فوت همسر و شرایط ازدواج مجدد - ازدواج بعد از مرگ همسر برای فرزندان

فوت همسر و شرایط ازدواج مجدد
 
زندگی شرایط سخت و دشواری را برای زنانی که به دلایل مختلف همسران خود را از دست داده اند ایجاد می کند. این زنان ناچار می شوند با داشتن فرزند به تنهایی زندگی را سرپرستی نمایند. به این علت نه تنها دچار اختلالات روحی مثل اضطراب و افسردگی می شوند بلکه نبودن کار مناسب و ازدواج نکردن باعث آسیب و مشکلات زیادی برای آنها می شود. استرس های شدید و اختلالات بیمارگونه در آنان به وجود می آید به این علت ازدواج این دسته از زنان در صورتی که براساس شناخت و رعایت اصول انجام شود پسندیده است.
«فرنوش خواجوی نژاد» مددکار اجتماعی معتقد است: به دلیل اینکه از گذشته های دور تاکنون تأمین مخارج زندگی به عهده مردان بوده و مردان پشتوانه مالی و گرداننده زندگی هستند، نبودن همسر در کنار زنان می تواند مشکلاتی را از لحاظ عاطفی و مادی برای آنان به وجود آورد. بنابراین ازدواج مجدد در صورتی که معقول و پسندیده باشد نه تنها زشت نیست بلکه از مشکلات آنها به طور چشمگیری می کاهد، این در حالی است که ازدواج مجدد بسیاری از این زنان تنها سرانجام خوبی ندارد...

ازدواج بعد از مرگ همسر برای فرزندان

ازدواج بعد از مرگ همسر برای فرزندان

وی معتقد است: همچنین به دلیل اینکه کار کردن زنان بعد از مرگ همسر به عقیده عده ای مطلوب و پسندیده نیست و محیط های کاری مناسبی برای زنان مطلقه و بیوه وجود ندارد دچار مشکلات و آسیب های زیادی می شوند.
این مددکار می گوید: ازدواج زنانی که همسران خود را از دست داده اند، علاوه بر تأمین مایحتاج زندگی نیازهای عاطفی، جنسی، روحی و روانی آنها را نیز تأمین می کند و برای سلامت روان آنها امری ضروری است.
وی معتقد است: زنانی که با مردان کوچکتر از خود تن به ازدواج می دهند بیش از سایرین در معرض اختلالات و مشکلات زندگی قرار می گیرند آنها فقط چند سال اول زندگی را به نحو مطلوبی می گذرانند و در آینده دچار مشکلات عدیده ای می شوند زیرا در این صورت زن حکم مادر را برای مرد داشته و بسیاری از نیازهای آنها تأمین نخواهد شد.
وی می گوید: متأسفانه بعضی از مردان به دلیل فقدان مادر با ازدواج خود سعی می کنند تا این کمبود را جبران نمایند و بعد از گذشت چند صباحی از زندگی متوجه می شوند که افکار آنها اشتباه بوده و در این زمان است که زنان در معرض خطر ابتلا به افسردگی ، اضطراب، طپش قلب و... قرار می گیرند ولی مردان به دلیل مقاوم بودن و یا حساس نبودن از کنار مسائل عبور می کنند و یا اینکه به ازدواج موقت روی می آورند.
خواجوی نژاد گفت : معمولاً فرزندان، پدر و مادر جدید را به سختی پذیرا می شوند و معمولاً گوشه گیر، منزوی و پرخاشگر می شوند و در دوران بلوغ از خانواده خود جدا شده و به هر کسی اطمینان کرده تا کمبودهای خود را جبران نمایند؛ این در حالی است که مشکلات زیادی در کمین آنهاست.
این مددکار اجتماعی می گوید: فرزندان باید از طریق مشاوره هایی که در مدارس وجود دارد، مسائلی نظیر مرگ، ازدواج مجدد زوجین و کنار آمدن با این مسائل را آموزش ببینند و والدین سعی کنند با فرزندان خود به خصوص در دوران راهنمایی و دبیرستان رابطه ای دوستانه داشته باشند؛ زیرا فرزندان در این دوره سنی بسیار حساس و تأثیرپذیر هستند.
وی معتقد است: متأسفانه در کشور ما به دلیل فرهنگ سازی اشتباه، بعضی از افراد تا آخر عمر به دلیل مرگ همسر با یاد و خاطره او زندگی می کنند و همین امر می تواند ضربه سختی را به آنها وارد سازد.
دکتر «غلامحسین معتمدی» روانپزشک نیز معتقد است: معمولاً استرس در طول دوره زندگی در میان همه اقشار جامعه دیده می شود حال این امر در بعضی از مواقع خصوصاً هنگام مرگ همسر تشدید می یابد، همچنین شدت و عمق عواقب منفی استرس در طول مدت ازدواج نیز افزایش می یابد چرا که در حدود نیم قرن زندگی و وابستگی های متقابل، مرگ یکی، دیگری را هم دربرمی گیرد و خود این امر نیز استرس آور است.
دکترمعتمدی افزود: به طور کلی نمی توان گفت ازدواج زن بعد از مرگ همسر خوب یا بد است بلکه با توجه به شرایط، اوضاع و سن افراد و سلامت جسمی و روحی آنها متفاوت است. فردی که در سنین بالا بعد از مرگ همسر تصمیم به ازدواج می گیرد، از لحاظ جسمی و بیماری های روانی باید مورد بررسی قرار بگیرد و در صورتی که دچار مشکل بود نباید اقدام به ازدواج کند. همچنین زنانی که سن پایینی داشته ولی فاقد سلامت جسمانی باشند، قاعدتاً در ازدواج مجدد دچار مشکلات عدیده ای شده و ادامه زندگی برای آنان مناسب نیست.
وی معتقد است: روابط زوجین در زندگی مشترک قبل از فوت یکی از والدین نقش بسیار مؤثری در ازدواج های بعدی آنان خواهد داشت، در صورتی که آنها با هم خوب زندگی کرده باشند در صورت مرگ همسر و ازدواج مجدد شانس موفقیت بیشتری دارند؟ این در حالی است که اگر زندگی قبلی آنها سرشار از تشنج ات و مشکلات زیادی بوده و مهارت های لازم را برای متعادل کردن زندگی خود نداشته باشند مطمئناً در ازدواج بعدی خود دچار مشکل می شوند و حتی وجود فرزند نیز بر مشکلات آنها اضافه می کند، بنابراین به طور کلی هر اندازه اوضاع و مسائل زندگی عاری از مشکلات باشد ازدواج آنها نیز نتیجه بهتری بر جای می گذارد.
معتمدی اظهارداشت: در صورتی که زنان در سنین پایین همسر خود را از دست داده باشند مطمئناً از لحاظ مسائل عاطفی، شخصیتی، اجتماعی و مالی دچار مشکل می شوند، این در حالی است که ازدواج مجدد زن در صورتی که بدون مطالعه و شناخت باشد مشکل ساز است و وجود الگوهای ویرانگر و ناسازگار نیز بر روابط قبلی سایه افکنده و فایده ای ندارد.
وی معتقد است: فرزندانی که در دوران کودکی والدین خود را از دست داده اند در بزرگسالی دچار عوارض ناگواری نظیر افسردگی ، انزواطلبی، اضطراب و دیگر اختلالات روحی می شوند و در صورت ازدواج مجدد یکی از زوجین باید مراقبت های ویژه ای از آنها به عمل آید زیرا سیستم خانوادگی قبلی و جدید متفاوت است. هر اندازه سن کودکان کمتر باشد اثرات بیمارگونه مرگ تأثیر منفی در شخصیت آنها برجای می گذارد و در صورتی که سن آنها بالا باشد ممکن است با ازدواج مجدد والدین، خصوصاً زن با مخالفت ها و مشکلاتی روبرو شوند.
وی می گوید: در حالی که فرزندان رابطه خوب و مناسب و توأم با احترام و محبت داشته باشند ازدواج مجدد زن یا مرد اگرچه نتواند به نیازهای فرزندان توجه نمایند و والدین رفتارهای خشونت آمیزی را دربرگیرند قاعدتاً دچار سوء استفاده های جسمی، جنسی و عاطفی می شوند.
این روانپزشک ادامه داد: با توجه به اینکه در جامعه ما بیشتر زنان منابع مالی ندارند و در صورت فوت همسر فقط به دلایل مادی حاضر به ازدواج مجدد می شوند، در نهایت نیازهای آنها تأمین نخواهد شد و دچار مشکل می شوند.
وی معتقد است: معمولاً بعد از فوت همسر واکنش ماتم شکل می گیرد و در صورتی که ازدواج مجدد در جهت رفع واکنش ماتم باشد نقش مثبتی خواهد داشت.
وی اظهارکرد: بهتر است همانند کشورهای دیگر آموزش مرگ از کودکی تعلیم داده شود و افراد از ابتدا با مرگ و اثرات آن آشنا شوند تا از مشکلات و عوارض آن در بزرگسالی بکاهند، چرا که در غیر این صورت دچار استرس ها و ترس از مرگ می شوند.
 
منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها

وی معتقد است: همچنین به دلیل اینکه کار کردن زنان بعد از مرگ همسر به عقیده عده ای مطلوب و پسندیده نیست و محیط های کاری مناسبی برای زنان مطلقه و بیوه وجود ندارد دچار مشکلات و آسیب های زیادی می شوند.
این مددکار می گوید: ازدواج زنانی که همسران خود را از دست داده اند، علاوه بر تأمین مایحتاج زندگی نیازهای عاطفی، جنسی، روحی و روانی آنها را نیز تأمین می کند و برای سلامت روان آنها امری ضروری است.
وی معتقد است: زنانی که با مردان کوچکتر از خود تن به ازدواج می دهند بیش از سایرین در معرض اختلالات و مشکلات زندگی قرار می گیرند آنها فقط چند سال اول زندگی را به نحو مطلوبی می گذرانند و در آینده دچار مشکلات عدیده ای می شوند زیرا در این صورت زن حکم مادر را برای مرد داشته و بسیاری از نیازهای آنها تأمین نخواهد شد.
وی می گوید: متأسفانه بعضی از مردان به دلیل فقدان مادر با ازدواج خود سعی می کنند تا این کمبود را جبران نمایند و بعد از گذشت چند صباحی از زندگی متوجه می شوند که افکار آنها اشتباه بوده و در این زمان است که زنان در معرض خطر ابتلا به افسردگی ، اضطراب، طپش قلب و... قرار می گیرند ولی مردان به دلیل مقاوم بودن و یا حساس نبودن از کنار مسائل عبور می کنند و یا اینکه به ازدواج موقت روی می آورند.
خواجوی نژاد گفت : معمولاً فرزندان، پدر و مادر جدید را به سختی پذیرا می شوند و معمولاً گوشه گیر، منزوی و پرخاشگر می شوند و در دوران بلوغ از خانواده خود جدا شده و به هر کسی اطمینان کرده تا کمبودهای خود را جبران نمایند؛ این در حالی است که مشکلات زیادی در کمین آنهاست.
این مددکار اجتماعی می گوید: فرزندان باید از طریق مشاوره هایی که در مدارس وجود دارد، مسائلی نظیر مرگ، ازدواج مجدد زوجین و کنار آمدن با این مسائل را آموزش ببینند و والدین سعی کنند با فرزندان خود به خصوص در دوران راهنمایی و دبیرستان رابطه ای دوستانه داشته باشند؛ زیرا فرزندان در این دوره سنی بسیار حساس و تأثیرپذیر هستند.
وی معتقد است: متأسفانه در کشور ما به دلیل فرهنگ سازی اشتباه، بعضی از افراد تا آخر عمر به دلیل مرگ همسر با یاد و خاطره او زندگی می کنند و همین امر می تواند ضربه سختی را به آنها وارد سازد.
دکتر «غلامحسین معتمدی» روانپزشک نیز معتقد است: معمولاً استرس در طول دوره زندگی در میان همه اقشار جامعه دیده می شود حال این امر در بعضی از مواقع خصوصاً هنگام مرگ همسر تشدید می یابد، همچنین شدت و عمق عواقب منفی استرس در طول مدت ازدواج نیز افزایش می یابد چرا که در حدود نیم قرن زندگی و وابستگی های متقابل، مرگ یکی، دیگری را هم دربرمی گیرد و خود این امر نیز استرس آور است.
دکترمعتمدی افزود: به طور کلی نمی توان گفت ازدواج زن بعد از مرگ همسر خوب یا بد است بلکه با توجه به شرایط، اوضاع و سن افراد و سلامت جسمی و روحی آنها متفاوت است. فردی که در سنین بالا بعد از مرگ همسر تصمیم به ازدواج می گیرد، از لحاظ جسمی و بیماری های روانی باید مورد بررسی قرار بگیرد و در صورتی که دچار مشکل بود نباید اقدام به ازدواج کند. همچنین زنانی که سن پایینی داشته ولی فاقد سلامت جسمانی باشند، قاعدتاً در ازدواج مجدد دچار مشکلات عدیده ای شده و ادامه زندگی برای آنان مناسب نیست.
وی معتقد است: روابط زوجین در زندگی مشترک قبل از فوت یکی از والدین نقش بسیار مؤثری در ازدواج های بعدی آنان خواهد داشت، در صورتی که آنها با هم خوب زندگی کرده باشند در صورت مرگ همسر و ازدواج مجدد شانس موفقیت بیشتری دارند؟ این در حالی است که اگر زندگی قبلی آنها سرشار از تشنج ات و مشکلات زیادی بوده و مهارت های لازم را برای متعادل کردن زندگی خود نداشته باشند مطمئناً در ازدواج بعدی خود دچار مشکل می شوند و حتی وجود فرزند نیز بر مشکلات آنها اضافه می کند، بنابراین به طور کلی هر اندازه اوضاع و مسائل زندگی عاری از مشکلات باشد ازدواج آنها نیز نتیجه بهتری بر جای می گذارد.
معتمدی اظهارداشت: در صورتی که زنان در سنین پایین همسر خود را از دست داده باشند مطمئناً از لحاظ مسائل عاطفی، شخصیتی، اجتماعی و مالی دچار مشکل می شوند، این در حالی است که ازدواج مجدد زن در صورتی که بدون مطالعه و شناخت باشد مشکل ساز است و وجود الگوهای ویرانگر و ناسازگار نیز بر روابط قبلی سایه افکنده و فایده ای ندارد.
وی معتقد است: فرزندانی که در دوران کودکی والدین خود را از دست داده اند در بزرگسالی دچار عوارض ناگواری نظیر افسردگی ، انزواطلبی، اضطراب و دیگر اختلالات روحی می شوند و در صورت ازدواج مجدد یکی از زوجین باید مراقبت های ویژه ای از آنها به عمل آید زیرا سیستم خانوادگی قبلی و جدید متفاوت است. هر اندازه سن کودکان کمتر باشد اثرات بیمارگونه مرگ تأثیر منفی در شخصیت آنها برجای می گذارد و در صورتی که سن آنها بالا باشد ممکن است با ازدواج مجدد والدین، خصوصاً زن با مخالفت ها و مشکلاتی روبرو شوند.
وی می گوید: در حالی که فرزندان رابطه خوب و مناسب و توأم با احترام و محبت داشته باشند ازدواج مجدد زن یا مرد اگرچه نتواند به نیازهای فرزندان توجه نمایند و والدین رفتارهای خشونت آمیزی را دربرگیرند قاعدتاً دچار سوء استفاده های جسمی، جنسی و عاطفی می شوند.
این روانپزشک ادامه داد: با توجه به اینکه در جامعه ما بیشتر زنان منابع مالی ندارند و در صورت فوت همسر فقط به دلایل مادی حاضر به ازدواج مجدد می شوند، در نهایت نیازهای آنها تأمین نخواهد شد و دچار مشکل می شوند.
وی معتقد است: معمولاً بعد از فوت همسر واکنش ماتم شکل می گیرد و در صورتی که ازدواج مجدد در جهت رفع واکنش ماتم باشد نقش مثبتی خواهد داشت.
وی اظهارکرد: بهتر است همانند کشورهای دیگر آموزش مرگ از کودکی تعلیم داده شود و افراد از ابتدا با مرگ و اثرات آن آشنا شوند تا از مشکلات و عوارض آن در بزرگسالی بکاهند، چرا که در غیر این صورت دچار استرس ها و ترس از مرگ می شوند.
 
منبع:ویستا
ویرایش وتلخیص:برگزیده ها


,