تجربه معلمان ابتدایی

  • تجربه معلمی

    تجربه معلمی  کسب تجربه تنها به سن بستگی ندارد و از راه دیدن –شنیدن و حتی از راه کتاب خواندن به وسیله خود و دیگران کسب می شود. دست کم گرفتن معلم و صرفاتوجه به جنبه های شغلی ،اداری، قانونی و حقوقی صرفا" موجب رفع تکلیف برای معلم شده  و نشستن سر کلاس را برای دانش آموز طاقت فرسا و دیرگذر کرده و انگیزه او را برای کارو تلاش بیشتر و کسب مدارج علمی بالاترناتوان جلوه خواهد داد. دست کم گرفتن معلم،  استفاده از حربه نمره را به معلم خواهد آموخت و علاقه به کسب نمره و مدرک را در دانش آموز افزایش خواهد داد . دست کم گرفتن معلم ، اورا واداربه رفع تکلیف کرده وحضور فیزیکی خود در کلاس را به وقت کشی وسمبل کاری مجبور می کند. در حالی که صدور وابلاغ تمام مقررات اداری و حضور تمام دست اندرکاران و پرسنل اداری برای به حرکت در آوردن چرخهای عظیم الجثه فرهنگی و علمی جامعه است که بر دوش معلم گذاشته شده است، میباشد .    و این نیست مگر اینکه معلم از خودشروع کندو علاقه و انگیزه به هنر خود داشته باشد تا بتواند آن را به دانش آموزان انتقال دهد ( از کوزه همان برون تراود که در اوست . ) تداوم حیات معلم و ارتزاق از هنر او به وجود شاگردانی بستگی دارد که در صحنه کلاس به تماشای جسمی روحی اخلاقی و علمی اونشسته  و در پایان به طرز زیرکانه ای به قضاوت او خواهند نشست . روح معلم همچون دانش آموزش لطیف شده وبه مرور لطافت وپاکی بیشتری کسب کرده و بااندک برخورد ناخواسته وحساب نشده آزرده خاطر شده واین آزردگی در روح وروان نازک اوموجب اختلال در برنامه های آموزشی – تربیتی شده وکم کم انگیزه وهمت معلم را به بی تفاوتی و بی میلی سوق داده وانگیزه رفتن به کلاس را از او می گیرد . اگرصرف حضورفیزیکی وبه موقع در آموزشگاه وکلاس صرفا برای مدیران مهم باشد وبهترین  دبیر آن دبیری باشد که فقط بتواند به موقع درکلاس درس حاضر باشدوبه خیر وشر کسی کار نداشته، نظم ومقررات آموزشگاه را رعایت کند ،اعتراض و انتقاد وحتی پیشنهادی به موزشگاه ارائه نکند ؛وبلکه برعکس ،بهترین ارزشیابی هم از آن کسی باشد که بیشترین اعتراض رابه همه داشته باشد وبا سخن سرایی ارزش واعتبار خود رابرای همه ومدیریت آموزشگاه جا بیاندازد و کیفیت کار معلم و رفع مشکلات اواهمیت نداشته باشدوتوجه نشود وبهترین مدرسه هم آن مدرسهای باشد که همه دانش آموزان ومعلمان و کادر آن به موقع و با نظم وانضباط خاصی در مدرسه حاضر باشند و با صدای زنگ ازکلاس خارج شوند ؛علیرغم حضور به موقع در کلاس، تاپایان درس و کلاس علیرغم حفظ حرمت کلاس واجرای نظم ورعایت مقررات ،معلم را که مملو از فشارهای روحی است واز تبعیضات موجود رنج می برد ،  مجبور به ...



  • یک تجربه ی آموزشی مربوط به زمانی که معلم کلاس پنجم بودم

    دیروز داشتم به دفترخاطرتم نگاه می کردم .چشمم به یک تجربه ی آموزشی افتاد البته این تجربه مربوط به سال 1381 بود که در سال 1384نوشته بودم. آن سال من معلم کلاس پنجم بودم.  امروز وقتی خوندمش با خودم گفتم تایپش کنم و به عنوان یک تجربه ی آموزشی وارد وبلاگ کنم. یک تجربه ی آموزشی شیرین(پرواز بر بال خیال) زندگی و تعامل مستقیم با دانش آموزان بی تردید هر معلمی را مجهز به تجاربی می کند که هر کدام به نوبه ی خود می تواند بزرگ ترین سرمایه های زندگیش باشد . تجربه ی زیر نیز یکی از جالب ترین سرمایه های زندگی من است و از آن جهت که خود تجربه کردم برایم ارزشمند است. چند سال پیش زمانی که هنوز انواع روش های فعال تدریس را نمی شناختم آموزگار پایه ی پنجم شدم. روز اولی که با شوق کتاب های تدریس را به دانش آموزان معرفی می کردم وقتی به کتاب تعلیمات اجتماعی رسیدم و قسمت جغرافیا را به بچه ها نشان می دادم و از آن ها پرسیدم : خوب اسم این کتاب چیه؟ همگی یک صدا گفتند: جغد سیاه! و آنگاه شروع کردند به ابراز واکنش منفی نسبت به تاریخ و جغرافیا. از جواب شاگردانم چنان یکه خوردم که برای یک لحظه پیش خودم فکر کردم امسال در درس جغرافی حرفی برای گفتن ندارم . چندین روز فکر و ذکرم متمرکز این مسئله بود که چگونه نگرش منفی را نسبت به این دروس مثبت گردانم تا بالاخره جرقه ای در ذهنم درخشید ؛استفاده از قوه ی تخیل و خیال پردازی کودکانه ، همان چیزی که اگر در کلاس نتوانیم آن را خوب مدیریت کنیم دقیقاً نتیجه ی عکس می گیریم.وقتی به تمام جوانب راه حل فکر کردم آن را بهترین گزینه ی اجرا برای کلاسم یافتم . روز بعد با خوشحالی وارد کلاس شدم و گفتم بچه ها یک خبر خوب برایتان دارم یک خبر کاملاً غیر منتظره! امسال قرار نیست به شیوه ی کلاس های دیگر و سال گذشته تاریخ جغرافیا و تاریخ را یاد بگیریم . ما امسال می خواهیم در عالم خیال در ساعت جغرافیا به مناطق مختلف کشور مسافرت کنیم . همچنین بعد از این سفرها قرار است به کشورهای همسایه هم سفر کنیم . بچه ها با تعجب پرسیدند: خانم چگونه؟ در جواب گفتم مثل فیلم های مستند . در عالم خیال ما قهرمان این فیلم ها خواهیم بود . یکی از بچه ها پرسید با چه وسیله ای ؟ گفتم: با هر وسیله ی خیالی که خودتان دوست داشته باشید . اتوبوس ، قطار ، هواپیما و یا حتی بشقاب پرنده! من در هر جلسه سؤالاتی از شما می پرسم ( ارزشیابی تشخیصی) جواب صحیح شما بلیط سفر شما خواهید بود و آن گاه وقتی همه بلیط هایمان را تهیه کردیم چشم هایمان را می بندیم و با شمارش معکوس سفر آغاز خواهد می گردد. در این سفر بر فراز ابرها پرواز خواهیم کردو از آن بالا مناطق مختلف جغرافیایی را می بینیم ،  لذت می بریم و ...

  • تجربیات آموزشی معلمان ابتدایی

      فرصت را از دست ندهید با ما تماس بگیرید و تجربیات خود را سفارش دهید ۰۹۱۴۹۸۸۸۸۰۸   خرید آنلاين تجربیات مدون با کارتهای شتابی   ۷:۳۰صبح الی  ۲۳:۳۰ شب  فرهنگيان عزيز برای دیگر همكاران خود ما را پیشنهاد كنيد تجربیات معلم موفق   تجربیات معلم ریاضی  تجربیات مدون آموزشی  تجربیات آموزشی معلمان ابتدایی تجربیات یک معلم تجربیات کاری یک معلم تجربیات کاری معلمان ابتدایی تجربیات کاری معاون اجرایی تجربیات اموزشی اموزگاران تجربیات آموزشی دبیران تجربیات آموزشی و پرورشی تجربیات آموزشی و پرورشی تجربیات مدیران مدارس ابتدایی تجربیات دبیران زبان انگلیسی تجربیات شغلی دبیران زبان انگلیسی تجربیات شغلی آموزگاران تجربیات شغلی فرهنگیان تجربیات شغلی یک معلم تجربیات شغلی مربیان پرورشی تجربه های شغلی معلمان تجربه های شغلی فرهنگیان تجربه های یک معلم تجربه های یک معلم ابتدایی تجربه های یک معلم علوم تجربی تجربه های یک معلم ورزش تجربه های یک معلم موفق تجربه آموزشی درس ریاضی  

  • تجربه تدریس فارسی پایه دوم (مهنازآقاسی آموزگار دوم ابتدایی دبستان دخترانه صالح)

    يك تجربه : آموزگار تازه درس دوستان ما را داده بود وقرار بود هرگروه نقش يك شغل را در كلاس بازي كنند آن روز قبل از اين كه آموزگار پا به كلاس بگذارد لحظه اي ايستاد و به گفت وگو هاي بچه ها گوش كرد آنها درمورد شغل پدرانشان صحبت مي كردند و برخي هم به دروغ لاف زني مي كردند با وارد شدن معلم  نماينده برپا گفت وتا حدي از سروصداي كلاس كاسته شد . وقتي معلم خواست تا بچه ها سرجايشان بنشينند متوجه شد فاطمه در گوشه اي از كلاس ارام مي گريد پرسيد فاطمه جان چي شده چرا گريه مي كني ؟ طبق معمول مائده كه هميشه بي اجازه حرف مي زد گفت : اجازه خانم فاطمه گفت پدر من كارگر است وبعضي از بچه ها اورا مسخره كردند .  آموزگار چهره اي متفكرانه به خود گرفت دستانش را به هم كوبيد و گفت : بچه ها نمايش باشد براي بعد ابتدا بايد با يك سري از دوستان جديد آشنا شويد و مقابل چشمان متعجب بچه ها ايستاد واين طور شروع كرد:درتمام كارهاي سنگيني كه دراين كشور انجام مي شود، درتمام مغازه ها وكاميو نهاي باري كه بارهاي ما را اين طرف وآن طرف مي برند ، خانه هاي شما كه اين قدر زيبا ساخته شده ، ساختمان ها و آپارتمان هاي زيبايي كه مهندسان طراحي مي كنند ، كارخانه هاي بزرگ كه اين همه چيز توليد مي كنند فقط با همت كارگران زحمت كش انجام مي شود . مديرا ن و مهندسان وكارخانه داران فقط طرح مي دهند و اين همت بلند كارگران است كه يك كشور را به آبادي مي رساند همه ي ما از همين جا به اين افراد زحمت كش مي گوييم خسته نبا شيد وخداقوت . چهره ي فاطمه ازهم شكفت و بلند شد وبا غرور گفت : من پدرم را خيلي دوست دارم وظهركه به خانه رفتم دستانش را مي بوسم پشت سر او ديگر بچه ها نيز اعتراف كردند كه پدرشان كارگر است وبا تمام وجود دوستش دارند.

  • تجارب معلمان

    به طور کلی ریشه پیشرفت یک جامعه در توسعه فرهنگی و به کارگیری فنون صحیح تعلیم و تعلم نهفته است که بدون شک ، نیل به این اهداف مستلزم مدیریت صحیح کلاس معلمان و بهره برداری مفید توسط فراگیران و محصلین می باشد . باید کوشید تا با امکانات موجود دست کم بهترین راهکارها را برای رشد جامعه ارائه داد . یکی از این راهکارها بالا بردن سطح دانش فراگیران و متعاقباً حفظ دانسته های آنان است . کسب دانش مستلزم صرف وقت و انرژی فراوانی است و جامعه ای می تواند ترقّی کند که در آن دانش به طرزی صحیح منتقل شود و پس از انتقال نیز حفظ شود و حتی المقدور مرتب و به روز در آید . در امر آموزش راههایی برای جذب دانش آموزان وجود دارد که به اختصار به آنها اشاره می گردد . ایجاد علاقه :  درس را ساده و روان و قابل فهم برای دانش آموزان بیان کنیم بنیه علمی معلم ، فن بیان ، طرز لباس پوشیدن ، رنگ لباس و لحن معلم ، نحوه حرکت دست و صورت ،  ریتم ایستادن و حرکت معلم در کلاس در جلب نظر و توجه دانش آموزان بی تاثیر نیست . طرح سوالاتی قبل از تدریس و اینکه در همان ابتدا توجه آنها را به این امر جلب کنیم که در پایان تدریس پاسخ این سوالات پرسیده می شود این امر هم باعث می شود که فراگیران به درس توجه عمیقی داشته باشند . تشویق به جا و متناسب با روحیات و توان دانش آموز و اشاره به نکات مثبت اخلاقی و درسی فراگیران ، استفاده از تشویق های کلاسی ، تشویق های گروهی و در نظر گرفتن پاداش و جوایز مناسب . سکوت علمی : به این معنا که دانش آموزان با تمام توان خود درگیر موضوع درسی شوند که این درگیر شدن در نهایت منجر به فهم مطلب ارائه شده شود این فرآیند در جذب دانش آموزان بسیار موثر خواهد بود . تنوع در تدریسی : یکی دیگر ازراههای مهم جذب دانش آموزان عدم یکنواختی در تدریس می باشد . به این معنا که معلم باید از روش های مختلفی در تدریس خود استفاده کند . ایجاد تعامل برای جلب توجه در امر آموزش : با استفاده از کارگروهی و حل معما انجام نمایش می توانیم باعث بهبود یادآوری مطالب و جذب بیشتر دانش آ موزان در امر آموزش شویم . بازبرخورد سریع : اگر مطالبی به غلو جا افتاده اند می توان آنها را سریع تصحیح کرد که مرحله بعدی بر پایه غلط بنا نگردد . امکان ارتباط با سایر یادگیرنده ها و معلم : که این امر از طریق گفتگو مباحثه (بحث و تبادل نظر) – امکان موقعیت های مناسب برای نقد منطقی مطالب بین فراگیران امر آموزش را برای دانش آ موزان بسیار جذاب می کند . داشتن برنامه برای تدریس و تمام ساعات و دقایق آموزشی :  بی برنامگی معلم بچه ها را به سمت شلوغی و نوعی سردرگمی سوق می دهد . جذاب کردن کلاس درس با استفاده از خود ...

  • پیشنهادات سازنده برای حرکت وفعال سازی آ.پ

    به نام خالق هستی بخش ارزش واعتبار هر شخص به میزان تخصص اوست . حضرت علی (ع) پیشنهادات، برداشت ها وتجارب  از یک نماینده ی گروه آموزشی با عنوان :             ((همه در خدمت دانش آموزان ایران )) از آنجا که گروههای آموزشی آموزش وپرورش ، تخصصی ترین ومهم ترین بخش از بدنه ی آموزش وپرورش در جهت هموار نمودن مسیر تعلیم وتربیت به وجود آمده وباید در خط مقدم ،با معلمان ودانش آموزان از نظر کم وکیف یاددهی ویادگیری در تعامل وتبادل باشد و تنها گروهی می باشند که تقریبا فارغ از نظام بروکراسی وسیستمی وقت گیر مستقیما در امر تدریس وکلیه ی مسایل مربوط که به نوعی در تربیت علمی واخلاقی دانش آموزان ما تاثیر دارند وارد عمل می شوند ومی توانند برسرعت وکیفیت آموزش وپرورش تاثیر گذار باشند ، اما به نظر اینجانب ، با استناد به موارد زیر ، در پایان به نتیجه ی مطلوب نمی رسد واینجانب وشما عزیزان با توجه به وظیفه وتعهدی که به آموزش وپرورش وفرزندان این سرزمین پاک داریم موظفیم با حساسیت خاص در جهت رشد وارتقای این عزیزان در هر جهت بکوشیم . لذا در جهت بهبود کمی وبه خصوص کیفی این تیم  کارشناسی پیشنهادات همراه راهکارها وتجارب مفید  را ارائه می نمایم که امید وارم مسئولین محترم با پیگیری واقدام عملی خودشان جان وروح تازه ای به گروههای آموزشی بدهند .و آن را از حاشیه به متن بازگردانند . 1.      انتخاب معلمان فعال ودلسوز وخلاق وعلمی به عنوان نمایندگان گروه آموزشی پایه ها . واقعا کسانی انتخاب شوند که میزان ابتکار و نوآوری وعملکرد آنها مشهود بوده وتوان وانرژی مضاعفی دارند نه بر اساس سایر روشهای خطی و... وانتخاب فقط یک نفر برای هر پایه چرا که در طول سال به خاطر مخالف بودن شیفت کاری هیچ تعاملی صورت نمی گیرد . 2.      درخواست طرح وبرنامه ی ابتکاری قابل اجرا در طول سال برای تحول بخشی به آموزش وپرورش در حیطه ی معلمان ودانش آموزان بامستندات وروش های اجرا ، وانتخاب افراد براساس کم وکیف طرح وبرنامه وکارایی افراد به دور از  هر گونه تعارف ویا انتخاب افراد براساس تیپ شخصیتی آرام یا حرف گوش کن یا ... !! 3.      حذف یا کاهش شدید بازدید از کلاس های درس به دلیل وقت گیر بودن با روش های تکراری معمول وخطی که با یک بار بازدید نتیجه ای هم حاصل نمی شود وجایگزین کردن گردهمایی های تخصصی وکلاس کارگاهی به جای روش های سنتی ، پرسش وسوال از کتاب یا بررسی چک لیست ودفتر کلاسی ، چرا که این مستندات سلیقه ای  بوده وهر معلم می تواند روش خاص ابتکاری برای خود داشته باشد  .  بلکه بمباران افکار منفی همکاران ومجهز کردن وتقویت  موتور اصلی وکاری وخط مقدمی های آموزش وپرورش یعنی معلمان. 4.      ...

  • تجربه بر اساس اقدام پژوهی(ترغیب معلمان به اجرای طرح های گروه های آموزشی منطقه)

    بسمه تعالی مدیریت آموزش و پرورش منطقه 3 تهران عنوان چگونه توانستم در راستای تحول بنیادین معلمان را به اجرای طرح های گروه های آموزشی ترغیب کنم؟ معلم پژوهنده زينت زارع مدرک تحصیلی لیسانس محل پژوهش گروه های آموزشی ابتدایی استاد راهنما جناب آقای سادئی سال تحصیلی91-90         موضوع پژوهش ترغیب معلمان به اجرای طرح های گروههاي آموزشی در راستای تحول بنیادین   گروه های آموزشی ابتدایی 91-90 حمد و سپاس   حمد و سپاس خدایی را سزاست که شکرشاکرین و حمدحامدین و ذکر ذاکرین و سعی خالصین متوجه درگاه اوست . با تشکر از مسئولین محترم ضمن خدمت آموزش و پرورش منطقه 3 تهران که موضوع مهم اقدام پژوهی را دنبال می کنند و برای معلمان انگیزه نوشتن تجارت ارزنده خود را فراهم   می آورند . مراتب سپاس و قدرانی خود را از استاد محترم ، جناب آقای سادتی و آقای قطرانی تقدیم می دارم که راهنمای خوبی برای من در انجام این پژوهش بودند . این پژوهش را تقدیم می کنم به ولی عصر (عج) و تمامی همکارانی که در موفقیت من سهمی داشتند.                       چکیده    پس از 19 سال سابقه کار در آموزش و پرورش و همکاری های پاره وقت با گروه های آموزشی مشاهده می کردم که: طرح هایی در دستور کار گروه های آموزشی قرار می گیرد که در آن یادگیرنده می تواند ، درک عمیق خود را از یک زمینه ی یادگیری به نمایش می گذارد. با توجه به اینکه نقش آموزش و پروش ، با پیشرفت روز افزون علوم و تکنولوژی وفن آوری ، دگرگون شده است،به طوری که امروزه وظیفه ی اصلی نظام آموزشی،کشف و پرورش استعدادها و توانایی های دانش آموزان ، برای شرکت در فعالیتهای سازنده اجتماعی است و طرح های مذکور در جهت ایفای همان نقش است . اما مورد استقبال چندان مدارس قرار نگرفته بود . با قرار گرفتن در گروه های آموزشی به صورت تمام وقت و با توجه به همکاری هایی که به صورت پاره وقت در سال های گذشته با این واحد داشتم و خودم نیز طرح ها را درکلاس اجرا کرده و موثر می دیدم،پایین بودن آمار استقبال از طرح ها ناراحتم می کرد . پس ضرورت دیدم همت خود را در اجرای بهتر طرح های علمی و پژوهشی دانش آموزان و معلمان بکار ببندم. مهمترین هدف ها در این فعالیت تحقیقی عبارتست از : 1- فعالسازی مدیران و معلمان و دانش آموزان به اجرای طرح های سازنده گروه های آموزشی 2- آشنایی همکاران و دانش آموزان با چگونگی شرکت در طرح ها 3- افزایش توانمندی معلمان در جهت اجرای برنامه های تحول بنیادین 4- تشویق همکاران و دانش آموزان در ایجاد انگیزه و نشاط در یادگیری روش این پژوهش میدانی- توصیفی است . جامعه آماری کلیه مدارس منطقه 3 تهران و حجم نمونه 85 مدرسه ( 30 ...

  • روزهای معلمی من... من و کلاس سوم...

    قبل از هر چیز از نظرات سازنده ی همه ی دوستان و همکارانم متشکرم اما لازم است نکاتی را عرض کنم : اول اینکه قصد من تخریب یا انتقاد از شخص خاصی نیست. این عادتی است که متاسفانه در همه ی ما وجود دارد. اینکه بخواهیم به فرد یا افراد خاصی نسبت دهیم اصلا درست نیست.  دوم اینکه عادت کنیم در محیط های آموزشی کار همدیگر را بدون توجه به مقام و جایگاهی که داریم نقد کنیم و راهکارهای سازنده ارائه دهیم . این موضوع بعضا در برخی از محیط های آموزشی با سوء تعبیرهایی مواجه می شود و ما با این تصور مواجه می شویم که شخص انتقاد کننده قصد تخریب دیگران را دارد که واقعا اینگونه نیست . آنچه مهم است این است که همه ی ما دوست داریم محیط آموزشی مان بهترین باشد. سوم از نظر من این یک تجربه است . تجربه ای که شایسته است بررسی شود و می شود در فضای اینترنت به اشتراک گذاشته شود . می تواند برای معلم های جوان آموزنده باشد یا برای مسئولینی که  علاقمند به بهبود شاخص های آموزشی هستند  خواندن این مسائل می تواند زوایای پنهان مسائل حاشیه ای را روشن سازد. و آخر اینکه بیایید بدون قضاوت درباره ی فرد یا افرادی که در این تجربه حضور دارند خاطرات مرا بخوانید . اگر قرار است چیزی محکوم شود آن عملی است که اثر بدی بر دیگران می گذارد نه شخص عامل!!!...من به شخصه کسی را مقصر نمی دانم !!!! این مسائل در هر کاری پیش می آید دوست داشتم درباره اش بنویسم تا شاید در آینده کمتر شاهدش باشیم!!! و اما ادامه خاطرات... من تدریس در کلاس سوم را در حالی شروع کردم که شایعات کم کم به گوشم می رسید و بیشتر متعجبم می کرد . یکبار می شنیدم که این انتقال اجباری پیشنهاد انجمن اولیا و مربیان است چرا که فرزند رئیس انجمن کلاس پنجم است !!!!... بار دیگر می شنیدم که برای تقویت پایه پنجم این تصمیم گرفته شده و هدف بر این است که با آوردن کادر قوی میزان قبولی در آزمون مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی را به سه و یا چهار برابر زمان ما برسانند!!!... همه ی اینها را می شنیدم و سئوال بزرگی  ذهنم را اشغال کرده بود و آن اینکه دلیل اصلی این انتقال اجباری واقعا چیست؟!!!چون هر دو دلیل خیلی منطقی به نظر نمی رسید!!!دلیلی که تا امروز کسی به خودش زحمت نداد برای من مشخص کند که علت این تصمیم گیری چه بوده است. اگر من به عنوان یک معلم برای آن محیط آموزشی فرد مفیدی به نظر نمی رسیدم عرفا و اخلاقا باید در فصل نقل و انتقال به من گفته می شد تا بتوانم به مدرسه ی دیگری بروم!!!شاید این مدرسه به تجربه ی من احتیاجی نداشت اما قطعا مدارس دیگری پیدا می شد که به یک معلم پایه پنجم احتیاج داشته باشند. همه ی اینها وقتی آزار دهنده می شود که می بینی مدرسه به معلم کلاس پنجم ...

  • تجربه وشگردهای اداره ی کلاس (آموزگارپایه دوم دبستان استادریحان شهرضا)

    1-   1-  ایجاد انگیزه مثلا ً با ایجاد روابط دوستانه ورودربایستی2-   2- تفاوتهای فردی.ازجمله تفاوت دریادگیری-تفاوت در ضریب هوشی-تفاوتهای فرهنگی –بیش فعالی3-   3-  معلم متکلم وحده نباشد.ازتخته-رسم شکل –نمونه کار-وسایل کمک آموزشی ومشارکت دانش آموزان استفاده نماید4-     با دانش آموز مجادله نکند 4-فرهنگ آموزش خانوادهنتایج :معلم یکی از عوامل تاثیر گذار است وبا استفاده ازفنون ومهارت های  متفاوت می تواند فضای لازم را برای آموزش فراهم کند.( آن کس به مقصد می رسد که عزم و اراده دارد ، نه تمنا و آرزو  )

  • تجربه یک معلم

    سخت آشفته و غمگین بودم …به خودم می گفتمبچه ها تنبل و بد اخلاقند دست کم می گیرند درس ومشق خود را … باید امروز یکی را بزنم ، اخم کنم و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند …خط کشی آوردم در هوا چرخاندم!چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطیدمشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید!اولی کامل بود،خوبدومی بدخط بودبر سرش داد زدم ...سومی می لرزید ...خوب، گیر آوردم !!!صید در دام افتادو به چنگ آمد زود ...دفتر مشق حسن گم شده بوداین طرف، آنطرف، نیمکتش را می گشتتو کجایی بچه؟؟؟بله آقا، اینجاهمچنان می لرزید ..."پاک تنبل شده ای بچه بد""به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند""ما نوشتیم آقا"بازکن دستت را ...خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنماو تقلا می کردچون نگاهش کردمناله ی سختی کرد ...گوشه ی صورت او قرمز شدهق هقی کرد و سپس ساکت شد ...همچنان می گریید ...مثل شخصی آرام، بی خروش و نالهناگهان حمدالله، درکنارم خم شدزیر یک میز، کنار دیوار،دفتری پیدا کرد ...گفت : آقا ایناهاش،دفتر مشق حسن !چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بودغرق در شرم و خجالت گشتمجای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بودسرخی گونه او، به کبودی گروید ...صبح فردا دیدمکه حسن با پدرش و یکی مرد دگرسوی من می آیند ...خجل و دل نگران،منتظر ماندم منتا که حرفی بزنندشکوه ای یا گله ای، یا که دعوا شایدسخت در اندیشه ی آنان بودمپدرش بعدِ سلام،گفت : لطفی بکنید،و حسن را بسپارید به ماگفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟گفت : این خنگ خداوقتی از مدرسه برمی گشتهبه زمین افتادهبچه ی سر به هوا،یا که دعوا کردهقصه ای ساخته استزیر ابرو و کنار چشمش،متورم شده استدرد سختی دارد،می بریمش دکتربا اجازه آقا ...چشمم افتاد به چشم کودک ...غرق اندوه و تاثر گشتممنِ شرمنده معلم بودملیک آن کودک خرد وکوچکاین چنین درس بزرگی می دادبی کتاب ودفتر …من چه کوچک بودماو چه اندازه بزرگبه پدر نیز نگفتآنچه من از سرخشم، به سرش آوردمعیب کار از خود من بود و نمیدانستممن از آن روز معلم شده ام …بعد از آن هم دیگر در کلاس درسم نه کسی بد اخلاق نه یکی تنبل بود او به من یاد بداد درس زیبایی را ...که به هنگامه ی خشمنه به دل تصمیمینه به لب دستورینه کنم تنبیهییا چرا اصلا من عصبانی باشمبا محبت شاید، گره ای بگشایمبا خشونت هــرگــز ...                     چه خوب است با لبخند وارد مدرسه و کلاس شویم با لبخند در مدرسه و کلاس بمانیم و با لبخند مدرسه و کلاس را ترک کنیم

  • تجربه هایی در خصوص ایجاد علاقه در دانش آموزان

    چگونگي ايجاد علاقه در بين دانش آموزان         در مورد علاقه يا عدم علاقه بسيار در كتابها خوانده و يا از زبان ديگران شنيده ايم و دلايل و راهكارهاي بسياري برايمان آورده اند اما بنده اين بار با تكيه بر مطالب علمي كه بسيار كمك كار ماست سعي كردم نوشته ام را با تركيبي از تجربه و مطالب علمي شروع و يك نتجيه گيري قابل قبولي از آن داشته باشم اگر قدري تأمل كنيم مي بينيم كه كودكي كه در پيش دبستاني يا در سالهاي اوليه مدرسه پايه اول و دوم يك ساعت قبل از مدرسه با ذوق و شوق و علاقه آماده رفتن به مدرسه ميشود حتي والدين نيز نمي توانند مانع زود رفتن آنها در هواي نامناسب به دبستان شوند آيا اين عمل كودك را چيزي جز شوق و علاقه ميتواند ورق بزند طبعا خير ، اما چه شده است همين كودك بعد از چند سالي آرام آرام از مدرسه فراري مي شود و پدر و مادر نيز نمي توانند او را وادار به ادامه تحصيل نمايند و در نهايت ترك تحصيل مي نمايد يا با نمرات ناپلئوني به سختي قبول مي شود . آيا غير از اين است كه دليل اين بي علاقه اي را بايد در مدرسه و كتابها و سبك و سياق مدرسه و معلمان بايد جستجو كرد ، پس بياييد قدري به خودمان بيانديشيم و چگونگي ايجاد علاقه را در اين گونه دانش آموزان پيدا نماييم .      به ياد دارم كه در زمان كلاس از اولياء و دوستان و همكلاسانم مي شنيدم كه فلاني داراي ذهن بالايي است و درس را خوب مي فهمد و شاگرد ممتاز است و ما هم به اينگونه افراد احترام خاصي قائل بوديم و شايد طرح اين موارد از سوي اينگونه افراد برايم قدري ناراحت كننده بود كه چرا ما و امسال ماها داراي چنين ذهن و استعدادي نيستيم و اصلا بيان اينگونه دلايل در واقع ترمزي بود براي كساني كه مي خواستند بيشتر تلاش كنند و درس بخوانند و ما قبول مي كرديم كه فقط خداوند به آنها استعدادخوبي داده و بقيه به هيچ وجه نمي توانند همپاي آنها شوند و همين امر باعث مي شد كه بقيه دست از تلاش بر دارند و كم كم قبول كنند كه نمي توانند رشد نمايند چرا كه آنها داراي ذهن و استعدادخدادادي هستند و ما خير و عامل اصلي رشد را منتصب به شخص نمي دانستيم « البته كه در هركاري بايستي به خداوند توكل كرد» .     اكنون با پيشرفت علم متوجه شديم تمام آن عقايد پوچ و باطل بوده است به فكر افتاديم كه چگونه دانش آموزان و فرزندانمان شاگردان ممتازي شوند و چگونه بتوانيم دانش آموزان كوشايي داشته باشيم ؛ شايد جواب اين سؤال در ظاهر بسيار ساده باشد و آن يك كلمه است « علاقه » اما چگونگي ايجاد علاقه برايم بسيار مهم است و پيدا كردن راه حل براي اين سؤال بسيار سخت است ؛ دانش آموزي كه فرار را بر قرار در مدرسه ترجيح مي دهد ؛ چگونه مي توان در او ايجاد ...