انشا درباره زندگی زیباست

  • انشا

    انشا

    زندگی دیکته ای نیست که آن را به ما گفته بودند و گفته باشند و خواهند گفت !!!زندگی انشایی است که تنها باید خود بنگاریم ؛باشد که موضوع انشای زندگیت "خدا" ،مقدمه اش "عشق او" ،و انتهایش "نگاه او" باشد ...



  • قضاوت

    قضاوت

  • باخدابودن

    باخدابودن

    تا خدا هست ، دلی تنها نیست !اسیر لطف خدا باش که بی خدا ، زندگی هرگز زیبا نیست ...

  • داستان انشا درباره خدا

    کودکی این انشا را برای معلم کلاس سومش که از آنها خواسته بود خدا را توصیف کنند نوشته: منخدا را خیلی دوست دارم. یکی از کار های مهم خدا ساختن آدمها است. او آنهارا می سازد تا به جای آنهایی که می میرند بگذارد تا به اندازه کافی آدمباشد تا از پس کارهای روی زمین بر بیایند. اوآدم بزرگ نمی سازد، فقط بچه می سازد. فکر کنم چون بچه ها کوچکترند وساختنشان آسانتر است. و این طوری او مجبور نیست وقت با ارزشش را تلف کند تابه آنها راه رفتن و حرف زدن یاد بدهد. و می تواند این کار را به عهده پدرو مادرها بگذارد. و فکر کنم تا حالا که خوب جواب داده. دومینکار مهم خدا گوش دادن به دعاهاست و این یکی خیلی کار زیادی میبره چونبعضی از مردم حتی غیر از وقت گرفتاری و مشکل هم دعا می کنند. حتیپدربزرگ و مادربزرگ بعد از خوردن غذا  دعا می کنند. البته غیر از عصرانهها. خدا اصلا وقت ندارد که به رادیو گوش دهد یا تلویزیون تماشا کند. چونخدا همه چیز را می شنود باید خیلی صدا توی گوشش باشد مگر اینکه یه فکریبرای کم کردن صداشون کرده باشه. چونكه خداهمه چیز را می شنود و می بیند و همه جا هست، باعث میشه خیلی مشغول باشه. پس شما نباید برید و وقتش رو با خواستن چیزهایی که اصلا مهم نیستند بگیرید یا برید سراغ پدر و مادر ها ازشون چیزهایی بخواید که گفتن نمیتونید داشته باشید.   منبـع: وبلاگ داستان و حكايت، گراوند http://dastanak88.blogfa.com

  • موضوعات پیشنهادی انشا (توصیفی - توضیحی)

    1-      دوست دارید  به جای کدام  شخصیّت ادبی یا تاریخی  باشید  وچرا؟   2-           اگر کفش های بالدار  می داشتید به کجا ها  سفر می کردید ؟   3-           سفر به گذشته ، سفر به آینده   4-         جادّه های پر پیچ و خم  زندگی  را در آیینه  ی فردا چگونه می بینید ؟   5-           سفر خیالی  به اعماق  زمین  یا به اوج آسمان ها   6-           زمین سخاوتمند ، انسان بی تفاوت   7-           دست هایم  را دوست دارم زیرا ...   8-           دلی پر درد ، امّا زبانی خاموش   9-           و آن گاه که ...   10-      پشت درهای بسته   11-      مزرعه ای در انتظار باران   12-       اگر آرزو هایم  بر آورده  شود ...   13-      احساس شما  نسبت به خانواده   14-      آن جا  که بچّه ها  گرسنه و آواره اند !   15-      تصوّر شما  از زندگی  در آیینه ی فردا   16-      در انتظار عدالت   17-       چه موقع یخ های کینه آب می شود  ؟   18-       زندگی زیباست اگر ...   19-      اگر من ... بودم .   20-        موضوع زیررا در ده سطر  کامل کنید.                 نرم نرمک می رسد اینک بهار ...   21-       زنگ انشا زنگ دل ها   22-       وقتی بر بال خیال می نشینم   23-       یک خاطره ی سبز   24-      از زبان  یک آهو در حال فرار   25-       مسئله ای  که مرا همواره نگران  می کند  ...   26-       بچّه های خیابانی   27-       صد واژه ی  زیبا در مورد مادر   28-  لحظه ای که با تمام وجود  نیاز هایم  را با معبود خویش  در میان  می گذارم   29-      آن شب  که مادر بیمار بود   30-      چند پیامک ادبی بنویسید   31-       تعریف یکی از خواب ها   32-       چرا زنده ام   33-      چند لطیفه از خودتان بسازید .   34-       اگر فقط یکبار ببینمش ...   35- شعر ها و جمله هایی  که پشت کامیون ها نوشته  شده جمع آوری کرده و بنویسید .   36-       یادمون بمونه که .... یادمون باشه که ....   37-      سفر خیالی به بهشت   38-       نجوای  سحر گاهان   39-      گفت و گو های تنهایی من   40-   براساس ترجمه ی دعاهای مفاتیح (کمیل ، ندبه ، توسّل، ابوحمزه ، جوشن کبیر و...) یک نیایش ادبی بنویس .   41-      گفت و گوی ....... و......   42-        دل نوشته ای برای امام زمانم   43-      با قایق  شیشه ای  در اقیانوس  بیکران   44-      گل آفرینش   45-      دار قالی  46-   یک نامه ی سر گشاده  به شهیدان انقلاب اسلامی     47-  نامه ای به پدر بزرگ یا مادر بزرگم .       48-  نامه ای به خدا     49-  وقتی  ابر ها  می گریند .    50- حرف ها ی دلم  زیر قطرات باران   51-          زندگی یعنی ......       52-           لحظه ی سبز نیایش     53- ...

  • زندگی زیباست

    زندگی زیباست

                                             زندگی  زیباست  کو  چشمی که  زیبایی  ببیند                        کو  دل  آگاهی  که  در هستی دل آگاهی ببیند                        صبح ها    تاج    طلا    را   بر   ستیغ   کوه  یابد                        شب   گل   الماس  را  بر  سقف  مینایی   ببیند                          شکوه ها  از بخت دارد بی خدا در بی کسی ها                        شادمان   آن   کاو  خدا   را   وقت   تنهایی ببیند                        زشت  بینان  را  بگو  در  دیده  خود  عیب  جویند                        زندگی  زیباست  کو   چشمی  که زیبایی  ببیند                                                                                     ( مهدی سهیلی)                                    

  • همیشه...

    همیشه...

    ...همیشه در زندگیت طوری زندگی کن که ای کاش تکیه کلام پیریت نشود

  • داستان انشا درباره خدا

    کودکی این انشا را برای معلم کلاس سومش که از آنها خواسته بود خدا را توصیف کنند نوشته: منخدا را خیلی دوست دارم. یکی از کار های مهم خدا ساختن آدمها است. او آنهارا می سازد تا به جای آنهایی که می میرند بگذارد تا به اندازه کافی آدمباشد تا از پس کارهای روی زمین بر بیایند. اوآدم بزرگ نمی سازد، فقط بچه می سازد. فکر کنم چون بچه ها کوچکترند وساختنشان آسانتر است. و این طوری او مجبور نیست وقت با ارزشش را تلف کند تابه آنها راه رفتن و حرف زدن یاد بدهد. و می تواند این کار را به عهده پدرو مادرها بگذارد. و فکر کنم تا حالا که خوب جواب داده. دومینکار مهم خدا گوش دادن به دعاهاست و این یکی خیلی کار زیادی میبره چونبعضی از مردم حتی غیر از وقت گرفتاری و مشکل هم دعا می کنند. حتیپدربزرگ و مادربزرگ بعد از خوردن غذا  دعا می کنند. البته غیر از عصرانهها. خدا اصلا وقت ندارد که به رادیو گوش دهد یا تلویزیون تماشا کند. چونخدا همه چیز را می شنود باید خیلی صدا توی گوشش باشد مگر اینکه یه فکریبرای کم کردن صداشون کرده باشه. چونكه خداهمه چیز را می شنود و می بیند و همه جا هست، باعث میشه خیلی مشغول باشه. پس شما نباید برید و وقتش رو با خواستن چیزهایی که اصلا مهم نیستند بگیرید یا برید سراغ پدر و مادر ها ازشون چیزهایی بخواید که گفتن نمیتونید داشته باشید.   منبـع: وبلاگ داستان و حكايت، گراوند http://dastanak88.blogfa.com

  • زندگی زیباست

    معلمم گفت :  زندگی را تعریف کن گفتم : زندگی تعریف کردنی نیست .  ناراحت شد و نمره ام را صفر داد .  سالها بعد که او را دیدم که پیر شده بود و عصا به دست  راه میرفت ....  جلو رفتم و گفتم : زندگی را تعریف کن ...  آرام خندید و گفت نمره ات بیست ....  زندگی را باید زیست ... !  ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی ،  و دشوار ترین کار جهان این است که کسی باشی  که دیگران می خواهند .  در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا :  زیرا هر آنچه زیباست ، همیشه خوب نمی ماند ،  اما آنچه خوب است همیشه زیباست ...