از دست دادن دوست

  • در غم از دست دادن دوست....

    در غم از دست دادن دوست....

    در غم از دست دادن دوست.... ((انا لله و انا الیه راجعــــــــون)) در غم بی دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجرش داد کشم   چشم هايم خسته است ، زبانم بند آمده ، واشك هايم ماننده آبشار سرازير شده زمان زودتر از هرروز ميگذرد، وتپش قلبم آهسته آهسته تراز هميشه ميزند.. زهرا جان غم از دست دادنت شوک بزرگی برای ما بود..هنوز باور نمیکنیم که دوست شاد و مهربونمون سه روزه که زیر یک خروار خاک آروم گرفته..دلمون واست تنگ میشه..واسه اون سالایی که هم کلاسی و دوست بودیم دوباره از همینجا این مصیبت بزرگ رو به خانواده ی محترم زهرا السادات شیرازی تسلیت میگم   ********************************************************************* تو بي وفا بودي ولي اونکه برات مي مرد منم تا زنده ام دوست دارم اينه کلام آخرم ********************************************************************* روز وصل دوستداران یاد باد            ***               یاد باد آن روزگاران یاد باد کامم از تلخی غم چون زهر گشت  ***             بانگ نوش شادخواران یاد  باد



  • دلایل از دست دادن دوست

    وای خدای من! امروز دوست خوبت باهات قهر کرده و دیگر رابطه ای ندارد. اگر دقت کردی و بدون اینکه فقط به فکر خودت باشی شاید به این نتیجه برسی که دوست بیچاره ات تقصیری نداشته و لجباز نیست و شاید خودت کاری کرده ای که دوستت با تو دیگر دوست نشود. موارد زیر را برسی کن و ببین اگر یکی از این دلایل از دست دادن دوستان را تو داری سعی کن آن را خودت یا با روش من بر طرف کنی:   ۱ـ دروغگو باشی. مثلا: از دوستت می ترسی و شجاعت نداری و راستش را نمی گویی و دوستت هم این را فهمیده و باهات قهر کرده. ۲ـ توجهی به دوستت نکردی. مثلا: دوست نداری با او باشی و بازی کنی و کارهایی را که دوستان انجام می دهند انجام دهی و همینجور برای اینکه دلش خوش باشه باهاش دوستی. ۳ـ بد اخلاق باشیم . مثلا : سر هر چیزی باهاش دعوامون بشه و سر دوستمون داد بکشیم و همش باهاش قهر کنیم و آشتی کنیم و قهر کنیم و آشتی کنیم و قهر کنیم و...... ۴ـ امانت دار نباشیم. مثلا: هرچیزی که دوستت از روی دل سوزی و دوستی به ما می دهد خراب و کثیف و پاره پوره کنیم . ۵ـ کار خوبی که او برایمان انجام می دهد هیچ وقت جبران نکنیم. مثلا: برایمان خوراکی میاورد و با تو تقسیم می کند هر کاری خوبی را که برایش انجام می دهیم را جبران نکنیم و اما مهم این است که باید شرایطش را داشته باشیم و اگر نداشته باشیم باید از دوستمان عذر خواهی کنیم ولی اگر شرایط جبران کار خوبش را داریم خسیس شویم و جبران نکنیم یعنی دوست بدی بودیم. ۶ـ خسیس باشیم. مثلا: دوستت هربار گرسنه بودی و خوراکی نداشته ای بهت از خوراکیش تعارف می کنه و میگه اگه می خوای ازش بردار. تو هم یک دست پر از خوراکیش برمی داری و میگی مرسی. اما روزی دوست تو گرسنشه و ازت یکمی خوراکی خواست جیغ بکشی و بگش مال خودمه ، برو برای خودت غذا بیار و گرونه و............. یعنی که داری خسیس بازی  می کنی.

  • عوامل از دست دادن دوست

    عوامل از دست دادن دوست از بیان امیر المومنين حضرت على(ع)بدون دوست: هر كس دوستى ندارد پناهى ندارد. غربت و تنهايى:  "مبادا دوستان خود را از دست بدهيد كه" از دست دادن دوستان، غربت و تنهايى است. نبايد از دست داد:  از دست مبر، اگر چه او "نعمت دوستى را" كفران كننده باشد. از دست دادن اعضاى بدن: كسى كه دوست پاك ضمير خود را، كه براى خدا با وى پيوند دوستى داشته از دست بدهد، مثل اين است كه شريف ترين اعضاى بدن خود را از كف داده است. بى انصافى عامل از دست دادن:  دوستى با بى انصافى "و رعايت نكردن آداب دوستى" پايدار نيست. زود باورى عامل جدايى:  هر كس سخن بد خواه و سخن چين را باور دارد دوست را تباه كرده است. مقدمه ى جدايى:  به خشم آوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه ى جدايى است. كنجكاوى عامل قطع رابطه:  هر كس بر دوستش كنجكاوى روا دارد "و به او بد گمان باشد" دوستى اش بريده مى شود. سوء نيت موجب پراكندگى:  همه ى شما از نظر دين خدا برادر يكديگريد، چيزى جز زشتى درون و سوء نيت ها شما را از هم پراكنده نكرده است.

  • روانشناسی نحوه دست دادن و حرکات دست افراد

    گاهی اوقات می توان از نحوه دست دادن و حرکات دست افراد نشانه هایی از شخصیت آنها را یافت که در موارد زیر این نشانه ها را بررسی می کنیم .  دست دادن محكم  فردی كه دستش را دراز كرده و سپس دستانش را به طریقی می چرخاند كه دستش بالا و كف دستش پایین قرار می گیرد، سعی در توفق و برتری جویی دارد. این نوع دست دادن اغلب اوقات در موقعیت های سیاسی و دیپلماتیك كاربرد دارد.  دست دادن بسیار محكم  نشانگر شور و اشتیاق و سلطه گری است. بی تردید می توان فهمید چه كسی اینجا فرمان می دهد.  دست دادن شل  فردی كه تنها انگشتان دستش را دراز میكند و یا دستهایش مانند ماهی شل است، می گوید: مایل نیستم به من دست بزنید، من صمیمیت را دوست ندارم. همچنین آن نشانه ضعف، انقیاد و مطیع و تسلیم بودن نیز می باشد. هر گاه آقایی در یك موقعیت كاری از این دست دادن استفاده می كند امكان دارد چنین برساند كه قصد دارد مخفیانه اعمال نفوذ در موقعیت نماید.  دست دادن با هر دو دست  هرگاه از دست چپ برای در برگرفتن و پوشاندن دست های فشرده شده استفاده گردد، دست دادن دستكش وار نامیده شده و راستی و صمیمیت زیاد را می رساند مانند یك در آغوش گرفتن كوچك و ظریف.  حركت انگشت  ضربه آهسته، مضراب زدن و یا ریتم یكنواختی را با انگشتان نواختن، دلالت بر بی تابی و ناشكیبایی دارد. یك حركت نمادین گریز می باشد. انگشتان عمل راه رفتن را گرچه بدن بی حركت است انجام میدهند.  دست های پنهان  این ژست مرموز و آب زیر كاهانه است. فرد می گوید: مایل به گفتگو با شما نمی باشم. خصوصا در مورد دست هایی كه عمیقاً در جیب ها فرو شده باشد جایی كه برای تماس و گرفتن دست و یا هر گونه رابطه صمیمانه وجود نخواهد داشت.  دست ها به روی زانو  وقتی كف دست ها به طرف بالا باشد، شخص گشاده رو و پذیرا می باشد. وقتی كف دست ها پایین باشد ممكن است پای فریبكاری و تعرض در میان باشد.  مناره كردن انگشتان  هنگامی كه فردی انگشتان خود را به هم فشرده و چانه و دهان را روی سر انگشتان قرار می دهد نشانگر تفكر عمیق است. مانند زمانی كه شخص به امید شنیدن جواب می باشد. همچنین حایلی است برای محافظت كردن از قفسه سینه، پایین صورت و دهان.   مشت پوشیده شده با دست باز  فرد در این حالت خشمگین است اما می كوشد كه آرام بماند. به اصطلاح خود را كنترل كند.اما مراقب این فرد باشید چون امكان دارد هر موضوع كوچكی منجر به آن گردد كه كنترلش را از دست بدهد.  پرتاب دست  شخصی كه می خواهد عقایدش را به اجبار تحمیل كند ممكن است دستش را به طرف شنونده و جلو پرتاب كند. درحالت پرخاشگرانه خفیف تر تنها از انگشتان استفاده میگردد.  قلاب كردن دست ها پشت سر  این یك ژست متكبرانه ...

  • دل نوشته ای در غم از دست دادن دوست خوبم مرضیه گیلانی*****

    دیشب بهم خبر رسید که مرضیه یکی از دوستان دوران دبیرستانم روز تاسوعا تصادف کرده و فوت شده الان ساعت هاست که غمگین باچشای خیس فکرهای مختلف از ذهنم میاد و میره چهره مرضیه ثانیه ای از ذهنم بیرون نمیره وقتی به این موضوع فکر می کنم که رو تخت مرده شور خونه می شورنش اینکه روی تابوت رو دستشون می گیرنش اینکه تو قبر میذارنش و بعد از ساعتی همگی میرن اینکه حالا اون نمی دونه که مرده وقتی همه دارن گریه می کنن اون داره داد می زنه تلاش میکنه می گه چرا گریه می کنید من زنده ام بعد وقتی همه دارن میرن احساس ترس می کنه التماس می کنه که نرید.........با خودم می گم تازه داماد چه احساسی داره برای از دست دادن همسرش خاطرات مرضیه ثانیه ای رهام نمی کنه کاپیتان تیم بسکتبال مدرسه وقتی مسابقه داشتن ما میرفتیم و تشویقشون می کردی.خاطرات سفرهایی که با هم داشتیم وقتی توی قطار شروع به درد و دل کرد و اشکاش جاری شد وقتی....................................................................................................... نمی دونم چجوری از شر این فکرا خلاص بشم دارم دیوونه می شم دقایقی می گم کاش تشییع جنازه رفته بودم شاید ارومتر می شدم ولی مترسیدم از رفتن دیدن صحنه های ناله و شیون مادر و خواهرش دیدن شوهر جوونش فرداامتحان دارم این فکرها حتی بهم اجازه نمی ده حتی یک خط چیزی بخونم خواهش می کنم برای ارامش روحش دعا کنید از الان به این فکرم امشب شب اول قبرشه بعنی چی می شه خیلی نگرانم می ترسم مترسم از اینکه فردا نوبت من باشه

  • کنار آمدن با غم از دست دادن عزیزان

    «با خودتان مهربان باشید، همین روزهاست که خودتان را از دست بدهید.» -- باب گنووسی “Bob Genovesi” مهرماه پارسال در یک مهمانی یکی از دوستان دوران دانشگاهم را دیدم که بیست سال بود از او خبر نداشتم.  «چه خبر؟ به نظر همه چی روبه‌راه می‌رسه؟» «اوم، مادرم فوت کرد و از شوهرم جدا شدم.» او جواب داد: «اوه متاسفم، اتفاق‌های خیلی بدی برات افتاده. اما چطور اینقدر خوب به نظر می‌رسی.» شاید خیلی گفتگوی خوبی برای یک مهمانی نبود اما در هر حال با لبخند جواب دادم.  «سخت‌ترین سال زندگی‌ام بود اما کم‌کم دارم با آن کنار می‌آیم و همین باعث می‌شود که احساس خوبی داشته باشم.» مطمئناً چیزی که این همکلاسی دوران دانشگاهم نمی‌دانست این بود که هفته‌های زیادی برای من مثل جهنم گذشته بود. مثل دیوانه‌ها جلوی تلویزیون می‌نشستم و از این سریال به آن سریال فقط گریه می‌کردم. سه ژاکت، دو شال، یک کلاه زمستانی و یک پلیور بافتم. مقدار زیادی چای می‌نوشیدم، در نشیمن خانه‌ام می رقصیدم و تظاهر می‌کردم که هنوز آنقدر جوان هستم که به باشگاه بروم. یکی دیگر از دوستانم بهار گذشته پدرش را از دست داد. مطمئن بودم که وقتی از سفر برمی‌گردد واقعاً شوکه خواهد شد. او را به خانه‌ام برای شام دعوت کردم. همینطور که در آشپزخانه مشغول غذا خوردن بودیم، از درد و رنجی که با از دست دادن پدرش متحمل شده بود و حتی عصبانیتش از دوستانش که سعی می‌کردند در برخوردها  مستقیم درمورد این فقدان او صحبت نکنند، حرف می‌زد.  من که به سوپی که می‌خوردم نگاه می‌کردم، گفتم، «اندوه از دست دادن یک عزیز، مثل یک کاسه خیلی بزرگ است که در دستانمان جا نمی‌شود. نیاز به شکل‌ها، بافت‌ها و رنگ‌های زیادی دارد. هیچوقت نمی‌دانید کی و چطور سرش را به عقب برگردانده و شما را در چنگ خود می‌گیرد. بعضی روزها بی‌دلیل می‌خندید، بعضی روزها بخاطر اینکه گریه نکرده‌اید احساس گناه می‌کنید و بعضی اوقات هم آنقدر عصبانی و مضطرب می‌شوید که اصلاً نمی‌دانید چه باید بکنید.» اندوه و غم از دست دادن یک عزیز از آندسته احساساتی است که زندگی خود را دارد. همه احساسات را درون خود دارد و بعضی وقت‌ها هیچ راهی برای درک کردن آن نیست.  یکی از بزرگترین آموخته‌ها در ادیان، درس ناپایداری است -- اینکه هر چیزی که به وجود می‌آید، از دست خواهد رفت. اما ناپایداری موضوعی است که تا چهره زشت و چشمان غضب‌ناک خود را نشانتان نمی‌دهد، پی به حقیقت آن نمی‌برید. اینها چیزهایی هستند که به من طی آن دوران سخت کمک کردند:۱. مراقبت از خود، مراقبت از خود، مراقبت از خود! شوک از دست دادن -- چه از نظر احساسی، چه ذهنی، چه فیزیکی و چه معنوی -- بسیار شدید ...

  • در غم از دست دادن یک دوست

    در غم از دست دادن یک دوست

      انا لله و انا الیه راجعون   گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است میچیند آن گلی که به عالم نمونه است  سلام روز چهارشنبه خبر رسید که یک دوست وهمکارخوب رو تو یه تصادف از دست دادم متاسفانه تو این تصادف هم خودش و هم خانومش فوت کردند دختر یازده ساله وپسرهفت سالش هم با وضعی خراب تو بیمارستان هستند آخه خدا حکمتت رو شکر   اونارو که بردی این دوتا بچه رو برای چی نگهداشتی تصورش رو بکنید  کسی که ۱۰ سال با هم صبحونه و ناهار بخورید و از صبح تا غروب با هم باشید همه درد و مرض همدیگه رو بدونید از برادر بهتون نزدیکتر باشه حالا به نظرتون میشه تو این اداره سر کرد.......؟ وقتی تو اداره جای خالیش رو میبینم و یاد غسالخونه بهشت زهرا میافتم دیوونه میشم با این مطلب خواستم خودمو سبک کنم وگرنه اینجاعادت به این نوع نوشتن ندارم خواهش میکنم اونائی که این مطلب رو میخونن برای بچه هاش دعا کنند  اگر قراره با نبودن پدر و مادرسختی بکشند دعا کنید اونا هم برن پیش والدینشون  چی دارم میگم....!!!! مگه میشه تو کار خدا فضولی کرد خدا که بد بنده هاشو نمیخواد خدایا ما همیشه و همه حال سعی کردیم تسلیم محض تو باشیم خدایا حکمتت رو شکر ******************************************** رفت از برم عزیز و عیان شد لقای مرگ آمد بگوشم از غمش آهنگ پای مرگ پایان زندگیست همانا وداع دوست وآغاز ماتمی که بُوَد رهنمای مرگ اندیشه از غمی نکنم جز غم فراق بیمم زِ هَر بلا نبود جز بلای مرگ از جان خویش سیر نِیَم جان من مَرو کز رفتنت کند دل تنگم  هوای مرگ پا از سرم کشیدی و رفتی که بشنوم هر دم بگوش خویش زِ هَر سوی ندای مرگ ( دلبر ) غم وداع عزیزان فزونتر است از جور روزگار و  غم افزا  نوای مرگ خدا همه مارو ببخشه و بیامرزه برای شادی روحش صلوات