايي در تمدن اسلامي بوده است. چون قرآن داراي بالاترين مرتبه در همه ادوار، نزد اهل ايمان بوده است، بنابراين بايد جزو اولين كتاب هاي استنساخ و تزئين شده باشد. همان گونه كه از حضرت محمد (ص) روايت شده است كه اگر از مؤمني يك ورق نوشته برجاي ماند، روز رستاخيز همان برگ بين او و آتش جهنم حاجب و حائل خواهد شد
در بررسي كانون هاي توليد نسخ خطي مي توان به اختصار گفت كه كانون هاي سه گانه اي در توليد نسخ خطي دخيل بوده اند كه اين كانونها عبارتند از: دانشمندان، دربارها و ديوان ها، كتاب فروشان و وراقان كانون دانشمندان: دانشمندان و فضلاي جهان اسلام، يا خود كتابت ميكردند و يا شاگردانشان در حلقه هاي درس در مدارس، مساجد، خانقاه ها و... به كتابت گفته هاي استاد مي پرداختند. در برخي موارد هم براي ماندن در خانقا هها و يا اعطاي نذورات نسخي را رونويسي مي كردند كانون دربارها و ديوان ها: نخستين كانون هاي نسخ هنويسي در زمان بني اميه شكل گرفتند و در زمان بني عباس رشد يافتند. ابن نديم چنين نقل مي كند: خطي پيدا شد كه به آن خط عراقي مي گفتند و همان خط محقق بود كه به آن وراقي نيز گفته مي شد و اين خط مرتباً رو به ازدياد و زيبايي گذاشت تا كار به مأمون رسيد و اصحاب و نويسندگان او به نيكو ساختن خط خود پرداختند و مردم بر سر اين پيدا شد كه از پرورش « احول محرر » كار با هم تفاخر داشتند، تا آنكه مردي بنام يافت گان برمكيان بود و به معاني خط و اشكال آن دانش بسزايي داشت نسخه نويسي و استنساخ كتاب در كانون نسخه نويسان ديواني در دوره سلجوقي رشد بيشتري داشت و كتاب هاي زيادي در اين كانون ها كتابت و آرايش و تزئين شد بعد از دوره زوالي كه براي كتابت و كتاب آرايي در اثر حمله مغول پديد آمد، به همت كساني مانند خواجه رشيدالدين فضل الله وزير دربار تيموريان، ربع رشيدي به عنوان يك شهرك علمي فرهنگي تأسيس شد و در آن مكان تأليف، تدوين و كتابت و استنساخ و تزئين آن ها بار ديگر رواج يافت. در دوره هاي بعدي، صفويان اين روند را ادامه دادند؛ ولي در دوره قاجار و با ورود صنعت چاپ به ايران، توليد نسخه هاي خطي كاهش يافت. يكي از ويژگي هاي بارز آثار كانون هاي ديواني توليد نسخه هاي نفيس هنري در اين كانون هاست چون هنرمندان برجسته از سراسر مملكت به ديوان و دربار دعوت مي شدند و هنرمندان ديواني در زمره نامدارترين هنرمندان دوره خود و يا دوره هاي بعد بوده اند
كانون وراقان: وراقان افرادي نسخه شناس و كتاب شناس بودند و برخي از آن ها در زمره شاعران و اديبان بودند مانند ابن نديم كه الفهرست را در حجره وراقي خود تأليف كرد اين افراد از طريق كتاب فروشي و نسخه برداري امرار معاش م يكردند؛ ولي نسخه هاي توليدي اين كانون از تزئينات نسخه آرايي كمتري برخوردار بود تا توانايي خريد نسخه براي افراد عادي جامعه وجود داشته باشد در اين كانون چون اكثر موارد كار كتابت توسط كاتب در برابر مزد انجام مي گرفته و عجله و سرعت هم در دستور كار بوده برخي از نسخ ههاي كم اعتبار و پر غلط هم منسوب به اين كانون مي تواند باشد. نظامي گنجوي در خمسه، ليلي و مجنون، بخش 43 ، وفات يافتن ابن سلام شوهر ليلي، درباره اشتباه كاتبان آورده است:         كم يابد كاتب قلم راست        آن هر دو حساب را به هم راست  
در هر سه كانون و نزد همه مردم در همه اعصار زيبايي خط به عنوان يكي از اركان اصلي كتاب، يك فضيلت به حساب مي آمده است؛ زيرا هر مقدار هم كار كتاب آرايي قوي باشد تا خط كاتب آن زيبا نباشد، زيبايي كتاب جلوه گر نمي شود. ابن نديم نيز در الفهرست به نقل از بزرگان در مورد مدح خط چنين آورده است : اقليدس گويد: خط هندسه ايست روحاني؛ اگرچه با وسيله جسماني ظاهر شده است. ابودلف گويد: خط، بوستان دانش است. نظام گويد: خط امري روحي  است؛ اگر چه در حواس بدني ظاهر است

فهرست نويسي:

فهرست در معناي عام هر نوع ليست يا سياهه است. در معناي اصطلاحي آن در كتابداري و كتاب شناسي سنتي به معناي كتاب شناسي، نمايه و نمايه ي پايان كتاب بكار رفته است. اما در كتابداري نوين، فهرست سياهه اي از مواد (كتابخانه اي) است كه بر حسب طرح و نقش هاي معين منظم شده باشد و تمايز آن با كتاب شناسي اين است كه منابع موجود در يك مجموعه خاص را ضبط و توصيف مي كند. فرايند توليد فهرست ها را فهرست نويسي مي نامند فهرست نويسي فرايندي است كه طي آن مشخصات ظاهري و محتوايي؛ يعني اطلاعات كتاب شناختي مواد و منابع اطلاعاتي در برگه هاي استاندارد يا ركوردهاي ماشين خوان ثبت م يشود و هدف آن ايجاد فهرستي براي بازيابي مواد است

800px-Uthman_Koran-RZ.jpg


فهرست نويسي نسخ خطي:
مجموعه فعاليتهايي كه به تهيه صورت نظام مند نسخه هاي خطي در يك يا چند كتابخانه م يپردازد و دست يابي به محتواي فكري آن را تسهيل ميكند اصول و قواعد كلي حاكم بر فهرست هاي ايراني هر فهرست نسخه ي خطي بايد داراي دو قسمت باشد: كتاب شناسي و نسخه شناسي.
-1 بخش كتاب شناسي شامل قسمت هاي معنوي و محتوايي كتاب است؛ به عبارت ديگر اقلام اطلاعاتي ثابت، معين و غير قابل تغيير در هر عنوان كتاب خطي جزو بخش كتاب شناسي است؛ مانند مطالبي در باره عنوان، مؤلف، موضوع، ابواب و فصول و زبان كتاب.

-2 بخش نسخه شناسي مشتمل بر قسمت هاي ظاهري و فيزيكي نسخه است و اقلام اطلاعاتي متغير بر پايه نسخ ههاي متعدد از يك عنوان كتاب خاص، جزو نسخه شناسي محسوب مي شود؛ مانند مطالبي درباره ويژگ يهاي كاغذ، تعداد و اندازه اوراق، نوع خط و تعداد سطور و... در هر نسخه نسبت به يك نسخه ديگر.
كاركردهاي فهرست نويسي نسخ خطي:
الف- شناسايي نسخه هاي خطي موجود از آثار دانشمندان، اديبان و علما.
ب- شناسايي آثار مفقوده كه نسخ ههاي آن ها تاكنون از ديد محققان به دور مانده است.
ج- شناسايي كانون هاي علمي، ادبي، ديني و هنري در دوره هاي مختلف با
توجه به آثار بجاي مانده از هر دوره.
و- نماياندن سير تحول علوم با توجه به آثار برجاي مانده و ...
ه- شناسايي و معرفي نسخه هاي مشابه از يك عنوان در كتابخانه ها و مجموعه هاي ديگر.
حائري يكي از بنياني ترين و در عين حال پر ارزش ترين كاركردها را براي فهرست نگاري به صورت زير بيان كرده است: فهرست نگاري دقيق و درست نسخ ههاي خطي عامل اصلي خودشناسي و مقدمه نگارش دقيق تاريخ علم مسلمانان است رويكردي كه در گذشته نسبت به فهرست و وظيفه و تعريف آن وجود داشت، متفاوت از رويكرد و تعريف امروزي بود. تا قبل از 1305 شمسي، فهرست بيشتر به معناي يك سياهه بود كه كتاب هاي موجود در مجموعه هاي شخصي يا تأليفات يك نفر خاص را نشان مي داد؛ در دوره معاصر و بعد از 1305 اين تلاش ها مراحل تكامل را طي كرد. در نخستين دوره فهرست نگاري نسخه هاي خطي در دوران معاصر، كوشش هاي آقايان ميرزا اوكتايي (فهرست مشهد)، ابولقاسم اعتصام الملك (فهرست كتابخانه مجلس)، حدائق شيرازي (فهرست كتابخانه سپهسالار) و عبدالعزيز جواهركلام (كتابخانه معارف) فراموش نشدني است. آن ها كوشيدند اطلاعات شخصي و ضوابط سنتي و معيارهاي تازه موجود در فهرست هاي نگارش يافته توسط شر قشناسان را با هم جمع كنند و به اين طريق فهرست هاي اوليه ايران منتشر شد در دوره معاصر وظيفه فهرست هاي نسخ خطي، تنها نشان دادن كتب موجود نيست بلكه كمك به جوينده در يافتن كتاب خاص با موضوع كاملا مرتبط با نياز جوينده است. بر اساس اين ديدگاه، خيلي از صاحب نظران، از يك بعد فهرست نويسي را يك علم به حساب م يآورند؛ چرا كه جداي از گردآوري اطلاعات مربوط به نسخه و كتاب [فن]، به تحليل تاريخي اطلاعات درباره نسخه اهتمام دارد كه اين يك كار علمي و تحقيقي شيوه هاي فهرست نويسي نسخ خطي در ايران است
براي فهرست نويسي در ايران مي توان قائل به سه شيوه شد:
1- سنتي.
2- ميانه
3- مدرن.

شيوه سنتي:

شيوه سنتي شيوه اي است كه تا قبل از سال 1305 ش در بين فهرست نويسان مسلمان رايج بوده است. تهيه فهرست براي كتا بها از سده دوم و سوم هجري در بين دانشمندان اسلامي رواج يافت و فهارس متعددي در اين زمينه تدوين گرديد. در اين شيوه، بيشتر تاكيد بر تهيه فهرس تهاي سياهه مانند و برشمردن آثار بوده است. در فهرست هاي اين دوره دو ديدگاه حاكم بوده است. ديدگاه اول كه به كتاب به عنوان يك شي ذي قيمت توجه مي شده است و غرض از تنظيم آن، مراقبت و حفظ كتاب ها بوده كه به آن سياهه گفته مي شود. ديدگاه دوم كه جنبه علمي داشته و بيشتر متوجه ماهيت كتاب ها بوده و به فهرست و فهرست گان امروزي نزديك تر است و آن فهرست ناميده مي شود. براي نمونه اول، مي توان طومار تهيه شده براي گنجينه شيخ صفي در سال 1127 هجري قمري بعد از حوادثي كه بر سر آن گذشت را نام برد كه در آن همراه با احصاء مشخصات ساير اشيا و كتب نيز ياد شده است. براي كتا بها، تعداد مجلدات هر عنوان، ذكر ناقص اسم اشهر هر كتاب، اوصاف جلد، كاغذ، خط و صنايع حواشي آن ذكر شده است براي نمونه دوم ميتوان از كارهاي دانشمندان و علم دوستاني چون ابن نديم، شيخ طوسي، حاجي خليفه و شيخ آقا بزرگ طهراني، نام برد. در اين شيوه فهرست هاي كتب همراه با رجا لشناسي آمده و با گذشت زمان كم كم اين دو از هم جدا شده اند. بر اين اساس براي فهرس تهاي قديمي بايد اين دوره را مد نظر قرار داد:

1 .دوره تركيبي: در اين دوره فهرست هاي كتب در متن رجال شناسي ها وجود داشت و هنوزاين دو مقوله از يكديگر در منابع متمايز نشده بودند. از اين گروه مي توان كتاب هايي همانند الفهرست ابن نديم، الفهرست شيخ طوسي در ميان متقدمين و ريحانه الادب و روضات الجنات در ميان متاخرين نام برد.به عنوان مثال در الفهرست ابن نديم، با وجود اينكه اصالت با پديد آوران است و كتاب ها در ذيل سرگذشت پديد آوران برشمرده شده است،در بيشتر موارد نام كتاب دقيقاً ذكر شده و در برخي جاها تقسيم بندي فصول و ابواب كتاب، موضوع و محتواي رساله يا كتاب، خصوصيات نسخه و حتي يادداشت هاي بزرگان در ظهر آن نسخه نقل شده است. به طور كلي ابن نديم در گزارش آثار دانشمندان، به ذكر نام كامل كتاب و در برخي موارد گزارشي از بخ شهاي داخلي كتاب، تعداد برگ هاي آن و يادداشت هاي آغازين برخي نسخه ها اكتفا نموده است

kufi_393%20AH_earliest.jpeg


2. دوره جدا شدن فهرست ها از كتب رجالي، كه نمونه بارز و تكامل يافته اين فهرست ها كتاب هاي الذريعه و كشف الظنون است. كشف الحجب و الاستار از كنتوري و مرآة الكتب اثر ثقه الاسلام تبريزي، نيز در دوره بعد از اين قبيل است. حاجي خليفه در فهرستش از روش الفبايي براي تنظيم عنوان كتا بها استفاده كرده است و در ذيل هر عنوان كه متناسب با نام موضوعي از علوم بود، گزارشي از آن علم، موضوع، مسائل و آثار مهم آن ارائه داده است. پس از آن اگر كتابي داراي شروح و حواشي بوده، آن ها را نيز در ذيل عنوان اصلي گزارش كرده است براي مثال حاجي خليفه در معرفي يك اثر از عنوان آن، نام مؤلف، سال تأليف و سال درگذشت مؤلف ياد كرده و در معرفي متن اثر صرفاً به گزينش و نقل عبارت صاحب اثر از مقدمه آن اكتفا كرده است شيخ آقا بزرگ طهراني در الذريعه ابتدا عنوان كتاب را به صورت الفبايي و بعد از آن نام و دوره تاريخي زندگي مؤلف و احياناً كتابخانه اي كه نسخه اثر در آن موجود است را ذكر كرده است
آنچه در اين فهرستها آمده است تفصيل فهرستهاي متأخرين را ندارند اگر در جايي هم اطلاعات بيشتري از حد معمول فهرست براي يك مدخل داده شده است داراي تفكيك در دو بخش كتا بشناسي و نسخ هشناسي (از ويژگي هاي فهرست هاي دوره ميانه) نيستند.

شيوه ميانه :
شيوه ميانه از سال 1305 با انتشار اولين جلد از فهرست كتاب هاي كتابخانه آستان قدس شروع شد؛ در كار تمام فهرست نگاران اين دوره، اين فهرستها داراي وجوه مشتركي در كليت مربوط به ذكر دو بخش كتاب شناسي و نسخه شناسي هستند؛ اما در ريزه كاري و تقدم و تأخر عناصر اطلاعاتي، تعداد فيلدهاي ضروري كه براي هر بخش از كتا بشناسي و نسخ هشناسي بايد ذكر گردد و ميزان تفصيلي كه هر فيلد بايد داشته باشد، هماهنگي وجود ندارد و هر فهرست نويس اسلوب خاص خود را دنبال م يكند. به گفته اشكوري، حتي يك  فهرست نويس هم گاهي چند روش را در فهرست هايش بكار گرفته است بيشتر فهرستهاي فهرست نگاران ايراني تدوين شده بعد از سال 1305 داراي
اين شيوه مي باشند و تا عصر حاضر هم اين شيوه فهرست نويسي در كنار فهرست نويسي مدرن ادامه يافته است. در آغاز اين دوره فهرس تهاي كتب چاپي و خطي همانند جلد اول فهرست آستان قدس با هم و در يك مجلد فهرست نويسي و چاپ شده اند؛ ولي در دوره بعد ،فهرست هاي اين دو نوع كتاب از هم جدا شده و تقسيم بند يهاي ديگري براي تنظيم فهرست هاي كتب خطي اعمال گرديد كه عبارتنداز:

1 .تقسيم بندي موضوعي: مانند فهرست هاي آستان قدس رضوي و برخي از
مجلدات فهرست كتابخانه مركزي دانشگاه تهران.

2 .تقسيم زباني: مانند فهرست هاي كتابخانه ملي كه در شش جلد اول
كتاب هاي فارسي و در بقيه مجلدات كتاب هاي عربي فهرست شده اند.

3 .تقسيم و ترتيب بر اساس تاريخ ورود كتب به كتابخانه و شماره ثبت
اختصاصي به آن ها مانند فهرست هاي كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي و اكثر
فهرست هاي موجود در كشور.

براي هر يك از اين تقسيمات در فهرست هاي نسخ خطي مزايا و معايبي وجود دارد؛ براي نمونه در تقسيم موضوعي بايد تا زماني كه تعداد مجلدات فهرست شده در يك موضوع يا چند موضوع به حد كافي جهت چاپ در يك جلد فهرست برسد كتاب ها بايد در انتظار فهرست و انتشار بمانند و بالطبع اطلاع رساني آنها ممكن نيست. در عين حال، اين روش باعث فهرست شدن كتاب هاي هم موضوع دركنار يكديگر و در يك جلدخاص مي شود و استفاده كننده را با بيشترين تعداد از كتاب هاي موجود از يك موضوع در مجموعه كتابخانه آشنا مي كند با وجود اين، سبب پراكندگي در فهرس تهاي منتشر شده از كتاب هاي يك مجموعه خاص مي شود.در روش فهرست نويسي بر اساس تاريخ ورود به كتابخانه و شماره ثبت اختصاصي به كتاب، يافتن كتاب هاي هم موضوع مشكلتر از روش فهرست موضوعي مي باشد؛ ولي در مقابل، سرعت انتشار فهرست ها بالا مي رود و به لحاظ فهرست كردن مجموعه هاي خاص و امين اموالي آن ها و تطبيق شماره ثبت و شماره بازيابي و كنترل مجموعه ،شيوه مناسب تري است. در فهرست هاي فهرست نويسان دوره ميانه، تفاوت هايي وجود دارد كه عبارتند از:

1- با وجود اينكه همه ي فهرست ها قائل به دو بخش كتاب شناسي و
نسخه شناسي هستند، ولي در نحوه آوردن اين دو بخش متفاوتند. در بعضي
فهرست ها، قسمت كتا بشناسي اول آمده و بعد از آن ويژگ يهاي نسخ هشناسي
ذكر شده است. ولي در برخي از فهرست هاي ديگر برعكس اين حالت وجود
دارد.

2- در ميزان اختصار و تفصيل مطالب در فهرست ها تفاوت وجود دارد. در
بعضي از فهرست ها، ويژگي هاي كتاب شناسي كامل و مفصل آمده و حتي در
توضيحات زايد نيز ديده مي شود. ولي در بعضي ديگر اين توضيحات كوتاه و
مختصر است و در برخي موارد ناقص است. در برخي ديگر از فهرست ها،
فهرست نگاران اصل اعتدال را رعايت كرد هاند و از اصل معرفي نسخه هاي نادر،
ناشناس و مجهول الهويه به صورت مفصل و معرفي نسخ ههاي مشهور و
پرشمارتر به صورت اختصار پيروي كرده اند .

3- در بخش توصيف مجموعه ها و جنگ ها و نحوه معرفي آن ها، تفاوت هاي
بسياري وجود دارد. در برخي از فهرس تها معرفي و شناساندن مجموع هها يا
جنگ ها بسيار مختصر است و تنها به ذكر عنوان رساله ها اكتفا شده است كه در
اين حالت بخش وسيعي از اطلاعات كتا بشناختي عناوين آورده نشده است. در
برخي ديگر مجموعه ها و جنگ ها به گونه اي مفصل فهرست نويسي شده اند، به
گونه اي كه هر يك از عناوين به اندازه يك كتاب مستقل معرفي شده است.
برخي ديگر نيز اسلوب واحدي ندارند و بين دو شكل قبلي در نوسان هستند .

4- در بخش معرفي و ارائه اطلاعات نسخ هشناسي نيز تفاوت هاي چشمگيري
وجود دارد. در بعضي از فهرست هاي نسخ خطي، اطلاعات نسخ هشناسي بسيار
كوتاه و مختصر است و تنها به ذكر تعداد صفحات، نوع خط، و تاريخ كتابت
بسنده شده است؛ ولي در برخي ديگر اطلاعات نسخه شناسي به صورت كاملاً
مفصل آمده است؛ براي نمونه علاوه بر نوع خط، در مورد كيفيت آن نيز بحث
شده و يا علاوه بر ذكرتزيينات به ذكر كاتب هنري آن نيز پرداخت هاند. در اين نوع
فهرست ها علاوه بر ذكر نوع جلد و تزيينات و جنس آن، درباره كيفيت جلد نيز
نظر داده شده است و حتي يادداشت هايي را كه در صفحات اول يا آخر نسخه
درباره تولدها، مرگ ها، حوادث و... است را نيز در فهرست خود منعكس كرده اند

شيوه مدرن:

نقطه آغازين شيوه نوين را م يتوان در فهرست هاي كتابخانه ملي مشاهده كرد. برخي از ويژگي هاي آن عبارتند از: مستند كردن موضوعات و اسامي، سرشناسه قرار گرفتن پديد آور به جاي عنوان كتاب، دادن شناسه افزوده به كاتب و بكارگيري قالب مارك براي ورود اطلاعات فهرست نويسي در پايگاه اطلاعاتي كامپيوتري نسخ خطي و مواردي از اين قبيل.
فهرست نويسي كتب خطي به شيوه مدرن در ايران تحت تأثير قواعد فهرست نويسي انگلوامريكن (ويراست دوم) قرار گرفت كه در اين شيوه سعي بر آن شده تا علاوه بر حفظ و يا اصلاح و تطبيق برخي از خصوصيات فهرست نويسي سنتي ايراني- اسلامي از قواعد جهاني در زمينه فهرست نويسي نيز در اين زمينه تبعيت شود. بر اين اساس كاربرگ ههاي جديدتري تهيه شد كه كاربرگه قبلي كتابخانه ملي (مورد استفاده در جلدهاي 15 تا 22 ) نمونه بارز اين امر است. با ورود كامپيوتر به عرصه فهرست نويسي و نياز به ذخيره و تبادل اطلاعات در بانك هاي اطلاعاتي نياز به قالبي جهت ذخيره وجود داشت. كتابخانه ملي براي اولين بار از قالب مارك جهت ذخيره اطلاعات استفاده كرد و بر اين مبنا كاربرگه اي بر اساس مارك ايران طراحي گرديد و در آن عناصر اطلاعاتي بيشتري بر اساس قواعد فهرست نويسي موجود در جهان در زمينه فهرست نويسي نسخ خطي در نظر گرفته شده است.

انواع فهرست هاي نسخ خطي در ايران:

فهرست ها را از منظرهاي گوناگوني از قبيل حوزه شمول منابع، نوع اطلاعات ارائه شده و كيفيت كار فهرست نگار مي توان تقسيم بندي نمود. از ديدگاه نوع اطلاعاتي كه براي هر اثر بيان م يشود فهرست ها به گونه هاي زير تقسيم مي شوند:
1. تحليلي- انتقادي: فهرست نويس به تحليل و بررسي موضوع و محتوا بر
اساس موازين اخلاقي، شرعي و علمي مي پردازد از قبيل كتاب سعد السعود ابن طاوس.

2. موضوعي: فهرست كتاب هاي موجود را بدون توجه به عصر تأليف آن ها،
بر حسب موضوع بيان مي كند مانند فهرست ابن نديم.

3. تاريخي: فهرست نويس به بررسي اثرات يك اثر قديمي تر بر آثار پس از
خود مي پردازد و در آن از فكر انساني و دانش بشري بحث م يشود مانند كتاب
كشف الظنون حاجي خليفه.

نوعي ديگري از تقسيم بندي فهرست ها به اعتقاد احمد منزوي بر اساس كيفيت تحقيق فهرست نگار اين چنين است:

فهرست هاي نامگو، فهرست هاي توصيفي، فهرست هاي توصيفي- تحقيقي »
كه ، (Hand list)« هندليست » 1. فهرست هاي نامگو: فهرست ساده يا سياهه، يا
فهرست نگار در كار خود تنها به نام كتاب، نام نگارنده و مترجم، يا سراينده
بسنده مي كند و در بخش نسخه شناسي تنها به نام كاتب مي پردازد و احياناً سال
كتاب؛ و عمده كار او شماره قفسه است.
فهرست هاي توصيفي: [فهرست نگار] تنها به نام كتاب، نام نگارنده، نام مهدي اليه اگر در ديباچه آمده باشد، شماره بخش ها، و
احياناً نمايه اي از مطالب كتاب، سال نگارش، آغاز نسخه در دست؛ و در پي اين
بخش فهرست نگار به نسخه شناسي مي پردازد و [اين بخش] را به نسبت كامل
گزارش مي كند.

3. فهرست توصيفي- تحليلي: در اين روش فهرست نگار، گذشته از توجه به
همه روش هاي بكار گرفته در فهرس تهاي توصيفي به منابع ديگر كتا بشناسي
مراجعه مي كند. نسخه در دست با نسخه هاي ديگر آن سنجيده مي شود و به
[تفاوت هاي آن] با نسخه هاي ديگر، به كوتاهي اشاره مي كند .
در اين روش آگاهي هاي بدست آمده از نسخه [موجود] با آگاه يهاي ديگران
سنجيده شده و به گون هاي سنگ محكي است بر درستي آگاهي ما از نسخه. از
سوي ديگر كتاب مورد بررسي در فضايي گسترده از كتاب هاي هم نام يا هم
موضوع، تنها و غريب رها نمي شود. كتاب مورد بررسي به هم خانواده خود
پيوست داده مي شود

دلايل عدم يكدستي در فهرست نويسي نسخ خطي در ايران:

بر خلاف فهرست نويسي كتاب هاي چاپي در ايران، فهرست نگاري كتب خطي به دور از يكدستي است و اكثر كارشناسان معتقدند كه در فهرست نويسي نسخ خطي ايران سليقه فردي فهرست نويس دخالت زيادي دارد. اين امر مي تواند دلايل مختلف داشته باشد :

1– نداشتن تحصيلات دانشگاهي تا دوره معاصر. چون يكي از ويژگي هاي
آموزش هاي رسمي و دانشگاهي مي تواند يكدست كردن افكار و ديدگاه ها و
رويكردها خصوصاً در زمينه كاري و علمي باشد.

-2 نبود قواعد مدون يكدست و مورد پذيرش تمام فهرست نگاران نسخ
خطي كه بتواند راهنماي كار قرار گيرد؛ و در كنار اين امر ب يتوجه بودن
اكثر فهرست نگاران پيشكسوت به قواعد جهاني موجود براي
فهرست نويسي نسخ خطي

-3 بينش اكثر صاحب نظران (خصوصاً دوره ميانه) مبني بر اينكه
فهرست نويسي نسخ خطي يك كار پژوهشي است. بنابراين ديدگاه،
برخي از صاحب نظران معتقدند كه فهرست نويس قسمتي از كار محقق را
هم انجام م يدهد. اين ديدگاه باعث شده است كه برخي از
فهرست نويسان بيشترين اطلاعات را در فهرست برگه هاي خود منعكس
كنند ولي برخي ديگر ديدگاه ميانه رو تري دارند و ميزان كمتري از
اطلاعات را در فهرست ها آورده اند.

-4 در دسترس نبودن برخي از ابزارهاي مناسب كار فهرست نويس نسخ
خطي از قبيل: مستند مشاهير مخصوص كتب خطي خصوصاً براي
كاتبان، نبود سرعنوان هاي موضوعي مختص نسخ خطي كه باعث
يكدستي در كار فهرست نويسي مي شود و نبود قواعد مدون مورد قبول
همه فهرست نگاران.

لزوم وجود استاندارد فهرست نويسي:

هر كتاب خطي علاوه بر محتواي آن مي تواند از جنبه هاي فيزيكي از جمله سبك نوستاري و هنري، تذهيب، نوع كاغذ، نوع جلد، نوع خط و يادداشت هاي تملك، وقف، حوادث ادوار مختلف تاريخي كه توسط مالكان نسخه در اوراق ظهريه درج كرده اند نيز قابل تحقيق و اطلاعات قابل بررسي در نسخ خطي طيف وسيعي از مطالعات هنري و فرهنگي بررسي محققان باشد. بر اين اساس تا تاريخ اجتماعي و پيشرفت هاي صنعتي را شامل مي گردد اگر كاربراني كه به فهرست نسخه هاي خطي مراجعه مي كنند در معرفي جنبه هاي محتوايي و فيزيكي كتاب با يك استاندارد يا الگوي خاصي مواجه شوند دچار سر درگمي كمتري خواهند شد. هر نسخه خطي اگر بر پايه توضيحات
كامل و يكدست كتاب شناسي و نسخه شناسي در فهرست ها معرفي شده باشد مي تواند با نياز كاربر مطابقت بيشتري داشته باشد، بدون شك اين امر يكي از اهداف و فلسفه فهرست نويسي مي باشد. چون هدف از تهيه فهرست، راهنمايي خواننده در يافتن اثر مورد نيازش قبل از مراجعه به خود اثر است. اين امر نيز به نوبه خود تعداد مراجعات و استفاده هاي مبتني بر آزمون و خطا و استهلاك كتاب خطي را كاهش مي دهد؛ زيرا كاربر با مراجعه به فهرست ها، منبع مورد نظرش را دقيق تر انتخاب مي كند و اين امر به نوبه خود باعث انتخاب مرتبط تر مي شود. بحث كاهش مراجعات غير ضروري به اصل كتاب خطي سبب مي شود تا بدون خارج شدن اثر از چرخه اطلاعات و استفاده، ميزان آسيب رسيدن به نسخه تا حد زيادي كاهش يابد و اين امر گام مهمي در راستاي حفاظت و نگهداري نسخه هاي خطي است.
بر اين اساس در هر دوره اي سعي بر آن شده است كه قواعدي خاص براي فهرست نويسي نسخ خطي بكار گرفته شود. اين امر در نقاط مختلف جهان به اشكال گوناگون نمود پيدا كرده است. براي نمونه تغييراتي كه در ويرايش دوم انگلو امريكن نسبت به ويرايش اول داده شد، توسعه و ارائه كدها و نواحي بيشتر AMREMM. در قواعد جديدتر (با توجه به وجود قواعد انگلو امريكن) از قبيل

در ايران و كشورهايي همچون مصر شرايط به گونه اي ديگر بوده است. وليد غالي نصر درباره مصر چنين مي گويد: در چند دوره افراد و كتابخانه هايي از جمله توفيق اسكندر 1965 ، صلاح الدين المناجد 1973 و كتابخانه هاي مركزي نسخ خطي اسلامي، اسكندريه در جهت تدوين قواعد فهرست نگاري نسخ خطي اقدام كرده اند (غالي نصر، 2004 ) بنا بر تحقيق ايشان مشخص مي گردد كه در هر دوره سعي شده تا تعداد بيشتري از عناصر نسبت به دوره قبل در فهرستهامطرح گردد. نقطه مشترك اين فعاليت ها آن است كه در هيچ يك از موارد از يكالگوي مطرح شده توسط ديگران پيروي نشده است و اگر جايي از قواعدنيز استفاده شده است برخي از نواحي آن تغيير داده شده است از جمله AACR2كار كتابخانه اسكندريه در بكار بردن فيلد 260 ، با توجه به اينكه اين فيلد به كتاب هاي خطي در اصل داده نشده است. در ايران هم با توجه به اينكه فهرست نگاران دوره ميانه قواعد انگلو امريكن رادر بخش نسخه شناسي ناكافي ديده اند، آن را به كلي كنار گذاشتند و مزيت هاييهمچون نحوه مستند كردن را ناديده گرفت هاند. ولي در دوره بعد و اوايل ورود بهمرحله مدرن فهرست نگاري نسخ خطي ايران، در كار كتابخانه ملي پيوندي بينفهرست نويسي نسخ خطي در كتابخانه و اين قواعد برقرار شد و سرآغاز دور هايجديد در بخشي از فهرست نويسي نسخ خطي ايران شد. بعد از اين مرحله و باورود كامپيوتر به عرصه كار كتابخانه ها و اقدامات جهاني در زمينه استفاده ازقالب مارك جهت ماشين خوان كردن اطلاعات كتاب شناختي و ايجاد پايگاه هايالكترونيكي اين اطلاعات و ايجاد قالب مارك ايران، كاربرگه ها و تعداد آيتم هايذكر شده براي نسخه خطي نيز بي تأثير نماند و دركتابخانه ملي كاربرگه اي برمبناي قالب مارك طراحي شد. با اين وجود در بين برخي از فهرست نگاران و كتابخانه هاي بزرگ، قواعدفهرست نگاري جهاني تاكنون چندان مورد پذيرش قرار نگرفته است علاوه برآنكه در كشور نيز الگوي واحد و مورد پذيرش تمام فهرست نويسان وكتابخانه ها به عنوان الگوي استاندارد ملي وجود ندارد و چه بسا روش ها به تعدادكتابخانه ها و فهرست نگاران داراي تنوع است.


280px-AndalusQuran.JPG


يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد كه در توليد نسخ خطي انگيز ههاي گوناگوني از جمله انگيزه مذهبي،
فرهنگي و اقتصادي دخيل بوده است. در زمينه سازماندهي نيز اساتيد برجسته فهرست نگار ايراني با سه
شيوه سنتي، ميانه و مدرن به فهرست نويسي اين آثار ارزنده تمدن اسلامي پرداخت هاند. در روند
فهرست نويسي هر دوره نسبت به دوره هاي بعد تفاوت هاي چشمگيري وجود دارد. در دو شيوه سنتي و
ميانه ميزان تفاوت كار فهرست نگاران به گونه اي است كه آثار سليقه هاي فهرست نگاران در آن مشهود
است. در شيوه مدرن فهرست نويسي نسخ خطي تا حدودي از قواعد فهرست نگاري كتب چاپي استفاده
شده است هر چند اين شيوه مورد استقبال بيشتر كتابخانه ها و فهرست نگاران خطي قرار نگرفته است و
بنابراين مي توان گفت در ايران طراحي و تدوين يك شيوه استاندارد فهرست نويسي نسخ خطي
(ترجيحاً با محوريت كتابخانه ملي و همكاري كتابخانه هاي بزرگ) امري ضروري است.




منابع
. ابن نديم، محمد بن اسحاق ( 1381 ). الفهرست ترجمه محمد رضا تجدد. تهران: اساطير. 14
اشكوري، سيد جعفر ( 1387 ). فهرست نويسي و انتشار نسخ خطي و ت أثير آن در تحقيق و پژوهش،
افشار زنجاني، ابراهيم ( 1385 ). فهرست. دايره المعارف كتابداري و اطلاع رساني. بازيابي 12 شهريو ر
http://portal.nlai.ir/daka/Wiki : 88 از
افضلي، مهدي ( 1387 ). تحليلي بر آمار نسخ خطي فارسي موجود در كتابخان هها ي تركي . ه دو فصلنامه
:( خاني پور، رضا ( 78 ). درآمدي بر فهرس تنويسي نسخ خط . ي فصلنامه كتا ، ب ( 40
سلجوقي، شهره ( 1359 ). سير فهرست نگاري و تدوين كتا بشناس ي معاصر در ايرا . ن پايان نامه
كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران.
شكراللهي، احسان ( 1383 ).نقش پايگاه جامع اطلاعاتي نسخ خطي در تدوين تاريخ علم ايران و اسلام
.25-20 : (81- با تأكيد بر ديدگا ههاي استاد عبدالحسين حائري. كتاب ماه كليات ( 82
.115-104 ،( صدرايي خويي، علي ( 1380 ). دانش فهرس تنويسي نسخ ههاي خطي. پژوهش و حوزه ( 8
طباطبايي بهبهاني، سيد محمد منصور ( 1380 ). فهرس تنگاري از ديدگاه استاد عبدالحسين حائر . ي پيام
.18-6: ( بهارستان ( 7
عظيمي، حبيب الله ( 1388 ). نسخ خطي فارسي، ميراث علمي مشترك و عامل پيوند فرهنگي دو ملت

http://portal.nlai.ir/daka/Wiki : ٨٨ از
فدايي، غلامرضا ( 1386 ). آشنايي با نسخ خطي و آثار كم ياب ( فارسي و عربي). تهران: سمت.
مايل هروي، نجيب ( 1380 ). تاريخ نسخ هپردازي و تصحيح انتقادي نسخ ههاي خط . ي تهران : كتابخانه،

محمدي، حميد رضا. گنجور روميزي ويرايش 1.9 . دريافت شده در 2 فروردين 1389 ، از وب سايت
http://ganjoor.sourceforge.net : سازنده
منزوي، احمد ( 1384 ). شيوه فهرستنگاري كتا بهاي خطي (مصاحبه گر عبدالله انوار )، در احمدرضا
رحيمي ريسه (گردآورنده). نسخه خطي و فهرستنگاري در ايران، مجموعه مقالات و جستارهاي به
پاس زحمات سي ساله فرانسيس ريشارد نسخه شناس برجسته فرانسوي/ دفتر يكم ، به كوشش


مطالب مشابه :


چگون ميتوان باورهاي ديني را در دانش آموزان نهادينه كرد

درباره اجراي طرح نتايج امتياز و هر سؤال اين نتايج از آزمون هاي مختلف براي




راهکارهای نوین تعلیم و تربیت

درباره اجراي طرح نتايج امتياز و هر سؤال اين نتايج آزمون هاي پياپي مي




نمونه سوالات تشریحی دین و زندگی ( معارف )2 پیش دانشگاهی همراه با پاسخنامه

پايه هاي استوار. 1)آيه شريفه هر تمدنی 7- پيامدها و نتايج تمدن جديد در چند موضوع قابل




بررسی تولید نسخ خطی در قلمرو فرهنگ و تمدن اسلامي- ايراني

است كه بر حسب طرح و نقش هاي معين بر فهرست هاي ايراني هر فهرست هاي آستان




روشهای تربیت دینی،نمونه اي از روشهاي تربيتي قرآن ، شیوه آموزش برخی مفاهیم دینی

ديني و پياده نمودن اين مسائل از جمله حجاب كه در جامعه كنوني از هر سو در معرض تيرهاي




hانسان شناسی در اسلام

و تحليل هر كدام از پرسش‏هاي هاي تاريخي مثل تمدن‏ها در آزمونهاي تكويني




برچسب :