مدنیت مردم تهران ، در محله ی شهری امیر آباد بروزاجتماعی مییابد! پژوهش از :دکتر محمد خالقی مقدم- جام

.


مدنیت مردم تهران ، در محله ی شهری امیر آباد بروزاجتماعی مییابد!

پژوهش از :دکتر محمد خالقی مقدم- جامعه شناسی شهری

محله ی شهری کنونی امیر آباد تهران ،جایی است که حدود صدو شصت سال پیش قریۀ زراعی بود و آن را میرزا تقی خان امیر کبیر احیاء موات و عمران زراعی کرد ، و از این رو از میان شصت هزار قریۀ دیگر ایرانی . ،تنها قریۀ ایرانی بود که خاکش بسیار حاصلخیزمی باشد و به همین دلیل توانست برخلاف دیگر قرای ایرانی که حاصلخیزی دررویانیدن درخت وغله نشان میدهند . . . ،ولی. قریۀ امیر آباد. در وفاداری به صاحب ملک اش که آن را آباد کرده بود سریعاً همه ی خاک قریۀ خود را به کالبد و بافت شهری خاصی تبدیل .میکند که همگی کلاس علمی ، آزمایشگاه علمی ،کارگاه علمی ،بیمارستان جراحی علمی ،موزه علمی ،چاپخانه علمی باشد ..ویابه ،ورزشگاهها. و خوابگاههای دانشجویی .تبدیل میکند.. .. و یا احیانا" بهمغازه هایی . تبدیل میشوند که تنها به طرفداران این قشر جستجوگر علم جنس مغازه خود را می فروشند،آری همه ی تأسیسات شهری این محله تهران، متعلق به پدیده اجتماعی خاصی به نام دانشگاه تهران هستند که خانه دانش بزرگ مردم تهران می باشد و به همین دلیل هم امروزه مدنیت مردم تهران را با کمی دقت می توان در تأسیسات شهری مستقر در این ناحیه تهران به خوبی ملاحظه اجتماعی نمود و نگاه. دقیق علمی به این محله شهری تهران ،میزان و درجه ی مدنیت مردم تهران را در این ناحیه شهری آن به خوبی بروز اجتماعی می دهد .

آری محله شهری امیرآباد تنها خیابان امیرآباد نیست و بلکه قریۀ آباد شدۀ دوران قاجاری است که امروزه در دو سوی خیابان امیرآباد استقرارمحله اجتماعی دارد و این خیابان امیرآباد تنها شاهرگ اتصال اجزا و عناصر شهری دو طرف این محلۀ مهم ایرانی است.

محله ای که از دو طرف میدان انقلاب و . ابتدای این محله ی امیرآباد از انقلاب شروع شده و تا چند کیلومتر بالاتر به بزرگراه آیت الله حکیم منتهی می شود که در پشت تپه های این بزرگراه آیت الله حکیم،هم خوابگاه های دانشجویان دانشگاه تهران و ژئوفیزیک این دانشگاه و مرکز زلزله شناسی و مرکز انرژی اتمی این دانشگاه استقرار شهری یافته اند و یا در آن سوی خیابان امیرآباد شما.لی .است که تا همین بزرگراه آیت ...حکیم ادامه داردو چاپخانه دانشگاه تهران و استادیوم ورزشی دانشجویان این دانشگاه و غیره در این ناحیه مستقر است .

ولی متأسفانه بعد از انقلاب ،با شعارهای چند دانشجوی خام این دانشگاه ، که شعار برزگر و کارگر می دادند باعث شد که .  این محله ی مهم مدنی - فرهنگی تهران که همگی متعلق به دانشگاه تهران است و یاجزو اراضی اهدایی این دانشگاه به دیگران است  به طور غیر کارشناسی بانام خیابان کارگر شمالی نامیده شود  ودرحالیکه همه ی تأسیسات شهری این محله مهم ایرانی ،هیچ ربط اجتماعی به طبقه کارگر و یا مربوط به تأسیسات متعلق به آنان ندارد  و بلکه همگی متعلق به این خانه دانش بزرگ مردم تهران هستند .واز 75 سل قبل اراضی محله امیرآباد را به این دلیل خریداری شرعی کرده بودکه از آن یک شهرک دانشگاهی بسازد ونام کوچه ها  وخیابانکشی هایش را با با نام واحدهای علمی اش نامگذاری کند.،چیزی که دانشگاههای  شهرهای دیگر ایران ازآن . حقوق قانونی برخوردار است  ولی  متاسفانه از این بزرگترین وعلمی ترین دانشگاه ایران حقوق اولیه اش سلب شده است

.و من . زمانی دانشجوی این دانشگاه بزرگ ایرانی بودم،و.لی هنوز نمی دانم و یا هنوز نفهمیده ام که نام امیرآباد (که نام امیرکبیر وآباد کننده این قریۀ مهم تهران بود) و یا نام خیابان دانشگاه تهران چه عیب سیاسی داشت که ما بخواهیم این نوع اسامی را محو سیاسی بکنبم ؟ ولی متأسفانه سکوت شورای محترم شهر تهران و یا شهردار محترم این شهر و یا مطبوعات و رسانه های تهران هم در این باره ،باعث شده است که ویژگی های فرهنگی – مدنی این محله شهری تهران از ذهن های اجتماعی ایرانیان زدوده شود و از این طریق شهر تهران . به یک شهر فاقد وجه علمی و مدنی و فاقد هویت لازم نمایانده شود ویا . مرکزیت این شهر.طوری به اذهان عمومی بنمایاند که کارگر نشین است که به دلیل سیاق حرفه اش اگر هم هیچ گونه سروکاری با دانش و آموختن . نداشته باشد ،عیبی برایش متصور نمی شود ،. وکاری که در تاریخ نویسی هیچ شهر ایرانی این نوع برخورد فرهنگی با آن شهر نشده است.

درحالیکه امیرآباد ،یک محله پر مدنیت ایرانی است که به خاطر ویژگی های علمی - فرهنگی اش تنها پایتخت فرهنگی ایرانیان می باشد و هیچ نوع میراث فرهنگی ایرانیان که در تاریخ فرهنگی آنان ثبت شده است و یا در اسناد و مدارک تاریخی – فرهنگی وجود دارد نمی تواند برابری و رقابت فرهنگی با این محله فرهنگی امیرآباد تهران بنماید..نظیر محله های ربع رشیدی تبریز و یا محله ی جندی شاپور خوزستان و یا . نظامیه اصفهان در محلۀ دارالبطیخ این شهر و یا محلۀ مدارس متعدد سلطانیه و غیره... که همگی ثبت تاریخی و فرهنگی شده اند.

آری. قریۀسابق امیرآباد تهران ، در دوجانب میدان انقلاب قرارداشت که در یک جانب آن ساختمان اداری این دانشگاه ویا محوطه اصلی دانشکده هایش در خیابان انقلاب آرمیده است و در جانب دیگر میدان انقلاب و به طرف میدان آزادی آن ، ساختمان های دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران است و در پشت آنهم بیمارستان هزار تختخوابی امام خمینی  میباشد که آزمایشگاه های پزشکی واتاق های جراحی مدرن آن همگی متعلق به دانشکده  پر عظمت پزشکی . دانشگاه تهران میباشدو این . قریۀ امیر آباداز خیابان انقلاب شروع می. شدو تا . انتهای قریه اش که به ساختمان های ژئوفیزیک و انرژی اتمی برسیم و همگی جزو اراضی قریه ای میباشد که به نام صاحب ملکش و آباد کننده ی آن امیرآباد نامیده می شد. و قریه ای است که چند کیلومتر طول و حداقل دو کیلومتر عرض، جغرافیای اراضی این قریه بوده و از غرب این قریه هم تنها رودخانه دره ی اوین و درکه و سیلاب های آن بود که اراضی این قریه را از بقیه اراضی قرای اطراف تهران جدا می کرد و امروزه هم به جای این نهر آبها، نرده های خوابگاه های دانشجویان دانشگاه تهران هستند که در جنب ودیواره کناراتوبان دکتر چمران آنرا جدا میکنند و از ابتدای بزرگراه آیت الله حکیم شروع میشوند ورو به به پایین می رود،و محدوده اراضی قریۀ امیر را بیانگر اجتماعی میشوند  و این نرده ها هم. تا میدان توحیدو در پشت بیمارستان امام خمینی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران ادامه دارند و تنها در وسط چهارراه گیشای سابق( ویا جلال احمد کنونی)، . قطع میشوند وبعلاوه در پشت این نرده های رو به طرف بالا، ساختمان های دانشکده اقتصاد. دانشگاه تهران ویا دانشکده برق آن ویاساختمان خوابگاه های دانشجویی اش . و یاساختمان ژئوفیزیک و غیره مستقر است ویا در پشت نرده های مزبور از چهارراه گیشا به پایین، هم ساختمان های دانشکده علوم تربیتی در آن سوی خیابان ویا ساختمان های دانشکده های علوم اداری و علوم اجتماعی اش .دراینطرف ویا ساختمان های بیمارستان دکتر شریعتی .و متعلق به دانشکده علوم پزشکی تهران مستقر است و یا ساختمان هایی  هستند که دانشگاه تهران بزرگ ،اراضی آن را به تربیت مدرس اهدا کرده بود تا آنها هم بتوانند در عرصه علمی این دانشگاه بزرگ ایرانی،. به علم آموزی خود بپردازند . و در بین این ساختمان ها و ساختمان های بیمارستان امام خمینی دانشکده علوم پزشکی تهران هم.که پایین تر است، تنها پادگان جمشیدیه استقرار دارد که از آن سوی به خیابان امیر اباد وصل است و از این طرفش . به نرده های مزبور ویابه اتوبان چمران وصل است و دلیل قرار گرفتن آن هم در این ناحیه از اراضی دانشگاه تهران به خاطر آن بوده  است که بعد از مرگ امیرکبیر، بخشی از اراضی قریۀ امیر آباد به ارباب جمشید تاجر زرتشتی تهرانی فروخته میشود که او هم در این اراضی تفکیکی از قریۀ امیر آباد، باغی را به نام خودش و به عنوان باغ جمشیدیه می سازد، که بعداً هم نام این پادگان را با نام این صاحب باغ نامیدند .و همانطوری که گفتم در آن جانب میدان انقلاب هم ،ساختمان اداری دانشگاه تهران ویا ساختمان های دانشکده های مهم آن نظیر دانشکده های فنی ،ادبیات ،حقوق ،هنرهای زیبا ، علوم پایه ، داروسازی ، دندانپزشکی ،بهداشت ، دانشکده پزشکی ، کتابخانه مرکزی و تأسیسات دیگر دانشگاهیپرغرورش آرمیده اند ویا برخی از تأسیسات و واحدهای اداری دیگر وابسته به این دانشگاه بزرگ هستند ،که تا خیابان وصال شیرازی ادامه دارند و در بالاتر از آن خیابان هم به خیابان حجاب منتهی می شود که در ناحیه شرقی پارک لاله کنونی (باغ جلالیه سابق) مستقر است و از خیابان حجاب و برخی کوچه ها وخیابان های فرعی بالاتراز آن هم که بگذریم محدوده شرقی محله امیرآبادشمالی است و .. نواحی شمال شرقی خیابان امیر آباد هم به بزرگراه کردستان منتهی می شود که حاشیه شرقی محله امیرآباد شمالی را تشکیل میدهد و تابه بزرگراه آیت الله حکیم در ناحیه شمالی اش منتهی بشود .

آری فلسفه اجتماعی پارک لاله در بالای محوطه دانشگاه تهران هم و در مابین اراضی شمالی و جنوبی محله امیر آباد قرارداردکه از طرف غربی اش به خیابان امیر آباد تکیه کرده است آن می باشد که قبل از مرگ امیرکبیر، قسمتی از قریه آباد شده وی را به جلال الدوله میرزا قاجار دادند که باغی در آن ساخته ویا در وسطش کوشکی برای خود بسازد که در سالهای اخیر این باغ جلالیه بالا را که گاهی رژه نظامی  ویاگاهی میتنگ سیاسی درآن برگزار میشد، به نام پارک لاله نامیدند و در حالی بدلایل شرعی وحقوقی  ومدنیتی . .. این پارک وبلوار را می بایست بلوار دانشگاه. تهران.می نامیدند زیرا باغ جلالیه مزبور را خانواده ی وی و احتمالاً بعد از انقراض سلسله قاجاریه به حاج رحیم آقا تاجر تهرانی و ارباب گیو تاجر تهرانی فروخته بود لیکن دانشجویان ایرانی این دانشگاه بزرگ تهران، برای برقراری خانه دانش خود در این قریه امیر آباد مجبور شدند که آن را در تاریخ خرداد ماه سال 1313 از همین تاجران مشهور و در دفترخانه رسمی معاملات شرعی بخرند و به بقیه اراضی قریه امیر آباد منضم .بشود ویا ساختمان های محوطه اصلی دانشگاه تهران را هم در . جنوبی .ترین ضلع این باغ ساختندکه معروف به باغ جلالیه بودو از همان تاجران خریده بودند و انتهای این باغ جلالیه هم که امروزه خیابان انقلاب ویا سردرب اصلی دانشگاه تهران است در آن روزگار به نام خیابان چهل گزی نامیده می شد که بر روی خندق و دیواره های قلعه تهران ساخته شده بود وتنه اصلی شهر تهران در آن سوی قلعه قرار داشت و بعلاوه یکی از اساتید دانشکده های هنرهای زیبای دانشگاه تهران هم که به مدیریت موزه ایرانی رسیده بودودر عرصه . باغ جلالیه  بالا. که بعدا . پارک لاله . نامیدند ، موزه علمی معاصر ایران را ساخت که در جنب خیابان امیر آبادقرار دارد ، و یا نگارخانه فرش ، در بالای آن پارک و در حاشیه خیابان امیر آباد شکل گرفت و در اراضی بالادست. تر  این پارک هم که جزو اراضی قزل قلعه امیر آباد، میباشد که امیر کبیر آن قلعه را برای استقرار و محافظت از قورخانه جدید تهران ودر درون اراضی قریه امیرآباد خود ساخته بودتا ، در مواقع لزوم ،دسترسی آسان به آن داشته باشد و در حاشیه اش هم چهار قلعه قدیمی دیگر . قرار داشت ولی برای متمایز شدن با بقیه قلاع، آن را قزل قلعه مینامیدندکه از خاک سرخ بود . و امروزه هم در منطقه پشت بزرگراه کردستان قرار دارد و یا میدان تره بار و میوه و یا استادیوم ورزشی در اراضی این قزل قلعه امیر آباد ساخته شده است و در نواحی درونی تر ویادر بالاتراز آن نیز ساختمان های چاپخانه دانشگاه تهران و تأسیسات کارخانه قدیمی برق کوی دانشگاه و یا استادیوم ورزشی دانشجویان این دانشگاه و برخی ازتأسیسات دیگر دانشگاه تهران قرار دارد که تا منتهی الیه آن ناحیه به بزرگراه آیت الله حکیم منجرمی  شود و از ناحیه غربی ترش هم به خیابان امیر آباد شمالی وصل می شود که .در آن طرف خیابان مزبورهم مقرّ کوی دانشجویان این دانشگاه. قرار دارد.ولی امروزه این قریه قدیمی امیراباد را تنها خیابان های امیر آاباد و بلوار کشاورز و خیابان دکتر فاطمی و بزرگراه کردستان ویا خیابان نصرت و غیره به طور مصنوعی تفکیک شهری کرده که برای سهولت رفاه سکنه نواحی دیگرتهران لازم بود که ازتنه اراضی دانشگاه تهران جدا شده وبرای آنان راه داده شود  اما با این تفکیک های مصنوعی خود، باعث می شود که هر بینننده ای که به طور سطحی به این نواحی می نگرد، ماهیت و هویت مدنی و فرهنگی وحقوقی این محله شهری تهران را درست درک اجتماعی نکند ویا این ویژگی هویت زدائی فرهنگی از این محله شهری امیرآاباد هم زمانی تشدید می شود که دانشجویان این دانشگاه هم حتی علاقه به شناخت محله ای که در آن زندگی می کنندنداشته باشند ویا. از خود بروز اجتماعی ندهند ویا فرضا آن تعداد از  دانشجویانی که در رشته شهرسازی  و معماری این دانشگاه درس می خوانند،بخواهند که بیشترین همت و توانایی استعدادهای خود را در نقشه کشی و شناخت نقشه ها و محله های شهری نقاط مختلف ایران نشان بدهند ولی هنوز به نقشه شهرسازی و یا معماری آن محله شهری که خود در آن به سر می برند و یا در آن محله شهری درس می خوانند و یا در آن محله شهری استراحت می کنند ویا خوابگاه دارند، توجه نداشته باشند.و یا دانشجویانی باشند که در رشته علوم اجتماعی این محله شهری قرار داشته باشند و نسبت به جامعه شناسی و شناخت محله های شهرهای مختلف همت. بکنند ویاامکانات گرم آموزشی  این دانشگاه مادر را صرفا درپایان نامه ها مصرف شناخت قوم وقبیله های  خود بکنند  آن چنانکه اغلب پایاننامه  هایشان از این نوع باشد . ولی. شناخت مر.فولوژی شهری ویا ساختار شهری محله ای که هم اکنون در آن درس می خوانندرا و یا سکونت خوابگاهی دارند را نخواهند بدانند و یا در رشته های جغرافیای شهری ویا تاریخ این دانشگاه باشند . به چنین وضعی دچار.بشونددر حالی محله درسی اشان بعلت وسعت علوم وتشکیلات . . مهم تر از محله درسی نظامیه بغداد ویا نیشابور ویا ربع رشیدی تبریز می باشد ویا این نوع تغافل فرهنگی نسبت به شناخت یک محله مهم درسی تهران . زمانی هم تشدید خواهد شد که چرتکه های کارگاه تابلوسازی کارگران شهرداری هم به کار بیافتد که هر روز با آن چرتکه های کوچک رنگ خود می توانند به سهولت و سریعاً نام هزاران محله و خیابان را با یک گردش دست به سرعت پاک کرده  ونام دیگری بر روی تابلوی آن محله شهری بنویسند و لذا با نوشتن نام کارگر شمالی بر روی نام خیابان امیر آبادو به راحتی هویت تاریخی – فرهنگی و مدنی این محله مهم تهران پاک شده و به اذهان عمومی جامعه ایرانی هم این نوع متبادراجتماعی.بشود که دهها هزار دانشجویی که در انتهای این خیابان محله گزینی شهری کرده اند و در سطح جامعه  ایرانی هم بزرگترین محله دانشجویی جامعه ایرانی را تشکیل میدهند ولی با تابلوی مزبور،همگی کارگران بی سواد ی جلوه داده شوند که محله زندگی خود را در بالا دست خیابان کارگر قرار داده اند ویا قلم هایی که جلال آل احمد هم به آنان سوگند می خورد و امروزه هم در دست هزاران دانشجوی این دانشگاه بر روی موضوعات مختلف و نوشتن آن  ها می چرخد ولی نتوانند به این چرتکه های کارگاه رنگ ویا کارگاه تابلو سازی شهرداری غلبه بکنند .ویا با آن قلم های خود بنویسند ویا توضیح اجتماعی بدهند که  کلیه کسانی که در این ناحیه سکونت شهری  دارند جزو طبقه کارگر نیستند  و یا تأسیسات اطراف خیابان آنان  هم جزو تأسیسات مربوط به کارخانه و یاکارگاه و یا تأسیسات مربوط به چکش زدن و سندان و غیره نیست.

آری این نوع تغافل فرهنگی نسبت به دانشگاه بزرگ ایرانی تهران ، زمانی زیادتر خواهد شد که ماها بخواهم فقط ازمزایای مادی –آموزشی .این دانشگاه بزرگ استفاده بکنیم ولی در سرنوشت فرهنگی وجغرافیا.ی استقرارشهری اش و یامسایل مختلف حوزه پیرامونی اش  ودر تخریب شدن آوازه بلند نامی اش زیاد احساس مسئولیت نکنیم

.ولذا مراکز آموزشی مهم ایرانیان مثل نظامیه بغداد وغیره هم به همین نوع از دلایل اجتماعی دچار اضمحلال شدند و. ایننوع ضعفهای آموزشی امروزه  نه تنهادر دانشجویان کم تجربه تر وبلکه حتی گاهی در افرادپر تجربه ترای نظیر جلال آل احمد هم دیده میشود زیرا اگرادبیات غنی دیر وزین سعدی محصول فرهنگی تحصیل او در مدرسه نظامیه ایرانیان بود ،. ادبیات بالای امروزین حلال آل احمد هم محصول فرهنگی تحصیلش دردانشکده ادبیات دانشگاه تهران .می باشد وازاین رو او در زمان خودش  هر چه از ادبیات اجتماعی وکاربرد قلم ومهارت های کاربردش داشت  ویادرمفهومسازیهای نویسندگی داشت همگی از برکت آموزشهای دانشگاه تهران وغنای آموزشی در آن محیط فرهنگی بود که می توانست اورا بیک نویسنده بزرگ  ومشهور تبدیل بکند وهنوز هم از میان آنهمه خیابانهای شهرهای مختلف ایران ویا حتی قریه اورازان که زادگاهش بود، این تنها محله پر فرهنگ امیر آباد تهران است که نام اورا هنوززنده نگه داشته است .وبا الصاق نام او بر خیابانی که ازامیر آباد منشعب میشود واز میان دودانشکده اقتصاد وعلوم اجتماعی دانشگاه تهران می گذرد که دردو سوی خیابان مزبور قرار دارد که از اراضی دانشگاه تهران سابقاجداشده  و به چهار راهی منتهی میشود که سه واحد دانشگاه تهران هم دسه سوی آنست( یعنی دانشکده های مدیریت وعلوم تربیتی  وخوابگاههای دانشجویی) ویاجلال مهارتهای نویسندگی وگزارش نویسی اجتماعی اش را با نوشتن کتابهایی نظیر اورازان (قریه زادگاهش) وغیره نشان بدهد که تنهازادگاه جغرافیایی تولد اوست  ولی به قریه امیر آباد که. با فرهنگ تر ازاورا زان . است  ، زیر. محل تولد فرهنگی او ومحل زاد گاه فرهنگی او  ومحل نشو ونمای فرهنگی اوومحل الصاق نام او برمحله مزبورا. ست ویا به دانشگاه بزرگ این محله شهری. بی تفاوتی کند وگاهی هم ترجیح. بدهدکه در برخی از کتابهایش با اطلاق واژه هایی نظیر معماریهای هیتلری  به معماریهای ساختمانهای دانشگاه تهران وغیره آنرا به استهزای ادبی بگیرد واز این راه  بدون اینکه  خودش هم مستقیما بخواهدولی من غیر مستقیم شیوه غلط اجتماعی رایج بشود که ناسزا گفتن به این مادر  فرهنگی ایرانیان  که باعث مشهور شدن و یا..زنده ماندن نام او در درون محله اش شده است برای طبقه عوام جامعه مد اجتماعی بشودا. .ویااز آن ناسزاگویی باصطلاح ادبی _فرهنگی  بیک نهاد مهم علمی جامعه ایرانیان بخاطرکاربردواژه های زیبایش لذت شخصی ببرند. ودرحالیکه  این محله متمد ن  تهران . اکنون 75 سال است  که آغوش  گرم محله اش را، برای بچه های مستعد  ایرانی باز کرده است  تا از همه نقاط ایران ، بجای محلات دیگر تهران ،تنها در این محله،امیر .آباد جمع بشوند تادر درون محله آش  آنان را درآغوش گرم علمی واستراحت وتغذیه وفرهنگ پروری خود بگیرد ولذادر طی این 75 سا ل هم مردم ایران هر چه آز علم وفرهنگ وفن آوری وهنر کنونی . دارندهمگی از برکت  این محله مدنیت خیز  امیر آباد است وسعی میکند با پرورش آنها .این نوع سوغات فنون وهنر وادبیات  را بهمراه بچه های آن شهرها به شهرهای مختلف ایرانی .بفرستد  واز این راه سیاد ت فرهنگی  محله های تهران را در بر خورد  با بچه های مستعد  ایرانی را بعهده بگیرد ولی با این همه از تلاش دلسوزانه اش هنوز  یک بیو گرافی از این قریه امیر آباد وتاثیرش بر فرهنگ مردم ایران،  به ذهن کسی[خطور . نکندویا گاهی هم  بد آموزیهاو  بد وبیراه گفتن ها به آن رواج . یابد . ویاحتی نام کارگررا  بر نام امیر کبیر ترجیح .بدهیم.که به نام این محله . دانشگاه بزرگ ایرانی بگذار.یم. ودر حالی که مسلمانانی  که در عصر سلجوقی  می زیستند  اینقدر فهم فرهنگی نشان  می دادند  که کاری بکنند تا نام محله نظامیه  مشهور ترازنام بغداد باشد تا همه بگویندکه مسلمانان به علم احترام قایلند

 

ودر نهایت باید اضافه کنم که قریه امیر آباد(محله زندگی 16 ساله من  در تهران ومحله زندگی صدهاهزار دانشجوی ایرانی دیگر از   آغاز دانشگاهم) فراز ونشیب های سیاسی عجیبی دارد که گاهی تاثرعمیق مرابرمی انگیزدو  یکی از آنها این است که  هنوز چند سال از سکونت دانشجویان ایرانی . که آز شهر های مختلف ایرا نی و برای فراگیری علم .به همین قریه امیر آباد بودند. نگذشته بود  که سربازان آمریکایی . .در سال 1320 با چکمه وتفنگ از راه رسیدند واز همه مناطقی که.در .اطراف.تهران وجود داشت ویااز همه  محله هایی در اختیار اقشار مختلف بود، ـتنها  خوابگاه امیر آباد دانشجویان را مصادره نظامی کردند  وبه محل خوابگاه سربازان خودو یابه محل .پا.دگان نظامیان .آمریکایی  خود تبدیل کردند ودر حالیکه از نظر روانشناسی جمعی  هم وجدان جمعی هیچ قشربندی  اجتماعی   ایرانیان نظیر وجدان دانشجویی  جوان  آنان از این نوع عمل جریحه دارنمی شد ویاغرور ملی اش نمی شکست.ولی دانشجویان ایرانی مزبور مجبور شدندکه چهارسال این خفت را تحمل. بکنند اما این عمل آنان  چنان اثز سو ئی د.ربر  داشت که سالیان دراز تپه های امیر آبادرا  به التهاب سیاسی .دایمی .دچار نمود  که از هر چند روز یکبار عود میکرد که انقلاب  نتیجه آنست ویابرعکس در پادگان آمریکایی امیر آبادهم پروسه های سیاسی-نظامی خاصی . در حال شکل گرفتن بود   که در پادگانهای  نظامی درون خاک امریکا ویادرپادگانهای دیگر. مناطق در گیر جنگ هم نظیر آنها دیده نمی شود  ویکی از آنها اینست  که  از این پایگاه امیر آباد مدیریت  شد تافقط  . 145هزار ماشین  به روسیه بفرستند تا استالین واستا.لینگراد پایتختش سقوط نکند واحیانا. اگر. کسی ، چیزی از علم سیاست وعلوم نظامی و بمعنی واقعی اش بداند  بخوبی درک  خواهد کرد  که چگونه با پروسه هایی که ازپادگان نظامی امیر آبادتهران مدیریت میشد  توانست سرنوشت قاره آسیا  وسرنوشت جنگ وملل دیگر را دگرگون بکند وهمین پروسه ها ی نظامی باعث شد که آمرییکاییهاخاک ایران را پل پیروزی خود خواندند ولی با این کلمه مجهول پل . در دنیای سیاست بخوبی بیان نمی کردند. که چرا همه خاکهای مختلف ایران پل پیروزی برای آنان . نبوده و بلکه تنها خاک قریه  امیرآباد0(وپروسه.های نظامی پادگان آنها در این اراضی امیر آباد.) عامل پیروزی آنان گردید . . و .نهایتا هم. زمینه. معاهده سیاسی یالتا راکه در سرنوشت سیاسی مردم جهان بعد از جنگ مؤثر بود، تنها در خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران ودرقریه امیر آباد فراهم کردند

ودر پایان اضافه می کنم.  اینجانب که زادگاهم تهران نیست و هم اکنون نیز در تهرا ن زندگی نمی کنم ولی مفتخرم که شانزده سال از بهترین ایام عمر جوانی ام را (از 52 تا 68) در این قریه امیر آباد تهران زندگی کرده ام و یا در این محله درس خوانده و یا استراحت کرده و یا رفت و آمد و نشست و برخاست با دوستان خوددر این محله کرده ویامباحثه علمی با ]نان ، تنها در این محله کرده ام و برای این که این قریه مدنیت خیز ایرانی مرا به عنوان فرزندی محله امیر آباد بپذیرد که تنها یک چندم عمرم را در آن محله گذرانده ام، این بیوگرافی اجتماعی را در مورد تاریخ درخشان و تمدن خیز این محله ایرانی می نویسم.تا نام محله امیر آباد  وقریه امیر کبیر درتاریخ زنده بماندوهمه بدانند که من دانشجوی همیشگی دانشگاه تهرا ن و فرزندقریه امیرآبادم

 با بافت روستایی آن به بافت شهری کنونی امیرآباد کنونی سخن می گویم که امروزه ساختمانهای مجلل و معظم دانشگاه تهران در سرتاسر خاک محله امیر آباد با غرور و عظمت معماری آن آرمیده اند. منظورم تغییرات عمیقی است که باعث تحول شیوه شهرسازی و معماری و تشکیلات محلات مزبور و عناصر و اجزای مختلف سازنده ی این محلات شهری و قشربندی های مختلف اجتماعی ساکن است که در آن پروسه آجتماعی از بافت روستایی  به بافت  محله شهری کنونی محله آمیر اباد تبدیل میشود و یاتحولاتی که در مشاغل این محله در طی صد و شصت سال تاریخ با شکوه این قریۀ‌معظم ایرانی بوجود می اید .

.                         مرحلۀ اول: زمانی است که امیرکبیر بعد از اخذ منصب صدارت خود و گرفتن تیول اداری زمین، در قبال خدمات وزارتی خود، اقدام به عمران اراضی و احیای موات این منطقه می نماید و بعد از آنکه این اراضی را به صورت باغ و یا اراضی زراعی آباد کرد، در افکار عمومی مردم آن روزگار تهران دوره قاجاریه باغ وی را قریۀ امیرآباد . نامیدند و برای این که اراضی مزبور را هم را به دست آورد یا احتمالاً با پول وزارتی خود آن اراضی را به طور شرعی خریده است و یا این که در قبال خدمات اداری- وزارتی خود طبق سیستم حقوقی  معیشت کشاورزی آندوران می توانست از عواید باغی و زراعی آن برای زندگی خانوادگی خود سهم شرعی ببرد ولی بعد از این که به قتل رسید سرنوشت ملکی اش با چند دست تحول امروزه به دانشجویان دانشگاه تهران به میراث. رسیده است تا اگر برای دانش آموزان تهرانی مدرسه دارالفنون را ساخت از فرایند امکانات ملک اش بچه های مستعد شهرهای دیگر ایرانی نیز درس بخوانند و به مرحله دانشجویی برسند و لذاانتقال شرعی این ملک امیر به دانشجویان و بچه های ایرانی نیز در دفتر خانه رسمی در سال 1313 اتفاق افتاده است و  به همین دلیل نیز بود که در رژیم پیشین نام خیابان مزبور را امیر آباد نامیدند و نیز به همین دلیل بود که در صفحه 122 کتاب المأثر و الآثار به این قریۀ امیرآباد اشاره کرده است که چگونه از احیائات میرزا تقی خان امیر کبیر می باشد و نیز صفحه 88 کتاب تهران در آئینه زمان هم همین موضوع را تکرار می کند و بعلاوه صفحه 567 کتاب ناسخ التواریخ و یا صفحه 701 همین کتاب به قریۀ امیرآباد اشاره تاریخی دارد و یا صفحه 299 خاطرات اعتمادالسلطنه هم به این قریه اشاره می کند و برای اینکه دانشجویان مستعد دانشگاه تهران به تاریخچه محلۀ زندگی شان پی ببرند می توانند به این منابع تاریخی مراجعه کنند تا ویژگی های بیشتری از این محله زندگی خود و محلۀ درس خواندن و محلۀ رفت و آمد و  سابقه محلۀ خوابگاه و محلۀ کار علمی در دفاتر و آزمایشگاهها و بیمارستانهای دانشگاه و یا موزه و غیره خود رابدانند .

از آنجایی که افرادعامی جامعه  از پدیده دانشگاه تهران . فقط چند دانشکده آن را می شناسند. که در جنب میدان شرقی خیابان انقلاب قرار دارد ولذا در افکار عمومی عوامانه جامعه از مفهوم دانشگاه تهران . فقط همان حوزه مکانی .را دانشگاه و مابقی محله  امیرآباد را جزوی از دانشگاه تهران نمی دانند  و متأسفانه بی توجهی دانشجویان این دانشگاه در سالهای اخیرهم به محیط پیرامونی  خود باعث شده که با چسبانده شدن تابلوها و عناوین مختلف بر محوطه های مختلف اطراف این دانشگاه، هویت فرهنگی دانشگاه تهران روز به روز تخریب  شود و در حالی که محوطه دانشگاه های دیگر ایرانی که در چارچوب سیم خاردارها و یا دیوارها قرار دارند از نصب تابلوهای مختلف و من در آوردی بر روی محوطه اش مصون است ولی دانشگاه تهران که در مرکز شهر تهران قرار دارد و با لطف خاصی امکاناتش را علاوه از دانشجویان در اختیار عموم مردم نیز قرار داده است تا با عدم کشیدن دیوارهای نرده ای بر مجموعه ی امکانات و دارائی هایش مردم تهران را دچار مشکلات مختلف نکند وهمین امرهم باعث سوء استفاده های مختلف در تخریب چهرۀ فرهنگی این دانشگاه بزرگ ایرانی می شود و به همین دلیل مجبورم که به خیلی از کسانی که در این مظاهر فرهنگی دانشگاه حقوقی را برای خود قائل شده اند حریم فرهنگی و حقوقی دانشگاه تهران را در چارچوب معرفی قریه امیرکبیر بیان کنم که جزو اراضی  این دانشگاه است تا نظام شهرسازی این منطقه را و یا نام مهم فرهنگی دانشگاه تهران. با انواع کارهای بی فرهنگی در اطراف حوزه های آن تخریب فرهنگی نشود زیرا وجهه فرهنگی  دانشگاه تهران با وجهه فرهنگی ما صدها هزاردانشجوی فارغ التحصیلاش ویا در حال تحصیل. آن رابطه عمیقی دارد  وبهمین دلیل  است که نسبت به بقیه زحمات بیشتری کشیده ویا بیشتر درس خواندیم تافقط در دانشگاه تهران قبول بشویم نه در جاهای دیگر .ولذا آن شورای محترم شهرهم ناچار است که نگذارد بسیاری از عناوین کوچه ها و یا خیابان ها و یابا تصمیم گیری های مختلف مربوط به حوزه فرهنگی – علمی محله امیرآباد ویا. با نامگذاری های متفرقه تخریب .شودو همان چیزی که در محوطه های  دانشگاه یزد و یا کرمان و یا دانشگاه سیستان و بلوچستان و غیرههم رواج فرهنگی دارد. و دانشجویان کنونی دانشگاه تهران نیز  باید سعی کنند تا آوازه بلند نامی خاصی که دانشجویان گذشته برای این دانشگاه بوجود آورده بودند  نگذارندکه تخریب شودویا مفهومی که از محله علمی آنان  وجود دارد به دیگران ودر طی جزوات و نوشته های خود تفهیم علمی بکنند تا مرکزیت اصلی شهر تهران که دانشگاه تهران باعث اصلی عمران و آبادی آن بوده است به یک کانون. . فاقد هویت فرهنگی  -مدنی . حقوقی  که دانشگاه  باآن همه از اراضی اش دراین ناحیه به هیچ کاره  تبدیل .گردد به بهمین دلیل بوده که گذشتگان  آن همه از اراضی وسیع برای دانشجویان دانشگاه تهران  خریده بودند   . وآنهم.در مرکزیت شهر ونقاط گرانقیمت آن، تاعظمت دانشگاهی خود  را  با آن وسعت آراضی خود که از ژ.ئو فیزیک تا خیابان انقلاب کشیده است بصورت یک شهرک دانشگاهی سروسامان بدهند  والا می توانستند در بیرون شهر و یانقاط بیغوله وتنها با چند ساختمان   این هدف را برآورندو همانطوریکه در نقاط مختلف هم این طور عمل میشودولی برای آنکه  دانشگاه تهران  در خور وشان مردم چند میلیونی تهران بزرگ باشد اراضی یک قریه بزرگ بنام قریه امیر آباد را برای شهرک دانشگاهی آنان خریده بودند که مالکیت آن در دستان امیر کبیر .  بود و وامروزه  به دانشجویان این دانشگاه  رسیده ولذا. دانشجویان دانشگاه تهران نیز میبایست امروزه اطلاعات بیشتری از این قریه امیرآباد داشته باشند که اکنون محل زندگی ومحل درس آنها ویا نگهداری حریم فرهنگی اش با انهاست ولذا مجبورم که اطلاعات بیشتری  از این قریه محل زندگی آنها بدهم .

. قریۀ امیرآباد صد و شصت سال پیش قریۀ روستایی بود ولی امروزه هم نمی بایستی همان سیر قهقرایی را طی بکند و تازه در همان زمان نیز از میان شصت هزار قریۀ ایرانی به دلیل دانش بالای امیرکبیرکه  از حفر قنات و یا ازایجاد باغ با روش علمی و یااز نهر کشی های خوب و یااز کاشت درختان مفید که به او راهنمایی می کردند قریه اش از اغلب قرای دیگر ایران نیز آبادتر وپیشرفته. بوده و اینمطلب را اینجانب به عنوان علم جامعه شناسی روستایی خود و نیز با تکیه به منابع و مستندات تاریخی ذیل اعلام می کنم وآنچه که در منابع تاریخی آمده است علاوه از مطالبی است که در مقاله پیشینم و در مورد قریۀ امیرآباد .. نوشتم و منابع دیگری نیز ذکر خواهم کرد ولذا مراجعه به این منابع تاریخی در زمینه جامعه شناسی روستایی ویژگیهای اجتماعی قریۀ امیرکبیر را نشان می دهد که چگونه در اراضی وی دو باغ بالا و باغ پایین وجود داشت و. به وسیله یک خیابان خاکی کالسکه رو و یا اسب رو که در میان درختان آن می توانست حرکت بکند دو باغ مزبور به هم وصل می شد و احتمالاً مقداری از اراضی اش نیز به صورت اراضی کشتزار بود و در منابع دیگر نیز از دو باغ زارعیه و باغ ورقائیه در این منطقه بحث شده است و در منابع دیگری هم از قنوات امیرآباد در این منطقه یاد شده است که احتمالاً خود امیر کبیر در دوره حیاتش دستور کندن و ساختن آنها را داده است . و نیز از استخری بحث شده است که احتمالاً آب قناعت مزبور را در آن می ریختند و سپس از طریق استخر مزبور به نهرهای مختلفی تقسیم میشد که بتوانند چند کیلومتر باغ و یا اراضی زراعی را تحت آبیاری خود بگیرند . و ممکن است در طراحی این نهرها ویا استخر افراد صاحب نظر آن روزگارقاجاریه که معمولاًدرآن جامعه . با معیشت اقتصادی کشاورزی وزمین داری . برخی از افراد در این فنون مهارت زیاد داشتند ومسلما امیرکبیر را هم یاری فکری کرده اند و بعلاوه از قهوه خانه ای در منابع تاریخی یاد می شود که در مسیر حرکت مردم تهران .درقریه امیر بود و. از دروازه های .تهران به طرف فرحزاد –امام زاده داود . که . برای زیارت می رفتندو . امیر کبیر آنرا در اراضی خود برای استراحت و چای خوردن آنان ساخته بود و نیز در زمین های اراضی اش دستور ساخت قزل قلعه ای را .داده بودتا امکانات قورخانه جدید تهران را در آن قلعه قرار بدهد تا از دستبرد هاو تخریب در امان مانده و در مواقع لزوم هم بتواند سریعاً به آن دسترسی داشته باشد که امروزه قزل قلعه امیرآباد تهران نامیده می شود ودر آن طرف دانشکده اقتصادقرار داشت .واز اجزای ساختمان های قریۀ روستایی امیرکبیربشمار می رفته است و نیز در منابع تاریخی به چهار قلعه قدیمی دیگری نیز اشاره می شود. که در جنب این قلعه جدید بود . و از آنجایی که اراضی آبادی وی هم وسعت زیادی داشت و لذا برای عمران و آبادی و پدیده کاشت و داشت و برداشت و چیدن میوه و غیره آنهابه نیروی لازم باغبان ویا زارع . نیاز بودو وبهمین دلیلً امیرکبیر تعدادی از رعیت های آن دوره را در مکانی که شبیه ساختمان های روستایی امروزه است استقرار سکونتی داده بود که مرکز اصلی قریۀ امیرآباد بشمار می رفت و ممکن است که در نزدیکی استخر و قنات وی باشد تا بتوانند از آب آن برای شرب نیز استفاده کنند ولی هنوز نمی داننم که تعداد آنها چند خانوار بوده است .ونیز در منابع تاریخی از توتستان هایی نام برده می شود که امیرکبیر کاشته بود و اینجانب وقتی در سال 1354 می خواستم . از خوابگاه دانشجویی دانشگاه تهران و از درب جنوبی اش خوابگاه خارج شوم که در پشت دانشکده اقتصاد قرار داشت و به خیابان جلال آل احمد کنونی بروم تعدادی از این درختهای کهنسال توت شمیرانی را دیدم که دانشجویان خوابگاه دانشگاه تهران مشغول چیدن آنها بودند و یاد این جمله فارسی فارسی افتادم که می گفت ما امیرکبیر اینها را کاشتیم تا دانشجویانی که بعد از ما می آیند آن را بخورند. وانها...

و بعلاوه در منابع مختلف تاریخی به قناتها و انهار مختلفی اشاره می شود که در اراضی .قریه آمرآباد قرار داشت که در ذیل به آنها اشاره . و اضافه می کنم که در قریۀ امیرآباد به دلیل فرهنگو دیدگاه . بالای امیرکبیر سیستم آبیاری خوبی نیز وجود داشت و از جمله در صفحه 188 کتاب تهران در گذر زمان هم به آنها اشاره می شود و مثلاً می نویسد که قناتی که از خیابان امیر آباد به طرف پایین آمده و سرازیر می شود و در 250 متری ،پارک لاله آن را قطع کرده و از 40 متری خاوری خیابان امیرآباد به سمت جنوب متمایل می شود و نهر کرج را (نهر بلوار کنونی کشاورزرا) قطع کرده و تا شمال باختری دانشگاه تهران ادامه می یابد  و از همین منبع بر می آِید که احتمالاً امیرکبیر قنات خود را طوری طراحی کرده بود که می توانست به محوطه کنونی دانشگاه تهران برسد که در جنوب شرقی ترین ناحیه قریه اش بود . و نیز در صفحه 188 کتاب تهران در گذر زمان هم از قناتی بحث می شود که از محله امیر آباد و در شرق بیمارستان امام خمینی کنونی قرار داشت  که جزوی از قریه امیر بود. و از میدان انقلاب به طرف پایین سرازیر می گردیده و نهایتاً از محله بریانک سر در می آورده و احتمالاً امیر کبیر این قنات را نیز برای آبیاری مناطق غربی تر قریه خود در نظر گرفته بود که می توانست از محوطه میدان انقلاب کنونی نیز بگذرد و در مسیرهای بالاتر خود یعنی باغ نصرتیه ( محوطه خیابان نصرت کنونی . .) باغ های مختلف وی را آبیاری کند و نیز در صفحه 119 همین کتاب تهران در گذر زمان از قنات جمشیدیه در محله ی امیرآباد بحث می شود که می توانست باغات محوطه پادگان جمشیدیه و احتمالاً آن نوع از باغاتی سیراب بکند که امروزه به جای درختانش،.ساختمان های دانشکده پزشکی بیمارستان امام خمینی و. واقعشده در میدان توحید را ساخته اند . و نیز در غرب قریه امیر آبادهم آبهای دره ی اوین و درکه جاری بود که احتمالاً امیرکبیر با کارشناسی تعدادی از کارشناسان آبیاری دوران قاجاریه خود زمینه مهار آنها ویا استفاده از آنها در باغات قریه خود را فراهم می آورد و به همین دلیل است که در محوطه باغ جمشیدیه و یا پادگان مزبور تأسیسات آبیاری خاصی وجودداشت که می توانست مهار . و هدایت  آبهای مزبور را به باغهای قریه ی وی . فراهم آورد و نیز امیر کبیر از آبهای کرج هم نهری را به طرف تهران کشیده بود که از درون اراضی قریه وی می گذشت که امروزه نیز به نام نهر بلوار کشاورز نامیده می شود و ممکن است از آن شاخه های مختلفی برای آبیاری اراضی پایین دستی قریه خود اخذ کرده باشد و این نوع قناتها و سیستم های آبیاری نشان میدهد که اراضی امیر کبیر سبز و آباد بوده استو بعلاوه از تپه های امیر آباد چند رشته قنات دیگر نیز جدامی شد . و. از جمله قناتی  که از امیرآباد تا محدوده سفارت روس جریان می یافته که در صفحه 192 تهران در گذر زمان و صفحه 89 کتاب هویت شهر تهران از آن بحث می کند که از ناحیه قریه امیر آباد جاری می شد و از کانالهای مختلف به منطقه سفارت انگلیس می رسیده و یا در صفحه 87 کتاب هویت شهر تهران از قناتی که از این منطقه امیرآباد جاری می شد و به منطقه سفارت روس می رسید بحث شده است.

.

 

.و احتمالاً بخش جنوبی قریۀ وی که امروزه محوطه اصلی دانشگاه تهران است و در آن سویش خیابان نصرت و غیره است . .. از بهترین نقاط باغی قریۀ امیرابادوی بوده است که باعث شده بودتا برخی از افراد بعد از مرگش از ناصرالدین شاه آن نواحی باغی را برای خود بطلبند و یا . از وی بخرند که نظیر باغ جلالیه.است که شامل  دو قسمت باغ جلالیه بالا (پارک لاله کنونی) و جلالیه پایین (محوطه اصلی دانشگاه تهران) و باغ نصرتیه (خیابان نصرت)است که پدر جلال الدوله قاجارو به نام نصرت الدوله آن را در دست داشت ویا باغ جمشیدیه.است که امروزه به نام پادگان جمشیدیه نامیده می شود . و توسط ارباب جمشید تاجر زرتشتی تهران . بعد از مرگ وی از ناصرالدین شاه خریده میشود ویا ازکانال دیگری که آن را از ملک قریۀ امیر کبیر تفکیک کرده و به وی می فروشد و منابع تاریخی دیگرهم. نشان می دهد که در هر کدام از این باغ های جلالیه و نصرتیه و جمشیدیه تفکیک شده از قریۀ امیر کبیرهستند.ودر آنها امکانات مختلفی. نظیر کوشک جلالیه و غیره وجود داشت ویا از پولهای زیادی که جلال الدوله در این باغ باقیمانده ازقریه امیرکبیر صرف کرده بود نشان میدهد که چرا در دوران رضاخانی فکر . کردند که برای ساختوساز بهترین نقطه ای که.برای دانشگاه تهران وجود دارد همین محوطه های باغی است که با امکانات خوب باغبانی و زراعی و آبیاری عمران شده بودند و بعلاوه در بیرون دروازه های تهرانونیز نزدیک ترین نقطه آباد به منطقه شهری تهران بود زیرا در پایین قریۀ امیر کبیر که آن را باغ جلالیه می نامیدند خیابان خاکی ویژه ای نیز به نام خیابان چهل گزی کشیده شده بود که امروزه سردرب اصلی محوطه اصلی دانشگاه و در خیابان انقلاب در آن ناحیه قرار دارد.و بعد از مرگ امیرکبیر قریه وی . به سه باغ نصرتیه و جلالیه و جمشیدیه  و خیابان اصلی چهل گزی آن تقسیم میشدکه آنها را به شهر تهران و دروازه های آن وصل می کرد وبعدا توسط بعضی از تاجران تهرانی نظیر حاج رحیم آقا تاجر تهرانی و ارباب گیو تاجر از مالکان سابقش خریده شده بودند که دانشگاه تهران نیز در خرداد سال 1313 در دفتر خانه رسمی تهران این اراضی را از این تاجران تهرانی خریده و به مابقی اراضی امیرآباد ضمیمه کردکه ابعاد عمرانی کمتری داشتند . و به تدریج نیز در بخش هایی از این باغ های . قریۀ امیرکبیر با بودجه ای که آن روز برای دولت امکان داشت بعضی ساختمان هایش راساختند نظیر ساختمان های دانشکده فنی و علوم پایه و حقوق و غیره راکه در منطقه جنوب شرقی قریۀ امیر ابادبود و برخی ساختمانها . به صورت بیمارستان پانصد تختخوابی آن روزبود که به نام بیمارستان پهلوی نامیده می شدو درمنطقه میدان توحیدقریه امیر کبیر بود و برخی اراضی نیز به ساختنمحوطه خوابگاه دانشجویان . دانشگاه اختصاص داده شد که درمنتهای قریه امیر اباد بود و با آن که دانشگاه تهران اراضی زیادی در محوطه نزدیک به ساختمان های اصلی کنونیخود در اختیار داشت ولی به پیشنهاد برخی هاکارسناسها تصمیم گرفتندکه برای این که دانشجویان شهرستانی که از شهرهای مختلف برای درس خواندن به دانشگاه تهران می ایندشادباشندو در محوطه با صفایی برایشان خوابگاه ساخته شودولذا ساخت آنها را در بالای تپه های قریه امیر آباد در نظر بگیرند. که دراواخرناحیه قریه امیر اباد بود تا دانشجویان مزبور هم اگر نمی توانند نظیر بسیاری از اشراف قاجار و یا خوانین ایران باشند که در محله های شمالی شهر نیاوران ویا صاحبقرانیه و غیره منزلهای بزرگ و شیکی داشته باشندکه از هوای ییلاقی ارتفاعات شمیران هم بهره مند بودند حداقل دانشجویان دانشگاه تهران نیز در بالای تپه های مزبور زندگی بکنند ویا از بالایآن تپه ها محل درسی خود را در چند کیلومتری آنطرف ترو به راحتی مشاهده کنند و یا به مناظر و زیبایی های اطراف خود از بالای تپه های امیر آباد نگاه بکنند که تا سالهای 1327 اغلب منطقه امیر آباد   باغ و اراضی زراعی بود و بعد از این سالهاست که ساختمان های مختلف در محوطه مزبور ساخته می شود و. لکن ضرورت بزرگ شدن محله های تهران و در جوانب مختلف قریۀ امیر آباد ویا آمدن ماشین و غیره هم باعث شد که خیلی ها از دانشگاه تهران بخواهندکه از اراضی خود برخی خیابان ها تفکیک کرده و برای ساخت راه تردد راهها به. نواحی شهرکهای دیگر بدهد ویا با متعدد. شدن رؤسای دانشگا هها در طول 75 سال سابقه اش . دائماً اراضی مختلفی از دانشگاه تهران می خواستند که به واحدهای مختلف اهدا بکند و از جمله به دانشگاه تربیت مدرس و غیره که هیچگونه زمینی برای ساخت ساختمان های خود در اختیار نداشت  وهمین امر شکل ویژه ای به شهرک جدید امیر آباد داد.و یاشهرسازی ان رابشکل کنونی در آورد  واز جمله در منابع تاریخی مختلف و مثلا در صفحه 350  کتاب یادداشت های روزانه ناصرالدین شاه و در صفحه 86 و 120 کتاب المآثر و الآثار و در صفحه 219 کتاب شرح زندگانی من عبدالله مستوفی به برخی ویژگی های باغ جلالیه ویا مهمانی های اشراف مختلف .قاجار در این باغ جلالیه اشاره شده است که از مرغوب ترین قسمت های اراضی قریۀامیرکبیر بود که نهری هم ما بین جلالیه بالا و جلالیه پایین به نام نهر کرج می گذشت که امروزه نیز بقایای آن در پایین پارک لاله وجود دارد و بعد از آن که باغ جلالیه قریه امیر آباد رابرای دانشگاه خریدند و . با امکانات بودجه دولتی آن روز فقط می توانستند تعدادی دانشکده های موجود را بسازندو قسمتی نیز در بالای آن اراضی باقی مانده بود که گاهی برای رژه نظامی و یا در سالهای 1342 برای میتینگ سیاسی و غیره استفاده می شد و مدتی هم به صورت پارک در آمد که آن را با نام پارک الیزابت نامیدند و.ازآننوع از اراضی بو .د که از دانشگاه تهران بریده بودندوآن را به نام بلوار الیزابت . نامیدند و من متعجبم که الیزابتی  که در لندن است ولی چطوری پارکش در شهر تهران قرار دارد و بعد از انقلاب هم برای این که لقب الیزابت را پاک بکنند آن را با نام پارک لاله نامیدند و در حالی که به دلایل حقوقی و شرع


مطالب مشابه :


مراکز درمانی طرف قراردادشاغلین آموزش و پرورش

دانش: آزمایشگاه: آزمایشگاه: بلوار کشاورز سه راه سیمین مجتمع الهیه طبقه




اطلاعات در مورد ایدز - علایم - آزمایش

می توانید به آزمایشگاه دانش در بلوار کشاورز ٫ آزمایشگاه نور در بلوار کشاورز و آزماشگاه




ایدز

می توانید به آزمایشگاه دانش در بلوار کشاورز ٫ آزمایشگاه نور در بلوار کشاورز و آزماشگاه




مسابقه آزمایشگاهی

برگزاری جشن تشویق دانش آزمایشگاه بلوار کشاورز خ نادری خ ایتالیا پ 8 88954191 رشته




لیست بیمارستانهای طرف قرارداد بیمه تکمیلی فرهنگیان

ماجرای مدرسه ای با ۷ دانش آموز/تنها خواسته معلم از آزمایشگاه بلوار کشاورز




راهنمای تلفن حوزه ستاد مرکزی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی

بلوار کشاورز- نبش خیابان امور آزمایشگاه های مرجع وبلاگ دانش




دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب

اولین ها در دانش که احتیاج به آزمایشگاه و کارگاه عصر - بلوار کشاورز




جدیدترین لیست اعضای انجمن صنفی

لاهیجان ابتدای خ کشاورز آزمایشگاه شاندرمن ماسال خ دانش آموز انتهای بلوار




مدنیت مردم تهران ، در محله ی شهری امیر آباد بروزاجتماعی مییابد! پژوهش از :دکتر محمد خالقی مقدم- جام

که خانه دانش بزرگ که آزمایشگاه های آاباد و بلوار کشاورز و خیابان




بیمه درد بی فرزندی را علاج می کند

بلوار کشاورز دانش درمان تزریق یک اسپرم به داخل سیتوپلاسم تخمک در آزمایشگاه و




برچسب :