گلپایگان

گلپايگان يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه كوهستان های آن را مراتع سرسبز و ييلاقی تشکيل می دهند و همراه با رودخانه ها ی منطقه؛ چشم انداز طبيعی زيبايی به وجود می آورند. پيشينه تاريخی و کهن شهرستان گلپايگان، سبب وجود مساجد قديمی و مراکز عبادی اسلامی در اين شهرستان شده که علاوه بر تقدس و قدمت طولانی آن ها معماری خاص نيز از ويژگی های اين مکان ها است. مردم اين منطقه به كشاورزي و دام داري اشتغال دارند و برخي از انواع صنايع نيز در اين منطقه ديده مي شود.

مکان های دیدنی و تاریخی


كوهستان های گلپايگان را مراتع سرسبز و ييلاقی تشکيل می دهند که همراه با رودخانه ها ی منطقه چشم انداز طبيعی زيبايی به وجود می آورند. پيشينه تاريخی و کهن شهرستان گلپايگان، سبب وجود مساجد قديمی و مراکز عبادی اسلامی در اين شهرستان شده که علاوه بر تقدس و قدمت طولانی آن ها معماری خاص نيز از ويژگی های اين مکان ها است.  

 

صنايع و معادن


صنايع كارخانه ای شهرستان گلپايگان، كارخانه پنيرسازی، ماشين سازی، توليد پوليكا، توليد دانه طيور، موزاييک سازی، سنگ بری و توليد گچ است. هم چنين با احداث سد سنگی روستای اختخوان در 1335 زمين های زيادی به زير كشت رفت. 

 
کشاورزی و دام داری


كشاورزی در اين شهرستان به گونه سنتی است، ولی درسال های اخير تراكتور و خرمن كوب هم به كار گرفته می شود. فرآورده های كشاورزی شهرستان گلپايگان، عبارتند از : گندم، نخود، ‌آفتاب گردان، لوبيا، عدس، ماش، ‌كنجد، سيب زمينی، ‌سبزی، چغندر قند، هويج، كدو، ‌بادمجان، فلفل، خربزه، هندوانه، گرمك، طالبی، خيار، انگور، شبدر و يونجه. باغداری نيز در اين ناحيه رونق دارد و گونه های گوناگون ميوه مانند سيب، گلابی، گيلاس، گردو، آلبالو، بادام، و … در آن يافت می شود. هم چنين دام پروری و مرغ داری سنتی و علمی در اين شهرستان رواج داشته و بسياری از مردم اين منطقه به پرورش دام های گوسفند، بز، گاو و طيور اشتغال دارند.  

 

مشخصات جغرافيايي


شهر گلپايگان، مركز شهرستان گلپايگان، با پهنه ای حدود 3 هزار و 360 هكتار، در باختر استان اصفهان، در مسير راه خمين – خوانسار، در 33 درجه و 27 دقيقه و 15 ثانيه پهنای شمالی و 50 درجه و 17 دقيقه و 15 ثانيه درازای خاوری نسبت به نيمروز گرينوبچ و بلندی يك هزار و 830 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوی شمال و باختر به استان مركزی، از خاور به شهرستان برخوار و ميمه و از جنوب به شهرستان خوانسار محدود است. هوای گلپايگان معتدل و خشك بوده و بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها 37 درجه سانتی گراد بالای صفر و كم ترين آن ها در زمستان ها 10 درجه زير صفر است. ميانگين باران ساليانه گلپايگان 300 ميلی متر می باشد. شهرستان گلپايگان از نواحی نيمه بيابانی است و به دليل نزديكی به كوير مركزی، بارندگی آن كم و دارای زمستان های سرد و تابستان های گرم است. در اثر دگرگونی درجه حرارت بادهادی شديد در روی زمين می وزد كه گاهی تا چندين روز ادامه دارد. ( برای اطلاعات بيش تر نگاه کنيد به اطلاعات جغرافيايی گلپايگان ) 

 

وجه تسميه و پيشينه تاريخي


گلپايگان از شهرهای كهن و بخشی از شهرهای مركزی ايران است، كه پيوسته گاهواره فرهنگ و دانش بوده است. شهر گلپايگان در اصل « ورتپاتکان » به معنی شهر يا سرزمين ورتپات بوده که يكی از نام های ايران نيز می باشد. سپس به مرور زمان «وردپاتكان»، «وردپاذكان»، «گردپاذكان»، «گلپادگان» و سرانجام «گلپايگان» شده است. ورد يا وارد، به معنی گل سرخ فارسی است و در نتيجه تغييراتی كه از روی قواعد زبان شناختی در آن روی داده، واژه ورد تبديل به « گل » شده است. پات از مصدر پاييدن، به معنی نگاهبانی كردن است. و « وردپات » گل نگاهدار معنی می دهد. پات پس از مدتی « پاذ» و سرانجام تبديل به « پای » شده است. واژه « كان » كه سپس « گان » گرديده در آخر نام شهرها و آبادی های بسياری چون اردكان، زنگان، ارزنگان و ارزنكان … آمده است. گلپايگان‌در اواخر دوران ساسانی از جايگاه تاريخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و استراتژيك ويژه ای برخوردار بوده و گردپاذكان نام داشته است. شهر گلپايگان در دهه های نخستين سده نخست هجری قمری به دست مسلمانان افتاد و از آن پس در قلمرو امويان، عباسيان، صفاريان، ديلميان، سلجوقيان، خوارزم شاهيان، مظفريان و ايلخانيان مغول قرار داشت. شهر گلپايگان در روزگار فرمانروايی صفويان از مراكز مهم علم و ادب بوده است.

ا گلپايگان يكي از شهرستان هاي استان اصفهان است كه كوهستان های آن را مراتع سرسبز و ييلاقی تشکيل می دهند و همراه با رودخانه ها ی منطقه؛ چشم انداز طبيعی زيبايی به وجود می آورند. پيشينه تاريخی و کهن شهرستان گلپايگان، سبب وجود مساجد قديمی و مراکز عبادی اسلامی در اين شهرستان شده که علاوه بر تقدس و قدمت طولانی آن ها معماری خاص نيز از ويژگی های اين مکان ها است. مردم اين منطقه به كشاورزي و دام داري اشتغال دارند و برخي از انواع صنايع نيز در اين منطقه ديده مي شود.

مکان های دیدنی و تاریخی


كوهستان های گلپايگان را مراتع سرسبز و ييلاقی تشکيل می دهند که همراه با رودخانه ها ی منطقه چشم انداز طبيعی زيبايی به وجود می آورند. پيشينه تاريخی و کهن شهرستان گلپايگان، سبب وجود مساجد قديمی و مراکز عبادی اسلامی در اين شهرستان شده که علاوه بر تقدس و قدمت طولانی آن ها معماری خاص نيز از ويژگی های اين مکان ها است.  

 

صنايع و معادن


صنايع كارخانه ای شهرستان گلپايگان، كارخانه پنيرسازی، ماشين سازی، توليد پوليكا، توليد دانه طيور، موزاييک سازی، سنگ بری و توليد گچ است. هم چنين با احداث سد سنگی روستای اختخوان در 1335 زمين های زيادی به زير كشت رفت. 

 
کشاورزی و دام داری


كشاورزی در اين شهرستان به گونه سنتی است، ولی درسال های اخير تراكتور و خرمن كوب هم به كار گرفته می شود. فرآورده های كشاورزی شهرستان گلپايگان، عبارتند از : گندم، نخود، ‌آفتاب گردان، لوبيا، عدس، ماش، ‌كنجد، سيب زمينی، ‌سبزی، چغندر قند، هويج، كدو، ‌بادمجان، فلفل، خربزه، هندوانه، گرمك، طالبی، خيار، انگور، شبدر و يونجه. باغداری نيز در اين ناحيه رونق دارد و گونه های گوناگون ميوه مانند سيب، گلابی، گيلاس، گردو، آلبالو، بادام، و … در آن يافت می شود. هم چنين دام پروری و مرغ داری سنتی و علمی در اين شهرستان رواج داشته و بسياری از مردم اين منطقه به پرورش دام های گوسفند، بز، گاو و طيور اشتغال دارند.  

 

مشخصات جغرافيايي


شهر گلپايگان، مركز شهرستان گلپايگان، با پهنه ای حدود 3 هزار و 360 هكتار، در باختر استان اصفهان، در مسير راه خمين – خوانسار، در 33 درجه و 27 دقيقه و 15 ثانيه پهنای شمالی و 50 درجه و 17 دقيقه و 15 ثانيه درازای خاوری نسبت به نيمروز گرينوبچ و بلندی يك هزار و 830 متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوی شمال و باختر به استان مركزی، از خاور به شهرستان برخوار و ميمه و از جنوب به شهرستان خوانسار محدود است. هوای گلپايگان معتدل و خشك بوده و بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها 37 درجه سانتی گراد بالای صفر و كم ترين آن ها در زمستان ها 10 درجه زير صفر است. ميانگين باران ساليانه گلپايگان 300 ميلی متر می باشد. شهرستان گلپايگان از نواحی نيمه بيابانی است و به دليل نزديكی به كوير مركزی، بارندگی آن كم و دارای زمستان های سرد و تابستان های گرم است. در اثر دگرگونی درجه حرارت بادهادی شديد در روی زمين می وزد كه گاهی تا چندين روز ادامه دارد. ( برای اطلاعات بيش تر نگاه کنيد به اطلاعات جغرافيايی گلپايگان ) 

 

وجه تسميه و پيشينه تاريخي


گلپايگان از شهرهای كهن و بخشی از شهرهای مركزی ايران است، كه پيوسته گاهواره فرهنگ و دانش بوده است. شهر گلپايگان در اصل « ورتپاتکان » به معنی شهر يا سرزمين ورتپات بوده که يكی از نام های ايران نيز می باشد. سپس به مرور زمان «وردپاتكان»، «وردپاذكان»، «گردپاذكان»، «گلپادگان» و سرانجام «گلپايگان» شده است. ورد يا وارد، به معنی گل سرخ فارسی است و در نتيجه تغييراتی كه از روی قواعد زبان شناختی در آن روی داده، واژه ورد تبديل به « گل » شده است. پات از مصدر پاييدن، به معنی نگاهبانی كردن است. و « وردپات » گل نگاهدار معنی می دهد. پات پس از مدتی « پاذ» و سرانجام تبديل به « پای » شده است. واژه « كان » كه سپس « گان » گرديده در آخر نام شهرها و آبادی های بسياری چون اردكان، زنگان، ارزنگان و ارزنكان … آمده است. گلپايگان‌در اواخر دوران ساسانی از جايگاه تاريخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و استراتژيك ويژه ای برخوردار بوده و گردپاذكان نام داشته است. شهر گلپايگان در دهه های نخستين سده نخست هجری قمری به دست مسلمانان افتاد و از آن پس در قلمرو امويان، عباسيان، صفاريان، ديلميان، سلجوقيان، خوارزم شاهيان، مظفريان و ايلخانيان مغول قرار داشت. شهر گلپايگان در روزگار فرمانروايی صفويان از مراكز مهم علم و ادب بوده است.
 

ساس آنچه كه از متون تاريخي مانند نزهت
القلوب نوشته حمد ا... مستوفي بر مي آيد: گلپايگان 5225 سال بعد از هبوط آدم توسط
هماي چهر آزاد، دختر بهمن كياني (بهمن دراز دست) پوراسفنديار رويين تن، كه به تخت
پادشاهي جلوس كرده بود ساخته شد و از ابتدا اين شهر را به نام خود چهرآزادگان و يا
گلبادگان ناميد.(حمدالله مستوفي، 1366، ص75) بر اساس شواهد باستان شناسي و بررسي ها
انجام گرفته بر روي سنگ نبشته هاي تاريخي، سابقه سكونت انسان اوليه در دشت گلپايگان
به حدود هفت هزار سال قبل مي رسد ولي شروع مدنيت را مي بايست هم زمان با اواسط
حكومت سلسله هخامنشي دانست كه كاربري اين شهر به عنوان يك پادگان بزرگ تغيير يافت و
حتي گروهي را اعتقاد بر اين است نام اوليه اين شهر گردپاذگان بوده است.(برهان
قاطع،1361، ذيل گلپايگان)، گروهی دیگر نام اصلی آن راگَرپادگان به معنی کوهپایه
می‌دانند. «گَر» در زبان پارسی میانه به معنای کوه است. (گریوه و گریبان هم از همین
ریشه هستند).

به هرحال پس از حمله اعراب مسلمان گروهي از
آنان در اطراف اين شهر ساكن شده و نام آن را معرب گردانيده ،جرفادقان ناميدند. در
دوران بعد از اسلام علي الخصوص در دوران عباسيان گلپايگان از مناطق معتبر و آباد
كشور بوده است، ولي اوج شكوفايي و آباداني آن در زمان حكومت سلجوقيان به خصوص محمد
بن ملكشاه سلجوقي بوده كه آثار و ابنيه زيادي از جمله مناره و بازار و مسجد جامع را
از خود باقي گذاشته است.

از آن پس به دنبال آشوب هاي اسماعيليه و فتنه
مغول و يورشهاي تيمور اين شهر از اعتبار و رونق ساقط گشت و تنها در زمان اوزون حسن
بود كه مجددا نامي از آن بر سر راه تجاري همدان به اصفهان به ميان مي آيد. آخرين دوران طلايي آن كه آثار و ابنيه تاريخي موجود، مبين
رونق شهردر آنزمان مي باشد، مقارن با دوران حكومت شاه عباس كبير و امارت امامقليخان
سردار بزرگ صفوي در گلپايگان مي باشد.

با شروع فتنه افغان گلپايگان كه مقر فرماندهي
عليمردان خان بختياري و محل تجمع نيروهاي كمكي به اصفهان بود به شدت از طرف محمود
افغان مورد انتقام جويي واقع گشت و نه تنها اكثر اهالي آن از دم تيغ گذشتند بلكه
اغلب آثار و ابنيه و تاسيسات كشاورزي و قنوات آن هم تخريب گشت و ديگر هرگز اين شهر
به اعتباري كه در گذشته داشت، دست نيافت. شهري كه بنا به گفته ظل السلطان زماني از
حدود 200 الي 300 هزار نفر جمعيت برخوردار بود، هرچند كه به اين اظهار نظر بايد با
ديده ترديد نگريست، در زمان حكمراني ظل السلطان به زحمت حدود 15 هزار نفر جمعيت
ساكن را در خود جاي داده بود و نماي شهر به ويرانهاي بزرگ مي ماند. (اشراقي، 1383، ص157 به نقل از تاريخ مسعودي نوشته ظلالسلطان)

گلپايگان از طرف شمال به محلات و كمره (خمين) و
از طرف مغرب به كوه هاي بختياري و اليگودرز و از طرف جنوب به خوانسار و كوههاي
بختياري و از طرف مشرق به كوه شيخ احمد و كوه صالح محدود است. ارتفاع آن از سطح
دريا 1818 متر است. (مبناي ارتفاع سطح متوسط آب خليج فارس
در منطقه فاو كه مبناي مسطحات اروپائي مي باشد.) گلپايگان از مناطق نيمه صحرايي است
و به علت نزديكي به كوير مركزي بارندگي آن كم و داراي زمستان هاي گرم مي باشد و
هوايش متغير است. دشت گلپايگان، وسيع و آب آن از رودخانه و قنات و چشمه و منابع آب
هاي زيرزميني تامين مي گردد.

بناي مناره آجري سلجوقي در زمره بلندترين مناره
هاي قرن پنجم هجري قمري كه داراي دو در است و در درون آن پلكاني تعبيه شده است.
قسمت هاي پايين و بالاي مناره مرمت گرديده و داراي كتيبه آجري است كه اين كتيبه به
خط كوفي نوشته شده و فاقد تاريخ مي باشد و متن كتيبه آن از آ يات كلام الله مجيد
است.اين مناره با قدمتي حدود 900سال در برابر عوامل طبيعي (زلزله، باد، باران، سرما
و گرما) سرفراز برجاي مانده است و از جمله بلندترين مناره هاي ايران مي باشد. دو
راه پله دارد كه بصورت دوراني با 64پله به بالاي مناره مي توان صعود كرد. اين مناره
از زمان سلجوقيان مي باشد كه ساختمان آن را احتمالا با ساختمان مسجد جامع و بازار
چهارسوق همزمان مي دانند. تا حدود چهل سال قبل، اطراف آن
خرابه و چاله چوله بود كه مردم گاهي از آنجا خاك مي بردند و قطعه هاي ظروف سفالين
شكسته نيز ديده مي شد و آن محل را چاله هاي پامناره مي گفتند. جاي خندقي هم بود كه
يك قسمت آن را براي زمين ورزش صاف كرده بودند ولي اكنون فقط چند متري اطراف مناره
را حصار نموده اند. گفته مي شود اين مناره براي راهنمايي كاروانيان بوده و بالاي آن
چراغ نصب مي كرده اند و در جنوبي چهارسوق از جلوي مناره شروع مي شده است. فعلا
خيابان، گودتر از سطح پاي مناره و بازار چهارسوق است. دوشير قبلا در محل پاشيرا
نزديك مقبره باباعبدالله در كنار جاده قافله و ابتداي كوچه حكومتي بودند. ميدان
پاشيرا نسبتا وسيع و دكه بازي و ورزش بچه هاي محل بود و براين شيرها كه وسيله
سرگرمي بچه ها بود سوار مي شد ند وبازي مي كردند.بعد از خيابان كشي چون خيابان چند
متري از جاده قافله فاصله پيدا كرد و زمين هاي اطراف پاشيرا را با قسمتي از جاده
قديم به مالكين آن حدود دادند و ميدان پاشيرا را هم گودبرداري نمودند كه رختشوي
خانه بسازند. شير هاي سنگي رابا تخته و گرده چوب و غلطك كه بوسيله دو گاو نر كشيده
مي شد، تك تك به پاي مناره منتقل كردند. شيرهاي سنگي امروز در زير سايه مناره
سلجوقي محبوس اند.

بناي سیداسادات كه مربوط به دوران قرن هشتم
هجري است، داراي ايوان و غرفه هاي دو طبقه و گلدسته و گنبدي به بلندي 9 متر
است. تزئينات سمت شمال شرقي و جنوب شرقي اين بقعه از نظر
ظرافت كار شايان توجه مي باشد. درسال1354 شمسي يك خيابان جديد كنار اين امامزاده و
ساختمان مسجد جامع احداث گرديده است. بنا به نوشته اشعاري كه برروي سنگ حك شده است
و سنگ مزبور در طرف راست در ورودي بقعه مي باشد، سه تن از فرزندان حضرت امام موسي
كاظم (ع) به نام هاي : امامزاده اسحاق،امامزاده منصور و امامزاده رضا در آنجا مدفون
اند. قبر ديگري به نام امامزاده يحيي فرزند حضرت امام علي النقي (ع) مي باشد.اين
بقعه مباركه در زمان سلطنت فتحعلي شاه قاجار توسط مردي محتشم به نام حاج ميرزا مهدي
خان تعمير و مرمت گرديده است. بناي جامع گلپايگان از مساجد مهم تاريخي دوران سلجوقي
است. اين مسجد داراي صحن و شبستان وسيع و گنبد بزرگ آجري مي باشد و متعلق به زمان
محمد بن ملكشاه سلجوقي و از حيث نكات فني و ساختماني داراي امتيازات فراواني مي
باشد. ازخصوصيات مسجد و گنبد آن دارا بودن كتيبه هاي آجري متعدد و تزئينات فراوان
دوره سلجوقي است. در متن كوفي گنبد، نام محمد بن ملك شاه خوانده مي شود و اطراف
محراب بزرگ زير گنبد در متن كتيبه اي نام باني آن بناي عظيم را، ابونصربن محمد بن
ابراهيم آورده اند. همچنين بربدنه هاي مختلف شبستان نام بزرگان دين و جملات مذهبي
را به خط كوفي آجري نوشته اند. در زمان فتحعلي شاه قاجار شبستان هاي ساده طرفين
گنبد و بناهاي شرقي و غربي مسجد را احداث نموده و بر ساختمان هاي گنبد عهد سلجوقي
افزوده ا ند. ساختمان گنبد عهد سلجوقي متعلق به اوايل قرن ششم هجري قمري است. بناي
بقعه هفده تن از ابنيه قرن 11 هجري قمري است.درزمان شاه عباس اول صفوي كه بر طبق
كتيبه سر در آن در سال 1032 هجري قمري ساخته شده است. بر روي بناي هشت گوش بقعه
گنبد، كاشي كاري باشكوهي قرار گرفته است كه از لحاظ ساختماني و تزئين كاشيكاري
بسيار جالب و زيباست. كتيبه منظوم ا رسي مفصلي در توصيف شاه عباس اول صفوي در اين
بنا به يادگار مانده و حاكي از احداث اين بقعه بوسيله امام قلي خان سردار معروف آن
زمان است. طبق شجره نامه موجود در اداره اوقاف و هفده تن افرادي كه در اين محل
مدفون اند عبارتند از: امام زاده ابو الحسن فرزند امام حسن مجتبي (ع)، سلطان
اسماعيل فرزند امام جعفر صادق (ع)، صالح و قاسم فرزندان جعفربن علي (ع)، عباس و
حسين فرزندان حضرت موسي بن جعفر(ع)، شهربانو و حليمه و صفورا دختران حضرت حضرت موسي
بن جعفر (ع) ، علي اكبربن علي بن حسين (ع)، محمد بن محسن بن علي بن حسين(ع)، محمود
و محسن و عبدالله بن يحيي بن امام موسي الكاظم (ع)، موسي و مظفر فرزندان جعفر طيار،
اسحق فرزند ا براهيم كه مشخص نيست ابراهيم مزبور به كدام امام منتسب است. بقعه ناصر
بن علي بن ابي طالب(ع) درقسمت شرقي هفده تن و در فاصله چند متري آن است. در مورد
شهادت اين بزرگوار شايعاتي وجود دارد كه از سنگدلي قاتلين او دارد و مي گويند كساني
كه او راشهيد كرده اند، از ايادي خليفه عباسي بوده اند و
در نهايت بي رحمي اورا زنده لاي جرز ديوار گذاشته و شهيد كرده اند. اين بقعه نيز
توسط امام قلي خان سردار لايق دربار صفويه ساخته شده كه بعدا تعمير گرديده است. از
جمله كارهاي دستي هنر منبت كاري مي باشدكه از زمان هاي گذشته در اين شهر اساتيد
معروفي داشته است. منبت كاران، انواع نقش هاي جالب را بانيش قلم منبت بر روي چوب
گلابي و گردو و امثال آن در مي آورند و با تلفيق برش سطحي جوش ها و گره هاي چوب
سنجد و برخي چوب هاي جنگلي كه برسطح كار مي چسبانند، وسائل تزئيني جالبي مي سازند.
انواع قاب عكس و ظروف و جعبه هاي منبت كه هنرمندان مي سازند وسايل تزئيني و
دكوراسيون و فروشگاه هاي هنري راتشكيل مي دهد. در گلپايگان و حومه مخصوصا حوزه جلگه
بيش ازپنج شش هزار كارگاه براي قالي بافي دستي به نام ديواري و دار زميني وجود
دارد. انواع قالي نخ فرنگ و فرش هاي معمولي درابعاد مختلف تو دري و نيم و دو ذرعي و
شش ذرعي و نه ذرعي و دوازده ذرعي و سرانداز و پنج چاركي مي بافند. نوعي از فرش
گلپايگان به نام ويس و ياوري با پشم گوسفند و رنگ دندانه و نخ مرغوب و بافت خاص
داراي استقامت فوق العاده مي باشد.

تاريخچه
شهرستان گلپايگان

براساس آنچه در متون تاريخي مثل نزهت القلوب
نوشته حمدالله مستوفي و جغرافياي تاريخي شهرهاي ايران آمده است قدمت گلپايگان به 5
قرن بعد ازهبوط آدم مي‌رسد. گويند اين شهر را اولين بار هماي چهر آزاد دختر بهمن
كياني بنا كرد و بنام خويش چهر آزادگان يا گلباذگان ناميد. در دوره هخامنشيان،
منطقه‌اي آباد و معتبر بوده است. در دوره حكومت اسلامي و حضور اعراب در ايران
گلباذگان معرب گشته و جرفادقان خوانده شد. در دوره عباسي ان شهري آباد و معتبر بوده
ولي شكوفايي و آباداني آن در زمان حكومت محمد بن ملكشاه سلجوقي به اوج خود مي‌رسد
كه آثار و ابنيه زيادي از جمله مسجد جامعگلپايگان و بازار شهر بجاي مانده اين دوره
است. در زمان صفويه از شهرهاي بزرگ ايران بشمار مي‌رفته است زيرا در مكاتبات مستند
تاريخي هميشه گلپايگان را شهري بين اصفهان و همدان ذكر كرده‌اند. وجود
كاروانسراهايمتعدد در منطقه وآثار تاريخي حكايت از اهميت و آباداني اين شهر
دردوره‌هاي مختلف تاريخي دارد. در دوره صفويه امام قلي خان پسر اله‌وردي خان حاكم
گلپايگان بوده كه آثار و ابنيه‌هايي در گلپايگان بنا كرد كه مهمترين آنها بقعه 17
تن مي‌باشد. گلپايگان همواره كانون اسلام خواهي و مهد ديانت بوده به طوري كه اين
شهر هيچگاه خالي از عالم و مرجع ديني نمانده است. درانقلاب اسلامي نيز اين منطقه از
پشتوانه‌هاي انقلاب و اسلام بوده است. درعرصه دفاع مقدس مردم اين شهرستان تعداد 356
شهيد و 800 جانباز و 54 آزاده را براي دفاع از كيان نظام به نام خود ثبت كرده است.
گلپايگان با عظمت ديرينه و قدمت 2000 ساله و تاريخي كهن و فرهنگي اصيل و سابقه
درخشان ديني،علمي، فرهنگي و اماكن تاريخي با شكوه و ماندگار و طبيعت مستعد خدادادي
براي توسعه همه جانبه و مناظر ديدني زيبا در دشت، كوهستان و چشمه ها ومردمي با
فرهنگ و هنرمند، داراي جاذبه فراوان براي سرمايه گذاري بخش دولتي و خصوصي و خارجي
است. درباره نام گلپايگان عقايد متنوعي اظهار شده است; عده اي آن
را كوهپايگان و عده اي وردپادگان خوانده اند. در نزهت القلوب حمداله مستوفي
گلپايگان از اقليم چهارم شناخته شده است. در زمان صفويه حدود 200 تا 300 هزار جمعيت
داشته است.


گُلپایـِگان شهری در استان اصفهان ایران است. شهر گلپایگان مرکز بخش مرکزی شهرستان گلپایگان است. گلپایگان، یكی از شهرستانهای استان اصفهان می باشد كه از شمال به شهرستان محلات و خمین، از جنوب به شهرستان خوانسار، از شرق به میمه و از غرب به شهرستان الیگودرز محدود می باشد.


sfehan_01

golpaygan
 

بر اساس آنچه كه از متون تاریخی مانند نزهت القلوب نوشته حمد ا... مستوفی بر می آید: گلپایگان 5225 سال بعد از هبوط آدم توسط همای چهر آزاد، دختر بهمن كیانی (بهمن دراز دست) پوراسفندیار رویین تن، كه به تخت پادشاهی جلوس كرده بود ساخته شد و از ابتدا این شهر را به نام خود چهرآزادگان و یا گلبادگان نامید.(حمدالله مستوفی، 1366، ص75) بر اساس شواهد باستان شناسی و بررسی ها انجام گرفته بر روی سنگ نبشته های تاریخی، سابقه سكونت انسان اولیه در دشت گلپایگان به حدود هفت هزار سال قبل می رسد ولی شروع مدنیت را می بایست هم زمان با اواسط حكومت سلسله هخامنشی دانست كه كاربری این شهر به عنوان یك پادگان بزرگ تغییر یافت و حتی گروهی را اعتقاد بر این است نام اولیه این شهر گردپاذگان بوده است.(برهان قاطع،1361، ذیل گلپایگان)، گروهی دیگر نام اصلی آن راگَرپادگان به معنی کوهپایه می‌دانند. «گَر» در زبان پارسی میانه به معنای کوه است. (گریوه و گریبان هم از همین ریشه هستند).

به هرحال پس از حمله اعراب مسلمان گروهی از آنان در اطراف این شهر ساكن شده و نام آن را معرب گردانیده ،جرفادقان نامیدند. در دوران بعد از اسلام علی الخصوص در دوران عباسیان گلپایگان از مناطق معتبر و آباد كشور بوده است، ولی اوج شكوفایی و آبادانی آن در زمان حكومت سلجوقیان به خصوص محمد بن ملكشاه سلجوقی بوده كه آثار و ابنیه زیادی از جمله مناره و بازار و مسجد جامع را از خود باقی گذاشته است.

از آن پس به دنبال آشوب های اسماعیلیه و فتنه مغول و یورشهای تیمور این شهر از اعتبار و رونق ساقط گشت و تنها در زمان اوزون حسن بود كه مجددا نامی از آن بر سر راه تجاری همدان به اصفهان به میان می آید. آخرین دوران طلایی آن كه آثار و ابنیه تاریخی موجود، مبین رونق شهردر آنزمان می باشد، مقارن با دوران حكومت شاه عباس كبیر و امارت امامقلیخان سردار بزرگ صفوی در گلپایگان می باشد.

با شروع فتنه افغان گلپایگان كه مقر فرماندهی علیمردان خان بختیاری و محل تجمع نیروهای كمكی به اصفهان بود به شدت از طرف محمود افغان مورد انتقام جویی واقع گشت و نه تنها اكثر اهالی آن از دم تیغ گذشتند بلكه اغلب آثار و ابنیه و تاسیسات كشاورزی و قنوات آن هم تخریب گشت و دیگر هرگز این شهر به اعتباری كه در گذشته داشت، دست نیافت. شهری كه بنا به گفته ظل السلطان زمانی از حدود 200 الی 300 هزار نفر جمعیت برخوردار بود، هرچند كه به این اظهار نظر باید با دیده تردید نگریست، در زمان حكمرانی ظل السلطان به زحمت حدود 15 هزار نفر جمعیت ساكن را در خود جای داده بود و نمای شهر به ویرانهای بزرگ می ماند. (اشراقی، 1383، ص157 به نقل از تاریخ مسعودی نوشته ظلالسلطان)

گلپایگان از طرف شمال به محلات و كمره (خمین) و از طرف مغرب به كوه های بختیاری و الیگودرز و از طرف جنوب به خوانسار و كوههای بختیاری و از طرف مشرق به كوه شیخ احمد و كوه صالح محدود است. ارتفاع آن از سطح دریا 1818 متر است. (مبنای ارتفاع سطح متوسط آب خلیج فارس در منطقه فاو كه مبنای مسطحات اروپائی می باشد.) گلپایگان از مناطق نیمه صحرایی است و به علت نزدیكی به كویر مركزی بارندگی آن كم و دارای زمستان های گرم می باشد و هوایش متغیر است. دشت گلپایگان، وسیع و آب آن از رودخانه و قنات و چشمه و منابع آب های زیرزمینی تامین می گردد.

بنای مناره آجری سلجوقی در زمره بلندترین مناره های قرن پنجم هجری قمری كه دارای دو در است و در درون آن پلكانی تعبیه شده است. قسمت های پایین و بالای مناره مرمت گردیده و دارای كتیبه آجری است كه این كتیبه به خط كوفی نوشته شده و فاقد تاریخ می باشد و متن كتیبه آن از آ یات كلام الله مجید است.این مناره با قدمتی حدود 900سال در برابر عوامل طبیعی (زلزله، باد، باران، سرما و گرما) سرفراز برجای مانده است و از جمله بلندترین مناره های ایران می باشد. دو راه پله دارد كه بصورت دورانی با 64پله به بالای مناره می توان صعود كرد. این مناره از زمان سلجوقیان می باشد كه ساختمان آن را احتمالا با ساختمان مسجد جامع و بازار چهارسوق همزمان می دانند. تا حدود چهل سال قبل، اطراف آن خرابه و چاله چوله بود كه مردم گاهی از آنجا خاك می بردند و قطعه های ظروف سفالین شكسته نیز دیده می شد و آن محل را چاله های پامناره می گفتند. جای خندقی هم بود كه یك قسمت آن را برای زمین ورزش صاف كرده بودند ولی اكنون فقط چند متری اطراف مناره را حصار نموده اند. گفته می شود این مناره برای راهنمایی كاروانیان بوده و بالای آن چراغ نصب می كرده اند و در جنوبی چهارسوق از جلوی مناره شروع می شده است. فعلا خیابان، گودتر از سطح پای مناره و بازار چهارسوق است. دوشیر قبلا در محل پاشیرا نزدیك مقبره باباعبدالله در كنار جاده قافله و ابتدای كوچه حكومتی بودند. میدان پاشیرا نسبتا وسیع و دكه بازی و ورزش بچه های محل بود و براین شیرها كه وسیله سرگرمی بچه ها بود سوار می شد ند وبازی می كردند.بعد از خیابان كشی چون خیابان چند متری از جاده قافله فاصله پیدا كرد و زمین های اطراف پاشیرا را با قسمتی از جاده قدیم به مالكین آن حدود دادند و میدان پاشیرا را هم گودبرداری نمودند كه رختشوی خانه بسازند. شیر های سنگی رابا تخته و گرده چوب و غلطك كه بوسیله دو گاو نر كشیده می شد، تك تك به پای مناره منتقل كردند. شیرهای سنگی امروز در زیر سایه مناره سلجوقی محبوس اند.

بنای سیداسادات كه مربوط به دوران قرن هشتم هجری است، دارای ایوان و غرفه های دو طبقه و گلدسته و گنبدی به بلندی 9 متر است. تزئینات سمت شمال شرقی و جنوب شرقی این بقعه از نظر ظرافت كار شایان توجه می باشد. درسال1354 شمسی یك خیابان جدید كنار این امامزاده و ساختمان مسجد جامع احداث گردیده است. بنا به نوشته اشعاری كه برروی سنگ حك شده است و سنگ مزبور در طرف راست در ورودی بقعه می باشد، سه تن از فرزندان حضرت امام موسی كاظم (ع) به نام های : امامزاده اسحاق،امامزاده منصور و امامزاده رضا در آنجا مدفون اند. قبر دیگری به نام امامزاده یحیی فرزند حضرت امام علی النقی (ع) می باشد.این بقعه مباركه در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار توسط مردی محتشم به نام حاج میرزا مهدی خان تعمیر و مرمت گردیده است. بنای جامع گلپایگان از مساجد مهم تاریخی دوران سلجوقی است. این مسجد دارای صحن و شبستان وسیع و گنبد بزرگ آجری می باشد و متعلق به زمان محمد بن ملكشاه سلجوقی و از حیث نكات فنی و ساختمانی دارای امتیازات فراوانی می باشد. ازخصوصیات مسجد و گنبد آن دارا بودن كتیبه های آجری متعدد و تزئینات فراوان دوره سلجوقی است. در متن كوفی گنبد، نام محمد بن ملك شاه خوانده می شود و اطراف محراب بزرگ زیر گنبد در متن كتیبه ای نام بانی آن بنای عظیم را، ابونصربن محمد بن ابراهیم آورده اند. همچنین بربدنه های مختلف شبستان نام بزرگان دین و جملات مذهبی را به خط كوفی آجری نوشته اند. در زمان فتحعلی شاه قاجار شبستان های ساده طرفین گنبد و بناهای شرقی و غربی مسجد را احداث نموده و بر ساختمان های گنبد عهد سلجوقی افزوده ا ند. ساختمان گنبد عهد سلجوقی متعلق به اوایل قرن ششم هجری قمری است. بنای بقعه هفده تن از ابنیه قرن 11 هجری قمری است.درزمان شاه عباس اول صفوی كه بر طبق كتیبه سر در آن در سال 1032 هجری قمری ساخته شده است. بر روی بنای هشت گوش بقعه گنبد، كاشی كاری باشكوهی قرار گرفته است كه از لحاظ ساختمانی و تزئین كاشیكاری بسیار جالب و زیباست. كتیبه منظوم ا رسی مفصلی در توصیف شاه عباس اول صفوی در این بنا به یادگار مانده و حاكی از احداث این بقعه بوسیله امام قلی خان سردار معروف آن زمان است. طبق شجره نامه موجود در اداره اوقاف و هفده تن افرادی كه در این محل مدفون اند عبارتند از: امام زاده ابو الحسن فرزند امام حسن مجتبی (ع)، سلطان اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع)، صالح و قاسم فرزندان جعفربن علی (ع)، عباس و حسین فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع)، شهربانو و حلیمه و صفورا دختران حضرت حضرت موسی بن جعفر (ع) ، علی اكبربن علی بن حسین (ع)، محمد بن محسن بن علی بن حسین(ع)، محمود و محسن و عبدالله بن یحیی بن امام موسی الكاظم (ع)، موسی و مظفر فرزندان جعفر طیار، اسحق فرزند ا براهیم كه مشخص نیست ابراهیم مزبور به كدام امام منتسب است. بقعه ناصر بن علی بن ابی طالب(ع) درقسمت شرقی هفده تن و در فاصله چند متری آن است. در مورد شهادت این بزرگوار شایعاتی وجود دارد كه از سنگدلی قاتلین او دارد و می گویند كسانی كه او راشهید كرده اند، از ایادی خلیفه عباسی بوده اند و در نهایت بی رحمی اورا زنده لای جرز دیوار گذاشته و شهید كرده اند. این بقعه نیز توسط امام قلی خان سردار لایق دربار صفویه ساخته شده كه بعدا تعمیر گردیده است. از جمله كارهای دستی هنر منبت كاری می باشدكه از زمان های گذشته در این شهر اساتید معروفی داشته است. منبت كاران، انواع نقش های جالب را بانیش قلم منبت بر روی چوب گلابی و گردو و امثال آن در می آورند و با تلفیق برش سطحی جوش ها و گره های چوب سنجد و برخی چوب های جنگلی كه برسطح كار می چسبانند، وسائل تزئینی جالبی می سازند. انواع قاب عكس و ظروف و جعبه های منبت كه هنرمندان می سازند وسایل تزئینی و دكوراسیون و فروشگاه های هنری راتشكیل می دهد. در گلپایگان و حومه مخصوصا حوزه جلگه بیش ازپنج شش هزار كارگاه برای قالی بافی دستی به نام دیواری و دار زمینی وجود دارد. انواع قالی نخ فرنگ و فرش های معمولی درابعاد مختلف تو دری و نیم و دو ذرعی و شش ذرعی و نه ذرعی و دوازده ذرعی و سرانداز و پنج چاركی می بافند. نوعی از فرش گلپایگان به نام ویس و یاوری با پشم گوسفند و رنگ دندانه و نخ مرغوب و بافت خاص دارای استقامت فوق العاده می باشد.

 وجه تسمیه گلپایگان

درباره كلمه گلپایگان و وجه تسمیه آن تا كنون نظرات مختلفی بیان شده است.
عده ای گلپایگان را كوهپایگان خوانده اند. شاید به تناسب اینكه اطراف گلپایگان را كوههای نسبتاً مرتفع محصور نموده است. و حال آنكه شهرستان گلپایگان جلگه وسیع و مسطحی است كه زمین های صاف هموار و قابل كشاورزی آن فقط در كنار یكی از دهات گلپایگان بنام (قالقان) تپه ای وجود دارد.


تاریخچه شهرستان گلپایگان

براساس آنچه در متون تاریخی مثل نزهت القلوب نوشته حمدالله مستوفی و جغرافیای تاریخی شهرهای ایران آمده است قدمت گلپایگان به 5 قرن بعد ازهبوط آدم می‌رسد. گویند این شهر را اولین بار همای چهر آزاد دختر بهمن كیانی بنا كرد و بنام خویش چهر آزادگان یا گلباذگان نامید. در دوره هخامنشیان، منطقه‌ای آباد و معتبر بوده است. در دوره حكومت اسلامی و حضور اعراب در ایران گلباذگان معرب گشته و جرفادقان خوانده شد. در دوره عباسی ان شهری آباد و معتبر بوده ولی شكوفایی و آبادانی آن در زمان حكومت محمد بن ملكشاه سلجوقی به اوج خود می‌رسد كه آثار و ابنیه زیادی از جمله مسجد جامعگلپایگان و بازار شهر بجای مانده این دوره است. در زمان صفویه از شهرهای بزرگ ایران بشمار می‌رفته است زیرا در مكاتبات مستند تاریخی همیشه گلپایگان را شهری بین اصفهان و همدان ذكر كرده‌اند. وجود كاروانسراهایمتعدد در منطقه وآثار تاریخی حكایت از اهمیت و آبادانی این شهر دردوره‌های مختلف تاریخی دارد. در دوره صفویه امام قلی خان پسر اله‌وردی خان حاكم گلپایگان بوده كه آثار و ابنیه‌هایی در گلپایگان بنا كرد كه مهمترین آنها بقعه 17 تن می‌باشد. گلپایگان همواره كانون اسلام خواهی و مهد دیانت بوده به طوری كه این شهر هیچگاه خالی از عالم و مرجع دینی نمانده است. درانقلاب اسلامی نیز این منطقه از پشتوانه‌های انقلاب و اسلام بوده است. درعرصه دفاع مقدس مردم این شهرستان تعداد 356 شهید و 800 جانباز و 54 آزاده را برای دفاع از كیان نظام به نام خود ثبت كرده است. گلپایگان با عظمت دیرینه و قدمت 2000 ساله و تاریخی كهن و فرهنگی اصیل و سابقه درخشان دینی،علمی، فرهنگی و اماكن تاریخی با شكوه و ماندگار و طبیعت مستعد خدادادی برای توسعه همه جانبه و مناظر دیدنی زیبا در دشت، كوهستان و چشمه ها ومردمی با فرهنگ و هنرمند، دارای جاذبه فراوان برای سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی و خارجی است. درباره نام گلپایگان عقاید متنوعی اظهار شده است; عده ای آن را كوهپایگان و عده ای وردپادگان خوانده اند. در نزهت القلوب حمداله مستوفی گلپایگان از اقلیم چهارم شناخته شده است. در زمان صفویه حدود 200 تا 300 هزار جمعیت داشته است.

 
  آثار تاریخی گلپایگان

از جاهای تاریخی و دیدنی این شهر میتوان ارگ تاریخی گوگد رانام برد که اخیرا بازسازی گردیده ومورد توجه بسیاری از توریستهای داخلی وخارجی قرارگرفته است. ضمنا هفده تن یکی دیگر از اماکن مقدس و مذهبی آن به نام ابراهیم بن علی می باشد که بسیار مورد توجه مردم مسلمان آنجا قراردارد و در قریه گوگد واقع شده است

گلپايگان از شهرهای كهن و بخشی از شهرهای مركزی ايران است، كه پيوسته گاهواره فرهنگ و دانش بوده است. شهر گلپايگان در اصل « ورتپاتکان » به معنی شهر يا سرزمين ورتپات بوده که يكی از نام های ايران نيز می باشد. سپس به مرور زمان «وردپاتكان»، «وردپاذكان»، «گردپاذكان»، «گلپادگان» و سرانجام «گلپايگان» شده است. ورد يا وارد، به معنی گل سرخ فارسی است و در نتيجه تغييراتی كه از روی قواعد زبان شناختی در آن روی داده، واژه ورد تبديل به « گل » شده است. پات از مصدر پاييدن، به معنی نگاهبانی كردن است. و « وردپات » گل نگاهدار معنی می دهد. پات پس از مدتی « پاذ» و سرانجام تبديل به « پای » شده است. واژه « كان » كه سپس « گان » گرديده در آخر نام شهرها و آبادی های بسياری چون اردكان، زنگان، ارزنگان و ارزنكان … آمده است. گلپايگان‌در اواخر دوران ساسانی از جايگاه تاريخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و استراتژيك ويژه ای برخوردار بوده و گردپاذكان نام داشته است. شهر گلپايگان در دهه های نخستين سده نخست هجری قمری به دست مسلمانان افتاد و از آن پس در قلمرو امويان، عباسيان، صفاريان، ديلميان، سلجوقيان، خوارزم شاهيان، مظفريان و ايلخانيان مغول قرار داشت. شهر گلپايگان در روزگار فرمانروايی صفويان از مراكز مهم علم و ادب بوده است
ادامه مطلب منابع-  ویکی بدیا وتراول


 


مطالب مشابه :


گلپایگان

تاریخ ایران و جهان - گلپایگان خيابان، گودتر از سطح پاي مناره و بازار چهارسوق است.




آثار تاریخی گلپایگان

بازار سنتی گلپایگان با دهانه‌ای وسیع و با ساختمان مسجد جامع و بازار چهارسوق همزمان




گلپایگان

خيابان، گودتر از سطح پاي مناره و بازار چهارسوق است. گلپایگان از طرف شمال به محلات و كمره




اصفهان

دخترخاله ها - اصفهان - - دخترخاله ها شراره و سحر و ساناز = الهام و مهسا و عاطفه




فهرست آثار تاریخی استان اصفهان بر حسب نوع اثر.

بازار، سرا و تیمچه‌ها. راسته بازار قیصریه. سرای ملک‌التجار. بازار چهارسوق گلپایگان




اماکن دیدنی شهر تاریخی اصفهان

بازار، سرا و تیمچه‌ها . راسته بازار قیصریه; سرای ملک‌التجار; بازار چهارسوق گلپایگان; مناره




برچسب :