مغز انسان

مغز انسان

 

مغز  به مفهوم کلی ، عضوی است که در بدن تمام جانداران نقش مرکز سیستم عصبی

را دارد. فرمان همه حرکات وفعالیت های بدن از مغز صادر می شود . مغز انسان نیز

شبکه پیچیده ای از رشته مدار های عصبی است که تمام احساس ها در آن پردازش

وسازمان داده می شود وپیوسته در همه فعالیت های اختیاری و غیر اختیاری مشغول

است . این ماده نرم گوشتی به انسان اجازه سخن گفتن ، گوش کردن ،دیدن ، فکر

کردن، آموختن ، آمیزش ودرک احساسات ، شناخت اهمیت زندگی و بقاء را می دهد

وشب وروز بدون وقفه کار می کند .

مغز یگانه اندامی است که در هنگام تولد نسبت به سایر اندام های بدن انسان به مرتبه

بلوغ یافته خود نزدیک تر است . مغز انسان درزمان تولدش حدود 300 تا 400 گرم می

باشد وتمام سلول های را که اوتا آخر عمر نیاز دارد در مغز وجود میداشته باشد .

 وبگواهی علم ، رشد مغز در سن 18 سالگی متوقف می شود.

 

این عضو خیلی 14 میلی متر ، طول آن 167 میلی متر ، وارتفاع آن 93 میلی متر بوده و

در درون وزن انسان را تشکیل می دهد که حد اکثر عرض آن دارد ودر2% جمجمه قرار

ملفوف نزدیک به واقع یکی از دو بخش دستگاه عصبی مرکزی می باشد .

1-3: تکامل مغز در مهره داران

در ماهیهای اولیه و دوزیستان ، نخاع و مغز در یک راستا قرار دارند. ولی در سایر مهره

داران بویژه در پستانداران بین مغز و نخاع یک خمیدگی پدید آمده است که در پستانداران

عالی به 90 درجه می‌رسد. این خمیدگی ناشی از حجم زیاد نیمکره‌های مخ است.

حجم مغز بویژه نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه رشد اندکی دارد. ولی در مهره داران

عالی وسعت زیادی دارد.

سطح نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه تا پستانداران اولیه صاف ، ولی در پستانداران

عالی بویژه انسان چین خوردگی فراوان دارد. مغز آدمی بزرگترین مغزها نیست اما وزن

آن نسبت به جثه آدمی بیشترین است و با در نظر گرفتن سایر شرایط بهترین مغز است.

مغز مهره داران در دوران جنینی دارای سه قسمت اولیه به نامهای مغز پیشین ، مغز

میانی و مغز تحتانی است. از این قسمتها بتدریج بخشهای مختلف مغز پدید می‌آیند.

 

2-3: ساختار مغز

 

مغز در داخل استخوان جمجمه و نخاع در داخل ستون فقرات جای گرفته‌ است. سه پرده

که در مجموع مننژ نامیده می‌شوند، مغز و نخاع را از اطراف محافظت می‌کنند.

  • 1-2-3: پرده داخلی: پرده داخلی چسبیده به مغز و نخاع بوده و کار تغذیه بافت عصبی را انجام می‌دهد.
  • 2-2-3: پرده میانی: پرده میانی عنکبوتیه نام دارد که به پرده خارجی چسبیده و از پرده داخلی کم و بیش فاصله دارد.
  • 3-2-3: پرده خارجی: از بافت پیوندی محکم تشکیل شده و به استخوانهای محافظ چسبیده است.

در فاصله بین عنکبوتیه و پرده داخلی مایع شفافی قرار گرفته است که از ترشحات

رگهای خونی است. این مایع را مایع مغزی- نخاعی می‌گویند و کار آن محافظت از بافت

عصبی است.

 

 

 

3-3: مخچه(دماغ اصغر):

مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد. مخچه دارای دو نیمکره

است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق تر و منظم تر است. قسمت سطحی

مخچه را ماده خاکستری پوشانده است. مخچه بوسیله دسته تارهای عصبی به بقیه

قسمتهای دستگاه عصبی مربوط است. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچه‌ای به مخ

کمک می‌کند.


مخچه پیامهای حرکتی را قبل از اینکه به اندامها بروند تقویت می‌کند. در نتیجه حرکات

نرمتری از بدن سر می‌زند. حفظ تعادل بدن نیز به عهده مخچه است. برای اینکار چشمها

و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر می‌دهند و مخچه ، ماهیچه‌ها را طوری

کنترل می‌کند، که تعادل برقرار بماند. در مجموع کارهایی که مخچه انجام می‌دهد

همگی غیر ارادی هستند.

 

 

4-3: مخ(cerebrum)(دماغ اکبر)

 

مخ یا مغز تجزیه و تحلیل اطلاعات رسیده ، یادگیری و خاطره می‌باشد و عملکرد دقیق

سلولهای آن هنوز کاملا مشخص نشده است. مغز از دو نیمکره تشکیل شده که بوسیله

رابطی از ماده سفید به نام جسم پنبه‌ای(Corpus cortex) بهم مربوطند. ماده

خاکستری مغز ، همانند مخچه در قسمت محیطی قرار گرفته، و قشر مغز را ایجاد

می‌کند و ماده سفید آن در قسمت مرکزی واقع شده است. قشر مغز بطور متوسط 3 - 2

میلیمتر ضخامت داشته و برای افزایش سطح دارای چینها و شکنجهای متعددی است.

نورونهای مغز برحسب شکل به سه دسته هرمی ، ستاره ای ، دوکی تقسیم شده اند.

و عمده نورونهای قشر مغز از نوع هرمی و ستاره‌ای می‌باشند.

5-3: کنش های مغز

1-5-3: کنش های حسی

تمام پیام های حسی که به نخاع وارد می شود علاوه بر پاسخ های انعکاسی که ایجاد

می کند در مسیر های بالا رونده به مغز هدایت می شود. بیشتر پیام ها به سمت دیگر

مغز می رود تا به سومین مجموعه ی نرون ها واقع در جسم بزرگی که آن را تالاموس

می نامند برسد. بسیاری از پیام ها نیز به همان سمت مخچه منتقل می شود.

2-5-3: مناطق حسی مخ

مغز دارای سه بخش کلی است: مخ، مخچه، ساقه مغز . بدنه ی سلولی بیشتر نرون

ها در سطح مخ متمرکزند. برای این که الگوی محرک های مختلف که بدن را در هر لحظه

تحت تأثیر قرار می دهند ساخته شود، بدنه سلولی با دریافت پیام ها از منابع مختلف،

آن ها را دائما به هم پیوند می دهد. ما نمی توانیم در هر زمان معین از کل الگوی محرک

ها آگاه باشیم، اما می توانیم به طور ارادی توجه خود را به هر بخش آن که بخواهیم،

متمرکز کنیم. مخ از دو نیمکره تشکیل شده است. هر نیمکره به پیام هایی می پردازد

که ناشی از تأثیر محرک ها بر سمت دیگر بدن باشند.

3-5-3: کنش های حرکتی

 

نرون انتهایی قوس انعکاس نخاعی می تواند پیام هایی از مغز - به ویژه از سمت

مخالف- دریافت کند. این پیام ها ممکن است به پیام هایی انعکاسی اضافه شود، اما

غالبا نتیجه ی معکوس دارند و از رسیدن پیام های انعکاسی به ماهیچه جلوگیری می

کنند.

مثلا، پیشخدمتی که آگاهانه بشقاب داغی را برمی دارد، هرگز آن را رها نمی کند، زیرا

پیامی دیگر از مغز انعکاسی که به طور خودکار باید به رها کردن بینجامد جلوگیی می

کند.

 

4-5-3: مناطق حرکتی مغز

 

نرون ها نزدیک به مرکز هر نیمکره ی مغز و درون مخچه، مسئول سازمان دادن فعالیت

پیچیده ی ماهیچه ای هستند که برای حرکت های گوناگون حفظ وضعیت بدن- مانند

نوسان موزون دست ها هنگام راه رفتن و تعادل دقیق آن – لازم است. هر نیمکره ی مغز

مسئول حرکت های ارادی سمت دیگر بدن است.

5-5-3: سایر کنش های مغز

 

نرون ها که در تنظیم فعالیت های درونی بدن دخالت دارند به طور عمده در دو جا قرار

دارند. یکی در منطقه ی زیر تالاموس به نام هیپوتالاموس و دیگر در ساقه ی مغز

مجموعه نرون هایی که یک عمل ویژه را انجام بدهند مرکز خوانده می شود. کنترل:

گردش خون، تنفس، هضم غذا، استفراغ، درجه حرارت بدن، آب بدن، خواب، سازگاری با

ترس خشم و پرش. کنترل دقیق این کنش ها به طور خودکار به وسیله دستگاه عصبی

انجام می شود. کنش های عالیتر- چون تفکر و حافظه-ذاتی کل مغز به حساب می آیند

تا صفت بخشی از آن. اما بررسی مغز های بیمار گویای آن است که بعضی از مناطق

 مغز اهمیت بیشتری در این کنش ها دارند.

6-3: پیام چگونه از یک نرون به نرون دیگر فرستاده می‌شود؟

 

پیام علامتی است که باعث تغییر بار الکتریکی نرون می‌شود. یک تکانه الکتریکی در

طول آکسون حرکت می‌کند تا به انتهای نرون می‌رسد. این تکانه‌ الکتریکی در آن‌ها باعث

آزاد سازی مواد شیمیایی خاصی به نام پیام‌رسان عصبی می‌شود. پیام‌رسان‌های

عصبی مانند پیک عمل می‌کنند و پیام را در فاصله بین نرون‌ها در یک انتهای نرون،

ضمایم شاخه داری وجود دارد که دندریت در همین زمان پیام‌هایی از نخاع به مغز

فرستاده می‌شود. وقتی مغز این پیام‌ها را دریافت می‌کند شما آن‌ها را به صورت «آن

چیز داغ است» تفسیر می‌کنید. به هر حال، شما پیش از این ، به علت پاسخ انعکاسی

خود انگشتتان را از چیز داغ دور کرده‌اید.

مزیت یک انعکاس بر پیامی که توسط مغز پردازش می‌شود، سرعت آن است. در چنین

موقعیت‌هایی، شما برای جلوگیری از آسیب به حرکت تند نیاز دارد. پاسخ های

انعکاسی می‌توانند زندگی شما را حفظ کنند. هنگامی که گونه نوزاد انسان لمس

می‌شود، سرش را به سمت گونه لمس شده می‌گرداند. این انعکاس نوزاد را در چند

ساعت اول زندگی به پرستار دلگرم می‌کند. اما با گذر زمان این انعکاس از بین می‌رود. با

این وجود، بیشتر فعالیت‌های انسان از طریق مغز پردازش می شوند و به صورت انعکاس

انجام نمی‌شوند. مغز انسان با ترلیون‌ها ارتباطی که بین نرون‌ها‌یش وجود دارد، از عهده

جهت دهی‌ به فعالیت‌های زندگی انسانی برمی‌آید. حتی جانوران ساده‌تری مانند کرم

خاکی به محرک های محیطی به صورت انعکاسی پاسخ می‌دهند. توانایی پاسخ‌دهی

به گرما، نور و رطوبت به کرم خاکی کمک می‌کند تا غذا پیدا کند و خود را از خشک شدن

در یک روز آفتابی و داغ محفوظ دارد.

چون مغز مسئوول رفتار بسیار پیچیده انسان است، نمی‌تواند فقط به پیام‌ محرک

خارجی پاسخ دهد، بلکه باید بتواند بعضی از الگوهای اطلاعاتی را ذخیره و بازیابی کند.

برای مثال، هنگامی که کتابی را بر می‌دارید و مطالعه می‌کنید، شما مجبور نیستنید به

طور جدی راجع به چگونه مطالعه کردن آن فکر کنید . شما به طور عادی آن را انجام

می‌دهید. با وجود این، هنگامی که شما برای نخستین بار چگونه خواندن را

می‌آموختید، درباره این که این صداها و حرف‌ها معرف به چیزی هستید و چگونه در کنار

یکدیگر قرار می‌گیرند تا کلمه‌ای را بسازند و چگونه کلمات برای ساختن جمله با

 مفهومی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، به تفکر نیاز داشتند، اکنون این فرآیند برای شما

عادی به نظر می‌رسند، زیرا مغز شما الگوهای هزاران کلمه و الگوهای جملات متنوعی

را آموخته و ذخیره کرده است.

 

 7-3: چطور مغز کار می‌کند؟

 

مغز یکی از پیچیده‌ترین ارگان‌های بدن انسان است. این عضو کوچک سخت‌ترین وظایف

را در بدن بر عهده دارد.

که شامل کنترل سیستم‌های عصبی ، راه رفتن ،صحبت کردن نفس کشیدن و فکر کردن

و هزاران فعالیت دیگر می‌شود. مغز آنقدر پیچیده است که هر کدام از قسمت‌های آن

وظیفه انجام و کنترل کاری خاص را به عهده دارند و عدم فعالیت درست هر کدام از آنها

می‌تواند اختلالات بسیاری را برای هر فردی رقم بزند.

با وجود صدها سال تلاش بشر برای شناخت مغز هنوز هم نقاط و مسائل بسیاری وجود

دارند که مبهم باقی مانده و پاسخی برای آنها بدست نیامده است. پیچیدگی بسیار زیاد

مغز و رمز و رازی که در آن وجود دارد سبب شده است تا انسان‌ها تصورات و شایعات

زیادی در مورد آن به راه بیندازند که بسیاری از این شایعات به مرور زمان به حقایقی

تبدیل شده است که همگان آن را باور کرده‌اند. چند شایعه رایج در مورد مغز انسان را

موارد زیر هستند که درست نیستند و رواج پیدا کرده‌اند:

8-3: رنگ مغز:

 

تا به حال با خودتان فکر کرده‌اید که مغزتان چه رنگی است؟ما رنگهای زیادی در بدنمان

داریم که در خون، استخوان‌ها و مایعات جاری به چشم می‌خورند. در مورد مغز انسان

ممکن است شما در مدرسه و کلاس های درستان مغزهای پلاستیکی را دیده باشد که

معمولا به رنگ سفید و یا صورتی کم رنگ و یا خاکستری کم رنگ هستند. اما در واقع

مغز انسانی که زنده است و فعالیت می‌کند  به رنگ های خاکستری، سفید ، سیاه و

قرمز است.

شایعه وتصوری که تا به حال شنیده‌اید که مغز شما طوسی زنگ است اصلا حقیقت

ندارد. درست است که در مغز شما همانطور که دستیار "پوآرو" به آن اشاره می‌کرد

سلول‌های خاکستری وجود دارد اما این به آن معنا نیست که همه مغز خاکستری

رنگ است. 

9-3: گوش کردن به موتزارت شما را باهوش نمی‌کند:

 

حتما شما هم شنیده‌اید که اگر به موسیقی کلاسیک گوش کنید مغزتان فعالیت

بیشتری کرده و حتی ممکن است باهوش‌تر شوید و تمرکز بیشتری پیدا کنید.

زنان باردار زیادی هستند که برای باهوش به دنبا آمدن فرزندانشان ساعت‌ها به

موسیقی کلاسیک گوش می‌کنند و انتظار فواید زیادی از آن هم دارند. اما این تصور از

کجا آغاز شد؟

سال 1950 یک پزشک گوش و حلق و بینی به نام آلبرت توماتیس ادعا کرد که گوش

کردن به موسیقی موتزارت می‌تواند به افرادی که دچار مشکلات شنوایی هستند کمک

کند.

 سال‌ها بعد و در دهه 1990 چندین دانشجو در دانشگاه کالیفرنیا حدود 10 دقیقه به

موتزلرت گوش کردند و سپس تست هوش دادند آمار بالا رفتن جواب‌های آنها تا 8 درصد

بود که سبب شد این فرضیه قوت بیشتری گرفته و به مدرکی تائید شده تبدیل شود.

اما خیلی زود یکی از استادان دانشگااه کالیفرنیا ادعا کرد گوش دادن به موسیقی سبب

عکس العمل بهتر و پاسخ‌های دقیق‌تر دانش آموزان مورد مطالعه شده و این کار هرگ

نتوانسته است قابلیت هوشی آنها را بالا ببرد.

موضوعی که وجود دارد آن است که قطعا گوش دادن به موسیقی کلاسیک همچون

موتزارت هیچ آزار و صدمه‌ای به شما نخواهد رساند اما بدانید این کار هرگز باعث باهوش

شدن شما نمی‌شود.

10-3: وقتی چیزی یاد می‌گیرید مغزتان چین می‌خورد؟

وقتی به اینکه مغزتان چه شکلی دارد می‌اندیشید احتمالا به جسمی نسبتا کوچک فکر

می‌کنید که خاکستری رنگ است و سطح آن را چین و چروک‌های بسیاری پوشانده

است. حقیقت دارد آن است که هر چقدر سن بالا می‌رود تا به بلوغ نزدیک شود مغز

اندازه بزرگتری پیدا می‌کند.

برای اینکه مغز در جمجمه جا بگیرد به مرور زمان به طور خودکار در خود جمع می شود تا

در کاسه سر جا بگیرد. اگر تمامی چین و چروک‌های مغز را باز کنیم مغز به اندازه یک

روبالشی بزرگ اندازه خواهد گرفت و تنها این نکته قطعی است که شکل مغز هر فردی با

فرد دیگر تفاوت‌هایی خواهد داشت.

با وجود این اطلاعات مطمئن باشید که با یاد گرفتن و یا هوش بالاتر چین و چروک های

مغز شما بیشتر نمی‌شود و از همان زمان ابتدای تولد این چروک‌ها وجود داشته و باقی

خواهد ماند.

 

11-3: مغز انسان بزرگترین مغز نیست

حیوانات زیادی وجود دارند که کارهایی شبیه اعمال انسان‌ها انجام می‌دهند. رفتارهایی

همچون پیدا کردن راه حلی برای مشکلات ، هوشیاری و نشان دادن احساسات به

یکدیگر از جمله آنهاست. در حالی که هنوز ارائه دادن مدارک برای اثبات آنکه انسان‌ها

باهوش‌ترین حیوانات هستند ادامه دارد اما آنچه بدیهی است آن است که انسان

باهوش‌ترین مخلوقات است.

از آنجایی که معمولا بسیاری از افراد تصور می‌کنند که هر چه باهوشتر به معنای بزرگتر

است ممکن است تصور شود که پس مغز انسان‌ها هم اندازه بزرگتری نسبت به سایر

مخلوقات دارد. اما این درست نیست.

یک مغز معمولی به طور میانگین 1 کیلو و 361 گرو وزن دارد. دلفین که باهوش‌ترین

حیوانات است به طور میانگین 1.5 کیلو وزن مغزش است اما برای وال‌ها موضوع کاملا

فرق می‌کند. وال نوزاد که اندازه هوش او از دلفین بسیار کمتر است مغزی به وزن 7کیلو

و 800 گرم دارد. سگ ها و اورانگوتان‌ها که حیوانات نسبتا باهوشی هستند نیز مغزهای

کوچکی دارند که نشان دهنده مربوط نبودن اندازه مغز با هوش می‌باشد.

 12-3: هنگام قطع شدن سر از بدن مغز برای چند ثانیه همچنان کار می‌کند

زمان‌های قدیم قطع کردن سر مجرمان برای مرگ آنها کاری عادی بود. گیوتین‌ها برای

مرگ‌های سریع استفاده می‌شدند و صدها نفر به این روش اعدام شدند. آنچه در

زمانهای قدیم رایج شد آن بود زمانی که سر از بدن جا می‌شود برای حدود 30 ثانیه پلک

زدن هنوز ادامه دارد و حتی چشمها به اطراف نگاه می‌کنند. این تصور تا سالهای سال

ادامه داشت و هنوز هم بسیاری بر این عقیده هستند.

آنچه پزشکان امروزی مدعی هستند آن است که رفتاریهایی که از اعضای صورت بر

می‌خیزد نه از روی آگاهی بلکه عکس العمل‌های ماهیچه‌های بدن است و در واقع

حرکتی کنترل شده وجود ندارد. به محض اینکه ارتباط مغز با قلب قطع شود مغز به حالت

کما فرو رفته و می‌میرد. این حالت نیز تنها 2 تا 3 ثانیه طول می‌کشد و آنقدر سریع است

که هیچکس متوجه آن نخواهد شد.

 13-3: ئاختلال در مغز دائمی است

 

اختلال در مغز یکی از بزرگترین مشکلاتی است که ممکن است برای مغز پدید آید. با

اینکه مغز ظاهری بسیار پیچیده و هیجان انگیزی دارد اما در عین حال آنقدر شکننده

است که به محض وارد شدن مشکلی برای سلول‌ها قدرت دفاع از خود را از دست

می‌دهد. اختلالات مغزی به دلایل مختلفی هچون عفونت و یا تصادفات ممکن است پدید

آید و تعریف درست آن از بین رفتن سلول‌های این ارگان است.

برای بسیاری از انسان‌ها اختلال در مغز به معنای فرو رفتن فرد به زندگی گیاهی است و

هیچ راه برگشت و مداوایی وجود ندارد و دست کم انسانی که به آن مبتلا شده است تا

پایان عمر را باید استفاده از دست و پا و حرکت را فراموش کند. 

اما این موضوع همیشه صحت ندارد. آسیب و تخریب مغز در شکل‌های مختلفی بروز

میکند و اینکه چه اثری بر انسان‌ها می‌گذارد بستگی به آن دارد که این اتفاق در  کجا و

چقدر بد رخ داده باشد.

یک صدمه سطحی مغز همچون ضربه مغزی زمانی صورت می‌گیرد که مغز در جای خود

جمجمه تکان می‌خورد و سبب خونریزی و عدم کار صحیح می‌شود. مغز از پس ضربات و

مشکلات سطحی خیلی خوب بر می‌آید و بر خلاف تصور همه، صدمات مغزی به عدم

توانایی منتهی نمی‌شود.

جراحی مغز و برداشتن لخته‌های موجود در مغز می‌تواند توانایی آن را دوباره برگرداند و در

شرایط بسیار بد عدم تحرک و از کار افتادگی حاصل خواهد شد.

آنچه در مورد جراحات مغزی شایان ذکر است آن است که اگر رشته عصب‌ها آسیب دیده

باشند هیچ راهی برای ترمیم وجود ندارد اما اگر محل الصاق عصب‌ها دچار آسیب دیدگی

شده باشد ترمیم صورت می‌گیرد.

نکته‌ای که باید به آن توجه داشت آن است که مسائل بسیاری وجود دارد که در مورد مغز

ناشناخته است و پزشکان  هم حتی ممکن است نتوانند پیش بینی کنند که یک اختلال

مغزی تا چه اندازه امکان دارد بهبود یابد.

14-3: آیا داخل مغز با استفاده از مواد مخدر حفره ایجاد می‌شود؟

این‌ که داروهای مختلف مخدر جه تاثیراتی روی مغز می‌گذارند متفاوت است. برخی

معتقدند تنها داروهای بسیار قوی، مغز را با اختلال رو به رو می‌کنند و برخی نیز معتقدند

که بار اول استفاده از مواد مخدر بیشترین تخریب را به جا خواهد گذاشت.

شایعات متفاوتی ارائه شده است که مواد مخدری همچون کوکائین و اکستازی می‌تواند

داخل مغز حفره ایجاد کند. اما حقیقت آن است که تنها چیزی که می‌تواند در مغز ایجاد

سوراخ کند مته های پزشکی است. این تصور که مواد مخدر این کار را با انسان می‌کنند

اشتباه است اما آنچه اثبات شده آن است که این مواد می‌توانند تاثیرات بلند مدت و

کوتاه مدت زیادی روی مغز بگذارد.

تنها تاثیر فیزیکی که از مواد مخدر  اثبات شده آن است که استفاده از آنها می‌تواند

تغییراتی در فیزیک ظاهری و رشد مغز موثر باشد و به همین دلیل است که تغییر در

رفتارهای یک فرد معتاد بسیار سخت خواهد بود.

15-3: آیا تنها از 10 درصد مغزمان استفاده می‌کنیم؟


اینکه هر فردی تنها از 10 درصد مغزش استفاده می‌کند یکی از رایج ترین خرافاتی است

که در مورد مغز وجود دارد. یه علاوه دست کم 100 بیلیون رشته عصبی که در مغز دائما

مشغول به فعالیت هستند بخش های مختلف مغز که هر کدام یک حرکت و رفتار را کنترل

می‌کنند نیز همیشه مشغول به فعالیت هستند.

اسکن‌های انجام شده از مغز نشان می‌دهد که این ارگان همواره در حال کار است و

مهم نیست ما در حال انجام چه فعالیتی هستیم مغز مدام مشغول به کار است و تنها

زمانی از کار باز می‌ایستد که دچار اختلال شدید مغزی شده باشیم. پس ما از تمام

مغزمان استفاده می‌کنیم و هیچ نقطه از آن نیست که بی‌استفاده بماند.

 

16-3:    10حقیقت درباره ی مغز انسان

در این قسمت به ۱۰ حقیقت درباره مغز انسان که شاید بسیاری آنها را ندانید پرداخته و

تفاوتهای مغز انسانهای گذشته و مدرن، زنان و مردان را مورد بررسی قرار داده ایم.

طی تاریخ مغز انسان در نادیده گرفته شدن خود نقش بسیار خوبی را ایفا کرده است.

تمامی انسانها از مصریان باستان گرفته تا ارسطو اهمیت چندانی به نقش ماده مرموزی

که میان دو گوش انسان قرار گفته است نداده اند.

آناتومی شناس معروف “گالن” به مغز به عنوان فرمانده حرکات و صحبت کردن بدن انسان

اعتبار داد اما حتی او نیز توجه چندانی به ماده سفید و خاکستری مغز نداشت.

بر اساس گزارش لایو ساینس امروزه تحقیقات و پیشرفتهای تکنولوژیکی امکان مشاهده

نزدیک مغز انسان را به وجود آورده است و یافته هایی که به واسطه این تکنولوژی ها به

دست آمده اند می توانند افرادی مانند گالن را نیز شگفت زده کنند:

  1-16-3: مغز انسان بسیار بزرگ است

میانگین وزن مغز یک فرد بالغ ۱.۳ تا ۱.۴ کیلوگرم است. برخی از جراحان مغز و اعصاب

بافت مغز زنده را مانند خمیردندان و مواد نیمه جامد دیگر توصیف می کنند.

در حدود ۸۰ درصد از محتوی جمجمه انسان را مغز فرا گرفته است و مابقی آن از میزان

یکسانی خون و مایع نخاعی انباشته شده است به بیانی دیگر حجم مواد انباشته شده

در جمجمه انسان با گنجایش بطری دو لیتری آب معدنی برابری می کند.

2-16-3: اما در حال کوچک شدن است...

انسانهای ماقبل تاریخ از مغزهای بسیار بزرگتری برخوردار بوده اند و مطالعات نشان می

دهند مغز انسان از پنج هزار سال پیش تا کنون در حدود ۱۵۰ سانتیمتر مکعب کوچکتر

شده است که این میزان با ۱۰ درصد از کل حجم مغز برابری می کند.

تا کنون دلیل این کاهش حجم مغز مشخص نشده اما برخی بر این باورند این کاهش

حجم با افزایش کارایی مغز همراه شده است.

برخی دیگر بر این باورند که به دلیل عدم نیاز به فکهای مقاوم برای جویدن مواد غذایی

سخت، جمجمه انسان رو به کوچک تر شدن گذاشته است. با این همه تا کنون شاهدی

بر این موضوع که کوچک شدن مغز از میزان هوشمندی انسانها کاسته است یا نه به

دست نیامده است.

3-16-3: مغز انسان انرژی خوار است!!!

این عضو حیاتی که تنها دو درصد از وزن بدن را تشکیل می دهد در حدود ۲۰ درصد از

اکسیژن و ۲۵ درصد از گلوکز خون را مصرف می کند. این میزان مصرف انرژی مباحثاتی را

در میان دانشمندان به راه انداخته است تا دریابند چه ماده غذایی منجر به تکامل یافتن

مغز بزرگ در انسان شده است.

در ابتدا گوشت به عنوان عامل آغاز این تکامل انتخاب شد اما به دلیل غیر قابل اتکا بودن

این منبع غذایی دانشمندان گیاهان غنی از انرژی را به عنوان ماده غذایی انتخاب کردند

که باعث تکامل یافتن مغز انسان و بزرگ شدن آن شده است.

از دیگر نظریه هایی که برای توضیح بزرگ شدن مغز ارائه شده اند می توان به تغییرات آب

و هوایی، نیاز محیطی و رقابتهای اجتماعی اشاره کرد.

4-16-3: چین خوردگی های مغز انسان را هوشمند می کنند

سطح مغز انسان از شیارهای عمیقی در هم پیچیده شده و از فرورفتگی ها (Sulci) و

برآمدگی ها (Gyri) تشکیل شده است. این سطح غشای مغزی خوانده شده و منزلگاه

 ۱۰۰بیلیون نورون یا سلول عصبی است. این ساختار پیچیده به مغز امکان می دهد تا

در فضایی کوچک بیشتر فشرده شده و در نتیجه قدرت پردازش آن افزایش پیدا کند.

5-16-3: بیشتر سلولهای مغز نورونها هستند

دیدگاه قدیمی که انسان تنها از ۱۰ درصد از مغزش استفاده می کند دیدگاهی نادرست

است اما اکنون آشکار شده است زمینه به وجود آمدن این دیدگاه در واقع این است که

نورونها تنها ۱۰ درصد از مغز انسان را تشکیل می دهند.

بقیه سلولهای مغزی که بیش از نیمی از وزن مغز را به خود اختصاص داده اند سلول

های Glia نام دارند که به زبان یونانی به معنی چسب است. از این رو در گذشته عصب

شناسان معتقد بودند این سلولها برای در کنار هم نگاه داشتن نورونها در مغز قرار دارند

اما مطالعات جدید نشان داده اند که نقش این سلولها محافظت و ایجاد ایمنی برای رشد

و عملکرد سیناپسها است.

6-16-3: مغز باشگاهی خصوصی است

ساختاری از سلولها در سیستم خونی مغز که دیواره خونی-مغزی نام دارد مانند

نگهبانان در باشگاه های خصوصی تنها به چند مولکول اجازه ورود به بخش اصلی

سیستم عصبی یعنی مغز را می دهد.

مویرگهایی که تغذیه مغز را به عهده دارند در کنار سلولهایی که به یکدیگر چسبیده اند از

ورود مولکولهای بزرگ جلوگیری می کنند، تنها پروتئینهای ویژه ای اجازه دارند موادغذایی

و مواد دیگر مورد نیاز مغز را به داخل ببرند.

این دیواره در عین محافظت از مغز گاه می تواند از ورود داروهای حیاتی به مغز نیز

جلوگیری کنند. تنها راهی که تا کنون توانسته است ورود داروها از میان این مانع مغزی

را امکانپذیر سازد فناوری نانو بوده است.

در مطالعاتی که در سال ۲۰۰۹ در رابطه با درمان سرطان انجام گرفته بود دانشمندان

توانستند نانوذرات ویژه ای را از میان این دیواره عبور داده و به دیواره تومورهای سرطانی

اتصال دهند. در آینده می توان با ترکیب نانو ذرات و داروهای شیمی درمانی روشی موثر

برای از بین بردن تومورهای مغزی به وجود آورد.

 

7-16-3: مغز در ابتدا به شکل لوله ای کوچک است

پایه های مغز در اولین روزهای شکل گیری جنین بنا گذاشته می شوند. سه هفته پس

از شکل گرفتن جنین لایه ای از سلولهای بنیادین که صفحه عصبی نام دارد شکل گرفته

و به لوله ای عصبی تبدیل می شود.

این نسج در واقع سیستم مرکزی عصبی را به وجود می آورد. لوله عصبی از ابتدایی

ترین مراحل رشد جنین شکل گرفته و از دیگر بخشها متمایز می شود و شکل گیری

نورونها و دیگر سلولها نیز از سه ماهه دوم آغاز خواهد شد.

چین خوردگی های مغز بسیار دیر آغاز می شود و در ۲۴ هفتگی تعداد بسیار کمی از

این چین خوردگی ها بر روی سطح مغز مشاهده می شود.

● 8-16-3: مغز کاملا تکامل نیافته است

 

نقطه اوج رشد ماده خاکستری مغز به دوران بلوغ انسان تعلق دارد و در دوران نوجوانی و

با گسترش بخشهای قدامی مغز که با قضاوت و تصمیم گیری در ارتباطند تکامل بیشتری

پیدا می کند.

مطالعات نشان داده اند بخشهایی که با عملکرد چندگانه انسان در ارتباط است تا ۱۶

یا ۱۷سالگی به طور کامل تکمیل نمی شوند و بسیاری از دیگر توانایی های مغز تا ۲۰

سالگی به تکامل می رسند.

 

9-16-3: مغز هرگز از تغییر دست بر نمی دارد

زمانی دانشمندان بر این باور بودند که با پشت سر گذاشتن جوانی، توانایی شکل گیری

اتصالات نورونی جدید نیز در انسان متوقف می شود. دیدگاهی که در سال ۲۰۰۷ مردود

اعلام شد و دانشمندان دریافتند مغز در شرایط مختلف توانایی تشکیل دادن نورونهای

جدید را دارد و مغز می تواند در دوران بزرگسالی نیز اتصالات جدید نورونی بسازد.

همچنین تحقیقات بر روی مراقبه یا مدیتیشن نشان داده است تمرین دادن شدید مغز

می تواند ساختار و عملکرد مغز را تغییر دهد.

10-16-3: زنان از این پس دیگر ونوسی نیستند

فرهنگ های عام می گویند مغز زن و مرد با یکدیگر تفاوت دارند. درست است که

هورمونهای زنان و مردان بر روی گسترش مغز تاثیرات متفاوتی دارد و تا کنون تفاوتهایی

در زمینه شیوه های احساس درد، تصمیمگیری های اجتماعی و کنار آمدن با فشارهای

روحی میان زنان و مردان کشف شده است اما در واقع بیشترین بخش مغز و قدرت مغزی

زنان و مردان با یکدیگر یکسان اند.

مطالعاتی که در زمینه تفاوتهای جنسیتی انجام گرفته نشان می دهند ۷۸ درصد از

تفاوتهای جنسیتی گزارش شده نزدیک به صفر یا بسیار کوچک بوده اند.

همچنین این مطالعات شایعات موجود در رابطه با توانایی های مختلف جنسیتهای

متفاوت را رد کرده است.

مطالعه ای که در ژانویه سال جاری بر روی نیم میلیون دختر و پسر از ۶۹ کشور جهان

انجام گرفت نشان داد هیچ اختلافی در توانایی محاسبه و ریاضیات میان این دو جنسیت

وجود ندارد. 17-3: تأثیر نیکوتین و الکل بر روی مغز انسان

کشف محققان استرالیایی مبنی براینکه نیکوتین و الکل بر یک قسمت از مغز تاثیر

می‌گذارند، ارتباط میان سیگار کشیدن و مصرف مشروبات الکلی را بیان می‌کند.

به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس از بریسبان ، "تروت فلاتسچر بادر"، محقق مرکز

تحقیقات الکل دانشگاه کویینزلند ، می‌گوید : الکل و نیکوتین دو ماده اعتیادآورند. این دو

بر یک قسمت از مغز یعنی مسیر پاداش دارو یا شبکه ‪MDS تاثیر می‌گذارند. این شبکه

ماده پیام رسان عصبی دوپامین را که احساس خوشی به فرد دست می‌دهد، درخود

جای داده است.

افزایش مصنوعی سطح دوپامین دراثر تعدیل مستقیم یا غیرمستقیم نرون‌های دوپامین ،

موجب افزایش میزان نیکوتین و الکل و در نتیجه برهم زدن توازن در MDS می‌شود.

درحالی که آثار درازمدت میخوارگی بر مغز انسان بررسی شده است، اما تاثیر درازمدت

نیکوتین بر قسمتهای خاصی از مغز چندان شناخته نشده است.

به گفته بادر ، الکل و نیکوتین ظاهرا اهداف ژنتیکی مشترک بسیاری دارند.

18-3: مغز یک شبکه مبهم عصبی است

وزن طبیعی مغز یک انسان عادی در حدود 1300 تا 1400 گرم می باشد . وازاین رو

نسبت وزن مغز به وزن کل بدن در انسان از تمامی موجودات زنده بیشتر است 20% از

کل اکسیژنی که در بدن پمپاژ می شود، به مغز می رسد. و در حدود75 میلی لیتر از

خون در هر دقیقه به مغز پمپاژ می شود. وقریب به کل انرژی حاصل شده وجود را مصرف

می کند30% .

وزن مغز انسان از مغز فیلها کوچکتر واز میمون ها بزرگتر است. وزن مغز فیل در حدود

 6000 گرم می باشد و متناسب به یک هزارم وزن بدن اوست واز میمون معادل 95 گرم ،

وزن مغز گوریل 600 گرم ، مغزگربه ها حدود 30 گرم ومغزسگ ها در حدود 73 گرم  اندازه

گیری شده است .

ساختارمغز هنگامیکه چیزی را یاد می گیریم تغییر می کند . دانشمندان بر این باورند ،

هر بار که یک فکرجدید به ذهن انسان خطور می کند و یا چیزی را در ذهن خود حفظ می

کند، یک پیوند عصبی جدید در مغزاو ایجاد می شود.  بدین مناسبت تمرینات فکری پی

در پی انعطاف پذیری مغز را بیشتر کرده وزمینه ساز تسریع روند تفکر در انسان میگردد .

میزان توانائی دانش وآگاهی و نواندیشی مغز به حجم یا وزن آن ارتباطی ندارد. بلکه

تفکر واستفاده بیشتر از آن باعث تقویت حافظ و رشد خلاقیت مغزی درانسان می شود .

همچنان هیچ دلیلی وجود ندارد که وزن و حجم مغز یک دانشمند بزرگتر از یک فرد عادی

باشد . زیرا در اثر تحقیقات انجام شده روی مغز آلبرت انیشتین نشان می دهد که حجم

و وزن مغز او از حد متوسط (تقریبا نزدیک به 1375 گرم(  بوده است . موجودیت هوش

بالای پیوند های ایجاد شده میان سلول های عصبی مغزش ومشغولیت مسلسل

تفکروی بوده است .

در مغز انسان حدود 000 000 000 000 100 بیلیون سلول وجود دارد وبه صورت یک شبکه

پیچیده بایکدیگر در همبستگی وارتباط هستند .

مغز زن ها براصل ساختار بیولوژیکی نسبت به مرد ها در حدود 100 گرم سبک تر است .

این بدان معنی نیست که خلاقیت فکری زنان نسبت به مردان کمتر باشد.  از همه مهم

تر این است که سلول های عصبی زنها نسبت به مرد ها 11% زیاد ترمی باشد . که

باعث ارتقاء قدرت تحمل پذیری و مهر ورزی در آنها میگردد .

مغزسر انسان در داخل جمجمه ، ونخاع درداخل ستون فقرات ، جای گرفته است .

نیمکره‌های مخ بعضی رفتارها را به طور جداگانه تنظیم می کنند: نیمکره راست چپ

اعمال حسی و حرکتی طرف چپ بدن را تنظیم می‌کند و برعکس. ناحیه ویژه‌ای از مخ که

مسئوول نظارت بر حرکات بدنتان است، قشر حرکتی و ناحیه ویژه‌ای از مخ که امکان درک

احساسات بخش خاصی از بدن نسبت داده شده، با اندازه واقعی آن تناسبی ندارد بلکه

با میزان د قتی که برای انجام کار آن بخش نیاز است، تناسب دارد. در انسان، فضای

زیادی به صورت، زبان و دست ها اختصاص داده شده است. شما فکر می‌کنید چرا این

چنین است؟

در بیشتر افراد، نیمکره چپ مغز زبان و گفتار، ریاضیات و دیگر توانایی‌‌های تجزیه و تحلیل

را تنظیم می‌کند. نیمکره راست، مسئوول پردازش‌های بینایی و فضایی است. بسیاری

از اعمال، از جمله جنبه‌های مختلف اعمالی که ذکر شد، با همکاری هر دو نیمکره تنظیم

می‌شوند. دستجاتی از رشته های عصبی که جسم پینه‌ای نامیده می‌شوند دو نیمکره

را به هم مرتبط می‌سازند و به این ترتیب، ارتباط بین دو نیمکره امکان‌پذیر می‌شود.

نوعی جراحی نامعمول، استثنای جالبی برای این اصل همکاری دو نیمکره آشکار کرد و

پیچیدگی مغز را بیش از پیش نشان داد. در موارد شدید صرع (نوعی بیماری عصبی که

باعث حملات مغزی می‌شود) با عمل جراحی رشته‌های جسم پینه‌ای را پاره می‌کنند و

به این ترتیب ، ارتباط دو نیکره را قطع می‌کنند. این جراحی تعداد و شدت حملات مغزی را

به میزان زیادی کاهش می‌دهد و بیشتر بیماران هیچ گونه اختلالی در حرکت یا درک خود

احساس نمی‌کنند. با وجود این، درک آنان تا حدودی آسیب می‌بیند. پیام‌های دست

راست آنان فقط به وسیله نیکره چپ و پیام‌های دست چپ آنان فقط به وسیله نیکره

راست دریافت می‌شود. در واقع، به خاطر این جراحی، نیمکره‌ها نمی‌توانند از اطلاعات

یکدیگر استفاده کنند.

بیماران به طور معمول متوجه این آسیب نمی‌شوند زیرا با استفاده از چشم‌هایشان آن

را جبران می‌کنند. بر خلاف پیام‌هایی که از دست‌ها می‌آیند، پیام‌های هر چشم در هر

دو نیمکره دریافت می‌شود. بعضی از مطالعات جالبی که روی این بیماران انجام شده

است، ماهیت این آسیب را آشکار کرده‌اند. وقتی محققی چشم‌های بیمار را با

چشم‌بند می‌بندد و در دست چپش چیزی مانند مسواک قرار می‌دهد، بیمار می‌تواند

خصوصیات آن چیزی را توصیف کند: «دسته‌ای بلند و سخت و موهایی نرم دارد.» گاهی

بیمار می‌تواند چگونگی استفاده از آن چیز را توصیف کند: « هر روز از آن استفاده

می‌کنم .» اما نمی‌توان د نام آن چیز رابگوید. وقتی محقق آن چیز را در دست راست

بیمار قرار می‌دهد، او می‌تواند نام آن را بگوید: «چیزی که در دست من است یک

مسواک است.» اما نمی‌تواند چگونگی استفاده از آن را توصیف کند. در شرایط عادی که

بیمار می‌تواند هم از دست‌ها هم از چشم‌هایش استفاده کند، مغز می‌تواند از عهده

آسیب وارده برآید و بیمار کمتر با مشکل رو‌به رو می‌شود.

این نمونه و مشاهدات به دست آمده از جراحی‌ها و آزمایش‌های دیگر، نشان می‌دهدکه

مغز می‌تواند اطلاعات را در بیش از یک روش پردازش کند. به علاوه، بعضی اعمالی که در

حالت عادی به وسیله یک ناحیه انجام می‌شوند، می‌توانند بر بخش‌های دیگر تحمیل

شوند. این وضعیت اغلب زمانی می‌تواند رخ بدهد که فرد بسیار جوان است. برای مثال،

وقتی کودکی دچار سکته‌ای می‌شود که نیمکره چپش را تخریب می‌کند، به جای از

دست رفتن مقداری ازتوانایی‌های گفتاری یا همه آن، نیمکره راست مغزش جور این

عمل را می‌کشد. همچنین اگر دریافتی از یکی از حس‌ها آسیب ببیند، دریافتی از حس

دیگر جبران خواهد کرد. به این دلائل اغلب گفته می‌شود مغز همچون لاستیک است،

یعنی می‌تواند از بعضی وقایع و تجربیات تاثیر پذیر و با شرایط ویژه سازگاری پیدا کند.

 پیچیدگی بر هم کنش‌ها شاید از دانستن این موضوع تعجب کنید که از بسیاری جنبه

ها شما می‌توانید بهتر از یک کامپوتر فکر کنید. در حقیقت، ساختن کامپیوتر ‌هایی که

بتوانند ساده‌ترین اعمال انسانی (برای مثال، تشخیص صورت افراد مختلف) را انجام

دهند، بسیار مشکل است. برنامه‌های کامپیوتری تنها در سال‌های اخیر توانسته‌اند

استادان بازی شطرنج را شکست دهند. بعضی از دانشمندان تلاش می‌کنند با استفاده

از برنامه‌های کامپیوتری ، ربات‌های باهوش ی طراحی کنند که نظیر توانای‌ها و

پردازش‌های اطلاعاتی مغز انسان را بروز دهند. تا به حال این دانشمندان توانسته‌اند،

نحوه پردازش اطلاعات در سوسک را الگوسازی کنند، اما همین کار نیز با دشواری‌های

 زیادی همراه بوده است. حال تصور کنید ساختن رایانه و تولید برنامه‌ای که بتواند همه

توانایی‌های مغز انسان را الگو برداری کند، چقدر سخت است.

یکی ازدلائل مشکل بودن ساختن یک الگوی رایانه‌ای از مغز انسان این است که مغز ما

تعداد زیادی سلول عصبی به نام نرون دارد و تعداد ارتباطات درونی بین این سلول‌‌ها

حیرت‌آور است.

مغز شما حدود 12 10 (یک تریلیون) نرون دارد و از آنجا که این سلول می‌توانند به

روش‌های زیادی با هم ارتباط داشته باشند، توان همکاری بین آن‌ها فوق العاده بالا

است. تا زمانی که بشر کامپیوتری نساخته است که ارتباطات درونی آن فوق العاده زیاد

باشد، الگو برداری از تفکر انسانی مشکل خواهد بود.

در یک انتهای نرون، ضمایم شاخه‌داری وجود دارد که دندریت نامیده می‌شوند. دندریت‌ها

همانند آنتن عمل می‌کنند و پیام‌های ورودی را دریافت می‌کنند. در انتهای دیگر نرون،

ضمیمه دیگری به نام آکسون وجود دارد که پیام‌های خروجی را ارسال کند. هر نرون با

صدها یا هزاران نرون دیگر ارتباط دارد. این آرایش به این معنا است که یک نرون می‌تواند

به تعداد زیادی از نرون‌ها پیام ارسال کند یا از آنها پیام دریافت کند. این نرون‌ها شبکه

سازمان یافته‌ای از ارتباطات درونی را شکل می دهند که در سرتاسر مغز و بدن گسترش

می یابد. این دستگاه عصبی باعث ارتباط جهان خارج با جهان داخل (بدن) می‌شود.

اطلاعات ورودی که بدن را به پاسخ وا می‌دارند، محرک نامیده می‌‌‌شوند. دستگاه عصبی

انسان همانند دستگاه عصبی سایر جانوران این اطلاعات را از محرک‌ها و پیامهای مغزی

دریافت می‌کند. مغز پس از پردازش اطلاعات، با فرستادن پیامی به بخش مناسبی از

بدن، پاسخ می‌دهد. برای مثال، تحریک حاصل از مشاهده صورت یک دوست به مغز

امکان تشخیص آن شخص را می‌دهد و پیامی را به صورت شما مخابره می‌کند که به

لبخند زدن شما می‌انجامد.

 

20-3: بصلنخاع:

 

نخاع را بنام حرام مغز یا مغز مهره پشت یاد می کنند وماده نرم و سفید رنگی است که

بصورت رشته ای درون ستون فقرات جای دارد  واز دماغ فرود آید وشاخه اش در اندام

رود .یکی از مهمترین اجزای مغز است و از ماده سفید ورشته پیاز مغزتیره یا بصل نخاع

مگر و برجستگی حلقوی واقع شده وزن آن  نخاع اعصابی تشکیل شده است که

درقسمت پایین در جمجمه و قاعده بصل نخاع است . قاعده بالای 3 سانتیمتر  و طولش

 7گرم نزدیک پایینش در ستون مهره ها قرار داشته وآسیب وارده به آن مرگ را به دنبال

دارد .

بصل نخاع مرکز بسیاری از اعمال انعکاسی ست و فعالیت اندامهای داخلی بدن را اداره

می کند .مخصوصا عمل دستگاههای تغذیه ، قلب ، ششها و اندامهای گوارشی را

تنظیم میکند. اهمیت بصل نخاع را در تنظیم اعمال تغذیه از اینجا میتوان دانست که اگر

تمام قسمتهای مغز جانوری را بجز بصل نخاع بردارند جانور زنده میماند ولی اگر به بصل

نخاع کوچکترین آسیبی وارد شود اختلالات گوناگونی بوجود می آید و باعث مرگ میگردد.

 

عبور نور ازقرنیه چشم نیز از انعکاسهای مربوط به بصل نخاع است . بصل نخاع مرکز

انعکاسهای زیردر بدن نیز می باشد :

1  .مرکز تنفس ،

2  .مرکز کُند کننده حرکات قلب که کمی از مرکز تنفس پایین تر است وتحریک آن موجب

توقف کار قلب در حال انبساط میشود. این دو مرکز را اصطلاحا گره زندگی یا عقده عصبی

فلورانس گویند.

3.  مراکز ترشحی ، که بالای مراکز تنفس و قلب قرار دارند. این مراکز عمل گلیکوژنی جگر

و ترشح ادرار و ترشح بزاق را منظم میکنند.

4.  مراکز بلع و جویدن و قی و سرفه نیز در بصلنخاعقرار دارد.

5 . همچنان مرکزی که قطر رگها را تغییر میدهد در بصلنخاعجا دارد .

21-3: بطنهای مغزی

در جریان تکامل مغز از لوله عصبی جنینی ، حفره مرکزی لوله عصبی در 4 ناحیه متسع

شده و بطنهای مغزی را بوجود می‌آورد. بطنهای مغزی عبارتند از: بطنهای جانبی شامل

دو بطن و هر کدام در یکی از نیمکره‌های مغزی ، بطن سوم در ناحیه تالاموس و بطن

چهارم در محل بصل‌النخاع و پل مغزی.

 

 22-3: مایع مغزی-نخاعی

سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی-نخاعی قرار گرفته که این مایع

هم به عنوان ضربه‌گیر سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ می‌کند

و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است. حجم این مایع که از رگهای خونی

بافت مغز منشا می‌گیرد بین 150 - 80 میلی‌لیتر متغیر است.عدم باز جذب این مایع و

تجمع آن در بطنهای مغزی منجر به شرایطی به نام هیدروسفالی می‌گردد که می‌تواند

باعث آسیب پارانشیم مغز گردد.


مطالب مشابه :


تکامل مغز جانداران

مغز انسان ها میراث دار همه دوره ای تکامل است. در تمامی دوره هایی که تکامل اتفاق افتاده است پا




مغز انسان و نحوی کار ان

tajrobi88n.blogfa.com - مغز انسان و نحوی کار ان - هماهنگی آموزگاران در دروس علوم تجربي - tajrobi88n.blogfa.com




مغز انسان

مغز انسان مغز به که باعث تکامل یافتن مغز انسان و بزرگ شدن آن شده است.




انسان و تکامل

مغز انسان بعد از تکامل قسمت هاي مختلف بدن تکامل حاصل کرده است در طول دورا ن چهار گونه هاي




تکامل انسان

تکامل انسان با وجود این که شروع تکامل اندازهٔ مغز این انسان‌های اولیه در حدود




مغز انسان

مغز انسان . در جریان تکامل مغز از لوله عصبی جنینی ، حفره مرکزی لوله عصبی در 4 ناحیه متسع




تکامل انسان

تکامل انسان . او این تحقیقات را بر به وسیله روش های تصویربرداری از مغز انجام می دهد.




برچسب :