آنچه مدیران مدارس باید بدانند

  • آنچه مدیران مدارس در تدوین برنامه سالانه باید بدانند :

    به نام خدا                                      در کشور ما نیز با توجه به شرایط خاص جامعه ما در ابعاد مذکور ، هدف نهایی تربیت و کمال نهایی انسان همانا   (( تقرب به خداوند تبارک و تعالی )) می باشد و تمامی کوشش های آموزشی و پرورشی نيز در این جهت قرار دارد .                                                                         دوم :                بر اساس هدف فوق اهداف تعلیم و تربیت در کشور( اهداف غایی ) ، اهداف دوره های تحصیلی(اهداف کلی)، و اهداف دروس مختلف هر دوره تحصیلی ( اهداف آموزشی ) طراحی گردیده است .                                                                                                              سوم :  اگر چه اهداف آموزش و پرورش از بالا طراحی گردیده است اما اجرای فعالیت های آموزشی پرورشی  جهت تحقق اهداف از پایین به بالا انجام می گیرد که در این میان نقش فعالیت های آموزشی و پرورشی مدارس از جمله مهمترین و کلیدی ترین آن ها می باشد که اگر به خوبی انجام گردد مسلماً تحقق مطلوب اهداف آموزش و پرورش میسر خواهد گردید .                              ((مدرسه کانون فعالیتهای آموزشی و پرورشی می باشد و این اهمیت مدیریت و برنامه ریزی در مدرسه را برای ما مشخص می سازد .))                                                                 تفاوتی که بین مدارس مختلف در زمینه فعالیتهای آموزشی و پرورشی مشاهده می گردد نیز ناشی از وجود یا عدم وجود برنامه ریزی بوده  و یا حاصل تفاوتهایی است که بین برنامه ریزی مطلوب یا نامطلوب مدارس وجود دارد و این لزوم توجه به یک برنامه ریزی علمی و منطقی را مشخص می سازد .                                                                                                     چهارم : با توجه به مشخص شدن ضرورت برنامه ریزی در مدرسه لازم است بدانیم که در جهت برنامه ریزی  هر سیستمی من جمله سیستم های آموزشی مثل مدرسه باید توجه داشت که هر مدرسه دارای دروندادها ( آنچه که به سیستم مدرسه وارد می شود ) ، فرآیند ( انجام فعالیتهای آموزشی و پرورشی ) ، و برونداد ( کمیت و کیفیت فراگیران پس از یک سال یا یک دوره تحصیلی ) می باشد و  در عین حال در یک زمینه یا محیط ( محیط اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، تکنولوژیکی و ...) قرار دارد .                                                                                            این محیط هم بر مدرسه تأثیر می گذارد و هم از آن متأثر  می گردد . علاوه بر آن که مدرسه باید تأثیرات محیط را مد نظر قرار دهد (یعنی از یک طرف از نقاط قوت و فرصت ...



  • آنچه مديران بايد بدانند

    چرامدیران مدارس باید روان شناسی بدانند ؟ - مدرسه مکانی است که در آن انسان سازی می شود .در چنین مکانی ، قرار است علم ، فرهنگ و تمدن تولید شود و در واقع زیر ساخت جامعه در مدارس ریخته شود .- همواره مبنا ، محور و اساس توسعه ، آموزش و پرورش عنوان می شود که واحد اصلی آن را آموزشگاه تشکیل می دهد- مدیر مدرسه ، مدیریت یا اداره ی کارخانه ی انسان سازی را بر عهده دارد .- در مدرسه با انسان طرف هستیم و تمام موجودیت این انسان یعنی شخصیت ، عاطفه ، هوش ، عشق ، توانمندی ها ، فرصت ها و تهدید های او را می توان با یک واژه ی کلیدی به نام " ارتباط " سنجید . یعنی تمام موجودیت انسان در این " ارتباط " تعریف و بیان شدنی است .- روان شناسی کاربرد قواعد در زندگی است .- توسعه ی مناسبات انسانی ، صداقت و تقوای مدیر مدرسه را سوخت سیستم مدرسه می توان تلقی کرد .- مدیر باید بکوشد به ابزار های حوزه ی ارتباط مسلح شود .- روان شناسی در واقع فن تسلط بر ارتباط هاست .- مدیر مدرسه به دو دلیل باید به این موضوع ( ارتباط ) توجه کند : اول این که با انسان سروکار دارد و مدرسه جایی است که در آن انسان سازی صورت می گیرد . و دوم این که تمام سرمایه گذاری انسان روی همین ارتباط است .- آدم های موفق ، آنهایی هستند که در برقراری ارتباط با دیگران موفقند .به همین دلیل ، مدیر باید روان شناسی را حتی بیش از خواندن و دانستن عملی مورد توجه قرار دهد .- یک مدیر خوب باید بتواند یک روان شناس خوب هم باشد .- اساسی ترین کاربرد روان شناسی در " جو " مدرسه است . زیرا امروز بیش تر از مکان یادگیری ، به فضای یادگیری اهمیت داده می شود .- مدیر با ایفای نقش خود ، می تواند در ایجاد فضایی مناسب برای یاد دادن ، یاد گرفتن ، شکل دادن به شخصیت ها ، جریان پیدا کردن عواطف و در یک کلمه بالندگی آدم ها مؤثر باشد .- مدیر با روان شناسی مناسب ، می تواند به معلم خسته از مشکلات و دغدغه های گوناگون ، از جمله دغدغه های مسکن ، ارتقای شغلی ، معیشت و گرفتاری های شخصی ، انرژی و قوت قلب بدهد و یک فضای نرم حل مساله برای مجموعه ی اعضای مدرسه ایجاد کند و آن ها را به یک کل که یک هدف را دنبال می کنند تبدیل کند .- مدیران مدارس باید در زمینه ی روان شناسی تربیتی ، یعنی کاربرد روان شناسی در آموزشگاهها مطالعه کنند .- مدیر مدرسه باید بتواند فرایند حل مساله را تسهیل کند . ( دانش آموزی که درس نمی خواند ،از چه مشکلات عمده ای رنج می برد ) .- مدیرانی که خودشان بخواهند مساله ای را حل کنند ، راه حل آن را به دیگران نیز یاد می دهند .- در هنگام برخورد های احتمالی بین معلم و دانش آموز ، مدیر از چند قدم جلوتر یا چند قدم عقب تر مساله را دنبال می کند . گاهی اوقات ، حاشیه بیش ...

  • تفکر دلفینی

    تفکر دلفینیهمه ما برای برقراری ارتباط با دیگران، روش‌های منحصر به فردی داریم. بنابراین تعداد بسیار زیادی روش ارتباطی وجود دارد.اما چگونه می‌توانیم كلیدی پیدا كنیم كه روابط خانوادگی، عاطفی و حرفه‌ای ما را تسهیل كند؟ و چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم كه برای همه اشخاص راضی‌كننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟ نویسندگان كتاب راهبرد دلفینی كلید این امر را تنها در همكاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند. آنها معتقدند كه به طور كلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی می‌توان به 3 طبقه تقسیم كرد: ماهی‌های كپور، كوسه‌ها و دلفین‌ها.دسته اول: ماهی‌های كپور هستند كه همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌ زیرا پیوسته توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند. در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ یعنی برخی از انسان‌ها در زندگی خود نقش ماهی كپور را بازی می‌كنند. آنها كم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن  شخص می‌شوند و حتی ممكن است قربانی روابط غلط و تفكرات منفی خود شوند. دسته دوم: كوسه ماهی‌ها هستند كه روش (برنده – بازنده) را به كار می‌گیرند. برای اینكه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی و این كار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد. برای كوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن به حساب می‌آید. هر ماهی یك وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی كرده باشیم ‌یا حداقل در زندگی حرفه‌ای یا شخصی خود با كوسه‌هایی برخورد كرده باشیم.دنیای سازمان‌ها و دنیایی كه ما در آن كار می‌كنیم از دیرباز دنیای كوسه‌ها تلقی می‌شود كه گاه صحبت از كاركنانی می‌شود كه برای رسیدن به مقام‌های بالا یكدیگر را می‌درند. در دنیای پررقابت امروز، حتی سازمان‌ها گاهی اوقات به طور موذیانه به سازمان‌های دیگر حمله می‌كنند. به طور خلاصه انسان‌هایی را می‌توان یافت كه كم و بیش در حال رقابت دائمی از نوع برنده- بازنده هستند. دسته سوم: نوع دیگری از حیوانات دریایی دلفین‌ها هستند. این پستاندار آبزی بزرگ به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همكاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده- برنده را برگزیده است.دلفین در دنیایی از وفور نعمت زندگی می‌كند. او هیچ كمبودی ندارد و می‌خواهد كه همه چیز را با همگان تقسیم كند. اگر یك دلفین زخمی شود، 4دلفین دیگر او را همراهی می‌كنند تا خود را به گروه برساند. داستان‌های زیادی نیز وجود دارد كه در آنها دلفین‌ها جان انسان‌ها را نجات داده‌اند. پژوهش‌های انجام شده در سان‌دیه‌گو  نشان داده‌است كه دلفین‌ها علاوه بر داشتن روحیه همكاری بسیار باهوش‌ هستند. حتی برخی از پژوهشگران ...

  • آنچه مدیران مدارس می دانند

    11- مدیر مدرسه ای می گفت: آرزوی من این است که به معلمان خودم کمک کنم که به روش مورد نظر خود عمل کند ولی در نهایت با اهداف مدرسه هم  هم سو باشند . 12- دو مدیر مدرسه درباره موفقیت خودشان حرف می زدند. اولی گفت:من هم درباره مدیریت یک کتاب نوشته ام . دومی گفت: من به دانش آموزی کمک کرده ام که باور کند که می تواند. 13- اگر مدیر با معلمان خود صمیمی و وفادار باشد آن ها نیز متقابلاً با او صمیمی و وفادار خواهند بود. 14-مدیر خوب کسی است که اجازه بدهد افراد در کنار خودشان باشند. 15- مدیری به معلمان گفت اگر از خطاهای جزئی دانش آموزان چشم پوشی نکنید آن ها را به انجام خطاهای بزرگ تشویق کرده اید. 16- مدیر مدرسه وقتی دانش آموزی را تشویق می کرد صدایش را بلند می کرد ووقتی دانش آموزی را توبیخ می کرد آهسته درگوشش نجوا می کرد.  17- امروز ثابت شده است که نیم کره راست مغز ، برای ایده پردازی است و نیم کره چپ برای عمل گرایی ، مدیر مدرسه ای موفق است که تمام مغز خود را به کار گیرد . 18- مدیری می گفت مدرسه یک جزیره نیست ، پرسیدم منظورتان چیست گفت ماهیان قرار است به دریا برگردند پرسیدم بیشتر توضیح بدهید گفت: تماس های اجتماعی مدرسه را بیشتر کنید چون قرار است دانش آموزان مدت زیادی در آن زندگی کنند. 19- بزرگترین خسارت یک مدرسه این است که در مدت کوتاهی اعتماد به نفس دانش آموزان را از بین ببرد در حالی که برای ایجاد دوباره آن به مدت زمان بسیار طولانی نیاز است. 20- بزرگترین هنر یک مدیر مدرسه این است که کمک کند تا هر کدام از دانش آموزان یک مدیر بار بیایند. 21- کدام تدریس ماندگارتر از تجربه مستقیم است. 22- دانش آموز زمانی افسرده می شود که مدیر یا معلم بگوید بار دیگر اگر شلوغ کنی دیگر دوستت نخواهم داشت . 23- چه کنیم تا معلمان بهتر کار کنند ! - از آنان با نام نیک یاد نمایید . - در هر فرصتی از زحمات آنان قدردانی کنیم. - ومسئولیت سنگینی را که دارند به آن ها گوشتزدکنیم . 24-آیا مدیر و معلم می دانند چرا دانش آموزان تکالیف خود را به درستی انجام نمی دهند چون علت این کار را به درستی نمی دانند . 25- مدیر دو وظیفه دارد : 1- بدست گرفتن کنترل 2- به کار گرفتن افراد 26- بزرگ ترین عیب مدارس این است که دانش آموزی را به جامعه بفرستند که مهارت زندگی کردن نمی داند. 27- بایدمدیربرای پیشروی همیشگی به خدا توکل کند. 28- تنها انگیزه یادگیری که فروکش نمی کند آن است که از درون بجوشد. 29- زمانی احساس خوشبختی می کنیم که به آنچه داریم فکر کنیم . 30- بزرگترین گرفتاری یک مدیر این است که فقط به گرفتاری فکر کند. 31- اگر قرار باشد مدیر مدرسه چیزی را شکار کند چه خواهد بود؟ دل دانش آموزان و معلمان 32- مشکلات مدارس خیلی زیاد ...

  • آنچه والدين بايد بدانند

    آنچه که والدین باید بدانند. پدر و مادرها اغلب نمي دانند به چه صورت و به چه طريق ممکن در امر آموزش و يادگيري و درس به فرزندان کمک کنند. آنها شايد صدها بار اين کلمه را تکرار کرده باشند «بخوان، بخوان» و دلشان مي خواهد در اين زمينه فرزندانشان را در منزل ياري کنند ولي بنابر دلايلي، خود را درگير اين مسائل که به نظر مشکل و پيچيده است نمي کنند. اين دلايل ممکن است بي اطلاعي از موضوع درس يا برنامه آموزش آموزشگاه و نداشتن وقت و يا خواسته هاي متفاوت هريک از فرزندان باشد و ليکن فرزند شما در زندگي تحصيلي خود نيز به شما وابسته است و در صورتي که بتوانيد در تحصيل او نقش فعال تري داشته باشيد، يادگيري براي او دلپذيرتر مي شود و اعتمادبه نفس بيشتري پيدا مي کند تا اين که در برابر او بي تفاوت باشيد. شايد به خاطر حضور شما، نسبت به درس خواندن دلگرم شود و آينده درخشان تري داشته باشد. برخي والدين شرکت در زندگي تحصيلي فرزند خود را مشکل مي دانند و حال و حوصله اين کار را ندارند و اصلا خود را درگير اين مسائل نمي کنند. در مطلب زير که بر گرفته از سايت بنياد انديشه اسلامي است برخي از دلايل اين سهل انگاري و بي تفاوتي ذکر شده است که خواندنش به والدين توصيه مي شود. 1 -نداشتن وقت، انرژي و برنامه ويژه رسيدگي به فرزندان: بايد بدانيد اگر چه شرکت در تحصيل و کمک به فرزندتان کمي از وقت و انرژي شما را مي گيرد; اما در مقابل، زندگي خانوادگي شما پربارتر مي شود. 2 -تعليم و تربيت منحصرا کار متخصصان است: واقعيت اين است که شما فرزند خود را بهتر از هرکس ديگري مي شناسيد و تجربه، خود يک نوع تخصص است و سهيم کردن معلمان و مشاوران در اين شناسايي، موجب بهره رساني آنان مي شود. پس سعي کنيد اگر در تربيت فرزند خود با مشکلي مواجه مي شويد با يک مشاور متخصص ارتباط داشته باشيد و سعي کنيد هميشه قبل از وقوع مشکل با مشاور تماس داشته باشيد. 3- هرچه قسمت باشد همان مي شود: نمي توان با تقدير و سرنوشت به مبارزه پرداخت و هر چه قسمت باشد همان مي شود. اين نوع قضاوت و برداشت، عذر و بهانه اي بيش نيست. کساني که اين نظر را دارند مي خواهند به اين وسيله با ساده انديشي تمام تقصيرها را بر گردن تقدير و سرنوشت بيندازند در صورتي که اين گونه نيست، هرکس اراده کند و تصميم بگيرد مي تواند موفق شود. اين گونه نظريات ترمز موتور ذهن است. 4- فرزند من به کمک من نيازي ندارد و من نمي توانم کاري برايش انجام دهم: شما بيشترين تاثير را بر فرزند خود داريد; از اين رو فرزند شما از حمايت و راهنمايي شما در خانه و مدرسه بي نياز نيست و همواره بايد کمک کننده، همراه و تشويق کننده او باشيد. 5- فرزند من استعداد کافي ندارد يا کم هوش ...

  • آنچه باید پدر و مادرها و آموزگاران درباره ی کلاس اولی ها بدانند

    ضرورت تأمین امنیت روانی کلاس اولی هاکودک شش هفت ساله چه ویژگی هایی دارد؟ در دنیای ذهنی او چه می گذرد؟ او دنیای پیرامون خود را چگونه تفسیر می کند؟ به عنوان آموزگار، ناظم، مدیر و سیاستگذار آموزشی، چقدر او را می شناسیم، و با او چگونه می خواهیم در محیط مدرسه و کلاس برخورد کنیم؟ ... و حال برای او که قرار است چند روز دیگر پا به مدرسه بگذارد چه برنامه ای داریم؟ این معصوم مشتاق متوهم، قرار است برای اولین بار از آغوش گرم و صمیمی خانواده، جدا شود و پا به جهانی ناشناخته و غریب به نام مدرسه بگذارد، جایی که در آن، از حضور مهربان پدر، مادر، مادربزرگ، پدر بزرگ، خواهر و برادر خبری نیست و ممکن است بغض غریبگی، دلتنگی و اضطراب، او را در این فضای ناآشنا به تنگ آورد. بسیاری از این کودکان (اگر تهران و چند شهر بزرگ را ملاک قرار ندهیم) از پله تجربه های جمعی مانند مهد کودک، کودکستان، و پیش دبستان ها، عبور نکرده اند و اگر هم گذر کرده باشند، حضوری متعهد، مسئولانه و مکلف به انجام مشق و درس، نداشته اند، موضوعی که یکی از عوامل مهم دلهره و اضطراب آنهاست. تصویر ذهنی او از مدرسه چیست؟ آدم های آن شبیه به چه کسانی هستند؟ پدر، مادر، دایی، عمو، مادر بزرگ مهربان ... یا بر پایه ی پیش داوری های منفی او، آدم هایی بد اخلاق، اخمو و ترسناک متصور می شوند؟ بدترین نوع ورود به این سرزمین وهم، این است که بی هیچ پیش زمینه مثبتی قدم به آن بگذارند.ما خود چگونه در هفت سالگی پا به مدرسه گذاشتیم؟ از آن روز، چه تصوری در ذهن و خاطره خود داریم؟ آن روز بر ما چه گذشت؟ با ما چگونه رفتار کردند؟ این خاطره ها هرچه باشد، خوب یا بد، تا پایان عمر با ما همراه است، چرا که اولین تجربه ی اجتماعی ماست (پس از خانواده) و بخشی از شخصیت و روان ما را می سازد. از این منظر، بدترین خاطره های عمرم را از کلاس اول به یاد دارم و این خاطره های بد، چه بخواهم و چه نخواهم، همچون محتویات یک کیسه زباله، بر شانه ی روحم حمل می شود و با همه کوشش و اراده ام، هرگز نتوانستم این کیسه را برای همیشه بر زمین بگذارم. روان شناسی هفت سالگی یا روان شناسی سازگاری با سال اول مدرسه، به چرایی این ناتوانی و ماندگاری خاطره های بد، پاسخ داده است. یک روز ناگوار و تلخ که هنوز وقتی به یاد می آورم قفسه سینه ام تنگ می شود. و چیزی شبیه به یک گلوله پارچه ای خشک و آغشته به خاک و خاکستر، راه گلویم را می بندد. لحظه هایی ناب که می توانست شیرین و خوش و دوست داشتنی باشد، روزهایی که می توانست و می تواند در تأمین سلامت روانی یک عمر انسان، تأثیر گذار و تعیین کننده باشد. برای این که لحظه های تکرار نشدنی این پایه تحصیلی انسان ساز، برای همه ...

  • خصوصیات اخلاقی مدیران

    1ـ امانتداری: حضرت محمد (ص) : نشان منافق یه سه چیز است : سخن به دروغ ، از وعده تخلف کند ودر امانت خیانت نماید.   امام علی (ع )  نامه 26 نهج البلاغه: کسیکه امانت الهی را خوار شمار ودست به خیانت آلوده کند خود ودین خودرا پاک نساخته ودرهای خواری دنیا را به روی خود گشوده ودر خیانت خوارتر و دلسوزتر خواهد بود . گفته اند که امانت را به آسمانها و زمین و کوههای بلند دادند ولی آن سه از ترس عاقبت برخود لرزیدند و آن را نپذیرفتند . مگرامانت چه بار سنگینی است . چرا این همه به آن تاکید شده است . امانت خود یک تعریفی دارد و امانتدار یک وظیفه ای . در این خصوص می توان از ابعاد مختلف و جنبه های متفاوتی به آن نگاه کرد.آنچه که مورد توجه می باشد رفتار مدیر در مدرسه بعنوان امانتدار می باشد. در این مطلب به دو موضوع پرداخته می باشد. 1- امانت ها در آموزشگاه 2- وظیفه مدیر در امانتداری 1- امانت در آموزشگاه : در یک نگاه همه آنچه که در آموزشگاه است امانت می باشد . مسئولیت مدیر ، فرصتهای دانش آموزان ، معلمین وکارکنان آموزشگاه ، امکانات و تجهیزات آموزشگاه  و.. امانت های مدرسه می باشند . خانواده ها با صدها امید و آرزو فرزندان خود را در اختیار مدیران قرار می دهند ومدیران بعنوان رهبر و امانتدار در زمینه تعلیم وتربیت دارای مسئولیت می باشند. 2- وظیف مدیران به عنوان امانتدار بسیار سنگین می باشد آنچه مدیران در توان دارند برای حفظ امانتها تلاش می نمایند . هوشیاری ، تدبیر ، حساسیت ، بزرگ دانستن  مسئولیت ، تلاش برای نگهداری و... از خصوصیلت ویژه مدیران آموزشگاهها می باشد. مدیران مدرسه تنا با یک امانت سروکار ندارند بلکه  انواع امانتها را بر دوش دارند . لذا سهل انگاری و کوتاهی در این زمینه صدمه و آسیب فراوانی به بار خواهد آورد امانتداری از ديدگاه قرآن و احاديث اسلامی.  خداوند متعال در خصوص امانتداری امر فرموده است: امانت‌ها را به صاحبانش بدهيد، زيرا خيانت در امانت گناه بزرگی است. قرآن مجيد مؤمنان را وفادار به امانت‌ها و وعده معرفی كرده و آنان را اهل بهشت و وارثان جاودانه آن دانسته و نيز انسان مؤمن و متقی را بزرگترين امانتدار آفرينش معرفی كرده است. امام علی (ع) نيز در اين خصوص می‌فرمايند: «برترين مصداق ايمان امانتداری است، و زشتترين اخلاق خيانت‌ورزی است.» در حديث ديگر، امانتداری را باب روزی دانسته و فرموده اند :«امانتداری روزی می‌آورد و خيانت در امانت فقر» و نيز فرمودند: «به كسی كه تو را امين قرارداده است خيانت مكن، هرچند او به تو خيانت كرده باشد، و راز او را فاش مساز، اگرچه او راز تو را فاش كرده باشد.» امام صادق (ع) نيز فرموده‌اند: «امانت را به صاحبش برگردانيد، ...

  • آنچه یک معلم باید بداند(معلم روز)

    ويژگيهاي یک معلم به روز در آستانه قرن بیست و یکم در حوزه آموزش و پرورش با توجه به سطح انتظارات افکار عمومی، نسبت به برون دادهای فعلی نظام تعلیم و تربیت کاستی های قابل توجهی احساس می شود. از طرفی تغییرات سریع به وجود آمده در عرصه های مختلف و تغییر نیازمندی های جامعه، بروز حرف و مشاغل جدید، همگی ضرورت بازنگری در فرایند آموزش و پرورش را فراهم کرده است. در نگرشی سریع به آموزش و پرورش برای جلب اعتماد عمومی، تربیت معلم شایسته مطرح می باشد. لذا پرداختن به برنامه آموزشی در آموزش و پرورش که بخشی از آن معلمان خلاق و شایسته می باشند ضروری به نظر می رسد. راجر کافمن می نویسد درجه ی موفقیت یک نهاد یا سازمان آموزشی به میزان هم خوانی قصد آن سازمان با قصد جامعه بستگی دارد. (پرویزیان، سایت آموزش و پرورش) باید توجه داشت که برنامه ریزی آموزش و پرورش قبل از این که بر شاخص های کمی استوار باشد تاکید بر کیفیت دارد لذا باید برنامه های پیش بینی نشده در جهت بهبود کیفیت آموزش و در راس آن معلمان به عنوان مجریان اوامر آموزشی باشد و فرایند تصمیم گیری ها باید بر اساس یک الگوی مشخص و هدفمند صورت گیرد. ضمن این که آموزش و پرورش ما در حال حاضر با بسیاری از جوامع تطبیق داشته است ولی برای رسیدن به اهداف متعالی سازمان و رسیدن به استانداردهای لازم نیاز به بازبینی و چاره اندیشی دارد و این بازبینی می بایست در سطوح مختلف نظام آموزشی و علی الخصوص در بازنگری روش آموزش در مقاطع مختلف صورت پذیرد. بنابراین در این مقاله، سوالات ذیل مطرح است. نظام آموزشی در قرن بیست و یکم چگونه است؟ ویژگی های معلم در قرن بیست و یکم چیست؟ اهمیت مــــوضوعتحولات سیاسی کشورهای مختلف جهان در قرن گذشته بحران های اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و... بدنبال داشته است. این مسائل باعث شده که کارآیی نظام های آموزشی فعلی مورد سؤال قرار گیرد و بازنگری در آنها لازم و ضروری به نظر برسد و برای مقابله با مسائل مذکور و ارتقاء کیفی نظام آموزشی نیاز به اتخاذ برنامه ریزی استراتژیک و استاندارد آموزشی بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. ضمناً در کشورهای جهان سوم علاوه بر موارد یاد شده، افزایش تقاضا برای آموزش، افزایش هزینه های آموزش و پرورش و تامین آن، کاهش کیفیت آموزشی، سست شدن مدیریت نظام آموزشی، عوامل چالش برانگیز به نظر می رسند که در پیش روی کارشناسان و دست اندرکاران نظام های آموزشی خودنمایی می کند. در کشور ما نیز با استفاده مدارک موجود (عسگری، 1373- بازرگان، 1374) مشکلات مذکور وجود دارد و تجدید نظر در کمیت و کیفیت بخش آموزش و پرورش کشور اجتناب ناپذیر می باشد. از طرفی هر گونه تغییر یا اصلاح در ...

  • نوروز 94 مبارک

    نوروز 94 مبارک

       ***             بایرام یئلی چارداخلاری ییخاندا           نوروز گولی, قارچیچگی چیخاندا                                آغ بولوتلار کوینکلرین سیخاندا           بیزدن ده بیریاد ائله ین ساغ اولسون         درد لر یمیز قوی دیک لنسین, داغ اولسون           بایرامیدی,گئجه قوشی اوخوردی             آداخلی قیز , بیگ جورابین توخوردی                          هرکس شالین بیر باجادان سوخوردی آی نه گوزل قایدادی شال سالاماق !            بیک شالینا بایراملیغین باغلاماق !     شال ایسته دیم منده ائوده آغلادیم             بیر شال آلیب تئز بئلیمه باغلادیم                              "غلام "گیله قاشدیم شالی ساللادیم     "فاطمه " خالا منه جوراب باغلادی              "خان ننه می" یادا سالیب , آغلادی       بایرام اولوب قیزیل پالچیق ازللر                   ناقیش ووروب , اوتاقلاری بزللر                             طاقچالاردا دوزمه لری دوزللر قیز – گلینین فندیقچاسی , حناسی                 هوسله نر آناسی , قایناناسی       باکی چی نین سوزی, سووی, کاغیذی            اینکلرین بولاماسی , آغوزی                             چرشنبه نین گیردکانی , مویزی       قیزلار دئیه ر: آتیل ماتیل چرشنبه                  آینا تکین بختیم آچیل چرشنبه استاد شهریار