تعبير خواب شير دادن به بچه

  • سینه هایم را که می فشاردم شیر فوران می کرد

    سینه هایم را که می فشاردم شیر فوران می کرد

    گلبو:۲ بار به فاصله خیلی نزدیک خواب دیدم نوزاد خیلی کوچیکی رو تو بغلم میزارن یه بار بهش شیر دادم در حالی که به همه می گفتم این بچه من نیست. و هی سینه هام رو که فشار می دادم شیر فوران می کرد. تو خواب هم می دونستم که مجردم. بار دوم بهم گفتن پوشک نوزاد رو عوض کن نوزاد خیلی بد جور دستشویی کرده بود. میشه بگید تعبیرش چیه؟ من مجردم. تفسیر: شیر دادن نماد نثار کردن است. جنس زن آکنده از احساس دیگرخواهی است. هم نوع دوستی و به داد دل دیگران رسیدن، یکی از خصال ستوده انسانی است که شما به نحو باشکوهی برخوردار از آن هستید. این حس ناب را ارج بنهید و نگذارید منفعت طلبی شما را از آن دور کند. در خواب دومتان، مدفوع نماد وابستگی های نفسانی و نوزاد نماد دستاورد است. رویا نشان می دهد برای رسیدن به تعالی و جایگاه انسانی که شایسته شماست، باید بر هوس ها و خواهش های نفس خود چیره شوید. تنگ نظری های نفس همانند وزنه هایی هستند که به پای پرنده روح بسته می شوند. باز کردن هر وزنه، یعنی توانایی برای صعود بیشتر. با تقویت روحیه نوع دوستی بی چشمداشت، به دور دست ها پر بگشایید.



  • تعبیر خواب (حرف خ )

    خامه خامه به معني قلم امروز در زبان محاوره فارسي به کار گرفته نمي شود. قلم را نيز در حرف ـ ق ـ نوشته ام. اين خامه به معني يکي از مشتقات شير مطرح است که در خواب غم و رنج و سوختن دل تعبير مي شود و ديدنش در خواب نيکو نيست اگر چه خودش غذايي است مقوي و خوشمزه. اگر در خواب ببينيد که خامه مي خوريد غمي براي شما مي رسد که دستتان را مي سوزاند. چون خامه چکيده و فشرده شير است و در خواب هاي ما به رقيق ترين و حساس ترين عواطف ما اشاره مي کند. خريدن خامه نيز همين تعبير را دارد. تعارف خامه به ديگران ناراحتي است چنانچه ببينيد کسي براي شما خامه آورد غمي براي شما تحفه مي آورد که همان حالت خريدن و خوردن خامه را دارد. خانه خانه در خواب ما معيشت است، اگر در خواب ببينيد درون خانه اي بزرگ و مجلل هستيد و آن خانه متعلق به شما است زندگي مرفه و خوبي خواهيد داشت. اگر ببينيد خانه اي محقر و ويرانه داريد و آن خانه متعلق به شما است خواب شما خبر مي دهد که زندگي بر شما تنگ خواهد شد و معاش شما قلت خواهد يافت. چنان چه ببينيد يکي از اتاقهاي خانه آشفته و خراب است بخشي از زندگي بيننده خواب دچار خرابي و ويراني مي شود و غمي و زياني به او مي رسد. اگر ببينيد که در خانه شما آهني است زندگي قابل دوامي داريد و اگر ديديد در خانه شما از نقره است خوب نيست . اگر در خواب ببينيد که خانه شما در محلي است که تنها مانده و گرداگرد آن هيچ خانه ديگري نيست خواب خوبي نديده ايد چرا که از تنهائي و بي کسي و غربت و تنگي زندگي خبر مي دهد. خاويار خاويار سکه هاي طلايي، دانه هاي مرواريد، و قطعات جواهر است و ديدنش در خواب بسيار نيکو است. خاويار هرچه روشن تر باشد بهتر است. چنانچه در خواب ببينيد خاويار مي خوريد ثروتي عظيم به شما مي رسد. خريدن خاويار نيز همين تعبير را دارد و داشتنش. خاويار در خواب از هيچ جهت بد نيست و خوب ترين وجه آن اين است که ماهي را خودتان صيد کرده باشيد و خاويار را از شکمش بيرون بياوريد. اين به نظر من برابر است با يافتن گنج. خاک خاک برکت و نعمت است. پول و مال است. اگر در خواب ديديد که خاک جمع مي کنيد موردي پيش مي آيد که پول مي اندوزيد و به جمع آوري مال مي پردازيد. اگر ديديد در خانه شما خاک زيادي انباشته است مالي بزرگ به شما مي رسد. اگر ديديد که با شتر خاک آورده ايد، همان طور که در قديم موسوم بود، ميراثي به شما مي رسد. اگر با اسب خاک آورديد از مردي جوان مرد به شما سود مي رسد. اگر با الاغ خاک به خانه خويش آورديد مردي احمق وسيله و سبب مي شود که سودي به شما عايد گردد. اگر ديديد خاک را در هوا پراکنده مي کنيد و مي پاشيد مال خود را خرج مي کنيد يا به هدر مي دهيد. اگر ديديد خاکي را که آوررده ...

  • پیران سخن

              حكيم    ابو القاسم فرودسي  تغبيرات خواب پس از ولادت فردوسي پسرش در خواب ديد كه منصور (فردوسي) بر بالاي با م آوازي در داد كه از هر سو جوابي آمد. خوابش را به شيخ نجم الدين معبر گفت. شيخ تعبير خواب پسر به طريق ذيل تشريح كرد: -پسرت سخنگوي شود كه آوازه او جهان را پر كند و از هر سوي عالم به سخنداني اش اقرار كنند. تخلص فردوسي سه شاعر درسر حوض سايه و سلقين نشسته بديهه گوئي و شعر گوئي ميكردند. صحبت خوب داشتند. پسركي هشت، ده ساله صحبت شاعران را گوش كرد, سپس در پهلويشان نشست. يكي از شاعران به پسرك با چشم شبهه نگريسته گفت: -          صحبت ما را اين بچه ميخواساند, اينه پيش كردن لازم. -          شاعر ديگر گفت: -          مانيد , شيند , ما شعر ميگوئيم , نوبتش كه آمد, شعر گويد, اگر شعر گفته نتواند, خودش خيسته ميرود. شعرگوئي سر شد. شاعر اول به پسر بچه چالاك و زيبا كه در خدمت در سرحوض نشستگان بود, نگاهي كردو گفت: -          از شمع رخت مجلس, ما شد روشن“ -          شاعر دوم گفت: -          چون عارض تو گل نبود در گلشن. -          شاعر سوم -          مثر گانت همي گذر كند در جوشن“  مصرع چهارم را كه ميگويد؟ هر سه نفر شاعر به طرف پسرك كه مهمان ناخوانده صحبتشان شده بود, چشم دوختند. پسر گفت: -          مانند سنان گيو در جنگ پشن                         هر سه شاعر اين مصرع را شنيده “ آفرين“ گفتند تو صحبت خوب ما را خوبتر كردي. مجلس ما فردوس نما   شد, از همين روز لقب ( تخلص) تو فردوسي. فردوسي در صحبت شاعران فردوسي طوسي شاعر بي نظير دور وزمان خود بود. جوان بود و شعر هاي خوب ميگفت. نام وي حسن بود. پدرش باغ فردوس ما نند داشت, به اين نسبت حسن جوان به خود تخلص فردوسي گرفت. در طوس شعر هاي فردوسي را چندان پسند نكردند. يك روز جمع شعرهايش را در كتابي گرد آورد و به غزنين رفت . غزنين مركزدولت سلطان محمود بود. روز اول به غزنين رسيدنش بر ميداني سيروگشت ميكرد كه چشمش ناگاه به دروازه اي افتاد از كسي پرسيد كه: ـ اينها كيهايند؟ رهگذر گفت:                         ـ اينها شاعران پايتخت سلطانند. اين مرد شاعر شاعران عنصري . اين دو شاگردانش فرخي و عسجدي . اينها شاعرند. مردان فاضل و دانا. فردوسي پيش رفت و به آنها سلام داد. عنصري جواب داد و گفت: -          چه كسي كه غريب مينمائي؟ -          گفت: -          مردي شاعرم, از شهر طوس آمدم.                         گفت: ـ بيا بنشين ما باهم بديهه گوئيم و طبع همديگر بسنجيم. فردوسي بيامد و پهلوي عسجدي بنشست. عنصري گفت: ـ ما چهار شاعريم، رباعي گوئيم. هر شاعر يك مصرع گويد. عنصري مصرع اول را گفت: -          چون طلعت تو ماه ...

  • ادبیات و باورهای مردم قهی

         ادبيات عاميانه  الف :  ضرب المثلها ي محلي قهي ب : اشعار رايج محلي نمونه رباعي ها يک رباعي به زبان محلي نمونه چاوش نامه شعرکاهگل کاري شعر  بستن نيش عقرب اشعار محرم ساير اشعار محلی  فصل هفتم    باورهاي عاميانه تعبير خواب باورها و رسوم تولد نوزاد    :  ضرب المثلها ي  محلي قهي  1- اَريچيش همه چوشي  َارو  (ميزان رواج کم) ترجمه فارسي : آسيابش همه چيز را آسياب مي کند .   کنايه از کسي  که توانايي انجام همه کاري را دارد . 2- اون مرغي گو اينجيلي خِرو نوکش کَجو        (ميزان رواج کم) ترجمه فارسي : آن مرغي که انجيل مي خورد نوکش کج است . کنايه از کسي که کاري را نمي تواند انجام دهد ولي مدعي ا ست .  3- يک تخم مرش جي گو بِکه رو ژاژا بِشکه   (ميزان رواج زياد) ترجمه فارسي : يک تخم هم که کرد روي تيغها کرد . کنايه از کسي که يکبار هم که کاري را انجام داد ديگران را دچار مشکل   ساخت  . 4 - تا ريگ نَو ينو پا رو اوو نَنوو   (ميزان رواج زياد) ترجمه فارسي : تا ريگ نبيند پاروي آب نمي گذارد . اهل ریسک کردن نیست 5- چوژي کويري جي لُنچي خوشوشي گو    ( ميزان رواج زياد) ترجمه فارسي : گنجشک کويري هم لانه خودش را مي خواهد . کنايه از اينکه که هر شخصي وطنش را دوست دارد اگر چه در محل بد آب و هوايي باشد . 6- دْمشوم  وجُب کَرتِه.         ترجمه فارسي : دمش را اندازه گرفته ام . اورا خوب شناخته ام يا در اصطلاح معروف آمارش را گرفته ام .  (ميزان رواج کم) 7- مثلي نوني توه   نه پِشتُش معلومو نه دوموش  ترجمه فارسي : مثل نان تابه است نه پشتش معلوم است نه رويش (تابه وسيله اي فلزي که با آن ناني  مي پختندکه به ساج معروف است) [1]. کنايه از کسي که که شخصيتش قابل شناسايي نيست . ( ميزان رواج زياد) 8-  به سنگ بسِهن       ترجمه فارسي : مرا به سنگ بسته اند . کنايه از کسي که دست و بالش تنگ است ( پول ندارد) . (ميزان رواج زياد) 9- عيد بز و ماه چپش           کنايه از وعده دادن هاي پوچ ، وعده دادن به زماني که هيچوقت نمي آيد . زيرا ما عيدي به نام بز و ماهي به نام چپش نداريم . 10 – بزي سکينه سلطان .     ( ميزان رواج : زياد) قضيه بز سکينه سلطان : در زمان قديم ‌حدود (100) سال پيش پيرزني در  روستاي قهي  به نام  سکينه سلطان  که  خانه اش روبروي حمام عمومي روستا قرار داشت  زندگي مي کرد . وي صاحب بزي بود که روزها با گله به چرا         مي رفت . اين بز صبح که مي خواست به گله برود در مسير به هر خانه اي که مي رسيد به داخل خانه رفته سرکي مي کشيد دوري در خانه مي زد و برمي گشت  غروب هم که از گله  بر مي گشت همان کار را تکرار مي کرد و دير وقت به خانه باز مي گشت .   اين مثل را براي کساني به کار مي برند که خصلت همان بز را دارند ...

  • اخلاق خانواده

    اخلاق خانواده مطلوبيت زندگى اجتماعى و پيوند دادن زندگى فرد با فرد يا افراد ديگر، از آن رو است‏كه نيازهاى مادى و معنوى افراد در زندگى‏هاى دست جمعى (اجتماعى) بهتر تأمين مى‏شود .در همين رابطه بايد گفت اصيل‏ترين نيازهاى آدمى در ظرف خانواده تأمين مى‏گردد، زيرا در محيط خانواده است كه نياز تكوينى فرزند به پدر و مادر و نياز مستقيم زن و شوهر به يكديگر و نيازهاى عاطفى اعضاى خانواده به يكديگر، پاسخ‏هاى خود را مى‏گيرند. رابطه فرزند با پدر و مادر مهم‏ترين رابطه ميان انسانى با انسان ديگر، رابطه فرزند با پدر و مادر است كه اصل وجود فرزند وابسته به آنها است.آنچه پدر و مادر براى فرزند انجام مى‏دهند، به هيچ وجه قابل جبران و مقابله نيست و از اين رو نمى‏توان بر اساس قاعده قسط و عدل رفتار آنان را پاسخ داد.گويا به همين دليل است كه قرآن كريم معيار ارزش را در رابطه با پدر و مادر، احسان قرار داده است و در هيچ آيه‏اى نيامده كه فرزند بايد با پدر و مادر رفتارى عادلانه داشته باشد؛ زيرا در چنين موضوعى، عدل كارايى ندارد. قرآن كريم در آيات فراوانى فرزند را توصيه به احسان به پدر و مادر خويش مى‏كند و تعبيرهاى خاصى در اين باره به كار مى‏برد كه حاكى از اهميت فوق العاده مسأله است.در آيه 36 از سوره نساء پس از امر به عبادت خدا و شرك نورزيدن به الله، بى‏درنگ مى‏فرمايد: «و به پدر و مادر احسان كنيد» . (1) در آيه 23 از سوره اسراء تعبير و قضى ربك الا تعبد الا اياه و بالوالدين احسانا؛ «و پروردگار تو مقرر ساخت كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر خويش احسان كنيد» .قضا در اين جا به معناى تكليف حتمى و مؤكد است.بالاترين تكليف انسان عبادت خداوند است و پس از آن احسان به پدر و مادر قرار دارد.در آيه‏اى ديگر مى‏فرمايد: «ما به انسان سفارش كرديم كه نسبت به پدر و مادر خويش به خوبى رفتار كند» .و از آن جا كه اين سفارش ممكن است موجب اين توهم شود كه فرزند بايد به طور كامل تسليم پدر و مادر باشد، مى‏فرمايد : «اما اگر آنان كوشش كردند تو را به كفر بكشانند ديگر اطاعت نكن» . (2) تقارن اين دو مطلب بيانگر آن است كه انسان چه اندازه بايد در برابر پدر و مادر خويش خاضع و تسليم باشد.نفس اين‏استثنا حاكى از گستره لزوم اطاعت و سرسپارى و فروتنى در برابر والدين است.در سوره لقمان پس از بيان همين مطلب كه «اگر تو را وادارند تا درباره چيزى كه تو را به آن دانشى نيست به من شرك ورزى، از آنان فرمان مبر» سفارش مى‏كند در عين حال كه ايشان مشرك‏اند و تو را به شرك فرا مى‏خوانند، بايد در دنيا به خوبى با آنان معاشرت كنى و رفتارت نسبت به آنان نيكو باشد. (3) از ديگر تعابير شگفت قرآن در اين باره ...

  • کنجکاوی جنسی بچه ها - دکتر بازی

    کنجکاوی جنسی بچه ها - دکتر بازی

    کنجکاوی جنسی وقتی بچه ها دنیای بیرون از خود را کشف می‌کنند، نسبت به اعضای خصوصی بدن خود و جنس مخالف به طور طبیعی کنجکاو می‌شوند. بچه ها در بازی‌های عادی خود، از فرصت استفاده می‌کنند و از نظر جسمی به بچه های جنس موافق یا مخالف خود نزدیک می‌شوند تا شکل بدن آن ها را کشف کنند. بچه ها از سر کنجکاوی بازی‌های جنسی می‌کنند و این امر طبیعی است. این جور رفتارها با قصد و غرض جنسی صورت نمی‌گیرد و یا به روابط جنسی منجر نمی‌شود.     نمونه‌هایی از این کنجکاوی جنسی شامل:   دست زدن به آلت تناسلیدکتر بازیلخت شدنخود ارضاییبچه نوپایتان هنگام حمام‌کردن به آلت تناسلی خود دست می‌زند.اگر فرزندتان این کار را کرد از فرصت استفاده کنید و نام اندام‌های مختلف بدن را با او مرور کنید. از همان ابتدا از نام های صحیح استفاده کنید. از اندام‌های غیرجنسی شروع کنید و اندام‌های جنسی را به طور پراکنده لابه لای آن ها نام ببرید. به فرزندتان بگویید که بدن هر کسی خصوصی است و کسی اجازه ندارد به قسمت‌های خصوصی بدن او دست بزند و خودشان هم نبایدآن را به کسی نشان بدهند (استثنا هم وجود دارد مثلا هنگام حمام کردن با پدر یا مادر و یا معاینه توسط پزشک)   دکتر بازی در بچه ها معمول‌ترین بازی‌های از این نوع کنجکاوی‌های جنسی، دکتر بازی بچه ها است. در این صورت چه کار باید بکنیم؟ بچه ها حق ندارند در اتاق را قفل کنند.هر از چند گاهی به یهانه‌های مختلف به آن ها سر بزنید.اگر در اتاق بسته است، قبل از وارد شدن به اتاق در بزنید و کمی صبر کنید.اگر صحنه ای دیدید، هول نشوید. این جور  مواقع دعوا و سرزنش بسیار شدید اصلاً راه حل مناسبی نیست. فورا نزد بچه‌ها بروید و بگویید خب حالا بیا به دست دوستت آمپول بزنیم و یا دندان‌هایش را معاینه کنیم تا حواس بچه‌ها پرت شده و  ماجرا فیصله پیدا کند. بعد سر فرصت با فرزندتان صحبت کنید. به او بگویید: ” می‌دانید او نقش دکتر را بازی کرده و می‌خواسته  به دوستش آمپول بزند اما او دیگر بزرگ شده است. باید بداند این نواحی خصوصی محسوب می‌شود و  باید از دید سایر افراد پوشیده بماند. لخت‌شدن پسر 5 ساله شما با هم‌بازی خود در خانه مشغول بازی است و شما متوجه می‌شوید که بیش از حدساکت هستند، شما داخل اتاق می‌شوید تا ببینید چه می‌کنند،می‌بینید از کمر به پایین برهنه شده‌اند.                         برخورد شما چیست؟ هرگز سر بچه ها داد نکشید و آن‌ها را سرزنش نکنید، بلکه برای بچه ها در خانه حد و مرز تعیین کنید. مثلا بگویید هر دو شما لباس‌هایتان را بپوشید. بدن شما خصوصی است و نباید در خانه کس دیگری لباست را در بیاوری. بیایید برای شما یک سرگرمی ...

  • تعبیر خواب (حرف س ) قسمت دوم

    سس سس در خوابهاي ما هيچ تعبير خاصي ندارد مگر اينکه طعم و مزه اش مطرح باشد و در چنين حالتي است که داراي تعبير مي شود. اگر در خواب ببينيد سس به غذاي خود مي زنيد و آن سس طعم و رنگ و مزه مطلوبي دارد نيکو است و از نعمت و برکت خبر مي دهد اما اگر رنگ آن غير طبيعي و غير معمول باشد خوب نيست. مثلا سس مايونز بايد کرم رنگ باشد، سس گوجه فرنگي بايد سرخ باشد، رب انار بايد ترش و تيره باشد حال اگر در خواب ديديد سس مايونز آبي يا سبز است و شما داريد آن را با غذاي خويش مي آميزيد خوب نيست و از غم و رنج خبر مي دهد و چنانچه زرد باشد رنجوري و بيماري را پيش بيني مي کند. همين طوراست اگر سس گوجه فرنگي سفيد يا کرم رنگ باشد. سس فلفل به طور کلي در خواب خوب نيست و چنانچه در خواب ببينيد فلفل يا سس فلفل يا چيزي که با فلفل آميخته مصرف مي کنيد خبر از شکست سخت و تلخ کامي و غم و رنج بسيار مي دهد و اندازه آن به ميزان تندي و تيزي فلفل بستگي دارد. سس ها اگر ترش و تلخ باشند همچنان خوب نيستند و چنانچه شيرين باشند و به کام خوش بيايند تعبير خوب دارند. البته سس بايد ترش يا تند باشد ولي در خواب کلا ترشي و تندي تعبير خوبي ندارند. سرکه سرکه مالي است حلال و پولي است مشروع ولي غم انگيز مانند ميراث. خانم اينانوس يوناني در مورد سرکه مطلب جالبي مي گفت که شنونده را به تفکر وا مي داشت. او مي گفت ( هيچ چيزمسخره تر از اين نيست که ما از همسايه خويش سرکه مي گيريم و مي گوئيم به به چه سرکه خوبي است. همسايه، زحمت کشيده، پول داده، کشمش خريده آن را شسته، خشک کرده و بعد سرکه انداخته و مدت ها نيز منتظر مانده تا سرکه رسيده است. بعد از رسيدن سرکه را صاف کرده و در کپ ها و شيشه ها ذخيره نموده براي آينده خودش. پس از گذشت يکي دو سال همين که ما مطلع شويم او سرکه چند ساله داردفقط به خاطر اين که سرکه اش خوب است به سراغش مي رويم و حتي ظرف هم نمي بريم و از او سرکه مي خواهيم و اگر خيلي با انصاف باشيم مي خوريم و مي گوئيم به به. چه سرکه خوبي) در خواب هاي ما مالي که متعلق به ديگري باشد و بدون زحمت و تلاش به دست ما برسد به صورت سرکه ظاهر مي شود و بهترين و مشخص ترين نوع آن ميراث است که به ظاهر از دريافت آن متاثر و اندوهگين مي شويم ولي در واقع مالي مفت و بدون زحمت به چنگ ما افتاده است. ابن سيرين نوشته سرکه مال حلال و با خير و برکت است که خوردن آن نيک باشد. اگر در خواب ببينيد که سرکه داريد خوب است و همين تعبيري را که نوشتم دارد اما اگر سرکه داشتيد و خورديد و ترشي آن شما را آزرد و احساس چندش و دهان گزيدگي کرديدخوب نيست. معبران اصولا مزه ترش را در خواب خوب نمي دانند و غم و رنج تعبير مي کنند. اگر سرکه داشتيد و خورديد و ...