حذفیات یانگوم

  • خلاصه قسمت 54 ( آخر ) جواهری در قصر

    خلاصه قسمت 54 ( آخر ) جواهری در قصر

    قسمت پنجاه و چهارم (قسمت آخر):<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />   خب به اونجا رسیدیم که یانگوم به عالیجناب پیشنهاد عمل جراحی رو داد که با مخافت سایرین و همچنین پزشک شین و یونگ قرار گرفت یانگوم هم برای اینکه ثابت کنه کارش درسته اون خرگوشی رو که نجات داده بود رو بهشون نشون داد و حتی روش بی حس کردن رو هم روی خودش بهشون نشون داد ولی اونا زیر بار نرفتن... و حتی ملکه هم اونو کلی دعوا کرد... از طرفی افسران به عالیجناب می گن یانگوم کارشو بلد نیست و اونو تنبیه کنید و به یه پزشک دیگه بگید شما رو درمان کنه ولی شاه فقط به اونا میگه برید بیرون....     یانگوم دوباره میاد پیش عالیجناب و به اون اصرار می کنه ولی شاه قبول نمی کنه... و به سرپرست پیشکارها هم میگه که اگه روش یانگومو قبول کنه زنده می مونه ولی افسران انقدر نامه می فرستند که حتی فرصت خوندنشون رو هم نمی کنه... و شاه میگه که می خوام دوباره یانگومو ببینم ولی همین که پیشکار یونگ میگه صداش کنم یانگوم خودش میاد... و به شاه دارو میده و همین طور شاه زل می زنه به یانگوم...     بعد پیشکار یونگ یواشکی به یانگوم می گه بره به دروازه شمالی  و به دستور پیشکارها عمل کنه چرا که این دستور عالیجنابه و وقتی یانگوم به اونجا میره پیشکارا یه پارچه میندازن رو سرش و می برنش... بعد یانگوم سر از یه کشتی در میاره و کلی اونا رو دعوا می کنه که چرا دارن همچین می کنن ولی اونا اصلا جواب نمی دن...     و از طرفی رئیس داروخونه کلی داد و فریاد می کنه که یانگوم کجاست؟؟ (3 روز بود که یانگوم غیبش زده بود) و رئیس داروخونه دستور میده یانگومو دستگیر کنن... یانگوم رو هم حالا بردن پیش افسر مین... وقتی یانگوم می رسه پیش افسر مین اول یه مشت نگاه رد و بدل می کنن و بعد:     و بعد اون پیشکاره به افسر مین دستور شاه رو میده و توش گفته بود با یانگوم به چین برو (متن قشنگ و جالبش تو آرشیو موضوعی) و یانگوم و افسر مین و اون پیشکاره با هم میرن که سوار قایق بشن اما همین که می خواستن سوار بشن یانگوم تازه یادش میاد که پزشک شخصی شاه و باید برگرده... و سرشو میندازه پایین و بر می گرده افسر مین و پیشکاره هم مجبور میشن برن دنبالش.... و وقتی میرسن به نزدیکای قصر می بینن که همه مردم دارن به سجده می افتن و سرورم سرورم می کنن... و یانگوم می خواسته برگرده ولی افسر مین و اون پیشکاره به زور جلوشو می گیرن...     این در حالی بوده که دستور دستگیری یانگوم هم صادر شده بوده و بالاخره افسر مین یانگومو به زور با خودش می بره...     8 سال بعد   دختر یانگوم ماهی طلایی گرفته بود که یانگوم اونو به خاطر این کار تنبیه می کنه...     ولی لفسر مین سر می رسه و نجاتش میده... ...



  • خلاصه قسمت 53 جواهری در قصر

    خلاصه قسمت 53 جواهری در قصر

      در این قسمت یانگوم پزشک مخصوص عالی جناب میشود و... بقیشو خودتون بخونید! عالی جناب از شنیدن جواب یانگوم عصبانی شده و به او می گوید: من پادشاه این سرزمین هستم و این سرپیچی برات گرون تموم میشه. یانگوم خطاب به شاه: عالی جناب من به پزشکی علاقه زیادی دارم و اگه صیغه شما بشم باید این کار رو رها کنم در حالی که من سعی کردم در هر مسیری که گام بر میدارم پیشرفت کنم. عالی جناب حرف های یانگوم را قبول کرده و به او میگوید که صبح فردا برای قدم زدن به محل همیشگی بیاید. عالی جناب تصمیم میگیرد که شخصا با افسر مین صحبت کرده و او را از ازدواج با یانگوم منصرف کند. اما متوجه میشود که قبل از او یانگوم به اتاق مین جانگو رفته و تمام موضوع را برایش تعریف کرده. شاه که بدجوری رودست خورده بود به پیش کار یونگ دستور میدهد که به هر دوی آنها (یانگوم و افسر مین) بگوید که فردا برای قدم زدن بیایند. صبح فردا شاه در حضور افسر مین ماجرای نجات دادن مین جانگو را از یانگوم می پرسد که یانگوم ماجرا را توضیح داده: وقتی من اونو نجات دادم افسر مین چاقوی دست ساز پدرم رو که گم کرده بودم پیدا کرد... شاه از یانگوم میخواهد که چاقو را نشان بدهد ولی یانگوم میگوید که آن را به افسر مین هدیه داده. بعد از این صحبت ها شاه یکدفعه به سرش میزند که برای رو کم کنی هم که شده مسابقه تیر اندازی با مین جانگو بدهد. شاه خطاب به افسر مین: اگر تو بردی من بهترین کمان خودم رو بهت میدم و اگه من بردم تو باید چاقوی یانگوم رو به من بدی. مسابقه شروع میشود و هر کدام پنج تیر دارند. ابتدا شاه چهار تیر را به هدف میزند ولی آخرین تیر به هدف نمیخورد. مین جانگو هم چهار تیر را به هدف زده و حالا آماده پرتاب آخرین تیر است که شاه با بیان جملاتی مثل "من یانگوم رو دوست دارم!" و اینکه "شنیدم تو هم به یانگوم علاقه داری!" سعی در بهم زدن تمرکز افسر مین دارد. ولی او با نهایت دقت آخرین تیر را هم به هدف زده و خشم شاه را بر می انگیزد.   ملکه هنوز حکم صیغه شدن یانگوم را ننوشته و این باعث عصبانیت ملکه مادر میشود. ملکه به اتاق او رفته و خطاب به ملکه مادر: بانوی بزرگ عالی جناب فقط به علت مهارت های پزشکی یانگوم قصد داره اونو کنار خودش داشته باشه (آره جون خودش!!!) ولی ملکه مادر قبول نمیکند و علت این کار را تنها علاقه شخصی شاه به یانگوم میداند. بعد از این اتفاقات افسر مین به اتاق عالی جناب رفته و داستان خود و یانگوم را با جزئیات تعریف میکند. و بعد هم برای نجات یانگوم از این مخمصه به شاه میگوید که من از عشق خودم به یانگوم صرفنظر میکنم به شرط اینکه شما هم او را پزشک شخصی خودتان کنید. فردا صبح ملکه حکم یانگوم را برای تایید کردن شاه ...

  • دانلود کلیپ های یانگوم

    دانلود کلیپ های یانگوم ------------------------ لینک تعدادی از کلیپ های یانگوم که قبلا برای دانلود آماده کرده بودم و مطلب اون روی وبلاگ قرار دادم از بین رفت و به خاطر استقبال شما دوستان عزیز از کلیپ های یانگوم ، بر آن شدم که بعد از این همه مدت دوباره این کلیپ ها رو آپلود کنم و برای دانلود قرار دهم. لینک دانلود کلیپ های یانگوم : توجه !!! پسورد فایل : yangompic.blogfa.com کلیپ شماره 1 کلیپ شماره 2 کلیپ شماره 3 کلیپ شماره 4 کلیپ شماره 5

  • حذفيات قسمت 11 امپراطور دريا ببينين حال كنين

    حذفيات قسمت 11 امپراطور دريا ببينين حال كنين

    حذفی اول-تشویق معنادار بانو جمی حذف شد حذفی دوم-ناراحتی یوم جانگ حذف شد حذفی سوم-ناراحتی جانکوا حذفی چهارم بانو جمی و جانکوا حذفی پنجم در بازار یانگزو حذفی ششم دیدار با رئیس موچان مهمترین حذفی این قسمت حذفی هفتم کلا 6 دقیقه بود که حذف کامل شد پشت صحنه آن دانلود پشت صحنه فینال قسمت یازدهم حذف آهنگمنبع وب رهنما

  • حذفیات قسمت 57 افسانه جومونگ

    بیشتر سانسورهای این فسمت مربوط به راهب یا پیشگو بی گوم سون (به قول مترجمین بسیار دقیق!! زیرنویسها بی گیوم سان) و حواشیش میشه که در بعضی جاها لقب پیشگو یا راهبشو برداشتن و الفاظی چون عالم بی گوم سون و بی گوم سون دانا و از این قیبل چیزها بهش گفته شد اولای پذیرایی یانگ جو از تسو و همراهان با مشروب که طبق عرف سولان چون زنه در همچین سکانسهایی باید کنار بایسته   و پذیرایی اختصاصی از تسو   در اینجا که اویی و جومونگ میرن قهوه سرای همیشگی در پایین شهر بویو گوینده طرف سعی کرد تا میتونه صداشو تعییر بده ولی با این حال معلوم بود که همون گوینده موسونگه و اویی از اون مشروب میخواست که طرف گفت تو مال اینورها نیستی ولی اگه پول بدی همه چیز ممکن میشه که بعدش جومونگ میگه به جاش اطلاعات میخوام از اینجا سانسورهای مربوطه به بی گوم سون شروع میشه که گوموا سر زده میره پیش مأوریونگ که این روزها از این اتفاقاتها زیاد براش میوفته و میگه شنیدم یه راهبی تو کوهستان هست که خودشو اونجا مبحوس کرده و پاشو بیرون نزاشته راسته مأوریونگ هم میگه اره اسمش بی گوم سوه کارش هم حرف نداره ولی من هم فقط شنیدم تا حالا ندیدم گوموا میگه میخوام برم دیدنش ، ببینم برای نجات بویو چی میگه من نیتم خیره میرم پیداش میکنم مگه دست خودشه   حتی وقتی به یوهوا هم میگه میخوام برم دیدن بی گوم سو تا ببینم خدایان میگن چه خاکی تو سرمون کنیم رو هم حذف کردن   وقتی گوموا میره داخل غار هم لقبی که برای احترام به بی گوم سون میگفت حذف شد و در ادامه این جمله بی گوم سو که میگه بویو اینقدر ضعیف میشه که خودش نابود میشه و اون کسی که نماد خورشید جدیده خودش و نسلهای بعدش سرزمین جدا شده جوسان و مهاجرین رو کنار هم جمع میکنه و حکومت جدیدی تشکیل میده که اسم حکومت جدید که میاد گوموا کفری میشه و وقتی گوموا میخواد بره بیرون همین حرفهای حذف شده بی گوم سون رو مرور میکنه بعد به این نتیجه میرسه که جومونگ میخواد بویو رو نابود کنه   در اینجا که تسو میاید به قصر و به مادرش احترام میزاره حاوی نکته ای بود و اونهم اینکه تسو دست میزار پشت کمر سولان و میاردش جلو تا با هم احترام بزارن که هیچیش سانسور نشد همچین سکانسهایی اینچنینی چندین بار در خود این سریال بارها حذف شد .همین سکانس در سریال یانگوم قسمت پنجاه و چهارم که با افسر مین بر میگردن قصر و افسر مین برای چند ثانیه دست میزار پشت کمر یانگوم حذف شد   گوموا قبل از اینکه یوهوا بیاد پیشش و بگه سویا و یوری رو بفرست برن پیش جومونگ دوباره همون حرفهای حذف شده بی گوم سون رو مرور میکنه که دوباره حذف شدن ولی حرفهای یومی یول مرحوم رو حذف نکردن و بعدش یوهوا میاد ...

  • حذفیات سریال افسانه ی جومونگ

  • حذفیات قسمت بیست و دوم سریال افسانه جومونگ

    اولین سکانس های حذف شده زمانی بود که گیوم وا به داخل شهر (میخانه) میرفت. صحنه ی حذف شده ی بعدی بخاطر شر.. خوردن گیوم وا بود.   و سانسور کلامی که بجای گفت شر.. غذا گفته شد. صحنه ای از بحث یومی یول با گیوم وا در مورد ... . صحنه ای موقع خودکشی بویونگ که دوچی نبض بویونگ را میگرفت. و در آخر هم صحنه هایی از مراسم مذهبی.