بهترین دشتی

  • فایز دشتی بهترین دوبیتی سرای ایران

    محمد علی دشتی متخلص به فايز دوبيتی سرای قرن سيزدهم، در سال 1250 ه ق در روستای کردوان دشتی در استان بوشهر به دنيا آمد.بی گمان او بعد از بابا طاهر همدانی شاعر قرن پنجم از بزرگترين و معروفترين دوبيتی سرايان ایران است.پدرش مظفر فرزند حاج درويش نام داست که از روستای کردوان بود و نسل اندر نسل رياست این روستا را عهده دار بودند.و همچنين سلسه نسب فايز به فارس بن شهبان يکی از مشايخ آل برنجه ميرسد. مقدمه کوتاهی بود در مورد زندگی ایشان و اصل نصبش حال بعضی ها او را به اشتباه دشتستانی می نامند . در حالی که فايز اهل دشتی بوده است نه دشتستان.چه مرکز دشتستان برازجان و مرکز دشتی خورموج.و بين دشتی و دشتستان نيز تنگستان قرار گرفته است. و در هيچ دوره تاريخی دشتی زير نظر دشتستان نبوده است که بعضی ها به اشتباه این را ذکر می کنند.  کسانی که فایز را اهل دشتی خوانده اند و نه دشتستانی دکتر سید جعفر حمیدی در کتاب فرهنگنامه بوشهر  عبدالمجید زنگویی در کتاب ترانه های فایز که جامع ترین کتاب در مورد زندگی و شعر فایز است و در همه ی کتابفروشیهای کشور تحت عنوان «ترانه های فایز» به کوشش عبدالمجید زنگویی یافت میشود.  علی باباچاهی در کتاب شروه سرایی در جنوب ایران  دکتر سید احمد کازرونی در کتاب بوشهر شهر آفتاب و دریا مصطفی فخرائی در کتاب فایز دشتی  دکتر مشایخ و قاسم یاحسینی در کتاب فایز دوبیتی سرای جنوب  منوچهر آتشی در چند شعر به یاد فایز برگرفته شده از کتاب فايز دشتی مولف:مصطفی فخرايی  و  با تشکر فراوان از استاد عزیزم اقای  هاشمی زاده



  • فاطمه دشتی / هنوز واله و شیدا و بیقرار تو.....من

    هنوز واله و شیدا و بیقرار تو.....مننشسته بر سر راهت ، در انتظار تو ....منطبیب حاذق شهری ، دمت مسیحاییمرا به بازدمی زنده کن، نزار  تو....منفسانه بود همه عشق ها که میخواندیممنم که شهره ی آفاقم و دلدار تو.....منز روی زرد و تن بس نحیف من چه عجبتمام وقف ره عشق گشته ، زار تو ....منتو آیه  آیه  ی قرآن و قاری تو منمهمیشه عاشق این خواندن و تکرارتو....منبه نخل ناز نگاهت هزار دل، بند استببین که میثم ثانی به پیش دار تو....منبهشت از رخ زیبای تو مصفا شدهزار گل به وجودت نشسته ، خار تو....منچه عاشقانه نوایی است چنگ و زخم  دلمبه دست هات اسیرم نما ، تار تو....منتو تک ستاره ی شب های بی فروغ منیاجازه گر بدهی جان دهم کنار تو....من فاطمه ..دشتی

  • شعر داستانی از جهانگیر دشتی زاده

    شعرداستانی حکایت تو برای منهمان حکایت خورشید بودیادم می آید وقتی که آمدی آواخرشب،نزدیکهای صبح بودکمی که نشستی سپیده دمیدکمی بیشترخورشید طلوع کرددرآغوش تو نورپاشیده شدساعتهای ده/ تندوتیزلباس نارنجی ات راپوشیدیازپله ها بالارفتیخورشیدازپنجره ها بالارفتروی آخرین پله که رسیدی برگشتی نگاهم کردی گرم وآتشین نمیتوانستم نگاهت کنمنگاه کردن به خورشیدچشم راکورمیکندباردوم که دیدمت عصرجمعه بودکنارساحل روبروی شب های صدفروی ماسه ها قدم زدیمآخرین قدم هایمان راخورشید روی دریا قدم می زد آخرین قدم هایش راکم کم شب ازراه رسیدتو دامن کشیدی ورفتی کم کم شب ازراه رسیدخورشید دامن کشید ورفتیادم می ایدفردای ان روزدیگرخورشید طلوع نکرد جهانگیر دشتی زاده //تابستان 93

  • دوبیتی های فایز دشتی

    نمی بینم ز مردم آشنایینمی آید ز کس بوی وفاییمده فایز به وصل گلرخان دلکه آخر می کشندت از جداییخیال کشتن من داششت جانانکدامین سنگدل کردش پشیمانندانست عید فایز آن زمانستکه گردد در منای دوست قربانمرو ای جان شیرین از بر منتوقف کن که آید دلبر منبده فایز به تلخی جان شیرینکه جانانت بگیرد سر به دامانفراق لاله رویان ساخت کارمربود از کف عنان اختیارمپس از صد سال بعد از مرگ فایزگل حسرت بروید بر مزارمچرا از دلبر حورا سرشتمچو آدم دور از باغ بهشتمبه کام دل نشد فایز از او دوربشد روز ازل این سر نوشتمندانم خواب یا بیدار بودمزشوقش مست یا هوشیار بودمبه باغ خلد فایز بود گویاو یا سر در کنار یار بودمسحر گه زورق سیمین مهتابچو در دریای اخضر گشت غرقاببت فایز ز هامون سر بر آورددوباره شد شب مهتاب احباببگو با دلبر ترسایی امشبچه می شد گر که بی ترس آیی امشبلبان خشک فایز را ز رحمتبر آن لعل لب تر سایی امشبصنم تا کی دل ما را کنی آبدل نازک ندارد اینقدر تاباگر تو راست می گویی به فایزبه بیداری بیا پیشم نه در خواببه زیر پرده آن روی دل آرابود چون شمع در فانوس پیدادل فایز چو پروانه به دورشمدامش سوختن باشد تمنامسلمانان گرفتار دلستمضعیف المال و بیمار دلستمنبود این قدر فایز بی بصیرتکنون در مانده در کار دلستممگر یار آمده بر پشت باممکه بوی جنت آید بر مشامم؟فرودآ گر چه فایز نیست قابلبیا بنشین نگه دار احترامم فایز دشتی

  • دانلود گلچین مداحی به سبک دشتی از حاج محمود کریمی

    دانلود چهار فایل صوتی از بهترین نوحه های دشتی حاج محمود کریمی دانلود فایل صوتی اول دانلود فایل صوتی دوم دانلود فایل صوتی سوم دانلود فایل صوتی چهارم

  • نوحه های بوشهری (دانلود)

    نوحه خوانی و مداحی در استان بوشهر از جایگاه والایی برخوردار است و با شور و هیجان خاصی برگذار می شود مداحان در بوشهر بسیار مورد احترام هستند و در دل مردم جای دارند این نوع سینه زنی که معروف است به سینه زنی بوشهری از زمان عباس در یانورد شروع شد و در شهرهای دیگری چون خوزستان و بندر عباس رواج یافت و حتی به کشورهای عربی مثل کویت و بحرین و شهرهای مثل بصره عراق رفت و با کمی تغییر در این شهرها شاهد هستیم. این هم چند  نوحه بوشهری با صدای مداحان معروف بوشهر برای دانلود: استاد گراشی دانلود/ استاد گراشی دانلود مرحوم بخشو دانلود/ استاد غلامرضا وزان دانلود   مرحوم علی دشتی  برای دانلود نوحه های سبک خوزستان می توانید به وبلاگ دوست خوبم اقای سامان ملیحه بروید: استاد جمال خجسته دانلود استاد جمال خجسته دانلود مراسم سنج دمام در بوشهر پیدایش این سازها در بوشهر به خاطر نزدیکی بوشهر به کشورهای عربی بوده و مسافرت های بوشهریها به کشورهای افریقایی و وجود اقوام عرب و افریقایی که به بوشهر می امدنده اند و در سالهای قدیم بوشهر یکی از مهمترین شهرهای  تجارت برده بوده است .  به ویدوهای زیر نگاهی می اندازیم: سنج دمام تصویری  سنح دمام تصویری چاوشی خوانی چوشی خوانی یا چاوشی خوانی از جمله دیرینه ترین موسیقی رایج در بوشهر بوده است .چاووشی خوانان برای اگاهی مردم در هنگام بدرقه یا استقبال زایرانی که به زیارت مکه معظمه و عتبات عالیات می روند اشعاری را با اوازی خاص سر می دهند. نمونه یا از اشعار چاوشی خوانی: بر مشام می رسد هر لحظه بوی کربلا             در دلم ترسد بماند ارزوی کربلا تشنه اب فراتم ای اجا مهلت بده                    تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا چاوشی خوانی با صدای اقای قنبری تصویری  چاوشی خوانی با صدای مرحوم بخشو دانلود    برای اطلاعات بیشتر به کتاب اهل ماتم نوشته محسن شریفیان رجوع کنید.  

  • دانلود شروه دلنشین دشتی با صدای ماندگار افسر شهیدی

    دانلود شروه دلنشین دشتی با صدای ماندگار  افسر شهیدی

  • بهترین ترجمه های نهج البلاغه؟

    بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟   حدود پانصد سال از گردآوری نهج البلاغه توسط سید رضی گذشته بود که نخستین ترجمه فارسی این اثر گران سنگ منتشر شد. یعنی در قرن دهم هجری و مصادف با حکومت صفویان. به تدریج اقبال عمومی به شرح و ترجمه این اثر فزونی یافت. تا جایی که علاوه بر شیعیان، برخی علمای اهل تسنن نیز به ترجمه و تفسیر این کتاب رو آوردند؛ شرح «ابن ابی الحدید» یکی از مهم ترین شرح های اهل تسنن و شرح «ابن میثم» و «قطب راوندی» از معروف ترین شرح های علمای شیعه است؛ اما در میان ترجمه های منتشر شده نیز، برخی بیش از سایرین دارای اهمیت می باشند. ترجمه نهج البلاغه سید جعفر شهیدی(ره) دکتر سید جعفر شهیدی در سال 1368، نهج البلاغه سید رضی را ترجمه کرد. با ورق زدن صفحات این ترجمه، تفاوت آن با سایر ترجمه ها به خوبی مشخص است. رعایت ویژگی های ادبی بی نظیر، به کار بردن صنایع لفظی و آرایش های ادبی از قبیل استعاره و تشبیه و جناس و مراعات نظیر و به ویژه سجع به جاودانگی این اثر کمک شایانی نموده است. در مقدمه کتاب می خوانیم: «در میان هزاران نام که مصنفان، مؤلفان و یا مترجمان حوزه مسلمانی بر کتاب های خود نهاده اند هیچ نامی چون نهج البلاغه (راه سخن رسا گفتن) با محتوای کتاب منطبق نیست و می توان گفت این نام از عالم غیب بر دل روشن شریف رضی(ره) افاضه گردیده است که « الاسماء تنزل من السماء». راه سخن گفتن را در این مجموعه باید آموخت.»   ترجمه فیض الاسلام(ره) قدری کتاب قدیمی است. و انگار از بس که خوانده شده گذرش به صحافی هم خورده است. صفحه اولش را باز می کنی عکسی از یک سید نورانی و خط نستعلیق زیبایی که بزرگ نوشته است ترجمه نهج البلاغه فیض الاسلام حاج سید علی نقی اصفهانی معروف به «فیض الاسلام» در مدت ده سال و در شش جلد ترجمه ای بر نهج البلاغه نوشت که به دلیل قلم روان مرحوم فیض الاسلام، در نیم قرن اخیر این ترجمه با استقبال کم نظیر فارسی زبانان مواجه شد و تقریباً در اکثر خانه های ایرانی، در کنار آسمانی ترین کتاب، قرار گرفته است. خط زیبای طاهر خوشنویس تبریزی زیبایی این اثر را دو چندان نموده است. مرحوم فیض الاسلام در بیان انگیزه این ترجمه می گوید: «گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل ...

  • بهترین مثنوی مهدی فرجی

    ای چشم تو دشتی پر آهوی رميده انگار کـــه طوفان غــــزل در تو وزيده درياچه ی موسيقی امواج رهايـی با قافيه ی دسته ی قوهای پريده اينقدر که شيرينی و آنقدر که زيبا ده قرن دری گفتن ،انگشت گزيده هــم خواجـــه کنار آمده با زهد پس از تو هم شيخ اجل دست از معشوق کشيده صندوقچــــه ی مبهــــم اسرار عروضـی «المعجم»ازاين دست که داری نشنيده انگار«خراسانی»و«هندی»و«عراقی» رودند و تو دريـــای بـه وصلش نرسيده با مثنــوی آرام مگر شعر بگيرد تا فقرقوافی نفسش را نبريده... مفعــول ومفاعيل و دل بـــی سروسامان مستفعل و مستفعل و اين شعر پريشان بانــــوی مرا از غـزل آکنده که هستی؟ در جان فضا عطر ِ پراکنده که هستی؟ از«رابعـــــه»آيـــا متولد شده ای يا با چنگ تورا«رودکی»آورده به دنيا؟ درباری «محمود»ی يا ساکن«يمگان» در باده ی مستانی يا جامه ی عرفان اسطوره ی فردوسی در پای تو مقهور «هفتاد من ِ مثنوی»از وصف تو معذور ای شعر تـر ازشعـر تراز شعـرتراز شعر من باخبرازعشق شدم بی خبراز شعر دست تو در اين شهر براين خاک نشاندم تا قونيــــه تا بلـــــــخ چــرا ريشه دواندم؟ آرام ِ غـــــزل  مثنـــــوی ِ شــور  و جنـــــون شد اين شعر، شرابی ست که آغشته به خون شد برگرد غزل بلکه گلم بشکفد از گل لاحــــول ولا   قــــــوة الا  بتغـــــزّل از مهدی فرجی

  • lانقراض و نابودی

    lانقراض و نابودی

    انقراض و نابودی گروهای زیادی از پرندگان و حیوانات شهرستان دشتی باعث شد تا این مطلب را بنویسم زمانی شاهین و شتر و اهو و گرگ و پلنگ و غزال ... در این دشت ها به وفور پیدا می شد ولی مریضیهای گوناگون  و کشتن بی رویه این حیوانات به دست  شکار چیان باعث شده تا تعداد زیادی از این  حیوانات زیبا منقرض شودو فقط تعداد کمی باقی مانده اند که قابل شمارشست .این را با گشت گذاری در این شهرستان خواهید فهمید . و اه و حسرتی که از درون شما را خواهد گرفت و اشکهایی که از درون قلب شما جاری خواهد شد .....چه کسی مسوول این انقراض است ؟وقتی گاز ترش از بالای سر شهر ما می گذرد و باز هم ما بی خیال و بی تفاوت از ان عبور می کنیم نباید سرنوشت بهتری هم داشته باشیم؟که این خود اثار مخربی بر روی تمام موجودات این خطه می گذاردشکارچیانی که این موجودات را که جزی از فرهنگ و جزی از زندگی ما بوده اند به ورطه نابودی کشاندند ؟و باز هم سکوت !ایا این گناه نیست ؟ که به محیط زیستمان اسیب می رسانیم ؟ خدایا  به ما بصیرت اعطا کن تا شاید از خواب بیدار شویمخدایا به ما شعور اعطا کن تا بفهمیم که اینها هویت ما هستندخدایا به ما فکر کردن بیاموز و حس مسولیت تا بفهمیم ...شاهین که تجارت ان در دشتی زبان زد خاص عام است و به کشورهای عربی مخصوصا قطر صادر می شودشتر دشتی که با پشم ان عبا درست می کنند و بهترین عباهای خاورمیانه در روستای کردوان ساخته می شود و خاستار زیادی در قم و کشورهای خلیج فارس دارد.در قدیم تمام مسافرتها با شتر انجام می شده است و شتر حکم حیاتی در این سرزمین ایفا می کرده است.غزال که به فراوانی در این دشت یافت می شده است نیز به ورطه نابودی کشیده شد که عامل اصلی ان هم شکارچیان بودندگرگ هم به خاطر از بین رفتن اکوسیستم رو به انقراض استکفتار که به علت خرافات که در دشتی بود و متاسفانه هنوز هم هست رو به انقراض گذاشته است.پلنگ نیز در این نواحی یافت می شود ولی متاسفانه باید این را بگویم که این گونه نیز رو به انقراض است در دشتی روستایی وجود دارد به نام دشت پلنگ که خود حاکی از این است که پلنگ نیز از دیگر حیوانات این نواحی بوده است.و هزاران موجود و حیوانات و از جمله درختان که رو به انقراض و نابودیست