ترمینال زنجان

  • گزارش سفر زنجان به ماسوله

    به نام خدای زیبا سفر با حرکت از ترمینال غرب راس ساعت ۶:۱۵ صبح با حرکت اتوبوس به سمت زنجان آغاز شد. صبحانه در داخل اتوبوس صرف شد و بچه ها یه کمی استراحت کردند.  ساعت ۱۰.۱۵ به ترمینال زنجان رسیدیم...اونجا فاروق که از سنندج خودشو به زنجان رسونده بود به گروه ما اضافه شد. از اونجا آقا بهزاد که با هماهنگی قبلی من مینی بوسی رو برای بردن ما به آق گدوک مهیا کرده بود نیز به ما اضافه شد. بعد از بر طرف کردن حاجات اولیه حرکت کردیم و حوالی ساعت ۱۲ به آق گدوک رسیدیم و پس از حرکت و گذشت چند ساعتی ساعت ۱۳:۳۰ به مدت ۴۵ دقیقه در نزدیکی روستای گمان به صرف ناهار پرداختیم. پس از آن به سمت روستای شیر مشه حرکت کردیم. تا ساعت۲۰ که به شیر مشه رسیدیم...بالغ بر ۲۰ بار از رودخونه گذشتیم که به دلیل کمبود وقت مجبور به عبور با کفش بودیم...که این مسئله باعث ناراحتی بعضی از اعضای(آقای ع) گروه شد و سرعت گروه را به میزان قابل توجهی کم کرد.  تا اینکه به روستای شیر مشه رسیدیم و آتشی روشن شد و به صرف  شام پرداختیم....پنج شنبه صبح راس ساعت ۷:۱۵ به سمت روستای ایچ حرکت کردیم....تا اینکه در ساعت ۱۰ به روستای ایچ رسیدیم و به صرف صبحانه پرداختیم.... ۳ نفر از اعضای گروه به علت خستگی- گروه رو به سمت زنجان و سپس تهران ترک کردند... سپس با اجاره کردن یک دستگاه خاور به سمت روستای نوکیان حرکت کردیم...که ساعت ۲ به نزدیکی روستای نوکیان رسیدیم که راننده از بردن ما به جاده خاکی سر باز زد که این قضیه با اشتباه آقای (ب) همراه شد و در حدود ۲ ساعت مسیر اشتباهی رو رفتیم و برگشتیم...که آقای (َع.م) معروف به ( مر..) بسیار عصبانی شدن....که من در همین جا از این اشتباه عذر خواهی می کنم.... پس از صرف ناهار در ساعت ۵:۳۰ در نزدیکی روستای سیاه ورود به سمت روستای سیو حرکت کردیم...که با توجه به تاخیر بوجود آمده در ساعت ۱۸:۳۰ به اولین سربالایی مسیر رسیدیم... اینجا احساس کردیم که خیلیم بد نشد که دیر رسیدیم...چون سر بالایی رو در خنکی کامل و بدون آفتاب طی کردیم... ساعت ۲۱:۲۰ به روستای سیو رسیدیم که آقا بهزاد با هماهنگی یکی از روستایی ها اتاقی رو برای ما اجاره کرد...و با این کارش شادی رو دوباره به گروه برگردوند و بچه ها با روشن کردن آتیش حسابی خوش گذروندن..بعدشم همه با خیال راحت تو خونه ی گرم و نرم خوابیدن... جمعه صبح طبق روز قبل بعد از صرف صبحانه گروه به سمت ماسوله حرکت کرد...لازم به ذکره که با رفتن اون سه نفر در روز دوم سرعت گروه بطور قابل توجهی زیاد شده بود....در حدود ساعت ۱۱ بود که به بالای ارتفاعات شهر ماسوله رسیدیم واز اینجا به بعد سر پایینی شروع شد... گروه از اینجا به بعد خسته به نظر می رسید ... ولی به دلیل زیبایی ...



  • ترمینال غرب

    ترمینال غرب بزرگترین ترمینال تهران 50 هکتار زمین را به خود اختصاص داده است و در سال آغازین دهه هفتاد شکل گرفت. 190 شهر کشور در فهرست مقاصد نهایی این ترمینال واقع شده است. 16 شرکت تعاونی و 21 شرکت اتوبوس رانی و 7 شرکت سواری مسافربر هم مسافران را جابجا می کنند. اگر قصد مسافرت به استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، قزوین، ایلام، گیلان، زنجان، همدان، کرمانشاه و مازندران را دارید می توانید به این ترمینال بروید. در زمن کشورهای ترکبه، ارمنستان، گرجستان، سوریه، عراق و آذربایجان هم جز مقاصد بین المللی این ترمینال هستند. اتوماسیون حمل بار از دیگر خدمات خاص این پایانه است که مسافران می توانند از آن استفاده کنند.

  • در ترمینال غرب تهران

    اينجا ترمينال غرب تهران است. جايي بسيار شلوغ ، پر سر و صدا ، نه چندان تميز، بزرگ ، نامنظم، بد ريخت و تحقيقا" آلوده . تقريبا"همه جور قيافه اي را در اينجا ميتوانيد ببينيد از بچه گرفته تا بزرگ ، زن و مرد، پولدار و بي پول ، آدمهاي بسيار شيك و قيافه هايي با لباسهاي مندرس و حتي كثيف ، خلاصه جايي است كه محل تلاقي هفتاد و دو ملت است .<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> ترمينال غرب جايي است كه همه ميايند كه بروند به ديارشان يا شايد از ديارشان ميايند به تهران براي رفع مصيبتي ، گرفتاري، درد سري، خريدي ، دكتري ، بيمارستان مجهزي ، يا خريد دارو هاي نايابيكه فقط در تهران يافت ميشود . به عبارت ديگه كمتر كسي را شما در اينجا ميتوانيد ببينيد كه براي مسافرت و ديدن تهران آمده باشد البته اين ابر شهر يك خصوصيت ديگه هم دارد و آن اينكه بالاخره هر كسي فاميلي در اينجا دارد تا ناگزير نباشد در هنگام مسافرت به هتل برود و از پس مخارج هتل بر نياد. مردم همه در اينجا در حال دويدن هستند گويي هميشه ميترسند بليط تمام شود و صندلي گيرشان نيايد همه ميدانند كه ماندن شبي در تهران آنقدر گران تمام ميشود كه هر طوري شده بايد رفت ولو در بوفه كه مثل قبر است . در اينجا آرامش اصلا" مفهومي ندارد مگر براي آن سربازي كه خسته از آموزش نظامي و با تني عرق كرده و پوتين هاي گنده بي خبر از تمام عالم روي چمن خوابش ميبرد آخه از نظر او اين محيط سگش ميارزه به محيط پادگان و گرنه صدا به صدا نميرسد در همين موقع صداي نكره اي داد ميزند تبريز، كرمانشاه، سنندج، رشت بدو بدو ولوو دارم بدو بيا . بيسكويتي ميخرم كه بخورم و در همان حال قدمي بزنم هوا بس ناجوانمردانه گرم است ودر ترمينال هم گرمتر و از تنها چيزي كه خبري نيست تهويه و دستگاه خنك كننده است لذا از چار ستون بدنت شر شر عرق ميريزد .  چند متر انطرف تر در بيرون ترمينال سربازي در حال لخت شدن است كنجكاو ميشوم و نگاهش ميكنم در گوشه تاريكي است شلوارش را در آورده تاكرد، شورت قرمز خط دارش معلوم است خودش را جمع ميكند و همه خرت و پرتش را در كيسه گنده اي مي ريزد و قفل ميكند گتر شلوارش را با وسواس تمام تنظيم كرده پوتين ميپوشد و سرحال ميرود . كمي جلوتر مردي با 5 زن و8بچه به چشمم ميخورند در بغل يكي از خانمها بچه شيرخواره اي شيشه شير بدست و رو كول هر بچه اي ساكي حمل ميشود من نميدانم اين همه ساك براي چيست ؟ مگه از اروپا آمده است؟عجب بلبشويي است؟ چطور يك مرد و اين همه عائله، سر سام ميگيرم . كمي آنسوتر بچه اي گريه ميكند و با زبان محلي از پدر آب ميخواست پدر ليوان بدست دنبال آب ميرود با ليواني نيمه پر برميگردد و به سمت بچه دست دراز ميكند اما ...

  • اشنایی با استان کردستان - Kordestan - Kordistan

    اشنایی با استان کردستان -  Kordestan - Kordistan

    معرفیاستان کردستان یکی از استان‌های کردنشین در غرب ایران است. این استان از سمت غرب به منطقه خودمختار کردستان کشور عراق، از سمت شرق به استان همدان، از سمت شمال به استان آذربایجان غربی و از سمت جنوب به استان کرمانشاه محدود شده‌است. ساکنان استان کردستان به زبان‌ کردی سخن می‌گویند. مرکز این استان، شهر سنندج استکردستان پنجره ایی به ایرانیان اصیل است ، می توان اهالی کردستان را ایرانی ترین ایرانیان نام برد ، زبان کردی امروزی دارای بیش از هفتاد درصد زبان اصیل ایرانی(پهلوی) را دارا می باشد شما در کردستان شاهد مردمی خونگرم و بسیار مهمان نواز خواهید بود ویژگی هایی که ایرانیان کهن را با آن می شناختند برای علاقه مندان به اکوتوریسم- طبیعت گردی، کوهستانها و مناظر طبیعی استان کردستان بسیار منحصر به فرد است رفتن به استانبا هواپیمافرودگاه سنندج در جنوب این شهر ، واقع در جاده کامیاران می باشدبا اتوبوساز شهرهای مختلفی برای این استان اتوبوس وجود داردبطور روزانه اتوبوس از سلیمانیه عراق به سنندج وجود داردشهر سنندج دارای دو ترمینال اتوبوسرانی در شمال و در شرق شهر می باشد، ترمینال شمالی به ترمینال سقز معروف است و ترمینالی اصلی شهر در شرق واقع است و برای بیشتر شهرها اتوبوس داردبا اتومبیلشما با اتومبیل نیز می توانید وارد این استان بشوید مهمترین مسیرهااز شرق از زنجان از مسیر زنجان -بیجار قیدار -بیجار و از همدان از مسیر همدان -قروهاز غرب از عراق از مسیر سلیمانیه - بانه و سلیمانیه - مریواناز شمال از آذربایجان غربی از مسیر تکاب -بیجار و بوکان -سقز و سردشت -بانهاز جنوب از مسیر کرمانشاه - باختراناز تهران تا سنندج حدود 525 کیلومتر راه استفاصله سنندج تا بیجار حدود 142 کیلومتر استفاصله سنندج تا مریوان حدود 126 کیلومتر استفاصله سنندج تا بانه حدود 242 کیلومتر استفاصله سنندج تا قروه حدود 87 کیلومتر استفاصله سنندج تا کامیاران حدود 70 کیلومتر استفاصله سنندج تا دیواندره حدود 98 کیلومتر استفاصله سنندج تا سروآباد حدود 92 کیلومتر استفاصله سنندج تا دهگلان حدود 51 کیلومتر استفاصله سنندج تا یاسکوند حدود 211 کیلومتر استفاصله سنندج تا سریش آباد حدود 96 کیلومتر استشهرهای استان کردستان:آرمرده - بابارشانی - بانه - بوئین سفلی - بیجار - چناره - دزج - دلبران - دهگلان - دیواندره - زرینه - سروآباد - سریش آباد - سقز - سنندج - شویشه - صاحب - قروه - کامیاران - کانی سور - مریوان - موچش - یاسوکند

  • گزارش صعود زمستانی دماوند(شمالشرقی)

    گزارش صعود زمستانی دماوند(شمالشرقی)

    به نام خالق کوه هاصعود زمستانی دماوند، یال شمالشرقی و جنوبیدهم الی چهاردهم دی ماه 92 پس از اجرای چندین برنامه آمادگی (سبلان، سندان شبانه، سه قله دینگه داغ-آغ داغ-خیرالمسجد و سندان روزانه) تیم با 10 نفر بسته میشود. شش روز قبل از برنامه، مدام پیگیر هوای منطقه هستم. روز به روز پیش بینی ها کامل تر و دقیق تر میشوند. استرس بسیاری دارم. اگر برنامه در این تاریخ اجرا نشود تا آخر امسال دیگر فرصتی برای اجرای آن مهیا نخواهد شد. به یاد تلاش آن دسته از دوستانی می افتم که ماه ها با انگیزه صعود زمستانی دماوند نه فقط از جان، بلکه از وقت و زندگی و سرمایه و کانون گرم خانواده مایه گذاشته اند تا بتوانند با حضور در این برنامه کارنامه کوهنوردی شان را درخشان تر کنند. فکر کردن به این موضوع به سنگینی این مسئولیت بزرگ بر دوشم می افزاید. پیش بینی آب و هوا تکمیل میشود. سه روز هوای ابری و بارش پراکنده و نیم روز آفتابی. این هوا برای نفراتی که میخواهند برای اولین بار دماوند زمستانی را تجربه کنند نگران کننده است. فکر تغییر زمان اجرا، من را به بن بست می کشاند. مشورتی با دوستان میکنم و پیشنهاد دو جبهه روزنه ای بر ذهن بسته ام ایجاد میکند. هرچند بر بزرگی برنامه می افزاید ولی به کم شدن ریسک خطرش می ارزد. تدارکات برنامه با همکاری تک تک بچه های انجمن، حتی آنهایی که در برنامه حضور نخواهند داشت، مهیا میشود. به لطف هیئت کوهنوردی زنجان، از بابت لوازم مورد نیاز که از همان ابتدا دغدغه ی ذهنمان شده بود تجهیز شدیم که جا دارد بابت این لطف بزرگ از تک تک مسئولین هیئت به خصوص ریاست محترم "جناب آقای بیات منش" تشکر ویژه به عمل آورم. جلسه توجیهی و هماهنگی، عصر روز دوشنبه با حضور تمامی اعضای تیم برگزار میگردد. لوازم فردی و گروهی چک شده و نکات مورد نیاز یادآوری میشود. نفرات دو جبهه اعلام شده و با مشورت همه دوستان، لیست مواد غذایی مورد نیاز به تصویب میرسد.شب قبل از حرکت با اس ام اسی غیر منتظره حسین اوجاقلو، یکی از نفرات پرتلاش و زحمت کش از حضور در برنامه انصراف میدهد. سعی در تغییر دادن تصمیمش دارم ولی هنگامی که فهمیدم دلیل انصرافش مشکلات خانوادگی اش است دیگر اصراری نکردم. چون خودم طعم تلخ چنین قضیه ای  را سال گذشته چشیده ام...ساعت 8 صبح روز سه شنبه بدون دقیقه ای تاخیر با بدرقه دوستان با یک دستگاه مینی بوس به راه می افتیم و این عدم تاخیر خبر از جدی بودن اعضای گروه برای این برنامه میدهد و بسی باعث خوشحالیست.بعد از عبور از تهران، وارد جاده هراز میشویم و از راه فرعی پلور، ساعت 16 به قرارگاه فدراسیون میرسیم. چهار نفر تیم جبهه جنوبی به سرپرستی محمد ژاله رفعتی از ما جدا شده ...

  • سفرنامه زنجان

    سفرنامه زنجان

    صبح روز پنج شنبه بود که دانشجویان رشته مدیریت جهانگردی موسسه آموزش عالی گنجنامه برای بازدید از مراکز تاریخی استان زنجان « مربوط به درس فرانت آفیس ، استاد رسولی » راهی سفر شدند ومن دبیر انجمن علمی مدیریت جهانگردی به همراه آقای حمیدرضا والی مسئول سایت انجمن علمی مدیریت جهانگردی برای تهیه گزارش از سفر با آنها همراه شدیم.     قرار بود که همه ی بچه ها به دانشگاه بیایند و از آنجا راهی سفر شویم . ساعت 30 :5 بامداد من در دانشگاه بودم . هنوز همه ی بچه های نیامده بودند با چند نفر از بچه ها مشغول صحبت بودیم که استاد رسولی هم آمد . همه ی بچه ها با ذوق و شوق با یک کیف پر از خوراکی وارد دانشگاه می شدند . چند نفر از بچه ها که مسئول تدارکات بودند مواد خوراکی که تهیه شده بود را به داخل اتوبوس می بردند چند     همه وارد اتوبوس شدیم استاد رسولی مشغول حضوروغیاب بچه ها بود و بعداز کامل شدن بچه ها در ساعت 00 :6 حرکت کردیم عده ای از بچه ها دربارة استان زنجان مطالبی آماده کرده بودند و مشغول خواندن مطالب بودند که موقع ارائه ی گزارش آماده باشد ، بعضی راجع به شب قبل ازسفر صحبت می کردند . اینکه تا صبح نخوابیدند و شوق و ذوق سفر را داشتند . بعداز چندین دقیقه که از  حرکتمان سپری گشت ماشین  در ترمینال اتوبوس پارک کرد . استاد به بچه ها می گفت که بچه ها برای نماز صبح آماده شوید . همه از ماشین پیاده شدیم بعداز نماز صبح دوباره به راه افتادیم . در بین راه چند واحد اقامتی بین راهی دیدیم ازظاهر آنها پیدا بود که نوساز بودند . هوا داشت کم کم روشن می شد که پایگاه نوژه همدان را طی کردیم . از آنجا که ما در زمستان سفر می کردیم ، زمین خشک و بی آب و علف بود با درختهای خشک اما مناظر خیلی زیبایی خلق شده بود که از دیدن آنها لذت می بریدم . در 65 کیلومتری غار علیصدر رستوران مهمانپذیر گلها را دیدم چندین تخت و قالیچه هایی را که روی آنها انداخته بودند در آنجا وجود داشت اما ما در آنجا توقف نکردیم هرچه به طرف زنجان می رفتیم هوا سردتر می شد در راه شیرین سو گرد سفیدی از برف زمین را پوشانده بود . اولین روستایی که با آن مواجه شدیم روستای اورقین بود خانه ها شکل ساده ای داشتند و با آجر ساخته شده بودند اکثر خانه ها یک طبقه بود و کمتر خانه ای پیدا می شد که نوساز باشد . داخل روستا هنوز آسفالت نشده بود و یک سطح و پراکنده بودن خانه ها شکل جالبی به روستا می بخشید. در 25 کیلومتری شیرین سو بودیم ، هوا کاملاً مه آلود بود تا چند متر بیشتر دیده نمی شد . داخل اتوبوس همه با هم صحبت می کردند .  یکی از دانشجویان سرش توی برگه هایش بود که استاد  ایشان را برای ارائه مطالبش فراخواند ،   ایشان هم از جایش ...

  • آدرس ستادهای ترخیص خودرو در تهران

    آدرس ستادهای ترخیص خودرو در تهران

    با سلام و صلوات رفتم پارکینگ ثامن و موفق به  دریافت یک برک  : « قبض ویژه خودروهای متوفقی در پار کینگ های طرف  قرارداد » گردیدم.اولین اقدام رفتن به ستاد ترخیص خودرو بود  آدرس ستاد های ترخیص خودرو پشت برکه به این شرح درج شده است: 1 -  ستاد ترخیص خودرو مرکز : شامل مناطق (2-5-6- 7-8-9-18-21-22 - یگان عملیات -گشت شب )  به آدرس : تهران خیابان آزادی - بزرگراه یادگار امام  - خیابان حبیب الهی - بلوار گلها - خیابان زنجان شمالی - پشت کلانتری 118 ستارخان 2-  ستاد ترخیص  خودرو شمال : شامل مناطق (1-3-4 ) به آدرس - تهران - خیابان دکتر شریعتی - جنب حسینیه  ارشاد - خیابان گل نبی - منظقه  3 راهوار تهران بزرگ 3- ستاد ترخیص خودرو جبوب : شامل مناطق (10-11-12-16-17 ) به آدرس - خیابان قزوین - خیابان قزوین - جنب شهرداری منطقه 11 شهرداری 4- ستاد ترخیص خودرو شرق  شامل : مناطق (13- 14 -15- 19-20 ) به آدرس تهران - خیابان خاوران - پشت ترمینال خاوران - جنب شهرداری 15 - منطقه 15 پلیس راهور تهران بزرگ توضیحات : ترخیص کلیه خودرو های توقیفی که توسط کلانتری ها ، پلیس آگاهی ، پلیس اطلاعات و امنیت ، یکان امداد و پلیس مبارزه با مواد مخدر صرفاً از طریق مراجعه به ستاد ترخیص مرکز امکانپذیر است.